با گناهکار چگونه برخورد کنيم؟
اينکه در روايات، ملامت وسرزنش گناهکار به خاطر گناهش نهي شده است شايد دليلش اين باشد که گناه بيماري است و گناهکار بيمار؛ و همان طور که ملامت کردن بيمار به خاطر بيماري اش صحيح نيست و به جاي آن بايد به درمانش توجه کرد، توبيخ گناهکار نيز به خاطر گناهش درست نيست و بايد با استفاده از راههاي درماني که ذکر شد به درمان او پرداخت.
اکنون براي اطلاع از کلمات بزرگان دين در اين باره، چند حديث ذکر مي شود:
عن علي بن الحسين عليه السلام قال: «کان آخر ما أوصي به الخضر موسي بن عمران عليه السلام أن قال له لا تعيرن أحدا بذنب» (1)
امام چهارم عليه السلام فرمود: آخرين وصيتي که حضرت خضر به موسي عليه السلام کرد اين بود که به او گفت: هيچگاه کسي را به خاطر گناهش ملامت نکن.
در حديث ديگري که از امام باقر عليه السلام درباره ي وصيت حضرت خضر به موسي عليهماالسلام نقل شده آمده است:
«لا تعيرن أحدا بخطيئته...» (2)
هيچ کس را به خاطر خطايش سرزنش نکن... .
امام صادق عليه السلام در حديثي فرمود:
«اذا وقع بينک و بين أخيک هنه فلا تعيره بذنب» (3)
هرگاه ميان تو و برادر مسلمانت کدورتي پيش آمد او را به خاطر گناهش ملامت نکن.
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مطابق حديثي فرمود:
«اذا زنت خادم أحدکم فليجلدها الحد و لا يعيرها» (4)
اگر زني که خدمتکار شما است زنا کرد بايد او را به وسيله ي حاکم شرع حد بزنيد [و کيفر قانوني را درباره ي او اجرا کنيد]، ولي او را سرزنش و ملامت نکنيد.
بخصوص اگراين ملامت مکرر و در انظار عموم و ملأ عام باشد، طرف را به انتقام جويي و عکس العمل وامي دارد و حتي ممکن است به گناهان بزرگ تري دست بزند.
علي عليه السلام در اين زمينه مي فرمايد:
«الافراط في الملامه تشب نيران اللجاج»(5)
زياده روي در ملامت، آتش لجاجت را مشتغل مي سازد.
و نيز مي فرمايد:
«اياک أن تکرر العتب فان ذلک يغري بالذنب و يهون بالعتب»
از تکرار سرزنش بپرهيزيد که موجب دليري در گناه و بي اثر ساختن ملامت مي شود.
براي رفع اين اشتباه بايد تذکر داده شود که اسلام گذشته از اينکه امر به معروف و نهي از منکر را به صورت فريضه بر مسلمانان واجب کرده است، براي تنبيه گناهکار و هدايت او برنامه هاي بسيار دقيق و صحيحي دارد، مانند اينکه به پيروان خود دستور مي دهد رابطه ي رفاقت و دوستي خود را با شخص گناهکار قطع کنند و يا در برخورد با گناهکار با ترشرويي و بي اعتنايي کردن، مراتب انزجار خود را از آنها ابراز دارند.
امام صادق از اميرمؤمنان عليه السلام روايت کرده است که آن حضرت فرمود:
«لا ينبغي للمرء المسلم أن يواخي الفاجر فانه يزين له فعله و يحب أن يکون مثله و لا يعينه علي أمر دنياه و لا أمر معاده و مدخله و مخرجه من عنده شين عليه » (6)
براي مرد مسلمان شايسته نيست که با گناهکاران طرح رفاقت و دوستي بريزد، زيرا شخص گناهکار عمل [زشت] خود را براي او مي آرايد [و زيبا جلوه مي دهد] و دوست دارد او را نيز همانند خود سازد، و نه بر کار دنيا و نه بر کار آخرت او را کمک دهد و رفتن و آمدنش نزد آن شخص گناهکار براي او ننگ و رسوايي است.
«و اياک و مصاحبه الفاسق؛ فانه بايعک بأکله و أقل من ذلک» (7)
از رفاقت بافاسق بپرهيز که او تو را به لقمه اي و [بلکه] به کمتر از آن مي فروشد.
علي عليه السلام مي فرمايد:
«لا تصحب الشرير فان طبعک يسرق من طبعه شرا و أنت لا تعلم»(8)
با مردم شرير و فاسد رفاقت نکن که طبيعت خود به طور ناخودآگاه بدي را از آنها مي دزدد و تو بي خبري.
يعني، همان طوري که معاشرت با بيمار موجب سرايت بيماري مي شود و اطبا انسان را از آميزش و مخالطت با بيماران ممنوع مي کنند، گناه نيز اين گونه است، و منظور امام عليه السلام در حديث مذکور اين است که گناه بيماري مسري و خطرناکي است که در اثر آميزش با گناهکار، بدون اطلاع تو به جانت سرايت مي کند.
امام جواد عليه السلام مي فرمايد:
«اياک و مصاحبه الشرير فانه کالسيف المسلول يحسن منظره و يقبح أثره» (9)
از رفاقت با آدم شرور بپرهيز که مانند شمشير خوش منظر و بداثر است.
«أمرنا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم آن نلقي أهل المعاصي بوجوه مکفهره»(10)
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به ما دستور داد که با گناهکاران عبوس و ترشروي برخورد کنيم.
در حديث ديگري از آن حضرت روايت شده است که فرمود:
«أدني الانکار أن يلقي أهل المعاصي بوجوه مکفهره» (11)
کمترين حد انکار گناه [و نهي از منکر] آن است که با مردم گناهکار با ترشرويي برخورد کنيد.
عيسي عليه السلام مي فرمايد:
«تحببوا الي الله ببغض أهل المعاصي، و تقربوا الي الله بالتباعد عنهم و التمسوا رضا الله بسخطهم» (12)
به وسيله ي تنفر و بغض نسبت به گناهکاران، خداي تعالي را نسبت به خود جلب کنيد و با دوري کردن ازآنها به خدا تقرب جوييد و خوشنودي خدا را در خشم آنان جستجو نماييد.
رهبران بزرگواراسلام به طور کلي مسلمانان را از مجالست با مردم گناهکار و فاسد نهي کرده و با بيانات مختلف، پيروان خود را از آميزش با آنها برحذر داشته اند. در يک جا رسول خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايد:
«المرء علي دين خليله و قرينه» (13)
انسان بر کيش دوست و همدمش خواهد بود.
در حديث ديگري حضرت علي عليه السلام به حارث همداني سفارش مي کند:
«اياک و مصاحبه الفساق فان الشر بالشر ملحق» (14)
از رفاقت با بدکاران بپرهيز که بدي به بدي پيوندد.
/س
اکنون براي اطلاع از کلمات بزرگان دين در اين باره، چند حديث ذکر مي شود:
عن علي بن الحسين عليه السلام قال: «کان آخر ما أوصي به الخضر موسي بن عمران عليه السلام أن قال له لا تعيرن أحدا بذنب» (1)
امام چهارم عليه السلام فرمود: آخرين وصيتي که حضرت خضر به موسي عليه السلام کرد اين بود که به او گفت: هيچگاه کسي را به خاطر گناهش ملامت نکن.
در حديث ديگري که از امام باقر عليه السلام درباره ي وصيت حضرت خضر به موسي عليهماالسلام نقل شده آمده است:
«لا تعيرن أحدا بخطيئته...» (2)
هيچ کس را به خاطر خطايش سرزنش نکن... .
امام صادق عليه السلام در حديثي فرمود:
«اذا وقع بينک و بين أخيک هنه فلا تعيره بذنب» (3)
هرگاه ميان تو و برادر مسلمانت کدورتي پيش آمد او را به خاطر گناهش ملامت نکن.
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مطابق حديثي فرمود:
«اذا زنت خادم أحدکم فليجلدها الحد و لا يعيرها» (4)
اگر زني که خدمتکار شما است زنا کرد بايد او را به وسيله ي حاکم شرع حد بزنيد [و کيفر قانوني را درباره ي او اجرا کنيد]، ولي او را سرزنش و ملامت نکنيد.
بخصوص اگراين ملامت مکرر و در انظار عموم و ملأ عام باشد، طرف را به انتقام جويي و عکس العمل وامي دارد و حتي ممکن است به گناهان بزرگ تري دست بزند.
علي عليه السلام در اين زمينه مي فرمايد:
«الافراط في الملامه تشب نيران اللجاج»(5)
زياده روي در ملامت، آتش لجاجت را مشتغل مي سازد.
و نيز مي فرمايد:
«اياک أن تکرر العتب فان ذلک يغري بالذنب و يهون بالعتب»
از تکرار سرزنش بپرهيزيد که موجب دليري در گناه و بي اثر ساختن ملامت مي شود.
يک نکته ي مهم:
براي رفع اين اشتباه بايد تذکر داده شود که اسلام گذشته از اينکه امر به معروف و نهي از منکر را به صورت فريضه بر مسلمانان واجب کرده است، براي تنبيه گناهکار و هدايت او برنامه هاي بسيار دقيق و صحيحي دارد، مانند اينکه به پيروان خود دستور مي دهد رابطه ي رفاقت و دوستي خود را با شخص گناهکار قطع کنند و يا در برخورد با گناهکار با ترشرويي و بي اعتنايي کردن، مراتب انزجار خود را از آنها ابراز دارند.
امام صادق از اميرمؤمنان عليه السلام روايت کرده است که آن حضرت فرمود:
«لا ينبغي للمرء المسلم أن يواخي الفاجر فانه يزين له فعله و يحب أن يکون مثله و لا يعينه علي أمر دنياه و لا أمر معاده و مدخله و مخرجه من عنده شين عليه » (6)
براي مرد مسلمان شايسته نيست که با گناهکاران طرح رفاقت و دوستي بريزد، زيرا شخص گناهکار عمل [زشت] خود را براي او مي آرايد [و زيبا جلوه مي دهد] و دوست دارد او را نيز همانند خود سازد، و نه بر کار دنيا و نه بر کار آخرت او را کمک دهد و رفتن و آمدنش نزد آن شخص گناهکار براي او ننگ و رسوايي است.
با گناهکاران همنشين نشويد
«و اياک و مصاحبه الفاسق؛ فانه بايعک بأکله و أقل من ذلک» (7)
از رفاقت بافاسق بپرهيز که او تو را به لقمه اي و [بلکه] به کمتر از آن مي فروشد.
علي عليه السلام مي فرمايد:
«لا تصحب الشرير فان طبعک يسرق من طبعه شرا و أنت لا تعلم»(8)
با مردم شرير و فاسد رفاقت نکن که طبيعت خود به طور ناخودآگاه بدي را از آنها مي دزدد و تو بي خبري.
يعني، همان طوري که معاشرت با بيمار موجب سرايت بيماري مي شود و اطبا انسان را از آميزش و مخالطت با بيماران ممنوع مي کنند، گناه نيز اين گونه است، و منظور امام عليه السلام در حديث مذکور اين است که گناه بيماري مسري و خطرناکي است که در اثر آميزش با گناهکار، بدون اطلاع تو به جانت سرايت مي کند.
امام جواد عليه السلام مي فرمايد:
«اياک و مصاحبه الشرير فانه کالسيف المسلول يحسن منظره و يقبح أثره» (9)
از رفاقت با آدم شرور بپرهيز که مانند شمشير خوش منظر و بداثر است.
با گناهکار چگونه رو به رو شويم؟
«أمرنا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم آن نلقي أهل المعاصي بوجوه مکفهره»(10)
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به ما دستور داد که با گناهکاران عبوس و ترشروي برخورد کنيم.
در حديث ديگري از آن حضرت روايت شده است که فرمود:
«أدني الانکار أن يلقي أهل المعاصي بوجوه مکفهره» (11)
کمترين حد انکار گناه [و نهي از منکر] آن است که با مردم گناهکار با ترشرويي برخورد کنيد.
عيسي عليه السلام مي فرمايد:
«تحببوا الي الله ببغض أهل المعاصي، و تقربوا الي الله بالتباعد عنهم و التمسوا رضا الله بسخطهم» (12)
به وسيله ي تنفر و بغض نسبت به گناهکاران، خداي تعالي را نسبت به خود جلب کنيد و با دوري کردن ازآنها به خدا تقرب جوييد و خوشنودي خدا را در خشم آنان جستجو نماييد.
رهبران بزرگواراسلام به طور کلي مسلمانان را از مجالست با مردم گناهکار و فاسد نهي کرده و با بيانات مختلف، پيروان خود را از آميزش با آنها برحذر داشته اند. در يک جا رسول خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايد:
«المرء علي دين خليله و قرينه» (13)
انسان بر کيش دوست و همدمش خواهد بود.
در حديث ديگري حضرت علي عليه السلام به حارث همداني سفارش مي کند:
«اياک و مصاحبه الفساق فان الشر بالشر ملحق» (14)
از رفاقت با بدکاران بپرهيز که بدي به بدي پيوندد.
پي نوشت :
1- بحارالانوار، ج 73، ص 386.
2- همان، ص 387.
3- وسائل الشيعه، ج 2، ص 105.
4- مجموعه ي ورام، ج 1، ص 57.
5- تحف العقول، ص 8.
6- وسائل الشيعه، ج 2، ص 269 و 270.
7- شرح ابن ابي الحديد، ج 4، ص 538.
8- بحارالانوار، ج 74، ص 198.
9- کافي، ج 5، ص 58 و 59.
10- جامع السعادات، ج 3، ص 187.
11- کافي، (مترجم) ج 4، ص 83.
/س