برزخ نوجوانی و طوفان جنسی
و آن جوانی همچو باغ سبز و تر
میرساند بی دریغی بار و بر
چشمههای قوت و شهوت روان
سبز میگردد زمین تن بدان
خانه معمور و سقفش بس بلند
معتدل ارکان و بی تخلیط و بند (1)
با نظر به اهمیت این دوران، روان شناسان در یکصد ساله اخیر به تحقیقات دامنه داری دست زدهاند و هر کدام از زاویهای خاص به بازگشایی و تشریح این دوره پرداختهاند .
جالب استبدانیم قرن بیستم در کنار تمامی القاب و اسامی خویش، مانند: عصر فضا، اتم و عصر ارتباطات به «عصر شناسایی علمی نوجوانان» نیز ملقب شده است . (2) و این مطلب نشانگر پیچیدگی این دوران خاص میباشد . از این رو، برخورد سطحی با این مقوله جز باز خوردها و واکنشهای منفی به بار نخواهد آورد . از همین جا میتوان سنگینی رسالت مبلغان و مربیان را درک نمود; چرا که آنان میتوانند با شناسایی این مرحله حیاتی و ظریف، نقشهای مثبتتری در پرورش مخاطبان جوان و نوجوان خویش ایفا نمایند .
در این راستا، نوشتار حاضر سعی خواهد نمود، ضمن رعایت چکیده گویی و با تاکید بر حیات جنسی در دوران بلوغ، نکاتی را یادآوری نماید . بدیهی است کاوش بیشتر در این عرصه و شناخت همه جانبه دوران نوجوانی، نیازمند تلاش خوانندگان محترم و پیگیری مباحث ارائه شده در منابع اصلی میباشد .
آستانه حیات جنسی
در هر حال، بلوغ در پسرها با ترشح هورمونهای جنسی آغاز میشود و مهمترین آنها تستوسترون است که موجب تغییرات بسیاری میگردد که در پایین به آنها اشاره میشود:
1.این هورمون بر توزیع موی بدن تاثیر گذاشته، رشد مو در ناحیه زهار، صورت، زیر بغل، قفسه سینه و پشت را موجب میشود .
2.در ابتدا صدای نوجوان را دورگه ساخته، سپس موجب بم شدن صدا میگردد .
3.ضخامت پوست را افزایش داده، با فعال ساختن غدد چربی موجب پدیدآوردن جوش غرور میشود .
4.به خاطر ترشح تستوسترون ضخامت و استقامت استخوانها افزایش مییابد و بدن عضلانی میگردد .
5.با شروع بلوغ و ترشح هورمون یاد شده، اندازه قسمتهای مختلف بدن، افزایش مییابد .
6.نیاز بدن به انرژی را تا 15% افزایش داده، رژیم غذایی را تغییر میدهد . (5)
امام صادق علیه السلام نیز در همین رابطه با گفتاری گویا به ارائه نشانههای بلوغ میپردازند و خطاب به مفضل میفرمایند: «فاذا ادرک و کان ذکرا طلع الشعر فی وجهه فکان ذلک علامة الذکر ... و عز الرجل التی یخرج به من حد الصبی و شبه النساء; (6) و آنگاه که طفل به مرز بلوغ میرسد، چنانچه پسر باشد، در صورتش مو میروید و این نشانه جنس مرد و خروج از دوران کودکی و شباهتبه زنان است .»
در دنباله این دوران در حدود 14 سالگی احتلام و انزالهای شبانه رخ میدهد و به مرور سرعت رشد کاهش یافته و در حدود 18 یا 19 سالگی متوقف میشود . در برخی روایات اسلامی نیز با اشاره به همین دوران، پایان رشد، 18 سالگی قرار داده شده است:
«عن ابی عبدالله علیه السلام فی قول الله - عزوجل - «فلما بلغ اشده واستوی» (7) قال: اشده ثمانی عشرة سنة واستوی التحی; (8) امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه «فلما بلغ اشده واستوی» فرمودند: مراد از نیرومندی، رسیدن به هجده سالگی است و مقصود از «استوی» رویش مو بر صورت است .»
هویتیابی
الف) بدبینی: نوجوانان به هیچ کس اعتماد نداشته، دائما نگران آسیب دیدن و فریب خوردن از دیگران میباشند . در ذهن خود تهدیدهایی از طرف دیگران ترسیم میکنند و به دنبال آن موضع دفاعی میگیرند . زود عصبانی میشوند و به انتقاد یا پیشنهاد دیگران اهمیتی نمیدهند . مسائل کوچک را بزرگ میبینند و زندگی را بر خود و دیگران دشوار میسازند .
ب) شخصیت منزوی: کناره گیر، مردم گریز و اجتماعناپذیر میباشند، دوستان کمی دارند، بیتفاوت بوده، به ندرت به دنبال تفریح و حضور در فضاهای باز میروند .
ج) شخصیتبی ثبات: این گونه افراد قدرت مواجهه با مشکلات را ندارند . روابط ایشان سطحی و فاقد صمیمیت است و برای آینده خویش هدف مشخصی ندارند . این گونه اشخاص برای رسیدن به اهداف خویش از خشونت روی گردان نیستند و ممکن استبه انواع انحرافات اخلاقی و بزهکاری مبتلا شوند . (9) در بخشهای آینده به خوبی در خواهیم یافت که بین بافتشخصیتی و حیات جنسی رابطهای محکم وجود دارد . به عنوان مثال، برخی از انواع انحرافات جنسی سبب جامعه گریزی، انزوا یا شونتخواهد شد که در بحثهای آتی به آن خواهیم پرداخت .
رویش خرد و بلوغ جنسی
در همین دوران است که ضمن درک واقعیتها، بر آزادی خویش تاکید میکنند و خواستار آزادی در بسیاری از زمینهها میشوند . این مسئله از آنجا اهمیت مییابد که اگر نتوان در این دوران بین بلوغ عقلی و جنسی نوجوان رابطهای منطقی و درست پدید آورد، انحرافات، بزهکاری و اختلالات رفتاری و شخصیتی را در پی خواهد آورد . (10)
امیرمؤمنان نیز باتاکید بر همین هویت متضاد نوجوانان، دوره نوجوانی را عرصه پیکار خرد و حماقت میداند و میفرماید: «لا یزال العقل والحمق یتغالبان علی الرجل الی ثمانی عشر سنة فاذا بلغها غلب علیه اکثرهما فیه; (11) خرد و حماقت همواره و پیوسته تا 18 سالگی در جنگ و ستیز برای غلبه بر انساناند و آن گاه که به هجده سالگی برسد، از میان خرد و حماقت هرکدام که در جان نوجوان عمق بیشتری داشته باشد، پیروز این میدان خواهد بود .»
در همین رابطه روایات دیگری نیز وجود دارد که ضمن تاکید بر تفکیک بلوغ عقلانی و جنسی، بلوغ عقلی را تنها ملاک مهم در ارزشیابی از شخصیت نوجوان به حساب میآورند . از این میان، میتوان به روایتی از امام صادق علیه السلام اشاره نمود که میفرماید: «انقطاع یتم الیتیم بالاحتلام وهو اشده وان احتلم ولم یؤنس منه رشد وکان سفیها او ضعیفا فلیمسک عنه ولیه ماله; (12) یتیمی [کودکان بیسرپرست] با احتلام که همان نیرومندی بدن اوست [و نشانه بلوغ جنسی است] پایان میپذیرد . اما چنانچه با وجود احتلام، او به رشد [عقلی] نرسیده باشد و سفیه یا ضعیف باشد، سرپرست وی باید اموال او را [بازستانده،] نزد خویش نگه دارد .»
مراحل تمایلات جنسی
پیش از بررسی این مراحل، لازم استبدانیم نوجوان در آغاز این دوران احساس ناشناخته و مرموزی را در وجود خویش مییابد که با نوعی محبت و علاقه به دیگران آمیخته است . این احساس به پنج مرحله تقسیم میشود:
مرحله اول: توجه نوجوان به وضع بدن به ویژه دستگاه تناسلیاش معطوف میشود و این سرآغاز تمایلات جنسی او است .
مرحله دوم: در این مرحله توجه به امور جنسی با عاطفه و محبت همراه میشود و ماهیتی عاطفی به خود میگیرد .
مرحله سوم: علاقه به جنس مخالف در وی بیدار میشود . این علاقه ممکن استیک یا چند نفر را هدف قرار دهد .
مرحله چهارم: علاقه از چند نفر به یک نفر معطوف میگردد . این فرد ممکن است از لحاظ سنی مسنتر از نوجوان باشد .
مرحله پنجم: نوجوان تغییر عقیده داده، به فردی از جنس مخالف که همسن او باشد متوجه میشود . (13)
در واقع، نوجوان طی حیات جنسی خود دو نوع عشق را تجربه میکند: عشق عاطفی و عشق شهوانی . عشق عاطفی محبتی پاک میباشد و به دور از جنبههای جنسی با تمجید و تحسین توام است و نوجوان از اینکه این احساس را با مسائل جنسی لکهدار کند به شدت پرهیز دارد . به دنبال عشق عاطفی، عشق شهوانی سر میرسد که همراه با لذتهای جنسی میباشد . در این مرحله، نوجوان چنانچه ویژگیهای مطلوب خویش را در شخص مقابل ببیند، به ازدواج میاندیشد .
«موریس دبس» در تشریح این دوران میگوید: «دیر یا زود غریزه جنسی، به ویژه در پسران، تا سرحد وجدان نفوذ کرده، تحریکات شهوانی، همچون تصادم امواج با ساحل، شروع به مبارزه مینمایند . این غریزه آن گونه قدرتمند است که مرکز تاثیرگذاری برای تمام آرزوهای اعضای دیگر بدن میگردد . اما تاثیرات غیرمستقیم آن بسیار بیشتر است . وجود آن به کلی زندگانی عاطفی و تظاهرات محبتآمیز انسان را تحت تاثیر قرار میدهد . تا جایی که اگر در 13 یا 14 سالگی مکان محدودی را در عاطفه اشغال کرده باشد، سه یا چهار سال بعد، مالک اصلی آن میشود و آن گاه است که تمام تظاهرات محبتآمیز انسان از غریزه جنسی سرچشمه میگیرد .» (14)
با این وجود، باید توجه داشت که در این مرحله، چنانچه این علاقهمندیها در چارچوب شرع و قانون مهار نشوند، ممکن استبه مسئلهای پرمخاطره تبدیل شوند . به همین خاطر، مناسب است در سنین حساس بلوغ با تقویت اراده نوجوانان و ارائه آگاهیهای لازم آنان را به خویشتن داری و پیگیری فعالیتهای سالم تشویق نمود تا در این دوران پر اضطراب و خطرآفرین، در مسیری سالم و خداپسندانه گام بگذارند و به سلامت از طوفانهای جنسی بگذرند .
کجرویهای جنسی
در واقع، با کاهش قدرت مقاومت اراده و ایمان شخص در برابر جاذبهها و کششهای جنسی، زمینه بروز کجرویهای جنسی مهیا میشود و نوجوان به یک یا چند بزه جنسی روی میآورد . کامجویی از خود یا کشش به سوی جنس موافق یا گرایشهای غیرقانونمند به سوی جنس مخالف از جمله گرایشهای انحرافی به حساب میآید .
همچنین این گونه انحرافات موجب رشد احساس ناتوانی و عجز در برابر کششهای نامطلوب جنسی گردیده، نوجوان را به موجودی بیاراده و ناتوان تبدیل میکند . این حس ذلتزا را امیرمؤمنان علیه السلام در گفتار خویش این چنین بیان میکنند: «عبد الشهوة اذل من عبد الرق; (16) آن کس که بنده [و برده] شهوت خویش است، ذلیلتر از بنده برده میباشد .»
و در جایی دیگر در تشبیهی زیبا به واقعیتی سهمناک اشاره کرده، میفرمایند: «عبد الشهوة اسیر لا ینفک اسره; (17) بنده شهوت همانند اسیری است که اسارتش همیشگی و بیپایان است .»
انواع انحرافات جنسی
الف . انحرافهای هدفی: در این نوع انحرافها، هدف جنسی نادرست انتخاب میشود، مانند: همجنسگرایی و خودارضائی که در اولی شریک جنسی از جنس موافق است و در دومی، شخص، خود شریک جنسی خویش است .
ب . انحرافات روشی: در این دسته، هدف جنسی درست گزینش میشود، ولی در شیوه برآوردن ارضاء نیاز جنسی روش نامناسبی برگزیده میشود، مانند: جنون دیگرآزاری یا خودآزاری که در حین آمیزش جنسی از فرد سرمیزند .
ج . انحرافهای شدتی: این دسته که بیشتر ضعف یا شدت در فعالیتهای جنسی را دربر میگیرد به خودی خود انحراف جنسی - شرعی محسوب نمیشود، اما به عنوان بیماری مورد بررسی قرار میگیرد . (18)
در اینجا مناسب استیادآور شویم که متاسفانه نوع شایع انحراف جنسی در میان نوجوانان، استمناء یا خود ارضائی است که نظر به اهمیت این موضوع مباحث آتی را با تاکید بر این انحراف پی خواهیم گرفت .
کجرویهای جنسی و علتها
الف . کنجکاویها: کودک در سنین پایین با کنجکاوی در مورد اندام خویش با دستگاه تناسلی نیز آشنا میشود و از آنجا که تماس با آن موجب نوعی لذت میشود به ادامه کار تشویق میشود . مناسب است در این موارد والدین او را متوجه کارهای دستی - هنری و بازیهای پرنشاط نمایند .
ب . ناآگاهی: نوجوان ممکن استبه صورت اتفاقی دچار خودارضائی شود و به خاطر لذت حاصل از آن و بدون توجه به خطرهایی که او را تهدید میکند به این کارها ادامه دهد . در اینجا است که وظیفه والدین بیش از هر زمان دیگر سنگینتر است و باید سبتبه علائمی همچون بیحسی، کسالت، افسردگی، انزوا و ... عکسالعمل لازم را نشان دهند و موضوع را بدون برچسبهای ناروا و با مشورت با افراد آگاه، مورد بررسی قرار دهند .
ج . خانوادههای آسیبزا: رعایت مسائل جنسی بین والدین و رعایتحریمها در این مورد میتواند در تربیت جنسی نوجوان نقش چشمگیری داشته باشد . همچنین نوع برخورد والدین با فرزندان دختر و پسر و جداسازی آنها از یکدیگر، از اهمیتبهسزایی برخوردار است .
د . حقارت و تحقیر: از جمله عوامل مخرب شخصیت نوجوان که میتواند در ابتلای وی به انحرافهای جنسی نقش مهمی ایفا کند، سرزنشها و ایجاد عقده حقارت در نوجوان است . بیتردید کسی که از خودباوری بیشتری برخوردار است، کمتر به دام این گونه کجرویها میافتد و برعکس، شخصیتهای خودکمبین و تحقیر شده، دفاع روانی مناسبی در برابر طوفان شهوات نداشته، در پنجه این انحرافات گرفتار میشوند .
ه . تقلید و بدآموزی: دوران نوجوانی، دورانی آمیخته با تقلید است . تقلیداز گروه همسالان و بزرگسالان محبوب، از همین ویژگی نشات میگیرد . تقلید، گاه جنبه بدآموزی به خود میگیرد و به تقلید رفتارهای ناهنجار جنسی میانجامد . شاید به همین دلیل است که امام باقر علیه السلام در مورد تاثیر دوستان ناباب از زبان لقمان میفرماید: «ومن یقارن قرین السوء لا یسلم; (19) آن کس که با دوست ناباب همنشین شود، سالم نمیماند .»
و . عوامل فرهنگی: وجود مجلات، عکسها و فیلمهای مبتذل، همچنین فضاهای مختلط و بیبندوبار و کتابهای نامناسب میتواند عاملی مهم در انحرافهای جنسی باشد . این گونه عوامل به ویژه رسانههای تصویری، از آنجا که با حافظه ماندگار دیداری سر و کار دارند، از آسیبزایی بیشتری برخوردارند .
ز . لباسهای نامناسب: پوشیدن لباسهای تنگ یا لباسهای جنس مخالف، موجب تشدید هیجان جنسی شده، در نتیجه باعث فروافتادن به کام مشکلات میگردد .
ح . محبتجویی: خلا عاطفی و روانی راه را برای سوء استفاده دیگران و پناه بردن نوجوان به دیگران هموار میسازد و او را به سوی کامیابیهای مجازی میکشاند . (20)
راههای پیشگیری
1.آموزش خانوادهها: خانوادهها در صورت آمادگی میتوانند نقشی چشمگیر در پیشگیری و درمان داشته باشند; چرا که خانوادهها در ارتباط مستقیم و واقعی با نوجوان قرار دارند و اهرمهای بسیاری برای تربیت در اختیار دارند .
2.آموزش به نوجوانان: این آموزشها از طریق سخنرانی، گفتگو و دیگر روشها میتواند ارائه شود و در این میان، همدلی و همزبانی وارتباطهای بیواسطه بسیار مؤثر خواهند بود .
3.احترام به شخصیتحقیقی و حقوقی نوجوان: در این حالت، وی با خودباوری بیشتری در برابر مشکلات خواهد ایستاد .
4.کارو فعالیتهای سالم: شاید یکی از علل مهم بروز ناهنجاریهای جنسی، بیکاری است . کار و فعالیتهای ذهنی و جسمی درمانگر بسیاری از مشکلات خواهد بود .
5.تنظیم خواب و تغذیه مناسب: به عنوان مثال، نوجوان باید از غذاهای ادویهدار، فلفل، پیاز و ... کمتر استفاده کند .
6.دوری از محیطهای تحریکزا: مانند: برخی اماکن عمومی و میهمانیها .
7.گسترش دایره ارتباطات و شرکت در فعالیتهای اجتماعی .
8.تقویت روحیه مذهبی: بیگمان فطرت خداجو، حقیقتخواه و عدالت دوست نوجوان بیش از هرجای دیگر، میتواند از سرچشمه دین و مذهب سیراب شود . این مسئله با توجه به خصوصیات اسلام و مذهب جعفری صورتی واقعیتر به خود میگیرد . البته، توجه و توصیه به مذهب در دوران حیرت نوجوانی تنها مورد توجه مبلغان یا فعالان مسلمان نیست، بلکه کسی همچون «ویلیام جیمز» بنیانگذار فلسفه پراگماتیسم و یکی از روان شناسان مشهور در همین رابطه میگوید: «ایمان از جمله قوایی است که بشر به مدد آن زندگی میکند و فقدان کامل آن در حکم سقوط بشر است . (21)
9. نگاه مثبتبه خود و دیگران و دوری از منفی گرایی .
10.ایجاد روحیه امید و دوری از ناامیدی و یاس .
11.ورزش و استفاده از دوش آب سرد .
توصیههای مهم
از این رو، باید از هرگونه پیش داوریهای غیر منصفانه در برابر رفتارهای نوجوانان خودداری نمود و با مدارا و نرم خویی آنان را در خروج از بحران طبیعی پیش آمده یاری رساند .
باید اعتراف نمود که نوجوان از تجربه لازم برخوردار نیست و به فرموده امیرمؤمنان، علی علیه السلام: «جهل الشباب معذور و علمه محقور; (22) بی اطلاعی جوان عذری پذیرفتنی است، و دائره دانش [و آگاهیهای] او گسترده نیست .»
همچنین نوجوان هرگز تصورنمیکند برخی اعمال او چه ضربات سهمگینی بر آیندهاش وارد خواهد ساخت و او را دچار چه مشکلاتی خواهد نمود .
از سوی دیگر، در دنیای امروز که وسائل ارتباط جمعی، زندگیهای هستهای و بسته، نظامهای تربیتی رسمی، رهاوردهای فرهنگی بیگانه و شبه بیگانه، ریسمان ارتباط بین انسانها به ویژه نوجوانان، والدین و ارزشهای دینی - اجتماعی را روز به روز سستتر مینماید، رسالت والدین بیش از هر زمان دیگر پررنگتر میشود . روایت گرانقدر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حکایتی از همین دوران را مطرح میفرماید: «انه نظر الی بعض الاطفال فقال: ویل لاولاد آخر الزمان من آبائهم . فقیل یا رسول الله من آبائهم المشرکین؟ فقال: لا، من آبائهم المؤمنین لایعلمونهم شیئا من الفرائض واذ تعلموا اولادهم منعوهم ورضوا عنهم بعرض یسیر من الدنیا فانا منهم بریء وهم منی براء; (23)
رسول اکرم برخی از کودکان را دیدند و فرمودند: وای بر فرزندان آخر الزمان از پدرانشان! گفته شد: ای رسول خدا، از پدران مشرکشان؟ فرمودند: خیر، بلکه از پدران مسلمانشان که واجبات دین را به آنها نمیآموزند و هر گاه کودکانشان، خود به تحصیل دین بپردازند، آنها را باز داشته، به اندکی از دنیا که فرزندانشان به دست آورند، راضی میگردند . پس من از این گونه پدران دورم و آنان نیز از من .»
در پایان نیز، تذکر این نکته لازم است که حل موارد حاد انحرافات جنسی، تنها به مدد اشخاص آگاه و کارشناسان ممکن است . و باید از برخوردها و درمانهای خود ساخته و سلیقگی خودداری کرد .
پي نوشت :
1.مولوی، مثنوی معنوی .
2.دنیای نوجوان، دکتر محمدرضا شرفی، ص26 .
3.دوران شکوفایی، دکتر محمدرضا سهرابی، ص11 .
4.بلوغ تولدی دیگر، محمود محمدیان، ص24 . جهت اطلاع از تفاوت سن بلوغ در قارهها و کشورهای مختلف به همین منبع مراجعه شود .
5.نک: دوران شکوفایی، فصل سوم . جهت اطلاع از چگونگی بلوغ جنسی در دختران نک: دوران شکفتگی، محمدرضا و ثریا سهرابی .
6.بحارالانوار، ج3، ص62 و ج57، ص377 .
7.قصص/14 .
8.تفسیر برهان، سید هاشم بحرانی، ج4، ص224; همچنین تفسیر ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج16، ص19 .
9. دوران شکوفایی، ص 107 و 108 .
.10جهت اطلاع بیشتر نک: روانشناسی تربیتی، دکتر محمد پارسا، ص83 و 84 .
11.بحارالانوار، ج1، ص96 .
12.کافی، ج7، ص68; وسائل الشیعه، ج17، ص360 .
13.جهت اطلاع بنگرید: دنیای نوجوان، ص178 به بعد .
14.بلوغ، موریس دبس، ص46، به نقل از جوان، فلسفی، ج1، ص300 .
15.نک: روانشناسی مرضی، دکتر پروین بیرجندی، ص357 .
16.غررالحکم و درر الکلم، ص304 و 305 .
17.همان .
18.برداشتی آزاد از «دنیای نوجوان» ، ص184 .
19.بحارالانوار، ج13، ص417; اصول کافی، ج2، ص642 .
20. برداشتی آزاد از «دنیای نوجوان» ، ص187 به بعد .
21.جوان، فلسفی، ج1، ص346 .
22.غررالحکم، ص76 .
23.جامع الاخبار، تاج الدین، الشعیری، ص106; مستدرک الوسائل، ج15، ص164، به جای اولاد، اطفال دارد .
/س