نويسنده: سيما داد
واژه anaphora برگرفته از زبان يوناني و به معني «برگشت» است. در اصطلاح سبک شناسي اين واژه براي توصيف زنجيره هاي انسجامي که جملات را با جملات پيش متصل ميسازد به کار ميرود. به سخن ديگر، اشاره مرجعدار يا برگشتي شکلي از اتصال گفتمان است که به خواننده امکان ميدهد جملاتي را که حين خواندن در متن ميسازد، ببيند. حالت مقابل برگشت را اشاره پيشنه دار گويند.
اشاره مرجعدار معمولاً به سه حالت ممکن ميشود: اول بواسطه هم مرجعي (co- reference) که به موجب آن ضماير و گاه وابسته هاي اسمي به اجزايي عطف ميکنند که قبلاً در متن ذکر شدهاند، مثلاً در جمله «تکاليفت را انجام بده. اين به نفع وقت است.» «اين» عطف به جمله «تکاليفت را انجام بده» ميکند. دوم بواسطه جايگزيني يا جانشين سازي (substitution) که استفاده از فعلها يا ضماير جايگزين براي اجتناب از تکرار است مثلاً استفاده از ضمير مبهم one و فعل جايگزين do در انگليسي يا «او» در اين جمله: «حسن مشق هايش را نوشت. خط او تعريفي ندارد.» و سومين حالت استفاده از حذف است مثلاً در اين جمله: «کجا داري ميري؟ سينما.» اين کلمه به جاي جمله «من به سينما ميروم.» عمل ميکند. نارسايي در برگشت معمولاً در زبان کودکانه خيلي رخ ميدهد زيرا بچههاهنگام حرف زدن از ضماير استفاده ميکنند بي آنکه مرجعي را قبلاً نام برده باشند. در ادبيات، نويسندگان هم ممکن است اينگونه اشاره هاي مرجعدار را از متن داستان حذف کنند تا تصويري غير واقعي و مبهم از وجود فضائي مه آلود و مربوط به گذشته خلق کنند: «وقتي او از خوابگاه به خانه برگشت، بعضي وقتها تقريباً هر روز ميديدمش براي اينکه خانه آنها درست روبروي تاون هال انکس بود.» (شروع رمان The Collector اثر جان فاولز)
(صص 203- 202 LT & C)
منبع مقاله :
داد، سيما (1378)، فرهنگ اصطلاحات ادبي، تهران: مرواريد، چاپ چهارم.