آموزش ونقش آن در مدیریت
نويسنده:لعیا تخمه چیان
آموزش نقش تعیین کننده ای در یک مدیریت خلاق دارد. « کنفوسیوس » فیلسوف و حکیم چینی احکامی در زمینه مدیریت ارائه می دهد که یادآوری آن خالی از لطف نیست او می گوید : « اگر مایلید تغذیه یکسال خود را تامین کنید گندم بکارید و اگر ده سال رفاه می خواهید درخت بکارید و اگر در پی رفاه و آسایش یک قرن هستید به آموزش توجه کنید.
مردم ژاپن این اندرز را با استفاده از سنت و آداب خود در کار روزانه بکار گرفته اند و آلفرد مارشال پرورش نیروی انسانی را با ارزش ترین نوع سرمایه گذاری به شمار می آورد و معتقد است که تربیت یک صنعت کار یا مخترع می تواند هزینه آموزش و پرورش یک شهر را جبران کند. به نظر او « هیچ اسرافی بالاتر از این نیست که نابغه ای را که در خانواده های کم درآمد بزرگ می شود به کار کم اهمیتی مشغول کنیم .
شرایطی که امروز به کشورهای در حال توسعه تحمیل شده و خود نیز در ایجاد آن شرایط تا حدودی سهیم هستند در نوع خود تکان دهنده است این کشورها به شدت نیازمند نیروی متخصص کارآ ابداع کننده هستند اما از آنجا که پیش از هر چیز در پی ارضای نیازهای اولیه هستند و در عین حال گروه واسطه گر و خلاق در مراکز تصمیم گیری قرار دارند کمتر می تواند به فضای علمی ـ پژوهشی بپردازند و درنتیجه نخبگان و بزرگان این کشورها خود به خود جذب بازار صنعتی کشورهای پیشرفته می شوند و به قول « گونارمردال » فرار مغزها امکان پیدا می کند.
در اینجاست که کمک وارونه مردم فقیر به ثروتمند شکل می گیرد و نگهداری و ایجاد فضای مناسب برای این نیروی انسانی که بزرگترین ذخیره در نوآوری علمی است از اهمیت ویژه ای برخوردار است و هر مدیر مسئولی نمی تواند آنی از این فکر غافل بماند.
مازلو برای نیازهای انسانی سلسله مراتب یا نردبانی قائل است که برمبنای آن هر گاه نیاز سطح پایین ارضا شود نیازهای سطح بعدی فعال می شود. بدین ترتیب نیازها در افراد در حال تغییر و تحول هستند و در پی ارضای نیازهای فیزیولوژیک در انسان نیازهای ایمنی و پس از نیاز مقبولیت اجتماعی فعال می شوند.
بیشتر محققان توافق دارند یکی از نیازهایی که ما بخاطر آن تلاش می کنیم عبارت از این است که « خودمان باشیم » یعنی فردی باشیم که شایستگی بودن آن را داریم و انگیزه داشتن در کار باعث می شود که پرکاری و علاقه مندی در کار به شکل عادت روزانه در آید و این ویژگی در مدیریت صنعتی ژاپن به وضوح قابل مشاهده است .
مدیریت مذکور موفق شده است تا جوان کاری را در قشرها و گروه های مردم آن کشور بالا ببرد و با القای این احساس که کار اجتماعی جنبه شخصی و خانوادگی دارد دلبستگی نزدیکی در آنان نسبت به کار بوجود می آورد و این هنرمندی در کار مدیریت باعث شده که توسعه به سبک و سیاق ژاپن در جهان مورد توجه و اقبال قرار گیرد.
الف ) اخلاق مدیریتی : مدیر علاوه بر دانش و مهارت باید از اخلاق مدیریتی نیز برخوردار باشد. اما علی (ع ) به مدیران خویش یادآوری می کند که آنان خدمت گزاران مردم هستند و باید دارای صفت های اخلاقی ذیل باشند.
۱ ) لطف و محبت : اصل اساسی اخلاق مدیریتی لطف و محبت نسبت به همه اقشار مردم است حتی سخت گیری نسبت به مخالفین فکریش را نمی پسندد و از استاندارانش می خواهد که حقوق اساسی همه اقشار را تامین کنند و در برابر مردم فروتن و متواضع باشند.
۲ ) صبر و پایداری : امام مدیران را به صبر در برابر مشکلات و بردباری در برابر خطاهای مردم دعوت می کند و از آنان می خواهد که در هیچ کاری با عجله و شتاب تصمیم نگیرید. حتی در مجازات خطاکاران البته این صبر و بردباری به معنی سستی در انجام وظایف نیست .
۳ ـ چشم پوشی و گذشت : مدیران باید خطاها و لغزش های مردم را نادیده بگیرند و آنان را مورد عفو قرار دهند . امام علی (ع ) بدترین افراد را کسی می داند که عیوب مردم را جستجو می کند و آنان را افشا می نماید.
۴ ) صراحت و قاطعیت : مدیران باید در مواقع حساس به صراحت تصمیم بگیرند و با قاطعیت آن را اجرا کنند . البته اصل اساسی مدارا و گذشت است اما در اجرای قانون و ایجاد عدالت باید با قاطعیت اقدام کرد و خیانتکاران را مجازات نمود تا دیگر کسی به حقوق مردم ستم نکند.
۵) مستبد نبودن : البته صراحت و قاطعیت نباید منجر به استبداد شوم شود و امام علی (ع ) استبداد را بلای بزرگی می شمارد که موجب فساد در دل و سستی در دین و سبب ایجاد حوادث سخت برای حکومت می شود.
۶ ) مشورت کردن : امام علی (ع ) به جای استبداد در رای از حاکمان و مردم می خواهد که با یکدیگر مشورت کنند و از عقل همدیگر یاری بگیرند.
ب ) نظام مدیریتی امام علی (ع ) : امام علی (ع ) براساس نیازهای جامعه و به قصد اصلاح امور مردم و پیشرفت کارهای اجتماعی و رفاه اجتماعی عمومی نظام مدیریتی دقیقی را برنامه ریزی می کند تا استاندارانش با توجه به طبقات مردم و نیازهای آن بتوانند به اداره جامعه بپردازند.
ج ) شیوه ها و روشهای مدیریتی : روشهای برجسته امام علی (ع ) را چنین می توان خلاصه کرد :
۱ ) نظم و برنامه ریزی : امام علی (ع ) بعد از سفارش به تقوای الهی به نظم در کارهای اجتماعی تاکید می کند و خودش نیز الگوی نظم و انضباط است .
۲ ) رعایت قانون و اجرای عدالت : امام علی (ع ) به رعایت قانون الهی و سنت های پسندیده رایج تاکید می کند و با همه مردم به انصاف و عدالت رفتار کند.
۳ ) مسئولیت دادن به دیگران : بهترین روش های مدیریتی تعیین مسئولیت وظایف است تا بتوان افراد را مواخذه کرد .
۴ ) تقویت انگیزه ها : او خلافت را به قصد خدمت به مردم و اصلاح اموراجتماعی پذیرفته است و به استاندارانش توصیه می کند که حکومت را طعمه و غذا ندانند بلکه آن را وسیله ای برای خدمت به مردم قرار دهند. البته او از حقوق مادی مدیران غافل نیست .
منبع:آفتاب
/س
مردم ژاپن این اندرز را با استفاده از سنت و آداب خود در کار روزانه بکار گرفته اند و آلفرد مارشال پرورش نیروی انسانی را با ارزش ترین نوع سرمایه گذاری به شمار می آورد و معتقد است که تربیت یک صنعت کار یا مخترع می تواند هزینه آموزش و پرورش یک شهر را جبران کند. به نظر او « هیچ اسرافی بالاتر از این نیست که نابغه ای را که در خانواده های کم درآمد بزرگ می شود به کار کم اهمیتی مشغول کنیم .
شرایطی که امروز به کشورهای در حال توسعه تحمیل شده و خود نیز در ایجاد آن شرایط تا حدودی سهیم هستند در نوع خود تکان دهنده است این کشورها به شدت نیازمند نیروی متخصص کارآ ابداع کننده هستند اما از آنجا که پیش از هر چیز در پی ارضای نیازهای اولیه هستند و در عین حال گروه واسطه گر و خلاق در مراکز تصمیم گیری قرار دارند کمتر می تواند به فضای علمی ـ پژوهشی بپردازند و درنتیجه نخبگان و بزرگان این کشورها خود به خود جذب بازار صنعتی کشورهای پیشرفته می شوند و به قول « گونارمردال » فرار مغزها امکان پیدا می کند.
در اینجاست که کمک وارونه مردم فقیر به ثروتمند شکل می گیرد و نگهداری و ایجاد فضای مناسب برای این نیروی انسانی که بزرگترین ذخیره در نوآوری علمی است از اهمیت ویژه ای برخوردار است و هر مدیر مسئولی نمی تواند آنی از این فکر غافل بماند.
مدیریت و انگیزش در کار
مازلو برای نیازهای انسانی سلسله مراتب یا نردبانی قائل است که برمبنای آن هر گاه نیاز سطح پایین ارضا شود نیازهای سطح بعدی فعال می شود. بدین ترتیب نیازها در افراد در حال تغییر و تحول هستند و در پی ارضای نیازهای فیزیولوژیک در انسان نیازهای ایمنی و پس از نیاز مقبولیت اجتماعی فعال می شوند.
بیشتر محققان توافق دارند یکی از نیازهایی که ما بخاطر آن تلاش می کنیم عبارت از این است که « خودمان باشیم » یعنی فردی باشیم که شایستگی بودن آن را داریم و انگیزه داشتن در کار باعث می شود که پرکاری و علاقه مندی در کار به شکل عادت روزانه در آید و این ویژگی در مدیریت صنعتی ژاپن به وضوح قابل مشاهده است .
مدیریت مذکور موفق شده است تا جوان کاری را در قشرها و گروه های مردم آن کشور بالا ببرد و با القای این احساس که کار اجتماعی جنبه شخصی و خانوادگی دارد دلبستگی نزدیکی در آنان نسبت به کار بوجود می آورد و این هنرمندی در کار مدیریت باعث شده که توسعه به سبک و سیاق ژاپن در جهان مورد توجه و اقبال قرار گیرد.
جایگاه مدیریت در نهج البلاغه
الف ) اخلاق مدیریتی : مدیر علاوه بر دانش و مهارت باید از اخلاق مدیریتی نیز برخوردار باشد. اما علی (ع ) به مدیران خویش یادآوری می کند که آنان خدمت گزاران مردم هستند و باید دارای صفت های اخلاقی ذیل باشند.
۱ ) لطف و محبت : اصل اساسی اخلاق مدیریتی لطف و محبت نسبت به همه اقشار مردم است حتی سخت گیری نسبت به مخالفین فکریش را نمی پسندد و از استاندارانش می خواهد که حقوق اساسی همه اقشار را تامین کنند و در برابر مردم فروتن و متواضع باشند.
۲ ) صبر و پایداری : امام مدیران را به صبر در برابر مشکلات و بردباری در برابر خطاهای مردم دعوت می کند و از آنان می خواهد که در هیچ کاری با عجله و شتاب تصمیم نگیرید. حتی در مجازات خطاکاران البته این صبر و بردباری به معنی سستی در انجام وظایف نیست .
۳ ـ چشم پوشی و گذشت : مدیران باید خطاها و لغزش های مردم را نادیده بگیرند و آنان را مورد عفو قرار دهند . امام علی (ع ) بدترین افراد را کسی می داند که عیوب مردم را جستجو می کند و آنان را افشا می نماید.
۴ ) صراحت و قاطعیت : مدیران باید در مواقع حساس به صراحت تصمیم بگیرند و با قاطعیت آن را اجرا کنند . البته اصل اساسی مدارا و گذشت است اما در اجرای قانون و ایجاد عدالت باید با قاطعیت اقدام کرد و خیانتکاران را مجازات نمود تا دیگر کسی به حقوق مردم ستم نکند.
۵) مستبد نبودن : البته صراحت و قاطعیت نباید منجر به استبداد شوم شود و امام علی (ع ) استبداد را بلای بزرگی می شمارد که موجب فساد در دل و سستی در دین و سبب ایجاد حوادث سخت برای حکومت می شود.
۶ ) مشورت کردن : امام علی (ع ) به جای استبداد در رای از حاکمان و مردم می خواهد که با یکدیگر مشورت کنند و از عقل همدیگر یاری بگیرند.
ب ) نظام مدیریتی امام علی (ع ) : امام علی (ع ) براساس نیازهای جامعه و به قصد اصلاح امور مردم و پیشرفت کارهای اجتماعی و رفاه اجتماعی عمومی نظام مدیریتی دقیقی را برنامه ریزی می کند تا استاندارانش با توجه به طبقات مردم و نیازهای آن بتوانند به اداره جامعه بپردازند.
ج ) شیوه ها و روشهای مدیریتی : روشهای برجسته امام علی (ع ) را چنین می توان خلاصه کرد :
۱ ) نظم و برنامه ریزی : امام علی (ع ) بعد از سفارش به تقوای الهی به نظم در کارهای اجتماعی تاکید می کند و خودش نیز الگوی نظم و انضباط است .
۲ ) رعایت قانون و اجرای عدالت : امام علی (ع ) به رعایت قانون الهی و سنت های پسندیده رایج تاکید می کند و با همه مردم به انصاف و عدالت رفتار کند.
۳ ) مسئولیت دادن به دیگران : بهترین روش های مدیریتی تعیین مسئولیت وظایف است تا بتوان افراد را مواخذه کرد .
۴ ) تقویت انگیزه ها : او خلافت را به قصد خدمت به مردم و اصلاح اموراجتماعی پذیرفته است و به استاندارانش توصیه می کند که حکومت را طعمه و غذا ندانند بلکه آن را وسیله ای برای خدمت به مردم قرار دهند. البته او از حقوق مادی مدیران غافل نیست .
منبع:آفتاب
/س