![لَف و نَشر Epanados لَف و نَشر Epanados](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/estelahlaffonashr.jpg)
در لغت به معني پيچيدن و پراکندن است و در اصطلاح بديع آن است که در کلام نخست چند چيز را بياورند و آنگاه صفات وافعال و يا چيزهاي ديگر بياورند که هر کدام از آنها به يکي از چيزهاي گفته شده در اول راجع و مربوط باشد، اما مشخص نکنند که کدام يک ازآن امور به کدام يک از آن اشياء برمي گردد و آن را به درک و ذوق مخاطب باز ميگذارند. لف و نشر را بر دو نوع تقسيم کردهاند:
الف) لف و نشر مرتب، آن است که امر اول از نشر، به لفظ اول از لف و همچنان دوم به دوم و سوم به سوم مربوط شود. شاعري در اين مورد گفته است:
لف و نشر مرتب آن را دان *** که دو لفظ آورند و دو معني
لفظ اول به معني اول *** لفظ ثاني به معني ثاني
زيباترين نمونه براي لف و نشر مرتب سروده استادانه حکيم ابوالقاسم فردوسي است:
به روز نبرد آن يل ارجمند *** به شمشير و خنجر به گرز و کمند
بريد و دريد و شکست و ببست *** يلان را سر و سينه و پا و دست
ب) لف و نشر مشوش آن است که به ترتيب نباشد، يعني مثلاً لفظ دوم نشر مربوط به اول لف، و لفظ اول نشر مربوط به لف دوم باشد.
مانند:
در باغ شد از قد و رخ و زلف تو بي آب *** گلبرگ تري، سرو سهي، سنبل سيراب
خاقاني
و در انگليسي:
For we are unto God sweet savour of Christ, in them are saved and in them that perish: To the one we are the savour of death unto death: and to the other the savour of life unot life.
(Corinthian, v2, 15-16)
منبع مقاله: داد، سيما (1378)، فرهنگ اصطلاحات ادبي، تهران: مرواريد، چاپ چهارم.
داد، سيما (1378)، فرهنگ اصطلاحات ادبي، تهران: مرواريد، چاپ چهارم.