اگر امسال ، سال اصلاح الگوي مصرف نبود
نویسنده: بهروز پورسينا
بيش از 2 دهه از پايان جنگ تحميلي و دفاع مقدس ميگذرد و طي اين 2 دهه ، شاهد پيشرفتها و تحولات شگرفي در زمينه هاي مختلف از جمله بخشهاي تسليحات تدافعي ، علوم فوقپيشرفته و سياست خارجي بودهايم.
با سپري شدن 3 دهه از انقلاب اسلامي، در سال 1388 به دهه چهارم انقلاب پاي نهادهايم ؛ دههاي كه رهبر معظم انقلاب از آن به دهه پيشرفت و عدالت ياد كردهاند، آنجا كه ميفرمايند: ملت ايران دهه چهارم انقلاب را به گامي بلند در روند تحقق آرمان اصيل پيشرفت و عدالت تبديل خواهد كرد.
قبل از ادامه مطلب، لازم است گريزي به ساختار برنامهريزي با هدف توضيح آرمان و اهداف آرماني داشته باشيم. آرمان يا اهداف آرماني كه از آن به Goals تعبير ميشود قله و سمت و سو در اجراي برنامههاي هدفمند است. خود آرمان و اهداف آرماني نيز از مباني اعتقادي، ارزشي و عقلايي نشات ميگيرد.
براي تحصيل آرمان و دستيابي به آن، برنامهريزيهاي راهبردي (Strategic Plans) الزامآور است. در قدم بعد و پس از تعريف و تعيين راهبردها يا همان استراتژيها، در يك يا چند برنامه بلندمدت (Long Term Plans) ميبايست به استراتژيها رسيد. طراحي و اجراي چند برنامه ميانمدت و كوتاهمدت يك تا 3 ساله نيز مراحل اجرايي رسيدن به اهداف برنامههاي بلندمدت 5 تا 10 ساله را ترسيم ميكند.
با توجه به آنچه گفته شد ميتوان استنباط كرد كه رهبر حكيم انقلاب به موازات اعلام 2 هدف آرماني، اصليترين برنامه راهبردي را در تحقق اين 2 آرمان، اصلاح الگوي مصرف ميدانند.حال نهادهاي ذيربط كشور در اين خصوص يعني اجراي منويات معظمله چه بايد بكنند؟
بهزعم اين قلم، مراحل كار به شرح تالي است:
1- ارائه تعاريف جامع و مانع از 2 هدف آرماني؛ نگارنده معتقد است تحقق آرمانهاي اصيل پيشرفت، عدالت و قسط در واقع تحقق رخ اقتصاد اسلامي است كه آرمان پيشرفت، نماد آن و عدالت و قسط، باطن اين اقتصاد است.
2- در ادامه و بتدريج، تحت رهنمودهاي رهبر عزيزمان، راهبردهاي ضروري ديگر در نيل به آرمانهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي انقلاب تعريف و تدوين شود (به طور مثال، اصلاح در الگوي توزيع.)
3- در هر بخش از زيربخشهاي اقتصادي، هنجارهاي آرماني با هدف معرفي هنجارهاي بومي يا همان بوميسازي هنجارهاي آرماني، با انديشه ژرف و مطالعات دقيق بر 3 پايه مباني ارزشي، مباني علوم نظري و مباني علوم تجربي و كاربردي، بازتوليد و بازتعريف شود.
4- براي راهبرد تكليفي، برنامههاي بلند، ميان و كوتاهمدت پيريزي و به صورت كاملا حساب شده، مسوولانه اجرا شود.
نكته: آيا اصلاح الگوي مصرف مشخصا براي سال 1388 تعريف شده يا راهبرد اقتصادي دهه چهارم انقلاب اسلامي است؟ به 2 دليل، اين راهبرد نميتواند براي يك سال محدود شود. دليل اول، توضيحات فوقالذكر است و دليل ديگر را ميتوان در بيانات رهبري در پيام نوروزي 88 جستجو كرد، آنجا كه ميفرمايند: عمل به اين شعار [نوآوري و شكوفايي در سال 1387]، در مرحله مقدماتي خوب بوده اما بايد شعار نوآوري و شكوفايي را همچنان با جديت پيگيري كنيم تا به فضل الهي، به نقطهاي كه شايسته ملت ايران است، برسيم.
به اين ترتيب، همانطور كه رهبري در بخش علم و فناوري، آرمان جنبش نرمافزاري را اعلام و استراتژي رسيدن به آن را «نوآوري و شكوفايي» اعلام كردند و صراحتا جديت در پيگيري آن را مطالبه نظام اعلام كردهاند، به طوري كه اين مطالبه به سال 1387 محدود نميشود، اصلاح الگوي مصرف نيز محدود به سال 1388 نميشود و تحقق آن، از مطالبات نظام در يك برنامه حداقل 5 و حداكثر 10 ساله (بر منطق دستيابي به هدف راهبردي در قالب اجراي برنامههاي بلندمدت) است.
در اين ارتباط، ايشان ميفرمايند: همه ما بخصوص مسوولان قواي سهگانه، شخصيتهاي اجتماعي و آحاد مردم بايد در سال جديد در مسير تحقق اين شعار مهم، حياتي و اساسي يعني اصلاح الگوي مصرف در همه زمينهها، برنامهريزي و حركت كنيم تا با استفاده صحيح و مدبرانه از منابع كشور، مصداق برجستهاي از تبديل احوال ملت به نيكوترين حالها ظهور و بروز يابد.
سوال: اگر امسال سال اصلاح الگوي مصرف نبود، چه ميشد؟ براي پاسخ به اين سوال، بهتر است به فرازهايي ديگر از بيانات رهبر حكيم انقلاب در سخنراني روز اول فروردين در سال 1388 در مشهد مقدس اشاره شود.
معظم له در فرازي از سخنراني ميفرمايند: بايد اعتراف كنيم كه عادتها، سنتها و روشهاي غلط، زيادهروي در مصرف را به دنبال آورده و نسبت ميان توليد و مصرف را به ضرر توليد برهم زده است.
در بخش مهم ديگري از بيانات، ايشان ميفرمايند: اين حركت [شعار اصلاح الگوي مصرف در سال 1388]، گامي اساسي در روند پيشرفت و عدالت است چرا كه بيماري اسراف، از لحاظ اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، آسيب ها و مشكلات گوناگوني به وجود آورده و آينده كشور را تهديد ميكند. حال تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل؛ رهبري به روشني پاسخ اين سوال مقدر را دادهاند كه همانا يكي از تهديدهاي جدي آينده كشور و نظام، از ناحيه بيماري اسراف است.
لازم به يادآوري است كه اسراف، محدود به مصرفكنندگان نهايي نميشود. در مصاديقي كه در اين سخنراني اعلام شد اين مهم بوضوح تبيين شده است حتي رهبر معظم طي دستورالعملي لازمالاجرا در همين سخنراني ميفرمايند: مقابله با اسراف و صرفهجويي صحيح، با حرف امكانپذير نيست و قواي مقننه و مجريه موظفند با قانونگذاري صحيح و اجرا و پيگيري قاطعانه، الگوي مصرف را از توليد تا مصرف و بازيافت اصلاح كنند.
اما براستي چرا با گذشت بيش از 2 دهه از پايان دفاع مقدس، جامعه ما دستخوش چنين بيماري و تهديدي شده كه آينده كشور را به خطر انداخته است. مگر نه اين است كه ما مسلمان شيعه و از چكادانديشاني هستيم كه فكر و انديشه آنها در اوج است. آيا نه اين است كه هنوز به بلوغ مورد انتظار و شايسته ملت ايران اسلامي و انقلابي در همبستگي نرسيدهايم؟ وجدان فردي و خردجمعي جامعه به نيكويي ميتواند پاسخگوي اين يادداشت باشد.
منبع : http://jamejamonline.ir
/الف
با سپري شدن 3 دهه از انقلاب اسلامي، در سال 1388 به دهه چهارم انقلاب پاي نهادهايم ؛ دههاي كه رهبر معظم انقلاب از آن به دهه پيشرفت و عدالت ياد كردهاند، آنجا كه ميفرمايند: ملت ايران دهه چهارم انقلاب را به گامي بلند در روند تحقق آرمان اصيل پيشرفت و عدالت تبديل خواهد كرد.
قبل از ادامه مطلب، لازم است گريزي به ساختار برنامهريزي با هدف توضيح آرمان و اهداف آرماني داشته باشيم. آرمان يا اهداف آرماني كه از آن به Goals تعبير ميشود قله و سمت و سو در اجراي برنامههاي هدفمند است. خود آرمان و اهداف آرماني نيز از مباني اعتقادي، ارزشي و عقلايي نشات ميگيرد.
براي تحصيل آرمان و دستيابي به آن، برنامهريزيهاي راهبردي (Strategic Plans) الزامآور است. در قدم بعد و پس از تعريف و تعيين راهبردها يا همان استراتژيها، در يك يا چند برنامه بلندمدت (Long Term Plans) ميبايست به استراتژيها رسيد. طراحي و اجراي چند برنامه ميانمدت و كوتاهمدت يك تا 3 ساله نيز مراحل اجرايي رسيدن به اهداف برنامههاي بلندمدت 5 تا 10 ساله را ترسيم ميكند.
با توجه به آنچه گفته شد ميتوان استنباط كرد كه رهبر حكيم انقلاب به موازات اعلام 2 هدف آرماني، اصليترين برنامه راهبردي را در تحقق اين 2 آرمان، اصلاح الگوي مصرف ميدانند.حال نهادهاي ذيربط كشور در اين خصوص يعني اجراي منويات معظمله چه بايد بكنند؟
بهزعم اين قلم، مراحل كار به شرح تالي است:
1- ارائه تعاريف جامع و مانع از 2 هدف آرماني؛ نگارنده معتقد است تحقق آرمانهاي اصيل پيشرفت، عدالت و قسط در واقع تحقق رخ اقتصاد اسلامي است كه آرمان پيشرفت، نماد آن و عدالت و قسط، باطن اين اقتصاد است.
2- در ادامه و بتدريج، تحت رهنمودهاي رهبر عزيزمان، راهبردهاي ضروري ديگر در نيل به آرمانهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي انقلاب تعريف و تدوين شود (به طور مثال، اصلاح در الگوي توزيع.)
3- در هر بخش از زيربخشهاي اقتصادي، هنجارهاي آرماني با هدف معرفي هنجارهاي بومي يا همان بوميسازي هنجارهاي آرماني، با انديشه ژرف و مطالعات دقيق بر 3 پايه مباني ارزشي، مباني علوم نظري و مباني علوم تجربي و كاربردي، بازتوليد و بازتعريف شود.
4- براي راهبرد تكليفي، برنامههاي بلند، ميان و كوتاهمدت پيريزي و به صورت كاملا حساب شده، مسوولانه اجرا شود.
نكته: آيا اصلاح الگوي مصرف مشخصا براي سال 1388 تعريف شده يا راهبرد اقتصادي دهه چهارم انقلاب اسلامي است؟ به 2 دليل، اين راهبرد نميتواند براي يك سال محدود شود. دليل اول، توضيحات فوقالذكر است و دليل ديگر را ميتوان در بيانات رهبري در پيام نوروزي 88 جستجو كرد، آنجا كه ميفرمايند: عمل به اين شعار [نوآوري و شكوفايي در سال 1387]، در مرحله مقدماتي خوب بوده اما بايد شعار نوآوري و شكوفايي را همچنان با جديت پيگيري كنيم تا به فضل الهي، به نقطهاي كه شايسته ملت ايران است، برسيم.
به اين ترتيب، همانطور كه رهبري در بخش علم و فناوري، آرمان جنبش نرمافزاري را اعلام و استراتژي رسيدن به آن را «نوآوري و شكوفايي» اعلام كردند و صراحتا جديت در پيگيري آن را مطالبه نظام اعلام كردهاند، به طوري كه اين مطالبه به سال 1387 محدود نميشود، اصلاح الگوي مصرف نيز محدود به سال 1388 نميشود و تحقق آن، از مطالبات نظام در يك برنامه حداقل 5 و حداكثر 10 ساله (بر منطق دستيابي به هدف راهبردي در قالب اجراي برنامههاي بلندمدت) است.
در اين ارتباط، ايشان ميفرمايند: همه ما بخصوص مسوولان قواي سهگانه، شخصيتهاي اجتماعي و آحاد مردم بايد در سال جديد در مسير تحقق اين شعار مهم، حياتي و اساسي يعني اصلاح الگوي مصرف در همه زمينهها، برنامهريزي و حركت كنيم تا با استفاده صحيح و مدبرانه از منابع كشور، مصداق برجستهاي از تبديل احوال ملت به نيكوترين حالها ظهور و بروز يابد.
سوال: اگر امسال سال اصلاح الگوي مصرف نبود، چه ميشد؟ براي پاسخ به اين سوال، بهتر است به فرازهايي ديگر از بيانات رهبر حكيم انقلاب در سخنراني روز اول فروردين در سال 1388 در مشهد مقدس اشاره شود.
معظم له در فرازي از سخنراني ميفرمايند: بايد اعتراف كنيم كه عادتها، سنتها و روشهاي غلط، زيادهروي در مصرف را به دنبال آورده و نسبت ميان توليد و مصرف را به ضرر توليد برهم زده است.
در بخش مهم ديگري از بيانات، ايشان ميفرمايند: اين حركت [شعار اصلاح الگوي مصرف در سال 1388]، گامي اساسي در روند پيشرفت و عدالت است چرا كه بيماري اسراف، از لحاظ اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، آسيب ها و مشكلات گوناگوني به وجود آورده و آينده كشور را تهديد ميكند. حال تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل؛ رهبري به روشني پاسخ اين سوال مقدر را دادهاند كه همانا يكي از تهديدهاي جدي آينده كشور و نظام، از ناحيه بيماري اسراف است.
لازم به يادآوري است كه اسراف، محدود به مصرفكنندگان نهايي نميشود. در مصاديقي كه در اين سخنراني اعلام شد اين مهم بوضوح تبيين شده است حتي رهبر معظم طي دستورالعملي لازمالاجرا در همين سخنراني ميفرمايند: مقابله با اسراف و صرفهجويي صحيح، با حرف امكانپذير نيست و قواي مقننه و مجريه موظفند با قانونگذاري صحيح و اجرا و پيگيري قاطعانه، الگوي مصرف را از توليد تا مصرف و بازيافت اصلاح كنند.
اما براستي چرا با گذشت بيش از 2 دهه از پايان دفاع مقدس، جامعه ما دستخوش چنين بيماري و تهديدي شده كه آينده كشور را به خطر انداخته است. مگر نه اين است كه ما مسلمان شيعه و از چكادانديشاني هستيم كه فكر و انديشه آنها در اوج است. آيا نه اين است كه هنوز به بلوغ مورد انتظار و شايسته ملت ايران اسلامي و انقلابي در همبستگي نرسيدهايم؟ وجدان فردي و خردجمعي جامعه به نيكويي ميتواند پاسخگوي اين يادداشت باشد.
منبع : http://jamejamonline.ir
/الف