اسراف و صرفه جويي در فرهنگ اسلامي
نویسنده: حامد علي اكبرزاده
در مقاله حاضر نويسنده با بررسي مقوله اسراف و صرفه جويي از ديدگاه آيات و روايات، بر ضرورت فرهنگ سازي براي صرفه جويي و قناعت در جامعه تأكيد كرده است كه آن را با هم از نظر مي گذرانيم.مسأله اسراف و قناعت از مفاهيم و گزاره هاي مورد اهتمام دين مبين اسلام است كه در آيات قرآني و روايات اهل بيت(علیهم السلام) بر روي اين دو موضوع تأكيدات فراوان صورت گرفته است.
موضوع صرفه جويي به قدري در اسلام اهميت دارد كه علماي اخلاق تأكيد مي كنند: «سزاوار است مؤمن در امور مباح هم سعي كنند كه اسرافي از آنها سر نزند، مانند اسراف در خواب، بيداري، حرف زدن و خوردن، چنانكه در حديث است خدا هر پرخور و پرخوابي را دشمن مي دارد.(2)
فرهنگ ديني ما به خوبي ابعاد و انواع مختلف اسراف را ترسيم مي كند و به انسان مسلمان مي آموزد كه چگونه خود را از سقوط در اين ورطه حفظ كند. يكي از علماي اخلاق اسلامي در تعريف اسراف و انواع آن مي گويد:
«اسراف، به معناي تجاوز از حد و زياده روي كردن است و آن يا از جهت كميت است كه صرف كردن مال است در موردي كه سزاوار نيست هر چند به مقدار درهمي باشد و يا از جهت كيفيت است و آن صرف كردن مال است در موردي كه سزاوار است، لكن بيشتر از آن چه شايسته است و از همين رو بعضي صرف مال را در موردي كه سزاوار نيست تبذير گفته اند و صرف مال را در زيادتر از آنچه سزاوار مي باشد، اسراف دانسته اند.(3)
قرآن در جاي جاي خود به مسئله اسراف اشاره مي كند و اسراف كننده را مورد سرزنش قرارمي دهد، برخي از اين آيات عبارتند از:
-«خداوند كسي را كه اسرافكار و بسيار دروغگوست، هدايت نمي كند.» (غافر.8)
-«اسرافكاران اهل آتش جهنم هستند.»(غافر.43)
-از نعمت هاي الهي بخوريد و بياشاميد، اما اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمي دارد.» (اعراف.31)
-(بندگان خداوند) كساني هستند كه هرگاه انفاق كنند، نه اسراف مي نمايند و نه سختگيري، بلكه در ميان اين دو، حد اعتدالي دارند.»(فرقان.67)
-«و اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست ندارد.» (انعام.141)
قرآن كريم مسئله اسراف را در معناي بسيار وسيعي به كار برده است و همانگونه كه در روايات نيز عنوان شده اسراف مراتب مختلفي دارد، اسراف در مرتبه اي مختص خوردن و آشاميدن است و در جايي ديگر فرعون نيز در رتبه اسرافكاران قرارمي گيرد، قرآن به انسان هايي كه زياده روي و اسراف مي كنند توصيه مي كند كه از راهي كه در پيش گرفته اند، بازگردند و از رحمت و بخشش الهي مأيوس نشوند.
خداي متعادل در آيه27 سوره بني اسرائيل نيز اين گونه تكليف مسئله اسراف و تبذير را روشن مي سازد كه: «اسراف مكن و مال خودت را پراكنده مساز، به درستي كه اسراف كنندگان برادران شياطين هستند و شيطان به پروردگارش سخت (منكر) و كفران كننده است.» فرهنگ اسلامي همانگونه كه ديديم زياده روي در مصرف و استفاده از نعمت هاي مادي را از پائين ترين مراتب اسراف مي داند، در حاليكه دايره اين موضوع در اسلام بسيار گسترده است، تا جائيكه بحث از اسراف در عقايد و اعمال نيز به ميان مي آيد.
احاديث و اخبار درنكوهش اسراف از ائمه شيعه بسيار نقل شده و به جرأت مي توان گفت كه در هيچ مذهب ديگري به اين اندازه درباره مسئله ميانه روي و اعتدال در مصرف تأكيد نشده است، نگاهي به روايات زير اين مسئله را بيشتر آشكار مي سازد.
امام كاظم(علیه السّلام) در وصيت نامه اي به هشام مي فرمايد: يكي از لشكريان عقل ميانه روي و از لشكريان جهل زياده روي است.(4)
اميرالمؤمنين علي(علیه السّلام) فرمودند: «زياده روي و اسراف مكن، زيرا بخشش اسراف كار مورد ستايش نيست و تنگدستي او هم مورد ترحم واقع نمي شود.(5)
رسول خدا نيز در اين باره اينچنين مي فرمايد (السرف يورث الفقر»(6) زياده روي فقر به بار مي آورد.
امام موسي بن جعفر(علیه السّلام) در جايي ديگر فرمود: كسي كه در زندگي ميانه روي و قناعت ورزد، نعمت او باقي مي ماند و آنكه با تبذير و اسراف زندگي كند، نعمتش از بين مي رود.(7)
علاوه بر اين در سخنان گوهر بار ائمه هدي عليهم السلام بارها از اسراف و زياده روي به عنوان عامل تباهي مال و ثروت، از بين رفتن بركت و مقدمه و زمينه فقر و تندستي ياد شده است.
علاوه بر اين در كتب اخلاقي اسلامي نيز مي بينيم كه روشهاي تحصيل اين صفت پسنديده مورد بحث و بررسي قرارگرفته و علماي اخلاق به صورت مفصل به اين موضوع پرداخته اند كه حاكي از توجه دين مبين اسلام به اين مسئله است، به عبارتي در آموزه هاي ديني ما علاوه بر اينكه مسئله قناعت و صرفه جويي يك مسئله تاثيرگذار درجامعه محسوب مي شود و به ابعاد اجتماعي آن پرداخته شده، هر فرد مسلمان نيز به كسب و تحصيل اين ويژگي اخلاقي پسنديده به عنوان يك فضيلت تشويق شده است. همچنين با نگاهي به ادبيات اين مرز و بوم خواهيم ديد كه ادبيات و شعراي ايراني نيز در جايگاههاي گوناگون به مسئله اسراف و در مقابل آن به صرفه جويي و قناعت توجه ويژه اي داشته اند.
همچنانكه در گلستان سعدي بابي در فضيلت قناعت وجود دارد و در كتاب بوستان نيز باب ديگري به قناعت اختصاص يافته است. سعدي مي گويد:
چو كم خوردن طبيعت شد كسي را
چو سختي پيش آيد سهل گيرد
وگر تن پرورست اندر فراخي
چو تنگي بيند از سختي بميرد
يا اينكه مي گويد:
اي قناعت، توانگرم گردان
كه وراي تو هيچ نعمت نيست (9)
آثار متعددي از ادبيات فارسي وجود دارد كه به بحث قناعت و صرفه جويي پرداخته اند و بسياري از اين مباحث ريشه در فرهنگ ديني و سنت ها و آيين هاي ملي و بومي ما دارند كه توجه به اين آثار و بازگونمودن آنها در جامعه به شكل مطلوب مي تواند اشاعه دهنده فرهنگ مصرف صحيح و پرهيز از اسراف باشد.
به نظر مي رسد مسائلي از قبيل كم آبي و خشكسالي و غيرآن، يك محصول معنوي ارزشمند را براي ما به ارمغان آورده است و آن چيزي نيست جز احياي مجدد فرهنگ مصرف صحيح به رغم همه نواقص. درست است كه بايد به اين موضوع بيش از آنچه كه هست، پرداخته شود، لكن قطره ها هستند كه جريان ساز مي شوند و جرقه ها و شعله ها و زبانه هاي آتش را مهيا مي سازند.
براي مبارزه با اسراف و ترويج مصرف صحيح بايد به ريشه هايي توجه داشت كه بتواند تاثير عميق در دل و جان مردم بگذارد، زيرا در غير اين صورت ممكن است روزگاري فرا رسد كه ديگر خبري از اين ريشه ها نيز نباشد. حال كه اين ريشه ها هنوز خشك نشده بايد به آن توجه داشت و غفلت نورزيد، همانطور كه اسراف به معناي گسترده آن محصول فرهنگ بيگانه است، صرفه جويي و ميانه روي و اعتدال در امور مختلف نيز از دل فرهنگ اسلامي و بومي ملت ما بيرون آمده است، بنابراين براي آنكه بتوانيم الگويي صحيح از مصرف را ارائه دهيم، ناچار هستيم كه به احياي فرهنگي جامعه بهايي بيش از پيش دهيم و از اين فرصت ايجادشده به نحو احسن استفاده كنيم، فرصتي كه امروز به بهانه كم آبي و خشكسالي تجلي يافته است. بنابراين از منظري ديگر كم آبي و خشكسالي بركات معنوي را نيز به همراه خود داشته است و مي تواند به نقطه آغازين براي برنامه ريزي و ترويج فرهنگ اسلامي صرفه جويي نيز تبديل شود.
فراموش نكنيم كه فرهنگ مقوله اي مجرد و يك وجهي نيست، بلكه مسائل فرهنگي همواره تحت تاثير امور ديگري قرار مي گيرند، نمي توان از يك سو شاهد رواج فرهنگ مدگرايي در جامعه بود و ازطرفي انتظار داشت مردم به صرفه جويي درمصرف اهتمام داشته باشند.
به هرحال به نظر مي رسد اين اراده مردمي در زمينه صرفه جويي بايد با فرهنگ سازي و تلاش همه جانبه، استمرار يابد تا در آينده اي نزديك مشكلات ناشي از محدوديت منابع كمترين تاثير منفي را در جامعه ما داشته باشد.
يادمان باشد كه اسراف كاري مي تواند از پايين ترين مراتب آغاز شده و به نقطه اوج خود برسد، دراين ميان تنها فرهنگ مبتني بر آموزه هاي اخلاقي منبعث از وحي است كه مي تواند درمقابل آن بايستد، اين فرهنگ در جامعه ما ريشه دارد و بايد به اشاعه آن كمك كرد.
/س
معني و مفهوم اسراف
موضوع صرفه جويي به قدري در اسلام اهميت دارد كه علماي اخلاق تأكيد مي كنند: «سزاوار است مؤمن در امور مباح هم سعي كنند كه اسرافي از آنها سر نزند، مانند اسراف در خواب، بيداري، حرف زدن و خوردن، چنانكه در حديث است خدا هر پرخور و پرخوابي را دشمن مي دارد.(2)
فرهنگ ديني ما به خوبي ابعاد و انواع مختلف اسراف را ترسيم مي كند و به انسان مسلمان مي آموزد كه چگونه خود را از سقوط در اين ورطه حفظ كند. يكي از علماي اخلاق اسلامي در تعريف اسراف و انواع آن مي گويد:
«اسراف، به معناي تجاوز از حد و زياده روي كردن است و آن يا از جهت كميت است كه صرف كردن مال است در موردي كه سزاوار نيست هر چند به مقدار درهمي باشد و يا از جهت كيفيت است و آن صرف كردن مال است در موردي كه سزاوار است، لكن بيشتر از آن چه شايسته است و از همين رو بعضي صرف مال را در موردي كه سزاوار نيست تبذير گفته اند و صرف مال را در زيادتر از آنچه سزاوار مي باشد، اسراف دانسته اند.(3)
اسراف در قرآن و روايات
قرآن در جاي جاي خود به مسئله اسراف اشاره مي كند و اسراف كننده را مورد سرزنش قرارمي دهد، برخي از اين آيات عبارتند از:
-«خداوند كسي را كه اسرافكار و بسيار دروغگوست، هدايت نمي كند.» (غافر.8)
-«اسرافكاران اهل آتش جهنم هستند.»(غافر.43)
-از نعمت هاي الهي بخوريد و بياشاميد، اما اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمي دارد.» (اعراف.31)
-(بندگان خداوند) كساني هستند كه هرگاه انفاق كنند، نه اسراف مي نمايند و نه سختگيري، بلكه در ميان اين دو، حد اعتدالي دارند.»(فرقان.67)
-«و اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست ندارد.» (انعام.141)
قرآن كريم مسئله اسراف را در معناي بسيار وسيعي به كار برده است و همانگونه كه در روايات نيز عنوان شده اسراف مراتب مختلفي دارد، اسراف در مرتبه اي مختص خوردن و آشاميدن است و در جايي ديگر فرعون نيز در رتبه اسرافكاران قرارمي گيرد، قرآن به انسان هايي كه زياده روي و اسراف مي كنند توصيه مي كند كه از راهي كه در پيش گرفته اند، بازگردند و از رحمت و بخشش الهي مأيوس نشوند.
خداي متعادل در آيه27 سوره بني اسرائيل نيز اين گونه تكليف مسئله اسراف و تبذير را روشن مي سازد كه: «اسراف مكن و مال خودت را پراكنده مساز، به درستي كه اسراف كنندگان برادران شياطين هستند و شيطان به پروردگارش سخت (منكر) و كفران كننده است.» فرهنگ اسلامي همانگونه كه ديديم زياده روي در مصرف و استفاده از نعمت هاي مادي را از پائين ترين مراتب اسراف مي داند، در حاليكه دايره اين موضوع در اسلام بسيار گسترده است، تا جائيكه بحث از اسراف در عقايد و اعمال نيز به ميان مي آيد.
احاديث و اخبار درنكوهش اسراف از ائمه شيعه بسيار نقل شده و به جرأت مي توان گفت كه در هيچ مذهب ديگري به اين اندازه درباره مسئله ميانه روي و اعتدال در مصرف تأكيد نشده است، نگاهي به روايات زير اين مسئله را بيشتر آشكار مي سازد.
امام كاظم(علیه السّلام) در وصيت نامه اي به هشام مي فرمايد: يكي از لشكريان عقل ميانه روي و از لشكريان جهل زياده روي است.(4)
اميرالمؤمنين علي(علیه السّلام) فرمودند: «زياده روي و اسراف مكن، زيرا بخشش اسراف كار مورد ستايش نيست و تنگدستي او هم مورد ترحم واقع نمي شود.(5)
رسول خدا نيز در اين باره اينچنين مي فرمايد (السرف يورث الفقر»(6) زياده روي فقر به بار مي آورد.
امام موسي بن جعفر(علیه السّلام) در جايي ديگر فرمود: كسي كه در زندگي ميانه روي و قناعت ورزد، نعمت او باقي مي ماند و آنكه با تبذير و اسراف زندگي كند، نعمتش از بين مي رود.(7)
علاوه بر اين در سخنان گوهر بار ائمه هدي عليهم السلام بارها از اسراف و زياده روي به عنوان عامل تباهي مال و ثروت، از بين رفتن بركت و مقدمه و زمينه فقر و تندستي ياد شده است.
قناعت، فضيلت بزرگان
علاوه بر اين در كتب اخلاقي اسلامي نيز مي بينيم كه روشهاي تحصيل اين صفت پسنديده مورد بحث و بررسي قرارگرفته و علماي اخلاق به صورت مفصل به اين موضوع پرداخته اند كه حاكي از توجه دين مبين اسلام به اين مسئله است، به عبارتي در آموزه هاي ديني ما علاوه بر اينكه مسئله قناعت و صرفه جويي يك مسئله تاثيرگذار درجامعه محسوب مي شود و به ابعاد اجتماعي آن پرداخته شده، هر فرد مسلمان نيز به كسب و تحصيل اين ويژگي اخلاقي پسنديده به عنوان يك فضيلت تشويق شده است. همچنين با نگاهي به ادبيات اين مرز و بوم خواهيم ديد كه ادبيات و شعراي ايراني نيز در جايگاههاي گوناگون به مسئله اسراف و در مقابل آن به صرفه جويي و قناعت توجه ويژه اي داشته اند.
همچنانكه در گلستان سعدي بابي در فضيلت قناعت وجود دارد و در كتاب بوستان نيز باب ديگري به قناعت اختصاص يافته است. سعدي مي گويد:
چو كم خوردن طبيعت شد كسي را
چو سختي پيش آيد سهل گيرد
وگر تن پرورست اندر فراخي
چو تنگي بيند از سختي بميرد
يا اينكه مي گويد:
اي قناعت، توانگرم گردان
كه وراي تو هيچ نعمت نيست (9)
آثار متعددي از ادبيات فارسي وجود دارد كه به بحث قناعت و صرفه جويي پرداخته اند و بسياري از اين مباحث ريشه در فرهنگ ديني و سنت ها و آيين هاي ملي و بومي ما دارند كه توجه به اين آثار و بازگونمودن آنها در جامعه به شكل مطلوب مي تواند اشاعه دهنده فرهنگ مصرف صحيح و پرهيز از اسراف باشد.
ضرورت احياي فرهنگ ميانه روي و قناعت
به نظر مي رسد مسائلي از قبيل كم آبي و خشكسالي و غيرآن، يك محصول معنوي ارزشمند را براي ما به ارمغان آورده است و آن چيزي نيست جز احياي مجدد فرهنگ مصرف صحيح به رغم همه نواقص. درست است كه بايد به اين موضوع بيش از آنچه كه هست، پرداخته شود، لكن قطره ها هستند كه جريان ساز مي شوند و جرقه ها و شعله ها و زبانه هاي آتش را مهيا مي سازند.
براي مبارزه با اسراف و ترويج مصرف صحيح بايد به ريشه هايي توجه داشت كه بتواند تاثير عميق در دل و جان مردم بگذارد، زيرا در غير اين صورت ممكن است روزگاري فرا رسد كه ديگر خبري از اين ريشه ها نيز نباشد. حال كه اين ريشه ها هنوز خشك نشده بايد به آن توجه داشت و غفلت نورزيد، همانطور كه اسراف به معناي گسترده آن محصول فرهنگ بيگانه است، صرفه جويي و ميانه روي و اعتدال در امور مختلف نيز از دل فرهنگ اسلامي و بومي ملت ما بيرون آمده است، بنابراين براي آنكه بتوانيم الگويي صحيح از مصرف را ارائه دهيم، ناچار هستيم كه به احياي فرهنگي جامعه بهايي بيش از پيش دهيم و از اين فرصت ايجادشده به نحو احسن استفاده كنيم، فرصتي كه امروز به بهانه كم آبي و خشكسالي تجلي يافته است. بنابراين از منظري ديگر كم آبي و خشكسالي بركات معنوي را نيز به همراه خود داشته است و مي تواند به نقطه آغازين براي برنامه ريزي و ترويج فرهنگ اسلامي صرفه جويي نيز تبديل شود.
فراموش نكنيم كه فرهنگ مقوله اي مجرد و يك وجهي نيست، بلكه مسائل فرهنگي همواره تحت تاثير امور ديگري قرار مي گيرند، نمي توان از يك سو شاهد رواج فرهنگ مدگرايي در جامعه بود و ازطرفي انتظار داشت مردم به صرفه جويي درمصرف اهتمام داشته باشند.
به هرحال به نظر مي رسد اين اراده مردمي در زمينه صرفه جويي بايد با فرهنگ سازي و تلاش همه جانبه، استمرار يابد تا در آينده اي نزديك مشكلات ناشي از محدوديت منابع كمترين تاثير منفي را در جامعه ما داشته باشد.
يادمان باشد كه اسراف كاري مي تواند از پايين ترين مراتب آغاز شده و به نقطه اوج خود برسد، دراين ميان تنها فرهنگ مبتني بر آموزه هاي اخلاقي منبعث از وحي است كه مي تواند درمقابل آن بايستد، اين فرهنگ در جامعه ما ريشه دارد و بايد به اشاعه آن كمك كرد.
پي نوشت :
1و 2- گناهان كبيره، شهيد دستغيب، جلد2، ص120
3- همان، ص103
4-تحف العقول، ص300
5-غررالحكم، ص34
6-مجموعه الاخبار، باب 171، حديث6
7-تحف العقول، ص301
8-معراج السعاده، ملا احمدنراقي، ص387
9-كليات سعدي، تصحيح بهاءالدين خرمشاهي، ص89
/س