نقاره‌‏نوازی‏ و نقاره‌‏خانه در ایران و جهان

مراسم نقاره‏نوازی که اکنون در مشهد برگزار می‏شود، آیینی است پسندیده و به ‏یادماندنی و نمادی است مورد احترام که معرّف اعتبار، عظمت و شکوه حرم امام رضا علیه‏السلام و یادگار آیینی قدیمی است که
شنبه، 26 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
نقاره‌‏نوازی‏ و نقاره‌‏خانه در ایران و جهان
نقاره‏نوازی‏ و نقاره‏خانه در ایران و جهان
 
 
 
مراسم نقاره‌‏نوازی که اکنون در مشهد برگزار می‏شود، آیینی است پسندیده و به‏یادماندنی و نمادی است مورد احترام که معرّف اعتبار، عظمت و شکوه حرم امام رضا علیه‏السلام و یادگار آیینی قدیمی است که قرنها قبل از رواج در اماکن متبرکه رضوی، در ایران و دیگر کشورها متداول بوده است. بنابراین تحقیق و بررسی در مورد تاریخچه این آیین کهن، مستلزم شناخت و مطالعه پیشینه و قدمت نقاره‌‏نوازی و نقاره‏خانه در ایران و جهان است.
نقاره در فارسی به نوعی ساز کوبی متشکل از دو طبل کوچک متّصل به هم اطلاق می‏گردد که توسط نقاره‏چی و به وسیله دو چوب که بر طبل نواخته می‏شود به صدا درمی‏آید(1). و نقاره‏خانه در اصطلاح به محل یا برجی گفته می‏شود که هر نمایی از نقاره‏خانه در صحن انقلاب
بامداد و شام، نقاره‏چیان در آنجا به نواختن طبل و دُهل و کوس و کُرنا، به نوبت‏نوازی اشتغال دارند(2).
در بعضی از فرهنگها به زمان نقاره‌‏نوازی و به طور مجاز به نقاره، نوبت و به نقاره‏چی، نوبت‏نواز گفته می‏شود و در گذشته‏های دور بیشتر اصطلاح نوبت‏نوازی و از آن پس تا قرن دهم هجری هر دو کلمه و از آن به بعد واژه نقاره‏کوبی به تنهایی در متون فارسی مصطلح بوده است(3).
مه نقاره‏چی من به شهر شهرت اوست
گذشت نوبت خوبان عصر و نوبت اوست

نقاره‌‏نوازی در ایران و جهان از قدمت بسیار برخوردار می‏باشد و سابقه استفاده از دو ابزار مهم در نقاره‏کوبی، یعنی طبل و کرنا در شکل اولیه به عهد باستان می‏رسد که در جنگ و مناسبتهای دیگر مرسوم بوده است، چنان که در هزاره چهارم قبل از میلاد از طبل پایه‏دار لی‏لیس در بین‏النهرین و از طبل باریکی به نام بلخ (که به خدای اِ آ نسبت می‏دادند) در مراسم مذهبی استفاده می‏شده و در عهد سرایش و دایی (1000 تا 1500ق‏م) تبتی‏های مغولی نژاد و همچنین طبل تنه درختی غول‏آسا در آسام متداول بوده است(4).
آیین نواختن کوس و دُهل و کرنا و شیپور که به تدریج شکل خاصی از آن در ایران باستان، نقاره‏کوبی نام گرفته است و از ایران به کشورهای دیگر راه یافته، از گذشته‏های دور در سرزمینهای مختلف و در سفر و حضر، جنگ و صلح و شادمانی و عزا رایج بوده است؛ استفاده از طبل و کرنا و شیپور در جنگها بیشتر به منظور اطلاع‏رسانی و اعلام خبر ورود سپاه به یک سرزمین یا تشویق سربازان در جنگ یا برچیدن اردوگاهها و سان نظامی و یا رویدادهای بزرگ نظامی همچون فتح و پیروزی و اعلان جنگ مرسوم بوده و در زمان صلح و آرامش بیشتر در جشنها و اعیاد ملی و مذهبی یا مراسم سوگواری و تشریفات درباری، مانند جلوس پادشاه بر تخت سلطنت، اعلام خبر ورود به شهر، تاجگذاری یا موارد دیگر از قبیل ولادت و مرگ شاهان و شاهزادگان و دیگر مراسم مهم اجتماعی و هنگام طلوع و غروب خورشید نواخته می‏شده است.
این آیین در شرق از قدمت بیشتری برخوردار است. (د. بریتانیکا) و رومیان و یونانیان استفاده از این ابزار را در جنگ از شرقیها آموخته و مورد توجّه قرار داده‏اند. سرهنری پل آن را یک روش بسیار کهن مردم آسیا می‏داند و معتقد است که این واژه پس از جنگهای صلیبی وارد زبانهای اروپایی شده و رایج گردیده(5)، مارکوپولو به نواختن نقاره به معنای آغاز جنگ توسط ایرانیان اشاره دارد(6) و کریستن‏سن نیز می‏نویسد که مردم ایران در جنگهای بالای دیوار مقدمه به وسیله بوق و شیپور محصوران را از حمله دشمن آگاه می‏کنند(7).
مستندات تاریخی از قبیل نوشته‏های متون قدیمی، گزارشهای سفرنامه‏نویسان، وجود مکانهایی با نام نقاره، نقاره‏خانه، نقاره‏چی محلّه، نقاره خوان، نقاره‏کوب، نقاره ناوکش و ... در فرهنگ آبادیهای ایران(8)، و مزار پیر نقاره‏خانه در نزدیکی خواف(9)، تپه نقاره‏خانه در گناباد(10)، برج کوچک نقاره‏خانه در بالای کوهسار تقی‏آباد ساری(11) و ... و ابزارهای نوبت‏نوازی عهد هخامنشی در موزه تخت جمشید و سنگ‏نگاره‏های طاق بستان کرمانشاه که جلوه‏ای از نوبت‏نوازی را به نمایش می‏گذارد و همچنین وجود اصطلاحات مربوط به نقاره‌‏نوازی در اشعار شعرای قدیم و جدید و وجود بعضی دیگر از واژه‏ها در فرهنگهای لغت، مانند اسب نقاره، شتر نقاره و فیل نقاره، مؤیّد قدمت این آیین در سرزمین ایران است.
در باره سابقه نقاره و نقاره نوازی در ایران نظریات مختلفی وجود دارد. بعضی همچون نظامی آن را به عصر پیشدادیان نسبت داده می‏گوید:
چاربالش نهاد چون خورشید
پنج نوبت‏نواخت چون جمشید

و در بعضی از منابع، برگزاری این آیین به اسکندر نسبت داده شده و نوشته‏اند(12):
چو بنیاد نوبت سکندر نهاد
سر از وی بدو پنج منجر نهاد

در اشعار حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز استفاده از ابزار نقاره‏کوبی به عنوان موسیقی رزمی مورد اشاره است(13):
ز نالیدن کوس با کرنای
همی آسمان اندر آمد به جای
برآمد زایران سپه بوق و کوس
برون رفت بهرام و گرگین و طوس
برفتند چون باد گردان ز جای
خروش آمد و ناله کرّ و نای

نقاره‌‏نوازی از عهد باستان در پایتخت و شهرهای مهم ایران مرسوم بوده و همه‏روزه پیش از طلوع و غروب آفتاب با نوبت‏نوازی خورشید را بدرقه و استقبال می‏کردند(14). ویلیامز جکسن نقاره‏کوبی در وقت غروب آفتاب را یادگار دوران کهن آفتاب‏پرستی می‏داند(15) و مادام ژان دیولافوا می‏نویسد که نقاره‏چیان با آن کرنای بلند قبل از طلوع آفتاب و بعد از خروج آن در بالای عمارت نقاره‏خانه و به رسم نیاکان باستانی خود به آفتاب که بزرگ‏ترین نماینده قوای طبیعت است سلام می‏دهند(16).
آخشام زدن به معنای نقاره شامگاه، یادآور این مراسم باستانی است و هنوز لفظ آخشام به معنای عصر و نزدیک غروب در زبان آذری مصطلح است(17).
در ایران پس از اسلام، آیین نقاره‌‏نوازی به اقتباس از گذشتگان در عهد خلفا و پس از آن در دوران سلسله‏های ایرانی مرسوم گردید، چنان که نظامی گوید:
چار علم رکن مسلمانی است
پنج دعا نوبت سلطانی است(18)

به نوشته جرجی زیدان عربهای جاهل جز طبل نمی‏شناختند و نواختن شیپور و کرنا مرسوم نبود(19). و در جنگ اُحد زنان مشرک در جلو صف دایره و طبل می‏زدند(20). امّا به تدریج مسلمانان کرنا و شیپور را مورد استفاده قرار دادند. آدام متز می‏نویسد در جشن سالروز رهایی یوسف از زندان، مصریان با طبل و شیپور از تجّار خرجی گرفته در خورجین می‏ریختند. و در جشن 18 ذیحجه سال 352ق، شیعیان بغداد به فرمان عضد الدوله در مراسم یادبود غدیر خم چادرها برافروخته، شب را در مجلس شرطه آتش‏افروزی کردند و طبل و شیپور نواختند(21).
ظاهرا پس از آل بویه نوبت‏زنی در بین خلفای اسلام مرسوم شد و به نوشته ابوالحسن هلالی، در بغداد ابتدا برای خلفا و سپس برای ولیعهدان و امرای سپاه نیز در اوقات سه‏گانه نماز نوبت زده شد و به تدریج خلفا این رسم را چهره‏ای مذهبی داده برای اعلام وقت نماز و افطار و سحر استفاده کردند(22).
در قرنهای اولیه اسلامی، نقاره‌‏نوازی در دستگاه امیران و حاکمان ایرانی مرسوم بوده، بانگ کوس و نقاره در نزدیکی سرای پادشاهی و دارالحکومه در اوقات معینی صبح و شام شنیده می‏شد. (ناظم الاطباء) نقاره‏زنی در نقاره‏خانه، نوبت شاهی به‏شمار می‏رفته است (فرهنگ معین) و نقاره‏خانه اختصاص به پایتخت حکومت داشت و اولین نشانه تغییر حکومت، تصرف نقاره‏خانه بود(23).
در قرن پنجم نقاره‌‏نوازی در ایران مرسوم بوده است، چنان که سنایی غزنوی گوید:
خود همه عالم نفیری نیست پیش نیک و بد
چیست این چندین نقاره، نقرکی بهر نفیر

دفعات نوبت‏نوازی در دورانهای مختلف، متفاوت بوده و به قولی در زمان اسکندر سه نوبت و بعد چهار نوبت و در زمان سلطان سنجر پنج نوبت شده است(24).
در قرن هفتم نقاره‌‏نوازی در ایران معمول بوده است، چنان که مولوی در اشاره به این مراسم گوید:
سحر زندای خروس روحانی
ظفر رسد ز صدای نقاره بهرام(25)

مؤلف کتاب مشهد طوس مراسم نقاره‌‏نوازی در ایران را به عهد مغول نسبت داده می‏نویسد برای حکام چهار و پادشاهان پنج نوبت نواخته می‏شد(26). در قرنهای بعد نیز این آیین رایج بوده است. سیف فرغانی شاعر پارسی گوی و عارف نیمه دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم سروده است: بر در شهر دلم نقاره زد و گفت
کز پی سلطان حسن ملک بگیرم
در قرن نهم استفاده از طبل و شیپور در دربار پادشاهان مرسوم بوده، مؤلف زبدة التواریخ می‏نویسد:
«... به جهت تنظیم حکم پادشاه چتری آوردند و بر سر اطعام بداشتند... و در پای کوشک مجموع سازها با دهل و دمامه (طبل و شیپور) می‏زدند(27)».
او در جای دیگر اضافه می‏کند که از روئینه خم (کوس و نقاره بزرگ) استفاده می‏گردید(28).
بر آمد فغان از دم گاو دم
گورگا(29) بغرید و روئینه خم

حافظ ابرو در خبری دیگر از وقایع سال 809ق در مراجعت امیرزاده به یزد به اجرای مراسم نقاره‌‏نوازی اشاره دارد و می‏نویسد:
«... جمعی کثیر را در مقابل ایشان بازداشتند و بفرمود تا نقاره و برغو (شاخ حیوان میان تهی) می‏زدند و ...»(30).
فضل اللّه‏ خنجی نیز که نوشته‏هایش درباره نقاره‌‏نوازی، اولین و قدیم‏ترین خبر در باره سابقه نقاره‌‏نوازی در مشهد است به رواج این مراسم در این دوران اشاره دارد(31). شعرای این دوره همچون جامی نیز از این مراسم سخن گفته‏اند:
چنان بلند شد آهنگ ما که نشناسد
که این نفیر شب است یا نقاره صبح(32)

در عهد صفویه استفاده از نقاره در پایتخت معمول و به تدریج در شهرهای بزرگ رایج گردیده و در جشنهای پیروزی و تاجگذاری و ولادت شاهان و شاهزادگان و خلعت‏پوشی امیران و ...، مراسم نقاره‏زنی اجرا می‏گردید. مؤلف عالم آرای عباسی با ذکر واقعه تولّد شاه عبّاس اول از برگزاری این مراسم در اطراف و جوانب کشور خبر داده است(33). شاردن می‏نویسد در بالای سر در مدخل بازارشاه اصفهان دو ایوان سرپوشیده بزرگ وجود دارد که محل نواختن ادوات موسیقی است و به آن نقاره‏خانه می‏گویند و هر روز به هنگام برآمدن و غروب خورشید در آنجا سرنا و دهل و طبل می‏نوازند(34).
اصطلاح رایج شادیانه در متون عهد صفویه، مؤیّد آن است که علاوه بر مراسم شاهانه و قبل از طلوع و غروب خورشید، نقاره‌‏نوازی در جشنها و سرور به‏ویژه ازدواج مرسوم بوده است، چنان که محمّد هاشم آصف به نقاره‏کوبی در جشن عروسی هزار دختر در دوران صفوی اشاره دارد(35). نگارنده بدایع الوقایع نیز در خبر برگزاری این آیین در اواخر قرن دهم قمری می‏نویسد:
«... القصه، آن شب از این نوع حکایات بسیار گذشت تا به وقت نقاره (نقاره سحر) نشسته بود و میادین حکایت می‏پیمودند»(36).
از جمله دیگر مناسبتهای نقاره‏کوبی در این دوران، تعیین حاکم جدید در شهر و پسرزایی بوده است.
به نوشته بهبهانی در مشهد دو نوع نقاره نواخته می‏شد؛ یعنی در ابتدای شب نقاره حضرت و سپس مراسم نقاره سلطانی اجرا می‏شده است(37).
ظاهرا کاربرد نقاره که تا قرن نهم منحصر به مناسبتهای مذهبی و ملی بوده است در دوران صفویه و افشاریه از تنوع بیشتری برخوردار شده و به نوشته مؤلف عالم آرای نادری در مراسم استقبال و خوش‏آمدگویی از سعادت خان نیشابوری و در لشکرکشیها و برای رَم دادن مرغان وحشی (در حمله گرجستان) و ترغیب سپاه در تهاجمات (لشکرکشی به قندهار و هند) و هم‏نوایی و شادباش در فتوحات (فتح پیشاور) مورد استفاده قرار گرفته است(38)؛ امّا به نوشته میرزا مهدی استرآبادی در سوگواری و ماتم نقاره نواخته نمی‏شد، چنان که می‏نویسد از اجرای مراسم شادیانه در 1143ق به دلیل ماتم ناشی از جنگ با افاغنه به دستور نادرشاه ممانعت می‏شود(39).
نقاره‌‏نوازی در دوران زندیه و قاجاریه گسترش بیشتری یافت و علاوه بر مناسبتهای رایج، موارد و مناسبتهای تازه‏ای همچون نقاره‌‏نوازی در مراسم اسب‏دوانی دربار(40) و شترگردانی روز عید قربان و مراسم سلام در روزهای عید و اعلام قرق در شب بر مناسبتهای قبلی افزوده شد(41) که در منابع مختلف عهد قاجار به‏ویژه گزارشهای سفرنامه‏نویسان مطالب فراوانی در این باره به چشم می‏خورد.
دکتر هنریش بروگش از وجود نقاره در سر درِ دروازه ارگ خبر داده است(42) و ساموئل گرین می‏نویسد که در این شاه‏نشین مراسم نقاره‌‏نوازی اجرا می‏شد(43) و جکسن ضمن تأیید این گزارش به برگزاری این مراسم در تهران و مشهد و شهرهای بزرگ اشاره می‏کند(44). اوژن اوبن در توصیف نحوه اجرای مراسم نقاره‌‏نوازی می‏نویسد یکصد تن از نقاره‏چیان در لباسهای مبدل سرخ و در چهار جوخه به ترتیب نی‏لبک، طبل و تنبور می‏نوازند(45). پولاک که تعداد نقاره‏چیان را چهل تن یاد می‏کند، می‏نویسد که در مراسم خاص نوروز و هم‏زمان 120 گلوله توپ نیز شلیک می‏شود(46). کرزن نیز شرح می‏دهد که مهم‏ترین مراسم نقاره‌‏نوازی عهد قاجاریه در برج مخصوص اقامتگاه شاهی و در پایتخت اجرا می‏شود(47).
به دلیل گسترش این آیین در دوره قاجاریه به تدریج بر تشریفات و تجملات مراسم نقاره‌‏نوازی افزوده شد. ناصر نجمی می‏نویسد نقاره‏چیان ارگ با کلاهی از پوست سیاه و سرخ که یراق‏دوزی شده و نیم تنه و شلوارهای سرخ که سر و دست و یقه و نیم‏تنه از پوست سیاه و دکمه‏های برنجی شیر و خورشید تزیین شده سه نوبت طبل می‏نواختند و شبها در بالای دروازه و قراولخانه‏ها طبل پرچین ورچین می‏زدند تا پیشه‏وران بساط خود را جمع کنند(48).
به نوشته اعتماد السلطنه در عهد ناصری در تهران و بیشتر شهرهای بزرگ ایران، همچون تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، هرات و قزوین نقاره‌‏نوازی مرسوم بوده است، امّا در ایام سوگواری و عزا مراسم اجرا نمی‏گردید(49).
از اواخر دوره ناصرالدین شاه با رواج آلات موسیقی اروپایی، به تدریج از اهمیت نقاره‏خانه‏ها کاسته شد و نقاره‌‏نوازی جنبه تجمّل و تشریفات یافت و به جماعت جای نقاره‏چیان، اعضای کنسرت موسیقی‏نوازان در محافل جشن و سرور ظاهر شدند و کارایی نقاره و نقاره‏خانه به تدریج کاهش یافت و از تعداد نقاره‏چیان و ابزارهای نقاره‌‏نوازی کاسته شد و این سنت قدیمی به آهستگی رو به فراموشی گذاشت؛ امّا چون تا اواخر عهد قاجاریه هنوز هم نقاره‏خانه مظهر اقتدار پادشاهی و اعلام حاکمیت به‏شمار می‏رفت در پایتخت نواخته می‏شد، چنان که به نوشته عبد اللّه‏ مستوفی، پس از فتح تهران، رضاشاه با تصرف نقاره‏خانه و تغییر محل آن به سر درِ ارگ تهران، در عمل اقتدار خویش را نشان داد و نقاره‏خانه جدیدی در سر درِ باغ ملی (میدان مشق) بنا کرد(50). امّا پس از آن در عهد پهلوی این آیین از رونق افتاد و فقط در مشهد و در نقارخانه آستان قدس رضوی این رسم قدیمی با همان ابزار و شیوه همچنان اجرا می‏گردید.
با گذشت زمان و در اثر بی‏توجهی این سنت قدیمی در دوران پهلوی منسوخ شده از میان رفت و اکنون فقط در مشهد و در نقاره‏خانه حضرت امام رضا علیه‏السلام به طور رسمی و در مواقع معین و با همان سبک و سیاق قدیمی و به‏طور منظم و دائم نواخته می‏شود(51) و در خارج از ایران، در بعضی از کشورهای آسیای میانه از جمله تاجیکستان و ازبکستان نیز در مراسم استقبال رسمی از میهمانان از گروه نقاره‏چیان استفاده می‏شود که به تناسب اهمیت مراسم، تعداد کرنانوازان و دف‏داران متفاوت است و معمولاً حداقل دو کرنانواز و دف‏نواز با همان کرناهای قدیمی که حدود 20/1 متر طول دارد به اجرای مراسم می‏پردازند(52) و هنوز این سنت کهن را زنده نگه داشته‏اند.

پیشینه نقاره‌‏نوازی و نقاره‏خانه در آستان قدس رضوی

اگر چه از زمان دقیق و چگونگی پیدایش رسم نقاره‌‏نوازی در آستان قدس رضوی اطلاع روشنی در دست نیست، امّا رواج و دوام این سنت دیرینه ایرانی در اماکن متبرکه، مبین آن است که مسلمان ایرانی به همان سان که ذوق و هنر خویش را با شور ایمان درآمیخته و هنر معماری را در خدمت فرهنگ اسلامی و در قالب طرحهای بدیع در محراب، گنبد، مناره و ... متجلی ساخته و معرفت عمیق دینی‏اش را در تزیین طاقها و ایوانها و مقرنس و معرق و مضرّس‏ها با خلق طرحهای اسلیمی و دیگر آمیزه‏های نوخاسته با عالی‏ترین جلوه به نمایش گذاشته است، با برقراری مراسم نقاره‌‏نوازی در بارگاه رضوی به این رسم تعظیم و تکریم، که ریشه در فرهنگ ایرانی دارد، رنگ اعتقادی داده و بدین گونه با حفظ آن به یکی دیگر از مظاهر هنر و فرهنگ مسلمان ایرانی تشخّص بخشیده و اینک با گذشت زمان و منسوخ شدن این آیین، نقاره‌‏نوازی به یادگار به عنوان نمادی محترم و پسندیده در حریم رضوی درآمده است.
آگاهی در باره این آیین از حدود قرن نهم هجری فراتر نمی‏رود و قدیم‏ترین خبر در این باره همان نوشته مؤلف مهمان‏نامه بخارا در اوایل قرن دهم هجری است که در گزارشی از سفر محمّد خان شیبانی به حرم رضوی از وجود نقاره‏خانه و رسم نقاره‌‏نوازی در اماکن متبرکه رضوی خبر می‏دهد و می‏نویسد:
«... بر فوق بارگاه حضرت امام محلی که نقاره نوبت حضرت امام می‏زنند جماعت نقاره‏چیان اردویه همایون و نفیرچیان ایستاده و مترصد آنکه چون مرکب همایون برسد نقاره کوبند و نفیر نوازند...»(53).
فضل اللّه‏ خنجی بدون آنکه از پیشینه بنا و تشکیلات نقاره‏خانه و سابقه نقاره‏کوبی سخنی به میان آورد، به صراحت از وجود مکانی برای نقاره و نوبت‏نوازی در حرم مطهر (که قرار بوده نقاره‏چیان ارودی شاه در آنجا مراسم اجرا نمایند) یاد می‏کند. ضمن آنکه محتوای خبر مزبور از سابقه نقاره‌‏نوازی در حرم رضوی پیش از این تاریخ حکایت می‏کند. در خبر دیگری آمده است که بابربن بایسنغر در سال 860ق که برای استشفا به زیارت آمد در چهارباغ مشهد، زمستان را به سر برد و نقاره‏خانه خود را در باغ جنب صحن قرار داد و دستور داد در آنجا نوبت بزنند(54).
بی‏خبری از علت و کیفیت برقراری این آیین پیش از قرن دهم نظریات مختلفی را در این باره مطرح ساخته که در بعضی، عنوان ولیعهدی امام رضا یا مقام معنوی سلطان خراسان یا پاسداری از عظمت بارگاه رضوی و مانند آن یا اعلام وقت آخر نماز و مراسم افطار و سحر ماه رمضان یا جشن و سرور و رویدادهای خاص از جمله عوامل برقراری آیین نقاره‌‏نوازی معرفی شده است. و به استناد شواهد تاریخی بعید نیست که نقاره‌‏نوازی نیز همانند دیگر مراسم رایج و آداب و ابزار خدمت در آستانه، از قبیل تعیین مأمورین خدمت و ایجاد مناصب اداری و خدماتی و برقراری نوبتهای پنج گانه کشیک و لباس مبدل خدام و لوازم خدمت مانند عصای دربانی و تدوین آیین‏نامه‏ها و مراسم ویژه خطبه و صفه و تحویل کشیک و غبارروبی و غیره، ضرورتهایی بوده است که با هدف ارج گذاری به قداست بارگاه رضوی و خدمت و ایجاد رفاه زائران، امّا متأثر از سبک و سیاق شیوه‏های اداری و اجرایی حکومتهای وقت و در طول چندین قرن در تشکیلات اداری اماکن متبرکه رضوی پدید آمده و تغییر و تبدیل و نظام پذیرفته و باقی مانده است.
بعد از گزارش فضل اللّه‏ خنجی، مهم‏ترین خبرها درباره نقاره‏خانه مربوط به عهد صفویه است. مؤلف عالم آرای عباسی می‏نویسد که نقاره‏خانه با چند طبال و شیپورچی تحت نظر مهتر نقاره‏خانه اداره می‏شود(55). در اسناد این دوران نیز میزان و نحوه پرداخت مواجب و نام بعضی از اعضای نقاره‏خانه از جمله درویش حاجی و غیاث الدین محمّد طبال و میر محمّد صادق، مهتر نقاره‏خانه در تاریخهای 1014، 1025 و 1085ق قابل ملاحظه است(56).
در این دوران مشهد به عنوان مهم‏ترین شهر مذهبی ایران مورد توجّه خاص شاهان صفوی بود(57) و علاوه بر نقاره سلطانی، نقاره مخصوص حرم حضرت رضا علیه‏السلام نیز نواخته می‏شد(58) و تا اواخر عهد صفویه این آیین رایج و در حال گسترش بود، چنان که مؤلف زبدة التواریخ از اجرای نقاره شادیانه در 1140ق خبر می‏دهد که به دستور نادر و جهت جلوس شاه طهماسب دوم در مشهد صورت گرفته است(59).
با ظهور دولت افشاریه و مرکزیت سیاسی شهر مشهد، آیین نقاره‌‏نوازی در آستان قدس از رونق بیشتری برخوردار شد و بجز ایام سوگواری مراسم نقاره شادیانه برگزار می‏شد، چنان که میرزا مهدی استرآبادی در ذکر وقایع سال 1143ق به ممانعت نادر از اجرای مراسم به علت ماتم و سوگواری مردم خبر داده است(60).
در تدوین طومار علیشاهی در عهد افشاریه به تشکیلات نقاره‏خانه نیز توجهی خاص مبذول شده و 13 نقاره‏چی با عنوان عمله شکوه و با مواجب مقرر شده و از محل موقوفات خاص بودجه‏ای برای تأمین لوازم نقاره‏خانه، از قبیل چرم گاو جهت طبل و غیره اختصاص یافته است(61).

نقاره‌‏نوازی در آستان رضوی در دوران

سند هزینه عَملجات کرناخانه در رمضان 1284ق

قاجاریه از آداب و تشریفات خاصی برخوردار گردید و از جمله مناسبت های ویژه نقاره‌‏نوازی اعیاد مذهبی به خصوص جشن ولادت امام رضا علیه‏السلام بوده است. ادیب المعی می‏نویسد:
«در شب یازدهم این ماه که میلاد حضرت امام رضا علیه‏السلام باز صحن را به قسمی دلکش چراغانی کرده زینت دادند. نقاره‏خانه آستانه را کوفتند و باب سرور مفتوح و قلب اعالی دین مقروح و مجروح شد...»(62).
نام نقاره‏خانه در عهد قاجاریه کرناخانه بود و نقاره‏چیان عملجات شکوه نامیده می‏شدند که در اسناد عهد قاجاری از آنها یاد شده است(63). به نوشته پرفسور عبدالغنی میرزایف در مناسبتهای دیگر از جمله رویدادهای خاص مانند ظهور کرامات خاص نیز نقاره نواخته می‏شد(64) و گاه در ایام خاص مدت اجرای این مراسم طولانی می‏گردید، چنان که علینقی حکیم الملک می‏نویسد:
«... در جشن ولادت امام رضا علیه‏السلام نقاره‏خانه حضرت تا هنگام صبح غلغله افکن طارم اعلی بود...»(65).
یکی دیگر از نویسندگان دوره قاجاریه که به موضوع نقاره‌‏نوازی در آستان قدس رضوی اشاره کرده، حاج سیاح است(66).
در این دوران علاوه بر مناسبتهای مرسوم برای نقاره‌‏نوازی، مانند نوبتهای دوگانه و جشن ولادت امام رضا و دیگر ائمه اطهار علیهم‏السلام ، نقاره‌‏نوازی در مراسم سلام معمول می‏گردد که تا عهد پهلوی رایج بوده است. اگر چه در این دوران در جشن تحویل سال نو و نوروز نیز مراسم اجرا می‏گردید، امّا تاریخ دقیق پیدایش این مناسبت مشخص نیست، و لکن در این دوران، چنین مناسبتهایی در تقویم مراسم و نوبت‏زنی نقاره‏خانه حضرت وجود داشته است و نقاره‏خانه به عنوان یکی از مؤسسات رسمی در اماکن متبرکه به‏شمار می‏آمده است، چنان که در همین دوران ساختمان سابق نقاره‏خانه در بالای ایوان شرقی (محل کنونی ـ و در قسمت غربی آن) برای اجرای مراسم احداث شده است.
در اواخر عهد قاجاریه با ظهور وسایل جدید موسیقی در دربار، نقاره‌‏نوازی در شهرها از رونق افتاد و بجز پایتخت و چند شهر مهم به تدریج منسوخ شد که این موضوع در دوره پهلوی نیز ادامه داشت، امّا نقاره‌‏نوازی در این دوران در آستان قدس رضوی همچنان با آداب خاص و در نوبتهای معین برگزار می‏گردید و اگر چه در دوره نیابت مرحوم محمّد ولی خان اسدی نقاره‌‏نوازی در آستان قدس به دلایلی برای مدتی متروک شد، امّا مجددا از سال 1321ش این مراسم برقرار گردید(67) و همچون گذشته در زمانهای خاص و بجز ایام سوگواری و ماه محرم و صفر اجرا می‏شد. از آن زمان تاکنون نیز این سنّت نیک که یادآور پرستش خدای و معرفت عظمت و شکوه بارگاه رضوی است، بر جای مانده و آوای نقاره، نغمه‏ای آشنا و شادی‏بخش است که شنونده را به یاد بارگاه حرم مطهر امام رضا علیه‏السلام می‏اندازد(68).

سابقه اداری و تشکیلات نقاره‏خانه در آستان قدس رضوی

قدیم‏ترین خبر از تشکیلات اداری نقاره‏خانه در اماکن متبرکه رضوی، مربوط به عهد صفویه است که در پی تغییرات اساسی در امور تولیت و اداره آستانه با تعیین میر محمّد صادق به عنوان مهتر نقاره‏خانه در 1085ق این مراسم از نظم خاص و جدید برخوردار گردید(69) و با اختصاص موقوفات و برقراری مواجب برای نقاره‏چیان(70)، نقاره و نقاره‌‏نوازی به عنوان یک نهاد جدید در حریم رضوی رسمیت یافت و در دورانهای بعد از اهمیت بیشتر برخوردار شد و با تدوین طومار علیشاهی برای تعداد 12 نفر نقاره‏چی و یک سرپرست جمعا 16 خروار گندم و یک تومان جهت تأمین هزینه‏های جاری همچون تهیه چرم گاو و برای طبل تخصیص یافت(71).
در این دوران علاوه بر مواجب مقرر، در ماه رمضان هزینه سحری و افطار و در اعیاد فطر و قربان و غدیر، پول و وجه شیرینی و گوسفند به رسم تحفه به نقاره‏چیان داده می‏شد(72).
از چگونگی گزینش و سابقه اداری و پرسنلی نقاره‏چیان تا دوره قاجاریه اطلاعی در دست نیست؛ امّا از اسناد عهد قاجار چنین برمی‏آید که اولاد ذکور نقاره‏چیان در صورت داشتن شرایط و صلاحیت به صورت توارثی به جای پدر و پس از احراز شرایط لازم به کار گمارده می‏شدند، چنان که در مضمون سندی به تاریخ 1270ق (به نقل از مقاله مرکز مردم‏شناسی) چنین درج شده است:
«غرض از تحریر این کلمات آن است که قرار فی مابین عالیقدر آقا محمّد علی ولد مرحوم آقا حسن دهباشی کرناخانه سرکار فیض آثار و آقا حسن قفل ساز ولد مرحوم آقا علی در خدمت کارگزاران سرکار فیض آثار مد اللّه‏ ظلهم بر این طور شد که آقا محمّد علی در جای خدمت والد خود دهباشی کرناخانه سرکار بوده باشد. و ... الخ 0-1270ق سجع مهر محمّد علی»(73). تصویرش (5).
در دوره قاجاریه پس از تدوین طومار عضد الملک و اقدامات میرزا موسی خان و هم‏زمان با انتظام در بخشهای مختلف آستانه به تشکیلات و چگونگی اجرای مراسم نقاره‌‏نوازی نیز توجّه خاص به عمل آمد و ساختمان و محلّ خاصی برای این منظور اختصاص یافت(74).

ابلاغ مالی آقای احمد اقوام شکوهی نقاره‏چی آستانه در 1350ش

در سال 1307ش با تدوین نظامنامه خدمات کشیکی برای عمله شکوه نیز که جزء خدام محسوب می‏شدند وظایف خاصی منظور گردید(75) و تعداد نقاره‏چیان به نُه نفر تقلیل یافت. و از آن زمان تا اواخر عهد پهلوی به نوشته احتشام کاویانیان این مجموعه نُه نفری که از مستخدمان اداره تشریفات بوده‏اند به صورت افتخاری اشتغال داشته‏اند(76). اکنون تعداد نقاره‏چیان چهارده نفر است که در هر نوبت ده تن از آنان (چهار طبال و شش کرنانواز) به کار نقاره‌‏نوازی اشتغال دارند(77) و در استخدام آستانه آقای احمد اقوام شکوهی سرپرست نقاره‏چیانگارگاه و انبار کرناها
و با برخورداری از حقوق و مزایای خاص(78) و تحت نظر اداره انتظامات که از ادارات تحت نظارت معاونت اماکن متبرکه آستان قدس رضوی می‏باشد به انجام وظیفه مشغول هستند(79). اکنون سرپرستی نقاره‏چیان با احمد اقوام شکوهی است که به صورت توارثی این سمت را پس از پدر و اجداد خود به ارث برده و فرزندان ذکور ایشان نیز از نقاره‏چیان شاغل می‏باشند و ایشان بیش از 55 سال است که در آستان قدس رضوی، شغل نقاره‌‏نوازی و تهیه و آماده‏سازی طبلها و مدیریت نقاره‏خانه را بر عهده دارد، ضمن اینکه نام فامیلی ایشان نیز به دلیل اشتغال در نقاره‏خانه حضرتی و خویشاوندی نسبی با عملجات شکوه، اقوام شکوهی است(80). گفتنی است نقاره‏چیان به صورت تجربی و توسط نقاره‏چیان قدیمی و در محل آموزش دیده‏اند.
تعداد نقاره‏چیان در دوره صفوی سیزده و تا عصر پهلوی به همین تعداد بوده و در اواخر عهد پهلوی به نُه نفر تقلیل یافته و اینک در یک گروه ده‏نفری مرکب از شش کرنانواز و چهار طبال به اجرای مراسم می‏پردازند.

ابزار و وسایل نقاره‌‏نوازی

ابزار و وسایل نقاره‏خانه شامل چهار نوع طبل و کرنا و لوازم متعلق به آن است. طبلها از کاسه‏های بزرگ و کوچک مسی و چدنی است که پوست دباغی شده بر روی آن کشیده شده و با دو چوب ساده به طول تقریبی بیست سانتیمتر نواخته می‏شوند و کرناها سازهای بادی به طول تقریبی 100 تا 120 سانتیمتر است که از جنس مس یا برنج ساخته شده و آب کُرم داده شده‏اند. طبلها و کرناها در مشهد ساخته می‏شوند(81).
در نقاره‌‏نوازی از چهار نوع طبل به نامهای طبل سرچاشنی، گاه برگاه (گورگه، گورگ)، تخم مرغی و ساده (میانه) استفاده می‏شود. طبل سرچاشنی طبلی کوچک و چدنی و دارای صدای زیر است که به عنوان طبل اصلی و توسط سرچاشنی در تمام مدت نقاره کوبی نواخته می‏شود و طبلهای دیگر که مسی هستند و در دو اندازه بزرگ و میانه تهیه شده‏اند و صدای بم دارند، هماهنگ با طبل سرچاشنی و به طور متناوب و یک در میان و همنوا با کرنا و گاه تنها تا خاتمه مراسم به عنوان کوس شادیانه همراهی می‏کنند و ذکر ندارند(82).
کرناها با دمیدن به صدا در می‏آیند و دارای ذکر هستند. و به قولی آهنگ امروز کرناها همان آهنگ قرنهای قبل است که سینه به سینه نقل شده و باقی‏مانده است و هر شخصی بنا بر ذوق و اعتقادش تعابیری از آن داشته که درست‏ترین آنها به نقل از سرپرست نقاره‏چیان چنین است که در سه دست به ترتیب اجرا می‏شود:
سرنواز (سردسته کرنانوازان) ابتدا کرنا را به طرف گنبد مطلا با حالت سلام می‏گیرد و با آهنگ (سلطان دنیا و عقبی، علی بن موسی الرضا) می‏نوازد و پس‏نوازان که تعداد آنها پنج نفر می‏باشد با کرنا هماهنگ پاسخ می‏دهند: (امام رضا، دو مرتبه). مجددا سرنواز با کرنا به طرف گنبد اشاره کرده می‏دمد: (امام رضا، 3 مرتبه) و پس‏نوازان جواب می‏دهند: (غریب رضا، دو مرتبه). در دست دوم، سرنواز می‏دمد: (مولی، مولی، مولی)، (علی بن موسی الرضا)، پس‏نوازان پاسخ می‏دهند: (رضاجان، سه مرتبه) و سرنواز سر کرنا را به طرف گنبد مطلا می‏گیرد و ذکر می‏کند: (یا امام غریب یا امام رضا). پس‏نوازان جواب می‏دهند: (رضا جان، 3مرتبه) و در دست سوم سرنواز می‏دمد: (دوره دوران امام رضاست). در این موقع طبالها کوس شادیانه می‏نوازند و مجددا سرنواز ذکر می‏کند: (دوره دوران امام رضاست)، (دادرس بیچارگان). پس‏نوازان جواب می‏دهند: (ای دادرس درماندگان) و موقعی که پس‏نوازان می‏خواهند کرناهای خود را کنار بگذارند سرنواز می‏گوید: (فریادرس) و طبالها با شدت بیشتر بر طبلها می‏کوبند(83).
در هنگام اجرای مراسم چهار طبال در سمت راست نقاره‏خانه (شمال) رو به گنبد مطلای امام و بر روی صندلیهای کوچک نشسته، شش کرنانواز به ترتیب در کنار سرنواز در سمت چپ نقاره‏خانه (جنوب) می‏ایستند و هماهنگ نقاره‌‏نوازی می‏کنند.
در گذشته انجام وظیفه نقاره‏چیان در روزهای عادی، خدمت معمولی و در مواقع خاص و مناسبتها، به ویژه جشن اعیاد (نقاره‏خانه عید) نامیده می‏شد(84).

مواقع نقاره‌‏نوازی

اکنون همه روزه بجز ایام سوگواری و ماههای محرم و صفر، دو نوبت پیش از طلوع و غروب آفتاب به مدت بیست دقیقه نقاره نواخته می‏شود و در جشن اعیاد علاوه بر نوبتهای معمول دو یا سه نوبت به ترتیب یک ساعت بعد از غروب و یک ساعت بعد از طلوع آفتاب نقاره‌‏نوازی می‏شود و در ماه رمضان یک نوبت در دو ساعت مانده به سحر و بعد از اتمام مناجات مؤذنان به مدت نیم ساعت نقاره سحر و یک ربع قبل از غروب آفتاب نقاره افطار نواخته می‏شود و در جشن نوروز و زمان تحویل ساعت نیز نقاره‏خانه مراسم اجرا می‏کند.

تاریخچه ساختمان نقاره‏خانه

ساختمان نقاره‏خانه معمولاً در مکانی مرتفع در بالای دروازه شهر یا سردرِ ورودی کاخ شاهان و یا مکان مرتفع در نزدیکی ارگ و یا قراولخانه احداث می‏گردید تا صدای نقاره در قسمتهای مختلف شهر شنیده شود و از نظر ظاهری شبیه برج و یا آشیانه به شکل مستطیل و یا مربع و مسقف بودند و به وسیله پلکان با زمین مرتبط می‏شدند. بنای نقاره‏خانه آستان قدس رضوی نیز باهمان ضرورت و در مکان کنونی که مرتفع‏ترین نقطه در مرکز شهر مشهد قدیم بوده است احداث شده تا صدای نقاره در حرم و شهر شنیده شود.
از پیشینه ساختمان نقاره‏خانه آستانه پیش از دوره قاجاریه آگاهی چندانی در دست نیست و در خبر مؤلف مهمان‏نامه بخارا نیز از وضعیت ساختمان توصیفی به عمل نیامده و فقط به وجود محلی خاص در فوق بارگاه رضوی اشاره شده است که ممکن است منظور سایبان یا نقاره‏خانه قدیمی قبل از سال 1336ش
مکانی برای تجمع نقاره‏نوازان یا آشیانه‏ای بوده که بعدها به محل کنونی انتقال یافته است، ولی به طور مسلم این مکان به دلیل عدم ایجاد صحن عتیق، در سمت غرب یا شرق گنبد و برفراز چند بنای موجود در اطراف حرم قرار داشته که محل دقیق آن مشخص نیست.
نقاره‏خانه سابق تقریبا در همین محل کنونی قرار داشته و ساختمان آن در دوره قاجاریه آغاز شده و توسط حاجی قوام الملک به اتمام رسیده است، چنان که اعتماد السلطنه می‏نویسد:
«... سمت خیابان پایین بالای درِ پایین خیابان نقاره‏خانه حضرت است که مرحوم حاجی قوام الملک تمام نموده است»(85).
این بنا که در مقیاس کوچک‏تر و کم ارتفاع‏تر از نقاره‏خانه کنونی و از چوب و حلب ساخته شده بود بر روی لبه کم عرض بام تاج ایوان غربی (سردرِ داخلی ایوان) صحن عتیق قرار داشت و دارای بیست پایه چوبی بود که سقف شیروانی آن بر فراز نقاره‏خانه واقع بود و در واقع حکم سایبانی مکعب مستطیل و مسقف را داشت که لبه شرقی آن بر روی تیر چوبی پهن و به وسیله ستونهای چوبی بر روی طاق تویزه مستحکم شده بود و نقاره‏چیان از فضای موجود در زیر و از طریق نردبان چوبی به محل نقاره‏خانه آمد و شد می‏کردند. (تصویر ش9)
این بنای قدیمی که به دلیل عدم استحکام و کاربرد مصالح ساده، با گذشت زمان پوسیده و فرسوده شده و به رغم آنکه با بادبندهای چوبی در اطراف مهار شده بود در شرف انهدام بود(86)، در سال 1338ش برای بازسازی و احداث نقاره‏خانه جدید تخریب شده و عملیات ساختمانی آن در زمان محمّد مهران، نیابت تولیت وقت و تحت نظارت مهندس قهرمانی و معماری حاج احمد بیوکی آغاز شد و در سال 1346ش عملیات ساختمانی آن خاتمه یافته، آماده بهره‏برداری گردید(87).
برای احداث نقاره‏خانه چون سقف ایوان شکست برداشته بود ابتدا سردرِ داخلی و خارجی به وسیله بتون مسلّح به یکدیگر پیوند یافته و با ستونهای بتونی و سقف سیمانی به هم متصل شدند و سپس به محاذات ستونها پایه‏های نقاره‏خانه گذاشته شد و پیکره یکپارچه و بتونی نقاره‏خانه بر روی آن قرار گرفت(88). در زمانی که نقاره‏خانه جدید در حال احداث بود به مدت چند ماه ابتدا در کنار برج ساعت بر فراز ایوان غربی و پس از آن به مدت چهار سال بر روی سکوی چوبی موقت و بر فراز ایوان عباسی، نقاره‌‏نوازی می‏شد تا اینکه ساختمان جدید احداث گردید(89). این بنا از سه طبقه تشکیل شده است که در طبقه اول انبار وسایل نقاره‏خانه و در طبقه دوم اتاقک مخصوص نقاره‏چیان قرار دارد که با دو پنجره کوچک آهنی به طرف مغرب مزین است و در طبقه فوقانی آشیانه نقاره‏خانه واقع شده که حدودا 20/3 متر ارتفاع دارد و به صورت هشت ضلعی منتظم کشیده در طول است. ارتفاع نقاره‏خانه 50/9 متر و قاعده آن 30 × 18/6 متر می‏باشد و سقف آشیانه با 18 پایه آهنی بر روی طبقه دوم اتصال یافته و نرده‏ای آهنی با طرحهای هندسی در اطراف آن کشیده شده و در نمای خارجی بر لبه سقف آشیانه سه قطار مقرنس از کاشی معرق و بر بالای آن در لبه بام آشیانه کنگره‏ای معرق به رنگ فیروزه‏ای در دورتادور خودنمایی می‏کند. نمای بیرونی دو طبقه تحتانی نقاره‏خانه نیز به وسیله طاق‏نماهای زیبا و با خوانچه‏بندی به وسیله کاشی معرق در رنگهای جالب مزین شده است که ساختمان مقرنسها و سایر امور ساختمانی بر عهده حاج صادق رأفتی و طرح کاشیهای معرق به قلم محمّد حسن رضوان کتیبه‏نویس آستان قدس بوده است. ساختمان نقاره‏خانه از زمان تأسیس تاکنون چندین بار مرمتهای جزئی داشته است(90).
توضیح اینکه نقاره‏خانه در ایران و در آستان قدس از سابقه‏ای چندصد ساله برخوردار است و اگر چه اصطلاحات مربوط به این تشکیلات و بنا، مانند کرناخانه، شادیانه، عملجات شکوه، مهتر و دهباشی نقاره‏خانه، نوبت، و نام طبلها و دیگر واژه‏ها به فراموشی سپرده شده است، امّا وجود این رسم قدیمی نام و یاد ادبیات و واژگان این آیین را زنده نگه داشته است.

منابع و مآخذ

1ـ الک رابرتسون، دنیس و استیونس، تاریخ جامع موسیقی، ترجمه بهزاد باشی، انتشارات دانشگاه تهران، 1369ش.
2ـ آرتورکریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران، دنیای کتاب، 1370ش، ج 1.
3ـ ابوالحسن هلالی، رسوم دارالخلافه.
4ـ امام، سید محمّد کاظم، مشهد طوس، انتشارات کتابخانه ملک، 1348ش.
5ـ اسکندربیگ ترکمان، عالم آرای عباسی، تصحیح شاهرودی، افست چاپ سنگی، تهران، انتشارات طلوع و سیروس، 1364ش.
6ـ اوژن اوبن، ایران امروز، ترجمه علی اصغر سیدی، تهران، کتابفروشی زوار، 1362ش.
7ـ اعتماد السلطنه، روزنامه خاطرات، مقدمه و فهارس از ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، 1366ش.
8ـ ادیب المعی، ظفرنامه عضدی، نسخه خطی، کتابخانه ملک.
9ـ احتشام کاویانیان، شمس الشموس، مشهد، 1354.
10ـ اعتماد السلطنه، مرآت البلدان، تصحیح دکتر عبدالحسین نوایی ـ میرهاشم محدث، انتشارات دانشگاه تهران، 1367ش، ج 2 و 3.
11ـ آصف، محمّد هاشم (رستم الحکماء)، رستم التواریخ، به اهتمام عزیز اللّه‏ عزیززاده، تهران، انتشارات فردوس، 1381ش.
12ـ بهبهانی، آقا احمد بن محمّد علی، مرآت الاحوال جهان‏نما، تصحیح علی دوانی، تهران، امیرکبیر، 1370ش.
13ـ پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه (ایران و ایرانیان)، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، انتشارات خوارزمی، 1361ش.
14ـ پاپلی یزدی، محمّد حسین، فرهنگ آبادیهای ایران، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1367ش.
15ـ بقیعی، غلامحسین، مزار میرمراد، تهران، انتشارات گوتمبرگ، 1373ش.
16ـ بخشی، محمّد رضا، «نقاره و نقاره‌‏نوازی»، ماهنامه زائر، ویژه‏نامه قدس، بهمن 1371ش.
17ـ آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ترجمه علی ذکاوتی قراگزلو، تهران، امیرکبیر.
18ـ جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر کلام، چاپ ششم: تهران، امیرکبیر، 1369ش.
19ـ حافظ ابرو، زبدة التواریخ، مقدمه و تصحیح سید کمال حاج سید جوادی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ج 1.
20ـ جکسن، ویلیامز و ابراهیم، سفرنامه، ترجمه منوچهر امیری ـ فریدون بدره‏ای، چاپ دوم: تهران، انتشارات خوارزمی، 1375ش.
21ـ پرفسور عبدالغنی میرزایف، «تصویر مشهد و حرم مطهر امام رضا، سفرنامه واضح»، مجله دانشکده الهیات مشهد، ش 12، 1353ش.
22ـ حاج سیاح، خاطرات حاج سیّاح، به کوشش حمید سیاح، تصحیح سیف اللّه‏ گلکار، انتشارت ابن سینا، 1364ش.
23ـ خدیو جم، حسین، کریستن سن، کتاب شعر و موسیقی در ایران، تهران، انتشارات هیرمند.
24ـ حسینی، سید حسین، نظامنامه خدمات کشیکی آستان قدس، مشهد، دفتر اسناد، 1381ش.
25ـ حکیم الملک، میرزا علینقی، روزنامه سفر خراسان.
26ـ خجسته مبشری، محمّد حسین، تاریخ مشهد، مشهد، چاپخانه خراسان، 1394ق / 1353ش.
27ـ رضوان، محمّد حسن، «نقاره‏خانه جدید»، نشریه نامه آستان قدس، ش 15، 1342ش.
28ـ زنگنه، ابراهیم، رجال و مشاهیر شرق خراسان، مشهد، انتشارات خاطره، 1370ش.
29ـ زین العابدین محمود واصفی، بدایع الوقایع، تصحیح الکساندر بلدروف، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1350ش.
30ـ سعادت، بیژن، مجموعه مطالعات ابنیه آستان قدس رضوی، (بارگاه رضا).
31ـ سنایی غزنوی، دیوان شعر.
32ـ سیف فرغانی، دیوان شعر.
33ـ سهام الدوله بجنوردی، سفرنامه، به کوشش قدرت اللّه‏ روشنی زعفرانلو، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1374ش.
34ـ ساموئل گرین ـ سربنجامین، ایران و ایرانیان، به اهتمام رحیم‏زاده ملک، تهران، نشر گلبانگ، 1363ش.
35ـ خنجی، فضل اللّه‏، مهمان‏نامه بخارا، به اهتمام دکتر منوچهر ستوده، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 2535.
36ـ شریعت‏زاده، سید علی اصغر، «نقاره‏خانه آستان قدس رضوی»، مجله هنر و مردم، ش 165 و 166، 1355ش.
37ـ شاردن، سفرنامه، ترجمه اقبال یغمایی، تهران، انتشارات توس، 1374ش.
38ـ طومار علیشاهی، بازنویسی مرکز خراسان‏شناسی، مشهد، 1379ش.
39ـ کرزن، جرج، قضیه ایران، ترجمه وحید مازندرانی، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، 1362ش.
40ـ فرهنگ فارسی معین، محمّد معین، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1363ش.
41ـ فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، به کوشش سید محمّد دبیر سیاقی، تهران، انتشارات علمی، 1370ش.
42ـ قصابیان، محمّد رضا، تاریخ مشهد، مشهد، انتشارات انصار، 1377ش.
43ـ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه.
44ـ عطاردی، عزیز اللّه‏، تاریخ آستان قدس، تهران، انتشارات عطارد.
45ـ محمّد بن هندوشاه نخجوانی، دستور الکاتب فی تعیین المراتب، به سعی و اهتمام عبدالکریم علی اوغلی علیزاده، فرهنگستان علوم شوروی، اداره انتشارات دانش مسکو، 1964م.
46ـ مجتبوی، حسین، جغرافیای تاریخی گناباد، مشهد، نشر مرندیز، 1374ش.
47ـ مؤتمن، علی، تاریخ آستان قدس، بی‏جا ـ بی‏تا.
48ـ محمّد بن عمر واقدی، مغازی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1369ش.
49ـ مولوی، مثنوی معنوی.
50ـ مروی وزیر مرد، محمّد کاظم، عالم آرای نادری، تصحیح دکتر محمّد امین ریاحی، تهران، کتابفروشی زوار، 1364ش.
51ـ استرآبادی، میرزا مهدی، جهانگشای نادری، به کوشش سید عبداللّه‏ انوری، تهران، انجمن آثار ملی، 1361ش.
52ـ مستوفی، عبداللّه‏، شرح زندگانی من.
53ـ مظفری، حسن، معارف رضویه، سربی مشهد، چاپخانه طوس، 1345ش.
54ـ مستوفی، محمّد حسن، زبدة التواریخ، نسخه خطی.
55ـ ناظم الاطباء، فرهنگ آنندراج.
56ـ دیوان نظامی.
57ـ دیوان جامی، ویراسته هاشم رضی، چاپخانه پیروز،انتشارات سکّه.
58ـ مادام ژان دیولافوا، ایران، کلده و شوش، ترجمه علی محمد فره‏وشی، به کوشش دکتر بهرام فره‏وشی، انتشارات دانشگاه تهران، 1369ش.
59ـ هنریش بروگش، سفری به دربار سلطان صاحبقران، ترجمه کردبچه، تهران، انتشارات اطلاعات، 1367ش.
60ـ نجمی، ناصر، ایران قدیم و تهران قدیم، تهران، انتشارات جانزاده، 1366ش.
61ـ یادداشتهایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه.
62ـ اسناد شماره‏های 27723 و 28250 و 28519 و 3047 و ...، مرکز اسناد سازمان کتابخانه‏ها، موزه‏ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی.
63ـ مصاحبه، مشاهده و مطالعات میدانی نگارنده.
پی نوشت ها :
1 ـ ناظم الاطباء، آنندراج؛ فرهنگ فارسی معین، ذیل ماده نقاره و نقاره‏خانه.
2 ـ لغتنامه دهخدا، مصاحب، ذیل ماده.
3 ـ محمّد بن هندوشاه نخجوانی، دستور الکاتب فی تعیین المراتب، به سعی و اهتمام عبدالکریم علی اوغلی علیزاده، جزء اول از جلد یکم، ص 173.
4 ـ الک رابرتسون ـ دنیس واستیونس، تاریخ جامع موسیقی، ترجمه بهزاد باشی، ص 27، 24، 49، 132 و 147.
5 ـ محمّد رضا بخشی، «نقاره و نقاره‌‏نوازی»، ماهنامه زائر، ویژه‏نامه قدس، بهمن 1371، ص 30-28.
6 ـ همان.
7 ـ آرتور کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، ج 1، ص 303.
8 ـ پاپلی یزدی، فرهنگ آبادیهای ایران، ص 564 (در ساری، مغان، بیجار، باخرز، قوچان، اسلام‏آباد و خرم‏آباد).
9 ـ ابراهیم زنگنه، رجال و مشاهیر شرق خراسان، ص 219.
10 ـ حسین مجتبوی، جغرافیای تاریخی گناباد، ص 44.
11 ـ فرهنگ معین، ذیل ماده.
12 ـ علی مؤتمن، تاریخ آستان قدس، ص 227.
13 ـ ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، ص 767-339 و 811.
14 ـ سید علی اصغر شریعت‏زاده، مجله هنر و مردم، ش 165 و 166، 1355ش، ص 83.
15 ـ ویلیامز جکسن، سفرنامه جکسن (ایران در گذشته و حال)، ترجمه منوچهر امیری، ص 123.
16 ـ مادام ژان دیولافوا، ایران و کلده شوش، ترجمه علی محمّد فره‏وشی، به کوشش دکتر بهرام فره‏وشی، ص 310.
17 ـ محمّد رضا بخشی، «نقاره و نقاره‌‏نوازی»، نشریه زائر، ص 30.
18 ـ نظامی.
19 ـ جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر کلام، ص 141.
20 ـ محمّد بن عمر واقدی، مغازی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص 162.
21 ـ آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ترجمه علی ذکاوتی قراگُزلو، ج 1، ص 162، ج 2، ص 87.
22 ـ ابوالحسن هلالی، رسوم دارالخلافه.
23 ـ عبد اللّه‏ مستوفی، شرح زندگانی من، ج 1، ص 562.
24 ـ علی مؤتمن، تاریخ آستان قدس، ص 227.
25 ـ مولوی، مثنوی معنوی، ش 1734.
26 ـ کاظم امام، مشهد طوس، ص 480.
27 ـ حافظ ابرو، زبدة التواریخ، مقدمه و تصحیح سید کمال حاج سید جوادی، ص 372 و 854.
28 ـ همان، ج 1، ص 170.
29 ـ گورگاه (گورگه) طبلی یک‏رویه مانند دیگ و یا کاسه‏ای بزرگ که پوست بر آن کشیده باشند (فرهنگ اصطلاحات دیوانی). توضیح اینکه یکی از طبلهای مورد استفاده در نقاره آستان قدس رضوی، طبل گاه بر گاه یا (گورگه) است.
30 ـ حافظ ابرو، زبدة التواریخ، ج 1، ص 181.
31 ـ فضل اللّه‏ خنجی، مهمان نامه بخارا، ص 339.
32 ـ جامی، دیوان، ص 259.
33 ـ اسکندربیگ ترکمان، عالم آرای عباسی، تصحیح شاهرودی، ص 359.
34 ـ شاردن، سفرنامه، ترجمه اقبال یغمایی، ج 4، ص 1428.
35 ـ محمّد هاشم آصف (رستم الحکماء)، رستم التواریخ، به اهتمام عزیز اللّه‏ عزیززاده، ص 61.
36 ـ زین العابدین محمود واصفی، بدایع الوقایع، تصحیح الکساندر بلدروف، ج 2، ص 227.
37 ـ آقا احمد بن محمّد علی بهبهانی، مرآت الاحوال، جهان نما، تصحیح علی دوانی، ص 222.
38 ـ محمّد کاظم مروی وزیر مرد، عالم آرای نادری، تصحیح دکتر محمّد امین ریاحی، ج 1، ص 546، 644، 707 و 711.
39 ـ میرزا مهدی استرآبادی، جهانگشای نادری، به کوشش سید عبد اللّه‏ انوری، ص 140.
40 ـ سهام الدوله بجنوردی، سفرنامه، به کوشش قدرت اللّه‏ روشنی زعفرانلو، ص 127.
41 ـ نشریه زائر، ش 6، ص 12.
42 ـ هنریش بروگش، سفری به دربار سلطان صاحبقران، ترجمه کردبچه، ص 177.
43 ـ ساموئل گرین ـ سربنجامین، ایران و ایرانیان، به اهتمام رحیم‏زاده ملک، ص 116.
44 ـ ویلیامز جکسن و ابراهیم، سفرنامه، ترجمه منوچهر امیری ـ فریدون بدره‏ای، ص 123.
45 ـ اوژن اوبن، ایران امروز، ترجمه علی اصغر سیدی، ص 248.
46 ـ یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه (ایران و ایرانیان)، ترجمه کیکاوس جهانداری، ص 260.
47 ـ جرج کرزن، قضیه ایران، ترجمه وحید مازندرانی، ص 230.
48 ـ ناصر نجمی، ایران قدیم و تهران قدیم، ص 241؛ یادداشتهایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه، ص 250.
49 ـ اعتماد السلطنه، روزنامه خاطرات، مقدمه و فهارس ایرج افشار، ص 54.
50 ـ عبد اللّه‏ مستوفی، شرح زندگانی من، ج 1، ص 562.
51 ـ در آستانه حضرت معصومه(س) در قم نیز در یک روز هفته و در اعیاد و برخی از مناسبتها برگزار می‏شود و در حرم شاه‏چراغ شیراز نیز گاه به مناسبت مراسم نقاره‌‏نوازی اجرا می‏شود.
52 ـ با تشکر از جناب آقای دکتر هروی که عکسهایی را از مراسم نقاره‏کوبی در فرودگاه پنجکت تاجیکستان (مراسم استقبال از میهمانان هیأت علمی ایرانی که برای شرکت در جشن 1100 ساله سامانیان در تاریخ 16/6/1378 به تاجیکستان سفر نمودند) در اختیار نگارنده قرار دادند.
53 ـ فضل اللّه‏ خنجی، مهمان‏نامه بخارا، ص 339.
54 ـ حسن مظفری معارف، معارف رضویه، ص 224.
55 ـ اسکندربیک ترکمان، عالم آرای عباسی.
56 ـ اسنادش 27733-1014ق / 28250-1025ق / 28519-1085ق، مرکز اسناد کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی.
57 ـ محمّد رضا قصابیان، تاریخ مشهد، مشهد، ص 229.
58 ـ بهبهانی، مرآت الاحوال...، ص 222.
59 ـ محمّد حسن مستوفی، زبدة التواریخ، نسخه خطی، به نقل از: سالشمار وقایع مشهد، ص 145-144.
60 ـ میرزا مهدی استرآبادی، جهانگشای نادری، ص 140.
61 ـ طومار علیشاهی، بازنویسی مرکز خراسان‏شناسی، ص 35 و 44.
62 ـ ادیب المعی، ظفرنامه عضدی، نسخه خطی، ص 70.
63 ـ سندهای شماره 3047-1277ق مربوط به وصول وجه مخارج کرناخانه در ماه رمضان و سندش 29453-1262ق، همان.
64 ـ پرفسور عبدالغنی میرزایف، «تصویر مشهد و حرم مطهر امام رضا، سفرنامه واضح»، مجله دانشکده الهیات مشهد، ش 12، 1353ش، ص 4.
65 ـ علینقی حکیم الملک، روزنامه سفر خراسان، ص 296.
66 ـ حاج سیاح، خاطرات حاج سیاح، به کوشش حمید سیاح، ص 134.
67 ـ احتشام کاویانیان، شمس الشموس، ص 383.
68 ـ حسین خدیو جم ـ کریستن سن، کتاب شعر و موسیقی در ایران، ص 21؛ غلامحسین بقیعی، مزار میرمراد، ص 142؛ عزیز اللّه‏ عطاردی، تاریخ آستان قدس، ج 1، ص 306-305.
69 ـ سند ش 28519 ـ 1085ق. سند پرداخت مواجب به میر محمّد صادق مهتر نقاره‏خانه در ماه رجب.
70 ـ سند ش 27723 ـ 1045ق. سند پرداخت مواجب به درویش حاجی طبال در ذوالقعده.
71 ـ طومار علیشاهی، ص 35 و 44.
72 ـ سند ش 6304 ـ 1300ق. بابت هزینه سحر و افطار عملجات شکوه؛ سند ش 29958 پرداخت انعام عمله نقاره‏خانه در اعیاد ذیحجه 1320ق.
73 ـ مضمون حکم انتصاب خدمت به نقل از: شریعت‏زاده، «نقاره‏خانه آستان قدس رضوی»، نشریه هنر و مردم، ش 166-165، 1355ش، ص 88 و تصویر ضمیمه به شماره 5.
74 ـ میرزا علینقی حکیم الملک، روزنامه سفر خراسان، ص 185. به نوشته زین العابدین میرزا در دفترچه نفوس ارض اقدس، نقاره‏چیان در پایین خیابان ساکن بودند.
75 ـ سید حسین حسینی، نظامنامه خدمات کشیکی آستان قدس در 1307ش، دفتر اسناد سازمان کتابخانه‏ها و موزه‏ها و مرکز اسناد. آستان قدس رضوی، به کوشش دفتر اسناد. دفتر اول، ص 13.
76 ـ احتشام کاویانیان، شمس الشموس، ص 383.
77 ـ نقاره‏چیان عبارت‏اند از: 1 ـ احمد اقوام شکوهی 2ـ امیر محمّد اقوام شکوهی (فرزند احمد) 3ـ رضا اقوام شکوهی (فرزند احمد) 4ـ ابراهیم اقوام شکوهی (خواهرزاده احمد) که سرنواز هستند و 5ـ محمّد هاشم غیوری نیک، طبال 6ـ منصور اکرامیان، طبال و کرنانواز 7ـ محمّد غفاریان وارسته، کرنا و طبل 8ـ محمّد جواد سدنی، کرنا 9ـ سید حمید گارسچی مشهدی، کرنا 10ـ غلامرضا دایی نسری، کرنا 11ـ علی ثقفی نیک، کرنا 12ـ عباسعلی متین مقدم، طبال 13ـ حسین احمدی، طبال 14ـ احمد کفشدار طوسی، طبال.
78 ـ یک وعده غذا در روزهای عادی و دو وعده در اعیاد و سحر و افطار در ماه رمضان و یک دست لباس در هر سال از جمله امتیازات آنهاست.
79 ـ تشکیلات نقاره‏خانه قبلاً تحت نظر اداره رفاه بوده است و اکنون به عنوان بخشی از اداره انتظامات می‏باشد.
80 ـ مطالب نقل شده، تلخیصی از مصاحبه مورخ 6/9/82 با آقای احمد اقوام شکوهی سرپرست نقاره‏چیان است که با همکاری آقای فخاری رئیس اداره انتظامات اماکن متبرکه انجام پذیرفت.
81 ـ به گفته آقای احمد اقوام شکوهی، طبلها توسط خود ایشان تهیه می‏شود و کرناها در کوچه عیدگاه ساخته می‏شود. (مصاحبه با نگارنده).
82 ـ مشاهدات نگارنده و خلاصه مصاحبه با نقاره‏چیان در مورخ 3/9/82 .
83 ـ مشاهدات نگارنده و مصاحبه با نقاره‏چیان.
84 ـ سید علی اصغر ترشیزی، نقاره‏خانه آستان قدس رضوی، ص 85 .
85 ـ اعتماد السلطنه، مرآت البلدان، تصحیح دکتر عبد الحسین نوایی و میرهاشم محدث، ج 2 و 3، ص 1543.
86 ـ بیژن سعادت، مجموعه مطالعاتی ابنیه آستان قدس رضوی، (بارگاه رضا)، ص 42.
87 ـ محمّد حسن رضوان، «نقاره‏خانه جدید»، نشریه نامه آستان قدس، ش 15، 1342ش، ص 68-63.
88 ـ محمّد حسین خجسته مبشری، تاریخ مشهد، ص 219-218.
89 ـ گفته‏های آقای احمد اقوام شکوهی، سرپرست نقاره‏چیان که در آن زمان در گروه نقاره‏چیان حضور داشته است.
90 ـ رضوان، «نقاره‏خانه جدید»، ص 68-63.

منابع :

فصلنامه مشکوة، شماره 80، محمّد رضا قصابیان
بنیاد پژوهشهای اسلامی ـ گروه جغرافیا و نجوم

منبع:سایت حوزه

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط