قارچ هاي و بلاگ در مزرعه هاي بي مرز

زمان و مکان نابود شده است. مي تواني در عين گمنامي، بدون هيچ حدو مرزي با حس آزادي، وارد سرزميني شوي که بر روي نقشه قدرت و ثروت قرار ندارد. اين فضا از آن جهت متفاوت و خلاق است که مي تواند رد بهبوحه شرايط اختناق، فرصتي را براي گفتن عقايد و آنچه در درون نمي توانسته راه به جايي باز کند، فراهم نمايد. و اکنون هزاران چشمه احساسات، عشق هاي ممنوع، خاطرات شخصي، آينده نگري هاي اجتماعي، ناگفته هاي سياسي و... سنگ هاي سخت را کاويده است ودريايي
چهارشنبه، 30 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قارچ هاي و بلاگ در مزرعه هاي بي مرز
 قارچ هاي و بلاگ در مزرعه هاي بي مرز
قارچ هاي و بلاگ در مزرعه هاي بي مرز





زمان و مکان نابود شده است. مي تواني در عين گمنامي، بدون هيچ حدو مرزي با حس آزادي، وارد سرزميني شوي که بر روي نقشه قدرت و ثروت قرار ندارد. اين فضا از آن جهت متفاوت و خلاق است که مي تواند رد بهبوحه شرايط اختناق، فرصتي را براي گفتن عقايد و آنچه در درون نمي توانسته راه به جايي باز کند، فراهم نمايد. و اکنون هزاران چشمه احساسات، عشق هاي ممنوع، خاطرات شخصي، آينده نگري هاي اجتماعي، ناگفته هاي سياسي و... سنگ هاي سخت را کاويده است ودريايي وسيع در جغرافياي جهاني متولد کرده است.
با گسترش روند ارتباط الکترونيک، امکانات و ابزارهاي متعدد و قابل دسترسي که اينترنت در اختيار علاقه مندان قرار مي دهد، مخاطبان خويش را قادر ساخته است که بتوانند يک شبکه ارتباطي پويا و متقابل به وجود آورند.
واژه وبلاگ (WEBLOG ) از جمله واژه هاي جديدي است که قدم در عرصه ي ادبيات جهاني اينترنت گذاشته است. در واقع، با ساختن هر وبلاگ، يک حفره به کندوي عسل افکار جهاني اضافه مي شود. وبلاگ ها واقعا شبيه کندوي عسل هستند و وبلاگ نويس ها - که حالا در جهان پر ترافيک اينترنت به آنها بلاگر (Blogger ) مي گويند -، زنبورهايي که مي کوشند هر روز، شهدي تازه به کندو بياورند. البته بعضي از اين زنبورها هم نه شهد که گاه زهر مي آورند؛ ولي در اين سوپرمارکت جهاني، معاني انتخاب ها هم گسترده است.

تاريخچه ي وبلاگ و وبلاگ نويسي

از زمان اختراع و تولد وبلاگ، مدت زمان کوتاهي مي گذرد. برخي بر اين عقيده اند که اولين وبلاگ، توسط تيم برنزلي ( مخترع وب ) ايجاد شده است.در فاصله بين سال هاي 1996 تا 1997 م، اين روند به گونه اي سير صعودي داشت که از آن به عنوان انفجار نام برده مي شود؛ اما در سال 1999، با راه اندازي چندين سرويس رايگان و يا ارزان قيمت در رابطه با وبلاگ و وبلاگ نويسي، تعداد وبلاگ ها رو به افزايش نهاد. استفاده از سرويس هاي ياد شده، مستلزم دانش فني بالايي نبود و علاقه مندان به ايجاد وبلاگ مي توانستند به سرعت، اقدام به ايجاد وبلاگ مورد نظر خود نمايند. بر اساس آمار، تا اواسط سال 2002 م، تعداد اين وبلاگ ها به بيش از نيم ميليون رسيده است.

وبلاگ چيست ؟

وبلاگ،يک صفحه ي وب ( مشابه يک روزنامه شخصي) و با قابليت دستيابي عموم کاربران به آن است. محيطي که امکان انتشار ايده ها، افکار و ديدگاه هاي شخص را همانند يک روزنامه نگار مي دهد وبلاگ ها بر اساس يک نظم خاص، به هنگام مي شوند و محتواي وبلاگ، نشان دهنده ي شخصيت مؤلف آن است. اولويت استقرار و يا نشر مطلب در يک وبلاگ، بر اساس يک ساختار زماني شکل مي گيرد. خوانندگان يک وبلاگ مي توانند از هر نقطه اي در وبلاگ که تمايل دارند، مطالعه ي خود را شروع نمايند: در ابتدا مطالب و نوشته هاي تازه منتشر شده بر روي وبلاگ را مشاهده نمايند ويا با استفاده از امکان جستجو يا لينک ( پيوند ) به ساير وبلاگ ها، اطلاعات قديمي منتشر شده را مطالعه نمايند.
تعداد زيادي از وبلاگ ها اين امکان را براي خوانندگان خود فراهم مي نمايند که ديدگاه هاي خود را در ارتباط با موضوع مطرح شده بر روي سايت، اعلام نمايند. با توجه به اين ويژگي، نويسنده ي يک وبلاگ، علاوه بر ارائه ديدگاه ها خود مي تواند بازخورد ( عکس العمل ) آن را نيز دريافت کند و اين، يعني برقرار کردن يک ارتباط دوسويه ( تعاملي ) که رنگي از تحميل اراده و عقيده در آن نيست.

سبکهاي رايج در وبلاگ

از حسين درخشان، در سرزمين ناملموس اينترنت، تحت عنوان« ابوالبلاگر» ياد مي کنند. پدر وب ايران، جواني است 29 ساله، روزنامه نگار و دانشجوي رشته ي جامعه شناسي دانشگاه تورنتو ( کانادا) که چند سال است وبلاگ مي نويسد و روزانه بيش از 3500 خواننده دارد.
روايت مشاهدات روزمره با نگاهي غيررسمي، خودماني، صميمي و طنزآلود، در ابتدا توسط او به وجود آمد. به اين نوع وبلاگ ها، چ دح س -چ يا مجله ي الکترونيک نمي گويند؛ بلکه به آنها me-zine ( مجله ي من ) گفته مي شود؛ چيزي شبيه به دفترچه ي خاطرات شخصي.
اما گاه وبلاگ ها نقش يک رسانه ي جايگزين را نيز بازي مي کننند. آنها در فضايي واقعا مدني، از: سياست، اقتصاد، فرهنگ و جامعه سخن مي گويند. در اين وضعيت، بلاگرها کارت خبرنگاري ندارند؛ اما خبرنگارند. به عنوان مثال، در طي حوادث کوي دانشگاه ( 18 تير 1378/ تهران )، بسياري از وبلاگ ها، بخش عمده ي محتوياتشان را به انعکاس رويدادها و ناآرامي هاي تهران اختصاص دادند و يا ظهور پديده جديدي به نام « وبلاگ نويسي جنگ (Blogwar)» در جريان جنگ هاي امريکا و عراق، توسط مردم تحت بمباران يا سربازان و افسراني که مستقيما با رويدادها دست و پنجه نرم مي کردند، به وجود آمد و تريبون تمام عياري شد براي به چالش کشيدن سانسور رسانه هاي رسمي و دولتي امريکا و انگليس.

مخاطبان وبلاگ ها

اگر نام سيد محمد علي ابطحي ( معاون حقوقي، رئيس جمهور پيشين ايران ) به عنوان باني هيچ تحولي در تاريخ اين سرزمين ثبت نشود، شايد در تاريخ وبلاگ نويسان فارسي زبان، اين نام، ماندگار شود؛ چرا که او اولين سياستمدار ايراني است که با شعار « اجازه بدهيد در اين سايت، من محمد علي ابطحي باشم، بي توجه به مسئوليت هاي رسمي و حقوقي ام »، وبلاگي راه انداخت و با آن، روزانه، گاهي بيش از چهارهزار مخاطب را جذب مي کرد.
وبلاگ نويسان سياسي، خواننده را با افکار و باورهاي خودشان رو به رو مي کنند. اگر سياستمداري بتواند وبلاگ بنويسد و از چهره و قالب رسمي خود بيرون بيايد، مي تواند واقعيت هاي جامعه را بهتر درک کند و به شهرت و محبوبيت خود بيفزايد. همچنين پويايي و امکان ارزان و آسان بودن وبلاگ، علاوه بر سياستمداران مخاطباني کاملا ملموس و آشنا را به خود جذب کرده است. زنان و کودکان ( به عنوان مخاطبان فراموش شده ي رسانه هاي نوشتاري )، جزء مخاطبان ثابت وبلاگ ها هستند. در اين فهرست، جوانان نوجو و ضد کليشه ( بين 16 تا 30 سال ) هم جاي گرفته اند. آنها هر چيزي را به راحتي نمي پذيرند. رک گو و صريح هستند و با کسي تعارف ندارند؛ چون قدرت واکنش در برابر اخبار و رويدادها را دارند، بلافاصله از خود، عکس العمل نشان مي دهند. ميدان مجادله وبلاگ ها، هم ميدان استدلال و منطق است و هم ميدان احساسات و سفسطه. آنها با کليشه مخالف اند. حرف هاي رسمي را پس مي زنند. نويسنده ي مطلب را هو مي کنند و عقايد او را بي رحمانه بمباران مي کنند.

وبلاگ هاي فارسي

استقبال فارسي زبانان از وبلاگ نويسي و علت هاي آن نيز در خور توجه است:
در سال 1381، تعداد وبلاگ هاي فارسي تنها 700 عدد بوده است؛ اما تا يازدهم دي ماه 1383، بيش از20 هزار و 271 وبلاگ فارسي فعال، روي سرويس دهنده ي « پرشين بلاگ » قرار داشت و وبلاگ هاي فارسي، از نظر تعداد، رتبه ي چهارم را در اينترنت کسب کردند.
علت اين استقبال ( طبق اخبار و تيزر وب سايت CNN )، پر کردن فاصله ها و محدوديت هاي اجتماعي، مسائل جنسي، اغراض سياسي و مبارزه با کليشه نويسي و سانسور ( قانوني، خود خواسته يا فراقانوني ) در رسانه هاي نوشتاري فارسي زبانان جهان است. وبلاگ هاي فارسي، جزئي جدا نشدني از محتواي فارسي در اينترنت شده اند. چه آنها را به رسميت بشناسيم و چه ناديده بگيريم. آنها وجود دارند، متولد مي شوند، تنفس مي کنند، تکثير مي شوند و ادامه ي حيات مي دهند.
روزنامه نگاران نيز از جمله مخاطبان حرفه اي وبلاگ ها، آنها را از زاويه دماسنج هاي اجتماعي و شکار سوژه نگاه مي کنند. با مطالعه ي وبلاگ ها به صورت هدفمند و آگاهانه مي توان حتي به پيش بيني رخدادهاي آينده پرداخت.
وبلاگ ها و وبلاگ نويسان، نه تنها براي روزنامه نگاران، بلکه براي اساتيد دانشگاه و محققان اجتماعي و برنامه ريزان و قانون گذاران کشور، در حکم دستياران پژوهشي بي مزد و منت به شمار مي روند.

موقعيت رقابتي وبلاگي وروزنامه

وبلاگ نويسي، نوعي روزنامه نگاري پست مدرن است؛ روزنامه نگاري که سر دبيرش خودش است و بدون محدوديت هاي مرسوم در جامعه، هر آنچه را که دوست دارد، مي نويسد و با فشار دادن يک کليد ( توسط ماوس )، مطالب خود را به اقيانوس بي کران اطلاعاتي اينترنت مي فرستند. امروزه بسياري از وقايع و رويدادها نه توسط روزنامه نگاران حرفه اي، بلکه توسط وبلاگ نويسان گمنام، آن هم به مفهوم واقعي « انتشار » در جامعه منتشر مي شود.
تعامل وبلاگ نويسان و روزنامه نگاران از جنبه ي ديگري نيز قابل بررسي است. بسياري از ژورناليست ها به وبلاگ ها به عنوان يک منبع خبري دست اول و البته خام مي نگرند؛ چرا که از فيلتر رد نشدن اطلاعات توليدي وبلاگ ها، درعين حال که يک حسن محسوب مي شود، درجه ي احتمال نادرست يا نامطلوب بودن آنها را نيز بالا مي برد.
در وبالگ، مفهوم « شهروند »، جاي خود را به مفهوم تازه ي ديگري به نام « شبکه وند » داده است و اين بدان معناست که جغرافياي مخاطب در وبلاگ، يک جغرافياي جهاني و در روزنامه نگاري سنتي، يک جغرافياي محلي است.
اما گذشته از همه ي اين تفسيرها، ديدگاه هاي مختلف و مخالف بسياري درباره ي رشد سريع اين قارچ هاي جوان - که مرز و جغرافيا نمي شناسند - وجود دارد، عده اي وراي همه ي جنبه هاي مثبت اين پديد، بر اين عقيده هستند که شيوه ي نگارش محاوره اي وبلاگ ها، بدون ويرايش و نظارت، لطمه ي بزرگي به زبان وارد مي کند. آنها وجود يک سردبير را براي تدوين اخبار و هر اطلاعاتي، ضروري مي دانند و اين امر را باعث امنيت وارسال اخبار صحيح پس از موشکافي واثبات تلقي مي کنند. هم زمان، اين سردبير مي تواند بر محتويات وبلاگ، از جنبه هاي ارزشي و اخلاقي نيز نظارت داشته باشد. اين مسئله، در واقع انگشت گذاشتن بر روي دروازه باني خبر است که در وبلاگ، توسط خود مخاطب انجام مي گيرد.
ولي در پايان، آنچه که در اين بين، پيشي مي گيرد و حتي از لحاظ توانمندي و محدوديت تا جايي رخنه مي کند که سازمان هاي خبري، گام به گام در شرف پذيرش آن باشند و خبرنگاران در پيوندهاي دائمي، گزارش هاي ويژه و وقايع جالبي را با کسب اطلاعات سريع و ساده از طريق گشت و گذار در اين مزرعه ي وسيع و متنوع تهيه کنند، وجود روح دمکراسي، مخاطبان بدون تعارف و ايجاد ارتباط دو سويه در وبلاگ است.
منابع:
فصل نامه رسانه، سال چهاردهم، شماره اول، ص 30-32 و شماره ي چهاردهم، ص 34-49.
روزنامه ايران، سال دهم، شماره 2794، ص 6؛
شماره ي 2790، ص 7، شماره ي 2802، ص 7.
اينترنت، سايت ايرنا.
منبع: برگرفته از کتاب حديث زندگي 25





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.