آموزش کودک درباره‌ی این که چه زمانی باید و چه زمانی نباید دعوا کند.

تهاجم یا تسلیم؟/ دعوا کردن در کودکان

وقتی که امی دو سال و نیمه بود، از دو پسر همسایه‌شان می‌ترسید زیرا آنها بچه‌های دیگر را وادار می‌کردند تا امی را بترسانند. امی فریاد می‌زد و مادرش الیزابت را صدا می‌کرد. مشاهده‌ی کودکانی که این‌گونه مورد...
پنجشنبه، 27 مهر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تهاجم یا تسلیم؟/ دعوا کردن در کودکان
تهاجم یا تسلیم؟/ دعوا کردن در کودکان

نویسندگان:
الینور سیگل، لیندا سیگل
مترجم: مسعود حاجی‌زاده

 


وقتی که امی (1) دو سال و نیمه بود، از دو پسر همسایه‌شان می‌ترسید زیرا آنها بچه‌های دیگر را وادار می‌کردند تا امی را بترسانند. امی فریاد می‌زد و مادرش الیزابت (2) را صدا می‌کرد. مشاهده‌ی کودکانی که این‌گونه مورد شکنجه و آزار قرار می‌گیرند برای هیچ پدر و مادری خوشایند نیست. آنها می‌خواهند فرزندی مؤدب داشته باشند ولی فرزندی که قادر باشد از خود دفاع کند. والدینی که فرزندانی مهاجم دارند نیز دچار مشکل هستند. خانم ملیسا (3) می‌گوید: «بیشتر دوستانم می‌گویند که پسر دوساله‌ام نیاز به یک روان‌شناس دارد اگر او کسی را صد بزند ولی پاسخی نشنود، او را گاز خواهد گرفت.»
صرف نظر از این که کودکی مهاجم باشد یا تسلیم، والدین او سعی می‌کنند رفتارش را اصلاح کنند زیرا نگران هستند که اگر رفتار ناشایست یک پسر بچه‌ی دو ساله اصلاح نشود، در سن سی‌سالگی نیز به همان‌گونه رفتار کند. این خصوصیات، پایدار و همیشگی نیست زیرا انسان در دوران رشد خود دچار تغییرات بسیار می‌شود.
کمک کردن به کودکان در حل مشکلات آنان، موجب تقویت اعتماد به نفس در آنها می‌شود. خانم دونا (4) به خواهر خود ربکا (5) غبطه می‌خورد زیرا او دختر مؤدبی داشت که از پسر دونا یک سال بزرگتر بود. پسر او خشن و مهاجم و کنجکاو بود. دونا متوجه شد که ربکا به طور مرتب به فرزندش زور می‌گوید، به او دستور می‌دهد که وسایل خود را با دیگران شریک شود و به او اخطار می‌کند که اگر کسی را کتک بزند تنبیه خواهد شد. کودک ربکا وقتی به چهار سالگی رسید، خیلی بی عُرضه شده بود. بدین‌ترتیب دونا دریافت که تحت فشار قرار دادن کودکان نتیجه‌ی خوبی ندارد، لذا روش تربیتی خود را به نحوی مطلوب اصلاح کرد. او به پسرش اجازه داد تا احساس عصبانیت را تجربه کند و برای کنترل عصبانیت خود تمرین کند. پسرش هیچ‌گاه اجازه نمی‌داد کسی به او زور بگوید ولی دریافته بود که زور گفتن او به دیگران نیز درست نیست.
دونا اکنون می‌داند که ویژگی‌های فعالی چون کنجکاوی، بسیار مفید است ولی باید به آن جهت داد که به فضولی تبدیل نشود. دونا هر بار که احساس می‌کرد فرزندش می‌خواهد فضولی کند، او را سرگرم کار دیگری می‌کرد. پسر او در مهد کودک نیز آموخت که به جای استفاده از زور بازو، از زبانش استفاده کند.
برخی از ویژگی‌های تهاجمی یا انفعالی، همراه با رشد اجتماعی کودکان تغییر می‌کند، والدین می‌توانند با راهنمایی‌های توأم با ملایمت، به کودکان بیاموزند که از خود دفاع کنند یا خشم خود را کنترل نمایند. اگر دعوایی بین فرزند شما و دوستانش روی داد. به جای این که از دوستان او خشمگین شوید، سعی کنید به فرزند خود کمک کنید تا راه‌حل‌هایی مسالمت‌آمیز برای حل مشکلات خود بیابد. والدین امی به او کمک کردند تا راه‌حل مشکل خود را پیدا کند. آنها به او گفتند: «اگر آن دو پسر قصد داشتند تو را کتک بزنند فوراً به خانه برگرد و رفتار آنها را نادیده بگیر زیرا اگر نسبت به رفتار آنها واکنش نشان دهی، آنها بیشتر تشویق خواهند شد.» چون امی نیاز به همبازی داشت، والدینش او را در یک مهدکودک ثبت نام کردند تا بتواند با کودکان متفاوتی که تحت مراقبت مربیان بودند ارتباط داشته باشد. امی دیگر نیازی نداشت که پسرهای همسایه همبازی او باشند؛ او اکنون مستقل شده بود و پسران همسایه که می‌دیدند همبازی خود را از دست داده‌اند، رفتار خشونت‌آمیز خود را ترک کردند و روابط آنها بهبود یافت. والدین امی به او کمک کردند که به جای فرار کردن از دو کودک خشن، وابستگی خود را با آنها قطع کند و بتواند با آنها برخورد نماید. اکنون به نکاتی کلیدی اشاره می‌کنیم که می‌تواند در برخورد با کودکان مهاجم یا تسلیم ما را یاری دهد.
1. روان‌شناسان معتقدند که ارتباطی مستقیم میان کتک زدن کودکان و مهاجم شدن آنها وجود دارد. برخورد استدلالی و استفاده‌ی حداقل از کتک زدن، رفتار تهاجمی آنها را آرام خواهد کرد.
2. کودکانی که والدین‌شان برخوردی استدلالی و توضیحی با آنها دارند، معمولاً در برقراری ارتباط با دوستان خود موفق‌ترند، زیرا می‌دانند که چگونه مذاکره کنند و مشاجرات را به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز برطرف سازند.
3. کودکانی که مهاجم هستند، باید سرگرم فعالیت‌هایی شوند که از زور بازوی خود کمتر استفاده کنند و فرصت ایجاد دردسر نداشته باشند.
4. تمامی کودکان، صرف نظر از این که مهاجم هستند یا تسلیم، به تشویق نیاز دارند تا بتوانند رفتار خود را اصلاح کنند. به همه‌ی افراد خانواده تذکر دهید تا این نکته را در برخورد با فرزندتان رعایت کنند.
5. دوستان، بهترین منبع اطلاعاتی هستند. مادری با یکی از دوستانش که او نیز فرزندی مهاجم داشت صحبت کرد و یکی از توصیه‌های روان‌شناختی را به او منتقل نمود و گفت: «کودک کتک زننده را نادیده بگیر و بیشتر توجه خود را به کودک کتک خورده معطوف کن. در این صورت، کودک مهاجم برای رفتارش پاداشی نخواهد گرفت.»
6. اگر چندین بار به فرزند خود تذکر دادید ولی او باز هم به کتک زدن دوست خود اقدام کرد، عذرخواهی او را نپذیرید. برخی کودکان می‌دانند که عذرخواهی کردن آسان‌ترین راه فرار از تنبیه شدن است. کودکان باید بیاموزند که عذرخواهی بدون تغییر رفتار، بی‌ارزش است.
7. محروم کردن کودک مهاجم از فعالیت مورد علاقه‌اش، می‌تواند یک تنبیه مؤثر باشد، به شرط آن که علت آن را برای او توضیح دهید.
8. برنامه‌های خشونت‌آمیز تلویزیونی می‌تواند روحیه‌ی تهاجمی را در کودکان تقویت کند.
9. گاهی اوقات مذاکره‌ی فرد کتک خورده با شخص کتک زننده فایده‌ای ندارد. مایک (6) سه ساله، دوستی داشت که او را کتک می‌زد. والدین مایک، ابتدا به او گفتند که به مادر دوستش شکایت کند ولی فایده‌ای نداشت. سپس به او گفتند که به دوست خود بگوید کتک خوردن باعث ناراحتی او می‌شود ولی این نیز بی‌فایده بود. سرانجام، به مایک گفتند از خود دفاع کند و تو هم او را کتک برن. یک روز که مایک با مادرش به پارک رفته بود، دوستش را ملاقات کرد.دوست مایک به او حمله کرد و مایک نیز از خودش دفاع کرد و با خوشحالی به مادرش گفت: «مادر توانستم از خود دفاع کنم.»

پی‌نوشت‌ها:

1. Amy.
2. Elizabeth.
3. Melissa.
4. Donna.
5. Rebecca.
6. Mike.

منبع مقاله :
سیگل، الینور، سیگل، لیندا؛ (1393)، کلیدهای رویارویی با مشکلات رفتاری کودکان، ترجمه‌ی مسعود حاجی‌زاده، تهران: موسسه انتشارات صابرین، چاپ پانزدهم.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما