میرزا كوچك خان نماد بیداری اسلامی
نویسنده : دكتر علی اكبر ولایتی
میرزا كوچك خان ، مسلمانی معتقد و مبارزی وطنخواه و نستوه بود و نهضت او خاستگاه دینی و مردمی داشت . نهضت جنگل به رهبری میرزا كوچك خان جنگلی در شرایطی شكل گرفت كه جای جای سرزمین ایران آماده قیامهای آزادیبخش برای پایان بخشیدن به حضور بیگانگان و پایان دادن به اوضاع آشفته درون مرزها بود . نهضت جنگل مقارن با بروز جنگ جهانی اول در سال 1914 شكل گرفت ، به رغم اعلام بیطرفی دولت ایران در این جنگ ، بخش عمده سرزمین ایران به اشغال بیگانگان درآمد و استقلال كشور سخت به مخاطره افتاد . در این زمان ، آشفتگی سیاسی ، عدم وجود دولتمردان لایق و مستقل ، سقوط پی در پی كابینه ها و بی ثباتی قدرت سیاسی از یك طرف و پریشانی و فقر گسترده از سوی دیگر ، چنان فضای دهشتناكی را بر مقدرات ایران حاكم كرده بود كه احساس مسئولیت هر انسان انقلابی و مؤمن به دین و میهن خود را چون میرزا كوچك خان ، بر می انگیخت .
نهضت جنگل به رهبری میرزا كوچك خان جنگلی در شرایطی شكل گرفت كه جای جای سرزمین ایران آماده قیامهای آزادیبخش برای پایان بخشیدن به حضور بیگانگان و پایان دادن به اوضاع آشفته درون مرزها بود . نهضت جنگل مقارن با بروز جنگ جهانی اول در سال 1914 شكل گرفت ، به رغم اعلام بیطرفی دولت ایران در این جنگ ، بخش عمده سرزمین ایران به اشغال بیگانگان درآمد و استقلال كشور سخت به مخاطره افتاد . در این زمان ، آشفتگی سیاسی ، عدم وجود دولتمردان لایق و مستقل ، سقوط پی در پی كابینه ها و بی ثباتی قدرت سیاسی از یك طرف و پریشانی و فقر گسترده از سوی دیگر ، چنان فضای دهشتناكی را بر مقدرات ایران حاكم كرده بود كه احساس مسئولیت هر انسان انقلابی و مؤمن به دین و میهن خود را چون میرزا كوچك خان ، برمی انگیخت .
میرزا پس از ایجاد ارتباط با تشكیلات اتحاد اسلام در تهران و بحث و مناظره با آنها با این هدف كه " هر دولتی كه نتواند مملكت خود را از سلطه و اقتدار دشمنان خارجی نجات دهد ، وظیفه ملت است كه برای استخلاص وطنش قیام كند ".
تصمیم گرفت برای پایه ریزی یك نهضت ، به سازماندهی نیروها بپردازد . اتحاد اسلام سازمانی در استانبول بود كه با هدف گردآوری مسلمانان زیر پرچمی واحد برای مبارزه با استعمار به وجود آمد . مؤسسان آن سید جمال الدین اسدآبادی ، عبدالرضا كواكبی ، رشید رضا و شیخ محمد عبده و عده ای از رجال سیاسی و روحانی ایران نظیر محمدرضا مساوات ، محمد كمره ای ، سلیمان محسن اسكندری ، سید حسن مدرس و ادیب الممالك از اعضای آن بودند . اتحاد اسلام ، كانون اصلی رهبری و مركز ثقل تصمیم گیریهای سیاسی ، اداری ، اجتماعی و نظامی نهضت جنگل بود و حفظ استقلال ایران را تعقیب می كرد . میرزا پس از توافق با تشكیلات اتحاد اسلام ، از تهران عازم گیلان شد و تشكیلاتی مخفی را به نام " هیئت اتحاد اسلام " پایه ریزی و به تدریج مجاهدان و یارانی را جذب این تشكیلات كرد.
نخستین پایگاه عملیاتی نهضت در جنگل تولم ( سه فرسخی شمال غربی رشت ) تأسیس شد و در شوال 1333 ق عملیات خود را با نام اتحاد اسلام علیه نیروهای اشغالگر آغاز كرد.
هدفهای عمده نهضت با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان عبارت بودند از : اخراج نیروهای بیگانه ، برقراری امنیت ، رفع بیعدالتی و مبارزه با خودكامگی و استبداد . ایدئولوژی هیئت بر پایه آنچه كه در ارگان نهضت جنگل ، روزنامه جنگل ، انتشار یافت ، عبارت بود از : حمایت از استقلال كامل كشور بدون مداخله دولت بیگانه ، اصلاحات اساسی و رفع فساد در تشكیلات دولتی ، نهضت با رهبری میرزا به تدریج توانست كمكهای اقشار مختلف مردم را جلب كند ، به سازمان نظامی و سیاسی قوی تبدیل شود و به تهدید فزاینده ای برای نیروهای اشغالگر ، به ویژه نیروهای روسیه تزاری تبدیل شود . گسترش نهضت در میان دهقانان و حمایت آنان از میرزا سبب وحشت مالكان بزرگ گیلان نیز شده بود .
آنان خواستار دفع و سركوب سریع جنگلیها بودند. حمله مشترك نیروهای روس و فرماندار گیلان( حشمت الدوله ) برای سركوبی نهضت به كرات با شكست مواجه شد. پایگاه قدرتمند مردمی و اعتقاد راسخ رهبری نهضت به مبارزه سبب اصلی شكست ناپذیری آن بود . نهضت پس از ضربات نظامی سختی كه در حمله قوای دولتی و روس در ماسوله تحمل كرد ، به سرعت توانست در ظرف سه ماه تجدید سازمان كند و با تصرف فومنات ، كسما قدرتمندتر از گذشته این بار در برابر دولت مركزی بایستد.
پس از انقلاب اكتبر 1917 روسیه و متاركه روسیه از جنگ جهانی اول ، دولت انقلابی دستور بازگشت نیروهای روسی را صادر كرد. در این میان انگلیس كه بی رقیب مانده و در ایران به قدرت فعال مایشا تبدیل شده بود ، درصدد برآمد نهضت جنگل را كه كانون اصلی تهدید برای منافع خود می دانست ، از میان بردارد. به همین منظور عوامل انگلیس عده زیادی از اهالی منطقه شمال را به جرم ارتباط با قوای جنگل دستگیر و به مناطق دیگر تبعید كردند. انگلیسیها كه در پی دستیابی به منطقه قفقاز و سلطه بر ذخائر نفتی آنجا و نیز به دست آوردن سیادت در دریای خزر و گسیل نیروهای خود از راه گیلان بودند ، با مقاومت جدی رهبری نهضت جنگل مواجه شدند. فرمانده نیروهای انگلیسی ، دنسترویل ، دستور حمله به مجاهدان جنگل را صادر كرد. نیروهای انگلیس با كمك به فرمانده نیروهای روسی ، پس از شكست مجاهدان جنگل ، رشت را تصرف و خودسرانه بدون صلاحدید دولت مركزی ، به عزل و نصب مقامات منطقه اقدام كردند.
انگلیس به منظور استفاده هر چه بیشتر از فرصت به دست آمده ناشی از خلاء نظامی و امنیتی روسیه در منطقه ، قرارداد 1919 را طرح و امضا كرد كه البته با اعتراض و مخالفت شدید و گسترده نیروهای انقلابی و مذهبی در سراسر كشور و از جمله جنگلیها مواجه شد . دولت موقت وثوق الدوله كه خود عاقد این قرارداد ننگین بود ، در مقابل ، سیاست خشونت و وحشت را در پیش گرفت . سپس وثوق الدوله كه حامی و مجری سیاستهای انگلیس بود ، به این نتیجه رسید كه نهضت جنگل را كه به تهدیدی جدی برای منافع انگلیس تبدیل شده بود ، باید از میان بر می داشت . او نخست سیاست تطمیع میرزا را در پیش گرفت و به او حكومت گیلان و سواحل دریای خزر را پیشنهاد داد و پس از آنكه از این سیاست نتیجه ای نگرفت و با مخالفت شدید میرزا روبرو شد . سعی كرد از راه ایجاد نفاق و تشتت در میان برادران نهضت ، آن را از درون تضعیف و مضمحل سازد و تا حد زیادی در پیشبرد این سیاست موفق شد . حاج رضا كسمایی كه با نفوذترین رهبران جنگل پس از میرزا به شمار می رفت ، به میرزا خیانت كرد و با اخذ امان نامه از دولت وثوق الدوله ، همراه مجاهدان كسما از صف نهضت جنگل جدا شد و برای سركوب میرزا و نهضت جنگل با دولت همكاری كرد.
پس از ایجاد شكاف در نهضت و تضعیف آن ، انگلیسیها از فرصت پیش آمده بهره گرفته و با ارسال نامه ای از میرزا خواستند ظرف پنج روز یا اطاعت خود را از دولت وثوق الدوله اعلام دارد و یا ایران را ترك كند كه در این صورت دولت انگلیس حاضر است در بین النهرین به او پناهندگی دهد. آنها به دنبال بهانه ای برای حمله مجدد به جنگلیها بودند و همزمان با رد این پیشنهاد از سوی میرزا ، پس از اعلام اولتیماتوم 48 ساعته برای تسلیم جنگلیها ، نیروهای انگلیس به همراه قوای دولتی ، از هوا و زمین به مواضع آنها یورش بردند. قوای جنگل به رغم مقاومت ، شكست خوردند و فومنات را تخلیه كردند و راهی شرق گیلان شدند . آنها برای اینكه مردم قربانی جنگ نشوند ، از جنگ خودداری كردند و از معركه گریختند . در این عزیمت دكتر حشمت ، یار و یاور نزدیك میرزا كه از ادامه مبارزه خسته شده بود با گرفتن امان نامه با تعدادی از یاران خود تسلیم قوای دولتی شد ، اما او را امان ندادند و به اتهام جنگ علیه دولت مركزی و پناه دادن به جنگلیها و مخالفت با سلطنت در 11 شعبان 1337 ق به دار آویختند. میرزا با وجود شرایط سخت و اسفبار به پایگاه خود در جنگلهای فومنات عقب نشینی كرد و با سازماندهی مجدد به مقاومت خود ادامه داد . دولت مركزی تلاش كرد مجددا میرزا را تطمیع كند ، اما سودمند نیفتاد و میرزا در پاسخ ، با اشاره به بی ثمر بودن تلاش حكومت برای تطمیع او ، از برقراری نظام جمهوری و رهایی ستمدیدگان سخن به میان آورد . در این اوضاع و احوال ورود كمونیستهای شوروی به خاك ایران منشأ تحولاتی شد كه نهضت جنگل و رهبری آن را از دست میرزا خارج كرد.
كمونیست های شوروی به بهانه سركوبی و استرداد كشتیهای شورشیان و ضد انقلابیهای روسیه ، وارد گیلان شدند و در آنجا ماندند و با میرزا كوچك خان ارتباط برقرار و در پوشش ائتلاف و كمك به انقلاب و نهضت جنگل آن را از مسیر اصیل و اسلامی آن منحرف و ضربات سختی به اعتبار دینی و اسلامی آن وارد كردند. این مقطع یعنی از 29 شعبان 1338 ق ( 28 اردیبهشت 1299 ، تاریخ ورود ارتش سرخ به ایران تا 11 آذر ماه 1300 ش ، شهادت میرزا ) دوره افول و انحطاط و سرانجام شكست نهضت جنگل است .
میرزا پس از اشغال انزلی از سوی روسها ، بنا به دعوت فرمانده ارتش سرخ در انزلی برای مذاكره با نمایندگان دولت شوروی و حزت عدالت وارد انزلی شد و پس از مذاكره با بلشویكها ، موافقتنامه ای را بدین مضمون امضا كرد : عدم اجرای اعمال كمونیسم از حیث مصادره و ضبط اموال و الغاء مالكیت و منع تبلیغات . تأسیس جمهوری انقلابی موقتی پس از ورود به تهران و تأسیس مجلس مبعوثان به هر قسم حكومتی را كه نمایندگان ملت بپذیرند. سپردن مقدرات انقلاب به دست این حكومت و عدم مداخله روسها در آن . هیچ قشونی بدون تصویب و اجازه حكومت زاید بر قوای موجودئ از روسیه به ایران وارد نشود .
روسها كالاهای تجار ایرانی را كه در بادكوبه ضبط كرده اند . چون مال ایرانیان است ، تحویل این حكومت دهند . برگزار نمودن كلیه مؤسسات تجارتی روسیه در ایران به حكومت جمهوری . نكته مهم در این موافقتنامه ، روحیه استقلال طلبی و میهن پرستی و مخالفت میرزا با اصول كمونیسم بود . او در واقع ائتلاف با بلشویكها را یك دیپلماسی برای تقویت مواضع خود در برابر حكومت وثوق الدوله و اشغالگران انگلیسی تلقی می كرد و سر آن نداشت كه دست از ایران و عقیده خود بردارد و مرام كمونیسم را به عنوان مشی و و ایدئولوژی خود بپذیرد ، از همین رو به تدارك یك حمله پرداخت . در حمله نیروهای دولتی در 22 مهر 1300 به رشت بدون هیچ تصرفی به تصرف آنها درآمد ، ولی میرزا همچنان با وجود خیانت عده زیادی از یارانش به جنگ و گریز در جنگلهای گیلان ادامه داد و در اوایل آذر ماه با تنها همراهش گائوك آلمانی ( هوشنگ ) به سوی خلخال عزیمت كرد و سرانجام بر اثر سرمای جانكاه منطقه ، در 11 آذر ماه ، 1300 ش به شهادت رسید .
منبع:http://www.irdc.ir
/س
نهضت جنگل به رهبری میرزا كوچك خان جنگلی در شرایطی شكل گرفت كه جای جای سرزمین ایران آماده قیامهای آزادیبخش برای پایان بخشیدن به حضور بیگانگان و پایان دادن به اوضاع آشفته درون مرزها بود . نهضت جنگل مقارن با بروز جنگ جهانی اول در سال 1914 شكل گرفت ، به رغم اعلام بیطرفی دولت ایران در این جنگ ، بخش عمده سرزمین ایران به اشغال بیگانگان درآمد و استقلال كشور سخت به مخاطره افتاد . در این زمان ، آشفتگی سیاسی ، عدم وجود دولتمردان لایق و مستقل ، سقوط پی در پی كابینه ها و بی ثباتی قدرت سیاسی از یك طرف و پریشانی و فقر گسترده از سوی دیگر ، چنان فضای دهشتناكی را بر مقدرات ایران حاكم كرده بود كه احساس مسئولیت هر انسان انقلابی و مؤمن به دین و میهن خود را چون میرزا كوچك خان ، برمی انگیخت .
میرزا پس از ایجاد ارتباط با تشكیلات اتحاد اسلام در تهران و بحث و مناظره با آنها با این هدف كه " هر دولتی كه نتواند مملكت خود را از سلطه و اقتدار دشمنان خارجی نجات دهد ، وظیفه ملت است كه برای استخلاص وطنش قیام كند ".
تصمیم گرفت برای پایه ریزی یك نهضت ، به سازماندهی نیروها بپردازد . اتحاد اسلام سازمانی در استانبول بود كه با هدف گردآوری مسلمانان زیر پرچمی واحد برای مبارزه با استعمار به وجود آمد . مؤسسان آن سید جمال الدین اسدآبادی ، عبدالرضا كواكبی ، رشید رضا و شیخ محمد عبده و عده ای از رجال سیاسی و روحانی ایران نظیر محمدرضا مساوات ، محمد كمره ای ، سلیمان محسن اسكندری ، سید حسن مدرس و ادیب الممالك از اعضای آن بودند . اتحاد اسلام ، كانون اصلی رهبری و مركز ثقل تصمیم گیریهای سیاسی ، اداری ، اجتماعی و نظامی نهضت جنگل بود و حفظ استقلال ایران را تعقیب می كرد . میرزا پس از توافق با تشكیلات اتحاد اسلام ، از تهران عازم گیلان شد و تشكیلاتی مخفی را به نام " هیئت اتحاد اسلام " پایه ریزی و به تدریج مجاهدان و یارانی را جذب این تشكیلات كرد.
نخستین پایگاه عملیاتی نهضت در جنگل تولم ( سه فرسخی شمال غربی رشت ) تأسیس شد و در شوال 1333 ق عملیات خود را با نام اتحاد اسلام علیه نیروهای اشغالگر آغاز كرد.
هدفهای عمده نهضت با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان عبارت بودند از : اخراج نیروهای بیگانه ، برقراری امنیت ، رفع بیعدالتی و مبارزه با خودكامگی و استبداد . ایدئولوژی هیئت بر پایه آنچه كه در ارگان نهضت جنگل ، روزنامه جنگل ، انتشار یافت ، عبارت بود از : حمایت از استقلال كامل كشور بدون مداخله دولت بیگانه ، اصلاحات اساسی و رفع فساد در تشكیلات دولتی ، نهضت با رهبری میرزا به تدریج توانست كمكهای اقشار مختلف مردم را جلب كند ، به سازمان نظامی و سیاسی قوی تبدیل شود و به تهدید فزاینده ای برای نیروهای اشغالگر ، به ویژه نیروهای روسیه تزاری تبدیل شود . گسترش نهضت در میان دهقانان و حمایت آنان از میرزا سبب وحشت مالكان بزرگ گیلان نیز شده بود .
آنان خواستار دفع و سركوب سریع جنگلیها بودند. حمله مشترك نیروهای روس و فرماندار گیلان( حشمت الدوله ) برای سركوبی نهضت به كرات با شكست مواجه شد. پایگاه قدرتمند مردمی و اعتقاد راسخ رهبری نهضت به مبارزه سبب اصلی شكست ناپذیری آن بود . نهضت پس از ضربات نظامی سختی كه در حمله قوای دولتی و روس در ماسوله تحمل كرد ، به سرعت توانست در ظرف سه ماه تجدید سازمان كند و با تصرف فومنات ، كسما قدرتمندتر از گذشته این بار در برابر دولت مركزی بایستد.
پس از انقلاب اكتبر 1917 روسیه و متاركه روسیه از جنگ جهانی اول ، دولت انقلابی دستور بازگشت نیروهای روسی را صادر كرد. در این میان انگلیس كه بی رقیب مانده و در ایران به قدرت فعال مایشا تبدیل شده بود ، درصدد برآمد نهضت جنگل را كه كانون اصلی تهدید برای منافع خود می دانست ، از میان بردارد. به همین منظور عوامل انگلیس عده زیادی از اهالی منطقه شمال را به جرم ارتباط با قوای جنگل دستگیر و به مناطق دیگر تبعید كردند. انگلیسیها كه در پی دستیابی به منطقه قفقاز و سلطه بر ذخائر نفتی آنجا و نیز به دست آوردن سیادت در دریای خزر و گسیل نیروهای خود از راه گیلان بودند ، با مقاومت جدی رهبری نهضت جنگل مواجه شدند. فرمانده نیروهای انگلیسی ، دنسترویل ، دستور حمله به مجاهدان جنگل را صادر كرد. نیروهای انگلیس با كمك به فرمانده نیروهای روسی ، پس از شكست مجاهدان جنگل ، رشت را تصرف و خودسرانه بدون صلاحدید دولت مركزی ، به عزل و نصب مقامات منطقه اقدام كردند.
انگلیس به منظور استفاده هر چه بیشتر از فرصت به دست آمده ناشی از خلاء نظامی و امنیتی روسیه در منطقه ، قرارداد 1919 را طرح و امضا كرد كه البته با اعتراض و مخالفت شدید و گسترده نیروهای انقلابی و مذهبی در سراسر كشور و از جمله جنگلیها مواجه شد . دولت موقت وثوق الدوله كه خود عاقد این قرارداد ننگین بود ، در مقابل ، سیاست خشونت و وحشت را در پیش گرفت . سپس وثوق الدوله كه حامی و مجری سیاستهای انگلیس بود ، به این نتیجه رسید كه نهضت جنگل را كه به تهدیدی جدی برای منافع انگلیس تبدیل شده بود ، باید از میان بر می داشت . او نخست سیاست تطمیع میرزا را در پیش گرفت و به او حكومت گیلان و سواحل دریای خزر را پیشنهاد داد و پس از آنكه از این سیاست نتیجه ای نگرفت و با مخالفت شدید میرزا روبرو شد . سعی كرد از راه ایجاد نفاق و تشتت در میان برادران نهضت ، آن را از درون تضعیف و مضمحل سازد و تا حد زیادی در پیشبرد این سیاست موفق شد . حاج رضا كسمایی كه با نفوذترین رهبران جنگل پس از میرزا به شمار می رفت ، به میرزا خیانت كرد و با اخذ امان نامه از دولت وثوق الدوله ، همراه مجاهدان كسما از صف نهضت جنگل جدا شد و برای سركوب میرزا و نهضت جنگل با دولت همكاری كرد.
پس از ایجاد شكاف در نهضت و تضعیف آن ، انگلیسیها از فرصت پیش آمده بهره گرفته و با ارسال نامه ای از میرزا خواستند ظرف پنج روز یا اطاعت خود را از دولت وثوق الدوله اعلام دارد و یا ایران را ترك كند كه در این صورت دولت انگلیس حاضر است در بین النهرین به او پناهندگی دهد. آنها به دنبال بهانه ای برای حمله مجدد به جنگلیها بودند و همزمان با رد این پیشنهاد از سوی میرزا ، پس از اعلام اولتیماتوم 48 ساعته برای تسلیم جنگلیها ، نیروهای انگلیس به همراه قوای دولتی ، از هوا و زمین به مواضع آنها یورش بردند. قوای جنگل به رغم مقاومت ، شكست خوردند و فومنات را تخلیه كردند و راهی شرق گیلان شدند . آنها برای اینكه مردم قربانی جنگ نشوند ، از جنگ خودداری كردند و از معركه گریختند . در این عزیمت دكتر حشمت ، یار و یاور نزدیك میرزا كه از ادامه مبارزه خسته شده بود با گرفتن امان نامه با تعدادی از یاران خود تسلیم قوای دولتی شد ، اما او را امان ندادند و به اتهام جنگ علیه دولت مركزی و پناه دادن به جنگلیها و مخالفت با سلطنت در 11 شعبان 1337 ق به دار آویختند. میرزا با وجود شرایط سخت و اسفبار به پایگاه خود در جنگلهای فومنات عقب نشینی كرد و با سازماندهی مجدد به مقاومت خود ادامه داد . دولت مركزی تلاش كرد مجددا میرزا را تطمیع كند ، اما سودمند نیفتاد و میرزا در پاسخ ، با اشاره به بی ثمر بودن تلاش حكومت برای تطمیع او ، از برقراری نظام جمهوری و رهایی ستمدیدگان سخن به میان آورد . در این اوضاع و احوال ورود كمونیستهای شوروی به خاك ایران منشأ تحولاتی شد كه نهضت جنگل و رهبری آن را از دست میرزا خارج كرد.
كمونیست های شوروی به بهانه سركوبی و استرداد كشتیهای شورشیان و ضد انقلابیهای روسیه ، وارد گیلان شدند و در آنجا ماندند و با میرزا كوچك خان ارتباط برقرار و در پوشش ائتلاف و كمك به انقلاب و نهضت جنگل آن را از مسیر اصیل و اسلامی آن منحرف و ضربات سختی به اعتبار دینی و اسلامی آن وارد كردند. این مقطع یعنی از 29 شعبان 1338 ق ( 28 اردیبهشت 1299 ، تاریخ ورود ارتش سرخ به ایران تا 11 آذر ماه 1300 ش ، شهادت میرزا ) دوره افول و انحطاط و سرانجام شكست نهضت جنگل است .
میرزا پس از اشغال انزلی از سوی روسها ، بنا به دعوت فرمانده ارتش سرخ در انزلی برای مذاكره با نمایندگان دولت شوروی و حزت عدالت وارد انزلی شد و پس از مذاكره با بلشویكها ، موافقتنامه ای را بدین مضمون امضا كرد : عدم اجرای اعمال كمونیسم از حیث مصادره و ضبط اموال و الغاء مالكیت و منع تبلیغات . تأسیس جمهوری انقلابی موقتی پس از ورود به تهران و تأسیس مجلس مبعوثان به هر قسم حكومتی را كه نمایندگان ملت بپذیرند. سپردن مقدرات انقلاب به دست این حكومت و عدم مداخله روسها در آن . هیچ قشونی بدون تصویب و اجازه حكومت زاید بر قوای موجودئ از روسیه به ایران وارد نشود .
روسها كالاهای تجار ایرانی را كه در بادكوبه ضبط كرده اند . چون مال ایرانیان است ، تحویل این حكومت دهند . برگزار نمودن كلیه مؤسسات تجارتی روسیه در ایران به حكومت جمهوری . نكته مهم در این موافقتنامه ، روحیه استقلال طلبی و میهن پرستی و مخالفت میرزا با اصول كمونیسم بود . او در واقع ائتلاف با بلشویكها را یك دیپلماسی برای تقویت مواضع خود در برابر حكومت وثوق الدوله و اشغالگران انگلیسی تلقی می كرد و سر آن نداشت كه دست از ایران و عقیده خود بردارد و مرام كمونیسم را به عنوان مشی و و ایدئولوژی خود بپذیرد ، از همین رو به تدارك یك حمله پرداخت . در حمله نیروهای دولتی در 22 مهر 1300 به رشت بدون هیچ تصرفی به تصرف آنها درآمد ، ولی میرزا همچنان با وجود خیانت عده زیادی از یارانش به جنگ و گریز در جنگلهای گیلان ادامه داد و در اوایل آذر ماه با تنها همراهش گائوك آلمانی ( هوشنگ ) به سوی خلخال عزیمت كرد و سرانجام بر اثر سرمای جانكاه منطقه ، در 11 آذر ماه ، 1300 ش به شهادت رسید .
منبع:http://www.irdc.ir
/س