توسعه - دشوار، اما ممکن!

قبل از پيدايي و رواج مفهوم توسعه (1) مفاهيم ديگري در علوم اجتماعي به لحاظ تاريخي تدوين و رواج يافته که در واقع، زمينه ساز پيدايي مفهوم توسعه شده است. براي درک دقيق اين مفهوم، ابتدا بايد چگونگي پيدايي مفاهيمي نظير تکامل، تغيير، رشد، ترقي و نوسازي را بيان و منظور از هر کدام را تشريح کرد تا بتوان رابطه آنها با يکديگر و چگونگي کمي اين مفاهيم به پيدايي مفهوم توسعه را نشان داد.
شنبه، 9 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
توسعه - دشوار، اما ممکن!
توسعه - دشوار، اما ممکن!
توسعه - دشوار، اما ممکن!


( تنازع بقا، در جهان پر آشوب امروز )

قبل از پيدايي و رواج مفهوم توسعه (1) مفاهيم ديگري در علوم اجتماعي به لحاظ تاريخي تدوين و رواج يافته که در واقع، زمينه ساز پيدايي مفهوم توسعه شده است.
براي درک دقيق اين مفهوم، ابتدا بايد چگونگي پيدايي مفاهيمي نظير تکامل، تغيير، رشد، ترقي و نوسازي را بيان و منظور از هر کدام را تشريح کرد تا بتوان رابطه آنها با يکديگر و چگونگي کمي اين مفاهيم به پيدايي مفهوم توسعه را نشان داد.
مفهوم توسعه، پس از جنگ جهاني دوم، به صورت اصطلاحي فراگير به کار رفته است. اين مفهوم، بسيار پيچيده و چند بعدي است و در واقع در آن مفاهيم ارزشي را مي توان يافت. در مفهوم توسعه مي توان مفاهيم پيشرفت، ترقي و تکامل را نيز ديد. تغيير و تحول و دگرگوني نيز از عوامل توسعه است. و سرانجام اين که توسعه با رشد و بهبود، توأم است و در آن مي توان نوسازي را نيز ديد.

تعريف توسعه

تا کنون دانشمندان علوم اجتماعي تعاريف متعددي درباره توسعه بيان کرده اند. هر کدام از اين دانشمندان بر اساس اهداف ويژه اي که داشته اند، کوشيده اند تعريف خاصي از توسعه ارائه بدهند.
مايکل تودارو، [ از نظريه پردازان توسعه ي اقتصادي ] بر اين باور است که توسعه را بايد جرياني چند بعدي دانست که مستلزم تغييرات اساسي در ساخت اجتماعي، طرز تلقي عامه مردم و نهادهاي ملي و نيز تسريع رشد اقتصادي، کاهش نابرابري و ريشه کن کردن فقر مطلق است.
توسعه در اصل بايد نشان دهد که مجموعه نظام اجتماعي، هماهنگ با نيازهاي متنوع اساسي و خواسته هاي افراد و گروه هاي اجتماعي در داخل نظام، از حالت نامطلوب زندگي گذشته، خارج شده ، به سوي وضع يا حالتي از زندگي که از نظر مادي و معنوي بهتر است سوق يابد. (2)
دادلي سيرز، نيز توسعه را جرياني چند بعدي مي داند که تجديد سازمان و سمت گيري متفاوت کل نظام اقتصادي - اجتماعي را به همراه دارد.
به عقيده وي، توسعه، علاوه بر بهبود ميزان توليد ودرآمد، شامل دگرگوني اساسي در نهادهاي اجتماعي، اداري و برداشت هاي مردمي است. علاوه بر ان، توسعه در بسياري از موارد، عادات، رسوم و عقايد مردم را نيز در بر مي گيرد. (3)
پيتر دونالدسن، در تعريف « توسعه » بيان مي کند که: توسعه ايجاد تغييرات اساسي در ساختار اجتماعي، گرايش ها و نهادها براي تحقق کامل اهداف جامعه است ودر اين مسير مهم، اگر انبوه مردم درگير باشند، ممکن است ثمره رشد، سريعا نصيب آنها نشود؛ زيرا فرايند توسعه، اغلب با رنج و مشقت همراه است. تا زماني که همه مردم با اگاهي کامل اجتماعي از تغييرات و نياز انطباق با آن، در جريان توسعه، مشارکت اساسي نداشته باشند، ادامه توسعه، امکان پذير نخواهد بود. (4)
برخي از جامعه شناسان بر ارزش هاي فرهنگي و اجتماعي تأکيد دارند و توسعه را چنين تعريف کرده اند:
توسعه، ايجاد زندگي پرثمري است که فرهنگ، آن را تعريف مي کند به اين ترتيب مي توان گفت که توسعه دستيابي فزاينده انسان به ارزش هاي فرهنگي خاص توسعه است. (5)
در بعد اجتماعي بر رفاه و فقر زدايي تأکيد شده است. در اين بعد، توسعه يعني فرايند دور شدن از توسعه نيافتگي، يعني رهايي از چنگال فقر. تنها راه رسيدن به توسعه، برنامه ريزي به منظور توسعه است. (6)
جامعه شناسان تاريخي، توسعه را حرکتي تاريخي و گذار از مرحله اي تاريخي به مرحله اي ديگر مي دانند. تعريف آنها از توسعه عبارت است از حرکت جامعه از مرحله اي تاريخي و توفيق آن در ورود همه جانبه به مرحله اي ديگر از تاريخ، به عبارت ديگر، توسعه عبارت است نابودي نظام هاي اجتماعي کهن و ايجاد و رشد تدريجي نظام هاي جديد.
منظور از تغيير، خواه در سطح وسيع و خواه در سطح خرد، صورت گيرد، در نهايت، بالا رفتن معيارهاي زندگي در کشورهاي توسعه نيافته است. بدين ترتيب، توسعه، انتقال از مرحله اي پايين تر در سلسله مراتب اجتماعي جوامع، به مرحله بالاتري از آن است. جوامع يا اين مرحله را گذرانيده اند و يا در حال گذران اند و يا در آينده، آن را خواهند گذراند.

عوامل توسعه

1. نقش خلاقيت، در توسعه

خلاقيت، توانايي اصلي ذهن انسان براي تغيير و پيشرفت و عامل حياتي دستيابي به تمامي دستاوردهاي علم، تمدن و فرهنگ از ابتداي تاريخ بوده است. اين توانايي، باهوش منطقي و به تحليلي انسان متفاوت بوده، قابليت رشد و پرورش دارد. دانشگاه به عنوان بستر اصلي رشد توانايي هاي ذهني انسان بايد اهميت و جايگاه خلاقيت را در صدر موارد مهم در نظر بگيرد.
ترويج و توسعه خلاقيت در سطح جامعه علمي و صنعتي کشور، تعليم روش ها و تکنيک ها و آخرين يافته هاي علمي خلاقيت، جذب و تربيت نيروي خلاق کشور، ارائه راه حل هاي خلاقانه براي مشکلات فراروي جامعه، فضاسازي براي خلاقيت، برگزاري دوره هاي آموزشي در زمينه خلاقيت، برگزاري کارگاه هاي پرورش خلاقيت، برگزاري سمينارهاي علمي، انتشار کتب و نشريات علمي با رويکرد به موضوع خلاقيت، کمک به مراکز تصميم گيري و سياست گذاري کشور به عنوان يک نهاد مدني، و برگزاري مسابقات خلاقيت،از عواملي هستند که مي توانند به توسعه خلاقيت در سطح جامعه علمي و صنعتي کشور کمک کنند. (7)

2. نقش دانش در توسعه

علم و دانش به عنوان عامل رشد دهنده ي استعدادها مي تواند نقش مهمي در توسعه داشته باشد. ايجاد کتاب خانه ها و مراکز اسناد علمي - کاربردي در موضوعات گوناگون از جمله توسعه، يکي ديگر از عوامل رشددهنده استعدادهاي کارشناسي، مديريتي، اجرايي، تحصيلي ومردمي است.
تشکيل مجامع علمي، ترغيب و تشويق اقشار مختلف مردم به ثبت نام در اين گونه مراکز و علاقه مند نمودن آنان به مطالعه و عضوپذيري در کتاب خانه عمومي، تخصصي و شخصي، حرکت عظيمي را در رسيدن به توسعه مطلوب موجب مي گردد. برگزاري سمينارها و نمايشگاه ها دستاوردي ديگر در جهت بهره مندي علمي جامعه خواهد بود.

3. اطلاع رساني و تبادل اطلاعات

براي همنوا کردن فرآيند توسعه، تدارک راهنمايي براي تبادل اطلاعات در کشورهاي در حال توسعه، داراي اهميت زيادي است. نظام ملي اطلاع رساني کشور بايد نيازهاي اطلاعاتي و حرفه اي پژوهشگران، برنامه ريزان، مديران اجرايي، مشاوران و گروه هاي آموزشي را تأمين کند.
در دنياي امروز، توليد اطلاعات و دانش فني و کاربرد آن، فرايندي است که با دسترسي به اطلاعات طبقه بندي شده و به کارگيري آن در توسعه اقتصادي و اجتماعي، نوعي مزيت و برتري شمرده مي شود. نتايج تحقيقات، نظريه پردازي ها، أزمايش هاي راهبردي، شکل گيري مفاهيم، مشاهده ها، فناوري ها و.... را مي توان به شکل هاي قابل استفاده براي ديگر محققان ارائه کرد.
جامعه اطلاعاتي، جامعه اي است همراه با خدمات اطلاعاتي رسانه هاي همگاني که با آهنگي سريع تر از ديگر جوامع و تفوق براندوخته هاي تجربي و دانش محض به پيش مي رود؛ جامعه اي که ارتباطات، عامل انتقال دهنده واقعي براي ايجاد تغيير و تحول در هرفرد به منظور دستيابي عملي به اطلاعات بي حد و مرز است و در آن، ارتباطات شبکه اطلاعاتي جهاني، جايگزين سرويس ارتباطات تلفني جهاني شده وتوليد ارزش هاي اطلاعاتي، عامل تعيين کننده اي در توسعه جامعه است.
در جامعه اطلاعاتي الگوهاي سطح زندگي شغلي، اوقات فراغت، نظام آموزشي، و عرصه داد و ستد، مشخصا از پيشرفت اطلاعات و دانش فني متأثر است. اين پديده نشئت گرفته از رشد فزاينده توليد انبوه اطلاعات در طيف گسترده رسانه هاي جمعي است که اکثر آنها نيز به صورت الکترونيکي، ظهور مي يابند.
در جمهوري اسلامي ايران که سر مايه گذاري عظيمي در زمينه هاي مختلف اقتصادي ( کشاورزي، صنعت، خدمات بهداشتي، آموزشي و پرورشي ) صورت گرفته است، يک نظام ملي اطلاع رساني، نيازهاي اطلاعاتي محققان، برنامه ريزان، مديران اجرايي، مشاوران، معلمان و گروه هاي آموزشي را فراهم مي آورد.
در حقيقت براي توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، آموزشي و پژوهشي، يک نظام ملي اطلاع رساني بر اساس زيرساختارهاي ملي، مورد نياز است، و اين امر، همکاري مراکز اطلاع رساني، کتاب خانه ها و نيز شبکه هاي اطلاع رساني را مي طلبد.
عملکرد مطلوب براي يک نظام ملي اشاعه اطلاعات به شرح زير است:
1. شمول بر سياست و خط مشي هاي اطلاعاتي که ارتباط بين بخش هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي ونيز زيرگروه هاي آنان را مشخص کند؛
2. فراهم ساختن برنامه هاي خاص براي هدايت، گردآوري، آماده سازي و اشاعه اطلاعات در تمامي زمينه هاي فعاليت علمي در کشور به منظور استفاده تمام مؤسسات آموزشي و پژوهشي از مراکز اشاعه اطلاعات؛
3. ايجاد سيستم ارزيابي براي تقويت مراکز اطلاع رساني تا واحدهاي ذيربط، همواره در بهبود کار خود بکوشند؛
4. بررسي برنامه هاي مناسب آموزشي و تربيت نيروي انساني مورد نياز، ضمن هماهنگي با سازمان هاي دولتي و خصوصي به منظور پويايي مراکز اطلاعاتي؛
5. در بر داشتن اقدامات لازم براي تدوين يک برنامه جامع تجهيزات فناوري اطلاعاتي با همکاري ديگر سازمان هاي ذيربط؛
6. تأسيس يک شبکه اطلاع رساني و مجموعه هاي اطلاعاتي در سازمان ها و مؤسسات دولتي و غيردولتي؛
7. همکاري هاي بين المللي با سازمان هايي چون يونسکو(8)، يونيسيست (9)، فيد (10)، آستينفو و ديگر مراکز و مؤسسات مشابه و نيز پايگاه هاي اطلاعاتي و شبکه هاي اطلاع رساني. (11)

توسعه سياسي

امروزه دولت ها تنها به دنبال توسعه در ساختار دروني حکومت نيستند؛ بلکه برون نگر شده، به انديشه هاي فرامليتي و حتي فرامنطقه اي و جهاني دست يافته اند. به ديگر بيان، در دنياي کنوني، معنا و مفهوم توسعه از سطح شاخه هاي پيشين، فراتر رفته، به مفهومي بين المللي و جهاني دست يافته است؛ تا آن جا که امروزه توسعه يافتگي، معنايي جز مطرح شدن حکومت هادر نظام موازنه ي بين المللي به همراه ندارد.
در ادبيات سياسي امروز، دولتي توسعه يافته تلقي مي شود که بتواند در قانون وحشي جهان، خود را به عنوان يکي از قدرت هاي برتر منطقه و حتي جهاني معرفي کند.
با توجه به پيامدهاي حاکميت ده ها ساله ي تفکر مدرن بر جوامع انساني، بايد اذعان کرد که آيين امروزي جهان، شبيه تر به قانون جنگل است و پيروزي و شوکت در آن به کسي تعلق دارد که سلاح و قدرت ( وبويژه قدرت اقتصادي ) در دستان اوست. در چنين دنياي هرج و مرج زده اي، نه فقط توسعه که حتي حق حيات نيز از آن دولتي است که سر از لاک نمادين خويش بيرون کند وبه جهان با چشماني باز بنگرد.
بر همين اساس، سردمداران حکومت هاي جهان به اين منطق مشخص رسيده اند که: دستيابي به حيات آرام و متعادل اجتماعي در فضاي غبارآلود کنوني، جز از طريق مبارزه به منظور « تصاحب، تثبيت و تداوم » جايگاه کشور متبوع ، در نظام جهاني، از راه ديگري امکان پذير نخواهد بود.
[ در عرصه ي سياست داخلي نيز اکنون اين نظريه ي غالب وجود دارد که هر گونه توسعه اي در جامعه، با آزادي هاي سياسي ( آزادي اجتماعات، آزادي بيان و نشر وانتقاد اجتماعي، آزادي احزاب، آزادي نهادهاي مدني و تشکل هاي صنفي و اجتماعي، آزادي اقليت هاي ديني و قومي و نژادي، آزادي مخالفان سياسي و...)
به شدت گره خورده است و حتي اقتدار جوامع در عرصه ي جهاني، در پيوند کامل با ثبات و اعتدال سياسي و امنيت اجتماعي در داخل جامعه و در ميان شهروندان است.] (12)

توسعه اقتصادي

امروزه در کشورهاي در حال توسعه، صنعتي شدن به مثابه ي حل کليه مشکلات اقتصادي آنها مطرح است؛ از اين رو اغلب صاحب نظران مسائل اقتصادي، آن را با توسعه يافتگي اين کشورها مترادف مي دانند، آنها اميدوارند که از طريق صنعتي شدن، بتوانند بر مشکل عقب ماندگي فني، غلبه نموده، موجبات استفاده کامل از منابع طبيعي، مواد خام، سرمايه و نيروي انساني را فراهم نمايند.
تجربه کشورهاي پيشرفته صنعتي، حاکي از آن است که اين کشورها با برنامه ريزي هاي جامع و بلند مدتي که براي بسط و گسترش صنعت خود داشتند، توانستند گوي سبقت را از ساير کشورها ربوده، يکه تاز ميدان صنعت و تکنولوژي گردند.
اين کشورها با تکيه بر واحد ها و کارگاه هاي کوچک توليدي خود و حمايت هاي همه جانبه از آنها، هر يک از اين کارگاه هاي کوچک را به يک غول عظيم تبديل کرده اند. به عنوان نمونه مي توان از شرکت عظيم سوني (SONY ) - که اعتبار و شهرت جهاني آن زبانزد عام و خاص است -، نام برد که در ابتدا کارگاهي خيلي کوچک بود وکار تعميراتي انجام مي داد. مشابه شرکت مذکور، در کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه بسيار زياد است.
استراتژي « کوچک، زيباست » ابتدا توسط شوماخر ( اقتصاددان آلماني ) در ادبيات اقتصادي مطرح گرديد. در اين استراتژي، به طور خلاصه بر اين تأکيد مي شود که مهم ترين مسئله کشورهاي جهان سوم، بي کاري و افزايش مهاجرت روستاييان به شهرهاست. لذا برنامه ها و سياست هاي صنعتي بايد در راستاي کاهش بي کاري و بهبود وضع اکثريت مردم باشد. با توجه به اين هدف، وي معتقد است که اولا فرصت هاي اشتغال بايد در مناطق روستايي و شهرهاي کوچک به وجود آيد؛ ثانيا اين فرصت ها به طور متوسط بايد به اندازه کافي ارزان باشد؛ ثالثا با توجه به اين که جمعيت کشورهاي در حال توسعه از آموزش کافي برخوردار نيست و نرخ بي سوادي بالاست، روش هاي توليد بايد نسبتا ساده باشد؛ رابعا روش هاي توليد بايد به صورتي باشد که از منابع محلي استفاده کند و در نهايت، وي معتقد است که اهداف فوق از رهگذر ايجاد صنايع کوچک، قابل تحقق است.
يکي از مهم ترين نقطه قوت هاي صنايع کوچک، استعداد بالقوه آنها در برقراري رابطه بين توليدات بخش کشاورزي و بخش صنعت است. صنايع کوچک در هر دو زمينه فرآورده سازي محصولات کشاورزي و توليد ماشين آلات و وسايل مورد نياز براي استفاده در بخش کشاورزي، سهم مهمي را ايفا مي کنند.
پيشرفت هاي سريع کشورهاي در حال توسعه نظير: کره جنوبي، تايوان، مالزي، هندوستان،ترکيه، اندونزي و ده ها کشور ديگر، نشان دهنده اين است که با برنامه ريزي هاي جامع، اتخاذ سياست هاي اصولي در جهت جذب کارآفريني، مي توان خلأ موجود در کشور را پر کرد. با مروري بر علل پيشرفت کشورهاي صنعتي اي چون آلمان، ژاپن، امريکا، انگليس و ديگر کشورهاي پيشرفته صنعتي، متوجه مي شويم که صنايع کوچک در اين کشورها به عنوان پايه هاي اصلي رشد و توسعه و دستيابي به صنايع فوق مدرن بوده است. به دليل انعطاف پذيري و استفاده از تکنولوژي ساده، صنايع کوچک، نقش به سزايي در توليد، اشتغال زايي، صادرات، ارزش افزوده و در يک کلام، توسعه اقتصادي کشور دارند. با عنايت به وابستگي شديد صنايع واسطه اي و مادر زمينه تکنولوژي و توان سرمايه گذار ي کشورهاي صنعتي، امکان هر گونه حرکت اساسي در جهت صنعتي شدن براي کشورهاي در حال توسعه، کند و مشکل خواهد بود و براي رهايي از اين تنگناها و حداکثر بهره گيري از امکانات و استعدادهاي داخلي و افزايش توليد ناخالص داخلي کشور و اشتغال، حمايت از صنايع کوچک، يکي از بهترين اين راه هاست.
مطابق مطالعات و بررسي هاي انجام شده در سطح جهان توسعه سازمان جهاني کار (13)، حدود 70 درصد از نوآوري ها و اختراعات در صنعت، توسط کارآفريناني به وجود آمده که در واحدهاي کوچک و متوسط مشغول بوده اند.
در کشورهاي پيشرفته و در حال توسعه، سياست گذاري ها در جهت حمايت هر چه بيشتر از صنايع کوچک است و اين بنگاه هاي کوچک به شدت مورد توجه قرار گرفته اند، تا جايي که به عنوان مثال در قانون اساسي کره جنوبي، بر حمايت و پشتيباني هر چه بيشتر از اين صنايع تأکيد شده است، يا در ژاپن، صنايع کوچک با سازماندهي بسيار قوي، نقش مهمي در تحولات صنعتي و تکنولوژيک اين کشور ايفا مي کنند. (14)

پي نوشت :

1. Development.
2. توسعه اقتصادي در جهان سوم، مايکل تودارو، ص 135.
3. جامعه شناسي توسعه، مصطفي ازکيا، ص 8 .
4. « تفاوت کيفي مفهوم رشد و توسعه »، علي ديني، کتاب توسعه، شماره اول، 1370، ص 85 .
5. جامعه شناسي توسعه، ص 8 .
6. درام آسيايي، گونال ميردال، ترجمه: منوچهر اميري، ص 315.
7. نشريه ي علمي پژوهشي انجمن علمي توسعه ي خلاقيت، تهران: دانشگاه صنعتي شريف، 1379.
8. UNESCO.
9. UNISIST.
10. FID.
11. جامعه اطلاعاتي و توسعه، ملوک السادات بهشتي، تهران: مرکز اطلاعات و مدارک علمي ايران، 1376.
12. اين نظريه، توسط آمارتيا سن، اقتصاددان هندي، در کتاب توسعه به مثابه آزادي ( ترجمه: حسين راغفر، تهران: کبير، 1381) مطرح گرديد و جايزه ي نوبل اقتصاد سال 1998 م، را براي وي به ارمغان آورد. در اين باره همچنين، ر.ک: عقلانيت و آينده ي توسعه يافتگي در ايران، محمود سريع القلم، تهران: 1382، ص 51 و 103 ( اصل ثابت توسعه و توسعه ي سياسي ). ( بخش علمي )
13.I L O.
14. توسعه ي صنايع کوچک ،حسن خسروي، وزارت صنايع، سمينار نقش و جايگاه واحدهاي کوچک صنعتي در توسعه اقتصادي کشور، 1372.

منبع: برگرفته از کتاب حديث زندگي 25




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.