نویسنده: الهام رسولی ثانی آبادی
آخرین مفهومی كه در بخش مربوط به مفاهیم نظری مورد معرفی قرار میگیرد، مفهوم امنیتی شدن به عنوان یكی از مفاهیم روابط بین الملل در حوزه مطالعات امنیتی مكتب كپنهاگ است. (1)
همان گونه كه بیان شد مكتب كپنهاگ با رد عینی بودن مسئله امنیت، امنیت را موضوعی بیناذهنی تلقی میكند، به این معنا كه امنیت میتواند میان بازیگر امنیتی ساز و مخاطب وی ساخته شود؛ بنابراین چنانچه بازیگر امنیتی ساز، پدیدهای را امنیتی كند و مخاطب نیز آن را بپذیرد، آن پدیده امنیتی شده است. بدین ترتیب آنچه در این میان مهم است، ذهن، ادراك و نگرش بازیگر مخاطب اوست (Balzacq 2005: 176).
بنابراین امنیتی كردن به معنای خارج كردن یك پدیده از حوزه عمومی و وارد كردن آن به حوزه ویژه است (Waever 1996: 29). در همین رابطه بوزان امنیتی ساختن را نسخه نهایی سیاسی شدن میپندارد، به نظر وی موضوعات میتوانند به سه دسته تقسیم شوند؛ موضوعات غیرسیاسی، یعنی موضوعاتی كه دولت آنها سرو كار نداشته و از هیچ طریقی ضرورت بحث و تصمیم گیری را پدید نمیآورند. دوم موضوعات سیاسی شده، یعنی موضوعاتی كه بخشی از سیاست عمومی هستند و به تصمیم دولت و اختصاص منابع نیازمندند و نهایتاً موضوعات امنیتی شده، یعنی موضوعاتی كه تهدید وجودی مطرح شدهاند و نیازمند اقدامهای ضروری خارج از فرایند سیاسی هستند (Buzan waever and Wilde 1998: 21 - 26).
بنابراین میتوان این گونه نتیجه گرفت كه امنیتی ساختن در درجه اول برنامههای امنیتی و موضوعات امنیتی را به طور نامحدودی گسترش میدهد، بدین ترتیب نه تنها حوزه تهدیدات احتمالی بزرگ میشود، بلكه بازیگران و موضوعات مورد تهدید نیز بسط مییابند و شامل بازیگران غیردولتی - سرزمینی و موضوعات غیر نظامی میشوند (عبدالله خانیف 1389: 302)؛ چرا كه به نظر بوزان و همكارانش هر مسئلهای قابلیت امنیتی شدن را دارد به شرطی كه بتوان آن را به نقطهای رساند كه در نقش تهدید وجودی پذیرفته شود (Buzan Waever and Wilde 1998: 21 - 26).
عناصر اصلی در فرایند امنیتی شدن
مهم ترین عناصر اصلی در نظریه امنیتی شدن عبارتند از:بازیگر امنیتی ساز: (2)
بازیگر امنیتی ساز بازیگری است كه اقدام به امنیتی كردن یك موضوع خاص میكند. این بازیگر بایستی از سرمایه اجتماعی كافی برخوردار بوه و در موقعیت اقتدار نیز باشد. از نظر مكتب كپنهاگ هر كسی میتواند پدیدهای را امنیتی سازد؛ مثلاً مطبوعات و یا گروههای سیاسی (Buzan Waever and Wilde 1998: 55). بازیگر امنیتی ساز همچنین از عبارات تهدیدات وجودی استفاده میكند و متعاقباً موضوعی را از شرایط سیاست عادی به موضوعی تهدیدآمیز بدل میكند. در این میان بایستی بیان كرد كه قابلیتها و توانمندیهای بازیگر امنیتی ساز در تعیین تهدیدات و همچنین انتخاب زمان مناسب از اهمیت بسزایی برخوردارند؛ چرا كه تا قبل از آنكه وی مفهوم امنیت را در خصوص پدیدهای به كار برد، اساساً چیزی به نام امنیت ایجاد نمیشود (بوزان، 1378).كنش گفتاری: (3)
به طور كلی موفقیت در امنیتی ساختن هر پدیده به كاربرد موفقیت آمیز قواعد سازنده هر اقدام گفتاری بستگی دارد. در این زمینه بایستی به توان متفاوت بازیگران امنیتی ساز برای بیان ادعای مؤثر و نهایتاً پذیرفته شدن این ادعا از سوی مخاطب اشاره كرد (بوزان، 1378)؛ به عبارت دیگر امنیتی كردن موضوعات به عنوان مجموعهای از گقتارها تلقی میشود كه اجزای این گفتار میتواند شامل ادعا كردن، هشدار دادن و یا ایجاد تقاضا از سوی بازیگر امنیتی ساز باشد (Vuori 2008: 75).مخاطب: (4)
مرحله نهایی فرایند امنیتی ساختن، پذیرش مخاطب است؛ به عبارت دیگر امنیتی شدن وقتی كامل میشود كه از سوی مخاطب مورد پذیرش قرار گیرد. خود این پذیرش میتواند آمیزهای از زور و یا رضایت باشد (Waever 1996: 29- 51).در همین زمینه میتوان این گونه بیان كرد كه هر چقدر بحران ایجاد شده و موضوع امنیتی شده مخاطب را در مورد آسیب پذیری اش دچار حساسیت بیشتری كند، آن گاه سخنان هشداردهنده بازیگر امنیتی ساز پاسخ مناسب مخاطب را ایجاد كرده و فرایند امینیتی شدن موفق آمیزتر خواهد بود. بدین ترتیب موفقیت امنیتی شدن تا حد زیادی به توانایی بازیگر امنیتی ساز در شناخت احساسات، نیازها و منافع مخاطب و همچنین ایجاد درك و آگاهی مشترك و متقابل میان بازیگر امنیتی ساز و مخاطب بستگی دارد. بر این اساس چالش اصلی یك بازیگر امنیتی ساز متقاعد ساختن مخاطب است؛ بنابراین میتوان این گونه بیان كرد كه امنیتی ساختن مخاطب محور است (عبدالله خانی، 1389: 316).
پینوشتها:
1. Securization.
2. Securization Actor.
3. Speevh Act.
4. Audience.
رسولی ثانی آبادی، الهام؛ (1393)، درآمدی بر مهم ترین مفاهیم و اصطلاخات روابط بین الملل، تهران: انتشارات تیسا، چاپ یكم.