دانشگاه از ديدگاه مقام معظم رهبري (1)
هر چند متن کامل بيانات معظم له در جمع دانشجويان و دانشگاهيان، هر ساله در قالب کتابي با عنوان « دانشگاه اسلامي و رسالت دانشجوي مسلمان» به وسيله نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها چاپ شده و در اختيار دانشجويان عزيز قرار گرفته است؛ اما از آنجا که اين بايانات حاوي مباحثي بسيار ارزشمند و راه گشا براي نسل جوان و به ويژه دانشجويان عزيز دانشگاه ها است، مرکز فرهنگي نهاد تصميم گرفت نکات مهم و اساسي اين بيانات را استخراج و پس از تدوين و فصل بندي به صورتي مناسب در اختيار مجامع دانشگاهي وفرهنگي قرار دهد. بدين ترتيب تمام مطالب پس از گزينش و فهرست بندي، در 15 فصل تدوين و در قالب 5 جلد تنظيم گرديد:
جلد اول: دانشگاه، دانشجو، تشکل هاي دانشجويي
جلد دوم: توليد علم و جنبش نرم افزاري، جوانان، هنر و موسيقي
جلد سوم: نظام و انقلاب، استکبار جهاني
جلد چهارم: فرهنگ و تهاجم فرهنگي، روشن فکري، ارزشهاي ديني و اسلامي، مسائل سياسي و اجتماعي
جلد پنجم: ويژگي هاي فرهنگ و تمدن غربي، نگرش اسلام و غرب نسبت به زن، نگرش اسلام و غرب به خانواده
اميد است اين مجموعه، راهگشاي دانشجويان، دانشگاهيان و نسل جوان فرهيخته کشور در صحنه هاي دفاع از آرمانهاي عظيم انقلاب اسلامي گردد و مقدمات حضور هرچه بيشتر دين و ارزشهاي الهي در فرآيندهاي علمي و محيط هاي دانشجويي را فراهم آورد و پيگيري مسئله توليد علم و جنبش نرم افزاري را در دانشگاه ها تسريع بخشد. در پايان وظيفه خود مي دانيم از تلاشهاي خالصانه و چندين ماهه برادر عزيز جناب آقاي دکتر حسن قدوسي زاده، که تدوين و تنظيم کامل اين مجموعه را به عهده گرفتند تقدير و تشکر کنيم.
نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها
اهميت دانشگاه، به قدر اهميت آينده ي کشور است. اگر ما م خواهيم در آينده، يک کشور بزرگ، آباد، پيشرفته، مترقي، متمدن و داراي دو جناح مادي و معنوي باشيم، بايد به دانشگاه بپردازيم؛ چاره اي نداريم. همه چيز ما بايد علمي باشد. امروز بدون ابزار علم و بدون رؤيت علمي، نمي شود در دنيا قدم از قدم برداشت و موفق شد.(1)
مسئله دانشگاه ها، جزو مسائل طراز اول انقلاب و کشور است
انتظار جامعه امروز ما از دانشگاه بايد مغزهاي متفکر استاد و دانشجوي ما بسياري از مفاهيم حقوقي، اجتماعي و سياسي را که شکل و قالب غربي آن ها در نظر بعضي مثل وحي منزل است ونمي شود درباره اش اندک تشکيکي کرد، در کارگاه هاي تحقيقاتي عظيم علوم مختلف حلاجي کنند؛ روي آن ها سؤال بگذارند؛ اين جزميت ها را بشکنند و راه هاي تازه اي پيدا کنند؛ هم خودشان استفاده کنند، هم به بشريت پيشنهاد کنند؛ امروز کشور ما محتاج اين است؛ امروز انتظار کشور ما از دانشگاه اين است. دانشگاه بايد بتواند يک جنبش نرم افزاري همه جانبه و عميق در اختيار اين کشور و اين ملت بگذارد تا آن کساني که اهل کار و تلاش هستند، با پيشنهادها و با قالب ها و نوآوري هاي علمي خودي بتوانند بناي حقيقي يک جامعه ي آباد و عادلانه ي مبتني بر تفکرات و ارزش هاي اسلامي را بالا ببرند؛ امروز کشور ما از دانشگاه اين را مي خواهد.(3)
رياست دانشگاه ها بايد رياست علمي باشد، علم با علم و اعتقاد
بايد در دانشگاه، دين و روحيه ي انقلابي و بيزاري از وابستگي را مورد توجه قرار دهيم
اگر دانشگاه جايي شد که کسي که از آنجا صادر و خارج مي شود نه نسبت به انقلاب حساس باشد، نه نسبت به دين حساس باشد، نه نسبت به کشور حساس باشد، نه نسبت به استقلال ملي و آرزوهاي بزرگ ملي حساس باشد، اين دانشگاه هرچه هم از لحاظ علمي والا باشد، ارزشي نخواهد داشت؛ زيرا محصول اين دانشگاه، راحت در اختيار سياست هاي مختلف قرار خواهد گرفت.
اين مطلب، برنامه ي ما را در مورد دانشگاه بايد مشخص بکند. يعني ما بايستي در دانشگاه، دين و روحيه ي انقلابي و بيزاري از وابستگي ملي را مورد توجه قرار بدهيم؛ به خصوص اين نکته ي وابستگي، يعني همان چيزي که متأسفانه امروز کشورهاي کوچک دنيا- کوچک از لحاظ وضعي سياسي و موقعيت سياسي -و کشورهاي سابق به اصطلاح جهان سوم و عمدتا کشورهاي اسلامي، دچار آن هستند و چشمشان به آن طرف است.(5)
بناي دانشگاه در کشور ما از ابتدا يک بناي غير ديني بوده است. بايد دين را در دانشگاه ها زنده کرد
**متن=دين را بايد در دانشگاه ها زنده کرد. دانشگاه ما بي دين متولد شده است؛ اين که روشن است. دانشگاه به سبک کنوني، از ابتدا بي دين متولد شده؛ يعني طراحي کردند که دانشگاه، بي دين زاييده بشود. اين معنايش آن نيست که فلان مؤسس يک دانشگاه، آدم متديني بوده يا نبوده؛ اصلا به آن ربطي ندارد؛ بناي دانشگاه، يک بناي غير ديني، بلکه ضدديني بوده است؛ مثل روشنفکري کشور ما، که از ابتدا بي دين متولد شده است.
خاصيت دين اصيل و عميق اين است که براي نفوذ در دستگاه ها و در جاهاي مختلف و در محيط هاي انساني، منتظر اجازه ي کسي نمي ماند. دين، در دانشگاه و در محيط روشنفکري و در علم هم نفوذ کرد و همه جا رفت؛ ليکن بنا، بناي غلطي بود. اين بنا بايستي دگرگون بوشد و نگذاريم دوباره آنگونه بشود؛ البته دشمن هم بي کار نمي ماند.(6)
دانشگاه بيگانه و جداي از دين، فاجعه اي غير قابل جبران
خصوصيت جمهوري اسلامي اين است که دستگاه انسان سازي اش بايستي صحيح حرکت بکند و انسان باب هدف هاي جمهوري اسلامي بسازد؛ و الا اگر ما بخواهيم انسان فقط عالم بسازيم منهاي ارزوهاي مقدسي که يک ملت و به خصوص مسلمين دارند بهتر همين است که دانشجويانمان را گروه گروه به کشورهايي که دستگاه هاي علمي شان مجهزتر و مدرن تر از ما است، روانه کنيم؛ آن جا بروند ياد بگيرند و بيايند! هدف اين نيست. هدف اين است که کشور به دست انسان هاي صالح از لحاظ علمي و فکري، در جهت هدف هاي خودش حرکت کند؛ و اين نخواهد شد، مگر ان وقتي که اين انسان ها خودشان، آن هدف ها را شناخته و قبول داشته باشند.(7)
ويژگي هاي محيط دانشگاه
محيط دانشگاه بايد محيط ديني و دانشجو بايد متدين باشد
علتش اين است که کساني دانشگاه را بنيانگذاري کردند که اساس دين را، نه که قبول نداشتند، بالاتر از اين بود مي خواستند اصلا دين را ريشه کن کنند. مي بينيد ديگر. مگر غير از اين است؟ اين، تاريخچه ي دانشگاه است. اين، تاريخچه ي فرهنگ اروپايي در کشور ما است. کساني که آن فرهنگ را آوردند، اعتقادشان اين بود که اينها حرف هاي مفتي است! روشنفکري جديد، اصلا اين طوري متولد شد؛ ضد دين و مخالف با دين و عازم بر قلع و قمع دين. دانشگاه هم که طبعا زايشگاه و پرورشگاه همين روشنفکري جديد اروپايي بود. بنابراين، فضا، فضاي غيرديني شد. اين فضا، متعلق به دانشگاه وابسته ي به غرب، پرداخته ي صنعاي غرب و ساخته شده هاي آن ديار بود؛ اما دانشگاه اسلامي چه؟
همه ي آن مطالبي که راجع به علم و اين حرف ها گفتيم، آن وقتي معنا پيدا مي کند که اين عالمي که شما درست مي کنيد، متدين باشد؛ والا اگر عالم بي تدين بخواهيد، هست. به آمريکا و انگليس و فرانسه برويد، اين قدر علماي بزرگ و دانشمندان عالي مقام که حالا ها مانده شماها به آن ها برسيد هستند؛ اما بي دين، ضد دين، ضد آرمان ها و اهداف ما. مگر ما مي خواهيم آن طوري عالم درست کنيم؟ مگر جمهوري اسلامي مي خواهد عالم بي دين درست کند؟
براي ايجاد محيط ديني در دانشگاه، از کلمه ي تعصب نترسيد. هر کسي در دانشگاه -فرقي نمي کند که اين تشکيلات شما، يک تشکيلات پزشکي باشد يا غير آن- فکرش اين باشد که اين حرف ها را رها کنيد و حالا بگذاريد درسشان را بخوانند، اين فکر، غلط و مردود است. بايد درسشان را با تدين بخوانند. تدين، چيزي نيست که برايش زماني بگذاريم و بگوييم حالا اين مدت را درس بخواند، بعد شروع به تدين کند! تدين که اين نيست. تدين، جزو وجود و ذهن انسان است، با انسان رشد مي کند، شکوفايي پيدا مي کند و در تمام حرکات انسان اثر مي گذارد. دين که بيگانه ي از زندگي نيست. دين، در يک کلمه حرف زدن، در يک اشاره، در يک موضع گيري، تأثير مي گذارد. انساني که معتقد به دين است، مگر مي توان مدتي بي دين زندگي کند؟ محيط دانشگاه، بايد محيط ديني باشد. بايد اين را تأمين کنيم.(10)
پي نوشت
1-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با رؤساي دانشگاه هاي سراسر کشور، 1376/12/6.
2-بيانات رهبر معظم انقلاب در مراسم بيعت جمع کثيري از دانشجويان و دانشگاهيان، 1368/3/23.
3-بيانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتي امير کبير سراسر کشور، 1368/3/23.
4-بيانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتي امير کبير سراسر کشور، 1368/3/23.
5-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي1370/9/20.
6-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي1370/9/20.
7-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي1370/9/20.
8-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي 1382/2/22.
9-سوره ي آل عمران: آيه 19.
10-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با وزير و مسئولان وزارت فرهنگ و آموزش عالي و رؤساي دانشگاه هاي سراسر کشور، 1369/5/23.