دانشگاه از ديدگاه مقام معظم رهبري (1)

مجموعه اي که با عنوان «نکته هاي ناب» فرا روي شما است، گلچيني دلنشين و جذاب از بيانات رهبر فرزانه انقلاب حضرت آي الله خامنه اي مدظله العالي است که در طول سالهاي 83 - 68 در جمع دانشجويان، استادان دانشگاه ها، مسئولين شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ساير مجامع علمي و دانشگاهي ايراد گرديده است. هر چند متن کامل بيانات معظم له در جمع دانشجويان و دانشگاهيان،
پنجشنبه، 14 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دانشگاه از ديدگاه مقام معظم رهبري (1)
دانشگاه از ديدگاه مقام معظم رهبري(قسمت اول)
دانشگاه از ديدگاه مقام معظم رهبري (1)

مجموعه اي که با عنوان «نکته هاي ناب» فرا روي شما است، گلچيني دلنشين و جذاب از بيانات رهبر فرزانه انقلاب حضرت آي الله خامنه اي مدظله العالي است که در طول سالهاي 83 - 68 در جمع دانشجويان، استادان دانشگاه ها، مسئولين شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ساير مجامع علمي و دانشگاهي ايراد گرديده است.
هر چند متن کامل بيانات معظم له در جمع دانشجويان و دانشگاهيان، هر ساله در قالب کتابي با عنوان « دانشگاه اسلامي و رسالت دانشجوي مسلمان» به وسيله نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها چاپ شده و در اختيار دانشجويان عزيز قرار گرفته است؛ اما از آنجا که اين بايانات حاوي مباحثي بسيار ارزشمند و راه گشا براي نسل جوان و به ويژه دانشجويان عزيز دانشگاه ها است، مرکز فرهنگي نهاد تصميم گرفت نکات مهم و اساسي اين بيانات را استخراج و پس از تدوين و فصل بندي به صورتي مناسب در اختيار مجامع دانشگاهي وفرهنگي قرار دهد. بدين ترتيب تمام مطالب پس از گزينش و فهرست بندي، در 15 فصل تدوين و در قالب 5 جلد تنظيم گرديد:
جلد اول: دانشگاه، دانشجو، تشکل هاي دانشجويي
جلد دوم: توليد علم و جنبش نرم افزاري، جوانان، هنر و موسيقي
جلد سوم: نظام و انقلاب، استکبار جهاني
جلد چهارم: فرهنگ و تهاجم فرهنگي، روشن فکري، ارزشهاي ديني و اسلامي، مسائل سياسي و اجتماعي
جلد پنجم: ويژگي هاي فرهنگ و تمدن غربي، نگرش اسلام و غرب نسبت به زن، نگرش اسلام و غرب به خانواده
اميد است اين مجموعه، راهگشاي دانشجويان، دانشگاهيان و نسل جوان فرهيخته کشور در صحنه هاي دفاع از آرمانهاي عظيم انقلاب اسلامي گردد و مقدمات حضور هرچه بيشتر دين و ارزشهاي الهي در فرآيندهاي علمي و محيط هاي دانشجويي را فراهم آورد و پيگيري مسئله توليد علم و جنبش نرم افزاري را در دانشگاه ها تسريع بخشد. در پايان وظيفه خود مي دانيم از تلاشهاي خالصانه و چندين ماهه برادر عزيز جناب آقاي دکتر حسن قدوسي زاده، که تدوين و تنظيم کامل اين مجموعه را به عهده گرفتند تقدير و تشکر کنيم.

نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها

معاونت آموزش و تبليغ اهميت دانشگاه به اندازه اهميت آينده کشور است
اهميت دانشگاه، به قدر اهميت آينده ي کشور است. اگر ما م خواهيم در آينده، يک کشور بزرگ، آباد، پيشرفته، مترقي، متمدن و داراي دو جناح مادي و معنوي باشيم، بايد به دانشگاه بپردازيم؛ چاره اي نداريم. همه چيز ما بايد علمي باشد. امروز بدون ابزار علم و بدون رؤيت علمي، نمي شود در دنيا قدم از قدم برداشت و موفق شد.(1)

مسئله دانشگاه ها، جزو مسائل طراز اول انقلاب و کشور است

ما مي توانيم به صورت قاطع ادعا کنيم که در نظر رهبر کبير فقيدما، مسئله دانشگاه ها، جزو مسائل طراز اول براي انقلاب و کشور بوده است. يک وقتي در ديدار جمعي از مسئولان فرهنگي کشور ايشان فرمودند: مسئله جنگ، يک امر موقت است؛ در صورتي که مسئله مهم و ماندگار و اساسي ما، دانشگاه هاست. اين، يک واقعيت است. دانشگاه که قوام اصلي آن به استاد و دانشجوست، حقيقتا پايه اي براي آينده کشور محسوب مي شود.(2)
انتظار جامعه امروز ما از دانشگاه بايد مغزهاي متفکر استاد و دانشجوي ما بسياري از مفاهيم حقوقي، اجتماعي و سياسي را که شکل و قالب غربي آن ها در نظر بعضي مثل وحي منزل است ونمي شود درباره اش اندک تشکيکي کرد، در کارگاه هاي تحقيقاتي عظيم علوم مختلف حلاجي کنند؛ روي آن ها سؤال بگذارند؛ اين جزميت ها را بشکنند و راه هاي تازه اي پيدا کنند؛ هم خودشان استفاده کنند، هم به بشريت پيشنهاد کنند؛ امروز کشور ما محتاج اين است؛ امروز انتظار کشور ما از دانشگاه اين است. دانشگاه بايد بتواند يک جنبش نرم افزاري همه جانبه و عميق در اختيار اين کشور و اين ملت بگذارد تا آن کساني که اهل کار و تلاش هستند، با پيشنهادها و با قالب ها و نوآوري هاي علمي خودي بتوانند بناي حقيقي يک جامعه ي آباد و عادلانه ي مبتني بر تفکرات و ارزش هاي اسلامي را بالا ببرند؛ امروز کشور ما از دانشگاه اين را مي خواهد.(3)

رياست دانشگاه ها بايد رياست علمي باشد، علم با علم و اعتقاد

من يک وقت در چند سال قبل از اين حرفي زدم که بعضي ها هم جنجال کردند. گفتم که رياست دانشگاه ها بايد رياست علمي باشد -الان هم اعتقادم همين است- يعني آن کسي که در رأس دانشگاه هاست، بايد از لحاظ علمي هم طوري باشد که کساني که آنجا هستند، اين فرد را به عنوان رئيس قبول داشته باشند؛ اما علم با علم، علم با اعتقاد. طوري نباشد که آدم بي اعتقادي که مي خواهد سر به تن اين نظام نباشد، اصلا اعتقادي به اسلام ندارد، يا اسلام را مسخره مي کند، يا حزب اللهي ها را مسخره مي کند، يا دانشجوي مؤمن را مسخره مي کند، اين شخص در رأس کارها بيايد. نه، دستش را بگيريد، کنار بگذاريد. مي خواهد بيايد سرکلاس هاي ما درس بدهد، حرفي نداريم. هر معلمي بيايد درس بدهد، ما قبول داريم. ما از علم همه کس استفاده مي کنيم؛ و لو کسي که ما را قبول نداشته باشد. علمش را بگويد، ما با کمال تواضع مي نشينيم و از علم او استفاده مي کنيم، نظام از علم او استفاده مي کند؛ اما آن جايي که بناست در اداره ي امور دانشگاه تعيين کننده باشد، ابدا. اگر کسي به يک دختر چادري يا با حجاب، با نظر تحقير نگاه مي کند، تحقيرش کنيد؛ ملاحظه نکنيد. اگر کسي به جوان حزب اللهي که ريش دارد، با نظر تحقير نگاه مي کند و دورش مي کند (حالا اگر اين گزارش هايي که گاهي از گوشه و کنار به ما رسيده، راست باشد. اگر راست نيست، که هيچ) اين را تحقيرش کنيد.(4)
بايد در دانشگاه، دين و روحيه ي انقلابي و بيزاري از وابستگي را مورد توجه قرار دهيم
اگر دانشگاه جايي شد که کسي که از آنجا صادر و خارج مي شود نه نسبت به انقلاب حساس باشد، نه نسبت به دين حساس باشد، نه نسبت به کشور حساس باشد، نه نسبت به استقلال ملي و آرزوهاي بزرگ ملي حساس باشد، اين دانشگاه هرچه هم از لحاظ علمي والا باشد، ارزشي نخواهد داشت؛ زيرا محصول اين دانشگاه، راحت در اختيار سياست هاي مختلف قرار خواهد گرفت.
اين مطلب، برنامه ي ما را در مورد دانشگاه بايد مشخص بکند. يعني ما بايستي در دانشگاه، دين و روحيه ي انقلابي و بيزاري از وابستگي ملي را مورد توجه قرار بدهيم؛ به خصوص اين نکته ي وابستگي، يعني همان چيزي که متأسفانه امروز کشورهاي کوچک دنيا- کوچک از لحاظ وضعي سياسي و موقعيت سياسي -و کشورهاي سابق به اصطلاح جهان سوم و عمدتا کشورهاي اسلامي، دچار آن هستند و چشمشان به آن طرف است.(5)
بناي دانشگاه در کشور ما از ابتدا يک بناي غير ديني بوده است. بايد دين را در دانشگاه ها زنده کرد
**متن=دين را بايد در دانشگاه ها زنده کرد. دانشگاه ما بي دين متولد شده است؛ اين که روشن است. دانشگاه به سبک کنوني، از ابتدا بي دين متولد شده؛ يعني طراحي کردند که دانشگاه، بي دين زاييده بشود. اين معنايش آن نيست که فلان مؤسس يک دانشگاه، آدم متديني بوده يا نبوده؛ اصلا به آن ربطي ندارد؛ بناي دانشگاه، يک بناي غير ديني، بلکه ضدديني بوده است؛ مثل روشنفکري کشور ما، که از ابتدا بي دين متولد شده است.
خاصيت دين اصيل و عميق اين است که براي نفوذ در دستگاه ها و در جاهاي مختلف و در محيط هاي انساني، منتظر اجازه ي کسي نمي ماند. دين، در دانشگاه و در محيط روشنفکري و در علم هم نفوذ کرد و همه جا رفت؛ ليکن بنا، بناي غلطي بود. اين بنا بايستي دگرگون بوشد و نگذاريم دوباره آنگونه بشود؛ البته دشمن هم بي کار نمي ماند.(6)

دانشگاه بيگانه و جداي از دين، فاجعه اي غير قابل جبران

اگر دانشگاه، بيگانه و جداي از دين باشد، اين يک فاجعه ي غيرقابل جبران است. غير قابل جبران، به اين معنا است که جبران آن، بسيار بسيار تلفات خواهد داشت و مشکلات فراواني به بار خواهد آورد؛ تا يک وقت آيا جبران بشود، يا نشود.
خصوصيت جمهوري اسلامي اين است که دستگاه انسان سازي اش بايستي صحيح حرکت بکند و انسان باب هدف هاي جمهوري اسلامي بسازد؛ و الا اگر ما بخواهيم انسان فقط عالم بسازيم منهاي ارزوهاي مقدسي که يک ملت و به خصوص مسلمين دارند بهتر همين است که دانشجويانمان را گروه گروه به کشورهايي که دستگاه هاي علمي شان مجهزتر و مدرن تر از ما است، روانه کنيم؛ آن جا بروند ياد بگيرند و بيايند! هدف اين نيست. هدف اين است که کشور به دست انسان هاي صالح از لحاظ علمي و فکري، در جهت هدف هاي خودش حرکت کند؛ و اين نخواهد شد، مگر ان وقتي که اين انسان ها خودشان، آن هدف ها را شناخته و قبول داشته باشند.(7)

ويژگي هاي محيط دانشگاه

محيط دانشگاه به طور طبيعي، محيط شادابي، نوگرايي، نوآوري و نوزايي است. محيط دانشگاه، محيط باليدن شخصيت ها، جوشيدن استعدادها و بروز و ظهور نقاط درخشان پنهان در شخصيت انسان است. همچنين دانشگاه محيط صفا و خلوص و حقيقت جويي هم هست؛ چون مجموعه، جوان است. در عين حال دانشگاه نمودار و نشان دهنده حساسيت در برابر پديده هاي نامطلوب نيز هست؛ يعني چيزي که از نگاه ارزشي و آرماني جوان مامطلوب باشد، بيش از همه در محيط دانشگاه نسبت به آن حساسيت به وجود مي آيد، که اين حساسيت گاهي با زود رنجي توأم است. همچنين اگر زمينه فراهم باشد، محيط دانشگاه -علي رغم آنکه عده اي گمان مي کنند يا مي خواهند وانمود کنند چنين نيست -محيط گرايش هاي ديني و معنوي لطيف هم هست. اين خصوصياتي است که به طور طبيعي در هر مجموعه ي دانشگاهي در کشور ما وجود دارد.(8)

محيط دانشگاه بايد محيط ديني و دانشجو بايد متدين باشد

**متن=درباره ي مسئله دين در دانشگاه ها [بايد بگويم:] دين، به همين معناي تدين، مورد نظر است. آن تفسير غلط روشنفکري از دين و همان تصوراتي که بعضي ها داشتند و کجروي ها و کج فهمي هايي که در مسائل دين بوده، آن را نمي گويم. تجربه نشان داد که آن تصورات، يک پول سياه هم ارزش ندارد. من عمرم را در همين چيزها صرف کرده ام؛ از دور حرف نمي زنم. دين به معناي تدين، يعني پايبندي به احکام اسلامي، قبول، اذعان و تسليم. روايت هم دارد، قرآن هم همين است: «إن الدين عندالله الإسلام»_(9) اسلام يعني چه؟ «من اسلم وجهه الله» يعني چه؟ يعني صورتت را تسليم خدا کن. اين، دين است. مظهرش در مورد احکام شرعي، همين است ديگر. آيا دانشگاه هاي ما اين گونه اند؟
علتش اين است که کساني دانشگاه را بنيانگذاري کردند که اساس دين را، نه که قبول نداشتند، بالاتر از اين بود مي خواستند اصلا دين را ريشه کن کنند. مي بينيد ديگر. مگر غير از اين است؟ اين، تاريخچه ي دانشگاه است. اين، تاريخچه ي فرهنگ اروپايي در کشور ما است. کساني که آن فرهنگ را آوردند، اعتقادشان اين بود که اينها حرف هاي مفتي است! روشنفکري جديد، اصلا اين طوري متولد شد؛ ضد دين و مخالف با دين و عازم بر قلع و قمع دين. دانشگاه هم که طبعا زايشگاه و پرورشگاه همين روشنفکري جديد اروپايي بود. بنابراين، فضا، فضاي غيرديني شد. اين فضا، متعلق به دانشگاه وابسته ي به غرب، پرداخته ي صنعاي غرب و ساخته شده هاي آن ديار بود؛ اما دانشگاه اسلامي چه؟
همه ي آن مطالبي که راجع به علم و اين حرف ها گفتيم، آن وقتي معنا پيدا مي کند که اين عالمي که شما درست مي کنيد، متدين باشد؛ والا اگر عالم بي تدين بخواهيد، هست. به آمريکا و انگليس و فرانسه برويد، اين قدر علماي بزرگ و دانشمندان عالي مقام که حالا ها مانده شماها به آن ها برسيد هستند؛ اما بي دين، ضد دين، ضد آرمان ها و اهداف ما. مگر ما مي خواهيم آن طوري عالم درست کنيم؟ مگر جمهوري اسلامي مي خواهد عالم بي دين درست کند؟
براي ايجاد محيط ديني در دانشگاه، از کلمه ي تعصب نترسيد. هر کسي در دانشگاه -فرقي نمي کند که اين تشکيلات شما، يک تشکيلات پزشکي باشد يا غير آن- فکرش اين باشد که اين حرف ها را رها کنيد و حالا بگذاريد درسشان را بخوانند، اين فکر، غلط و مردود است. بايد درسشان را با تدين بخوانند. تدين، چيزي نيست که برايش زماني بگذاريم و بگوييم حالا اين مدت را درس بخواند، بعد شروع به تدين کند! تدين که اين نيست. تدين، جزو وجود و ذهن انسان است، با انسان رشد مي کند، شکوفايي پيدا مي کند و در تمام حرکات انسان اثر مي گذارد. دين که بيگانه ي از زندگي نيست. دين، در يک کلمه حرف زدن، در يک اشاره، در يک موضع گيري، تأثير مي گذارد. انساني که معتقد به دين است، مگر مي توان مدتي بي دين زندگي کند؟ محيط دانشگاه، بايد محيط ديني باشد. بايد اين را تأمين کنيم.(10)

پي نوشت

1-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با رؤساي دانشگاه هاي سراسر کشور، 1376/12/6.
2-بيانات رهبر معظم انقلاب در مراسم بيعت جمع کثيري از دانشجويان و دانشگاهيان، 1368/3/23.
3-بيانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتي امير کبير سراسر کشور، 1368/3/23.
4-بيانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتي امير کبير سراسر کشور، 1368/3/23.
5-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي1370/9/20.
6-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي1370/9/20.
7-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي1370/9/20.
8-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي 1382/2/22.
9-سوره ي آل عمران: آيه 19.
10-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با وزير و مسئولان وزارت فرهنگ و آموزش عالي و رؤساي دانشگاه هاي سراسر کشور، 1369/5/23.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط