چکیده
دین اسلام برای آباد شدن دنیا و آخرت مسلمانان آنان را به کار و کوشش، تشویق نموده است. از نظر اسلام بهترین عبادت و عمل، طلب روزی حلال است. در اسلام شغل مایهی عزّت فرد و جامعه است، شارع مقدّس اسلام از اشتغال به برخی حرفه و مشاغل که مفسده انگیزند جلوگیری کرده است زیرا که حرفه هر شخص اثر مستقیم در اخلاق او دارد. در اسلام استخدام شدن شخص برای انجام کار، امر جائزی است. فرد مسلمان درحرفههای ممنوعه شرعاً نمیتواند اجیر و کارگر شود. کارگر نسبت به کار و کارفرما وظایفی دارد که باید آنها را به نحو احسن انجام دهد، کارفرما هم نسبت به کارگر وظایفی دارد که باید آنها را مراعات کند. غصب کردن مزد کارگر، شرعاً از گناهان کبیره است در مقالهی حاضر ارزش کار و حقوق کارگر از منظر شرع اسلام به طور تحقیقی بررسی شده است.مقدمه
1) طرح مسأله:
انسان گل سر سبد عالم هستی است و خداوند همه چیز را برای انسان آفریده است «وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا» (جاثیه/13). انسان برای زنده ماندن و ادامهی حیات به خوراک، پوشاک و مسکن نیازمند است و برای اینکه مایحتاج اوّلیه خود را تأمین کند باید مشغول تلاش و فعالیّت باشد و نباید بیکار بماند. سؤال این است، دین اسلام که اکمل ادیان و اتّم شرائع است برای کار و کوشش چه توصیههائی نموده است، هم چنین کارگر که در اقتصاد از عوامل مهم تولید ثروت است از دیدگاه اسلام چه حقوقی و ارزشی دارد؟ (2) مقالهی حاضر پژوهشی در پاسخ به دو مسأله مذکور است.2) ارزش کسب و کار:
کار و کوشش مهمترین عامل در تولید ثروت و کسب درآمد است و بیکاری عنصر اساسی فقر است. دین اسلام میخواهد که مسلمانان غنّی و ثروتمند باشند لذا در اسلام از یک سو کار و تلاش به عنوان یک ارزش بلکه به عنوان عبادت به شدت مورد تحسین و ستایش قرار گرفته است و از سوی دیگر با هر گونه سستی و بیکاری و تحمیل هزینه خود بر دیگران مبارزه شده است. و در این باره دهها روایت از پیامبر گرامی اسلام و سایر پیشوایان دینی در جوامع روایی مانند جوامع احادیث الشیعه نقل شده است:1- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): العبادة سبعون جزءً افضلها طلب الحلال. (3) پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: عبادت خدا هفتاد جزء دارد که برترین آنها طلب روزی حلال است.
2- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): ملعون، ملعون من القی کلّه علی الناس. (4)
رسول خدا گفته است: مورد لعن خداست، مورد لعن خداست کسی که سربار مردم باشد.
3- ابن عباس گفته است سیرهی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) این بود هنگامی که مردی را نگاه میکرد و توجّه حضرت را جلب میکرد میفرمود آیا دارای حرفه است اگر میگفتند نه میگفت از چشم من افتاد، میگفتند چرا ای رسول خدا؟ میگفت: هرگاه مؤمنی حرفه نداشته باشد به وسیلهی دینش امرار معاش میکند. (5)
4- انس بن مالک روایت کرده است هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از جنگ تبوک برگشت سعد انصاری به استقبال او رفت، پیامبر با او مصافحه نمود و دستانش را خشن یافت. حضرت فرمود: چه آسیبی به دستانت رسیده است، سعد عرض کرد: ای رسول خدا! من با طناب و بیل برای تأمین مخارج عیالم کار میکنم، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دست سعد را بوسید و فرمود: این دستی است که آتش دوزخ به او نخواهد رسید. (6)
5- قال الكاظم (علیه السلام): ان الله عزوجّل یبغض العبد النوّام الفارغ. (7) أمام كاظم (علیه السلام) فرموده است: خداوند شخص پر خواب بیکار را دشمن میدارد.
6- قال الصادق (علیه السلام): ان الله تبارك و تعالى لَیُحبُّ الاغتراب فى طلب الرزق. (8)
امام صادق (علیه السلام) فرموده است: همانا خداوند متعال زندگی در غربت را برای طلب روزی دوست دارد. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از بعثت در برههای از زمان برای تأمین معاش خود در قبال چند قیراط دینار برای مردم مکه چوپانی کرد (9) و مدتی هم برای حضرت خدیجه به بازرگانی مشغول شد. (10) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از آن که از مکه به مدینه مهاجرت نمود برای امرار معاش در نخلستانهای مردم مدینه با شتر خود سقایی میکرد. (11)
تقسیم اوقات در ارتباط باکار:
دین اسلام هر چند که مردم را به کار و تلاش و آباد کردن دنیای خود بسیار سفارش نموده اما از آنجا که دین اسلام، دین اعتدال است، افراط و تفریط را در این باره مردود شمرده است و مسلمانان را سفارش فرموده که اوقات شبانه روزی خود را میان امور گوناگون تقسیم کنند امام کاظم (علیه السلام) گفته است: بکوشید که زمان شما بر چهار قسم باشد یک زمان برای مناجات با خدا یک زمان برای امر معاش و یک زمان هم برای معاشرت با برادران و افراد مورد وثوق که عیوبتان را به شما مخلصانه میگویند و یک زمان هم برای لذّات حلال بگذارید و بوسیله این زمان بر انجام وظایف آن سه زمان دیگر توانا میشوید. (12)خداوند حکیم شب را مایهی آرامش انسان قرار داده است «هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ اللَّیْلَ لِتَسْكُنُواْ فِیهِ» (یونس/67). او کسی است که شب را برای شما آفرید تا در آن آرامش بیابید. بنابراین چون که شب، هنگام آسایش است، بهتر است که انسان در آن استراحت کند و مشغول کار نباشد. درباره کار نکردن در شب، امام صادق (علیه السلام) از سیرهی پیامبر اکرم نقل کرده است: انّه کان یکره ان یصرم باللیل و ان تحصد الزرع باللیل. (13) (پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چیدن خرما و دروکردن زراعت را در شب مکروه میدانست. باز در این زمینه روایت دیگری آمده است، نهی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) عن جذاذ اللیل و حصاد اللیل: (14) رسول خدا از جمع آوری و درو کردن محصولات کشاورزی به هنگام شب نهی فرمود. هم چنین پیامبر گفته است: لا سهر الافی ثلاث: متهجد بالقرآن او فی طلب العلم او عروس تهُدی الی زوجها: (15) بیداری در دل شب روا نیست مگر در سه مورد: قرآن خواندن یا طلب کردن علم یا عروسی نمودن.
کار اقتصادی از دیدگاه اسلام به تلاش و کوششی اطلاق میشود که مقابل آن مال و پول قرار میگیرد، فقهای اسلام قاعدهی معروف «عمل المسلم محترم» محترم بودن کار مسلمان را بر همین معنی بنا گذاشتهاند و مراد از آن این است که کار مسلمان دارای ضمان و ارزش است و فقهاء در ابواب مختلفه فقه برای رایگان نبودن کار کارگر به آن استدلال کردهاند. (16)
حرفهها و مشاغل حرام
در اسلام شارع مقدس هر چند پیروان خود را به کار و کوشش و تحصیلی مال و کسب درآمد تشویق نموده است امّا پارهای مشاغل را منع کرده است چون که مفسده دارند و در فقه از آنها تحت عنوان «مکاسب محرّمه» یاد شده است، در این باره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفته است: انّ اخوف ما اخاف علی امّتی من بعدی هذه المکاسب الحرام (17) ترسناکترین چیزی که بر امّتم بعد از خودم برای آن بیمناکم کسبهای حرام است.امام خمینی (رحمه الله) در کتاب تحریر الوسیله تعدادی از مشاغل حرام (18) را نام برده است که عبارتند از:
1- خرید و فروش نجاسات (بول و غائط انسان و حیوانات غیر مأکول اللحم، منیّ، خون، مردار، خوک، سگ، مسکر مائع و فُقّاع «آبیجو»)
2- خرید و فروش خمر
3- خرید و فروش انگور و خرما برای ساختن خمر
4- خرید و فروش و ساختن آلات لهو و قمار
5- خرید و فروش چوب برای ساختن بت و صلیب و آلات لهو و قمار
6- اجاره دادن مساکن برای خرید و فروش خمر و انجام کارهای حرام
7- فروختن سلاح به دشمنان دین در حال جنگ با مسلمین
8- مجسمه سازی انسان و حیوانات
9- غناء و آوازخوانی مناسب مجالس لهو
10- همکاری با ستمکاران
11- خرید و فروش کتب و نشریاتی که مخالف و مضر به عقائد مسلمین هستند (کتب ضلال)
12- جادوگری، شعبده بازی، کهانت، قیافه شناسی و تنجیم (طالع بینی از روی ستارگان)
13- غشّ و فریبکاری در معامله
14- گرفتن اجرت بر واجبات عینی و کفائی که تعبّدی هستند. (19)
مشروعیت اجیر شدن
یکی از طرق تحصیل درآمد، اجیر شدن برای دیگران است. استخدام شدن برای انجام دادن کار، امری جائز است و فقها آن را قاعدهی «الاجارة احد معایش العباد» نامیدهاند (20) این قاعده کلی است که قابل تطبیق بر مصادیق گوناگون است. ماهیّت اجاره، تملیک منفعت معلوم در مقابل عوض معلوم است. ادلهی مشروعیّت اجاره عبارتند از:1- قرآن، «نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ» (زخرف/ 32): ما بین مردم معیشت در زندگی دنیا را تقسیم کردیم و گروهی را بر گروهی دیگر برتری بخشیدیم تا از یکدیگر کار بگیرند و رحمت پروردگارت بهتر است از آن چه میاندوزند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در تفسیر این آیه بیانی فرموده که مضمونش این است: خداوند طبق این آیه، به ما خبر داده است که اجاره، یکی از معایش خلق است، زیرا او با حکمت خود بین همّتها و ارادهها و دیگر حالات مردم تفاوت ایجاد فرمود و این تفاوت را پایهای برای تأمین زندگی مردم قرار داد. بر این اساس هر انسانی میتواند انسان دیگر را برای انجام کاری به استخدام درآورد. (21)
2- سنّت، امیرالمؤمنین (علیه السلام) خودش را به اجاره یک نفر یهودی درآورد که برای آن سقّائی کند و در مقابل هر دلو آب یک دانه خرما گرفت. پس از آن که خرماها را گرفت آنها را برای پیامبر گرامی اسلام برد. (22) همچنین دربارهی جواز اجاره روایات فراوانی از بزرگان دین نقل شده است که در مباحث آتی به پارهای از آنها اشاره میشود.
3- اجماع، همه مسلمین بر مشروعیّت اجاره اتفاق نظر دارند.
عقد اجاره یکی از عقود (پیمانها و قراردادها) اسلامی است و بر طبق آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ» (مائده/1) وفای به آن واجب است. مراد ما از اجاره در اینجا اجارهی انسان و نیروی کار او است نه اجارهی اموال منقول و غیر منقول، اجیر (23) کسی است که با تعهّد خاص نیروی کار خود را در اختیار دیگری میگذارد و برای او در مقابل اجرت، کار میکند در هر مورد که باشد اعّم از این که کار مربوط به صنعت یا تجارت یا بنّایی یا خدمات و سایر امور باشد. و اجرت گرفتن برای همهی اموری که قوام و پایداری جامعهی اسلامی به آنها وابسته است به اتفاق فقهای اسلام جائز است. (24) او از این امور در لسان فقهاء به واجبات نظامیه تعبیر میشود، و در این باره امام رضا (علیه السلام) فرموده است: بدان ای رحمت شده الهی! هر چه را که بندگان خدا از کارهای صنعتی مثل نوشتن و حساب و بازرگانی و علم نجوم و پزشکی و ساختمان سازی و علوم مهندسی و تصویرسازی غیر جانداران و ابزارآلاتی که به آنها نیاز دارند و دیگر صنائع که اساس زندگی بر آنها است، یادگرفتن آنها و انجام دادنشان و گرفتن مزد برای آنها حلال است اگر چه گاهی در راه حرام از آنها استفاده میشود. (25)
حرمت اجیر شدن در مشاغل حرام
یکی از شروط صحت عقد اجاره مباح بودن منفعت اجاره است. اگر کسی برای انجام مشاغل حرام اجیر شود، عقد اجاره شرعاً باطل است و گرفتن اجرت نیز حرام است و شخص اجیر مالک آن اجرت نمیشود و خوردنش اکل مال به باطل است. امام صادق (علیه السلام) ضمن یک روایت طولانی دربارهی اقسام اجارهی حرام فرموده است: اما وجوه حرام اجاره نظیر این که شخص، اجیر شود برای حمل آنچه که بر او خوردنش و یا نوشیدنش و یا پوشیدنش حرام است یا برای ساختن چیز حرام یا برای نگهداریش خود را اجیر کند یا برای خراب کردن مساجد ضرار یا کشتن نفس محترم بنا حق یا حمل بتها و مزمارها و تارها و خمر و خوک و مردار و خون یا چیزی از وجوه فساد که از غیر جهت اجاره بر انسان حرام است، خود را اجیر کند پس هر چیزی که شرعاً برای انسان ممنوع شده، حرام است که انسان خود را برای آن و برای اموری که به آن مربوط است اجیر کند مگر سودی باشد مانند کسی که اجیر میشود مرداری را ببرد تا صاحبش و دیگران را از اذیت آن مردار نجات دهد. (26)
و بر همین اساس، در بند الف ماده 9 قانون کار جمهوری اسلامی ایران تصریح شده که مشروعیت مورد قرارداد یکی از شرایط صحّت قرارداد است.
اخذ اجرة المثل هنگام بطلان عقد اجاره
یکی از شروط صحّت عقد اجاره معلومیّت اجرت است و در این معنی بین فقهاء هیچ اختلافی نیست، (27) هرگاه عقد اجاره باطل شود و منفعت هم استیفاء شده باشد، اجرة المثل اخذ میشود اگر چه از اجرة المسّمی بیشتر باشد و حق اجیر و کارگر ضایع نمیشود به دو دلیل: 1- قاعدهی فقهی «کل ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده» هر عقد و قراردادی که صحیح آن ضمان آور باشد فاسد و باطل آن هم ضمان آور است.
2- قاعده فقهی احترام عمل مسلم، شخص اجیر چون که کار را مجاناً و رایگان انجام نداده است بلکه در مقابل اجرت انجام داده است مستحّق اجرة المثل میگردد زیرا عملش محترم است. (28)
مسئولیت اخلاقی کارفرما در اسلام
از نظر دین اسلام کسی که شخصی را برای انجام دادن کاری استخدام میکند نسبت به او وظایفی دارد. اهم این وظایف عبارتند از:
1) تعیین مزد پیش از شروع به کار:
در این باره پیشوایان دین بسیار سفارش نمودهاند از جمله:
یک، نهی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) ان یستعمل اجیر حتی یعلم ما اجرته: (29) پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از بکارگیری کارگر قبل از معلوم نمودن مزدش نهی نموده است.
دو، قال الصادق (علیه السلام): من كان یؤمن بالله و الیوم الاخر فلا یستعملّن اجیراً حتی یعلّمه ما اجره، (30) امام صادق (علیه السلام) گفته است: هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد کارگر را نباید به کار گیرد مگر این که مزد او را اعلان نماید.
سه، سلیمان بن جعفر جعفری گفت: امام رضا (علیه السلام) نهی کرد از اجیر شدن کسی که مزدش معلوم نیست و فرمود: و اعلم انّه ما من احد یعمل لک شیئاً بغیر مقاطعة ثم زدته لذلک الشیع ثلاثة اضعاف علی اجرته الّا ظنّ انّک قد نقصته اجرته و اذا قاطعته ثم اعطیته اجرته حمدک علی الوفاء فأن زدته حبّهی عرف ذلک لک و رأی انّک قدزدته: (31) بدان هر کسی که برایت بدون معیّن نمودن اجرتش کار کند و سپس سه برابر مزدش به او بدهی گمان میکند که مزدش را کم دادهای اما اگر مزدش را معیّن کنی و سپس آن را پرداخت کنی تو را بر وفاء ستایش میکند و اگر دانهای بر آن بیفزائی میداند که این زیادی از آن توست و میفهمد که تو زیادتر از قرار به او پرداخت نمودهای.
2) پرداخت سریع مزد بعد از انجام کار:
در این باره نیز روایات فراوانی است از جمله: یک، قال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): اعط الاجیر اجرته قبل ان یجفّ عرقه: (32) پیامبر به یکی از صحابه فرمود: مزد کارگر را پیش از خشک شدن عرقش پرداخت کن.
دو، عن ابی عبدالله (علیه السلام): فی الحمال و الاجیر قال: لا یجفّ عرقه حتی تعطیه اجرته. (33) امام صادق (علیه السلام) به یکی از اصحابش باربر و کارگر گفت: قبل از خشک شدن عرقش مزدش را پرداخت کن.
سه، عن شعیب قال: تکارینا لابی عبدالله (علیه السلام) قوماً بیعملون فی بستان له و کان اجلهم الی العصر فلما فرغوا قال لمعتب: اعطهم اجورهم قبل ان یجفّ عرقهم: (34) شعیب گفته است: گروهی را برای امام صادق (علیه السلام) به کار گرفتیم تا در باغی برای آن حضرت تا عصر کار کنند، هنگامی که آنان از کار فارغ شدند امام به معتب گفت: قبل از خشک شدن عرقشان مزدشان را پرداخت کن.
3) بیگاری نکشیدن از کارگر:
بهرهکشی کارفرما از کارگر بدون پرداخت مزد کامل شرعاً صحیح نیست و در این باره پیامبر فرموده است: لا سخرة علی المسلم یعنی الاجیر: (35) بیگاری از کارگر مسلمان جائز نیست. هم چنین امام صادق (علیه السلام) گفته است: کان امیرالمومنین (علیه السلام) یکتب الی عمّاله لا تسخروا المسلمین: (36) امیرالمؤمنین به کارگزاران خود مینوشت: مسلمین را به بیگاری نگیرید.
چون در اسلام عمل مسلمان محترم است باید در مقابل کاری که انجام داده است مزد مناسب به آن پرداخت شود و مزد کارگر را به طور کامل باید داد و در این زمینه پیامبر اسلام فرموده است: یا ایّها الناس من انتقص اجیراً اجره فلیتبّواً مقعده من النار: (37) ای مردم هر کس مزد کارگری را کم بدهد جایگاهش آتش است.
4) تکلیف کار به اندازهی قدرت کارگر:
صاحب کار نبابد بیش از حد توانایی کارگر بر او کار تحمیل کند زیرا خداوند متعال فرموده است «لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا» (بقره/233). هیچ کس به بیش از مقداری توانایی خود مکلّف نیست و هم چنین تکلیف بیش از حدّ از مصادیق تعدّی به حقوق دیگران است و در قرآن کریم آمده است: «وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبِّ الْمُعْتَدِینَ» (بقره/190). از حد تجاوز نکنید که خدا تعدّی کنندگان را دوست نمیدارد. مضافاً این که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دربارهی شخص زیردست گفته است: لا یکلّف من العمل الّا ما یطیق: (38) زیردست بیش از طاقتش بر کار مکلّف نمیشود و نیز امام سجّاد (علیه السلام) در رسالهی الحقوق درباره برده و مملوک گفته است: ولا تکلّفه ما لا یطیق: (39) به برده بیش از حد توانش تکلیف نکن.
بنابراین هنگامی که تکلیف مالایطاق بر مملوک و برده جائز نیست به طریق اولی، تکلیف مالایطاق بر کارگر آزاده نیز جائز نیست.
5) منع نکردن از انجام دادن فرائض دینی کارگر:
کارفرما از اعمال عبادی کارگر (نماز و روزه) نباید جلوگیری کند. در این باره امام صادق (علیه السلام) گفته است: من استأجر اجیراً ثم حبسه عن الجمعة تبوء باثمه و ان كان هو لم یحسبه اشتری فی الاجر: (40) هر کس کارگری را استخدام کند سپس از رفتن او به نماز جمعه جلوگیری کند گناهش را به عهده گرفته است و اگر منع نکند هر دو در ثواب شریکند.
اگر کارفرما در ضمن عقد اجاره شرط کند که کارگر نماز نخواند و یا روزه نگیرد، این شرط باطل است زیرا این شرط مخالف قرآن مجید است و هر شرطی که مخالف قرآن باشد باطل است چون که امام صادق (علیه السلام)، گفته است: من اشترط شرطا مخالفاً لكتاب الله فلا یجوز و لایجوز على الذى اشترط علیه و المسلمون عند شروطهم فیما و افق کتاب الله عزّوجلّ: (41) هر کسی بر خلاف کتاب خدا شرط کند آن جائز نیست و عمل به آن شرط مشروع نیست و مسلمانان به شروط موافق کتاب خدا باید عمل کنند. و امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرموده است: لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق، (42) هیچ اطاعتی از مخلوق در نافرمانی خالق روا نیست.
بر این اساس در ماده 150 قانون کار جمهوری اسلامی ایران آمده است: کلیه کارفرمایان مشمول این قانون مکلّفند در کارگاه، محل مناسبی برای ادای فریضه نماز ایجاد نمایند و نیز در ایام ماه مبارک رمضان برای تعظیم شعائر مذهبی و رعایت حال روزه داران، باید شرایط و ساعات کار را با همکاری انجمن اسلامی و شورای اسلامی کار و یا سایر نمایندگان قانونی کارگران طوری تنظیم نمایند که اوقات کار مانع فریضه روزه نباشد، هم چنین مدتی از اوقات کار را برای ادای فریضه نماز و صرف افطاری یا سحری، اختصاص دهند.
وظائف اخلاقی کارگر
کسی که برای انجام دادن کاری استخدام میشود شرعاً نسبت به آن کار و کارفرمایش وظائفی دارد که عبارتند از:
1) داشتن مهارت و کاردانی لازم:
کارگر کاری را که میخواهد انجام دهد باید نسبت به آن کارآگاهی و تخصّص لازم را داشته باشد و الا ممکن است باعث زیان شود در این باره پیامبر اسلام فرموده است: من عمل علی غیر علم کان ما یفسد اکثر ممّا یصلح: (43) کسی که کاری بدون آگاهی انجام دهد افسادش بیشتر از اصلاحش است. هم چنین امام صادق (علیه السلام) گفته است: کل ذی صناعة مضطّر الى ثلاث خلال یجتلب بها المكسب و هو ان یكون حاذقاً بعمله مؤدّیاً للامانة فیه مستمیلاً لمن استعمله: (44) هر صاحب حرفهای برای پیشرفت کار خود به سه خصلت نیاز دارد: به کارش استاد باشد، رعایت امانت را در کار بنماید و نظر کارفرما را جلب کند.
2) دقت و حسن انجام کار:
کارگر موظف است کاری را که به عهده گرفته است آن را به دقت و استحکام تمام و به نحو احسن انجام دهد و نباید کم توجهی و سهل انگاری کند، شارع مقدس مردم را به استواری کار سفارش نموده است، مثلاً پیامبر فرموده است: انّ الله تعالی یحبّ اذا اعمل احدکم عملاً ان یتقنه: (45) همانا خداوند متعال دوست میدارد هنگامی که یکی از شما کاری را انجام میدهد آن را محکم و استوار انجام دهد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرموده است: ان الله تعالى یحبّ من العامل اذا العمل ان یحسن: (46) به درستى خداوند متعال دوست میدارد از کارگر کاری را که انجام میدهد آن را خوب و به حالت نیکو انجام دهد و باز فرموده است: اذا اعمل احدکم عملاً فلیتقن: (47) هرگاه کسی از شما کاری انجام میدهد آن را به استواری انجام بدهد.
3) امانت داری در کار:
کارگر شرعاً مکلف است کار خود را به طور کامل و صحیح انجام دهد و هیچ گونه خیانتی در آن ننماید و در کارش امین باشد و قبلاً از امام صادق (علیه السلام) نقل شد که فرموده است: هر صاحب حرفه و صنعتی به سه چیز نیازمند است از جمله: مؤدّیاً للامانة فیه، در کارش رعایت امانت بکند. و امیرالمؤمنین (علیه السلام) گفته است: ان الله عزّوجّل یحبّ المحترف الامین: (48) خداوند تبارک و تعالی صاحب حرفه امانت دار را دوست میدارد. فریبکاری و خیانت شرعاً حرام است در این زمینه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: لیس منّا من غشّ مسلماً و لیس منّا خان مؤمناً: (49) از ما نیست هر آن کس که با مسلمان فریبکاری کند و از ما نیست هر کس به مؤمنی خیانت کند. (50)
4) عمل کردن به دستورهای کارفرما:
کارگر چون که متعهد شده است برای کارفرما کاری را انجام دهد، دستورهایی را که کارفرما برای چگونگی انجام کار مورد تعهد میدهد، باید بپذیرد و فرامین وی را در چارچوب تعهدات و مقررات اجراء کند به دلیل عموم قوله تعالی: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ (مائده/1): ای کسانی که ایمان آوردهاید به عهد و پیمانهای خود وفا کنید.
بنابر آنچه که ذکر شد کارگر وظایف خود را باید به نحو احسن انجام دهد تا حقی از کارفرما ضایع نشود. (51)
دریافت غرامت در حالت خسارت مالی (ضمان اجیر)
اگر اجیر یا کارگر به مالی که زیر دستش است، زیان برساند صاحب مال میتواند از آن غرامت بگیرد. (52) در این باره روایاتی است از جمله:
یک، عن ابی عبدالله (علیه السلام) فی الرجل یعطی الثواب لیصبغه فیفسده فقال: کل عامل اعطیته اجراً علی ان بیصلح فافسد فهو ضامن: (53) از امام صادق (علیه السلام) پرسیده شد درباره مردی که لباسی به او داده شد تا رنگ آمیزی کند خرابش کرد؟ امام فرمود: هر کارگری که تو به آن مزد میدهی بر این که کاری را به سامان برساند و آن را خراب کند او ضامن است.
دو، عن ابى الصباح قال: سألت ابا عبدالله (علیه السلام) من القصّار هل علیه ضمان؟ فقال: نعم كلّ من یعطى الاجر لیصلح فیفسد فهو ضامن: (54) ابوالصباح گفت از امام صادق (علیه السلام) درباره رخت شوی پرسیدم آیا بر او ضمان است فرمود: بله، هرکس که مزد میگیرد برای اصلاح کاری ولی آن را خراب کند او ضامن است. علاوه بر این روایات، عموم قاعدهی اتلاف (من اتلف مال غیره فهو له ضامن) بر ضمان اجیر و کارگر دلالت دارد. (55)
حرمت غصب مزد کارگر
شارع مقدس اسلام کار کارگر را محترم شمرده و از عدم پرداخت مزد او شدیداً جلوگیری نموده است، در این باره روایاتی است از جمله:
یک، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): ظلم الاجیر اجره من الکبائر، (56) رسول خدا فرموده است: ستمکاری به کارگر در مورد مزدش از گناهان کبیره است.
دو، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): ان الله تعالى غافر كل ذنب الّا من احدث دیناً او اغتصب اجیراً اجره او باع رجلاً حرّاَ: (57) رسول خدا فرموده است: خداوند تعالی هر گناهی را میآمرزد مگر گناه سه کسی را: الف- کسی که دین جدید ابداع کند. ب- کسی که مزد کارگر را غصب کند. ج- کسی که انسان آزاده را بفروشد.
سه، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): من ظلم اجیراً اجرته احبطه الله عمله و حرّم الله علیه ریح الجنة و انّ ریحها لیوجد من مسیرة خمسمأة عام: (58) رسول خدا فرموده است کسی که به کارگر از بابت مزدش ستم کند خداوند عمل او را تباه سازد و بوی بهشت را بر او حرام گرداند در حالی که بوی بهشت از فاصله پانصد ساله به مشام میرسد.
چهار، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): ثلاثة انا خصمهم یوم القیامة رجل باع حرّاً فاکل ثامنه و رجل استأجر اجیراً فاستوفی منه و لم یوفه اجره و رجل اعطانی صفقته ثمّ غدر: (59) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است من در روز قیامت با سه نفر دشمنی دارم: مردی که انسان آزاده را بفروشد و بهای او را بخورد و مردی که کارگری را استخدام کند و از توان کاری او بالاترین بهرهها را ببرد ولی مزدش را ندهد و کسی که با من پیمان ببندد و سپس فریبکاری کند.
پنج، قال الصادق (علیه السلام): اقذر الذنوب ثلاثة: قتل البهیمة و حبس مهر المرأة و منع الاجیر اجره: (60) امام صادق (علیه السلام) فرموده است: پلیدترین گناهان سه چیز است: کشتن حیوانات، ندادن مهر زن، نپرداختن مزد کارگر. احادیث مذکور بر حرمت غصب دستمزد کارگر دلالت دارد و پرداخت نکردن آن از گناهان کبیره است و همانطوری که قبلاً گفته شد، اسلام دستور داده بهتر است که مزد کارگر قبل از خشک شدن عرقش پرداخت شود.
حقوق کارگر
در اسلام کارگر دارای حقوقی است که بعضی از آنها در مباحث سابقه بیان شد و هم اکنون به پارهی دیگر (61) اشاره میشود. کارگر مسلمان چون یک انسان آزاده و مختار است او هم مانند سایر مسلمانان از همهی حقوق اجتماعی و شهروندی در محدودهی شریعت اسلامی برخوردار است:
1) حقّ آزادی:
کسی شرعاً مجاز نیست، کارگر را بر انجام کاری اجبار کند زیرا او حرّ و آزاده است، انّ الحرّ لا یقع تحت سلطنة احد ولا یمكن ان یكون لا حدٍ ید علیه (62) شخص آزاده تحت سلطهی کسی واقع نمیشود و کسی نمیتواند او را تصرف کند. کارگر در انتخاب شغل آزاد است البّته همانطوری که قبلاً گفته شد کارگر نمیتواند شرعاً در مشاغل حرام مشغول کار شود و مزد بگیرد.
و بر همین مبنا در بند چهار اصل چهل و سوم و اصل بیست و هشتم قانون اساسی و مادهی 6 قانون کار جمهوری اسلامی ایران آمده است که اجبار افراد به کار معینی ممنوع است و هر کسی حق دارد شغلی را که به آن مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند.
کارگر شرعاً مجاز است برای هر شخصیت حقیقی یا حقوقی که تمایل دارد کار کند و مزد بگیرد. کارگر شرعاً حق انتخاب محّل کار خود را دارد و مجبور نیست که در محّل معیّنی کار کند.
2) حق تعیین ساعات کار:
کارگر میتواند ساعات کار خود را معیّن کند اما او حق ندارد شرعاً بیش از توانایی خود کار کند زیرا احیاناً کثرت کار باعث هلاکتش میشود و خداوند فرموده است: وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ (بقره/ 195) خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید.
3) حق تعیین مزد:
کارگر حق دارد با صاحب کار درباره مقدار دستمزد گفتگو کند. [برخورداری از مزد مناسب، عادلانه و مکفی حق کارگر است] (63)
4) حق استراحت:
اسلام به کارگر حق استراحت داده است زیرا پیامبر اسلام به یکی از صحابهی خود که دائماً مشغول نماز و روزه بود گفت: افطر و نم فانّ لجسدک علیک حقّاً و انّ لعینک حقّاً: (64) افطار کن و بخواب زیرا جسم و چشمت بر تو حقی دارند. باز آن حضرت فرموده است: روّحوا القلوب ساعةً بعد ساعة، (65) دلها را ساعت به ساعت استراحت دهید. بنابراین جسم کارگر هنگام کار حق استراحت دارد.
5) حق مطالبهی مزد:
کارگر بعد از انجام دادن کار، حق مطالبهی دستمزد خود را دارد و بر کارفرما واجب است که مزد او را بلادرنگ پرداخت کند. [کارفرمایانی که در پرداخت به موقع دستمزد اهمال میورزند و یا از پرداخت دیر هنگام منفعت میبرند، مسئولیت دارند و ضامنند] (66)
6) حق فسخ عقد اجاره:
کارگر اگر در ضمن قرارداد شرط فسخ کرده باشد که در اصطلاح علم فقه به آن خیار شرط میگویند میتواند عقد اجاره را به هم بزند و هم چنین اگر قرارداد اجاره باعث زیان کارگر شود با استفاده از حقّ خیار غبن میتواند عقد اجاره را فسخ کند.
7) حق انجام فرائض دینی (نماز و روزه):
در این باره پیشتر بیان شد که کارگر در ساعات کار حق انجام نماز و روزه خود را دارد و کارفرما نمیتواند او را از این حق منع کند.
8) امنیت معیشتی در دورهی از کارافتادگی:
اگر کارگر بر اثر صدمات کار و یا کهولت سن قادر به کار کردن نباشد دولت اسلامی موظّف است که معاش او را تأمین کند در این باره روایتی از امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل شده است: مرّشیخ مکفوف یسأل فقال امیرالمؤمنین (علیه السلام) ما هذا؟ قالوا یا امیرالمومنین نصرانی فقال امیرالمومنین (علیه السلام) استعملتموه حتّی اذا اکبر و عجز منعتموه، اتفقوا علیه من بیت المال: (67) پیرمردی نابینا میگذشت و از مردم گدایی میکرد، امیرالمؤمنین فرمود این کیست؟ گفتند یا امیرالمومنین مردی مسیحی است، امیرالمؤمنین (علیه السلام) گفت: او را به کار گرفتید تا این که پیر و ناتوان شد و اکنون او را از معاش منع میکنید، از بیت المال او را تأمین کنید. این کلام امیرالمومنین (علیه السلام) دستور دین اسلام درباره کارگر است که اگر ناتوان شد نباید از معیشت ساقط شود بلکه از بیت المال باید تأمین گردد. این نمونهای از توجه عمیق دین اسلام به حقوق کارگر است که در 1400سال پیش بیان شده است.
نتیجه
اسلام مردم را به کار و تلاش ترغیب کرده است و از سستی و تنبلی و بیکاری نهی نموده است از دیدگاه اسلام کار مایه عزّت فرد و جامعه و طلب روزی حلال از افضل قربات است اسلام از اشتغال به پارهای از کارها و مشاغلی که مفسده انگیزند جلوگیری کرده است. کارگر و اجیر شدن برای دیگران شرعاً جائز است. طبقهی کارگران از ارجمندترین طبقات جامعه هستند و اسلام برای این طبقه ارزشی خاصّ قائل است بطوری که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بر دست کارگر بوسه زد و غصب کردن مزد کارگر را از گناهان کبیره شمرده است. کارگر و کارفرما شرعاً نسبت به یکدیگر وظائف و حقوقی دارند که باید آنها را مراعات کنند.
پینوشتها:
1. دارای دانشنامه دکتری در فقه.
2. رعایت حقوق کارگر از مهمترین وظایف اخلاقی کارفرماست. امروزه مباحث فراوانی در حقوق کارگر و به طور کلی حقوق کار به میان آمده است و سازمانهای رسمی و غیر رسمی در سطح ملی و فرا ملی نظارت بر آن حقوق به وجود آمدهاند. تفصیل سخن در این مقام را مراجعه کنید به: سپهری، محمدرضا، حقوق بنیادین کار، تهران، مؤسسه کار و تأمین اجتماعی، 1388. با توجه به تعریف اخلاق حرفهای به رعایت حقوق افراد در حرفه، بحث از حقوق کارگر از مسایل مهم اخلاق حرفهای است. نه تنها کارفرما بلکه سازمانهای مردم نهاد (NGO) و دولت موظف به پای بندی به حقوق کارگر و یا نظارت بر پای بندی به آنها است. امروزه قریب به دویست مقاوله نامههای بین المللی کار در حمایت از حقوق کارگر وجود دارد (محمدرضا سپهری و همکاران، مقاوله نامههای بین المللی کار) (1919-2004)، تهران، سازمان بین المللی کار، 1383). (ویراستار)
3. کلینی، محمد، فروع الکافی، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1391ق)، 78/5.
4. همان، 12/4.
5. عن ابن عباس انّه قال: کان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اذا نظر الی الرجل فاعجبه قال: له حرفهی؟ فان قالوا: لا. قال: سقط من عینی، قیل: و کیف ذاک یا رسول الله؟ قال: لانّ المؤمن اذا لم یکن له حرفهی یعیش بدینه. نوری، حسین، مستدرک الوسائل، (بیروت، موسسه آل البیت، 1408ق)، 11/13.
6. روی انس بن مالک: ان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) لمّا اقبل من غزوهی تبوک استقبله سعد الانصاری فصافحه النبیّ علیه السلام ثم قال له: ما هذا الذّی اکنب یدیک، قال یا رسول الله اضراب بالمّر و المسحات فانفقه علی عیالی ّفقبل یده رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و قال هذه ید لا تمسّها النار. ابن اثیر، عزّالدین، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، (بیروت، دارالکتب العلمیة، 1415ق)، 342/7.
7. کلینی، محمد، 84/5.
8. صدوق، محمد، فقه من لایحضره الفقیه، تصحیح علی اکبر غفاری، (قم، نشر جامعه مدرسین، 1404ق)، 156/3.
9. بخاری، محمد، الجامع الصحیح (بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1400ق)، 130/2.
10. سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، (قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1376)، 190/1.
11. سبحانی، جعفر، فروغ ولایت، (قم، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، 1380) ص82.
12. اجتهدوا فى ان یكون زمانكم اربع ساعات: ساعة لمناجات الله و ساعة لامر المعاش و ساعة لمعاشرة الاخوان و الثقات الذین یُعرِفّونكم عیوبكم و یخلصون لكم فى الباطن و ساعة تخلون فیها للذّاتكم فى غیر محّرم و بهذه الساعة تقدرون علی الثلاث ساعات. حرّانی، حسن، تحف العقول، (تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1400ق)، ص433.
13. طباطبائی، محمد حسین، سنن النبی، (بیروت، مؤسسه البلاغ، 1415ق)، ص75.
14. هندی، علاءالدین، کنزالعّمال، (بیروت، مؤسسة الرسالة، 1409ق)، 540/15.
15. صدوق، محمد، الخصال، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ج88.
16. قرشی، العمل سر حقوق العامل فی الاسلام، (نجف، مطبعه الآداب، بیتا)، ص120.
17. فیض کاشانی، محجة البیضاء، (قم، مؤسسه الانشر الاسلامی)، 206/3.
18. محقّق گرانمایه شیخ انصاری رحمه الله در کتاب مکاسب محّرمه خود مفصلاً پیرامون 43 حرفه حرام بحث نموده است.
19. امام خمینی، روح الله، تحریر الوسیله، (قم، مؤسسه دارالعلم، بیتا)، 493/1-500.
20. بجنوردی، حسن، القواعد الفقهیه، تحقیق مهدی مهریزی و محمد حسن درایتی، (قم، نشر دلیل ما، 1424ق)ف 57/7.
21. عاملی، محمد، وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، (تهران، مکتبه الاسلامیه، 1403ق)، 244/13.
22. ابن فهد، احمد، المهذَّب البارع، تحقیق مجتبی عراقی، (قم، مؤسسه نشر اسلامی، بیتا)، 18/3.
23. در فقه کسی که برای دیگری در مقابل گرفتن مزد کار میکند، اجیر نامیده میشود و این اعمّ از مفهوم کارگر در اصطلاح قانون کار جمهوری اسلامی ایران و غیر آن است.
24. بجنوردی، حسن، 174/2.
25. اعلم یرحمك الله انّ كلّ ما یتعلّمه العباد من اصناف الصنائع مثل الكتاب و الحساب و التجارة و النجوم و الطبّ و سائر الصناعات و الا بنیهی و الهندسهی و التصاویر ما لیس فیه مثال الروحانیین و ابواب صنوف الالات التى یحتاج الیها ممّا فیه منافع و قوام المعایش و طلب الكسب فحلال كلّه تعلیمه و العمل به و اخذ الاجرهی علیه و ان قد تصرف بها فی وجوه المعاصی ایضاً. بروجردی، محمد حسین، جامع احادیث الشیعه فی احکام الشریعه، (قم، مطبعه علمیه، 1399ق)، 10/19. بخش آخر روایت (و إن قد تصر بها فی وجوه العاصی) به معاملات با جهت گیری نامشروع مربوط است. بحث از حرمت و عدم حرمت چنین داد و ستدی را نک: موسوی، غلامرضا، «معاملات با جهت گیری نامشروع»، در همین مجموعه . (ویراستار)
26. فامّا وجوه الحرام من وجوه الاجارهی نظیر ان یؤاجر نفسه علی ما یحرم علیه اکله او شربه او لبسه او یؤاجر نفسه فی صنعهی ذلک الشیء او حفظه او لبسه او یؤاجر فی هدام المساجد ضراراً او قتل النفس بغیر حلّ او حمل التصاویر و الاصنام و المزامیر و البرابط و الخمر و الخنازیر و المیتهی والدم او شیء من وجوه الفساد الذّی کان محّرماً علیه من غیر جههی الاجارهی فیه و کل امر منهی عنه من جههی من الجهات فمحّرم علی الانسان اجارهی نفسه فیه اوله الّا لمنفعهی من استأجرته کالذّی یستأجر الاجیر یحمل له المیتهی ینجیها عن أذاه او أذی غیره و ما اشبه ذلک. حرّانی، حسن، ص350.
27. بحرانی، یوسف، الحدائق الناظرة فی احکام العترة الطاهرة، (قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1409ق)، 547/21.
28. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، (بیروت، دار احیاء التراث، بیتا)، 246/27، بجنوردی، حسن، 113/7.
29. صدوق، محمد، من لا یحضره الفقیه (الفقیه)، 10/4.
30. کلینی، محمد، 289/5.
31. همان، 288/5.
32. ابن فهد، احمد، 18/3.
33. کلینی، محمد، 289/5.
34. همان، 289/5.
35. همان، 284/5.
36. همانجا.
37. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار (بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق)، 60/40.
38. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم))، (تهران، سازمان چاپ و انتشارات جاویدان، چاپ ششم، بیتا)، ص481.
39. حرانی، حسن، ص268.
40. کلینی، محمد، 289/5.
41. همان،169/5.
42. رضی، سید شریف، نهج البلاغه، ترجمه استاد علامه جعفری، (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380)، حکمت169.
43. کلینی، محمد، 55/1.
44. حرانی، حسن، ص336.
45. هندی، علاءالدین، 907/3.
46. همان، 907/3.
47. عاملی، محمد، 883/2.
48. کلینی، محمد، 112/25.
49. عاملی، محمد، 226/13.
50. تفصیل سخن در ابعاد امانت داری و تحلیل مفهوم امانت داری در حرفه را بنگرید به: فرامرز قراملکی، احد، «امانت داری و ابعاد آن در حرفه»، همین مجموعه. (ویراستار)
51. بر این بحث، مسئولیتهای اخلاقی فراوان دیگری را نیز میتوان افزود. فرامرز قراملکی، احد، سازمانهای اخلاقی در کسب و کار، (تهران، مجنون، چاپ دوم، 1381)، ص 251-260 به تفصیل در این مقام بحث شده است. (ویراستار)
52. تفصیل سخن در این بحث را بنگرید به: رضوی سید محمد، «از ید امانی تا ید ضمانی» در همین مجموعه. (ویراستار)
53. عاملی، محمد، 275/13.
54. همان، 275/13.
55. بجنوردی، حسن، 154/7.
56. بروجردی، محمد حسین، 21/19
57. عاملی، محمد، 275/13.
58. صدوق، محمد، 112/4.
59. ابن فهد، احمد، 18/3.
60. طبرسی، حسن، مکارم الاخلاق، (بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1392ق)، ص237.
61. شریف القرشی در کتاب العمل و حقوق العامل فی الاسلام ص280 برخی از حقوق کارگر را بیان کرده است.
62. بجنوردی، حسن، 59/7.
63. ویراستار.
64. بخاری، محمد، 152/2.
65. هندی، علاءالدین، 37/3.
66. ویراستار.
67. عاملی، وسائل الشیعه، 49/11.
قرآن کریم
ابن اثیر، عزّالدین، اسد الغابة فى معرفة الصحابة، بیروت، دار الكتب العلمیة، 1415 ق.
ابن فهد، احمد، المهذّب البارع، تحقیق مجتبی عراقی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، بیتا.
امام خمینی، روح الله، تحریر الوسیله، قم، مؤسسه دارالعلم- بیتا.
بخاری، محمد، الجامع الصحیح، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1400ق.
بروجردی، محمد حسین، جامع الحدیث الشیعة فی احکام الشریعة، قم، مطبعة علمیه، 1399ق.
بحرانی، یوسف، الحدائق الناظرة فى احكام العترة الطاهرة، قم، مؤسه نشر اسلامی، 1409 ق.
بجنوردى، حسن، القواعد الفقهیة، تحقیق مهدی مهریزی و محمد حسن درایتی، قم، نشر دلیل ما، 1424ق.
پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، (مجموعهی کلمات قصار حضرت رسول اکرم) تهران، سازمان چاپ و انتشارات جاویدان، چاپ ششم، بیتا.
حرانی، حسن، تحفة العقول، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1400ق.
رضی، سید شریف، نهج البلاغه، (ترجمهی استاد علامّه جعفری)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380ش.
سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1376ش.
سبحانی، جعفر، فروغ ولایت، قم، مؤسسهی امام صادق (علیه السلام)، 1380ش.
سپهری، محمد رضا و همکاران، مقاوله نامههای بین المللی کار، تهران، سازمان بین المللی کار، 1383.
صدوق، محمّد، من لا یحضره الفقیه (الفقیه)، تصحیح علی اکبر غفّاری، قسم، نشر جامعهی مدّرسین، 1404ق.
صدوق، محمّد، الخصال، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، بیتا.
طباطبائی، محمّد حسین، سنن النبی، بیروت، موسسة البلاغ، 1415ق.
طبرسی، حسن، مکارم الاخلاق، بیروت، موسسة الاعلمی، 1392ق.
عاملی، محمّد، وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربّانی شیرازی، تهران، مکتبة الاسلامیه، 1403ق.
فرامرز قراملکی، احد، سازمانهای اخلاقی در کسب و کار، تهران، مجنون، چاپ دوم، 1386.
فیض کاشانی، المحجة البیضا، قم، مؤسسه الانشر الاسلامی.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
قانون کار جمهوری اسلامی ایران.
قرشی، باقر شریف، العمل و حقوق العامل فی الاسلام، نجف، مطبعه الآداب، بىتا.
کلینی، محمد، فروع الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1391ق.
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، بیروت، داراحیاء التراث، بیتا.
نوری، حسین، مستدرک الوسائل، بیرون، مؤسسه آل البیت، 1408ق.
هندی، علاء الدین، کنزالعمال، بیروت، مؤسّسه الرساله، 1409ق.
منبع مقاله :
فرامرز قراملکی و همکاران، احد؛ (1388)، اخلاق حرفهای در تمدن ایران و اسلام، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم.