انرژی مثبت
نویسنده : امير دشتكيان
هرچيزي براي اينكه بتواند بقاء داشته باشد و به زندگي ادامه دهد به انرژي نياز دارد. اين قانون شامل رفتار و كردار ما هم ميشود. البته انرژيها هميشه باعث بقاء نميشوند و بعضي از آنها بازدارنده هستند و مانند ترمز اتومبيل عمل ميكنند.
اگر به كارهايمان انرژي مثبت دهيم به آنها سوخت رساندهايم و موجب ادامه حركت آنها ميشويم، اما اگر به اعمال خود انرژي منفي رسانيم مانند همان ترمز اتومبيل عمل كردهايم و باعث توقف رفتار مورد نظر خواهيم شد. انرژي مثبت و منفي را ديگران هم ميتوانند به ما بدهند، برخلاف بنزين كه هيچكس حاضر نيست كارت سوختش را به كسي قرض يا هديه بدهد، رفتار، كلام و عكسالعملهاي ديگران مانند نقل و نبات به ما انرژي مثبت و منفي اهدا ميكنند.
ما در طول روز انرژيهاي مثبت و منفي زيادي را از ديگران در قالب تشويق، انتقاد، توصيه، مشورت، تجربه يا درد دل دريافت ميكنيم يا به خود و ديگران هديه ميدهيم، غافل از اينكه انرژيهاي منفي كه عمداً يا سهواً در لابهلاي اين پيشنهادات و مشاورهها وجود دارد، بين ما و اهدافمان فاصله مياندازد و سرعت حركت ما را كم و كمتر ميكند.
وقتي كه به صحت رفتار يا هدف خود ايمان داريم و با قدرت تمام به آن ميپردازيم و هر زمان در حال توسعه و ارتقاي آن هستيم يا حتي از جانب ديگران مورد تشويق، تمجيد و حمايت قرار ميگيريم، انرژيهاي مثبت بسياري دريافت كردهايم كه قدرت و سرعت ما را در پيشبرد هرچه بهتر آن رفتار يا هدف بيشتر و بيشتر خواهد كرد، اما اگر در انجام كارها يا رفتار خود شك و ترديد راه دهيم، تحت تاثير افكار بازدارنده افراد منفي گرا و سواستفاده گر قرار بگيريم يا كار و رفتار خود را تقويت نكنيم و به آن نپردازيم، فكر نكنيم و خشنود نباشيم، با حجم زيادي از انرژيهاي منفي روبهرو شدهايم كه با قدرت تمام ما را از پا در ميآورند. اگر به برنامه، اهداف و رفتارهايي كه انجام ميدهيم فكر نكنيم و در مورد آنها بياعتنا شويم و از جانب اطرافيان تشويق و ترغيب نگرديم، به اين معني است كه سوخت رساني به آنها را قطع كردهايم و موجب از بين رفتنشان شدهايم.
بله به همين راحتي ميشود يك فكر، برنامه يا رفتار خوب را كنار گذاشت و از سر بيرون كرد. البته اين راهكار بسيار خوبي است و ما بايد براي از بين بردن رفتار و عادتهاي اشتباه خود از آن استفاده كنيم. دقت كنيد، فقط و فقط رفتار و عادتهاي ناپسند.
وقتي عادت ناپسندي داريم، ميتوانيم با قطع انرژي آن موجب تضعيف و در نهايت نابودياش شويم. تنها كافي است كه با بيتوجهي، عدم حمايت و عدم تكرار آن باعث شويم تا به فراموشي سپرده شود و از ذهن ما بيرون رود. در اين حالت اگر به آن انرژي منفي هم بدهيم موجب نفرت ما از آن موضوع ميشود. مانند فرد سيگاري كه بعد از مدتي دوري از سيگار با ياداوري و تكرار مضرات و عواقب دردناك استفاده از آن باعث ايجاد تنفر و دشمني خود با سيگار ميشود.
نكتهاي كه در اينجا حائز اهميت است اين است كه ما بايد بتوانيم انرژيهاي مثبت و منفي را بشناسيم و آنها را از يكديگر تفكيك كنيم و در زمان مناسب از آنها استفاده كنيم.
كارهاي خوب تنها به انرژي مثبت نياز دارند و كارهاي بد به انرژي منفي. اگر به رفتار خوب خود انرژي منفي برسانيم مانند اين است كه در باك اتومبيل خود به جاي بنرين آب ريخته باشيم. آيا آب در موتور خودرو موجب اختلال و از كار افتادن آن نميشود؟
يا اگر به كارهاي منفي خود انرژي مثبت وارد كنيم مانند اين است كه به يك جانور وحشتناك و خطرناك داروي شفابخش و تقويت كننده بدهيم و موجب بقاي آن شويم.
در زمان انجام كارهاي خوب بايد مراقب باشيم تا از گزند افكار بازدارنده افراد بدبين و منفيگرا، سواستفادهگر و كم بين در امان باشيم. بهتر است رفتار و اهداف مثبت خود را كه احساس ميكنيم تحت تاثير اين افراد قرار خواهد گرفت كمتر براي آنها بازگو كنيم. هوشيارانه مواظب نظرات ديگران باشيد و زماني كه با انرژيهاي منفي آنها روبهرو ميشويد از همان راهكاري كه براي از بين بردن اعمال منفي خود (بياعتنايي و عدم تقويت) استفاده ميكنيد، بهرهببريد تا از ذهنتان بيرون رود. بيشتر سعي كنيد تا با افراد مشوق و مثبتگرا رابطه برقرار كنيد و اهداف و رفتارهاي خود را با آنها در ميان بگذاريد.
اين موضوع مهم را هم يادتان باشد كه براي بهتر شدن، تقويت و رشد اهداف و رفتار شايسته ديگران بهتر است كه به آنها انرژي مثبت بدهيد و با بازگو كردن اعمال شايسته آنها و تشويق، تمجيد و تعريف از رفتارهاي خوبشان، نشان دهيد و تاكيد كنيد كه راه درستي را در پيش گرفتهاند. اين عمل در نزد طرف مقابل تاثير بسزايي خواهد داشت. شايد در ظاهر نشان ندهد، اما بيش از آن كه خودتان فكر بكنيد او را اميدوار و علاقهمند ميكنيد.
زماني كه فرد ديگري را مشورت و راهنمايي ميكنيم، خيلي بايد دقت كنيم تا به اشتباه و از روي بياطلاعي به او انرژي متضاد وارد نكنيم و اشتباها او را در دام توهم نيندازيم.هميشه بهترين راه اين است كه وقتي از موضوعي اطلاع و آگاهي كامل نداريم در مورد آن اظهار نظر نكنيم و طرف مقابل را به اشتباه نيندازيم، زيرا ممكن است با انجام عكسالعمل يا انتقاد و تشويق اشتباه او را گمراه كنيم. ما تنها بايد آن فرد را راهنمايي كنيم تا با شخص مطلع و واقعبيني مشورت كند و فريب افكار منفي كسي را نخورد.
منبع: روزنامه اطلاعات
اگر به كارهايمان انرژي مثبت دهيم به آنها سوخت رساندهايم و موجب ادامه حركت آنها ميشويم، اما اگر به اعمال خود انرژي منفي رسانيم مانند همان ترمز اتومبيل عمل كردهايم و باعث توقف رفتار مورد نظر خواهيم شد. انرژي مثبت و منفي را ديگران هم ميتوانند به ما بدهند، برخلاف بنزين كه هيچكس حاضر نيست كارت سوختش را به كسي قرض يا هديه بدهد، رفتار، كلام و عكسالعملهاي ديگران مانند نقل و نبات به ما انرژي مثبت و منفي اهدا ميكنند.
ما در طول روز انرژيهاي مثبت و منفي زيادي را از ديگران در قالب تشويق، انتقاد، توصيه، مشورت، تجربه يا درد دل دريافت ميكنيم يا به خود و ديگران هديه ميدهيم، غافل از اينكه انرژيهاي منفي كه عمداً يا سهواً در لابهلاي اين پيشنهادات و مشاورهها وجود دارد، بين ما و اهدافمان فاصله مياندازد و سرعت حركت ما را كم و كمتر ميكند.
وقتي كه به صحت رفتار يا هدف خود ايمان داريم و با قدرت تمام به آن ميپردازيم و هر زمان در حال توسعه و ارتقاي آن هستيم يا حتي از جانب ديگران مورد تشويق، تمجيد و حمايت قرار ميگيريم، انرژيهاي مثبت بسياري دريافت كردهايم كه قدرت و سرعت ما را در پيشبرد هرچه بهتر آن رفتار يا هدف بيشتر و بيشتر خواهد كرد، اما اگر در انجام كارها يا رفتار خود شك و ترديد راه دهيم، تحت تاثير افكار بازدارنده افراد منفي گرا و سواستفاده گر قرار بگيريم يا كار و رفتار خود را تقويت نكنيم و به آن نپردازيم، فكر نكنيم و خشنود نباشيم، با حجم زيادي از انرژيهاي منفي روبهرو شدهايم كه با قدرت تمام ما را از پا در ميآورند. اگر به برنامه، اهداف و رفتارهايي كه انجام ميدهيم فكر نكنيم و در مورد آنها بياعتنا شويم و از جانب اطرافيان تشويق و ترغيب نگرديم، به اين معني است كه سوخت رساني به آنها را قطع كردهايم و موجب از بين رفتنشان شدهايم.
بله به همين راحتي ميشود يك فكر، برنامه يا رفتار خوب را كنار گذاشت و از سر بيرون كرد. البته اين راهكار بسيار خوبي است و ما بايد براي از بين بردن رفتار و عادتهاي اشتباه خود از آن استفاده كنيم. دقت كنيد، فقط و فقط رفتار و عادتهاي ناپسند.
وقتي عادت ناپسندي داريم، ميتوانيم با قطع انرژي آن موجب تضعيف و در نهايت نابودياش شويم. تنها كافي است كه با بيتوجهي، عدم حمايت و عدم تكرار آن باعث شويم تا به فراموشي سپرده شود و از ذهن ما بيرون رود. در اين حالت اگر به آن انرژي منفي هم بدهيم موجب نفرت ما از آن موضوع ميشود. مانند فرد سيگاري كه بعد از مدتي دوري از سيگار با ياداوري و تكرار مضرات و عواقب دردناك استفاده از آن باعث ايجاد تنفر و دشمني خود با سيگار ميشود.
نكتهاي كه در اينجا حائز اهميت است اين است كه ما بايد بتوانيم انرژيهاي مثبت و منفي را بشناسيم و آنها را از يكديگر تفكيك كنيم و در زمان مناسب از آنها استفاده كنيم.
كارهاي خوب تنها به انرژي مثبت نياز دارند و كارهاي بد به انرژي منفي. اگر به رفتار خوب خود انرژي منفي برسانيم مانند اين است كه در باك اتومبيل خود به جاي بنرين آب ريخته باشيم. آيا آب در موتور خودرو موجب اختلال و از كار افتادن آن نميشود؟
يا اگر به كارهاي منفي خود انرژي مثبت وارد كنيم مانند اين است كه به يك جانور وحشتناك و خطرناك داروي شفابخش و تقويت كننده بدهيم و موجب بقاي آن شويم.
در زمان انجام كارهاي خوب بايد مراقب باشيم تا از گزند افكار بازدارنده افراد بدبين و منفيگرا، سواستفادهگر و كم بين در امان باشيم. بهتر است رفتار و اهداف مثبت خود را كه احساس ميكنيم تحت تاثير اين افراد قرار خواهد گرفت كمتر براي آنها بازگو كنيم. هوشيارانه مواظب نظرات ديگران باشيد و زماني كه با انرژيهاي منفي آنها روبهرو ميشويد از همان راهكاري كه براي از بين بردن اعمال منفي خود (بياعتنايي و عدم تقويت) استفاده ميكنيد، بهرهببريد تا از ذهنتان بيرون رود. بيشتر سعي كنيد تا با افراد مشوق و مثبتگرا رابطه برقرار كنيد و اهداف و رفتارهاي خود را با آنها در ميان بگذاريد.
اين موضوع مهم را هم يادتان باشد كه براي بهتر شدن، تقويت و رشد اهداف و رفتار شايسته ديگران بهتر است كه به آنها انرژي مثبت بدهيد و با بازگو كردن اعمال شايسته آنها و تشويق، تمجيد و تعريف از رفتارهاي خوبشان، نشان دهيد و تاكيد كنيد كه راه درستي را در پيش گرفتهاند. اين عمل در نزد طرف مقابل تاثير بسزايي خواهد داشت. شايد در ظاهر نشان ندهد، اما بيش از آن كه خودتان فكر بكنيد او را اميدوار و علاقهمند ميكنيد.
زماني كه فرد ديگري را مشورت و راهنمايي ميكنيم، خيلي بايد دقت كنيم تا به اشتباه و از روي بياطلاعي به او انرژي متضاد وارد نكنيم و اشتباها او را در دام توهم نيندازيم.هميشه بهترين راه اين است كه وقتي از موضوعي اطلاع و آگاهي كامل نداريم در مورد آن اظهار نظر نكنيم و طرف مقابل را به اشتباه نيندازيم، زيرا ممكن است با انجام عكسالعمل يا انتقاد و تشويق اشتباه او را گمراه كنيم. ما تنها بايد آن فرد را راهنمايي كنيم تا با شخص مطلع و واقعبيني مشورت كند و فريب افكار منفي كسي را نخورد.
منبع: روزنامه اطلاعات