حدیث شاه حسینی (1)
سروش مدبری (2)
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اکوتوریسم (طبیعتگردی) در منطقهی ژئوپارک قشم انجام شده است.این تحقیق با بهرهگیری از روشهای نظریهی مبنایی، تحقیق کیفی و نمونهگیری هدفمند و از طریق مصاحبه با هجده نفر از ساکنین محلی قشم صورت گرفته است. در این پژوهش، اثرات اکوتوریسم در منطقهی ژئوپارک، به دو دستهی تبعات مثبت و تبعات منفی تقسیم شدهاند. نتایج تحقیق، نمایانگر آن است که اکثر مصاحبهشوندگان نگرشی مثبت، نسبت به صنعت طبیعتگردی در این منطقه دارند و به میزان زیادی با افزایش اشتغال در منطقه، در اثر توسعهی صنعت طبیعتگردی موافق هستند. بر اساس شاخص «داکسی»، هماکنون ساکنان قشم در مرحلهی خشنودی و رضایت قرار دارند. در این مرحله، جامعهی میزبان از توسعهی گردشگری مشتاقانه استقبال میکند. فرصتهای شغلی جدید و افزایش درآمدها از آثار مثبت این مرحله محسوب میشوند.
مقدمه
اکوتوریسم از دو واژهی «اکو» (مخفف اکولوژی؛ به معنای بومشناسی) و توریسم (به معنای جهانگردی) تشکیل شده است. شاید مناسبترین معادل برای مفهوم اکوتوریسم، طبیعتگردی باشد. اصطلاحات متعددی در تعریف اکوتوریسم وجود دارد. از جمله «سفر ماجراجویانه»، «توریسم پایدار»، «توریسم مسئول»، «سفر مبتنی بر طبیعت»، «سفر سبز»، «ماجراجوییهای ورزشی چندگانه» و «توریسم فرهنگی».در یک تعریف دیگر اکوتوریسم، اینگونه تعریف شده است: سفر به مناطق حساس، بکر، سالم و معمولاً حفاظت شده اکوتوریسم برای گردشگر، یک سفر آموزنده است که درآمد آن صرف حفاظت از محل شده و مستقیماً در رشد و توسعهی اقتصادی و تقویت سیاسی جوامع محلی تأثیر گذاشته و موجب تکریم فرهنگهای گوناگون و حقوق بشر میشود (Honey, 1999).
در آستانهی هزارهی سوم، صنعت گردشگری، به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی در بسیاری از کشورها مطرح و اقدامات گستردهیی برای توسعهی این صنعت در آنها آغاز شده است. ژئوپارک قشم، اولین و تنها ژئوپارک خاورمیانه است که در سال 1385 به ثبت شبکهی جهانی ژئوپارکها رسید. در حال حاضر تنها نوزده کشور جهان ژئوپارک ثبت شده دارند که ایران نیز بواسطهی ژئوپارک قشم یکی از این نوزده کشور است کشور ایران از نظر جاذبهی طبیعی در جهانی، دارای رتبهی پنجم است. وجود تالابهای حائز اهمیت بینالمللی، پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده در ایران (که «ذخیرهگاه کرهی مسکون» نام گرفته) و نیز تنوع بسیار زیاد گونههای گیاهی و جانوری کشور، پتانسیلهای گردشگری بسیار بالایی را در خود جای دادهاند.
از بین تمام مناطق گردشگری ذکر شده، جزیرهی قشم قابلیت بررسی بیشتری دارد؛ زیرا قشم، بزرگترین جزیرهی خلیجفارس با مساحتی در حدود 1600 کیلومتر مربع، در برگیرندهی اولین ژئوپارک خاورمیانه و مطمئناً از نقاط بیهمتای جهان است که شامل مجموعهیی از پدیدهها و جاذبههای زمینشناختی، طبیعی، تاریخی و فرهنگی است.
بیان مسئله
ژئوپارک قشم، اولین و تنها ژئوپارک خاورمیانه است که در سال 1385 به ثبت شبکهی جهانی ژئوپارکها رسید. در حال حاضر تنها نوزده کشور جهان ژئوپارک ثبت شده دارند که ایران نیز بواسطهی ژئوپارک قشم یکی از این نوزده کشور است؛ البته این موضوع بر کسی پوشیده نیست که ژئوپارک قشم، بدلیل واقع شدن در منطقهی استراتژیک خلیجفارس از اهمیت بالاتری برخوردار است. از طرف دیگر ژئو پارک قشم، بعلت قرار گرفتن در بین ژئوپارکهای شرق آسیا و اروپا، دارای موقعیت خاصی در منطقه و در بین ژئوپارکهاست. لازم به ذکر است در دی ماه سال 1391، ژئوپارک قشم، بدلیل ناتوانی مدیران سازمان منطقهی آزاد قشم در انجام معیارهای ثبت جهانی ژئوپارک از فهرست یونسکو خارج شد؛ اما اکنون تلاشهایی برای ثبت دوبارهی آن در حال انجام است.بیشتر بخوانید:ژئوپارک بی نظیر در خاورمیانه
ژئوپارک، در معنا، مخفف «پارک زمینشناسی» است و به سرزمینهایی که پدیدههای زمینشناسی مشخصی دارند، گفته میشود. بر پایهی تعریف یونسکو، ژئوپارک یک محدودهی معین جغرافیایی مشخص است که شامل چند پدیدهی خاص و زیبای زمینشناسی است و در آن محدوده ممکن است، علاوه بر جاذبههای طبیعی، جاذبههای فرهنگی، هنری و تاریخی نیز وجود داشته باشد. همچنین منطقهی مورد انتخابی ژئوپارک باید از اجتماعات محلی برآمده باشد که در آن، میراث زمینشناسی، بخوبی و بصورت پایدار حفظ و مدیریت شود. علاوه برین منطقهی مورد نظر باید مواردی، مانند تکامل کرهی زمین، چشمانداز زمین، تشکیلات زمینشناسی، خاکشناسی، کانیشناسی، فسیل شناسی و غیره و نیز مناطق باارزش از نظر گونههای جانوری و گیاهی را هم در بر بگیرد. بر اساس تعریف جهانی سازمان «یونسکو»، ژئو پارک عبارت است از:
ناحیهیی شامل یک یا چند ویژگی علمی، نه تنها وابسته به علم زمینشناسی؛ بلکه بخاطر وجود مزایای باستانشناسی، بومشناسی و نیز ارزشهای فرهنگی، وجود یک برنامهی مدیریتی طراحی شده، به منظور بهبود وضعیت اجتماعی - اقتصادی در منطقه. برای تحقق هدف انتخاب چنین منطقهیی، نمایش روشهای حفظ و بهبود بخشیدن وضعیت میراث زمینشناسی منطقه، به همراه فراهم ساختن بستری مناسب برای آموزش روشنتر و گستردهتر شاخههای متنوع زمین و مسائل محیط زیست و همچنین ضرورت رعایت حقوق عمومی، اجتماعی - محلی و حفظ حریم خصوصی افراد در محل مورد نظر ضروری است (باغبانی، 1386: 38).
صنعت گردشگری پس از صنعت نفت و خودروسازی، به عنوان سومین صنعت بزرگ در سطح جهان مطرح است که سهم بسزایی در تولید ناخالص داخلی کشورها ایفا میکند. در این بین، گردشگری طبیعی یکی از زیرمجموعههای صنعت گردشگری است که از رشد سالانهی سی درصدی برخوردار است. همچنین با توجه به اینکه ایران از لحاظ منابع غنی و جاذبههای طبیعی، در ردیف پنج کشور اولی جهان قرار دارد، گسترش اکوتوریسم در بین گردشگران داخلی، موجبات توزیع مجدد درآمد و منابع مالی را در بخشهای برون شهری کشور (که معمولاً از توسعهیافتگی کمتری برخوردار هستند) فراهم میآورد.
تحقیق در زمینهی مطالعهی اثرات اکوتوریسم در منطقهی ژئوپارک قشم از جهات مختلف و برای گروههای مختلف در جامعه حائز اهمیت است. برای دولتمردان و مسئولان کشور، تحقیق در زمینهی اثرات اجتماعی - فرهنگی اکوتوریسم در منطقهی ژئوپارک قشم، بدین لحاظ مهم است که بتوانند با توجه به اطلاعات بدست آمده برنامهریزی فرهنگی و مدیریتی درست، در جهت ایجاد جوامع حمایتی، توسعهی صنعت گردشگری و جذب اکوتوریست، توسعهی فرهنگی و توسعهی پایدار در این منطقه ارائه دهند. همچنین تحقیق در زمینهی مطالعهی فرهنگ زیست محیطی طبیعتگردان ایرانی در منطقه، برای محققان مطالعات فرهنگی حائز اهمیت است؛ زیرا اکوتوریسم، یکی از ابعاد سبک زندگی بشمار میآید که رابطهی مستقیم با زندگی روزمره، حفظ محیط زیست، هویت، مصرف، تحول فرهنگی و فرایند مدرنسازی جامعه دارد.
پیشینهی نظری
در بُعد توصیفی، بر اساس یک رویکرد تکوینی و به منظور تعیین جایگاه یا موقعیت نگرش بومیان قشم، نسبت به توسعهی صنعت طبیعتگردی در این منطقه از نظریهی «دوکسی» استفاده شده است. این نظریه، به شرح واکنش ساکنان یک منطقه، در یک پیوستار یکسویه از مرحلهی سرخوشی تا دشمنی میپردازد. از این رو این نظریه، نوعی خصلت توصیفی دارد که نشان میدهد، نگرش بومیان منطقه در چه مرحلهیی است. در واقع نظریهی دوکسی، یکی از مهمترین چارچوبهای مورد استفاده، در تجزیه و تحلیل تأثیرات اجتماعی گردشگری، بر روی افراد بومی و محیط زیست منطقه گردشگری است. دوکسی متوجه شده بود که همزمان با توسعهی گردشگری در یک منطقه و اشغال بخشهای وسیعتری از اقتصاد محلی توسط این صنعت، افراد بومی واکنش و احساسات خاص و متفاوتی از خود نشان میدهند. او در سال 1975. م. با مطالعهی این موارد و با بررسی واکنشهای بومیان در قبال توسعهی گردشگری، توانست چارچوبی را در این مورد تهیه کند که امروزه در مطالعات مربوط به تأثیرات اجتماعی صنعت گردشگری، دارای اهمیت ویژهیی است (فنل، 1383: 140). او بر این عقیده است که رای ارزیابی احساسات و تمایلات بومیان هر منطقه نسبت به پذیرش صنعت گردشگری، میتوان چهار دورهی اصلی را در مورد آنها در نظر گرفت؛ این دورهها عبارتند از:- خشنودی و رضایت؛
- بیتفاوتی؛
- رنجش؛
- خصومت.
در مرحلهی اول (خشنودی و رضایت)، جامعهی میزبان از توسعهی گردشگری مشتاقانه استقبال میکند. فرصتهای شغلی جدید، افزایش درآمدها و تعدیل قیمتها از منافع این مرحله محسوب میشوند. در این مرحله، تعداد مخالفان توسعهی گردشگری اندکند. شباهت این مرحله با دنیای واقعی هنگامی بیشتر میشود که اقتصاد محلی در حالت رکود بوده و گردشگری، فرصتهای شغلی جدیدی را برای ساکنان منطقه ایجاد میکند.
در مرحلهی دوم (بیتفاوتی)، اگرچه توسعهی تجاری و ارزش زمین، همچنان روند صعودی دارند؛ اما نرخ افزایشی آنها، همانند نرخ افزایشی مرحلهی قبل نیست. در این مرحله، ساختار اجتماعی جامعه با ورود مهاجران جویای کار تغییر میکند. برخی از افراد محلی در بخش گردشگری مشغول بکار میشوند. به نظر میرسد، وعدهی بهبود وضعیت اقتصادی، تنها در مورد تعداد محدودی از ساکنان بومی منطقه صادق بوده است.
در مرحلهی سوم (رنجش)، چنانچه توسعهی گردشگری ادامه یابد، به دلیل پارهیی موارد، مانند افزایش واردات و فصلی بودن گردشگری، حساسیت بوجود میآید. هزینهی کالاهای اساسی افزایش مییابد؛ به طوری که نرخ افزایش قیمت این کالاها از نرخ افزایش درآمد جامعهی میزبان بیشتر است. افزایش درآمد که در مرحلهی قبل محقق شده بود، نیز با افزایش تورم همراه میشود. و چنانچه محیط یا جاذبهها در مناطق روستایی در طول دورهی توسعه، دچار محدودیت یا تغییر شوند، تعداد دیدارکنندگان ممکن است، کاهش یابد. این امر باعث بوجود آمدن تسهیلات بیش ازحد و در نتیجه رکود اقتصادی خواهد شد. در این مرحله، توسعهی برنامهریزی نشدهی گردشگری، ادراک شده و حفاظت به عنوان یک نیاز مطرح میشود.
در مرحلهی چهارم (خصومت)، محیط رو به زوال بوده و ساکنان بیش از هر چیز، توسعهی برنامهریزی نشدهی گردشگری را در تغییر محیط مقصر میدانند. در این مرحله، مردم محلی خصومت خود را به گردشگران که به آداب و رسوم، بیتوجه هستند، نشان میدهند، در بعضی موارد ممکن است از دید مردم محلی، گردشگران نقش تخریب کنندهیی در محیط داشته باشند. این وضعیت بیشتر در مناطقی بچشم میخورد که بین شیوه و سطح زندگی گردشگران جامعهی محلی، تفاوت چشمگیری وجود داشته باشد. در کشورهای در حال توسعه، این حالت ممکن است زمانی رخ دهد که مردم محلی، دریابند که گردشگری فرصتهای شغلی مناسبی ایجاد نکرده است (ترابیان، 1387: 27- 28).
سنت پژوهشی اثرات گردشگری
ماتینسون و وال (1982. م) معتقد هستند که اثرات گردشگری ناشی از یک ارتباط درونی پیچیده میان جوامع میزبان، گردشگران و محیطهای طبیعی است. این نکته برای فهم فرآیندهای پیچیدهی اثرات گردشگری، ضروری است. همچنین این نکته حائز اهمیت است که اصطلاح «اثرات»، با یک تغییر منفی در ارتباط نیست و آنها هر تغییری را در بر میگیرند. بر طبق ادعای ماتینسون و وال گردشگری اثرات گوناگونی بر فرهنگ و محیط مقصدهای انتخابی آنها خواهد داشت. علاوه برین ساختار درونی و ویژگیهای جوامعی که آنها از آن بازدید میکنند، نقش اساسی در نفوذ انواع اثرات گردشگری بازی میکنند.اکثر نویسندگان بین اثرات اجتماعی - فرهنگی و اجتماعی - اقتصادی صنعت گردشگری، تمایز قائل میشوند. نورونها (3) (1977.م) و کلوردون (4) (1979. م)، جامعترین پیمایشها را در زمینهی طیف تأثیرات اجتماعی - اقتصادی گردشگری، تحت شرایط متفاوت تهیه کردهاند. مطالعات اجتماعی - اقتصادی، در ابتدا هشت موضوع اصلی را مورد کاوش قرار میدهد: مبادلهی خارجی؛ درآمد؛ اشتغالزایی؛ هزینهها؛ توزیع منافع؛ کنترل و مالکیت؛ توسعه؛ سود دولت. توافق قابل ملاحظهیی در قبال تأثیر گردشگری روی این موضوعات وجود دارد و آن این است که گردشگری بوجود آورندهی مبادلهی خارجی، ایجاد درآمد برای کشور میزبان و ایجاد اشتغال برای افراد محلی است (Noronha, 1977:52-60; Cleverdon, 1979: 39-42; de Kart, 1979: 35-44).
نگرشهای ساکنان، نسبت به اثرات گردشگری
نگرش ساکنان نسبت به اثرات گردشگری، یک موضوع تحقیقی بسیار گسترده است. در حالی که گردشگری، به عنوان یک فعالیت برای تولید درآمد، هم در مقیاس محلی و هم در مقیاس ملی در نظر گرفته میشود و توافقی در این بین وجود دارد. این توافق عبارتست از اینکه، حمایت از جوامع میزبان، لازمهی توسعهی گردشگری در یک جامعه است. استمرار این حمایت بعد از مراحل آغازین توسعه، ضرورت دارد. بطور کلی تمرکز مطالعات مربوط به نگرشهای جامعه نسبت به گردشگری، روی موضوعات گستردهیی است که با اثرات محیطی، اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی مرتبط است (Kuvan, 2005: 692).نگرشها و ادراکات ساکنان نسبت به اثرات گردشگری، جنبههای منفعت و زیان اجتماعی و اقتصادی را بررسی میکند (Andereck et al. 2005; AP, 1992). ادراکات و نگرشها، نه تنها برای فهم اثرات واقعی گردشگری در جوامع حائز اهمیت است؛ بلکه وجود نگرشهای منفی در میان ساکنان، میتواند منجر به عدم موقعیت و توانایی نگهداری و حمایت از مقصد گردشگری شود (Belise & Hoy, 1980).
مطالعات در مورد برداشتهای ساکنان نسبت به گردشگری به دههی هفتاد میلادی برمیگردد. محاسبهی جامع از مطالعهی اثرات گردشگری، توسط هارالامبوپولاس و پیزام (1996. م) انجام شد که اثرات آن را به چند گروه تقسیم کردند:
«ساختار جمعیت»؛ «شغل و ساختار اشتغال»؛ «ساختار اجتماعی و الگوهای مصرف»؛ «جرم، فحشا و قمار» و «حالات فرهنگی جوامع میزبان». همچنین کرامپتون وای پی (5) (1994. م) پوشش گستردهیی از ادبیات را بر نگرش ساکنان ارائه دادند. مرور عاملهای مرتبط با نگرش ساکنان دو حوزهی گسترده، نشان میدهد که میتوان آن را، به عنوان عاملهای درونی و بیرونی خلاصه کرد (Wearing, 2001). در میان متغیرهای عوامل درونی، وابستگی اقتصادی به گردشگری، یک متغیر مهمی است که متضمن ادراک مثبت ساکنان از اثرات و برداشتهای مطلوب، نسبت به توسعهی گردشگری در اکثر مطالعات شناخته شده است (Pizam, 1978). همچنین نتایج برخی مطالعات نشان میدهد که سایر ویژگیهای جمعیتشناختی، میتواند موقعیت ساکنان را نسبت به گردشگری پیشبینی کند. بر طبق این نتایج، کسانی که نگرش مثبتتری نسبت به توسعهی گردشگری در یک منطقه دارند، معمولاً از قشر جوان و تحصیلکرده هستند. همچنین بطور مشابه شواهدی وجود دارد که ساکنان مرد در مقایسه با ساکنان زن، بیشتر از این موضوع حمایت میکنند.
(Pizam, 1978; Mason & Cheyne, 2000).
قومیت، عامل جمعیتشناختی دیگری است که بر برداشتهای ساکنان (بطور خاص، در مورد موضوعاتی که با اثرات فرهنگی گردشگری مرتبط است)، در برخی مطالعات تأثیر میگذارد (Liu & Var, 1986). با وجود این، در حالی که برخی محققان، تفاوتهای مهمی را بین ویژگیهای پاسخگویان که با عقاید مثبت و منفی آنها نسبت به گردشگری در یک منطقه همراه است، گزارش کردهاند؛ اما دیگران (King et al, 1993) نتیجه گرفتهاند که متغیرهای اجتماعی، جمعیتشناختی، هیچ نقشی در شناسایی عوامل اصلی در نگرشهای ساکنان ندارند. این تفاوت در نتایج تحقیق، میتواند به ویژگیهای منحصر به فرد جمعیت، در مکانهایی که مطالعات گوناگون در آن انجام میشود، نسبت داده شود.
اثرات گردشگری، توسط موقعیتهای خاص مقصدها، تحت عنوان آنچه که گردشگران و میزبانان در تعامل با یکدیگر قرار میگیرند، شکل میگیرد. (Tosun, 2002).
درجهی تماس با گردشگران (King et al, Weaver & Lawton, 2001)، مجاورت با منطقهی گردشگری (Weaver & Lawton, 2001)، نگرانی جامعه و تعلق خاطر به جامعه، رضایت جامعه و نگرش بوم محوری (Gursoy et al. 2002)، به عنوان عوامل دیگری یافت شدهاند که بر نگرشهای مبتنی بر گردشگری تأثیر میگذارند. تعلق خاطر، بطور مختلف در مطالعات محدودی که از آن، به عنوان «ارتباطی با نگرش بسوی گردشگری» نگاه شده، اندازهگیری شده است. شلدن و وار (1985 .م) از مدت زمان سکونت، به عنوان یک واحد تعلق خاطر نام برده و بیان کردند، ساکنانی که تمام عمر در یکجا سکونت داشتهاند، بیشتر به تأثیرات اجتماعی - فرهنگی گردشگری، نسبت به ساکنانی که مدت زمان کمتری در آنجا سکونت داشتند، حساس بودهاند.
عوامل بیرونی، شامل ویژگیهای مقصد، مانند محیط جغرافیایی؛ یعنی موقعیت شهری - روستایی و جزیرهیی - قارهیی (Liu & Var, 1986)، جایگاه گردشگری منطقه (Johnson etal, 1994)، فصلی بودن، نسبت حضور میزبانان به میهمانان داخلی و نسبت ورود گردشگران بینالمللی است (Liu & Var, 1986; Pizam, 1978).
لازم به ذکر است که در طی 25 سال گذشته، در تحقیقات متفاوتی که در آمریکای شمالی انجام شده، به جنبههای گوناگون ارتباط، بین پذیرش ساکنان یک منطقه و توسعهی گردشگری پرداخته شده است. پیزام (6) (1978. م)، معتقد است تمرکز شدید منجر به پیدایش برداشتهای منفی در جامعهی میزبان میشود. به بیان رتمن (7) (1978.م)، در توسعهی گردشگری ادراکات منفی نسبت به افزایش سر و صدا، زباله، ترافیک، جرم، ازدحام و افزایش قیمت وجود دارد. با وجود این، یافتههای تحقیق، پذیرش جنبههای مثبت توسعهی گردشگری را (که شامل توسعه در زیرساختهای محلی (Belisle & Hoy , 1980)، افزایش فرصتهای شغلی (Milman & Pizam 1988) و افزایش فرصتهای تفریحی است) نیز نشان میدهد. متغیرهای مهم دیگر، مانند فاصلهی ساکنان از منطقهی گردشگری (Belisle & Var, 1980)، تأثیر مدت اقامت ساکنان در منطقه (Liu & Var, 1986) و سن در برداشتها و پذیرش ساکنان، در توسعهی گردشگری مؤثر شناخته شدهاند.
تنوع عواملی که به نگرشهای ساکنان شکل میدهد، داشتن یک چارچوب نظری را ضروری کرده است. این چارچوب نظری باید یافتههای تحقیق را یکپارچه کند و منجر به فهم عمیقی از نگرشهای مثبت یا منفی ساکنان، نسبت به گردشگری شود؛ اما فقدان تئوری دقیق و انتخاب روش شناسیهای متفاوت در سنجش پذیرشها، منجر به یک دیدگاه چندوجهی در برابر یک دیدگاه واحد شده است. روششناسی که در مطالعات مورد استفاده قرار گرفته است، بطور قابل ملاحظهیی زیاد است و اطلاعات بدست آمده به خوانندگان اجازهی قضاوت در مورد تناسب و شایستگی نمونههای انتخاب شده را نمیدهد. در نتیجه، پیشرفت کمی در توسعهی چارچوب مفهومی وجود دارد. استفاده از تئوری «تبادل اجتماعی»، برای پیشبینی نگرشهای ساکنان، توسط ای پی (1992. م) پیشنهاد شد که تلاشی برای رسیدن به یک چارچوب نظری است.
نظریهی تبادل اجتماعی
نظریهی «تبادل اجتماعی» در سال 1992. م توسط ای پی، به عنوان یک توضیح نظری از نحوهی نگرش محلی در برابر رشد و توسعهی گردشگری ارائه شد. او اینگونه استدلال کرد که نگرشها، تحت تأثیر ادراکات از منافع مثبت مرتبط با توسعهی گردشگری قرار دارند. از زمان مطالعات ای پی در سال 1992.م تاکنون، نظریهی تبادل اجتماعی بصورت یک نظر گستردهی مرجع، برای توضیح نگرش محلی به حوزهی گردشگری قلمداد میشود.نظریهی تبادل اجتماعی، بیشتر از جانب مطالعاتی تأیید میشود که نگرش مثبت، نسبت به توسعهی گردشگری را با سود شخصی در منافع اقتصادی خاص پیوند میدهند. کینگ و همکارانش معتقدند، کسانی که از فعالیتهای گردشگری منافع شخصی کسب میکنند، آن را خیلی مثبت ارزیابی میکنند؛ اما کسانی که منافع شخصی عایدشان نمیشود، نسبت بدان یک نگرش منفی دارند (King et al, 1993: 445).
پژوهشگران دیگر نیز تأیید کردهاند که میزان وابستگی افراد به درآمدهای گردشگری در دیدگاه آنان نسبت به توسعهی این صنعت تأثیرگذار است. نتایج برخی مطالعات، یک رابطهی مثبت را بین پذیرش گردشگران، توسط ساکنان و وابستگی اقتصادی آنها به این صنعت نشان داده است (Teye et al, 2002:68).
این نتایج با نظریهی تبادل اجتماعی قابل توجیه است؛ یعنی کسانی که در قبال آنچه به گردشگران عرضه میکنند یا هزینههایی که متقبل میشوند، منافع کافی بدست میآورند و از نتیجهی این مبادله، خشنود و راضی هستند و در صورت عکس این قضیه، ناراضی و نگران خواهند بود.
در حقیقت، عوامل زیادی علاوه بر سطح توسعهی گردشگری و تعادل سود و زیان درک شده، وجود دارند که نگرش محلی نسبت به گردشگری را تحت تأثیر قرار میدهند. لیندبرگ و جانسون (1997. م)، استدلال کردند که متغیرهای دموگرافیک نگرشها را بطور غیرمستقیم از طریق ارزشها تحت تأثیر قرار میدهند. سایر مطالعات، ادراکات و نگرش گردشگری را با ویژگیهای فردی مرتبط کرده است، مانند سطح تماس آنها با گردشگری (Leon, 2004)، وابستگی اقتصادی (Milam & Pizam 1988; Pizam 1978)، مدت اقامت در اجتماع (Liu & Var, 1986) جنسیت (Mason & Cheyne, 2000)، قومیت (Liu & Var, 1986) و سطح تحصیلات (Heinen & Mehta,2001) چنین پیچیدگیهایی نشان میدهند که راه زیادی تا رسیدن به یک فرمول ثابت و مجموعهیی از شاخصها برای گردشگران موفق اقتصادی و اجتماعی مورد نیاز است (Diedrich, 2006: 81-82).
روششناسی
این پژوهش با استفاده از روش «نظریهی مبنایی» - به منزلهی یکی از راهبردهای تحقیق کیفی - و «شیوهی هدفمند» (8) انجام شده است. تکنیک گردآوری دادهها نیز بر اساس مصاحبهی عمیق است.در این تحقیق با هجده نفر از ساکنین بومی قشم و روستاهای تابعه که از نظر سن، سطح تحصیلات و نیز مشاغل گوناگون متفاوت بودند و در تماس با طبیعتگردها قرار داشتند، مصاحبه شد. در این مطالعه برای تحلیل و تفسیردادهها از روش کدگذاری نظری استفاده شده است. در این روش، تحلیل دادهها با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت میگیرد. در مرحلهی کدگذاری محوری، مقولات اولیه به مقولات اصلی تبدیل شدند و مقولات اصلی در یک رابطهی پارادایمی با شرایط علی، زمینهیی، پیامدی و کنشی قرار گرفتند (استراس، 97:1385). در این مرحله، پانزده مقولهی اساسی بدست آمد.
در روش نظریهپردازی داده محور، برخلاف منطق نمونهگیری آماری، نمونه و ساختار نمونه از پیش تعیین شده نیست؛ بلکه گام به گام در میدان تحقیق و در حین گردآوری دادهها شکل داده میشود. برین اساس، مصاحبه شنوندگان، بصورت هدفمند از میان ساکنان محلی قشم انتخاب شدند. مصاحبه تا رسیدن به یک نظریهی کامل ادامه یافت. مشخصات مصاحبهشوندگان در جدول شمارهی 1 آمده است.
ردیف |
نام |
سن |
تحصیلات |
شغل |
محل سکونت |
محل مصاحبه |
1 |
ابراهیم |
27 |
لیسانس |
معلم |
روستای مسن |
هتل دریا |
2 |
اسماعیل |
47 |
پنجم ابتدایی |
مأمور انتظامات |
روستای طبل |
جنگلهای حرا |
3 |
راحله |
25 |
پنجم ابتدایی |
صنایع دستی |
روستای شیب دراز |
کارگاه صنایع دستی |
4 |
سمیره |
24 |
پنجم ابتدایی |
صنایع دستی |
روستای برکه خلف |
کارگاه صنایع دستی |
5 |
جمیله |
31 |
اول راهنمایی |
صنایع دستی |
روستای برکه خلف |
کارگاه صنایع دستی |
6 |
مریم |
18 |
اول راهنمایی |
صنایع دستی |
روستای برکه خلف |
کارگاه صنایع دستی |
7 |
جمال |
45 |
بیسواد |
ماهیگیر |
طبل |
جنگلهای حرا |
8 |
سعید |
31 |
دیپلم |
راننده |
قشم |
جزایر ناز |
9 |
عبدالله |
44 |
پنجم ابتدایی |
ناخدا |
سوزا |
لنج بندرعباس تا قشم |
10 |
رحمت |
47 |
پنجم ابتدایی |
مأمور انتظامات |
چاهو |
تنگه چاهکوه |
11 |
عبدالعزیز |
24 |
اول راهنمایی |
صنایع دستی |
طبل |
جنگلهای حرا |
12 |
هاشم |
27 |
دیپلم |
راهنمای تور |
قشم |
آژانس گردشگری |
13 |
مصطفی |
37 |
سوم راهنمایی |
راننده |
قشم |
بازار |
14 |
فاروق |
19 |
دیپلم |
املاک |
قشم |
پلاژ سیمین |
15 |
احمد |
40 |
پنجم ابتدایی |
راهنمای تور |
قشم |
درهی ستارهها |
16 |
رشید |
28 |
پنجم ابتدایی |
ملوان |
هنگام |
جزیرهی هنگام |
17 |
عبدالغفور |
41 |
راهنمایی |
رستوران |
قشم |
رستوران |
18 |
قادر |
30 |
سوم راهنمایی |
راننده |
لافت |
بازار |
یافتههای تحقیق
این بخش تحقیق از مدل الگویی «نظریهی مبنایی» که در قسمت روششناسی بیان شد، تبعیت میکند. در این پژوهش پس از مطالعهی دقیق دادهها و بررسی تفاوتها و شباهتها، مقولههای اصلی، ساخته شده و در نهایت، برآیندی از پدیده، عوامل، زمینه، عوامل مداخلهگر، استراتژی و پیامدهای شناسایی شدند.نتیجهی حاصل از مرحلهی کدگذاری انتخابی، نشان میدهد که ایجاد اشتغال فصلی، مهمترین اثر اکوتوریسم در منطقهی قشم است. بر اساس تحلیل در کدگذاری باز و محوری، اثرات اکوتوریسم در پانزده مقوله خلاصه شده است که میتوان آنها را به دو دستهی تبعات مثبت و منفی تقسیمبندی کرد. همچنین در این راستا تلاش شد، در ارائهی دادهها از یکسونگری، پیشداوری و تسلط دیدگاه محقق، اجتناب ورزیده و همهی ابعاد، مورد مطالعه و دقت قرار گیرد. در اینجا ارائهی دادهها، ابتدا از پدیدهی مرکزی آغاز و سپس بترتیب شرایط علی، زمینه، شرایط مداخلهگر، استراتژیهای (رویکردهای) کنش/ کنش متقابل و در نهایت پیامدها بیان میشوند:
الف) پدیدهی مرکزی (9)
اثرات طبیعتگردی در منطقهی قشم را به عنوان پدیدهی مرکزی، در ابعاد گوناگون میتوان مورد توجه قرار داد. شاید متداولترین مسیر، برای طرح اثرات طبیعتگردی در منطقهی قشم، تقسیمبندی آنها به آثار مثبت و منفی است. پاسخهای ارائه شده توسط بومیان در جدول شمارهی 2 طبقهبندی شده است. این تفکیک، بطور کامل و صددرصد، قابل تحقق نیست؛ زیرا اثرات طبیعتگردی در بازههای زمانی مختلف ممکن است، برای افراد متفاوت باشد؛ بعبارت دیگر اثر طبیعتگردی در شرایط و زمینههای متفاوت، میتواند اثرپذیری متفاوتی از ورود طبیعتگردها و صنعت طبیعتگردی داشته باشد. مصطفی (یکی از مصاحبه شوندهها) در مصاحبهی خود، وقتی قصد داشت از اثرات طبیعتگردی در منطقهی محل سکونت خود سخن بگوید، بخوبی به این مسئله اشاره کرد:الان چند ساله که طبیعتگرد، تو منطقمون مییاد و میره. فعلاً که ضرر خاصی نرسونده. هر چی بوده خیر و برکت بوده. مردم یه ذره درآمدشون افزایش پیدا کرده؛ اما خوب آدم از چند ساله دیگه خبر نداره، ممکنه نظر آدم عوض بشه؛ اما الان که از وجود اونا راضی هستیم.
جدول شماره 2: آثرات طبیعتگردی در قشم، بعنوان یک پدیدهی مرکزی
تبعات مثبت |
تبعات منفی |
|
|
تبعات مثبت
1. ایجاد مشاغل فصلی
وقتی جوامع در متن برنامههای اکوتوریسم قرار میگیرند، فرصتهای شغلی برای آنها ایجاد میشود. اگرچه اکثر این شغلها فصلی، غیرتخصصی و با دستمزد پایین هستند.(Vaughan & Long 1982). در قشم شاهد پیدایش شغلهای فصلی هستیم که همهی مصاحبه شوندگان به نوعی بدان اشاره میکنند. درست است که در تحقیقات مختلف، اشتغال فصلی، در مقابل اشتغال دائم، چندان مطلوب نیست؛ اما همین که چند ماه از سال، این افراد منبع درآمدی پیدا میکنند، میتواند به عنوان یک اثر مثبت تلقی شود. بیشتر این شغلها، مشاغل خدماتی محسوب میشوند؛ یعنی در ارتباط با تأمین نیازهایی است که بطور مستقیم نیازهای روزمرهی گردشگران را برطرف میسازد. در بسیاری از موارد، میزان دستمزدها پایین است؛ ولی با وجود این، زمینهی پویایی اقتصاد محلی را فراهم آورده است. از شغلهایی که در اثر ورود گردشگر و ثبت ژئوپارک در منطقه بوجود آمده است، میتوان به خدمات حمل و نقل، خدمات اقامتی، خدمات پذیرایی، آگاهیدهی و راهنمایی مسافر، قایقرانی و گشت مسافر و استخدام مأمور محافظت از ژئوپارک اشاره کرد.
ورود طبیعتگردها به منطقهی ژئوپارک قشم سبب شده، بعضی از ساکنان بومی از شغلهای قبلی خود که اکثراً ماهیگیری و کار با لنج بوده، دست بکشند و به کارهایی مثل رانندگی و راهنمایی مسافر بپردازند.
مصطفی، رانندهی بومی قشم معتقد است:
زمانی که توریست زیاد مییاد، اکثر بومیان در کنار کارهایی که دارن، رانندگی هم میکنن که یه کسب درآمدی هم براشون هست.
یکی از مواردی که اکثر بومیان بدان اشاره کردند، افزایش تعداد قایقها و درآمدزایی از آنهاست. اسماعیل، مأمور انتظامات جنگلهای حرا در مورد زیاد شدن تعداد قایقها برای حمل و نقل و گشت گردشگران، اینگونه بیان میکند:
قبلاً روزی دو تا سه تا بیشتر قایق نمیاومد اینجا؛ اما الان با ورود توریستها، اون سه تا قایق شده، 150 تا قایق. از همین قایقها مردم درآمد دارند.
پس از ثبت ژئوپارک قشم توسط یونسکو، سازمان منطقهی آزاد قشم، برای هر کدام از سایتهای ژئوپارک از جمله تنگهی چاهکوه، درهی ستارهها، غارنمکدان و ...، مسئول حفاظت از آنها، با لباس مخصوص از اهالی بومی قشم استخدام کرد که این عمل منجر به اشتغالزایی بومیان، در زمینهی طبیعتگردی شده است.
مسئلهی بعدی در مورد اشتغالزایی اکوتوریسم، شیوهی عملکرد جوامع محلی است؛ بطور نمونه مشاغل مدیریتی و مالکیتی کمی در این بخش وجود دارد. گردشگری، همیشه شغلهای خدماتی زیادی داشته است؛ گردشگری فعالیتی است که بر روی اشتغال و خدمات تمرکز دارد. ابراهیم در تأیید این مطلب بیان میکند:
بیشتر بومیانی که با این طبیعت گردها در تماسند و برایشان ایجاد درآمد شده است، بیشتر مشغول به کارهای خدماتی هستند و شغلهای خیلی مهمی ندارند. بیشتر اونا یا راننده تاکسین یا از اونا در خانههایشان پذیرایی میکنند و یا اونا را سوار قایقهاشون میکنن و یه چرخی میزنن و پولی گیرشون مییاد.
2. رونق بازار
بدون شک، ورود گردشگر به هر منطقه، باعث رونق کار مغازهها و خرید و فروش در آنجا میشود، بخصوص قشم که بسیاری از گردشگران، بقصد خرید به منطقه سفر میکنند. مریم، هجده ساله که در یک کارگاه صنایع دستی در قشم کار میکند، در این مورد میگوید:وضع اقتصادی بهتر شده؛ مثلاً توریستها میرن بازارهای قشم، جنس میخرن. هر چی اونا بیشتر جنس بخرن، خوب بنفع بومیان جزیره است.
3. احیای صنایع دستی
امروز به کمک تلاشهای صورت گرفته در جزیره، قشم را میتوان، به عنوان یکی از مراکز خرید نوپا و فعال صنایع دستی کشور برشمرد. بخش بزرگی از صنایع دستی قشم عبارتند از: عودسازی، برقعسازی، تکهدوزی، توربافی، تولید و تکمیل محصولات کاربردی جدید با استفاده از سوزندوزیهای سنتی قشم، خوسدوزی (نوعی سوزندوزی)، سبدبافی، شکبافی (نوعی از هنر برای تزئین لباس)، صنایع دریایی تاکسیدرمی آبزیان (کار با انواع صدف)، طراحی و بافت نقش روی گونی، طراحی و ساخت زینتآلات برای منازل، طراحی و ساخت عروسکهای دستساز خمیری، طراحی و ساخت لنجهای مینیاتوری، طراحی و ساخت وسایل کاربردی با استفاده از سیس خرما، عروسکسازی با پارچه، قالیبافی، گرگوربافی (قفسهای ماهیگیری ساخته شده از سیم فلزی گالوانیزه و بشکل یک نیمکره)، گلابتوندوزی، گلسازی، گلیمبافی، منبت، معرق و مشبک روی چوب، نگارگری، سفالگری و غیره. نمونههایی از تولیدات صنایع دستی قشم را میتوان در تعدادی از فروشگاههای تازه تأسیس صنایع دستی قشم و نیز در قفسههای برخی از فروشگاههای سایر نقاط کشور مشاهده کرد (دریایی، 14:1386).قبلاً از مردم سفارش میگرفتم؛ اما از زمانی که «خانم احسانی و خانم درهشوری» (10) برای آموزش زنان قشم آمدن، خیلی صنایع دستی اینجا پیشرفت کرد. خیلی از چیزها را به ما آموزش دادن، آنها خیلی مؤثر بودن. کارهای صنایع دستیمون، تبدیل به چیزهای دیگه مثل مانتو، جاموبایلی، شال و اینا شد. خانم احسانی خیلی زحمت کشید. خانم درهشوری هم خیلی تلاش کرد که ما را معرفی کنه به سازمان «UNDP» که از ما حمایت کنن. از طرف این سازمان اومدن یه گروه سی نفره تشکیل دادن و از ما خواستن که این کارها رو تبدیل کنیم به جاموبایلی و شال. هدف این سازمانها این است که تا زمانی که به مرحلهی خودکفایی برسیم از ما حمایت کند. بعد خود ما از پروژه حمایت کنیم.
4. آگاهی بومیان نسبت به وجود سایتهای ژئوپارک
ساکنان محلی، بهترین انتخاب برای امور گردشگری هستند؛ زیرا آنها محیط زیست منطقه را به خوبی میشناسند؛ اما متأسفانه بیشتر بومیان منطقهی قشم؛ حتی آن کسانی که در مجاورت سایتهای طبیعی ثبت شده از طرف یونسکو زندگی میکنند، هیچ شناختی نسبت به وجود چنین سایتهایی ندارند؛ اما طبق یافتههای این تحقیق، آگاهی بومیان، بدنبال آشنایی با این گردشگران، نسبت به جاذبههای طبیعی قشم افزایش پیدا کرده است؛ به عنوان نمونه، ابراهیم، رانندهی بومی منطقه معتقد است:وجود طبیعت گردها باعث شدده که فهم و دانش ما بالاتر بره، چون تلویزیون که به ما نگفته مدرسه هم که نگفته.
5. اجتماعیتر شدن بومیان
یکی از آشکارترین اثرات اجتماعی - فرهنگی طبیعتگردی در منطقهی ژئوپارک قشم، اجتماعیتر شدن بومیان، به خصوص زنان است. نیمی از جمعیت قشم را زنان تشکیل میدهند که از جمله مزیتهای نسبی و بسیار ارزشمند جزیره هستند و بسهم خود میتوانند، نقش بسزایی در پیشرفت و اعتلای قشم داشته باشند. بانوان قشم، زنانی صبور و محجوبند که بیشتر به اموری، مانند خانهداری مشغولند و کمتر فضای اجتماعی برای آنها باز است که بتوانند استعدادهای خود را شکوفا کنند. صنعت طبیعتگردی در چند سال اخیر فضایی را برای فعالیت در اجتماع و ارتباط آنها با انسانها و فرهنگهای مختلف گشوده است. سمیره که در کارگاه صنایع دستی قشم، مشغول بکار است، میگوید:ما قبلاً نمیتونستیم با کسی صحبت کنیم؛ اما الان خیلی اجتماعی شدیم. در مورد کارهامون صحبت میکنیم، توضیح میدهیم، خیلی مؤثر بوده.
6. ایجاد اوقات فراغت برای جوانان
صنعت گردشگری با اوقات فراغت گره خورده است. چنانچه در نیمهی دوم قرن بیستم میلادی، یکی از دلایل گسترش این صنعت را باید افزایش اوقات فراغت خانوادهها دانست که بطور عمده حاصل پیشرفتهای تکنولوژیک در اوایل قرن اخیر بوده است.فراهم کردن امکانات مربوط به تفریحات سالم از زیرساختهای مهم رونق گردشگری است که این نیز در گرو برنامهریزی دقیق و صرف هزینه، به ویژه از سوی سرمایهگذار است. در حال حاضر، اقدامات بسزایی در این زمینه صورت نگرفته است؛ اما مردم قانع قشم تنها همکلامشدن و معاشرت با طبیعتگردها را شیوهیی برای گذران اوقات فراغت خود تلقی میکنند.
بیشتر بخوانید:شگفتی های جزیره زیبای قشم
جمیله در تأیید این مطلب میگوید:
خوب میدونی که روستای ما کنار درهی ستارههاست. توریست که مییاد، روستامون شلوغتر شده قشنگتر شده. با مردم بیشتر ارتباط برقرار میکنیم. ما با اونا صحبت میکنیم. اونا با ما صحبت میکنند رفت و آمد بیشتر شده. مردم هم از بیحوصلگی در اومدن؛ یعنی یه اوقات فراغت برای مردم اینجا شده.
7. تبادل فرهنگی
در یک حالت کلی، گردشگری از چشمانداز اجتماعی - فرهنگی، میتواند حالت تعامل و تبادل و یا تدافعی - تهاجمی داشته باشد. بیشتر مصاحبهها حاکی از آن است که در قشم، شاهد یک تبادل فرهنگی بین ساکنان بومی و طبیعتگردها هستیم. رشید، یک ملوان بومی در این مورد، میگوید:ورود طبیعتگردها در اینجا باعث تبادل فرهنگی شده از همدیگه چیز یاد میگیریم؛ مفیده. اونا از فرهنگ و جاذبههای خودشون برای ما صحبت میکنند. ما هم در مورد دیدنیهای خودمون برای اونا صحبت میکنیم.
از آنجایی که گردشگری، یک صنعت و فرهنگ تأثیرگذار و تأثیرپذیر بشمار میآید، میتواند تفاهمی را بین افراد و فرهنگها پرورش دهد و باعث ایجاد تغییرات فرهنگی، بین میزبانان و میهمانان شود. به همین دلیل، فرصتها برای افراد افزایش پیداکرده تا بدینوسیله، تفاهم مشترک پیدا کرده و از پیشداوریها در مورد هم بکاهند (Chawla, 2006:212). ابراهیم، در گفتگوهایی که با دوستان بومی خود داشته، معتقد است که طبیعتگردی، علاوه بر آشنایی فرهنگها با یکدیگر، باعث کاهش قضاوتها و پیشداوریها در مورد دیگران نیز شده است: وقتی با بعضی از دوستام صحبت میکنم، اونا میگن ما قبل از اینکه این طبیعتگردها رو ببینیم، یه تصور دیگهیی از اونا داشتیم؛ فکر میکردیم، یه چیز جدابافتهیی از ما هستن؛ اما الان وقتی میبینیمشون دیگه اون تصور قبلی وجود نداره. با هم خیلی راحتیم.
8. یادگیری زبان فارسی
نرم شدن موضع مردم ساکن شهر یا کشور میزبان، برای پذیرفتن و یادگیری زبانهای دیگر، به منظور برقراری ارتباط بیشتر با گردشگران، یکی از اثرات مثبت دیگر گردشگری است. در قشم شاهد این هستیم که بومیان در اثر برخورد و گفتگو با گردشگران، زبان فارسی را بهتر از گذشته صحبت میکنند. جمیله در این مورد میگوید:ما زبانمون تلفیقی از عربی و انگلیسی و فارسیه؛ مثلاً به فنجون میگیم، کاپ به لیوان میگیم گلاس. ما زبان مخصوص خودمون را داریم؛ اما در ارتباط با این طبیعتگردها زبان فارسیمون روانتر شده.
9. افزایش سطح تحصیلات
اغلب مصاحبه شوندگان، علاقهی جوانان، به ادامهی تحصیل و افزایش آگاهی نسبت به دنیای اطراف را، یکی از اثرات ورود صنعت طبیعتگردی میدانستند. مریم در این مورد میگوید:از زمانی که این طبیعتگردها اومدن، بچهها بیشتر درس میخونن. بعضیهاشون دوست دارن، جهانگرد بشن. من چند تا از دوستانم مدیریت جهانگردی خوندن. کلاً علاقهشون به درس، به کار، به بیرون رفتن، دنیا رو گشتن، خیلی بیشتر شده.
10. تمجید و غرور
تمجید و غرور، سودهایی غیرقابل لمس هستند؛ اما به اعمالی قابل لمس منتهی میشوند. بیشتر افراد از داشتن محیط زندگی خویش احساس غرور نمیکنند و آنچه را که در محیط اطرافشان وجود دارد، متعلق به خود نمیدانند. اغلب، این بیگانان هستند که با یک دید نو، به محیط نگاه میکنند و به آن ارج مینهند. این پدیده هم در شهرهای بزرگ و هم در مناطق دور افتاده صادق است.اهالی بومی منطقهی قشم، گاهی از هیجان غریبهها درمورد منابع طبیعی و فرهنگشان شگفتزدده میشوند و در موارد زیادی پس از تبلیغات بینالمللی، با دیدی جدید به محیط اطراف خود، نگاه میکنند و به داشتن چنین محیطی با حیات وحش آن افتخار میکنند. حال اگر این صنعت در کنترل و مشارکت جوامع محلی، عملکردی صحیح داشته باشد، بخاطر داشتن یک چنین جاذبهی فرهنگی، به افتخاری بالاتر منجر خواهد شد؛ همان فرهنگی که گردشگران در پی یادگیری و شناخت آن هستند. به بیان عبدالله، ناخدای لنج:
همین جشنوارههایی که در روستای لافت برگزار میشه یا مراسم صیادی، دریانوردی نوروز صیادها که در روستای سلخ انجام میشه، همگی باعث شده که مردم به داشتههای خودشون احساس افتخار بکنند.
11. تلاش برای بهبود وضعیت محیط زیست
در نتیجهی رشد تمجید و احساس غرور، تلاش برای حفاظت از محیط زیست افزایش مییابد. زبالهها از سطح خیابان جمعآوری میشوند، مردم محلی در مورد حفاظت از محیط زیست بیشتر آگاهی پیدا میکنند و عادات منفی روزمرهی خود را به واسطهی گردشگری تغییر میدهند. هاشم، راهنمای تور، اینگونه توضیح میدهد:مسئلهی مهمی که من از طبیعتگردها آموختم، اینه که محیط زیستمون رو پاکیزه نگه دارم. روستاهای اینجا جمعیتی نداره؛ ولی فرهنگ دارن. واسه تمیز نگاه داشتن روستاها میکوشن؛ مثلاً همین برکه خلف تا دو سال پیش از نظر تمیزی، اولین روستا در استان هرمزگان بود؛ ولی الان میبینید روستاهای دیگر هم برای بهتر شدن روستاهای خودشان بیشتر تلاش میکنند. فکر کنم روستای گورزین پارسال تمیزترین روستا شناخته شد.
روستای برکه خلف، چنان در پاکیزگی محیط زیست میکوشد که چند سال، به عنوان تمیزترین روستای قشم شناخته شد و از طرف یونسکو به تک تک اعضای آن جوایزی نفیس اهدا شد. احمد، راهنمای تور قشم، در این مورد میگوید:
از طرف یونسکو نفری دو میلیون تومان، به 314 نفر روستای برکه خلف جایزه دارند، چون تمیزترین روستا شناخته شده است.
12. توسعهی زیرساختها
احداث راهها، جادهها و خاکریزها، آسفالت جادهها و معابر، بهداشت و تأمین آب شرب سالم، آموزش، انرژی و امنیت از زیرساختهایی هستند که دولت برای ایجاد و گسترش گردشگری در یک منطقه، باید در اندیشهی تأمین آنها باشد. زیرساختهای ذکر شده، نه تنها برای توسعهی کسب و کار گردشگری ضرورت دارند و بر توسعهی آن مؤثرند؛ بلکه مردم محلی ومحیط طبیعی نیز از تأمین آن بهره خواهند برد.بعضی از بومیان منطقهی ژئوپارک قشم، ورود گردشگران را عاملی برای احداث زیرساختها از جمله احداث جاده و آسفالتکشی در روستاهای محدودهی ژئوپارک میدانند. عبدالله، ناخدای لنج در این مورد بیان میکند:
هر چی این توریستها بیشتر بیان، دولت بیشتر به ما میرسه. اون چیزی که توریست نیاز داره، دولت انجام میده؛ مثلاً اون موقع جنگل حرا، فقط یه جنگلی بود؛ اما الان دیگه همه چیزشون فرق میکنه. جاده درست کردن، آبرسانیشان، آب شیرین کنشان؛ یعنی تصفیهی آب، برقکشیشون. در بسیاری از کشورها، باورهای مذهبی، قویترین عوامل مؤثر در رویارویی مردم با زندگی را شکل میدهند. الان، بیشتر رسیدگی میشه. قبلاً خوب کمتر رسیدگی میکردن. کمتر شناخت داشتن؛ مثلاً اون موقع اگه میخواستی بری جنگلهای حرا تا زانو تو گل میرفتی. اون موقع، بومیها میرفتن برای دامهاشون غذا میآوردن؛ اما الان آسفالت شده، خیلی فرق کرده، یه مکان گردشگری شده، یه منفعتی هم برای بومیها شده.
تبعات منفی
1. زوال زیست محیطی
گردشگران در برخی موارد با تأثیرگذاری بر محیطهای اکولوژیکی مقاصد گردشگری، سبب تخریب آن میشوند و توازن اکوسیستم موجود را بر هم میزنند. تخریب زیستبومهای موجود، بواسطهی استفادهی بیرویه و نادرست گردشگران و توسعهی نامناسب فعالیتهای گردشگری رخ میدهد و گاهی نیز با کاهش منابع طبیعی همراه است. محیطهای ساحلی، دریایی، کوهستانی و بیابانی، انواعی از نواحی گردشگری هستند که در معرض خطرات زیستبومی قرار دارند (پاپلی یزدی، 1385: 225).ناخدای لنج در ارتباط با این موضوع اینگونه توضیح میدهد:
بعضی از این مسافرها علفها را له میکنن؛ به محیط زیست لطمه میزنن. زمانیکه علفهای اون بومیها له میشه، ضرر میکنن، چون بعد از چند سال که بارون مییاد، علفها در مییاد، اونا دلشون خوشه به همین علفها. وقتی له میشن ضرر میکنند.
ریختن زباله و احترام نگذاشتن به پاکیزیگی محیط زیست، یک پدیدهی ناخوشایندی است که در اکثر مناطق طبیعی مشاهده میشود و قشم هم از آن مستثنی نیست. هاشم، راهنمای تور قشم، در این مورد میگوید:
توریستها مراعات نمیکنن و در همه جا آشغال میریزن؛ حتی من دیدم که در درهی ستارهها هم آشغال میریزن، این اصلاً خوب نیست. آشغال در زیر خاک مدفون میشه و ضرر به محیط میزنه.
2. طرح موضوعات تفرقهانگیز مذهبی
باورهای مذهبی از جمله عمیقترین احساسات هر قوم و ملتی است در بسیاری از کشورها، باورهای مذهبی، قویترین عوامل مؤثر در رویارویی مردم با زندگی را شکل میدهند. هر جا یک مذهب، بشکلی قوی نهادینه شده باشد، میتواند نقش بزرگی در زندگی مردم یک کشور ایفا کند. در واقع تفاوت اندکی بین دین و سیاست وجود دارد (داس ویل، 1378: 199). دین همواره نقشی حیاتی در تقویت حس هویت ملی داشته است. انگلیسی بودن؛ یعنی مسیحی بودن، اهل کشور مالی بودن؛ یعنی مسلمان بودن، بالینزی بودن؛ یعنی هندو بودن. در اینجا باید به این مطلب اشاره شود، هنگامی که گردشگران پیرو یک مذهب و مردم مکانهای مورد بازدید، پیرو مذهب دیگری باشند، همواره دلایلی برای برخورد و تعارض بین آنها وجود دارد. در قشم هم، بیشتر بومیان سنی مذهب و به اعتقادشان بسیار پایبند هستند. همین امر، سبب بروز ناراحتیهایی در برخورد با بعضی از گردشگرانی که از جزیرهی آنها بازدید میکنند، میشود. ابراهیم، معلم روستای مسن در قشم، این چنین میگوید:تنها چیزی که مردم جزیره بدشون مییاد، توهین کردن به عقایدشونه؛ مثلاً عقاید مذهبیشون. بعضی مسافرها خشکن و بیاحترامی میکنن. بومیان اینجا به عقایدشون حساسن.
برای آنکه بتوانیم کشور خود را در ابعاد جهانی معرفی کنیم، لازم است چند پیش شرط فراهم شود که مهمترین آن، شناخت کامل گردشگر نسبت به ارزشها و هنجارهای بومی منطقهی هدف، در سفر است. این شناخت موجب میشود که گردشگر با فرهنگ بومی در تضاد قرار نگیرد. جزیرهی قشم بعد از کاشان، بیشترین سرانهی مسجد را در کشور دارد و در واقع جامعهیی مذهبی- سنتی است و گردشگر باید خود را ملزم به پذیرش و رعایت این ضوابط را بداند. برای نیل به این هدف، ضروری است که اطلاع رسانی درستی در این مورد صورت گیرد.
مصطفی، رانندهی بومی قشم در تأیید این مطلب بیان میکند:
مسافرها ضرر خاصی نرسوندن. فقط بعضی هاشون وارد مذهب آدم میشن؛ بحثهای الکی میکنن که باید به اونها گفته بشه، وارد مذهب کس دیگهیی نشن. هر کسی رو تو قبر خودش میزارن دیگه.
پیروان مذاهب مختلف باید بردباری بسیار از خود نشان بدهند و تعهد بیشتری نسبت به پیروان مذاهب و ادیان دیگر احساس کنند. تبادل افکار میان پیروان مذاهب مختلف، بهمراه فعالیتهای فرهنگی مختلف میتواند بخش مثبتی از گردشگری را تشکیل دهد.
3. تغییر در سبک پوشش
یکی از عناصر فرهنگی هر جامعهیی که در واقع مشخصهی فرهنگی آن نیز به شمار میرود، پوشاک مردم ساکن در آن منطقه است. پوشاک هر جامعهیی مختص آن جامعه و تابع فرهنگ حاکم بر آن است. بر طبق آنچه که در بخش نظری در مورد آن بحث شد، اثری است که از آن به عنوان «اثر نمایشی» یاد میشود. این اثر، بستگی به تفاوتهای مشهور بین گردشگر و جامعهی میزبان دارد. در اثر نمایشی، تنها مشاهدهی گردشگران باعث بوجود آمدن تغییرات رفتاری در جامعهی میزبان خواهد شد (Williams, 1998). یکی از این آثار،میتواند تغییر در سبک پوشش باشد. بر طبق مصاحبههای انجام شده، تغییراتی در نوع پوشش بومیان، مخصوصاً بومیانی که در خود قشم زندگی میکنند، رخ داده است. در روستاهای قشم کمتر شاهد این تغییرات هستیم.در تأیید این موضوع ناخدا عبدالله بیان میکند:
لباس پوشیدن خیلی عوض شده؛ مثلاً قبلاً همه از این لباس عربیها میپوشیدن؛ اما خیلی از روستاها که بری؛ همون لباسها رو میپوشن؛ اما خود قشم و درگهان و اینا دیگه که همه لباس شهرستانی میپوشن، بلیز و شلوار.
ب) شرایط علی
واژهی «علی» به حوادث یا وقایعی دلالت دارد که بوقوع یا رشد پدیدهیی منتهی میشود. شرایط علی را به سه دسته تقسیمبندی میکنند:- آموزش و مشارکت جوامع محلی؛
- درجهی تماس با طبیعت گردها؛
- سایر عوامل مؤثر بر تحولات فرهنگی - اجتماعی قشم.
در ادامه به هر یک از این موارد اشاره میشود:
1. آموزش و مشارکت جوامع محلی
بر اساس محورهای توسعهی پایدار، ارتقای دانش جامعهی محلی برای حفظ محیط زیست در توسعهی طبیعتگردی و گردشگری، یک رکن اساسی محسوب میشود.یکی از دلایل نگرش مثبت بومیان به صنعت اکوتوریسم آموزش است. اشتغال در اکوتوریسم، مستلزم آموزش است. برای بیشتر ساکنان، شغلهای جدید، تغییری عمده در شخصیت و حرفه بشمار میآید. دیدن افرادی که تا دیروز تخم لاکپشتهای دریایی را میخوردند؛ ولی امروز حافظان آن به شمار میروند، بسیار جذاب است.
به منظور حفاظت از لاکپشتهای در حال انقراض «پوزهعقابی» (که همه ساله از اواسط اسفند، برای تخمگذاری به سواحل جزیره میآیند)، سازمان منطقهی آزاد قشم با همکاری شوراها و اهالی بومی، اقدامات حفاظتی مناسبی را فراهم آورده است. همچنین در کنار سایر پروژههای توسعهیی، به مبحث حفاظت از محیط زیست جزیره و تنوع زیستی آن توجه کرده است. این اقدام سازمان، علاوه بر ارزش زیست محیطی، همه ساله سبب بازدید علاقمندان و گردشگران از این منطقه شده است. از فروردین 1381، با همت کمکهای کوچک برنامه سازمان ملل و ادارهی محیط زیست منطقهی آزاد قشم، این پروژه برای حفاظت از این گونهی در خطر انقراض آغاز شد. فعالیت این پروژه، نمونهیی از مشارکت مستقیم جامعهی بومی، برای حفاظت از گونهی با ارزش جانوری است که پس از مدتی به یک پدیدهی اکوتوریستی تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید:عجایب هفتگانه قشم
در این پروژه، با آگاهی دادن به مردم بومی و جلب مشارکت آنها از این لاک پشت ارزشمند حفاظت شد و در نتیجه آثار مثبت فراوانی را برای سایت تخمگذاری لاکپشتها (روستای شیبدراز) بهمراه داشته است.
دختران ساحل شیبدراز جزیرهی قشم با آموزش و حمایت معنوی برنامهی توسعهی سازمان ملل متحد، صنایع دستی بومی خود را برای حفاظت از لاکپشتهای پوزه عقابی که گونهیی در معرض خطرند، تولید میکنند تا شاید با این کار، هنر سنتی خود و لاکپشتها را از خطر انقراض نجات دهند. «برنامهی توسعهی سازمان ملل» طرح حفاظت از لاکپشتها را با کاربرد هنر سنتی - بومی منطقه و تشکیل صندوق پول حفاظت از لاکپشتهای پوزه عقابی را در روستاهای شیبدراز و برکهی خلف قشم دنبال میکند. به گفتهی راحله، سرپرست صنایع دستی روستای شیبدراز:
این سازمان UNDP، بانوان هنرمند روستای شیبدراز، محل تخمگذاری لاکپشتهای پوزه عقابی و روستای برکه خلف در نزدیکی درهی ستارهها را به دوگروه سی نفری تقسیم کرد و از آنها خواست با تولید صنایع دستی بومی و غذاهای سنتی، قسمتی از پروژهی حمایت و حفاظت از لاکپشتهای پوزهعقابی را پوشش دهند. فرهنگ بومی این منطقه بگونهیی نیست که اجازه دهد، زنان این جزیره در شهرستانهای دیگر، آثار خود را بفروشند. بنابراین قرار شد، بخش برنامهی توسعهی سازمان ملل، راه شناسایی بازار، ورود به آن و تولید انواع آثار را به ما یاد دهد تا پس از آشنایی کامل، دیگر در شهرستانها با مشکل فروش مواجه نشویم و از سود این کار از لاکپشتهای جزیره حفاظت کنیم.
2. درجهی تماس با طبیعت گردها
مقصود از اثرات اجتماعی، تغییراتی است که در زندگی مردم جامعهی میزبان گردشگر رخ میدهد و این تغییر بیشتر به سبب تماس مستقیم اهالی و ساکنان آن دیار و گردشگران صورت میگیرد. میزان تماس بومیان با طبیعتگردها، یکی از علل مؤثر در تأثیرگذاری فرهنگی - اجتماعی بومیان است. مصاحبههایی که با تعدادی از بومیان قشم انجام شده است، نشان میدهد که بیشترین تماس در فصول پاییز و زمستان و بهار با طبیعتگردها انجام میشود و بعضی از مشاغل از قبیل رانندگی، راهنمایی تور، کار در رستورانها، فروشندگی و... بیشتر از بقیهی مشاغل در معرض تماس مستقیم با گردشگران هستند. جمیله هنرمند کارگاه صنایع دستی قشم میگوید:از پاییز تا اردیبهشت توریستها، زیاد مییان و ما بیشتر با آنها در تماس هستیم؛ اما بعد دیگه کم میشن. ما از طریق صنایع دستی باهاشون در تماسیم.
3. سایر عوامل مؤثر بر تحولات فرهنگی - اجتماعی قشم
خیلی از بومیان معتقدند که غیر از ورود گردشگران، عوامل دیگری هم در تغییرات اجتماعی - فرهنگی که اخیراً در زندگیشان رخ داده، مؤثر بودهاند. این عوامل عبارتند از:- میزان تماشای تلویزیونهای ماهوارهیی؛
- میزان سفرهای داخلی و خارجی بومیان؛
- تأسیس دانشگاهها و ورود دانشجویان از شهرهای دیگر؛
- ورود غیر بومیها و اسکان آنها در شهر قشم؛
- بازارها و تجارت.
ج) زمینه
ژئوپارک قشم، به عنوان یک عامل زمینهیی، اخیراً زمینه را برای ایجاد تغییرات اجتماعی - فرهنگی در ساکنان جزیرهی قشم ایجاد کرده و در این مورد بسیار نقش داشته است.ژئو پارک قشم، بدلیل وجود مناطق بکر و دستنخورده و نیز وجود مردمانی با آداب و رسوم و پوششی خاص، مهمترین عنصر زمینهیی، برای اثرپذیری ساکنان بومی از صنعت طبیعتگردی است.
ژئوپارک قشم، اولین و تنها ژئوپارک خاورمیانه است که در سال 2006 .م به ثبت شبکهی جهانی ژئوپارکها رسید (Ka-zemi, 2002). نخستین عامل ثبت این پارک، وجود جنگلهای حرا در 120 کیلومتری غرب این جزیره بود که با وسعتی معادل دویست کیلومتر مربع، بزرگترین جنگل دریایی جهان بحساب میآید. طول محدودهی ژئوپارک حدود پنجاه کیلومتر است. سایتهای مختلف موجود در این محدوده که سبب شده یونسکو از آن، به عنوان اولین ژئوپارک ایران و خاورمیانه یاد کند، عبارتند از:
- گنبد و غارهای نمکی؛
- جنگلهای مانگرو (حرا)؛
- چشمههای گوگردی؛
- درههای شگفتانگیز؛
- چشمههای آب معدنی؛
- تنگهی چاهکوه؛
- زیستگاه آهوی ایرانی؛
- درهی تندیسها؛
- تنگ عالی؛
- درهی ستارهها؛
- زیستگاه دلفینها؛
- تخمگذاری لاکپشتهای دریایی؛
- پرندگان قشم؛
- سواحل گوناگون؛
- درخت انجیر معابد؛
- برهون کاسه سلخ و غیره.
ژئوپارک، تنها پدیدههای زمینشناسی یا طبیعت در یک منطقه را در برنمیگیرد؛ بلکه پدیدههای فرهنگی و تاریخی موجود در منطقه را شامل شده و سعی میکند، همانند چشماندازهای طبیعی منطقهی ژئوپارک، توجه ویژه روی آن داشته باشد. سایتهای بخش تاریخی - فرهنگی، شامل پدیدههای موجود در محدودهی ژئوپارک یا پدیدههای خارج از آن هستند. تعدادی از این چشماندازها عبارتند از:
- غارهای تاریخی خربس؛ (11)
- معماری سنتی؛
- بادگیرهای بندر لافت؛
- چاههای تلا (طلا)؛
- قلعههای تاریخی (قشم، لافت، باسعیدو) و زیارتگاهها.
ژئوپارک مقولهی جدیدی در صنعت گردشگری است. در نتیجه، طبیعتگردها توجه ویژهیی به این موضوع دارند. از طرفی تجارب کشورهای پیشگام در زمینهی ژئوپارک، مؤید این موضوع است که درآمدهای حاصل از جذب گردشگر توسط ژئوپارک، خیلی بیشتر از درآمد سایر منابع جذب گردشگری است و میتواند زمینهی اشتغال شمار زیادی از بومیان جزیرهی قشم را فراهم کند. به گفتهی سرپرست معاونت سیاحتی گردشگری قشم:
برای حفاظت، توسعه و تجهیز ژئوپارک قشم برنامههای مختلفی اجرا شده است که تعیین نقشه و تعیین محدودهی ژئوپارک، توسعه و تجهیز ژئوپارک، توسعه و تجهیز و به روزرسانی موزهی ژئوپارک، ایجاد زیرساختهای لازم، نصب تابلو، علائم راهنمایی و پیامهای آموزشی در ژئوپارک قشم، استخدام مأمور حفاظت از ژئوپارک، برگزاری دورههای آموزشی برای راهنمایان تور ژئوپارک، برگزاری دورههای آموزشی جوامع محلی با ژئوپارک قشم در راستای اهداف حفاظتی، فرهنگسازی و توسعهی پایدار ژئوپارک در اموراتی همچون راهنمای تور، مأمور حفاظت، کارشناسی، امورات پژوهشی و برگزاری همایش بینالمللی، نقش ژئوپارکها در توسعهی گردشگری و کارگاههای آموزشی ژئوپارک قشم، با هدف آشنایی مردم با ژئوپارک و دیگر پتانسیلهای گردشگری جزیره از این جمله است.
د) عناصر مداخلهگر
شرایط مداخلهگر، زمینهی ساختاری وسیعتری را پوشش میدهند که روی پدیده اثر گذارند. سن، جنس، شغل، تحصیلات و آگاهی و محل سکونت از عوامل تأثیرگذار در این مورد شناخته شدهاند. در این بخش به نقش مداخلهگر موارد یاد شده، اشاره میشود:1. سن
یکی از شرایط میانجی در اثرپذیری طبیعتگردی را در میان بومیان قشم، باید سن آنها دانست. بر طبق نظریهی نوآوری، استقبال از تغییر و نوآوری، معمولاً نزد جوانها بیشتر است. اگر صنعت طبیعتگردی را به عنوان یک پدیدهی نوآورانه در قشم در نظر بگیریم، مسلماً جوانان بیشتر از بزرگسالان در معرض تغییر و تحول هستند. ابراهیم رانندهی بومی قشم، در مورد این موضوع چنین میگوید:مسافرا در ارتباط، با پیرمردها و پیرزنها هیچ تأثیر خاصی روی روح و روانشون نداشته، فقط اونا مخابره میکنن. نگاه کن سرحدیها رد شدن. فقط همین؛ اما برای دخترها خوب شده. اجتماعیتر شدن.
2. جنس
جنس یکی از متغیرهای مداخلهگر بر میزان اثرپذیری ساکنان بومی و نگرش آنان است. به اعتقاد اکثر ساکنان بومی، مردها بیشتر از زنان در معرض تغییر و تحول هستند.احمد در این باره میگوید:
مردها بیشتر از زنان با توریستها در تماس هستند و زنها همش تو خونه هستند. کمتری بیرون میرن، کمتر با کسی مراوده دارند. اونا تو همون لاک سنتی خودشون باقی موندن. مردها در اثر همین رابطههایی که با توریستهای مسافرا برقرار میکنند، تو فکرشون، همه چیزشون تغییر ایجاد شده است.
3. شغل
نمیتوان از شغل، به عنوان یک عامل مداخلهگر در اثرپذیری چشمپوشی کرد. بر طبق نظریهی تبادل اجتماعی، کسانی که از فعالیتهای گردشگری منافع شخصی کسب میکنند، آن را خیلی مثبت ارزیابی میکنند؛ اما کسانی که منافع شخصی عایدشان نمیشود، نگرشی منفی دارند. بطور یقین شغلهایی که رابطهی تنگاتنگی با فعالیتهای گردشگری دارند، اثر بیشتری از گردشگران میپذیرند و نگرشی بهتر نسبت به رشد پدیده دارند. احمد، معتقد است.شغلهایی مثل رانندگی، تور لیدر و کسانی که برای مسافرها غذا درست میکنند، خوب بیشتر تحت تأثیرشون قرار میگیرن تا کسی که مثلاً بناست یا نونواست یا حتی ماهیگیره؛ چون اونا زمان بیشتری رو با مسافرا میگذرونن.
4. تحصیلات و آگاهی
تحصیلات و آگاهی بر اثرپذیری طبیعت گردی در زندگی ساکنان قشم و نگرش آنها اثر دارد. به عنوان نمونه قادر معتقد است، درک او بواسطهی این آگاهی با درک دیگر بومیان متفاوت است و همین عاملی برای نگرش متفاوت او به صنعت طبیعتگردی است. هاشم به رابطهی بین تحصیلات و نگرش خود به ورود طبیعتگردها اعتقاد دارد.من چون دورههای لیدری رو خوندم، نسبت به این صنعت آگاهیهایی دارم و مزایا و ضررهای آن رو میدونم و میدونم که با یک آموزش و مدیریت درست میشه. توریسم را در اینجا افزایش داد. ما هم خودمون خواستار رشد توریسم در منطقهمان هستیم.
5. محل سکونت
در ادبیات مربوط به گردشگری، میان محل سکونت و اثرپذیری اجتماعی - فرهنگی و نگرش، رابطهیی تنگاتنگ وجود دارد. یافتههای مصاحبهها، حاکی از آن است که کسانی که در خود شهر قشم زندگی میکنند، بیشتر از روستاییان در معرض تحول قرار گرفتهاند.همچنین از بین روستاهای قشم، روستاهایی؛ مثل طبل، برکه خلف، شیبدار، سلخ، لافت و هنگام که در نزدیکی سایتهای ژئوپارک و مراکز تفریحی جذب گردشگر قرار گرفته و در معرض تماس بیشتر با گردشگران هستند، اثر بیشتری پذیرفتهاند. سعید، رانندهی بومی قشم، بیان میکند:
خود شهر قشم سطح فرهنگی مردم بالاتر از روستاهاست. مردم غیر بومی زیاد دیدن؛ دیگه براشون عادی شده؛ مرور زمان یه سری تغییرات تو زندگیاشون گذاشته؛ اما خوب یه چیزی بگم. خیلی از روستاها اصلاً نمیدونن توریست چیه؛ ژئوپارک چیه؛ خیلی عقب موندن. الان فقط چند تا روستا که نزدیک جنگل حرا و درهی ستارهها و تخمریزی لاکپشتهاست، با توریستها در تماسن. بقیه که هیچی.
لازم به ذکر است، روستاهایی؛ مثل شیبدراز، لافت و هنگام در محدودهی ژئوپارک قشم نیستند؛ اما بعلت جاذبههایی که در این مناطق وجود دارد؛ حتی به نسبت روستاهای دیگر، پذیرای گردشگر بیشتری شدهاند. رشید، ملوان لنج، درمورد این موضوع میگوید:
روستای شیبدراز، به خاطر تخمریزی لاکپشتهای پوزهعقابی، لافت، بخاطر یادگیریهای قدیمیش و هنگام، بخاطر تماشای دلفینهایش مسافرای زیادی مییاد. شاید حتی از روستاهای دیگه هم بیشتر اینجا توریست بیاد.
هـ ) راهبرد کنش/ کنش متقابل
- راهبرد حمایتی بومیان؛- پذیرایی در منزل، اسکان در خانههای محلی؛
- نگرانی از نبود امکانات برای گردشگران.
در اینجا به توضیح هر یک از این موارد پرداخته میشود:
1. راهبرد حمایتی بومیان
پیشرفت گردشگری در یک منطقه، نیازمند حمایت از سوی ساکنان محلی و مهیا بودن شرایط در مقصد است. بومیان از طریق راهبردی که در برخورد با گردشگران نشان میدهند، میزان رضایت خود را نسبت به صنعت گردشگری نشان میدهند. موفقیت این صنعت اگر چه به جذابیتها و کیفیت خدمات ارائه شده به گردشگران بستگی دارد؛ ولی نیازمند میهماننوازی ساکنان محلی نیز هست. مشاهدهی میزبان خشمگین، بیعلاقه یا بیاعتماد، در نهایت منجر به این خواهد شد که گردشگران احساس کنند، مورد استقبال قرار نگرفتهاند. اگر گردشگران چنین احساس نامطلوبی در خود احساس کنند، حتی در بهترین شرایط از نظر فیزیکی، همهی تلاشها بیاثر خواهد ماند (الوانی و دشتی، 1373). بیشتر مصاحبهها نشان دهندهی راهبرد حمایتی بومیان نسبت به طبیعتگردها بوده است.2. پذیرایی در منزل، اسکان در خانههای محلی
مردم بومی قشم، انسانهای بسیار خونگرم و میهماننوازی هستند و در برخورد با گردشگران، به دیدهی میهمان به آنها نگاه میکنند. در بعضی از روستاها؛ مثل طبل، شیبدراز، برکه خلف و هنگام، چند خانواده خانههایشان را برای اقامت و پذیرایی در اختیار گردشگران قرار دادهاند. عبدالعزیز، بومی روستای طبل میگوید:اگر جا و مکان نداشته باشن ما میبریمشون خونمون. مامانم براشون غذا درست میکنه. ما دوست داریم باهاشون حرف بزنیم و در تماس باشیم. هر کمکی هم از دستمون بر بیاد با دل وجون براشون انجام میدیم.
3. نگرانی از نبود امکانات برای گردشگران
بسیاری از مردم بومی منطقه، خواستار ارتقای راههایی برای جذب گردشگر هستند و کمبود امکاناتی را که در قشم هست، دلیلی بر عدم توسعهی صنعت طبیعتگردی میدانند. این امر مسبب آن است که بومیان منطقهی قشم، خواستار توسعهی صنعت طبیعتگردی در منطقهی خود باشند.عبدالغفور، بومی قشم اذعان دارد:
باید در روستاها، یکسری امکانات بزارن که توریست بخواد بره. الان تو روستاها یک لامپ نیست، دستشویی نیست. همین قلعهی پرتغالیها یک لامپ نیست که توریست شب بخواد بره. الان مردم میخوان برن غار نمک؛ اما یه جادهی آسفالت نداره. یک جاده درست کنن.
و) پیامدها
اعمال (کنشها) و عکسالعملها (واکنشها) که در مقابله یا برای اداره و کنترل پدیدهیی صورت میگیرد، پیامدهایی را بدنبال خود دارد. پیامدها را همیشه نمیتوان پیشبینی کرد و همیشه آنچنان که انتظار میروند، حاصل نمیشوند. عدم موفقیت در اقدام به کنش/ کنش متقابل نیز پیامدهایی دارد. تعقیب آنها و تعیین پیامدهایشان نیز در نظریهی مبنایی اهمیت زیادی دارد.احساس رضایتمندی حاصل از انگیزهی اولیه، منجر به ظهور پیامد شده است. در اینجا ما با توجه به گفتههای مصاحبه شوندگان، پیامدها را در دو قالب «فرصتها» و «تهدیدها» شناسایی کردیم. این مفاهیم از خلال گفتههای مصاحبهشوندگان استخراج شده است. اکنون در ادامه به این دو قالب و مفهوم آنها اشاره میشود:
1. فرصتها
از فرصتها، مفهوم خشنودی و رضایت، پذیرش نوآوری و رشد صنعت گردشگری استنباط میشود:- خشنودی و رضایت
بر طبق نظریهی دوکسی که برای ارزیابی احساسات و تمایل بومیان، نسبت به پذیرش صنعت گردشگری، چهار دورهی اصلی خشنودی و رضایت، بیتفاوتی، رنجش و خصومت را در نظر گرفته است، یافتههای این تحقیق نشان میدهد که قشم در حال حاضر در مرحلهی خشنودی و رضایت قرار دارد. در این مرحله، جامعهی میزبان از توسعهی گردشگری مشتاقانه استقبال میکند. فرصتهای شغلی جدید، افزایش درآمدها از منافع این مرحله محسوب میشوند. در این مرحله، تعداد مخالفان توسعهی گردشگری اندک است. عبدالله، ناخدای لنج میگوید:صددرصد ما خوشحال میشیم که اینا مییان. واقعاً به ما روحیه میدن. ما از وجود اونا خیلی راضی هستیم. رعایت حجاب میکنند؛ نظم دارن و اخلاقشون هم خیلی خوبه؛ البته یک درصد، دو درصد هم بداخلاق دارن که اون هم، همه جا هست. تعداد کسانی که مخالف رشد توریسم در منطقه باشن، خیلی کمن، چون اونا کاری به کار کسی ندارن.
تفاوت بین گردشگران و طبیعتگردها نکتهیی بسیار حائز اهمیت است. طبیعتگرد از لحاظ رفتار و برخورد و نوع نگاه به طبیعت و مردمان بومی، بسیار متفاوت از یک گردشگر معمولی است. این نگاه در مردم بومی قشم بسیار غالب است. آنها از ورود طبیعتگردها بسیار راضی هستند و آنها را واجد شرایطی میدانند که به تجربهی رضایت ختم میشود. محمد، رانندهی بومی قشم میگوید:
ما از طبیعتگردها خیلی راضی هستیم. اگه حساب کنی طبیعتگرد رفتارش با اونی که اومده بره بازار خیلی فرق میکنه. از اخلاقش از رفتارش از اعصابش خیلی راحتتری باهاشون؛ مثلاً ناهارشون یه ساعت دیر بشه هیچی نمیگن. میشینن تا طبیعت رو ببینن؛ اما توریستها اینطوری نیستن. ما تا حالا با طبیعتگرد مشکلی نداشتیم.
عبدالغفور که در یک رستوران در قشم کار میکند، در این مورد میگوید:
«طبیعتگردها فرهنگشون بالاست، برخوردهاشون خیلی خوبه».
- پذیرش نوآوری و رشد صنعت طبیعتگردی
فرهنگ هر محلی در واقع اعتماد به نفس آن جماعت است و همین فرهنگ باید بتواند راه را برای دستیابی به توسعه بگشاید. اگر تکنولوژی وارداتی، این اعتماد به نفس متقابل را از بین ببرد و دستاوردهای این فرهنگ را یکسره بیارزش وانمود کند، در این صورت حتی پذیرش و توفیق تکنولوژی جدید باید با معضلاتی مبهم و اغلب ناشناخته، دست و پنجه نرم کند (پهلوان، 1382: 194).شماری از ساختارهای بومی و محلی در بسیاری از کشورها، بر اثر ورود تکنولوژی غربی در هم ریخته و بحرانهای اجتماعی متعددی را در آنها بوجود آورده است. این در حالی است که فرایند تطبیق با تغییرات ناشی از این بحرانها هنوز به پایان نرسیده است. مصاحبهها حاکی از آن است که قشم در مرحلهی گذار است. صنعت گردشگری و طبیعتگردی، یک پدیدهی نو بشمار میرود که این جزیره با آن روبروست. نکتهی قابل توجه در اینجا این است که بدلیل فرهنگ غنی و اصیلی که در قشم حکمفرماست، فرهنگ بومی و مدرن در تقابل با یکدیگر قرار نگرفتهاند؛ بلکه صنعت توریسم در جامعهی بومی قشم یک اصل پذیرفته شده است. صحبتهای فاروق که در یک املاک مسکن، به کار مشغول است، بخوبی مؤید این مطلب است:
از زمانی که توریست اومده؛ یعنی یه چیز نو وارد زندگی مردم ما شده. ما قشمیها خیلی اصیلیم. دوست داریم دربارهی این چیزهای نویی که وارد جامعمون میشه، اطلاعات کسب کنیم؛ اما بدون اینکه سنت خودمون رو فراموش کنیم. بالاخره آدم باید از دنیا خبردار باشه. مهم اینه که فرهنگ خودمون رو از دست ندیم.
عبدالغفور هم معتقد است که هر شهری باید بتواند حافظ فرهنگ خود باشد و در تأیید صحبتهایش از چنین مثال میزند:
هر جایی باید بتونه خودش فرهنگش رو حفظ کنه. الان مگه چین یک کشور توریستی نیست. با تمام مدرن بودنش؛ اما فرهنگ خودش رو حفظ کرده. ما هم باید به این درجه برسیم.
2. تهدیدها
تهدیدها خود به دو قسمت «سوء ظن و بیاعتمادی» و «از بین رفتن سنت بومیان» تقسیم میشود:- سوء ظن و بیاعتمادی
برغم دادههایی که صنعت طبیعتگردی را فرصتی برای کسب تجربه و رضایت میدانند، رفتار بد بعضی از گردشگران، منجر به ایجاد یک تصور منفی از آنها در اذهان مردمان بومی شده است. عباراتی چون خسیس، بداخلاق، کم حوصله و....، بیانگر قضاوتهایی است که از سوی بعضی از بومیها در مورد گردشگران صورت میگیرد. راحله، دختر بومی قشم که در کارگاه صنایع دستی کار میکند، در این مورد میگوید:مثلاً بعضیها که مییان، میگن این صنایع دستی الکیه. همه اینها کار چرخه. میگن شما دارین کلک میزنید یا بعضیها خیلی چونه میزنن.
اکثر گردشگرانی که به قصد خرید میآیند، بدلیل اینکه با فرهنگ بومی و طبیعتگردی آشنایی ندارند، برای جوامع بومی بیشتر موجد تهدید هستند. به گفتهی ابراهیم:
بعضیها که به قصد تجارت اومدن، وقتی بهشون میگیم بریم جنگلهای حرا رو نشونتون بدم، فکر میکنن ما میخواهیم، جیبشون رو خالی کنیم؛ ازشون بقاپیم به چشم بد نگاه میکنند؛ مثلاً بگیم بریم غار نمک نگاه کنیم، فکر میکنن برای اینکه هزینهی بیشتر ازشون بگیریم.
- از بین رفتن سنت بومیان
یکی از نگرانیهای غالب در بین بومیان، ترس از بین رفتن سنتها و اعتقاداتشان در اثر ورود گردشگر است. مصطفی که در قشم راننده است، در تأیید این مطلب میگوید:مردم بومی میترسن رسم و رسوماتشان از بین بره؛ چون رسم و رسومات اینجا خیلی با جاهای دیگه فرق میکنن و دوست دارن رسم و رسوماتشون حفظ بشه تا الآن که تغییر خاصی نکرده. مردم اینجا خیلی اصیل هستند. براحتی تحت تأثیر قرار نمیگیرند؛ اما خوب میترسن، همچنین اتفاقی بیفته.
نتیجهگیری
قشم در مرحلهی گذار از سنت به مدرنیته است. جامعهی قشم، در عرض چند سال با نوآوریهای اجتماعی - فرهنگی متفاوتی مواجه شده است و صنعت گردشگری و طبیعت گردی یکی از این نوآوریهاست؛ اما بدلیل فرهنگ غنی و اصیلی که در قشم حکمفرماست، فرهنگ بومی و مدرنیته در تقابل با یکدیگر قرار نگرفتهاند و اینک شاهد پذیرش این صنعت در جامعهی بومی قشم هستیم. طبیعتگردی، به عنوان یک نظام، دارای آثار مثبت و منفی در منطقهی ژئوپارک قشم است. در حال حاضر، اثرات مثبت طبیعتگردی بیشتر از اثرات منفی آن است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اکثر ساکنان قشم نسبت به صنعت طبیعت گردی و ورود طبیعت گردها به منطقه، نگرشی مثبت دارند و مهمترین اثر ورود طبیعتگردها را به منطقهی خود، ایجاد اشتغال برای ساکنان منطقه میدانند. این یافته منطبق با بیشتر تحقیقات صورت گرفتهی پیشین است که ایجاد اشتغال را برای افراد محلی، به عنوان بزرگترین دستاورد صنعت گردشگری معرفی میکند (Noronha, 1977:52-60; Clever don 1979: 39-42, de kart, 1979: 35-44). یک گردشگر وقتی در دورهی اقامتش از خدمات هتل، رستوران، مغازهها، راهنمای تور وحمل و نقل استفاده میکند، در حقیقت در حال پرداخت هزینه است و این خود مستلزم ایجاد فضاهای بیشتر برای خدمات است.در گذشته، درآمد اصلی مردم از راه ماهیگیری و تجارت کالا بوده؛ ولی در حال حاضر گردشگری موجب ایجاد شغلهای جدیدی شده است؛ شغلهایی که باعث شده بعضی از مردم بومی، شغلهای اصلی خود را رها کنند یا در کنار شغل اصلی به فعالیتهای مربوط به گردشگری، مانند رانندگی، اسکان توریست، پذیرایی، قایقرانی، صنایع دستی و راهنمایی گردشگران بپردازند؛ زیرا این شغلها در فصول زمستان و بهار (اوج بازدید از قشم در این دو فصل است)، علاوه بر درآمدی که برای آنها دارد، لذتبخش هم است. این امر در جوامع روستایی بیشتر صدق میکند. درآمد حاصل از گردشگری، معمولاً بیشتر از فعالیتهایی، مثل ماهیگیری است. از طرفی گسترش تسهیلات شهری، زیرساختها و تسهیلات اجتماعی فرهنگی، بواسطهی توسعهی گردشگری، موجب شتاب گرفتن توسعهی روستایی شده است.
با توجه به این موارد، میتوان ادعا کرد که قشم در حال حاضر و طبق رویکرد تاریخی - تکوینی دوکسی، در مرحلهی خشنودی و رضایت قرار دارد. در این مرحله، جامعهی میزبان از توسعهی گردشگری، مشتاقانه استقبال میکند. فرصتهای شغلی جدید و افزایش درآمدها از منافع این مرحله محسوب میشوند. در این مرحله، تعداد مخالفان توسعهی گردشگری اندکند. یکی دیگر از اثرات مهم طبیعتگردی در منطقه که ساکنان بدان اشاره کردند، احساس افتخار بومیان نسبت به ویژگیهای فرهنگی و آداب و رسومشان است که مورد توجه طبیعتگردها قرار گرفته است. این یافته، تأییدی است، بر نظر چاولا مبنی بر اینکه گردشگری مشارکت مدنی و احساس غرور را تشویق میکند. به اعتقاد وی، گردشگری میتواند در افزایش سطح آگاهی ساکنان محلی از ارزش مالی سایتهای فرهنگی و طبیعی نقش بسزایی داشته باشد و احساس غروری را نسبت به میراث ملی و محلی و نیز حفاظت از آنها بوجود آورد (Chawla, 2006:21).
توسعهی طبیعتگردی، فرصتهایی را برای برقراری مبادلات فرهنگی میان طبیعتگردها و مردم محلی قشم فراهم ساخته است. دو طرف با فرهنگ یکدیگر بیشتر آشنا میشوند و به فرهنگ یکدیگر احترام میگذارند. مبادلات فرهنگی حاصل از طبیعتگردی، موجب وسیعتر شدن افق اندیشه دو طرف، کاهش پیشداوریها و نزدیکتر شدن انسانها به یکدیگر شده است.
در قشم شاهد توانیابی فرهنگی هستیم. صنعت طبیعتگردی، باعث افزایش تقاضا برای محصولات محلی و رونق صنایع محلی آنجا شده است. بسیاری از زنان، برای اولین بار در عمر خود فرصت کارکردن در خارج از خانه را پیدا کردهاند. این امر به آنها مهارتهای جدید، اعتماد و اطمینان تازه و توان اقتصادی جدید میبخشد و باعث ماندگار شدن آثار فرهنگی ودر نتیجه محفوظ ماندن آداب، سنن و صنایع محلی و نیز جلوگیری از تضعیف یا نابودی محصولات فرهنگی میشود.
برگزاری جشنهای بومی و مردمی که با همیاری و مشارکت صمیمانه روستانشینان انجام میشود، ضمن فراهم آوردن زمینههای مساعد، برای افزایش نشاط و شادابی عمومی، به ویژه اهالی روستاها از یک سو موجب تقویت ارتباط میان سازمان و مردم و از سوی دیگر سبب احیا و تقویت فرهنگ عامه و سنتها و آداب و رسوم در حال فراموش این جزیره شده است.
یافتههای این تحقیق نظرات کینگ و همکاران (1993. م) و لاتون (2001. م)، مبنی بر اینکه درجهی تماس یا گردشگران را، به عنوان عاملی معرفی کردهاند که بر نگرشهای ساکنان تأثیرگذار است، تأیید میکند. همچنین این نتیجه با نظریهی تبادل اجتماعی، قابل توجیه است و آن را میپذیرد؛ زیرا هر چه قدر درجهی تماس با طبیعت گردها (که متشکل از شغل مرتبط با طبیعت گردها، مدت زمان آشنایی و میزان ارتباط با آنان است) بیشتر باشد، ساکنان نگرش مثبتتری نسبت به صنعت طبیعتگردی خواهند داشت. صنعت طبیعت گردی در قشم، یکسری تهدیدات و فرصتها را بوجود آورده است که قبل از تصمیمگیری برای اجرای پروژهی توریسمی و اکوتوریسمی، بایستی مورد ارزیابی قرار گیرد. طبیعتگردی این فرصت را دارد که تهدیدات را از طریق نظارت، اقدامات محلی و اشتغال، مبادلهی فرهنگی، آموزش زیستمحیطی، توجیه منطقهی حفاظت شده و تجلیل از بازدیدکننده کاهش دهد. طبیعتگردی نیاز به برنامهریزی و مدیریتی جدی و همه جانبه، به همراه درک این ظرفیت دارد.
پینوشتها:
1. کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی دانشکدهی علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی و مدرس دانشگاه علمی کاربردی، نویسنده مسئول؛
2. عضو هئیت علمی دانشکدهی زمینشناسی دانشگاه تهران.
3. Noronha.
4. Cleverdon.
5. AP.
6. Pizam.
7. Rothman.
8. شیوهی نمونهگیری از نوع هدفمند، نمونهیی است که محقق برای پاسخ به پرسشهای پژوهش خود، بدان نیاز دارد.
9. Central Phenomenon.
10. دو تن از کارمندان موسسهی آوای طبیعت پایدار.
11. به خربس و غار آن، به طور مفصل در مقالهیی با عنوان خربس، غار رازآمیز مهر، نوشتهی عبدالجلیل مرداسنگی، در شمارهی قبل همین فصلنامه (سال دوم، شمارهی ششم، صص 83- 90 اشاره شده است (ویراستار).
کتاب
- الوانی، سیدمهدی؛ زهره، دشتی؛ اصول و مبانی جهانگردی، تهران: انتشارات بنیاد مستضعفان، 1373.
- استراس، آنسلم، جولیت، کوربین؛ اصول روش تحقیق کیفی نظریه مبنایی رویهها و شیوه،ها، ترجمهی بیوک محمدی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1385.
- پاپلی یزدی، محمدحسین؛ مهدی، سقایی؛ گردشگر (ماهیت و مفاهیم)، تهران: سمت، 1385.
- پهلوان، چنگیز؛ فرهنگشناسی، تهران: نشر قطره، 1382.
- داس ویل، راجرز؛ مدیریت جهانگردی، ترجمهی سید محمد اعرابی و داوود ایزدی، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1378.
- دریایی، آمنه؛ مجموعهی نقوش گلابتوندوزی، سازمان منطقه قشم: معاونت سیاحتی و گردشگری، 1386.
- فنل، دیویدای؛ مقدمهیی بر طبیعتگردی، ترجمهی جعفر اولادی قادیکلایی، بابلسر، دانشگاه مازندران، 1383.
مقاله
- باغبانی، پرویز؛ «ژئوتوریسم»، مجموعه مقالات جغرافیا، گردشگری، توسعهی پایدار، دانشگاه آزاد اسلامی (واحد اسلامشهر)، 1386.
- مرداسنگی، عبدالجلیل؛ «خربس، غار راز آمیز مهر»، بنیاد ایرانشناسی: فصلنامهی مطالعات خلیجفارس، سال دوم، شمارهی ششم، تابستان 1395.
پایان نامه
- ترابیان، پونه؛ سنجش سطح قابل قبول اثرات اجتماعی منفی دیدارکنندگان بر جوامع محلی در ایران (مورد مطالعه سکونتگاههای روستایی حوزهی تالاب پریشان)، پایاننامهی کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، 1387.
منابع لاتین
_ Ap, J. Residents Perceptions on Tourism Impacts; Annals of Tourism Research, 1992.
_ Belisle, F. J. & Hoy, D. R. The perceived impact of tourism by residents. Annals of Tourism Research, 7, 83_ 101,1980.
_ Chawla, Romila. Impacts of Tourism: Sonalipubli.- catopns, 2006.
_ Cleverdon, R. The Economic and Social Impact of International Tourism in Developing. Countries, Spec. Rep. No. 6. London: Econ. Intell. Unitd, 1979.
_ Crompton, j., and j. Ap. Development of a tourism Impact scale in the Host-Resident context. Research Enhancement program Final Report. Texas depart¬ment of Recreation, parks and Tourism sciences, Texas A&M University, 1994.
_ de kadt, E. Tourism: Passport to Development?Per_ spectives on the Social and Cultural Effects of Tourism in Developing Countries; Oxford University Press, New York, USA, 1979.
_ Didrich, Amy. Assessment of the impacts of tour¬ism development in coastal communities in Belize, a dissertation submitted in partial fulfillment of the re¬quirements for the degree of doctor of philosophy in marin affairs, university of RHODE ISLAND, 2006.
_ Gursoy, D., Jurowski, C. , & Uysal, M. Resident Attitudes: A Structural Modeling Approach. Annals of Tourism Research, 29 (1), 79-105,2002.
_ Haralambopoulos, N. and A. Pizam. Perceived Im¬pacts of Tourism: The Case of Samos. Annals of Tourism Research 23 (3): 503-526,1996.
_ Heinen, J.T., & Mehta J.NDoes community-based conservation shape favorable attitudes among locals? An empirical study from Nepal. Environmental Man¬agement. 28(2), 165-177,2001.
_ kazemi Amri A. Introducing geotourism in Iran. In: 10th International Ecotourism Conference. Australia, Cairns, 2002.
_ Honey, M. Ecotourism and sustainable develop¬ment: who owns paradise?Washington D. C. Island Press, 1999.
_ King, B., pizam, A., & Milman, M. Social impacts of tourism: Host perceptions. Annals of Tourism Re¬search, 20,650.663,1993.
_ Kuvan, yalcin and perran akan. Resident attitudes toward general and forest_related impacts of tourism: the case of Belek, Antalya, Tourism management, 691- 706,2005.
_ Lawton, L. J. Public protected areas. In: Weaver, D. (ed) Encyclopedia of Ecotourism. CAB International, Wallingford, UK, PP. 287.302,2001.
_ Leon, Y. Community Impacts of Coastal Tourism in the Dominian Republic. Ph. D. diss. University of Rhode Island, 2004.
_ Lindberg, K. & Johnson, R. L. Modeling resident attitudes toward tourism. Annals of Tourism Research, 24(2), 402.424,1997.
_ Liu, J. C, & Var, T. Resident attitudes toward tour¬ism impacts in Hawaii. Annals of Tourism Research, 13,193.214,1986.
_ Mason, P., & Cheyne, J. Resident attitudes to pro¬posed tourism development. Annals of Tourism Re¬search, 27 (2), 391-411,2000.
_ Mathieson, A. and Wall, G. Tourism: Economic, Physical and Social Impacts, Harlow, Longman, 1982. _ Milman, A., and A. Pizam. Social Impacts of tourism on central Florida. Annals of tourism research 15: 191-204,1988.
_ Noronha, R.Social and cultural dimensions of tour¬ism: A review of the literature in English. Washington, DC: World Bank (Draft), 1977.
- Pizam, A. Tourism impacts: the social costs to the destination community as perceived by the residents. Journal of Travel Research, 16, 8-12, 1978.
_ Rothman, R. A. Residents and transients: commu¬nity reaction to seasonal visitors. Journal of Travel Re¬search, 16(3), 8-13,1978.
_ Sheldon P. and V. Turgut. ‘Tourism Forecasting: A Review of Empirical Research”, Journal of Forecast¬ing, 4 (2): 183.195,1985.
_ Tosun, C. Challenges of sustainable tourism devel¬opment in the developing world: die case of Turkey. Tourism Management, 22,289-303,2002.
_ Teye, M., Sonmez, S. F., & Sirakaya, E. Residents' attitudes toward tourism development. Annals of Tour¬ism Research, 29,668-688,2002.
_ Vaughan, R _J. Long. Tourism as a Generator of Employment: A Preliminary Appraisal of the Position in Great Britain; Journal of TravelResearch 21 (2): 27- 31,1982.
_ Wearing. sEploring socio.cultural impacts on local communities, encyclopedia of ecotourism, edited by Davi b. Weaver, CABIpublishing, 2001.
- Weaver, D., and L. Lawton. Residents Perception on Tourism in the Urban-Rural Fringe. Annals of Tour¬ism Research 28:439-458,2001.
منبع مقاله :
فصلنامهی تخصصی مطالعات خلیجفارس، سال دوم، شمارهی سوم (پیاپی 7)، 1395.