نگاهی به غذا و تغذیه در اسلام

غذا و تغذیه در آموزه‌های دینی همچون سایر موضوعات، مورد توجه قرار گرفته است. مبدأ پیدایش غذا از جانب خداوند است که جهت تندرستی، تداوم حیات و توانمندی در انجام تکالیف به انسان عطا شده است. قریب به
جمعه، 20 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به غذا و تغذیه در اسلام
نگاهی به غذا و تغذیه در اسلام

نویسنده: مصطفی اخوندی

چکیده

غذا و تغذیه در آموزه‌های دینی همچون سایر موضوعات، مورد توجه قرار گرفته است. مبدأ پیدایش غذا از جانب خداوند است که جهت تندرستی، تداوم حیات و توانمندی در انجام تکالیف به انسان عطا شده است. قریب به 250 آیه قرآنی و دهها روایت از معصومین (علیهم السلام) بر اهمیت غذا و تغذیه دلالت می‌کنند. سئوال این است که اسلام، خوردن چه نوع غذاهایی را توصیه کرده است؟ چه مقدار باید غذا خورد؟ اسلام چند وعده برای خوردن را توصیه می‌کند؟ و بالاخره آداب خوردن غذا چیست؟ اینها پرسشهایی است که مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به آنهاست.

اهمیت غذا

نیاز انسان به غذا، مهم‌ترین و حیاتی‌ترین نیاز روزمره اوست که از تولد تا مرگ وی را همراهی می‌کند، و حتی انبیا و اولیاء الهی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. (1) رمز سلامتی روح و جسم در یک قیاس منطقی، چنین قابل تبیین است: سلامتی روح، تابع سلامتی تن است، و سلامتی تن تابع غذا و تغذیه سالم، پس سلامتی روح، تابع غذا و تغذیه سالم می‌باشد. رشد، طول عمر، تندرستی، آرامش اعصاب و روان، خلق و خوی و رفتار، توانمندی و قدرت، تکثیر نسل و تولید مثل و ... همه به نوعی وامدار تغذیه سالمند. از این‌رو قریب به دویست و پنجاه آیه قرآنی و دهها روایت معصومین (علیهم السلام) در مورد غذا و تغذیه وارد شده است. همچنین نام‌گذاری پنجمین سوره قرآن به مائده (سفره غذایی)، از صفات خداوند، رزاق و معطم بودن، سوگند خداوند به غذا (والتین و الزیتون)، درخواست مائده آسمانی توسط حضرت عیسی (2) و درخواست غذا توسط حضرت موسی (علیه السلام) (3) هر کدام مهر تأییدی بر اهمیت غذا و تغذیه می‌باشند.
همچنین خداوند بر اهل مکه به دو چیز منت می‌نهد: «غذا» و «امنیت» «الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف» (4) همان کس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و ناامنی ایمن ساخت.
امام رضا (علیه السلام) فرمود: «فانَّ صلاح البدن وَ قِوامَه یَکونُ بِالطَّعامِ و الشَّرابِ و فَسادَهُ یَکسونُ بهما». (5) سلامتی و پایداری بدن و همچنین بیماری آن به غذا و نوشیدنی است.

تأثیر غذا و تغذیه بر اخلاق و رفتار

خداوند بین تغذیه کافران و مؤمنان تفاوت قائل شده است. در مورد کافران می‌فرماید: «والّذین کفروا یتمتعون و یکلُون کَما تاکُل الانعام. (6) کافران از متاع دنیا بهره می‌برند و چون چهارپایان می‌خورند. توضیح آنکه حیوانات علف می‌خورند بی‌آنکه بدانند از کجا آمده، حلال است یا حرام؟ غصبی است یا مباح؟ کافران نیز غذا می‌خورند بی‌آنکه به رجس و پلیدی و حلال و حرام بودن آن توجه داشته باشند. لذا فرجام مشابه‌ای دارند. (7)
ولی مؤمنان که به تأثیر اخلاقی و معنوی غذا توجه دارند، مقید به رعایت غذای پاکیزه و حلال می‌باشند. مردی خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: دوست دارم دعایم مستجاب شود، حضرت فرمود: «غذای خود را پاکیزه کن و از هرگونه غذای حرام بپرهیز». (8)
لذا به مؤمنان دستور داده شده فقط از غذاهای پاکیزه و حلال استفاده کنند. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ (9)؛ ای مومنان! از روزی پاکیزه که به شما دادیم بخورید». و در برخی آیات ارتباط تنگاتنگی بین غذای پاکیزه و عمل صالح دیده می‌شود. «کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ و اعملوا صالحاً (10)؛ از غذاهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید». زیرا همچنان که سخن پاکیزه، عمل صالح را به آسمان عروج می‌دهد، (11) غذای پاکیزه نیز انسان را در جهت کسب کمالات معنوی و حفظ ارزش‌های اخلاقی یاری می‌بخشد و به مانند باران پاکیزه موجب رویش سبزه‌ها و گل‌های معطر در وجود آدمی می‌گردد.
اصحاب کهف که دغدغه حفظ ایمان و معنویت خود را داشتند، وقتی از خواب طولانی بیدار شدند، به دنبال غذایی بودند که پاک و پاکیزه باشد و سبب خاموش شدن نور الهی در وجود آنان نگردد. (12) برخلاف غذاهای خبیث و حرام که موجب تاریکی قلب، سنگدلی، و از بین رفتن نور ایمان می‌شود. در آیه‌ای از قرآن آمده است: شیطان می‌خواهد به وسیله شراب (غذای پلید) و قمار در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد. (13)
و در آیه‌ای دیگر خوردن مال حرام را آتش خوردن معرفی کرده است: «کسانی که اموال یتیمان را به ستم می‌خورند (در حقیقت) تنها آتش می‌خورند». (14) و این بیانگر نقش غذای حرام و خبیث است که به روح و روان و ایمان فرد خسارت می‌زند. امام حسین (علیه السلام) با اشاره به یکی از علل رفتار پست و ناهنجار کوفیان در کربلا می‌فرماید: «قد مُلئت بطونکم من الحرام؛ شکم‌های شما از حرام پر شده است».
امام رضا (علیه السلام) فرمود: «بدان که نیرو و توان و روح و روان، تابع مزاج بدنها می‌باشد». (15)
توضیح روایت آن که مراد از نفوس، روح انسان است که چون مرغی اسیر قفس تن اوست. به هر اندازه که مزاج و جسم او سالم باشد، روح او نیز سالم و کامل‌تر خواهد بود. روح سالم در بدن سالم است. رمز سلامتی روح و جسم در یک قیاس منطقی، چنین قابل تبیین است: سلامتی روح، تابع سلامتی تن است، و سلامتی تن تابع غذا و تغذیه سالم، پس سلامتی روح، تابع غذا و تغذیه سالم می‌باشد.
با توجه به پاره‌ای از روایات آثار برخی غذاها بر اخلاق و رفتار آدمی به قرار زیر است:
1. اعتدال در خوردن گوشت موجب خوش‌‎اخلاقی، اعتماد به نفس و شجاعت می‌شود و افراط در آن قساوت قلب می‌آورد.
2. شیر، موجب صبوری، مهربانی، آرامش و ... می‌شود.
3. عسل، موجب رشد حافظه، صادفی دل و شفا است.
4. انگور، غم و اندوه و افسردگی را به شادابی تبدیل می‌کند.
5. خرما، موجب صبر و حلم و بردباری می‌شود.
6. زیتون، حافظه را تقویت می‌کند.
7. سیب، موجب تقویت اعصاب و رنگ رخسار می‌گردد.
8. خوردن گوشت خوک، موجب بروز صفات زشت و رذیله می‌شود.
9. هلیم، نشاط عبادت را افزون می‌کند.
بی‌تردید تغذیه‌ی سالم و منطبق با استانداردهای اسلامی نقشی بسزا در سلامت جسم و روح انسان دارد و او را در طی مسیر تکاملی‌اش یاری می‌دهد.

بیشتر بخوانید: جایگاه غذا و تغذیه در آموزه‌های اسلامی

 

چه غذایی بخوریم؟

عده‌ای به رژیم گوشتخواری عقیده دارند، هر چند این رژیم بطور مطلق وجود ندارد ولی طرفدارانی دارد.
عده‌ای بر گیاه‌خواری پای می‌فشرند و معتقدند انسان گیاه‌خوار آفریده شده است.
گروهی نیز به رژیم میوه‌خواری تأکید می‌ورزند، با این استدلال که ساختار دستگاه گوارش آدمی به هیچ یک از دستگاه گوارش گوشتخواران، گیاه‌خواران و دانه‌خواران شباهت ندارد، انسانها نه خام خوارند و نه نشخوار کننده و نه دارای چینه‌دان، پس به ناچار میوه‌خوارند!
ولی در آموزه‌های دینی هیچ یک از این نظریات به تنهایی پذیرفته نیست. اسلام براساس نیاز انسان و با توجه به محیط، سن، شغل و ... برای سبد غذایی او برنامه داده و با تعیین ملاک‌ها استفاده از همه گروههای غذایی را با اولویت دادن به برخی گروههای غذایی توصیه کرده است. چه آن دسته غذاهایی که پس از آفرینش، طبیعی و دست نخورده وارد بدن می‌شوند. مانند میوه‌ها، سبزی‌ها و چه فراورده‌های غذایی که با دست بشر تغییراتی پیدا کرده‌اند. مانند غذاهای گوشتی، لبنیات، پخت غذاها.
ملاک در استفاده از موادغذایی مطابق آموزه‌های دینی، غذای طیب، حلال و حسن در مقابل غذای رجس و خبیث، حرام و سوء می‌باشد. «طیب» به غذای پاک تکوینی که با نظام ساختمان دستگاه گوارش هماهنگی کامل دارد، اطلاق می‌شود. لقمه‌ی چاکیزه که وارد دهان می‌شود، تحت اراده خداوند، با اعمال هضم و جذب ترشحات دهان و معده به مواد لازم و مورد نیاز بدن تبدیل می‌گردد. (16) طیّب یعنی سازگار، موافق، نیکو، شایسته و لذت‌بخش (17) که در قرآن کریم به جز غذای حلال در مورد همسر خوب، (18) زمین پاک، (19) سخن شایسته، (20) فرزند صالح، (21) زندگی پاکیزه (22) و شجره (23) طیبه به کار رفته است.
غذای حلال غذای پاک تشریعی است که خداوند آنچه را به مصلحت انسان دیده حلال کرده که با دستگاه هاضمه هماهنگ و متعادل است. وقتی انسان غذای حلال را با نام خدا آغاز و با شکر الهی به پایان می‌برد، یقیناً آن غذا موجب سلامتی، شادابی و شفابخشی او خواهد شد.
غالباً واژه حلال و طیب چون ایمان و عمل صالح با هم ذکر شده‌اند.
غذای حسن، برتر از غذای طیّب و حلال است. خداوند از برخی غذاها مانند: انگور، شیر، عسل و ... به وصف حسن یاد کرده و غذای شهیدان را غذای حسن دانسته است. (24)
در مقابل غذاهای طیب، حلال و حسن، غذاهای رجس و خبیث، حرام و سوء قرار گرفته که برای انسان ضرر و مفسده دارد. نه تنها سلامتی او را به خطر انداخته در خلق و خوی و ایمان او اثر منفی می‌گذارد.
در قرآن به خوردن غذای طیب و حلال سفارش شده و از غذاهای حرام و خبیث منع شده است:
یَسْأَلُونَکَ مَا ذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ . (25)
از تو (ای پیامبر) می‌پرسند چه چیز برای آنان حلال است؟ بگو: غذاهای پاکیزه برای شما حلال است.
فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلاَلاً طَیِّباً وَ اشْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ‌. (26)
پس، از آنچه خدا روزیتان کرده است، حلال و پاکیزه بخورید و شکر نعمت خدا را بجا آورید اگر او را می‌پرستید.
ولی غذای پلید برای کافران و ابزار دست شیطان معرفی شده است. «کذلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ‌». (27) اینگونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی‌آورند قرار می‌دهد.
بنابراین طبق آموزه‌های دینی انسان می‌تواند با رعایت غذاهای حلال و حرام از هر نوع غذایی که پاکیزه و حلال است، اعم از غذای گوشتی، پروتئینی و غیر آن بهره ببرد و از غذاهای حرام، خبیث و مضر برای بدن، پرهیز کند.
چون سلول‌های اعضا و جوارح، مانند مغز، قلب، کلیه، شش، دست و پا، چشم، گوش، مو، ناخن، پوست و ... هر کدام نیازمند غذای خاص خود است که تأمین اینها از یک گروه غذایی مشکل است.
آنان که خود را از برخی غذاها محروم می‌کنند، همیشه بیمارند، چون به نیاز سلول‌های بدن پاسخ نمی‌دهند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «اثنان علیلان، صحیح محتم و علیل مخلط (28)؛ دو کس همیشه بیمارند، انسان تندرستی که رژیم می‌گیرد و از برخی غذاها پرهیز دارد و انسان بیماری که همه چیز می‌خورد».
قرآن انسانهایی را که برخی غذاها را بر خود حرام می‌کنند، سرزنش می‌کند و می‌فرماید: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ . (اعراف: 32) بگو: چه کسی زینت‌های الهی را که برای بندگان خود آفریده، و روزی‌های پاکیزه را حرام کرده است؟!»
در آیه دیگر می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تُحَرِّمُوا طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ ؛ (مائده:87)
ای مؤمنان! غذاهای پاکیزه را که خداوند برای شما حلال کرده، حرام نکنید».
با توجه به این توضیحات روشن شد که در پاسخ به این پرسش که «چه غذایی بخوریم؟» روی دو نکته باید تأکید کرد؛ نخست استفاده از انواع غذاها و دوم پاکیزه‌خواری.

گروه‌های غذایی

در این بخش به اختصار به برخی گروههای غذایی توصیه شده، اشاره می‌کنیم.

1. گوشت‌ها (پروتئین‌ها)

از میان چهارپایان، گوشت گوسفند، گاو، شتر، آهو و برخی دیگر از حیوانات حلال است و گوشت چهارپایان درنده‌خو، دارای دندان تیز و چنگال و ناخن‌های تیز مانند شیر، پلنگ، روباه، کفتار، شغال، گربه و ... حرام است. همچنین گوشت چهارپایان حلال گوشتی که ذبح اسلامی نشده و یا مردار شده‌اند حرام است.
و از حیوانات دریایی، گوشت ماهی‌های پولک‌دار و میگو حلال است. گوشت پرندگان نیز حلال است جز پرندگانی که فاقد چینه‌دان و سنگ‌دان و خار عقب پا هستند و یا مانند عقاب و کرکس دارای چنگال‌اند.
گوشت حیوانات حلال گوشت سرشار از پروتئین است که نیاز بدن را تأمین می‌کند و کمتر غذایی می‌تواند جایگزین آن شود. در آیات و روایات گوناگونی به خوردن گوشت سفارش شده است.
«وَ الْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ ...مِنْهَا تَأْکُلُونَ‌ (نحل:5)؛ (خداوند) چهارپایان را برای شما آفرید... و از گوشت آنها می‌خورید».
در روز عید قربان که حاجیان پس از اعمال سنگین مناسک نیاز به پروتئین دارند خداوند به خوردن گوشت قربانی دستور داده است. «فَکُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ (حج: 28)؛ و از گوشت آنها (قربانی) بخورید، و بینوای فقیر را اطعام کنید».
در جنگ خندق پس از خستگی سربازان اسلام در حفر خندق، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آنان را به میهمانی گوشت که جابر تدارک دیده بود، دعوت کرد. در روایت آمده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «خیر الادام فی الدنیا و الاخره اللحم (29)؛ بهترین خوراکی در دنیا و آخرت گوشت است» چرا که گوشت موجب روئیدن گوشت بر بدن، توانمندی، قدرت بخشیدن به بینایی و شنوایی و ... می‌شود. ترک گوشت فساد بدن را در پی دارد. از این‌رو رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هر کس چهل روز گوشت نخورده باشد، پس باید پولی قرض کند و گوشت تهیه کرده و بخورد. (30)
نیز امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هر کس چهل روز خوردن گوشت را ترک کند، خلق و خوی او بد و زشت می‌شود». (31)
لیکن باید از افراط در خوردن گوشت و اعتیاد به آن پرهیز کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هر کس چهل روز (پشت سر هم) گوشت بخورد سنگدل می‌شود». (32)
از روایات بر می‌آید که خوردن گوشت هر سه روز یک بار مناسب است. ساباطی می‌گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی خوردن گوشت پرسیدم؟ فرمود: هر سه روز (یک بار). (33)
ادریس بن عبدالله می‌گوید: در محضر امام صادق (علیه السلام) بودم، از گوشت سخن به میان آمده فرمود: یک روز گوشت بخور، یک روز لبنیات و یک روز چیز دیگری. (34)
از میان گوشت‌ها، به خوردن گوشت گوسفند و آبزیان و پرندگان سفارش شده است. بهترین گوشت، گوشت تازه (لحماً طریا) است. و از خوردن گوشت خام و گوشت خشکیده نمک سود نهی شده است.

2. تخم مرغ

حدود 13 روایت در مورد تخم‌مرغ وارد شده است. زرده تخم‌مرغ سبک و سفیده آن سنگین است. اگر تخم مرغ به همراه گوشت، پیاز و روغن زیتون خورده شود، مقوی است ولی خوردن آن به همراه ماهی مضرّ است، چنان که اعتیاد به خوردن آن نیز موجب لاغری، لک صورت و بیماری می‌شود.
امام صادق فرمود: «تخم مرغ خوراکی سبک است. دل دادگی به گوشت را فرو می‌نشاند و عارضه‌های گوشت را هم ندارد». (35)

3. نان، غلات، حبوبات و دانه‌ها

در قرآن به دانه‌ها و غلات تحت عنوان «زرع و حبّ» اشاره شده است. «هُوَ الَّذِی أَنْشَأَ ... الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ (انعام: 141)؛ و اوست خدایی که (برای شما) انواع زراعت را پدید آورد که با هم متفاوتند. «فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبّاً (عبس: 27)؛ در آن (زمین) دانه‌ها رویاندیم».
دانه‌های غذایی، مایه اصلی تغذیه انسان و انواع حیوانات است. دانه‌هایی که اگر یک سال بر اثر خشکسالی قطع شود، قحطی و گرسنگی تمام جهان را فرا خواهد گرفت. تعبیر به «حبّا» به صورت نکره یا دلیل بر اهمیت این ماده غذایی است و یا به تنوع دانه‌ها اشاره دارد. (36)
از میان دانه‌ها، گندم، کامل‌ترین و غنی‌ترین ماده غذایی است که جای بسیاری از غذاها را می‌گیرد. حضرت یوسف برای نجات مردم مصر از هفت سالی قحطی به ذخیره‌سازی گندم پرداخت. (37)
نان بهترین خوراکی، مایه برکت و استواری تن، خوشبو کننده دهان است و بهترین نان، نان سبوس‌دار است که دارای فیبر می‌باشد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «خداوندا! برای ما به نان برکت بده و میان ما و آن جدایی میفکن، اگر نان نبود، نه روزه گرفته بودیم، نه نماز خوانده بودیم و نه واجبات خدا را انجام داده بودیم». (38)
امام رضا فرمود: «برتری نان جو بر گندم، همانند برتری ما بر دیگران است». (39)
«برنج غذای نیکو، سرد و سالم و مهتر غذاها می‌باشد». (40)

4. میوه‌ها و سبزی‌ها

بیشترین آیات و روایات مربوط به خوراکیها به میوه‌ها و گیاهان تعلق دارد. در سوره عبس آیات 25 تا 32 به هشت نوع مواد غذایی گیاهی و نباتی پرداخته است که حاکی از اهمیت و اولویت نباتات و میوه‌ها در تغذیه انسانهاست.
تأکید فراوان برخی آیات روی زمین و روئیدنی‌ها و تقدم میوه‌ها بر گوشت‌ها (41) دلیل دیگری بر اولویت این گروه غذایی بر گوشت‌ها می‌باشد. همچنین ذکر مکرر خصوص میوه‌های از میان غذاهای بهشتی، به خاطر اهمیت میوه‌ها در تغذیه و نقش آنها در طراوات و شادابی و نشاط انسان و هضم و جذب آسان است، که نه تنها از نظر علمی بلکه، در تجربه عمومی مردم نیز به اثبات رسیده است. (42) پرخوری و نیز خوردن پس از سیری، بدن را باتلاق تجمع میکرب‌ها می‌سازد و موجب تباهی تن، قساوت قلب، کودنی، دوری از خدا و انواع بیماریها می‌شود. میوه‌هایی چون: انگور، انار، خربزه، خرما، سیب، انجیر و ... هر کدام از خواص زیادی برخوردارند که در روایات اسلامی به آنها اشاره شده است مثلاً: انار، موجب نورانیت قلب و دور کننده شیطان است، معده را پالایش می‌دهد، مقوی و نیروبخش است، غذا را هضم می‌کند و سبب اعتدال طبع می‌شود.
انگور از میوه‌های بهشتی و یک غذای کامل و داروخانه طبیعی است، انجیر استحکام بخش استخوان‌ها، جلا بخش چشم و دل و برطرف کننده ضعف و فزاینده عقل و آرامش است. خربزه شفای دردها، شستشو دهنده مثانه و معده و دارای هزار برکت می‌باشد. خرما، شفابخش، قوی کننده پشت، افزایش حلم و بردباری، سیر کننده و رفع کننده خستگی و هفتاد و دو خواص شفابخش در آن است.
سبزی‌ها نیز علاوه بر زینت سفره از خواص والایی برخوردارند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «سفره‌هایتان را به سبزی زینت بخشید، زیرا خوردن سبزی با گفتن بسم الله، شیطان را می‌راند». (43)
امام رضا (علیه السلام) از سفره‌ای که در آن سبزی نبود، دست کشید و به غلام فرمود: مگر نمی‌دانی که من از سفره‌ای که در آن سبزی نباشد، غذا نمی‌خورم! سبزی بیاور، غلام رفت و سبزی آورد و بر سفره نهاد، پس امام (علیه السلام) دست به سفره گشود و به خوردن غذا مشغول شد. (44)

بیشتر بخوانید: تغذیه از دیدگاه اسلام

 

5. شیر و لبنیات

شیر از غذاهای بهشتی است که در سوره نحل آیه 66 و دیگر آیات به آن اشاره شده است. شیر یک غذای کا مل و دارای خواص فراوانی است. شیر موجب استحکام استخوان‌ها، روئیدن گوشت، برطرف کننده ضعف و شفای هر دردی است که برای نوشیدن آن هیچ شرط سنی و اقلیمی وجود ندارد.
امام علی (علیه السلام) فرمود: نوشیدن شیر، شفای هر دردی- جز مرگ- است. (45)
از میان شیرها به شیر گاو توصیه شده است. امام علی (علیه السلام) فرمود: «شیر گاو درمان است». (26)
از میان فراورده‌های شیر، خوردن پنیر به تنهایی مضرّ است و از آن نهی شده است. چنانکه زیاد خوردن آن موجب لاغری و بیماری است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «گردو و پنیر، چون با هم جمع شوند درمان‌اند، اما اگر از هم جدا شوند درد می‌شوند». (47)
و امام کاظم (علیه السلام) در مورد ماست فرمود: «هر کس می‌خواهد ماست بخورد و ماست او را زیان نرساند، با آن هضم کننده‌ای (مثلاً نانخواه) بخورد». (48) چون ماست طبع سرد دارد، افزودنی که طبع گرم دارد به آن اضافه کند، مانند: نعناع، گل محمدی، گلپر و ... نانخواه در روایت به عنوان مثال آمده است.

چه زمانی بخوریم؟

چه زمانی باید غذا خورد؟ و اسلام در خوردن به چند وعده غذا توصیه می‌کند؟
روایات مربوط به وعده‌ی غذایی را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد:
1. برخی روایات به دو وعده اشاره دارند. امام صادق فرمود: «صبحانه و شام بخور و در فاصله میان آنها چیزی نخور، چرا که موجب تباهی تن است، مگر نشنیده‌ای که خداوند می‌فرماید: و آن (بهشتیان) صبحگاهان و شامگاهان، روزی ویژه خویش را دارند.» (45) و (50)
2. برخی بر یک وعده و آن هم صبحانه تأکید دارند، امام صادق (علیه السلام) فرمود: «مؤمن را بایسته است، تا غذا نخورده، از خانه بیرون نرود، چرا که این کار به او استواری بیشتر می‌بخشد». (51)
3. برخی دیگر به خوردن شام به ویژه برای افراد سالخورده سفارش می‌کند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید: «خوردن شام را وامگذارید... من بر امت خویش از این بیمناکم که از واگذاردن شام، پیری به سراغشان آید، چرا که شام، موجب نیرومندی پیر و جوان است». (52) و برخی روایات به شام خوردن پیامبران اشاره دارد.
امام علی (علیه السلام) فرمود: «شام خوردن پیامبران، پس از تاریکی شب بوده است». (53)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «شام پیامبران پس از نماز عشا می‌باشد». (54)
4. امام رضا (علیه السلام) در روایتی هر 8 ساعت یک بار وعده غذایی را توصیه کرده‌اند. (55)
از مجموع این چند دسته روایات چنین استنباط می‌شود که دو وعده غذایی، یعنی اول روز و آخر روز برای خوردن غذا کافی است، و چنانچه در میان روز گرسنه شد از میان وعده‌های غذایی استفاده کند، آنچه در رساله‌های عملی درباره‌ی استحباب غذا خوردن در اول روز و اول شب و خودداری از غذا در بین روز و بین شب آمده، (56) در تأیید دو وعده تغذیه است. بنابراین نظریه غالب می‌بایست روایت امام رضا (علیه السلام) را توجیه کرد.
در کنار این روایات، به روایاتی بر می‌خوریم که بحث گرسنگی و اشتها را ملاک می‌‎دانند و سلامتی انسان را در این می‌دانند که تا گرسنه نشده غذا نخورد.
امام علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) فرمود: «بر سر سفره نمی‌نشینی، مگر آن هنگام که گرسنه‌ای... اگر این کار را کردی از طبیب بی‌نیاز می‌شوی». (57)

بیشتر بخوانید: 10 رفتار رایج نادرست درباره غذا خوردن

 

چه مقدار غذا بخوریم؟

افراط و تفریط در رساندن غذا به بدن هر دو ضرر و مفسده دارد. امام رضا (علیه السلام) با تشبیه بدن به زمین می‌فرماید: بدن انسان، بسا زمین پاک و آماده برای زراعت است که اگر آبادانی و آبدهی بدان، مراقبت شود، به گونه‌ای که آب، نه فراوان‌تر از نیاز بدان برسد تا آن را غرقاب و باتلاق کند و نه از اندازه کمتر باشد تا آن را به تشنگی گرفتار سازد، آبادانی‌اش استمرار می‌یابد، اما اگر از آن غفلت شود، به تباهی می‌گراید و علف هرز در آن می‌روید؛ بدن چنین حکایتی دارد و تدبیر آن در خوراک و پوشاک چنین است. (58)
پرخوری و نیز خوردن پس از سیری، بدن را باتلاق تجمع میکرب‌ها می‌سازد و موجب تباهی تن، قساوت قلب، کودنی، دوری از خدا و انواع بیماریها می‌شود.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «مؤمن در یک شکم چیز می‌خورد و کافر در هفت شکم چیز می‌خورد». (59)
امام علی (علیه السلام) فرمود: «عادت به پرخوری انواع دردها را به همراه دارد». (60)
و همچنین فرمود: «از پرخوری پرهیز کنید، چرا که مایه تباهی تن است». (61)
بهترین رمز سلامتی آن است که انسان با وجود اشتها به غذا از آن دست بکشد.
امام علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) فرمود: «اگر می‌خواهی سالم بمانی و از پزشک بی‌نیاز شوی، چهار امر را رعایت کن 1. اگر میل به غذا نداری نخور 2. تا زمانی که سیر نشده‌ای و اشتها باقی است دست از غذا بکش 3. غذا را پس از جویدن کامل در دهان، فرو بده 4. قبل از خواب قضای حاجت کن». (62)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «کل وانت تشتهی و امسک و انت تشتهی؛ (63) زمانی که میل به غذا داری، غذا بخور و در حالی که هنوز میل و اشتها به خوردن داری، دست از خوردن بکش».
مفهوم آیه شریفه «کلو واشربوا ولا تسرفوا» که در نگاه نخست بسیار ساده به نظر می‌رسد، امروز در رتبه مهم‌ترین دستورات بهداشتی (و تغذیه‌ی سالم) قرار گرفته است، زیرا طبق تحقیقات دانشمندان، سرچشمه بسیاری از بیماری‌ها، غذاهای اضافی (داخل معده) است که به صورت جذب نشده در بدن باقی می‌ماند. این مواد اضافی هم بار سنگینی است بر قلب و عروق و سایر دستگاههای بدن، و هم بستر آماده‌ای است برای پذیرش انواع عفونت‌ها و بیماری‌ها. لذا برای درمان بسیاری از بیماریها نخستین گام این است که این مواد اضافی، و به عبارت دیگر زباله‌های تن انسان بسوزند و جسم پاکسازی گردد. عامل اصلی تشکیل این مواد مزاحم، اسراف و زیاده‌روی در تغذیه و به اصطلاح «پرخوری» است و راهی برای جلوگیری از آن جز رعایت اعتدال در (خوردن) غذا نیست.
مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان مطلب جالبی نقل کرده است:
هارون الرشید طبیبی مسیحی داشت که مهارت او در طب معروف بود. روزی این طبیب به یکی از دانشمندان اسلامی گفت: من در کتاب شما چیزی از طب نمی‌یابم در حالی که دانش مفید بر دو گونه است: علم ادیان و علم ابدان. او در پاسخش چنین گفت: خداوند همه دستورات طبی را در نصف آیه از کتاب خویش آورده است. «بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید» و پیامبر ما نیز طب را در این دستور خویش خلاصه کرده است: «معده، خانه بیماری‌ها است و امساک، سرآمد همه داروها است و بدنت را از آنچه بدان عادت صحیح داده‌ای محروم مکن» طبیب مسیحی وقتی این سخن را شنید گفت: قرآن شما و پیامبرتان، برای جالینوس (طبیب معروف) سخن طبیبانه‌ای باقی نگذارده‌اند. (64)
امام رضا (علیه السلام) فرمود: «لو ان الناس قصدو فی الطعام لاعتدلت ابدانهم؛ (65) اگر مردم در خوردن غذا میانه‌رو باشند، بدن‌های آنان اعتدال پیدا می‌کند».

چگونه غذا بخوریم؟

در روایات معصومین (علیهم السلام) و فقه اسلامی، تحت عنوان «آداب خوردن و آشامیدن» به چگونه خوردن غذا پرداخته که به آنها اشاره می‌کنیم:
1. شستن‌ دست‌ها قبل از غذا و خشک نکردن با حوله. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «شستن دست‌ها، پیش از غذا شفای تن و مایه برکت در روزی است». (66)
2. در آوردن کفش‌ها از پا هنگام غذا خوردن، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «چون غذا نهاده شد، کفش‌هایتان را در آورید، چرا که هم رفتاری است زیبا و هم موجب آسایش بیشتر پاهایتان می‌شود». (67)
3. نام خدا بردن و بسم الله گفتن، امام علی (علیه السلام) فرمود: «برای کسی که برای غذا خود نام خدا را ببرد، ضمانت می‌کنم که از آن غذا به هیچ درد و رنجی گرفتار نشود». (68)
4. بعد از گذاشتن نان در سفره منتظر چیز دیگری نماند. (69)
5. شروع غذا با دعا و شکر الهی (70)
6. آغاز کردن غذا با نمک
7. با دست راست خوردن، با سه انگشت یا بیشتر و با دو انگشت نخورد. (71)
8. پاره نکردن نان با کارد و نگذاشتن نان زیر ظروف غذا (72)
9. آغاز کردن از سبک‌ترین غذاها، مانند، سوپ، سالاد و ... (73)
10. زیاد نشستن سر سفره و طول دادن غذا خوردن (74)
11. خوردن غذای گرم قبل از سرد شدن (75)
12. پرهیز از خوردن غذای داغ (76)
13. پرهیز از فوت کردن در غذاها و نوشیدنی‌ها (77)
14. کراهت پاک کردن کامل گوشت استخوان (78)
15. پرهیز از خوردن غذا در حال جنابت (79)
16. برداشتن لقمه کوچک و جویدن کامل آن (80)
17. دست کشیدن از غذا قبل از سیر شدن کامل.
18. پرهیز از خوردن در حال سیری (81)
19. پایان بردن غذا با نمک
20. خوردن از قسمت جلوی خود (82)
21. نگاه نگردن به صورت دیگران در موقع غذا خوردن (83)
22. شستن دست‌ها و خشک کردن با دستمال (84)
23. دعا کردن پس از غذا (85)
24. به پشت دراز کشیدن پس از غذا و پای راست را روی پای چپ گذاشتن. (86)
25. نخوابیدن بلافاصله پس از خوردن غذا (87)
26. خلال یا مسواک زدن پس از غذا (88)
27. غسل نکردن با آب سرد پس از خوردن ماهی (89)
28. خوردن چند خرما یا مقداری عسل (یا چیز گرم) پس از خوردن ماهی قبل از خواب (90)
29. شستن گوشت قبل از پختن
30. نخوابیدن بلافاصله پس از خوردن ماهی تازه (91)
31. شستن میوه با آب (92)
32. خوردن میوه در فصل خود (93)
33. خوردن میوه با پوست (برخی میوه‌ها) (94)
34. دور نیاختن میوه پیش از خوردن کامل آن. (95)

بیشتر بخوانید: نقش غذا در سلامتی انسان از دیدگاه اسلام

 

آداب آشامیدن

1. گفتن بسم الله پیش از آشامیدن و الحمدالله بعد از آن (96)
2. آشامیدن به سه نفس و مکیدن آن و سر نکشیدن یکجا (97)
3. ا یستاده آب آشامیدن در روز و نشسته آشامیدن در شب (98)
4. آشامیدن آب به صورت ولرم (99)
5. ندمیدن در آب (100)
6. نیاشامیدن آب با دست چپ (101)
7. نیاشامیدن آب در بین غذا (102)
8. نیاشامیدن آب در پی چربی و غذای چرب (103)
9. نیاشامیدن آب از کنار دسته ظرف یا لبه شکسته آن (104)
10. یاد کردن حضرت اباعبدالله و اهل بیت او و لعن قاتلان او بعد از آشامیدن (105)
11. نیاشامیدن آب سرد پس از خوردن چیز گرم و شیرینی. (106)
12. نیاشامیدن آب فراوان. (107)
13. نیاشامیدن آب سرد در حمام (108)
14. بستن دهانه ظرف آب (109)
خلاصه آن که غذا و تغذیه نقش مؤثری در سلامتی و شادابی جسم و جان دارد و مستقیم و غیرمستقیم بر اخلاق و رفتار آدمی تأثیرگذار است به شرط آن که بدانیم چه غذایی بخوریم؟ چه مقدار بخوریم؟ در چه زمانی بخوریم؟ و چگونه بخوریم؟

بیشتر بخوانید: آداب آشامیدن در اسلام

 

نمایش پی نوشت ها:
1. عضو هیئت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی
2. ر.ک. انبیاء، آیه18
3. ر.ک. مائده، آیه114
4. ر.ک. قصص، آیه14
5. قریش، آیه3و4
6. رساله ذهبیه، ص185
7. محمد، آیه12
8. ر.ک. تفسیر نمونه، ج21، ص434
9. تفسیر نمونه، ج14، ص255
10. بقره، آیه172
11. نساء، آیه10
12. فاطر، آیه10
13. ر.ک. کهف، آیه19
14. مائده، آیه19
15. نساء، آیه 10
16. رساله ذهبیه، منسوب به امام رضا (علیه السلام)، ص186
17. ر.ک. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، ج4، ص47و48
18. ر.ک. فرهنگی عربی- فارسی، واژه طیب.
19. نساء، 3
20. اعراف، 58
21. فاطر، 10
22. آل عمران، 38
23. نحل
24. ابراهیم، 27
25. لیرزقهم الله رزقاً حسناً (حج: 58)
26. مائده، آیه4
27. نحل، آیه114
28. انعام، آیه125
29. وسائل الشیعه، ج2، ص409، ج2495، چ آل البیت.
30. بحارالانوار، ج62، ص290، ج72
31. همان، ج66، ص65، ح32
32. همان، ص 67، ج44
33. همان، ج62، ص294
34. محاسن، برقی، ج2، ص47
35. همان
36. بحارالانوار، ج66، ص45
37. ر.ک. تفسیر نمونه، ج26، ص49
38. ر.ک. یوسف، آیه 47
39. کافی، ج6، ص 287
40. بحارالانوار، ج66، ص274
41. ر. ک. همان، ج624، ص 294.
42. وامددناهم بفاکهة و لحم. (طور: 22؛ واقعه: 20 و 21).
43. ر.ک. تفسیر نمونه، ج22 ص 434، ج 23، ص 178.
44. کافی، ج6، ص 298.
45. همان، ص 363.
46. بحارالانوار، ج66، ص 95.
47. همان، ص 103.
48. کافی، ج6، ص 34.
49. همان، ص 338.
50. مریم، آیه 62.
51. کافی، ج6، ص 288.
52. بحارالانوار، ج66، ص 341.
53. همان، ص 343.
54. کافی، ج6، ص 288.
55. همان، ص 289.
56. طب‌الرضا، ص 15.
57. ر. ک. رساله‌ی توضیح المسائل، امام خمینی، ص 315، م 2645.
58. بحارالانوار، ج62، ص 267.
59. همان، 310.
60. کافی، ج6، ص 268.
61. غررالحکم، ص 1363.
62. همان، حدیث 2742.
63. بحارالانوار، ج62، ص 267.
64. بحارالانوار، ج62، ص 290.
65. تفسیر نمونه، ج16، ص 152- 156.
66. وسائل الشیعه، ج16، ص 406.
67.بحارالانوار، ج66، ص 356.
68. همان، ص 419، 416.
69. کافی، ج6، ص 295.
70. رساله توضیح المسائل، م 264.
71. بحارالانوار، ج66، ص 380.
72. رساله توضیح المسائل، م 2645.
73. همان، م 2646.
74. بحارالانوار، ج62، ص 311.
75. رساله توضیح المسائل، م 2645.
76. بحارالانوار، ج66، ص 402.
77. همان، ص 400.
78. رساله توضیح المسائل، م 2646.
79. همان، م 2646.
80. بحارالانوار، ج66، ص 334.
81. رساله توضیح المسائل، م 2645.
82. همان، م 2626.
83. همان، م 2645.
84. همان، م 2646.
85. بحارالانوار، ج66، ص 356.
86. همان، ص 359.
87. کافی، ج6، ص 299.
88. همان.
89. بحارالانوار، ج66، ص 441.
90. همان، ج62، ص 321.
91. همان، ج65، 128.
92. همان، ج 65، 128.
93. کافی، ج6، ص 350.
94. بحار، ج6، ص 296.
95. کافی، ج6، ص 350.
96. رساله توضیح المسائل، م 2646.
97. همان، م 2647.
98. همان.
99. بحارالانوار، ج66، ص 459.
100. کافی، ج6، ص 314.
101. بحارالانوار، ج66، ص 246.
102. رساله توضیح المسائل، م 2648.
103. بحارالانوار، ج62، ص 321.
104. همان، ج66، ص 456.
105. همان، ص 460.
106. رساله توضیح المسائل، م 2647.
107. بحارالانوار، ج62، ص 321.
108. رساله توضیح المسائل، م 2648.
109. بحارالانوار، ج76، ص 70.
110. همان، ج63، ص 204.

منبع مقاله :
فصلنامه حصون 15، بهار 1387
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط