ایده‌ای برای جلوگیری از خروج نخبگان از کشور

مبارزه با گفتمانِ افراطیِ آسیب‌شناسی در حوزه‌ی جوانان

«گفتمان جوانی و جوان‌گرایی» که به تبع جهش یک باره در جمعیت جوان کشور، از اواسط دهه‌ی 70 به این سو، به گفتمانی عمومی تبدیل شد، از دیرباز مظلوم بوده است. یکی از شاخص‌های آشکار این مظلومیت، انبوه همایش‌ها،
دوشنبه، 23 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
مبارزه با گفتمانِ افراطیِ آسیب‌شناسی در حوزه‌ی جوانان
 مبارزه با گفتمانِ افراطیِ آسیب‌شناسی در حوزه‌ی جوانان

نویسنده: علی جعفری
1. «گفتمان جوانی و جوان‌گرایی» که به تبع جهش یک باره در جمعیت جوان کشور، از اواسط دهه‌ی 70 به این سو، به گفتمانی عمومی تبدیل شد، از دیرباز مظلوم بوده است. یکی از شاخص‌های آشکار این مظلومیت، انبوه همایش‌ها، کتاب‌ها، مقاله‌ها، تیترهای مطبوعاتی، برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی و سخنرانی‌هایی است که با تکیه بر رویکردهای آسیب شناختی افراطی، از طریق همنشین کردن گفتمان عمومی جوانی ایرانی با انواع آسیب‌های اجتماعی، این فرصت ملی را به مثابه چالشی ملی بازنمایی کردند: جوانان و اعتیاد، جوانان و روابط پرخطر، جوانان و غرب‌زدگی، جوانان و ناسازگاری سیاسی، جوانان و گسست نسلی و... این‌ها فقط مشتی از انبوه گزاره‌ها و عناوینی است که با نوعی سوگیری سیاه‌نما، به سوی گفتمان جوانی ایرانی شلیک شدند. بی تردید سنخ رویکردهای حاکم بر کلیت دانشکده‌ها و پژوهشکده‌های علوم اجتماعی کشور که با سویه‌ای بیشتر بدبینانه و غالباً با ذره‌بین آسیب شناسانه‌ی خود، به حوزه‌ی مطالعات جوانان وارد می‌شود، یکی از عوامل اصلی وضعیت موجود است.
2. حداقل یک دهه طول می‌کشید که به مدد برخی موفقیت‌های تیپیک و غیر منتظره‌ی جوانان، از جمله کشفیات و اختراع‌های خیره کننده‌ی دانشمندان هسته‌ای کشور، قدری از تیزی روند مذکور گرفته شد تا بخشی از تمرکزهای علم الاجتماعی به زمینه‌های پیشرفت جوانان موفق معطوف شود. تولد «جشنواره‌ی حضرت علی اکبر (علیه السلام)» که در اواسط دهه‌ی 80، با هدف معرفی تشویق نمونه‌هایی از جوانان موفق و پیشرو کشور راه‌اندازی شد، از نشانه‌های رویکرد جدید است. با این حال، رویکرد آسیب شناختی در مطالعات حوزه‌ی جوانان به اتکای علوم اجتماعی هماره بدبین و منتقد، همچنان حضور پررنگ و مسلط خود را حفظ کرده است.
3. یکی از برون‌دادهای بسیار برجسته‌ی این رویه‌ی افراطی، تولید ترکیب استعماری «فرار مغزها» و قریب به دو دهه تکرار آن است. فرار مغزها که شاید در ابتدا برای هشدار در خصوص طراحی‌های دانشگاه‌های پیشرفته‌ی جهان برای شکار جوانان نخبه‌ی کشورهای دیگر استعمال می‌شد، به مرور به عنوانی برای سیاه‌نمایی وضعیت عمومی دانش و دانشگاه ایرانی تبدیل شد. پس از آن طی دو دهه‌ی اخیر، نظام برنامه ریزی کشور تدابیر زیادی را برای مدیریت این معضل بزرگ صورت داد که نتایجی هم در پی داشت؛ 1. ایجاد ظرفیت‌های جدید دانشگاهی و تحقیقاتی؛ 2. افزایش روزافزون سرعت تولید ملی علم؛ 3. ظهور آثار گوناگون پیشرفت‌های علمی خیره کننده؛ 4. کاهش مهاجرت دانشجویان نخبه به خارج از کشور.
با وجود این، تقریباً هیچ تغییری در روند استفاده از عنوان فرارمغزها برای اشاره به نظام آموزش عالی کشور به چشم نمی‌خورد و فرار مغزها همچنان به عنوان شاخص‌ترین ویژگی روند علمی کشور مطرح می‌شود. این واقعیت تلخ نشان می‌دهد که گفتمان آسیب شناسی از هدف و کارکرد اصلی خود که کمک به اصلاح و ارتقای امور است، به وادی سیاه نمایی و امیدزدایی غلتیده است.

بیشتر بخوانید: راه‌کارهای انتقال ارزش‌های انقلاب اسلامی به نسل‌های آینده


4. پیامدهای آسیب‌زای «گفتمان افراطی آسیب شناسی جوانان» فقط در وارونه‌نمایی واقعیت و امیدزدایی از پیشرفت خلاصه نمی‌شود؛ بلکه بیش از آن در قلب مفهوم مهمی چون «مغز» آشکار می‌شود. «مغز» در کاربرد عمومی و فعلی آن استعاره‌ای برای دلالت بر نخبگان کشور است. همنشین کردن تدریجی «نخبگی علمی» و «فرار از کشور»، به مرور به تقویت این تصور منجر شده است که هر کس دانشگاه ایرانی را به سوی دانشگاه غربی ترک می‌کند، نخبه است و هر که در ایران مانده اصولاً نخبه تلقی نمی‌شود. به عبارت دیگر، شاخص نخبگی از میزان فعالیت و تولیدات علمی به میزان تلاش برای خروج از کشور تغییر می‌کند. در این اوضاع، طبیعی است که با وجود هزاران نخبه‌ی فعال دانشگاهی در گروه‌های مختلف علمی و انبوه پیشرفت‌های خیره کننده در ساحت‌های گوناگون علم و فناوری، همچنان صفت نخبه کُش و فراری دهنده‌ی نخبگان به نظام سیاسی و علمی کشور نسبت داده شود.
5. یکی از اقدامات لازم برای برگرداندن این اوضاع نامتعادل و غیرعادی به وضعیت طبیعی، دامن زدن به رویکردهای مطالعاتی و گفتمانی بررسی «موقعیت» در کنار بررسی «آسیب» است. چگونه است که طی دو دهه‌ی گذشته، بررسی زمینه‌ها و علل آسیب خوردگی جوانان و نمونه‌های مختلف جوانان آسیب دیده‌ی اجتماعی، اعم از دانشگاهی و غیردانشگاهی، جزء مسائلی است که حزه‌ی مطالعات جوانان به آن علاقه نشان داده و از پیگیری آن استقبال می‌کند؛ اما بررسی زمینه‌ها و علل کامیابی‌های جوانان و نمونه‌های مختلف جوانان موفق دانشگاهی و غیردانشگاهی از فهرست مسائل جوانان خارج می‌ماند. در این چارچوب، به نظر می‌رسد که برگزاری سالانه‌ی «کنگره‌ی بررسی علل مهاجرت نکردن نخبگان از کشور»، یکی از اقدامات ضروری برای اصلاح روندهای گفتمانی پیش گفته باشد. بی تردید، نتایج مطالعاتی از این دست اگر نگوییم بیش از مطالعات آسیب شناسانه، حداقل به اندازه‌ی آن‌ها در حفظ نخبگان داخلی و جلوگیری از خروج آن‌ها از کشور مؤثر است؛ در عین حال که دچار آسیب‌های سیاه‌نمایی و امیدزدایی نیز نشده است.
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایده‌پردازی و ایده‌پردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.