نویسنده: علی جعفری
1. در میان مناسبتهای مذهبی شادی محور شیعیان، «نیمهی شعبان» از لحاظ مشارکت همه جانبهی ایشان در گرامیداشت مقام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آیین بی نظیری است. حجم فعالیتهای مفرح و نشاط بخش معنوی در این روز به قدری است که آن را فقط با آیینهای روز عاشورا میتوان مقایسه کرد. اگر عاشورا نقطهی اوج آیینهای حزنآمیز تلقی میشود، نیمهی شعبان والاترین جایگاه شادی، اِدخابل سرور و انبساط خاطر مناسبتی شیعه را به خود اختصاص داده است. حجم فزایندهی بازتولید فرهنگ شیعه که در این روز اتفاق میافتد، ظرفیت عظیمی از محتواهای عالی، نظامهای نشانهای، وقایع دارای اتقان معنایی و جذابیتهای سمعی و بصری را در دسترس رسانهها قرار میدهد که میتواند به بخش وسیعی از تولیدات شعبانیه آنها تبدیل شود.
2. تبیین «نسبت کارکرد تفریحی رسانهی مدرن با فرهنگ مذهبی» از مسایل مهم در صورتبندی نظریهی ارنباطات جمعی اسلامی است که در سالهای اخیر، برخی صاحب نظران شیعی رسانه را متوجه خود کرده است. دستیابی به چشم انداز نظری امیدوارکنندهای در باب این مسأله از دیرباز جزو دغدغههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز بوده است: اینکه خمیرمایهی فرهنگی برنامههای سرگرم کننده و فرح بخش تلویزیون ایران از کدامین بخشهای میراث ایرانی اسلامی به نحو بهتری استخراج میشود؟ اینکه اصول هنجاری حاکم بر این برنامهها چه خواهد بود؟ اینکه فرهنگ شیعی به چه نسبتی میتواند کانون اتکای تولیدکنندگان محصولات تفریحی تلویزیون ایران باشد؟ اینکه چرا تاکنون برنامههای سرگرم کنندهی تلویزیون، از کمترین مولفههای آدابی و آیینی مذهبی برخوردار بوده است و در نهایت اینکه برای بهسازی وضعیت موجود از کجا باید شروع کرد؟ این پرسشها مدتهاست که صاحبنظران اسلامی نسبت دین و رسانه را به خود مشغول کرده است. از بسترهای فرهنگی مساعدی که میتوانند، نمونههای گوناگونی از تلاقی دین و نشاط، دین و شادی، دین و انبساط خاطر، دین و اِدخال سرور را عرضه کنند، مناسبتهای شادی آفرین شیعی است. مناسبتهای مذکور علاوه بر اینکه منابع عظیمی را برای تولید رسانهای در اختیار میگذارد، همچنین به مثابهی نقطهی ثقل نظریهپردازی دربارهی کارکرد تفریحی رسانهی دینی نیز درک میشوند. در این میان، مجموعه اعیاد شعبانیه و به ویژه نیمهی شعبان اهمیت بیشتری دارد؛ به گونهای که هر گونه توفیق رسانهای در ارتباطگیری بهینهی با آن، کلید ورود به جهان نظریهپردازیهای کلان و خُرد در حوزهی کارکرد تفریحی رسانههای ارتباط جمعی خواهد بود.
3. با این حال و علیرغم اهمیت راهبردی پرداخت رسانهای به نیمهی شعبان، عملکرد سالهای گذشته صدا و سیمای جمهوری اسلامی وضعیت رضایتبخش و متعادلی را نشان نمیدهد. برای توضیح بیشتر سعی خواهیم کرد سبد برنامههای سیما در نیمهی شعبان را به اجمال از نظر بگذرانیم. تجربهی عملکرد صدا وسیما نشان داده است که برنامه سازی برای مناسبتها بیشتر از طرف گروه معارف اسلامی پیگیری میشود و چون گروههای معارف صدا و سیما در بسیاری مواقع برخلاف میل و خواست خود، دارای رویکردهای تقلیلگرا به مذهب و برنامهسازی با موضوعهای مذهبی است، ژانر و قالب برنامههای مناسبتی، عمدتاً کلام محور، یک طرفه و یکنواخت است. گونههای مختلف برنامههای شعبانیه شبکههای گوناگون سیما در مجموع عبارتند از: پخش مجدد برخی آثار کمدی کهنه و دست چندم سینمایی دههی 1930 و 1940 اروپا و آمریکا پس از بارها تکرار؛ گزارشهای خبری بی محتوا و گکلیشهای و بدون رعایت حداقل استانداردهای برنامه سازی خبری دربارهی سوژهی همیشگی بخشهای خبری تلویزیون در مناسبتها، یعنی تلاش جمعی از افراد برای تزیین کوچهها و خیابانها، حضور یک دوربین و میکروفن صدا و سیما در مسجد جمکران و تکرار همارهی پرسشهای مشهور خبرنگاران که چه احساسی دارید؟... چه میکنید؟... از آقا چه میخواهید؟... برای چه به اینجا آمدهاید؟و...؛ گردآوردن چند هنرپیشهی تلویزیون و سینما یا تعدادی جوان ورزشکار به همراه یکی دو ترانهخوان با چاشنی سخنان یک کارشناس مذهبی؛ حضور مجری پرحرف که در بیشتر مواقع نمی توان نسبتی بین ظاهر غیرکلامی او با محتوای صحبتهای اخلاقی و دینیاش پیدا کرد و ارائهی همهی این بخشهای آشفته تحت عنوان جُنگ مناسبتی؛ نمایش صحنههای چراغانی خیابانها و کوچهها و پخش هم زمان سرود یا آهنگی شاد با عبوردادن گرافیکی جملههایی دربارهی تبریک عید؛ انعکاس چند سخنرانی مذهبی؛ پخش چند فیلم سینمایی ایرانی عمدتاً کمدی و بعضاً مذهبی، چند برنامه و گزارش فرعی و تمام!
4. این بررسی اجمالی نشان میدهد که گویا برنامههای مناسبتی تلویزیون، در اینجا شعبانیهها، بدون حداقل تدبیرهای رسانهای و طراحیهای از پیش تعیین شده و هوشمندانهی جدول پخش، ناگهان به میانهی چرخهی آنتن پرتاب میشوند. علی رغم حضور چشمگیر «تقویم» در زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان، اما تلویزیون ایران در برنامهریزیهای خود، تقویم را به عنوان یک مؤلفهی عمدتاً مزاحم و چالش آفرین در نظر میگیرد تا یک فرصت فرهنگی و ارتباطی. به جرئت میتوان گفت که جدول پخش رادیو و تلویزیون ایران از هیچ عاملی به اندازهی تقویم متأثر نیست؛ ولی جالب آنکه ساختارهای تولیدی سازمان تناسبی با ماهیت تقویمی کنداکتور ندارند. گروههای برنامهساز شبکههای گوناگون رادیو و تلویزیون، عمدتاً تحت عناوینی کلی و کلیشهای چون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ورزشی، دانش، معارف و... تقسیم شده است و کمتر اثری از حضور گروههایی با تمرکز بر مناسبتها دیده میشود. مثلاً، وقتی که زندگی ایرانیان هرساله به مدت یک ماه به صورت همه جانبهای تحت تأثیر ماه مبارک رمضان قرار میگیرد و طبیعتاً رسانهی ملی با در نظرگرفتن این تغییر مهم باید تدارکات وسیعی برای این پدیدهی تقویمی سالانه داشته باشد، چرا در هیچ کجای ساختار صدا و سیما، گروه اختصاصی برای تمرکز بدان وجود ندارد؟ این پرسش مهم را میتوان دربارهی ایام محرم، صفر، حج و دیگر مناسبتهای مهم مذهبی و ملی مانند ایام رجبیه و شعبانیه، ارتحال امام خمینی (رحمةالله)، قیام 15 خرداد، عیدنوروز و... نیز بیان کرد.
5. در این میان، احتمالاً مسئولان رسانهی ملی به این پرسش چنین پاسخ میدهند که ما در چارچوب گروههای گوناگون رسانهای تلاش میکنیم تا برنامههای مناسبتی مناسبی را برای این ایام تدارک ببینیم؛ ولی این نگاه چند ایراد اساسی دارد: تجربهی عملکرد صدا وسیما نشان داده است که برنامه سازی برای مناسبتها بیشتر از طرف گروه معارف اسلامی پیگیری میشود و چون گروههای معارف صدا و سیما در بسیاری مواقع برخلاف میل و خواست خود، دارای رویکردهای تقلیلگرا به مذهب و برنامهسازی با موضوعهای مذهبی است، ژانر و قالب برنامههای مناسبتی، عمدتاً کلام محور، یک طرفه و یکنواخت است. همچنین، ظرفیت تولیدی بیشتر گروههای برنامهساز، بسیار کمتر از آنچه لازم است در خدمت برنامهسازی مناسبتی قرار میگیرد. از طرف دیگر مناسبتهای فرحانگیز شیعی واجد ابعاد گوناگونی است؛ مثلاً، نیمهی شعبان دارای بهرههای معنوی، سیاسی، اجتماعی، تفریحی و ... است. در این صورت آیا تفکیک این وجود به هم پیوسته و تزریق هر وجه به یک گروه برنامه ساز اقدام صحیحی خواهد بود؟ آیا میتوان تولید برنامه دربارهی بهرههای معنوی نیمهی شعبان را به گروه معارف اسلامی شبکهی دوم سیما و برنامه سازی دربارهی وجوه شادیآفرین و نشاط بخش را به گروه سرگرمی و مسابقههای همان شبکه واگذار کرد؟
فقدان گروههای برنامه ساز تخصصی ویژهی مناسبتهای موسع تقویم قمری، موجب شده که هر ساله برای تهیهی برنامههای مناسبتی، رایزنیهایی از نو آغاز شود. این واقعیت موجب میشود که به ندرت گروه یا گروههایی از برنامه سازان متخصص مناسبتی تربیت شوند. بنابراین در کنار فرصت سوزیهای ناظر به تولید دانش رسانهای و ارتباطی بومی، سطح کیفی برنامههای مناسبتی در حد کلیشههای تکراری و جامد تقلیل داده میشود. به جرئت میتوان گفت در مجموعه اسناد پژوهشی، برنامهریزی، سیاستگذاری و اجرایی صدا و سیما راهبردهای گفتمانی رادیو و تلویزیون به تفکیک مناسبتهای گوناگون چندان مشخص نیست. برای نمونه معلوم نیست مؤلفههای برنامه سازی صدا و سیما در نیمهی شعبان چه تفاوتهای هنجاری، مخاطب شناختی، زیبایی شناختی، محتوایی و... با مبعث حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) تولد ایشان، میلاد امیرالمومنین (علیه السلام)، عیدقربان، عیدفطر و ... دارد. اینکه در هر مناسبت مذهبی یا ملی تمرکز بر کدام یک از گزارههای اسلامی یا ملی اولویت دارد؛ گزارههای اعتقادی، انتقادی، سیاسی، نظامی، یا ترکیبهایی از این گزارهها، آن هم به چه نسبتی؟ شفاف نیست. بر اثر وجود چنین کمبودهایی است که اگر از مجموعه برنامههای نیمهی شعبان، نام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را با نام حضرت علی (علیه السلام) جابه جا کنیم، در بیشتر نمونهها میتوان همه این برنامهها را در روز سیزدهم رجب نیز پخش کرد و هیچ اتفاقی خاصی هم نیفتد!
فقدان مرزهای تمایز مناسبتها به قدری است که حتی گاهی برنامههای پخش شده در مناسبت مذهبی خاص مثل اعیاد شعبانیه، تفاوت چندانی با برنامههای ساخته شده برای مناسبت ملی مانند عیدنوروز ندارد.
6. به نظر میرسد که در گام اصلاحی اول باید رویکرد اختصاصی این نوشتار در خصوص حداقل یک مناسبت شادی محور مذهبی و یک مناسبت حزنانگیز مذهبی به صورت آزمایشی اجرا شود. نگارنده بر اساس بررسیهای نظری و تجارب عملی خویش برای مناسبتهای شادیمحور، اعیاد شعبانیه را پیشنهاد میکند. چنان که در مباحث مقدماتی آمد، پرداخت کارآمد و مؤثر به اعیاد شعبانیه به واسطهی خصوصیات منحصر به فرد آن، کلید ورود کارآمد رسانهی ملی به برنامه سازی مناسبتی شادی محور است. برای تحقق این هدف لازم است که در هر یک از شبکههای رادیویی و تلویزیونی در کنار همهی گروههای موجود، گروه جدیدی به نام گروه مناسبتهای شعبانیه تشکیل شود که تا سال آینده فقط به این امر بپردازد. گروهها بهتر است به صورت شورایی اداره شود و در هر شورا افرادی از حوزههای موضوعی گوناگون حضور داشته باشند. هر کدام از این گروهها موظفاند ابتدا راهبرد گفتمانی شبکهی خود را در ایام اعیاد شعبانیه مشخص کنند و سپس در پیگیری راهبرد گفتمانی شبکهی خود را در ایام اعیاد شعبانیه مشخص کنند و سپس در پیگیری راهبردهای خویش به طراحی قالبها و موضوعهای مناسب برنامهای دست بزنند. دربارهی هر برنامه به دنبال بهترین تهیه کننده و کارگردان باشند و در نهایت یک ماه پیش از فرا رسیدن مناسبتها تولید برنامههای غیر زنده و پیش تولید برنامههای زنده را به پایان برسانند.
7. مدیریت کلان صدا و سیما در ادامهی این روند حتی میتواند در پی اقدامات بزرگتری از تغییرات در ساختار گروهها باشد. تغییرات پیشنهادی مذکور، تنها در حد دستکاری در تمرکز موضوعی برنامهسازی بود؛ در حالی که نگاه تحولگرای مذکور را میتوان تا بازتعریف امر تهیه کنندگی نیز لحاظ کرد. در این نگاه جدید، گروههای برنامه ساز شبکهها به جای اینکه با تهیه کنندگان مواجه باشند، با مؤسسههای مناسبتی در تعامل خواهند بود که در موضوع تخصصی فعالیت خود از گروه تهیه کنندگی تلویزیونی نیز برخوردارند. در مؤسسهی مناسبتی، پژوهش ذیل امر تهیه کنندگی قرار نمیگیرد؛ بلکه در کنار آن مطرح است. در حالی که در تهیهکنندگی مناسبتی هیچ آموزشی برای ارتقای قوای علمی و اجرایی و هنری تهیه کنندگان صورت نمیگیرد، در مؤسسهی مناسبتی میتوان بخش آموزش تخصصی و مناسبتی تهیهکنندگان، کارگردانان، هنرمندان و دیگر عناصر دخیل در تولید را در نظر گرفت. در این صورت، مدیران گروههای برنامه ساز رادیو و تلویزیون به جای تعامل با دهها تهیه کننده، با مثلاً پنج مؤسسهی معتبر و جامع کار خواهند کرد. حرکت پیشنهادی مذکور همچنین به تدریج موجب سبک شدن بدنهی انسانی رسانهی ملی، روانتر شدن گردش کارها، پدیدآمدن فرصت بررسی استراتژیک برای مدیران خواهد شد.
8. در پایان این نوشتار، به اجمال ایدههایی برنامهسازانه به گروههای فرضی اعیاد شعبانیهی شبکههای گوناگون رادیویی و تلویزیونی پیشنهاد میشود: پوشش تلویزیونی آیینهای شعبانیه در گسترهی فرهنگی شیعه از ایران تا لبنان، هند، عراق و آمریکا و...؛ معرفی مؤسسهها و مراکز مطالعاتی و تبلیغاتی مهدویتی در جهان و ایران؛ معرفی کتابهایی دربارهی مهدویت؛ معرفی علما و دانشمندان مهدویتپژوه؛ معرفی کتابخانههای تخصصی و نرمافزارهای مربوط؛ اطلاعرسانی در سطح ملی از مهمترین مجالس و مراسم اعیاد شعبانیه در شهرهای کشور؛ نقد و بررسی آخرین آثار سینمایی و تلویزیونی و هنری آخرالزمانی جهان؛ برنامهریزی برای تشکیل شب شعرهپای مهدوی و پخش مستقیم آنها از تلویزیون؛ عینیت بخشیدن به حضور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عین غیبت با ساختن مستندهایی از داستان مشرف شدگان به خدمت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ مستند سازی دربارهی خاطرههای مردمی از ایام شعبانیه؛ برنامه سازی دربارهی پاسخدهی به شبهاتی که دربارهی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مطرح شده است؛ مستند سازی تاریخی و غیرتاریخی دربارهی مکانهای مقدس مهدوی مانند مسجد مقدس جمکران؛ برجسته سازی احیای شب نیمهی شعبان و دامن زدن به این سنت مهم که هنوز از دایرهی نخبگان مذهبی شیعه به سطح عموم مردم نیامده است؛ برنامهسازی بین الادیانی دربارهی اعتقاد همهی ادیان به ظهور منجی به ویژه مانور فرهنگی و رسانهای براشتراکهای شیعه و سنی در اندیشه و آرمان مهدوی؛ برنامهسازی دربارهی داستان زندگی مادر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ برنامهسازی دربارهی دوران غیبت صغرای حضرت، داستان زندگی نواب اربعه و ...؛ برنامهریزی مناسب برای برخورد جامع با تلاقی مناسبتهای دیگر با اعیاد شعبانیه؛ برنامه سازی دربارهی وقایع مهدوی مهم سال مانند بمبگذاری در حرم عسکریین؛ تبیین مهدویت از تریبون سازمان ملل برای اولین بار از طرف رئیس جمهور وقت ایران؛ بازتاب افزایش نامگذاری فرزندان در ایران به نامهای مهدی، مهدیه و...؛ ابراز شعارهای مهدوی از سوی ورزشکاران در میادین ورزش و...؛ پخش زیرنویس احادیث واردشده از حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یا دربارهی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از شبکههای مختلف تلویزیون؛ ساخت سریالهای رادیویی دربارهی تولد و دوران غیبت صغرای حضرت، همچنین ساخت سریال دربارهی وقایع تاریخی آن دوران و...
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایدهپردازی و ایدهپردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.
2. تبیین «نسبت کارکرد تفریحی رسانهی مدرن با فرهنگ مذهبی» از مسایل مهم در صورتبندی نظریهی ارنباطات جمعی اسلامی است که در سالهای اخیر، برخی صاحب نظران شیعی رسانه را متوجه خود کرده است. دستیابی به چشم انداز نظری امیدوارکنندهای در باب این مسأله از دیرباز جزو دغدغههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز بوده است: اینکه خمیرمایهی فرهنگی برنامههای سرگرم کننده و فرح بخش تلویزیون ایران از کدامین بخشهای میراث ایرانی اسلامی به نحو بهتری استخراج میشود؟ اینکه اصول هنجاری حاکم بر این برنامهها چه خواهد بود؟ اینکه فرهنگ شیعی به چه نسبتی میتواند کانون اتکای تولیدکنندگان محصولات تفریحی تلویزیون ایران باشد؟ اینکه چرا تاکنون برنامههای سرگرم کنندهی تلویزیون، از کمترین مولفههای آدابی و آیینی مذهبی برخوردار بوده است و در نهایت اینکه برای بهسازی وضعیت موجود از کجا باید شروع کرد؟ این پرسشها مدتهاست که صاحبنظران اسلامی نسبت دین و رسانه را به خود مشغول کرده است. از بسترهای فرهنگی مساعدی که میتوانند، نمونههای گوناگونی از تلاقی دین و نشاط، دین و شادی، دین و انبساط خاطر، دین و اِدخال سرور را عرضه کنند، مناسبتهای شادی آفرین شیعی است. مناسبتهای مذکور علاوه بر اینکه منابع عظیمی را برای تولید رسانهای در اختیار میگذارد، همچنین به مثابهی نقطهی ثقل نظریهپردازی دربارهی کارکرد تفریحی رسانهی دینی نیز درک میشوند. در این میان، مجموعه اعیاد شعبانیه و به ویژه نیمهی شعبان اهمیت بیشتری دارد؛ به گونهای که هر گونه توفیق رسانهای در ارتباطگیری بهینهی با آن، کلید ورود به جهان نظریهپردازیهای کلان و خُرد در حوزهی کارکرد تفریحی رسانههای ارتباط جمعی خواهد بود.
3. با این حال و علیرغم اهمیت راهبردی پرداخت رسانهای به نیمهی شعبان، عملکرد سالهای گذشته صدا و سیمای جمهوری اسلامی وضعیت رضایتبخش و متعادلی را نشان نمیدهد. برای توضیح بیشتر سعی خواهیم کرد سبد برنامههای سیما در نیمهی شعبان را به اجمال از نظر بگذرانیم. تجربهی عملکرد صدا وسیما نشان داده است که برنامه سازی برای مناسبتها بیشتر از طرف گروه معارف اسلامی پیگیری میشود و چون گروههای معارف صدا و سیما در بسیاری مواقع برخلاف میل و خواست خود، دارای رویکردهای تقلیلگرا به مذهب و برنامهسازی با موضوعهای مذهبی است، ژانر و قالب برنامههای مناسبتی، عمدتاً کلام محور، یک طرفه و یکنواخت است. گونههای مختلف برنامههای شعبانیه شبکههای گوناگون سیما در مجموع عبارتند از: پخش مجدد برخی آثار کمدی کهنه و دست چندم سینمایی دههی 1930 و 1940 اروپا و آمریکا پس از بارها تکرار؛ گزارشهای خبری بی محتوا و گکلیشهای و بدون رعایت حداقل استانداردهای برنامه سازی خبری دربارهی سوژهی همیشگی بخشهای خبری تلویزیون در مناسبتها، یعنی تلاش جمعی از افراد برای تزیین کوچهها و خیابانها، حضور یک دوربین و میکروفن صدا و سیما در مسجد جمکران و تکرار همارهی پرسشهای مشهور خبرنگاران که چه احساسی دارید؟... چه میکنید؟... از آقا چه میخواهید؟... برای چه به اینجا آمدهاید؟و...؛ گردآوردن چند هنرپیشهی تلویزیون و سینما یا تعدادی جوان ورزشکار به همراه یکی دو ترانهخوان با چاشنی سخنان یک کارشناس مذهبی؛ حضور مجری پرحرف که در بیشتر مواقع نمی توان نسبتی بین ظاهر غیرکلامی او با محتوای صحبتهای اخلاقی و دینیاش پیدا کرد و ارائهی همهی این بخشهای آشفته تحت عنوان جُنگ مناسبتی؛ نمایش صحنههای چراغانی خیابانها و کوچهها و پخش هم زمان سرود یا آهنگی شاد با عبوردادن گرافیکی جملههایی دربارهی تبریک عید؛ انعکاس چند سخنرانی مذهبی؛ پخش چند فیلم سینمایی ایرانی عمدتاً کمدی و بعضاً مذهبی، چند برنامه و گزارش فرعی و تمام!
4. این بررسی اجمالی نشان میدهد که گویا برنامههای مناسبتی تلویزیون، در اینجا شعبانیهها، بدون حداقل تدبیرهای رسانهای و طراحیهای از پیش تعیین شده و هوشمندانهی جدول پخش، ناگهان به میانهی چرخهی آنتن پرتاب میشوند. علی رغم حضور چشمگیر «تقویم» در زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان، اما تلویزیون ایران در برنامهریزیهای خود، تقویم را به عنوان یک مؤلفهی عمدتاً مزاحم و چالش آفرین در نظر میگیرد تا یک فرصت فرهنگی و ارتباطی. به جرئت میتوان گفت که جدول پخش رادیو و تلویزیون ایران از هیچ عاملی به اندازهی تقویم متأثر نیست؛ ولی جالب آنکه ساختارهای تولیدی سازمان تناسبی با ماهیت تقویمی کنداکتور ندارند. گروههای برنامهساز شبکههای گوناگون رادیو و تلویزیون، عمدتاً تحت عناوینی کلی و کلیشهای چون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ورزشی، دانش، معارف و... تقسیم شده است و کمتر اثری از حضور گروههایی با تمرکز بر مناسبتها دیده میشود. مثلاً، وقتی که زندگی ایرانیان هرساله به مدت یک ماه به صورت همه جانبهای تحت تأثیر ماه مبارک رمضان قرار میگیرد و طبیعتاً رسانهی ملی با در نظرگرفتن این تغییر مهم باید تدارکات وسیعی برای این پدیدهی تقویمی سالانه داشته باشد، چرا در هیچ کجای ساختار صدا و سیما، گروه اختصاصی برای تمرکز بدان وجود ندارد؟ این پرسش مهم را میتوان دربارهی ایام محرم، صفر، حج و دیگر مناسبتهای مهم مذهبی و ملی مانند ایام رجبیه و شعبانیه، ارتحال امام خمینی (رحمةالله)، قیام 15 خرداد، عیدنوروز و... نیز بیان کرد.
بیشتر بخوانید: مهدویت درصدا و سیما
5. در این میان، احتمالاً مسئولان رسانهی ملی به این پرسش چنین پاسخ میدهند که ما در چارچوب گروههای گوناگون رسانهای تلاش میکنیم تا برنامههای مناسبتی مناسبی را برای این ایام تدارک ببینیم؛ ولی این نگاه چند ایراد اساسی دارد: تجربهی عملکرد صدا وسیما نشان داده است که برنامه سازی برای مناسبتها بیشتر از طرف گروه معارف اسلامی پیگیری میشود و چون گروههای معارف صدا و سیما در بسیاری مواقع برخلاف میل و خواست خود، دارای رویکردهای تقلیلگرا به مذهب و برنامهسازی با موضوعهای مذهبی است، ژانر و قالب برنامههای مناسبتی، عمدتاً کلام محور، یک طرفه و یکنواخت است. همچنین، ظرفیت تولیدی بیشتر گروههای برنامهساز، بسیار کمتر از آنچه لازم است در خدمت برنامهسازی مناسبتی قرار میگیرد. از طرف دیگر مناسبتهای فرحانگیز شیعی واجد ابعاد گوناگونی است؛ مثلاً، نیمهی شعبان دارای بهرههای معنوی، سیاسی، اجتماعی، تفریحی و ... است. در این صورت آیا تفکیک این وجود به هم پیوسته و تزریق هر وجه به یک گروه برنامه ساز اقدام صحیحی خواهد بود؟ آیا میتوان تولید برنامه دربارهی بهرههای معنوی نیمهی شعبان را به گروه معارف اسلامی شبکهی دوم سیما و برنامه سازی دربارهی وجوه شادیآفرین و نشاط بخش را به گروه سرگرمی و مسابقههای همان شبکه واگذار کرد؟
فقدان گروههای برنامه ساز تخصصی ویژهی مناسبتهای موسع تقویم قمری، موجب شده که هر ساله برای تهیهی برنامههای مناسبتی، رایزنیهایی از نو آغاز شود. این واقعیت موجب میشود که به ندرت گروه یا گروههایی از برنامه سازان متخصص مناسبتی تربیت شوند. بنابراین در کنار فرصت سوزیهای ناظر به تولید دانش رسانهای و ارتباطی بومی، سطح کیفی برنامههای مناسبتی در حد کلیشههای تکراری و جامد تقلیل داده میشود. به جرئت میتوان گفت در مجموعه اسناد پژوهشی، برنامهریزی، سیاستگذاری و اجرایی صدا و سیما راهبردهای گفتمانی رادیو و تلویزیون به تفکیک مناسبتهای گوناگون چندان مشخص نیست. برای نمونه معلوم نیست مؤلفههای برنامه سازی صدا و سیما در نیمهی شعبان چه تفاوتهای هنجاری، مخاطب شناختی، زیبایی شناختی، محتوایی و... با مبعث حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) تولد ایشان، میلاد امیرالمومنین (علیه السلام)، عیدقربان، عیدفطر و ... دارد. اینکه در هر مناسبت مذهبی یا ملی تمرکز بر کدام یک از گزارههای اسلامی یا ملی اولویت دارد؛ گزارههای اعتقادی، انتقادی، سیاسی، نظامی، یا ترکیبهایی از این گزارهها، آن هم به چه نسبتی؟ شفاف نیست. بر اثر وجود چنین کمبودهایی است که اگر از مجموعه برنامههای نیمهی شعبان، نام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را با نام حضرت علی (علیه السلام) جابه جا کنیم، در بیشتر نمونهها میتوان همه این برنامهها را در روز سیزدهم رجب نیز پخش کرد و هیچ اتفاقی خاصی هم نیفتد!
فقدان مرزهای تمایز مناسبتها به قدری است که حتی گاهی برنامههای پخش شده در مناسبت مذهبی خاص مثل اعیاد شعبانیه، تفاوت چندانی با برنامههای ساخته شده برای مناسبت ملی مانند عیدنوروز ندارد.
6. به نظر میرسد که در گام اصلاحی اول باید رویکرد اختصاصی این نوشتار در خصوص حداقل یک مناسبت شادی محور مذهبی و یک مناسبت حزنانگیز مذهبی به صورت آزمایشی اجرا شود. نگارنده بر اساس بررسیهای نظری و تجارب عملی خویش برای مناسبتهای شادیمحور، اعیاد شعبانیه را پیشنهاد میکند. چنان که در مباحث مقدماتی آمد، پرداخت کارآمد و مؤثر به اعیاد شعبانیه به واسطهی خصوصیات منحصر به فرد آن، کلید ورود کارآمد رسانهی ملی به برنامه سازی مناسبتی شادی محور است. برای تحقق این هدف لازم است که در هر یک از شبکههای رادیویی و تلویزیونی در کنار همهی گروههای موجود، گروه جدیدی به نام گروه مناسبتهای شعبانیه تشکیل شود که تا سال آینده فقط به این امر بپردازد. گروهها بهتر است به صورت شورایی اداره شود و در هر شورا افرادی از حوزههای موضوعی گوناگون حضور داشته باشند. هر کدام از این گروهها موظفاند ابتدا راهبرد گفتمانی شبکهی خود را در ایام اعیاد شعبانیه مشخص کنند و سپس در پیگیری راهبرد گفتمانی شبکهی خود را در ایام اعیاد شعبانیه مشخص کنند و سپس در پیگیری راهبردهای خویش به طراحی قالبها و موضوعهای مناسب برنامهای دست بزنند. دربارهی هر برنامه به دنبال بهترین تهیه کننده و کارگردان باشند و در نهایت یک ماه پیش از فرا رسیدن مناسبتها تولید برنامههای غیر زنده و پیش تولید برنامههای زنده را به پایان برسانند.
7. مدیریت کلان صدا و سیما در ادامهی این روند حتی میتواند در پی اقدامات بزرگتری از تغییرات در ساختار گروهها باشد. تغییرات پیشنهادی مذکور، تنها در حد دستکاری در تمرکز موضوعی برنامهسازی بود؛ در حالی که نگاه تحولگرای مذکور را میتوان تا بازتعریف امر تهیه کنندگی نیز لحاظ کرد. در این نگاه جدید، گروههای برنامه ساز شبکهها به جای اینکه با تهیه کنندگان مواجه باشند، با مؤسسههای مناسبتی در تعامل خواهند بود که در موضوع تخصصی فعالیت خود از گروه تهیه کنندگی تلویزیونی نیز برخوردارند. در مؤسسهی مناسبتی، پژوهش ذیل امر تهیه کنندگی قرار نمیگیرد؛ بلکه در کنار آن مطرح است. در حالی که در تهیهکنندگی مناسبتی هیچ آموزشی برای ارتقای قوای علمی و اجرایی و هنری تهیه کنندگان صورت نمیگیرد، در مؤسسهی مناسبتی میتوان بخش آموزش تخصصی و مناسبتی تهیهکنندگان، کارگردانان، هنرمندان و دیگر عناصر دخیل در تولید را در نظر گرفت. در این صورت، مدیران گروههای برنامه ساز رادیو و تلویزیون به جای تعامل با دهها تهیه کننده، با مثلاً پنج مؤسسهی معتبر و جامع کار خواهند کرد. حرکت پیشنهادی مذکور همچنین به تدریج موجب سبک شدن بدنهی انسانی رسانهی ملی، روانتر شدن گردش کارها، پدیدآمدن فرصت بررسی استراتژیک برای مدیران خواهد شد.
8. در پایان این نوشتار، به اجمال ایدههایی برنامهسازانه به گروههای فرضی اعیاد شعبانیهی شبکههای گوناگون رادیویی و تلویزیونی پیشنهاد میشود: پوشش تلویزیونی آیینهای شعبانیه در گسترهی فرهنگی شیعه از ایران تا لبنان، هند، عراق و آمریکا و...؛ معرفی مؤسسهها و مراکز مطالعاتی و تبلیغاتی مهدویتی در جهان و ایران؛ معرفی کتابهایی دربارهی مهدویت؛ معرفی علما و دانشمندان مهدویتپژوه؛ معرفی کتابخانههای تخصصی و نرمافزارهای مربوط؛ اطلاعرسانی در سطح ملی از مهمترین مجالس و مراسم اعیاد شعبانیه در شهرهای کشور؛ نقد و بررسی آخرین آثار سینمایی و تلویزیونی و هنری آخرالزمانی جهان؛ برنامهریزی برای تشکیل شب شعرهپای مهدوی و پخش مستقیم آنها از تلویزیون؛ عینیت بخشیدن به حضور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عین غیبت با ساختن مستندهایی از داستان مشرف شدگان به خدمت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ مستند سازی دربارهی خاطرههای مردمی از ایام شعبانیه؛ برنامه سازی دربارهی پاسخدهی به شبهاتی که دربارهی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مطرح شده است؛ مستند سازی تاریخی و غیرتاریخی دربارهی مکانهای مقدس مهدوی مانند مسجد مقدس جمکران؛ برجسته سازی احیای شب نیمهی شعبان و دامن زدن به این سنت مهم که هنوز از دایرهی نخبگان مذهبی شیعه به سطح عموم مردم نیامده است؛ برنامهسازی بین الادیانی دربارهی اعتقاد همهی ادیان به ظهور منجی به ویژه مانور فرهنگی و رسانهای براشتراکهای شیعه و سنی در اندیشه و آرمان مهدوی؛ برنامهسازی دربارهی داستان زندگی مادر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ برنامهسازی دربارهی دوران غیبت صغرای حضرت، داستان زندگی نواب اربعه و ...؛ برنامهریزی مناسب برای برخورد جامع با تلاقی مناسبتهای دیگر با اعیاد شعبانیه؛ برنامه سازی دربارهی وقایع مهدوی مهم سال مانند بمبگذاری در حرم عسکریین؛ تبیین مهدویت از تریبون سازمان ملل برای اولین بار از طرف رئیس جمهور وقت ایران؛ بازتاب افزایش نامگذاری فرزندان در ایران به نامهای مهدی، مهدیه و...؛ ابراز شعارهای مهدوی از سوی ورزشکاران در میادین ورزش و...؛ پخش زیرنویس احادیث واردشده از حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یا دربارهی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از شبکههای مختلف تلویزیون؛ ساخت سریالهای رادیویی دربارهی تولد و دوران غیبت صغرای حضرت، همچنین ساخت سریال دربارهی وقایع تاریخی آن دوران و...
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایدهپردازی و ایدهپردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.