نویسنده: شهلا حائری
مترجم: سعید عدالتنژاد
مترجم: سعید عدالتنژاد
قرارداد مالی بین مرد و زن غیرمتأهل که به موجب آن روابط جنسی را برای مدت زمانی معیّن در قبال عِوضی برای زن مجاز کند. گرچه اصطلاح عربی این مفهوم (مُتعه) در قرآن نیامده، اما به صورت فعلی در باب استفعال از ریشهی م ت ع در آیهی 24 نساء احتمالاً با ارجاع به کاری که سنتی عربی در پیش از اسلام بود، به کار رفته است (به رغم توضیحات بسیاری از مفسران؛ نک. مثلاً روایات به جای مانده در طبری، تفسیر، ذیل آیه، که استمتاع را «نکاح» یا «تزویج» معنا میکند؛ نیز نک. Heffening, Mut'a). این عمل به صورت یک نهاد پیچیدهی شیعی گسترش یافته و نسبت به آن تردیدهای فرهنگی و اخلاقی زیادی مطرح بوده است، با این حال، در ایران، از انقلاب 1357، این موضوع عادیتر شده است (Haeri, Law of desire). به لحاظ لغوی، متعه یا «ازدواج برای لذت بردن» شکلی از یک سنت پیش از اسلام در عربستان است (Robertson-Smith, Kinship and marriage) که هنوز در بین شیعیان دوازده امامی که عمدتاً- نه منحصراً- در ایران زندگی میکنند، مشروع باقی مانده است. به لحاظ حقوقی، ازدواج متعه عقدی است که در آن یک مرد و یک زن غیرمتأهل تصمیم میگیرند که به چه مدت و با چه مقدار پول یا مهریه، که باید به زوجهی موقت پرداخت شود، میخواهند با یکدیگر همسر باشند. برخلاف ازدواج دایمی (نکاح)، زوجهی موقت به لحاظ قانونی افزون بر مهریه به جز آن، حق برخورداری از حمایت مالی (نفقه) را ندارد، حتی در هنگام پیشامد بارداری، مگر اینکه قبلاً توافق شده باشد. به لحاظ نظری، فقهای شیعی ازدواج موقت را ازدواج دایم متمایز میکنند، با این بیان که هدف از متعه لذت جنسی است، در حالی که هدف از نکاح تولیدمثل است (طوسی، نهایه، 497-502؛ حلّی، شرایع، 524؛ کاشف الغطاء آیین ما؛ مطهری، نظام حقوق زن، 38؛ خمینی، توضیح المسائل؛ همو، متعه؛ Tabatabai, Shi'ite Islam; Levy, Introduction; Murata, Temporary marriage; Haeri, Law of desire). در وهلهی اول، ازدواج موقت به عنوان پدیدهای شهری به لحاظ فرهنگی بد شمرده میشود و میان مردم چیزی شبیه «فحشای مشروعیت یافته» است. همچنین این باور طعنهآمیز وجود دارد که این امر در اطراف شهرهای زیارتی ایران از دیگر جاهای کشور رایجتر است (نک. مثلاً Haeri, Law of desire, 9-10). ازدواج موقت نوعی عقد است که آن را به طور خصوصی و به هر زبانی میتوان انجام داد، مادامی که طرفین بر مدت دقیقی که ازدواج طول میکشد و مقدار مهریهای که به همسر موقت (صیغه) داده میشود، توافق کرده باشند. ازدواج موقت نیاز به شاهد گرفتن یا ثبت ندارد (طوسی، نهایه، 498). اما اکنون، حکومت اسلامی در ایران ثبت آن را ضروری میداند، ظاهراً برای اثبات دعوی قانونی زن در موردی که ممکن است باردار شده باشد. مطابق منابع شیعه، خلیفهی دوم، عمر (حکـ 13-23)، رسم ازدواج متعه را در نیمهی نخست قرن اول ممنوع و مرتکبان این کار را به مجازات سنگسار تهدید کرد. شیعیان همه جانبه به تصمیم خلیفه اعتراض کردند؛ آنها براساس اشارهی قرآن به متعه (فَمَا استَمتَعتم به منهُنَّ، نساء: 24) و فقدان هرگونه حدیث صحیح نبوی که این کار را ممنوع کرده باشد، استدلال کردند که فتوای عمر مشروعیت ندارد (امینی، الغدیر؛ شفایی، متعه؛ عاملی، متعه؛ Tabatabai, Shiite Islam; Haeri, Law of desire, 61-64). در واقع، اشارهی شیعیان به این حقیقت بود که ازدواج موقت در زمان محمد (صل الله علیه و آله و سلم) رایج بود و دیگر اینکه بسیاری از تازه مسلمانان حاصل ازدواجهای متعه بودند: از جمله عَدی بن حاتم و معاویه (امینی، الغدیر، 129/6، 198-240؛ Robertson-Smith, Tabatabai, Kinsihip and marriage, 81 Shi'ite Islam, 227).
سُنّیان و شیعیان دربارهی مشروعیت دینی و حسن اخلاقی ازدواج موقت از مشاجره دست نکشیدهاند. هرچند علمای سُنّی با ازدواج موقت مخالفت کردهاند، ظاهراً رسم ازدواج موقت میان بعضی از سُنّیها تا زمان معاصر ادامه یافته است. (Snouck Hurgronje, Mekka, 12-13).
قواعد و رویههای متعه به تدریج و با تکیه بر قیاس گسترش پیدا کرد. شکل کنونی آن نتیجهی گفتوگوها و مناظرات میان علمای شیعی است که برجستهترین آنها امام جعفر صادق (د. 148) بود. (طوسی، نهایه، 497-502؛ حلّی، شرایع، 515-528؛ غضنفری، خودآموز لمعه، 126/2-134؛ کاشف الغطاء، آیین ما، 372-392؛ خمینی، توضیح المسائل، مطهری، نظام حقوق زن، 21-54؛ امامی، حقوق مدنی؛ Levy, Intoduction, i, 131-190; Fayzee, Outlines, 117-121; Murata, Temporary; Haeri, Law of desire marriage).
اصطلاح عربی متعه معانی چندگانهای دارد: «چیزی که برای مدت کوتاهی سودآور است»، «لذت و خوشی» (تا حد اشباع)، «داشتن حق استفاده از چیزی» (دهخدا، ذیل صیغه، 318). اگرچه هدف ویژهی ازدواج موقت لذت جنسی است (مخصوصاً لذت مرد)، ولی در زبان دینی که توصیفگر جایگاه- یا نابجایی- آن است، بر جنبههای زناشویی آن تأکید شده است، که در نتیجه این تلقی را به وجود میآورد که متعه صرفاً نوعی ازدواج است، جز آنکه ساختار زمانی محدود دارد. خارج از قلمرو دین، در زیان عامیانهی ایرانیان متعه بیشتر به معنای لغوی وفادار مانده و در محاوره با اصطلاح فارسی بومی «صیغه» جایگزین شده است. معنای دقیق صیغه، که به هر دو صورت اسمی و فعلی به کار میرود، «شکل» یا «نوع»ی قرارداد است. صیغه اصطلاح تحقیرآمیزی است که دربارهی زنی که موقتاً ازدواج کرده، اما نه برای آن مردی که خواستار خدمات اوست، به کار میرود.
در وهلهی اول، ازدواج موقت به عنوان پدیدهای شهری به لحاظ فرهنگی بد شمرده میشود و میان مردم چیزی شبیه «فحشای مشروعیت یافته» است. همچنین این باور طعنهآمیز وجود دارد که این امر در اطراف شهرهای زیارتی ایران از دیگر جاهای کشور رایجتر است (نک. مثلاً Haeri, Law of desire, 9-10). ازدواج موقت نوعی عقد است که آن را به طور خصوصی و به هر زبانی میتوان انجام داد، مادامی که طرفین بر مدت دقیقی که ازدواج طول میکشد و مقدار مهریهای که به همسر موقت (صیغه) داده میشود، توافق کرده باشند. ازدواج موقت نیاز به شاهد گرفتن یا ثبت ندارد (طوسی، نهایه، 498). اما اکنون، حکومت اسلامی در ایران ثبت آن را ضروری میداند، ظاهراً برای اثبات دعوی قانونی زن در موردی که ممکن است باردار شده باشد.
در پایان دورهی معین، ازدواج موقت خود به خود و بدون هیچگونه مراسم طلاقی منقضی میشود. بعد از تمام شدن مدت ازدواج موقت، صرفنظر از طول مدت آن، زنان باید عدّه نگه دارند. همچنین در مقایسه با ازدواج و طلاق، عدّهی ازدواج موقت به مدت یک ماه کوتاهتر و به اندازهی دو دورهی قاعدگی برای زنانی است که به طور منظم حیض میشوند و به مدت 45 روز برای زنانی است که در سنیاند که به طور طبیعی باید قاعدگی داشته باشند اما به دلایلی این حالت را ندارند. عدّه برای زنان یائسه لازم نیست. زوجهای موقت به طور قانونی از یکدیگر ارث نمیبرند، گرچه به لحاظ نظری میتوانند در باب چنین شرطی در عقدشان گفتوگو کنند. افزون بر چهار همسر که همهی مردان مسلمان شرعاً اجازهی اختیار دارند، یک مرد شیعه میتواند همزمان هر تعداد ازدواج موقت که مایل است داشته باشد و هر یک از آنها را به دفعات با توافق طرفین تجدید کند، مشروط بر آنکه شروط خاصی انجام گرفته باشند. یک زن شیعه اجازه تنها یک ازدواج را در آنِ واحد دارد، خواه ازدواج موقت باشد یا دائم.
ازدواج موقت نهادی است که در آن رابطهی بین دو جنس، ازدواج، جنسین، اخلاق، قواعد دینی، قوانین عرفی و آداب و رسوم فرهنگی درهم میآمیزند. در عین حال، ازدواج موقت رسمی است که دین و فرهنگ عمومی را در تقابل با هم قرار میدهد. ازدواج موقت، به رغم مشروعیت و تقدس دینی آن، هرگز به لحاظ فرهنگی به خصوص میان طبقات سکولارتر متوسط به بالا در ایران، عراق و لبنان، یعنی مراکز عمدهی شیعیان، از حمایت گسترده برخوردار نبوده است.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی حسین خندقآبادی و دیگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.
بیشتر بخوانید: چند اشاره در مورد ازدواج موقت
سُنّیان و شیعیان دربارهی مشروعیت دینی و حسن اخلاقی ازدواج موقت از مشاجره دست نکشیدهاند. هرچند علمای سُنّی با ازدواج موقت مخالفت کردهاند، ظاهراً رسم ازدواج موقت میان بعضی از سُنّیها تا زمان معاصر ادامه یافته است. (Snouck Hurgronje, Mekka, 12-13).
قواعد و رویههای متعه به تدریج و با تکیه بر قیاس گسترش پیدا کرد. شکل کنونی آن نتیجهی گفتوگوها و مناظرات میان علمای شیعی است که برجستهترین آنها امام جعفر صادق (د. 148) بود. (طوسی، نهایه، 497-502؛ حلّی، شرایع، 515-528؛ غضنفری، خودآموز لمعه، 126/2-134؛ کاشف الغطاء، آیین ما، 372-392؛ خمینی، توضیح المسائل، مطهری، نظام حقوق زن، 21-54؛ امامی، حقوق مدنی؛ Levy, Intoduction, i, 131-190; Fayzee, Outlines, 117-121; Murata, Temporary; Haeri, Law of desire marriage).
اصطلاح عربی متعه معانی چندگانهای دارد: «چیزی که برای مدت کوتاهی سودآور است»، «لذت و خوشی» (تا حد اشباع)، «داشتن حق استفاده از چیزی» (دهخدا، ذیل صیغه، 318). اگرچه هدف ویژهی ازدواج موقت لذت جنسی است (مخصوصاً لذت مرد)، ولی در زبان دینی که توصیفگر جایگاه- یا نابجایی- آن است، بر جنبههای زناشویی آن تأکید شده است، که در نتیجه این تلقی را به وجود میآورد که متعه صرفاً نوعی ازدواج است، جز آنکه ساختار زمانی محدود دارد. خارج از قلمرو دین، در زیان عامیانهی ایرانیان متعه بیشتر به معنای لغوی وفادار مانده و در محاوره با اصطلاح فارسی بومی «صیغه» جایگزین شده است. معنای دقیق صیغه، که به هر دو صورت اسمی و فعلی به کار میرود، «شکل» یا «نوع»ی قرارداد است. صیغه اصطلاح تحقیرآمیزی است که دربارهی زنی که موقتاً ازدواج کرده، اما نه برای آن مردی که خواستار خدمات اوست، به کار میرود.
در وهلهی اول، ازدواج موقت به عنوان پدیدهای شهری به لحاظ فرهنگی بد شمرده میشود و میان مردم چیزی شبیه «فحشای مشروعیت یافته» است. همچنین این باور طعنهآمیز وجود دارد که این امر در اطراف شهرهای زیارتی ایران از دیگر جاهای کشور رایجتر است (نک. مثلاً Haeri, Law of desire, 9-10). ازدواج موقت نوعی عقد است که آن را به طور خصوصی و به هر زبانی میتوان انجام داد، مادامی که طرفین بر مدت دقیقی که ازدواج طول میکشد و مقدار مهریهای که به همسر موقت (صیغه) داده میشود، توافق کرده باشند. ازدواج موقت نیاز به شاهد گرفتن یا ثبت ندارد (طوسی، نهایه، 498). اما اکنون، حکومت اسلامی در ایران ثبت آن را ضروری میداند، ظاهراً برای اثبات دعوی قانونی زن در موردی که ممکن است باردار شده باشد.
در پایان دورهی معین، ازدواج موقت خود به خود و بدون هیچگونه مراسم طلاقی منقضی میشود. بعد از تمام شدن مدت ازدواج موقت، صرفنظر از طول مدت آن، زنان باید عدّه نگه دارند. همچنین در مقایسه با ازدواج و طلاق، عدّهی ازدواج موقت به مدت یک ماه کوتاهتر و به اندازهی دو دورهی قاعدگی برای زنانی است که به طور منظم حیض میشوند و به مدت 45 روز برای زنانی است که در سنیاند که به طور طبیعی باید قاعدگی داشته باشند اما به دلایلی این حالت را ندارند. عدّه برای زنان یائسه لازم نیست. زوجهای موقت به طور قانونی از یکدیگر ارث نمیبرند، گرچه به لحاظ نظری میتوانند در باب چنین شرطی در عقدشان گفتوگو کنند. افزون بر چهار همسر که همهی مردان مسلمان شرعاً اجازهی اختیار دارند، یک مرد شیعه میتواند همزمان هر تعداد ازدواج موقت که مایل است داشته باشد و هر یک از آنها را به دفعات با توافق طرفین تجدید کند، مشروط بر آنکه شروط خاصی انجام گرفته باشند. یک زن شیعه اجازه تنها یک ازدواج را در آنِ واحد دارد، خواه ازدواج موقت باشد یا دائم.
ازدواج موقت نهادی است که در آن رابطهی بین دو جنس، ازدواج، جنسین، اخلاق، قواعد دینی، قوانین عرفی و آداب و رسوم فرهنگی درهم میآمیزند. در عین حال، ازدواج موقت رسمی است که دین و فرهنگ عمومی را در تقابل با هم قرار میدهد. ازدواج موقت، به رغم مشروعیت و تقدس دینی آن، هرگز به لحاظ فرهنگی به خصوص میان طبقات سکولارتر متوسط به بالا در ایران، عراق و لبنان، یعنی مراکز عمدهی شیعیان، از حمایت گسترده برخوردار نبوده است.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی حسین خندقآبادی و دیگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.