ملكه تنهاي دربار رضاشاه
نويسنده: نيلوفر کسري
قمرالملوک اميرسليماني (توران) فرزند عيسي مجدالسلطنه اميرسليماني پسر مجدالدوله از رجال معروف عصر قاجار است که در روز 15 بهمن 1283 در تهران ديده به جهان گشود. مادرش شمسالملوک منزهالدوله از خاندانهاي معروف عصر در تربيت بسيار کوشا بود به طوري که توران از پنج سالگي تحت تعليم معلمين خانگي قرار گرفت و اين کار تا ده سالگي ادامه يافت تا اينکه پدر و مادرش او را براي تحصيل به دبيرستان ناموس فرستادند و توران تا سال چهارم متوسطه در اين دبيرستان به تحصيل اشتغال داشت. در اين هنگام رضاخان که تازه به مقام وزارت جنگ رسيده بود و درصدد به دست آوردن قدرت مطلقه در کشور بود جهت کسب وجهه اجتماعي درصدد وصلت با خاندان قاجار افتاد و تصميم به ازدواج با يکي از دختران رجال قجري گرفت. جهت اين امر صورتي شامل 180 نفر از دختران معاريف و مشاهير کشور تهيه شد. در اين ليست به طور ويژه نوشته شده بود که مجدالدوله يکي از رجال طراز اول دربار احمدشاه نوه زيبايي دارد که تحصيلکرده بوده و شايستگي همسري وزير جنگ را دارد. پس رضاخان که مترصد فرصت مناسب بود در روز عيد قربان هنگامي که کليه وزرا و رجال و معاريف مملکت جهت سلام به پيشگاه احمدشاه رفته بودند مجدالدوله را به کناري کشاند و به حالت شوخي گفت :
ــ آقاي مجدالدوله، عيدي ما را در عيد قربان نميدهيد؟
مجدالدوله گفت :
ــ اگر چيزي است که شايستگي حضرت اشرف را داشته باشد سراغ داريد بفرماييد تا با کمال ميل تقديم کنم.
وزير جنگ لبخندزنان گفت :
ــ به من خبر دادهاند که شما نوه بسيار زيبايي داريد و من خواستم موافقت کنيد که او را به همسري خود انتخاب کنم.
مجدالدوله با اين پيشنهاد موافقت کرد و روز بعد خواهر و زن برادر وزير جنگ به خانه مجدالدوله رفتند و رسماً ملکه توران را براي سردار سپه خواستگاري نمودند. خانواده عروس پيشنهاد را پذيرفتند و در نتيجه روز عيد غدير مراسم عقدکنان در حالي که ملکه توران هفده سال و وزير جنگ چهل و هفت سال داشت صورت گرفت. به گواهي برخي از کساني که به وي و دربار پهلوي نزديک بودند ملکه توران زني زيبا و در روزگار خود در زمره زنان تحصيلکرده و تربيت يافته بود. ثمره اين ازدواج بسيار کوتاه و بدشگون براي رضاشاه پنجمين فرزندش غلامرضا بود که در سال 1302هـ . ش متولد شد. از همان ابتداي ازدواج، ملکه تاجالملوک که با اين وصلت مخالف بود به مبارزه با توران پرداخت و توران که ياراي مقاومت در مقابل چنين زن حيلهگر و سياستمداري را نداشت به تدريج کنارهگيري نمود به طوري که به دليل اختلافات خانوادگي اين ازدواج پس از يک سال به طلاق انجاميد. اين زن پس از طلاق مدت 21 سال تا هنگام مرگ رضاخان در ژوهانسبورگ (خرداد ماه 1323هـ . ش) در ميان ديوارهاي قصر سلطنتي و در مجاورت خانواده پهلوي زيست و به تربيت تنها فرزندش همت گمارد. پس از مرگ رضاخان او براي بدرقه پسرش که عازم آمريکا بود به مصر مسافرت نمود و پس از مراجعت به ايران در ملک موروثي خود عليآباد مشغول فلاحت و امور خيريه گشت. او اندکي بعد با بازرگان ثروتمندي به نام ذبيحالله ملکپور (1352-1281هـ .ش) ازدواج کرد.
پس از ازدواج زندگي او دچار دگرگوني گشت. او در محافل اجتماعي شرکت نمود و صاحب ثروت کلاني شد و حتي در کنار فعاليتهاي اقتصادي خانواده پهلوي و ساخته شدن مهرشهر توسط شمس پهلوي به فکر ساختن تورانشهر افتاد (1356ش) که اجراي طرح آن با همکاري آلمانيها پيشبيني شده بود، اما انقلاب اسلامي راه زيادهطلبي اين خاندان را بست و او را به پاريس فراري داد.
ــ آقاي مجدالدوله، عيدي ما را در عيد قربان نميدهيد؟
مجدالدوله گفت :
ــ اگر چيزي است که شايستگي حضرت اشرف را داشته باشد سراغ داريد بفرماييد تا با کمال ميل تقديم کنم.
وزير جنگ لبخندزنان گفت :
ــ به من خبر دادهاند که شما نوه بسيار زيبايي داريد و من خواستم موافقت کنيد که او را به همسري خود انتخاب کنم.
مجدالدوله با اين پيشنهاد موافقت کرد و روز بعد خواهر و زن برادر وزير جنگ به خانه مجدالدوله رفتند و رسماً ملکه توران را براي سردار سپه خواستگاري نمودند. خانواده عروس پيشنهاد را پذيرفتند و در نتيجه روز عيد غدير مراسم عقدکنان در حالي که ملکه توران هفده سال و وزير جنگ چهل و هفت سال داشت صورت گرفت. به گواهي برخي از کساني که به وي و دربار پهلوي نزديک بودند ملکه توران زني زيبا و در روزگار خود در زمره زنان تحصيلکرده و تربيت يافته بود. ثمره اين ازدواج بسيار کوتاه و بدشگون براي رضاشاه پنجمين فرزندش غلامرضا بود که در سال 1302هـ . ش متولد شد. از همان ابتداي ازدواج، ملکه تاجالملوک که با اين وصلت مخالف بود به مبارزه با توران پرداخت و توران که ياراي مقاومت در مقابل چنين زن حيلهگر و سياستمداري را نداشت به تدريج کنارهگيري نمود به طوري که به دليل اختلافات خانوادگي اين ازدواج پس از يک سال به طلاق انجاميد. اين زن پس از طلاق مدت 21 سال تا هنگام مرگ رضاخان در ژوهانسبورگ (خرداد ماه 1323هـ . ش) در ميان ديوارهاي قصر سلطنتي و در مجاورت خانواده پهلوي زيست و به تربيت تنها فرزندش همت گمارد. پس از مرگ رضاخان او براي بدرقه پسرش که عازم آمريکا بود به مصر مسافرت نمود و پس از مراجعت به ايران در ملک موروثي خود عليآباد مشغول فلاحت و امور خيريه گشت. او اندکي بعد با بازرگان ثروتمندي به نام ذبيحالله ملکپور (1352-1281هـ .ش) ازدواج کرد.
پس از ازدواج زندگي او دچار دگرگوني گشت. او در محافل اجتماعي شرکت نمود و صاحب ثروت کلاني شد و حتي در کنار فعاليتهاي اقتصادي خانواده پهلوي و ساخته شدن مهرشهر توسط شمس پهلوي به فکر ساختن تورانشهر افتاد (1356ش) که اجراي طرح آن با همکاري آلمانيها پيشبيني شده بود، اما انقلاب اسلامي راه زيادهطلبي اين خاندان را بست و او را به پاريس فراري داد.