نویسنده: جعفر یوسفی
ضرب المثل ها بخشی از فرهنگ یک ملت است که ریشه در اعتقادات، آداب و رسوم و تاریخ آن ملت دارد و می توان آن ها را یکی از خالص ترین نمادهای فرهنگی یک جامعه به حساب آورد. در کشور ما نیز به دلیل قدمت فرهنگی، ضرب المثل های فراوانی وجود دارد که اگر چه با زبان های مختلف بیان گردیده است ولی عموماً دارای یک مفهوم و معنا است که همانا از سرچشمه های اصیل فرهنگ اسلامی و یا فرهنگ ایرانی نشأت گرفته است. در میان لرها نیز ضرب المثل های فراوانی وجود دارد که آن ها را در جای جای کشورمان با زبان ها و لهجه های گوناگون می توان شنید. در ادامه برخی از این ضرب المثل ها که در سایر مناطق کشور نیز رایج هستند مورد اشاره قرار می گیرند ( البته با توجه به اینکه لرها از طوایف گوناگون و دارای لهجه های متفاوتی می باشند ممکن است برخی از کلمات این ضرب المثل ها در لهجه ای دیگر دارای تفاوت هایی باشد ). اگر نانت در خانه است گاوت در صحراست، اگر نانت به صحراست گاوت در خانه. این معنا که بسیار در اسلام مورد عنایت می باشد کنایه از آن است که هر کسی سفره ای گشاد داشته باشد از عواید نیکی آن بهره مند خواهد شد. همان گونه که رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند:« السخی قریب من الناس، قریب من الجنه، بعید من النار ... » سخاوتمند؛ به خدا، مردم و بهشت نزدیک و از جهنم دور است. 1. آخون خدا بد نیه وش درامیه.
در خصوص کسی که درد یا مرضی ندارد ولی بدون دلیل احساس مریضی می کند و تحت تأثیر تلقین دیگران احساس مریضی می کند. و این ضرب المثل نشأت گرفته از حکایت شاگردان مکتبی است که برای فرار از کلاس با تلقین به معلمشان قبولاندند که بیمار است و درس را به تعطیلی کشاندند.
2. آردمون بختیم و آرد ویزمون آویختیم.
آردمون را الک کردیم و الکمان را هم آویزان کردیم. به معنای آنکه دیگر از ما گذشته است.
3. آسمو ریسمو.
آسمان و ریسمان کردن. آسمان بلند و ریسمان کوتاه است. در مورد دو موضوع بسیاری نامتعادل به کار می رود.
4. آما پتش بیره، چش شم دررد.
یعنی می خواست بینی او را پاک کند چشمش را از حدقه بیرون آورد. در مورد آدم ناشی که به جای درست کار انجام دادن آن را خراب تر می کند. این ضرب المثل به گونه ای دیگر نیز گفته می شود: آمد ابرویش را درست کند زد چشمش را هم کور کرد.
5. آیم خوش مامله شریک مال مردم.
مثل معروف « آدم خوش معامله شریک مال مردم است »، هم علاوه بر اینکه در سراسر کشور رایج است، ناشی از آموزه های اسلامی نیز می باشد.
6. آیم دس پاچه هر کاری ن دو دف مکنه.
این مثل بیانگر دوباره کاری آدم عجول است. که با بیان های مختلف مورد تأکید قرار گرفته است.
7. ا بویی خوش نمید ادا پانشایی مه کرد.
اگر پدر خودش را نمی دید ادعای پادشاهی می کرد. به آدم افاده فروش بی محتوا می گویند.
8. اتو پیل وونی ی بیلی بزه و پشت خویت.
اگر تو پیل بانی به پشت خودت بزن. شاید اشاره به پیل بان باشد که پیوسته به فیل می زند که باد به دماغش نیفتد و رم نکند و در مورد کسی می گویند که خودش رعایت کاری را نمی کند ولی دیگری را نصیحت می کند.
9. ادرم کنش ابومیا.
از در بیرونش می کنی از بام وارد می شود. یعنی هر طور عذرش را می خواهند، دوباره با پرورویی وارد می شود.
10. ار زوخر خره.
ارزان خر خر است. کنایه از کسی که کالای ارزان می خرد و ضرر می کند.
11. ار یه ریزی من کوشت نی، سی چی رقصت ایا.
اگر ریگی در کفشت نیست، چرا رقصت می آید. این ضرب المثل که کنایه به مرموز بودن افراد است، همان ضرب المثل معروف ریگ در کفش داشتن است ( جمشیدی، 1383: 113-114 ).
12. ار سربو کله بسیار.
به معنای اگر سر باشد کلاه بسیار است. این ضرب المثل کنایه از آن است که: هر نعمت و امکاناتی را می شود در کمال سلامتی دوباره یافت، عدم وابستگی را نیز می رساند. این ضرب المثل که حکایت از اهمیت سلامتی دارد در آموزه های اسلامی نیز زیاد مورد تأکید واقع شده است به نحوی که سلامتی را امام علی (ع) در کنار امنیت یکی از دو نعمتی می دانند که علی رغم اهمیت، کمتر مورد توجه قرار می گیرد. در ادبیات کهن ملی نیز در این خصوص مطالب زیادی وجود دارد نظیر « چون من باشم مرا دلدار کم نیست » ( ویس و رامین ).
13. ار گپ نداری، بشین سا (پا) یه برد گپ.
اگر بزرگ نداری در سایه ( پای ) یک سنگ بزرگ بنشین، که کنایه از ضرورت وجود پیران با تجربه در خانواده و اهمیت اطاعت افراد به ویژه جوانان از آن هاست که این امر نیز ریشه در ادبیات دینی و ملی دارد. نظیر این حدیث از پیامبر اکرم (ص) « الشیخ فی قبیله کالنبی فی امه »: پیر در خانواده و قبیله خود، مقام پیغمبر را در امت خود دارد. و یا سعدی نیز این مهم را در بوستان این چنین مورد اشاره قرار می دهد:
ز تدبیر پیر کهن بر مگرد
که کارآزموده بود سالخورد
در آرند بنیاد رویین ز پای
جوانان به نیروی و پیران به رای
14. ار نونت به مال، گات به که ه
ار نونت به که ه، گات به ماله
اگر نانت در خانه است گاوت در صحراست، اگر نانت به صحراست گاوت در خانه. این معنا که بسیار در اسلام مورد عنایت می باشد کنایه از آن است که هر کسی سفره ای گشاد داشته باشد از عواید نیکی آن بهره مند خواهد شد. همان گونه که رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند:« السخی قریب من الناس، قریب من الجنه، بعید من النار ... » سخاوتمند؛ به خدا، مردم و بهشت نزدیک و از جهنم دور است. فردوسی نیز می گوید:
ببخش و بیارای و فردا مگوی
چه دانی که فردا چه آید به روی
سعدی هم به این پند حکیمانه این چنین اشاره دارد: هر که در حال توانایی نکویی نکند در وقت ناتوانی سختی ببیند.
15. ایما ز بدبختی ایسا ز سرسختی.
ما از بدبختی، شما از سرسختی. این ضرب المثل کنایه از رنج خود و لجبازی طرف مقابل دارد. چنانچه در روایت نیز آمده است: الانصاف راحه و للجاجه، و قاحه: انصاف دادن راحت و ستیزه کردن گستاخی است.
16. ایما هم خدایی داریم.
ما هم خدایی داریم. خدا یار و یاور بندگانش است و به مظلومان کمک می کند. این گزاره که ورد زبان همه ایرانیان در شرایط مختلف می باشد ناشی از معارف قرآنی به عنوان یکی از عناصر هویت ملی ایرانیان است. فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین: خدا بهترین نگهبان و به خلق مهربان ترین مهربانان است ( قرآن کریم، سوره ی یوسف، آیه ی 64 ).
17. دلحد اویدیم، لحد هم اریم.
لخت آمدیم و لخت هم می رویم. کنایه از آن است که انسان از این دنیا چیزی با خود نمی برد، پس نباید دل اندر جهان ببندد. وَ مَالحیوهُ الدُنیا الّا لعِبُ و لهوُ و لَلدارُ الاخرَهُ خَیرُ لِلذینَ یَتقُون اَفَلا تَعقلونَ. و نیست زندگانی دنیا مگر بازیچه و بیهوده، البته خانه ی آخرت خوب تر است، برای کسانی که پرهیز می کنند از معصیت. آیا نمی فهمند بهتری آخرت را از دنیا ( قرآن کریم، سوره ی انعام، آیه ی 32 ).
18. آدم کم شانس ار سوار شتر اوی سی گرس.
اگر آدم کم شانس سوار شتر شود سگ او را می گزد.
بخت بد با کسی یار بود
سگ گزدش از شتر سوار بود
بدبخت اگر مسجد آدینه بسازد
یا تاق فرود آید و یا قبله کج آید
(قنبری عدیوی، 149-152 ).
19. آوی که ریختس جم نمووه.
آب رفته بهجوی باز نمی گردد نیز یکی از ضرب المثل هایی است که ریشه در ادبیات کهن ملی دارد:
نشاط جوانی زپیران مجوی
که آب روان باز ناید به جوی
( سعدی )
امیدی هست آب رفته اش دیگر به جو آید
یکی سازد به مژگان دست را گر آستین من
(صائب )
20. ایقه بیاو رو ک قربت نرووه.
این قدر بیا و برو که حرمت و احترامت از بین نرود.
به دیدار مردم شدن عیب نیست
ولیکن نه چندان که گویند بس
(سعدی)
21. پاپتی بی تره د پهلا تنگ.
بدون کفش راه رفتن بهتر است از کفش تنگ
تهی پای رفتن به از کفش تنگ
بلای سفر به که در خانه جنگ
(سعدی )
22. خدا نه شاخ و خربی یه و دونو و قرواق.
این ضرب المثل نیز اشاره به آدم هایی دارد که توان ندارند و الا ظالم و ستمگرند.
آن دو شاخ گاو اگر خر داشتی
یک شکم در آدمی نگذاشتی
(سعدی)
23. مار زیه د چله سی پی سه می ترسه.
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسد.
تا تار شب و روز چنان است کز ایشان
سهم رسن پیشه خورد مار گزیده
( انوری )
24. هر تنگی بی خوشی دپی داره.
حکمت فوق که در قالب مثل آمده است و در میان ایرانیان از جمله قوم لر استفاده عام دارد، ریشه ای قرآنی دارد که شعرای ملی نیز آن را به نظم درآورده اند. « ان مع العسر یسری ».
پس از دشواری آسانی است ناچار
ولیکن آدمی را صبر باید
( سعدی )
از پی هر گریه آخر خنده ای است
مرد آخر بین مبارک بنده ای است
( مولوی )
منبع مقاله :
یوسفی، جعفر؛ (1389)، قوم لر، تهران: امیرکبیر، چاپ اول
در خصوص کسی که درد یا مرضی ندارد ولی بدون دلیل احساس مریضی می کند و تحت تأثیر تلقین دیگران احساس مریضی می کند. و این ضرب المثل نشأت گرفته از حکایت شاگردان مکتبی است که برای فرار از کلاس با تلقین به معلمشان قبولاندند که بیمار است و درس را به تعطیلی کشاندند.
2. آردمون بختیم و آرد ویزمون آویختیم.
آردمون را الک کردیم و الکمان را هم آویزان کردیم. به معنای آنکه دیگر از ما گذشته است.
3. آسمو ریسمو.
آسمان و ریسمان کردن. آسمان بلند و ریسمان کوتاه است. در مورد دو موضوع بسیاری نامتعادل به کار می رود.
4. آما پتش بیره، چش شم دررد.
یعنی می خواست بینی او را پاک کند چشمش را از حدقه بیرون آورد. در مورد آدم ناشی که به جای درست کار انجام دادن آن را خراب تر می کند. این ضرب المثل به گونه ای دیگر نیز گفته می شود: آمد ابرویش را درست کند زد چشمش را هم کور کرد.
5. آیم خوش مامله شریک مال مردم.
مثل معروف « آدم خوش معامله شریک مال مردم است »، هم علاوه بر اینکه در سراسر کشور رایج است، ناشی از آموزه های اسلامی نیز می باشد.
6. آیم دس پاچه هر کاری ن دو دف مکنه.
این مثل بیانگر دوباره کاری آدم عجول است. که با بیان های مختلف مورد تأکید قرار گرفته است.
7. ا بویی خوش نمید ادا پانشایی مه کرد.
اگر پدر خودش را نمی دید ادعای پادشاهی می کرد. به آدم افاده فروش بی محتوا می گویند.
8. اتو پیل وونی ی بیلی بزه و پشت خویت.
اگر تو پیل بانی به پشت خودت بزن. شاید اشاره به پیل بان باشد که پیوسته به فیل می زند که باد به دماغش نیفتد و رم نکند و در مورد کسی می گویند که خودش رعایت کاری را نمی کند ولی دیگری را نصیحت می کند.
9. ادرم کنش ابومیا.
از در بیرونش می کنی از بام وارد می شود. یعنی هر طور عذرش را می خواهند، دوباره با پرورویی وارد می شود.
10. ار زوخر خره.
ارزان خر خر است. کنایه از کسی که کالای ارزان می خرد و ضرر می کند.
11. ار یه ریزی من کوشت نی، سی چی رقصت ایا.
اگر ریگی در کفشت نیست، چرا رقصت می آید. این ضرب المثل که کنایه به مرموز بودن افراد است، همان ضرب المثل معروف ریگ در کفش داشتن است ( جمشیدی، 1383: 113-114 ).
12. ار سربو کله بسیار.
به معنای اگر سر باشد کلاه بسیار است. این ضرب المثل کنایه از آن است که: هر نعمت و امکاناتی را می شود در کمال سلامتی دوباره یافت، عدم وابستگی را نیز می رساند. این ضرب المثل که حکایت از اهمیت سلامتی دارد در آموزه های اسلامی نیز زیاد مورد تأکید واقع شده است به نحوی که سلامتی را امام علی (ع) در کنار امنیت یکی از دو نعمتی می دانند که علی رغم اهمیت، کمتر مورد توجه قرار می گیرد. در ادبیات کهن ملی نیز در این خصوص مطالب زیادی وجود دارد نظیر « چون من باشم مرا دلدار کم نیست » ( ویس و رامین ).
13. ار گپ نداری، بشین سا (پا) یه برد گپ.
اگر بزرگ نداری در سایه ( پای ) یک سنگ بزرگ بنشین، که کنایه از ضرورت وجود پیران با تجربه در خانواده و اهمیت اطاعت افراد به ویژه جوانان از آن هاست که این امر نیز ریشه در ادبیات دینی و ملی دارد. نظیر این حدیث از پیامبر اکرم (ص) « الشیخ فی قبیله کالنبی فی امه »: پیر در خانواده و قبیله خود، مقام پیغمبر را در امت خود دارد. و یا سعدی نیز این مهم را در بوستان این چنین مورد اشاره قرار می دهد:
ز تدبیر پیر کهن بر مگرد
که کارآزموده بود سالخورد
در آرند بنیاد رویین ز پای
جوانان به نیروی و پیران به رای
14. ار نونت به مال، گات به که ه
ار نونت به که ه، گات به ماله
اگر نانت در خانه است گاوت در صحراست، اگر نانت به صحراست گاوت در خانه. این معنا که بسیار در اسلام مورد عنایت می باشد کنایه از آن است که هر کسی سفره ای گشاد داشته باشد از عواید نیکی آن بهره مند خواهد شد. همان گونه که رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند:« السخی قریب من الناس، قریب من الجنه، بعید من النار ... » سخاوتمند؛ به خدا، مردم و بهشت نزدیک و از جهنم دور است. فردوسی نیز می گوید:
ببخش و بیارای و فردا مگوی
چه دانی که فردا چه آید به روی
بیشتر بخوانید: نگاهی به ادبیات لری
سعدی هم به این پند حکیمانه این چنین اشاره دارد: هر که در حال توانایی نکویی نکند در وقت ناتوانی سختی ببیند.
15. ایما ز بدبختی ایسا ز سرسختی.
ما از بدبختی، شما از سرسختی. این ضرب المثل کنایه از رنج خود و لجبازی طرف مقابل دارد. چنانچه در روایت نیز آمده است: الانصاف راحه و للجاجه، و قاحه: انصاف دادن راحت و ستیزه کردن گستاخی است.
16. ایما هم خدایی داریم.
ما هم خدایی داریم. خدا یار و یاور بندگانش است و به مظلومان کمک می کند. این گزاره که ورد زبان همه ایرانیان در شرایط مختلف می باشد ناشی از معارف قرآنی به عنوان یکی از عناصر هویت ملی ایرانیان است. فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین: خدا بهترین نگهبان و به خلق مهربان ترین مهربانان است ( قرآن کریم، سوره ی یوسف، آیه ی 64 ).
17. دلحد اویدیم، لحد هم اریم.
لخت آمدیم و لخت هم می رویم. کنایه از آن است که انسان از این دنیا چیزی با خود نمی برد، پس نباید دل اندر جهان ببندد. وَ مَالحیوهُ الدُنیا الّا لعِبُ و لهوُ و لَلدارُ الاخرَهُ خَیرُ لِلذینَ یَتقُون اَفَلا تَعقلونَ. و نیست زندگانی دنیا مگر بازیچه و بیهوده، البته خانه ی آخرت خوب تر است، برای کسانی که پرهیز می کنند از معصیت. آیا نمی فهمند بهتری آخرت را از دنیا ( قرآن کریم، سوره ی انعام، آیه ی 32 ).
18. آدم کم شانس ار سوار شتر اوی سی گرس.
اگر آدم کم شانس سوار شتر شود سگ او را می گزد.
بخت بد با کسی یار بود
سگ گزدش از شتر سوار بود
بدبخت اگر مسجد آدینه بسازد
یا تاق فرود آید و یا قبله کج آید
(قنبری عدیوی، 149-152 ).
19. آوی که ریختس جم نمووه.
آب رفته بهجوی باز نمی گردد نیز یکی از ضرب المثل هایی است که ریشه در ادبیات کهن ملی دارد:
نشاط جوانی زپیران مجوی
که آب روان باز ناید به جوی
( سعدی )
امیدی هست آب رفته اش دیگر به جو آید
یکی سازد به مژگان دست را گر آستین من
(صائب )
20. ایقه بیاو رو ک قربت نرووه.
این قدر بیا و برو که حرمت و احترامت از بین نرود.
به دیدار مردم شدن عیب نیست
ولیکن نه چندان که گویند بس
(سعدی)
21. پاپتی بی تره د پهلا تنگ.
بدون کفش راه رفتن بهتر است از کفش تنگ
تهی پای رفتن به از کفش تنگ
بلای سفر به که در خانه جنگ
(سعدی )
22. خدا نه شاخ و خربی یه و دونو و قرواق.
این ضرب المثل نیز اشاره به آدم هایی دارد که توان ندارند و الا ظالم و ستمگرند.
آن دو شاخ گاو اگر خر داشتی
یک شکم در آدمی نگذاشتی
(سعدی)
23. مار زیه د چله سی پی سه می ترسه.
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسد.
تا تار شب و روز چنان است کز ایشان
سهم رسن پیشه خورد مار گزیده
( انوری )
24. هر تنگی بی خوشی دپی داره.
حکمت فوق که در قالب مثل آمده است و در میان ایرانیان از جمله قوم لر استفاده عام دارد، ریشه ای قرآنی دارد که شعرای ملی نیز آن را به نظم درآورده اند. « ان مع العسر یسری ».
پس از دشواری آسانی است ناچار
ولیکن آدمی را صبر باید
( سعدی )
از پی هر گریه آخر خنده ای است
مرد آخر بین مبارک بنده ای است
( مولوی )
منبع مقاله :
یوسفی، جعفر؛ (1389)، قوم لر، تهران: امیرکبیر، چاپ اول