نویسنده: محمدعلی قاضی محسن
کنترلگران، مسئولیتپذیران دستههای شخصیتیاند. افرادی با کفایت، کاردان و اطمینانبخش که پس از وارد شدن به هر کاری، خیلی زود سرپرستی امور را در دست میگیرند. این افراد در سازماندهی امور بسیار ماهرند. کنترلگران نیز همانند کمالگرایان، ایدههای خوبی برای انجام کارها در سر میپرورانند اما فرقشان در این است که همانند کمالگرایان هدفشان رسیدن به کمال و انجام بینقص امور نیست، میخواهند نقش اول را به عهده داشته باشند و مهمترین فرد باشند.
* آنها فقط به کنترلگری خود میاندیشند و سعی میکنند همه چیز را کنترل کنند.
* به مسائلی که در یک رابطه پیش میآید به چشم نبردی برای دستیابی به قدرت مینگرند. به جای این که فکر کنند یک رابطه یعنی دادن و گرفتن، تبادل احساسات و سلیقهها و سازش با یکدیگر، همیشه به این فکر میکنند که «چه کسی برنده میشود.»
* اغلب سعی میکنند با تهدید کردن، قدرت خود را حفظ کنند. این تهدید گاهی اوقات پایان مییابد. مانند مردی که همسر و بچههای خود را به دلیل این که خواستههایش را برآورده نمیسازند، کتک میزند. ولی اکثر اوقات این تهدیدها زیرکانه و هوشمندانه صورت میگیرند و شما حتی نمیفهمید که تهدید شدهاید. این افراد سعی میکنند به زور شما را وادار به عملی کردن خواستههایشان کنند. سدّ راهتان میشوند و هیچ دلیل، خواهش، مخالفت، اشک ریختن و تهدید ترحمانگیزی نمیتواند روی آنها اثر بگذارد. شما پس از برقراری ارتباط با کنترلگران خواهید فهمید که نمیتوانید بر آنها غلبه کنید و پیروز شوید. کنترلگران معمولاً در خانوادههایی رشد میکنند که والدین تسلّط زیادی بر آنها اعمال میکنند و یا خانوادههایی که در آنها همیشه کشمکش برای رسیدن به قدرت وجود دارد.
منبع مقاله :
قاضی محسن، محمدعلی؛ (1395)، آزمونهای شخصیتشناسی، ساری: انتشارات پارسیسرا، چاپ اول.
ویژگیهای شخصیتی:
* افراد این دسته دوست دارند بر همه چیز نظارت کنند. اطلاع داشتن از هر امری یکی از بزرگترین لذتهای زندگی این افراد است. این که بدانند اوضاع و احوال چگونه سپری میشود و هر کسی چه میکند و هر چیزی چگونه است. کنترلگران همیشه برای انجام امور راهی و پاسخی دارند. چه روش کنترلگریشان آشکار باشد یا نه، همه چیز باید آن طوری که آنها میخواهند انجام شود. سرپرستی تمام امور را به عهده میگیرند و به شما میگویند که چگونه کارها را انجام دهید، هر کاری که میخواهد باشد فرقی نمیکند و خودشان همیشه راهی مشخص و متمایز ارائه میکنند.* آنها فقط به کنترلگری خود میاندیشند و سعی میکنند همه چیز را کنترل کنند.
* به مسائلی که در یک رابطه پیش میآید به چشم نبردی برای دستیابی به قدرت مینگرند. به جای این که فکر کنند یک رابطه یعنی دادن و گرفتن، تبادل احساسات و سلیقهها و سازش با یکدیگر، همیشه به این فکر میکنند که «چه کسی برنده میشود.»
* اغلب سعی میکنند با تهدید کردن، قدرت خود را حفظ کنند. این تهدید گاهی اوقات پایان مییابد. مانند مردی که همسر و بچههای خود را به دلیل این که خواستههایش را برآورده نمیسازند، کتک میزند. ولی اکثر اوقات این تهدیدها زیرکانه و هوشمندانه صورت میگیرند و شما حتی نمیفهمید که تهدید شدهاید. این افراد سعی میکنند به زور شما را وادار به عملی کردن خواستههایشان کنند. سدّ راهتان میشوند و هیچ دلیل، خواهش، مخالفت، اشک ریختن و تهدید ترحمانگیزی نمیتواند روی آنها اثر بگذارد. شما پس از برقراری ارتباط با کنترلگران خواهید فهمید که نمیتوانید بر آنها غلبه کنید و پیروز شوید. کنترلگران معمولاً در خانوادههایی رشد میکنند که والدین تسلّط زیادی بر آنها اعمال میکنند و یا خانوادههایی که در آنها همیشه کشمکش برای رسیدن به قدرت وجود دارد.
بیشتر بخوانید: اختلال شخصیت وابسته و ویژگی های آن
چگونه ما را آزرده خاطر میسازند؟
اطرافیان و همسران این افراد بیشتر به این دلیل آنها را دوست ندارند چون فقط میخواهند نظر خود را اعمال کنند. گاهی اوقات و در بعضی از موارد؛ دیگران دوست دارند که نظری بدهند و کنترل بعضی از کارها را به دست بگیرند اما کنترلگران نمیتوانند تحمل کنند. با نگاه به شخصیت کنترلگران متوجه میشویم انسانهایی هستند که روی پای خود ایستادهاند و بدون کمک گرفتن به زندگی ادامه دادهاند. هیچگاه نباید این ارزش را نادیده گرفت و دستکم شمرد.منبع مقاله :
قاضی محسن، محمدعلی؛ (1395)، آزمونهای شخصیتشناسی، ساری: انتشارات پارسیسرا، چاپ اول.