اعراف کجاست و اعرافیان کیانند؟

«و میان آن دو گروه، حجابی است و بر اعراف مردانی هستند که همه (بهشتیان و دوزخیان) را با سیمایشان می‌شناسند و به بهشتیان ندا می‌دهند که سلام بر شما. آنان وارد بهشت نشده‌اند ولی امید آن
پنجشنبه، 20 ارديبهشت 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
اعراف کجاست و اعرافیان کیانند؟
اعراف کجاست و اعرافیان کیانند؟

نویسنده: یعقوب جعفری‌نیا
 
(وَ بَیْنَهُمَا حِجَابٌ وَ عَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیمَاهُمْ وَ نَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوهَا وَ هُمْ یَطْمَعُونَ‌ * وَ إِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ‌ * وَ نَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالاً یَعْرِفُونَهُمْ بِسِیمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ وَ مَا کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ‌ * أَهؤُلاَءِ الَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لاَ یَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَ لاَ أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ‌ ) (اعراف، آیات 46- 49)
«و میان آن دو گروه، حجابی است و بر اعراف مردانی هستند که همه (بهشتیان و دوزخیان) را با سیمایشان می‌شناسند و به بهشتیان ندا می‌دهند که سلام بر شما. آنان وارد بهشت نشده‌اند ولی امید آن را دارند. هنگامی که دیدگان آنها به سوی دوزخیان برگردانیده می‌شود، گویند: پروردگارا ما را همراه گروه ستمکاران قرار مده. اهل اعراف مردانی را که به سیمایشان می‌شناسند ندا می‌دهند، می‌گویند: جمعیت شما و آن گردنگشی که می‌کردید، شما را سودی نداشت. آیا اینان (بهشتیان) همان کسانی هستند که سوگند می‌خوردید که خدا رحمت خود را به آنان نمی‌رساند؟ (و خطاب به بهشتیان گویند) وارد بهشت شوید؛ نه ترسی بر شماست و نه شما اندوهگین می‌شوید». اهل اعراف که بر هر دو گروه اشراف دارند، گاهی با بهشتیان و گاهی با دوزخیان حرف می‌زنند. آنها خطاب به اهل بهشت می‌گویند: سلام بر شما! و این در حالی است که خود وارد بهشت نشده‌اند ولی امید آن را دارند.

لغت و اعراب

1. «حجاب» پرده، حایل؛ 2. «اعراف» جمع عُرف که به معنای جای بلند است، بلندی‌ها؛ و به یال اسب و پرهای بلندی که روی گردن خروس می‌روید «عُرف» گفته می‌شود که در قسمت بلند بدن آنهاست و منظور از اعراف در اینجا محل بلندی در قیامت است که مشرف بر بهشت و جهنم است و افراد خاصی در آنجا قرار دارند؛ 3. «سیماء» نشانه، علامت؛ 4. «صرفت» برگردانیده شود، فعل مجهول از صَرَف یصرِف؛ 5. «تلقاء» سمت و سو. گفته شده که در زبان عربی مصدر به وزن تفعال تنها چند کلمه آمده: تبیان و تلقاء و تمثال؛ 6. «جمعکم» جمعیت شما؛ و یا بگوییم جمع کردن مال و ثروت از سوی شما؛ 7. «أَقْسَمْتُمْ» سوگند می‌خوردید.

تفسیر

1. اعراف، جایگاهی میان بهشت و جهنم

در این آیات، صحنه‌ای از صحنه‌های روز قیامت ترسیم می‌شود و آن مربوط به «اعراف» است که جایگاهی میان بهشت و جهنم است که افراد خاصی در آن قرار دارند.
در این آیه، نخست می‌فرماید میان بهشتیان و دوزخیان پرده‌ای قرار دارد؛ البته منظور این نیست که پرده‌ای از پارچه یا دیوار میان آنهاست. ما از حقیقت این حجاب آگاهی نداریم و اطلاعات ما از مشاهده و توقفگاه‌های قیامت بسیار محدود است و به ظاهر آیات و روایات منحصر است. در آیه دیگر، از این حایل به عنوان «سور» یعنی حصار نام می‌برد و برای آن ویژگی‌هایی ذکر می‌کند. به این آیه توجه فرمایید:
(...فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَ ظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ‌)؛ (حدید آیه 13) «آن گاه میان آنها (بهشتیان و دوزخیان) دیواری زده می‌شود که دری دارد که درون آن رحمت است و برون آن روی به عذاب دارد.»
این حایل و دیوار، هر کجا قرار دارد، اعراف نیز بالای آن است و اعراف به محلی بلند گفته می‌شود. از مطالبی که در آیه آمده فهمیده می‌شود که اهل اعراف در جایی قرار دارند که بر بهشت و جهنم اشراف دارد و می‌توانند به راحتی با بهشتیان و دوزخیان صحبت کنند.
می‌فرماید: «بر اعراف، مردانی هستند که بهشتیان و دوزخیان را از قیافه‌هایشان می‌شناسند. شاید بهشتیان صورتی سفید و نورانی و دوزخیان صورتی سیاه و نفرت‌انگیز دارند و اهل اعراف آنها را از چهره‌هایشان می‌شناسند. نمی‌توان گفت که اهل اعراف کسانی از آنها را که در دنیا می‌شناختند در اینجا می‌شناسند؛ چون در آیه شریفه چنین آمده که همه آنها را می‌شناسند (یعرفون کلاً بسیماهم) و مسلم است که اینان با همه اهل بهشت و جهنم سابقه آشنایی قبلی نداشته‌اند.
اهل اعراف که بر هر دو گروه اشراف دارند، گاهی با بهشتیان و گاهی با دوزخیان حرف می‌زنند. آنها خطاب به اهل بهشت می‌گویند: سلام بر شما! و این در حالی است که خود وارد بهشت نشده‌اند ولی امید آن را دارند.
آنها سعی می‌کنند که همواره رو به بهشتیان باشند ولی گاهی صورت‌هایشان به سوی اهل جهنم برمی‌گردد. هرگاه که چشمشان به دوزخیان می‌افتد به خدا پناه می‌برند و می‌گویند: پروردگارا ما را با گروه ستمگر همراه نکن. آنها با اهل جهنم هم سخنی دارند. آنها به اهل جهنم - که از قیافه‌هایشان شناخته می‌شوند - از روی طعنه می‌گویند: اینک ثروت و مال، جمعیت و گروه و گردنکشی‌هایی که در دنیا داشتید به کارتان نیامد و به شما سودی نداد. شما همان‌ها بودید که درباره مؤمنان سوگند می‌خوردید که رحمت خدا به آنها نخواهد رسید و بعضی از آنها را گمراه می‌دانستید (ولی اکنون معلوم شد که چه کسی در رحمت خدا و چه کسی در عذاب او قرار گرفته است).
پس از این گفت و گوها، از جانب خداوند به اهل اعراف گفته می‌شود که وارد بهشت شوید؛ نه ترسی بر شماست و نه اندوهگین می‌شوید.
از این آیات مطالب زیر استفاده می‌شود:
1. اعراف محل بلندی در قیامت است که اهل آن می‌توانند بهشتیان و دوزخیان را ببینند و با آنها سخن بگویند و همه آنها را از چهره‌هایشان می‌شناسند.
2. اهل اعراف با بهشتیان سلام و صحبت دارند.
3. اهل اعراف هرچند وارد بهشت نشده‌اند ولی امید دارند که وارد شوند.
4. اهل اعراف می‌کوشند که همواره روی به سوی بهشتیان باشند ولی گاهی صورت‌هایشان به سوی اهل جهنم برمی‌گردد و در این هنگام به خدا پناه می‌برند و از او می‌خواهند که آنها را همراه ستمگران نکند.
5. اهل اعراف به اهل جهنم که از سیمایشان شناخته می‌شوند، از روی طعنه خواهند گفت: اکنون مالی را که جمع کرده بودید و آن گردنکشی‌ها که در دنیا انجام می‌دادید شما را سودی نداد. شما بودید که درباره مؤمنان سوگند می‌خوردید که رحمت خدا شامل حال اینها نمی‌شود (اکنون ببینید که چگونه رحمت خدا آنها را می‌نوازد).
6. به آنها گفته خواهد شد که وارد بهشت شوید؛ نه ترسی بر شماست و نه اندوهگین خواهید شد. (گوینده این سخن خدا یا فرشتگان هستند).
آنچه گفتیم برداشت‌های ما از آیات مربوط به اعراف است و از بعضی از بندهای آن، بعضی از مفسران، طور دیگری برداشت کرده‌اند؛ به طور مثال در بند سوم که ما گفتیم اهل اعراف به بهشت نرفته‌اند ولی امید آن را دارند (لم یدخلوها و هم یطمعون) گفته‌اند که منظور، اهل اعراف نیست؛ بلکه همان بهشتیان هستند. در بند ششم که ما گفتیم خداوند یا فرشتگان به اهل اعراف خطاب خواهند کرد که به بهشت وارد شوید، برخی گفته‌اند که اهل اعراف این خطاب را به بهشتیان خواهند کرد؛ ولی حقیقت این است که از ظاهر آیات همان چیزی فهمیده می‌شود که ما گفتیم.

بیشتر بخوانید: ندای بهشتیان ، فریاد دوزخیان

 

2. چه کسانی ساکنان اعراف هستند؟

بحث مهمی که در اینجا وجود دارد این است که منظور از اهل اعراف چه کسانی هستند؟ در گفته‌های عالمان و مفسران احتمال‌های گوناگونی آمده و در روایات نیز تفسیرهای متفاوتی در این باره دیده می‌شود. قرطبی در این باره ده قول (1) و آلوسی چهارده قول (2) نقل کرده‌اند و ما در اینجا بعضی از آنها را که تا اندازه‌ای قوّت دارند به نقل از تفسیرهای مختلف در زیر می‌آوریم:
1. منظور از اهل اعراف گروهی هستند که گناهانشان آنها را از رفتن به بهشت و اعمال نیکشان آنها را از رفتن به جهنم باز داشته است و منتظرند که خدا در حق آنها حکمی صادر کند. این قول از بیشتر صحابه و تابعان نقل شده است.
2. منظور از آنها پیامبران و اولیا و امامان هستند که به خاطر برتری مقامشان در جای بالایی نشسته‌اند و بر اوضاع قیامت اشراف دارند. این مطلب مضمون چندین روایت است.
3. آنها عباس، حمزه، علی و جعفر طیار هستند. این سخن در روایتی آمده است
4. آنها عادل‌ترین مؤمنان هستند که شاهد اعمال مردم خواهند بود.
5. آنها کسانی هستند که در راه خدا شهید شده‌اند ولی از پدران خود نافرمانی کرده‌اند.
6. آنها فرزندان زنا هستند (که ایمان و کار نیکو دارند).
7. آنها فرشتگان هستند. این احتمال از کسی به نام ابومجلز نقل شده است.
8. منظور از آنها جنیان مؤمن هستند.
در میان این وجه‌ها و گفته‌ها، آنچه از همه مهم‌تر است و قایل بیشتری دارد و روایات هم آن را تأیید می‌کند دو قول است:
نخست، منظور از آنها پیامبران. اولیا و امامان معصوم (علیهم السلام) است که بر اهل بهشت و اهل جهنم و اوضاع قیامت مشرف هستند و این سخنان را که قرآن نقل می‌کند آنها به بهشتیان و دوزخیان خواهند گفت.
دوم، منظور از آنها مؤمنانی است که کارهای نیکشان با گناهانشان یکسان است و آنها نه لایق بهشت و نه مستحق جهنم هستند.
روایات اهل سنت درباره تعیین اهل اعراف بسیار اندک است و در صحاح سته حدیثی در این باره نیافتیم. طبری در تفسیر خود دو روایت از پیامبر نقل می‌کند و سند هر دو روایت را ضعیف می‌داند. در یکی از آنها گفته شده که منظور، آن گروه از شهیدان راه خدا است که از پدران خود اطاعت نکرده‌اند و در دیگری آمده که آنها کسانی هستند که حسناتشان آنها را از آتش بیرون کرده ولی به بهشت وارد نساخته است. البته طبری روایاتی هم از صحابه نقل می‌کند که سند آن به پیامبر نمی‌رسد. (3)
این در حالی است که روایات از طریق شیعه و امامان معصوم (علیهم السلام) فراوان رسیده و ما بعضی از آنها را نقل می‌کنیم و در آخر به جمع‌بندی و اظهار نظر خواهیم پرداخت
روایاتی که در این باره نقل شده سه دسته‌اند:
دسته اول روایاتی که اهل اعراف را به امامان معصوم (علیهم السلام) و نیکوکاران تفسیر کرده‌اند و ما چند نمونه از آنها را در زیر می‌آوریم:
امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود:
(نَحنُ الأعرَافُ نَعرِفُ أنصَارَنَا بِأسمَائِهِم وَ نَحنُ الأعرَافُ الَّذین لَا یُعرَفُ اللهُ إلَّا بِسَبیلِ مَعرِفَتِنَا وَ نَحنُ الأعرَافُ نُوقَفُ یَومَ القیَامَةِ بَینَ القیَامَة بَینَ الجَنََّةِ وَ النَّارِ فَلَا یَدخِلُ الجَنَِةَ إِلاَّ مَن عَرَفَنَا وَ عَرَفنَاهُ وَ لَا یَدخُلُ النَّارَ إِلَّا مَن انکَرَنَا»؛ (4) «اعراف، ما هستیم که یاران خود را می‌شناسیم. اعراف ما هستیم که خداوند جز از طریق شناخت ما شناخته نمی‌شود. اعراف ما هستیم که روز قیامت میان بهشت و جهنم می‌ایستیم؛ پس وارد بهشت نمی‌شود مگر کسی که ما را بشناسد و ما او را بشناسیم و وارد آتش نمی‌شود مگر کسی که ما را انکار کند و ما او را انکار کنیم.»
عن ابی جعفر (علیه السلام) فی قول الله عزّو جل: (وَ عَلَی الأعرافِ رِجالُ یَعرفُونَ کُلَّا بِسِیماهُم) قَالَ: الأئمَّةُ منَّا أهل البَیتِ فِی بَابٍ مِن یَاقُوتٍ أحمَرَ عَلَی سُورِ الجَنَّةِ یَعرِفُ کُلُّ إمامٍ منَّا مَا یَلِیه)؛ (5) امام باقر (علیه السلام) درباره این سخن خداوند: «و بر اعراف، مردانی هستند که همه را از قیافه‌شان می‌شناسند» فرمود: منظور از اعراف، امامان از ما خاندان است که در دروازه‌ای از یاقوت سرخ بر حصار بهشت قرار می‌گیرند و هر امامی امام بعدی را می‌شناسد».
امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: «وَ نَحنُ أصحَابُ الأعرَافِ أنَا وَ عَمِّی وَ أخِی وَ ابنُ عَمِّی....»؛ (6)
ما اصحاب اعراف هستیم، من، عمویم، برادرم، پسر عمویم...».
دسته دوم اهل اعراف کسانی هستند که گناهانشان با ثوابشان مساوی است که نه اهل بهشت و نه اهل جهنم هستند. در این باره نیز چندین روایت نقل شده است که نمونه‌هایی را می‌آوریم:
از امام صادق (علیه السلام) درباره اهل اعراف پرسیدند، فرمود: «قَومُ استَوَت حَسَنَاتُهُم وَ سَیِّئاتُهُم، فَإن أدخَلَهُمُ النَّارَ فَبِذَنُوِبهِم، وَ إن أدخَلَهِم الجَنَّةَ فَبِرَحمَتِه؛ (7) «قومی هستند که حسنات آنها با سیئاتشان برابر است؛ پس اگر خدا را به جهنم وارد کند به سبب گناهانشان است و اگر به بهشت ببرد از رحمت اوست».
«عنِ الطَّیَّارِ عَن أبِی عَبدالله (علیه السلام) قَالَ: قُلتُ لَهُ أیُّ شَیءٍ أصحَابُ الأعرَافِ قَالَ استَوَتِ الحَسَنَاتُ و السیَّئَاتُ فَإن أدخَلَهُمُ اللهُ الجَنَّةَ فَبِرَحمَتِهِ وَ إن عَذَّبَهُم لَم یَظلمهُم»؛ (8)
از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: اصحاب اعراف چه کسانی هستند؟ فرمود: حسنات و سیّئات آنها برابر است؛ پس اگر خداوند آنها را به بهشت ببرد از رحمت اوست و اگر عذاب کند به آنها ستم نکرده است».
دسته سوم، اهل اعراف هم اولیا و نیکوکاران و امامان معصوم (علیهم السلام) هستند و هم کسانی که ایمان ضعیفی دارند و مرتکب گناهانی شده‌اند؛ ولی در آن حد نیستند که به جهنم بروند و اولیا و امامان معصوم (علیهم السلام) این گروه را شفاعت خواهند کرد و آنها نیز به بهشت خواهند رفت. نمونه‌هایی از این احادیث را در زیر ملاحظه فرمایید:
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «الأعرَافُ کُتبَانٌ بَینَ الجَنَّة وَ النَّارِ وَ الرَّجَالُ الأئِمَّة (علیه السلام) یَقِفُونَ عَلَی الأعرَافِ مَعَ شیِعَتِهِمِ وَ قَد سَبَقَ المُؤمِنُونَ إلَی الجَنَّة بِلاَ حِسَابٍ فَیَقُولُ الأئِمَّةُ لِشِیعَتِهِم مِن أصحَابِ الذُّنوبِ انظُرُوا إلَی إخوَانکُم فِی الجَنَّةِ سَبَقُوا إلَیهَا بِلَا حِسَابٍ وَ هُوَ قَولُ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَی سَلامٌ عَلَیکُم لَم یَدخُلُوها وَ هُم یَطمَعُونَ ثُمَّ یَقُولُونَ لَهُم انظُرُوا إلَی أعدَائِکُم فی النَّارِ وَ هُوَ قَولُهُ وَ إذا صُرِفَت أبصارُهُم تِلقاءَ أصحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجعَلنا مَعَ القَومِ الظَّالِمِینَ وَ نادی أصحابُ الأعرافِ رِجالاً یَعرفُونَهُم بِسُیماهُم فِی النَّارِ فَقالُوا ما أغنی عَنکُم جَمعُکُم فی الدُّنَیا وَ ما کُنتُم تَستَکبِروُنَ ثُمَّ یَقُولُونَ لِمَن فی النَّارِ مِن أعدَائِهِم هَوُلَاء شِیعَتی وَ إخوَانی «1» الَّذینَ کُنتُم أنتُم تَحلِفُونَ فی الدُّنیَا أن لا یَنالُهُمُ اللهُ بِرَحمَةِ ثُمَّ یَقُولُ الأئِمَّةُ لِشِیعَتِهِم ادخُلُوا الجَنَّةَ لا خَوفُ عَلَیکُم وَ لا أنتَم تَحزَنُون»؛ (9)
«اعراف، تپه‌ای است میان بهشت و جهنم و منظور از مردان (که در آیه شریفه آمده) امامان است که با شیعیان خود بر اعراف می‌ایستند در حالی که مؤمنان بدون حساب به بهشت رفته‌اند. پس امامان به آن گروه از شیعیان خود که گناه کرده‌اند می‌گویند: به برادران خود در بهشت نگاه کنید که بدون حساب وارد بهشت شده‌اند و این همان سخن خداست که «سلام بر شما؛ آنان هنوز به بهشت وارد نشده‌اند ولی امید آن را دارند» پس به آنها گفته می‌شود به دشمنان خود در جهنم نگاه کنید و این همان سخن خداست که «وقتی چشمانشان به سوی اهل آتش برمی‌گردد می‌گویند: «وارد بهشت شوید؛ نه ترسی بر شماست و نه اندوهگین می‌شوید».
عَن بُرَیدٍ العِجلِیِّ قَالَ سَألتُ أبَا جَعفَر (علیه السلام) عَن قَول الله وَ علَی الأعرافِ رِجالٌ یَعرفُونَ کُلاًّ بِسیِماهُم. قَالَ «أنزلَت فِی هَذِهِ الاُمَّة وَ الرَّجَالُ هُمُ الأئمَّةُ مِن آل مُحَمَّدٍ قُلتُ فَالأعرَافُ قَالَ صِرَاطُ بَینَ الجَنَّةِ وَ النَّارِ فَمَن شَفَعَ لَهُ الأئِمَّةُ مِنَّا مِنَ المُؤمِنِینَ المُذنِبیِنَ نَجَا وَ مَن لَم یَشفَعُوا لَهُ هَوَی»؛ (10)
برید عجلی می‌گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره سخن خداوند: «و بر اعراف مردانی هستند که همه (بهشتیان و دوزخیان) را از چهره‌هایشان می‌شناسند» پرسیدم. امام فرمود: «این آیه درباره این امت نازل شده و منظور از مردان، امامان از آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند. گفتم: پس اعراف چیست؟ فرمود: راهی میان بهشت و جهنم. پس هر کس از مؤمنان گنهکار را که امامان از ما شفاعت کنند، نجات می‌یابد و هر کس را که شفاعت نکنند هلاک می‌شود».
این مجموعه‌ای بود از روایاتی که درباره معرفی اهل اعراف از طریق اهل بیت وارد شده است. برخی با توجه به روایات دسته اول گفته‌اند که اعراف جایگاه پیامبران. اولیا و امامان (علیهم السلام) است که مقامی بالاتر از اهر بهشت دارند. علامه طباطبائی ضمن تأیید این سخن، آیه همان معنا را استظهار کرده است. (11) شماری دیگر هم با توجه به دسته دوم از روایات، گفته‌اند که اهل اعراف همان افراد ضعیف الایمان هستند که ثواب و گناه آنها مساوی است.
آنچه از بررسی آیات و مجموع روایات به نظر می‌رسد این است که اعراف جایگاه ویژه‌ای میان بهشت و جهنم است که مؤمنان گنهکار که نه لایق بهشت و نه مستحق جهنم هستند، در آنجا خواهند بود و در انتظار سرنوشت می‌مانند. در همان حال پیامبران و امامان (علیهم السلام) در فکر نجات آنهایند و در همان جایگاه در کنار آنان خواهند بود تا آنها را نزد خدا شفاعت کنند و آنها وارد بهشت شوند.
این مطلب که در دسته سوم از روایت‌ها به روشنی بیان شده، می‌تواند وجه جمع خوبی میان دسته ‌اول و دوم از روایت‌ها باشد. در آیات به اعراف نیز شواهدی بر حضور این دو گروه وجود دارد. آنجا که می‌فرماید: «بر اعراف مردانی هستند که همه اهل بهشت و اهل جهنم را می‌شناسند». این جمله در خور پیامبران و امامان (علیهم السلام) است. علاوه بر این که کلمه «رجال» دلالت بر عظمت شأن آنها می‌کند، شناختن همه بهشتیان و دوزخیان نیز معرفت بزرگی است که تنها آنان می‌توانند داشته باشند. همچنین در پایان آیات مربوط به اعراف آمده که گفته می‌شود وارد بهشت شوید، به ظاهر این سخن را همان «رجال» به مؤمنان گنهکار می‌گویند اگرچه احتمال دارد این سخن از سوی خداوند باشد.
از طرف دیگر در همین آیات اشاراتی وجود دارد که درخور مؤمنان گهنکار است و نسبت دادن آنها به پیامبران و اولیاء (علیهم السلام) بعید به نظر می‌رسد، مانند جمله (...لَم یدخُلُوهَا وَ هُم یطمَعُونَ)؛ «وارد بهشت نشده‌اند ولی طمع آن را دارند». این جمله با همان گنهکاران تناسب دارد و یا مطلبی که در آیه بعد آمده که «چون چشم اهل اعراف به دوزخیان می‌افتد می‌گویند: پروردگارا ما را با ستمکاران همراه نکن». این جمله نیز با حال آنان مناسب‌تر است و با حال پیامبران و امامان (علیهم السلام) مطابقت نمی‌کند.
از دانشمندان پیشین، شیخ صدوق و شیخ مفید همین نظر را دارند. شیخ صدوق می‌گوید:
نظر ما درباره اعراف این است که آن، حایلی میان بهشت و جهنم است و در آن مردانی قرار دارند که بهشتیان و دوزخیان را می‌شناسند و آنان پیامبران و جانشینان آنها هستند. داخل بهشت نمی‌شود مگر کسی که آنها را بشناسد. و آنها او را بشناسند. داخل آتش نمی‌شود مگر کسی که آنها را انکار کند و آنها او را انکار نمایند و در اعراف کسانی هم هستند که در انتظار امر خدا به سر می‌برند که یا آنها را عذاب کند و یا ببخشد. (12)
شیخ مفید در شرح این بخش از سخنان صدوق پس از آوردن مقدماتی چنین می‌نویسد:
«آنچه به طور خلاصه می‌توان به آن یقین حاصل کرد این است که اعراف مکانی میان بهشت و جهنم است و در آن حجت‌های خدا بر مردم، که نام بردیم، قرار دارند و نیز گروهی قرار دارند که در انتظار امر خدا هستند. بیشتر از این را خدا می‌داند.» (13)
شیخ مفید این گروه را که در انتظار امر خدا هستند چنین معرفی می‌کند: «آنان طایفه‌ای هستند که به خاطر اعمالشان مستحقّ بهشت نشده‌اند و از سویی مستحقّ خلود در جهنم هم نشده‌اند. آنها منتظر فرمان خدا هستند و شفاعت برای آنهاست. آنان همچنان در اعراف خواهند بود تا وقتی که با شفاعت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و امیر مؤمنان و امامان معصوم (علیهم السلام) به آنها اجازه ورود در بهشت داده شود.» (14)
به هر روی مطلب روشن است که در اعراف، هم پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، امامان معصوم (علیهم السلام) و هم گنهکاران مؤمن جای دارند تا وقتی که پیامبر و ائمه آنها را شفاعت کنند. آن گاه، به آنها خطاب می‌رسد که: (...ادخُلُوا الجَنّةَ لَا خَوف عَلَیکُم وَ لَا أنتُم تَحزَنُونَ).

نمایش پی نوشت ها:
1. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج7، ص 211.
2. سید محمود آلوسی، روح‌المعانی، ج8، ص 124.
3. جامع‌البیان، ج5، ص 194.
4. فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات کوفی، ص 143.
5. بحارالانوار، ج8، ص 335.
6. محمد بن علی بن بابونه، معانی الاخبار، ص 22.
7. کافی، ج2، ص 381.
8. تفسیر عیاشی، ج2، ص 18.
9. تفسیر قمی، ج1، ص 231.
10. بحارالانوار، ج8، ص 335.
11. المیزان، ج8، ص 125.
12. محمد بن علی بن بابویه صدوق، الاعتقادات، ص 70.
13. شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص 107.
14. همان.

منبع مقاله :
جعفری‌نیا، یعقوب، (1394)، تفسیر آیات مشکل قرآن، قم: پژوهشگاه بین‌المللی المصطفی، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط