نویسنده: سیدمصطفی دیانت مقدم
1. عوارض داروهای بیشفعالی چیست؟
2. والدین چگونه میتوانند به درمان بیشفعالی کمک کنند؟
3. مدرسه چه نقشی در درمان بیشفعالی دارد؟
مشکل دیگر استفاده از داروها، وابستگی روانی خانواده به آن است. در طول درمان، والدین به چگونگی رفتار کودکشان عادت کرده، از متوقف کردن دارو و تکرار رفتارهای گذشتهی کودک میهراسند. این خانوادهها باید بپذیرند که درمان دارویی در درازمدت امکانپذیر نیست؛ زیرا دربارهی عوارض استفادهی بلندمدت این داروها اطلاعات کافی در اختیار نیست.
توجه به این نکته ضروری است که اگر خود شخص تغییر رفتار را به تلاش و کوشش خود نسبت دهد، این تغییر مدت درازتری باقی خواهد ماند. اما اگر همان تغییر به تأثیر عوامل خارجیای چون دارو نسبت داده شود، اغلب پس از قطع دارو بیدرنگ از بین خواهد رفت. هنگامی که بیشفعالی کودکان با دارو معالجه شود و خود آنان نیز بهتر شدن حالشان را به آن نسبت دهند، این موضوع، افزون بر آنکه ادامهی بهبودی را به استفادهی همیشگی از دارو وابسته میکند، روی برداشت کودکان از خویش نیز اثر میگذارد. بدین ترتیب، آنان به این نتیجه میرسند که راه اصلی حل مسائل و مشکلاتشان، استفاده از داروست. هنگامی که کاهش سطح فعالیت در پی استفاده از دارو به مقبولیت و تعریف و تحسین آنان بینجامد، این گونه کودکان، اغلب به خودشان خواهند گفت: «تنها دلیل اینکه من این طور خوب رفتار میکنم، داروی من است.» به این ترتیب، به جای آنکه رفتارشان را بر پایهی ارادهی خویش تلقی کنند، موفقیت خود را به عامل خارجی و شیمیایی نسبت خواهند داد. اشخاصی که مرکز کنترل یا تسلطشان را در خارج از خویش جست و جو کنند، اغلب نوعی نگرش و برداشتی حاکی از بیچارگی، ضعف و انفعال دربارهی خویش اتخاذ کرده، چارهی مشکلاتشان را در همان عوامل خارجی میجویند.
الف) درمانهای والدمحور؛
ب)درمانهای کودک محور؛
ج)درمانهای مدرسه محور.
کودک بیش فعال باید پس از رفتار مناسبش، بیدرنگ تشویق شود تا بین رفتار و پیامد آن پیوند برقرار کند و کنترل و درک بیشتری دربارهی کارهای خود داشته باشد.
أ) قوانین را تا حد امکان مثبت سازید. برای مثال بهتر است به جای اینکه بگویید: «برای غذا خوردن دیر نیا» این جمله را به کار ببرید: «حداکثر پنج دقیقه بعد از اینکه صدایت زدم، برای صرف غذا بیا».
ب) قوانین باید واضح و روشن باشند. پیروی از قوانین بسیار کلی، دشوار است؛ زیرا شما اطمینان نمییابید که قانون چیست. برای مثال، قانونی مانند «درست عمل کن»، مفهومی بسیار گسترده دارد و دامنهی متنوعی از برداشتها را در بر میگیرد. واضح و روشن بودن قوانین، جای کمی برای توضیح باقی میگذارد. برای اینکه مطمئن شوید کودک بیش فعالتان قوانین را به روشنی درک کرده است، بکوشید هنگام صحبت کردن با او خم شده، هم سطح او قرار گیرید. صورت خود را مستقیم در برابر چهرهی او قرار دهید و دستورها و آموزشهای لازم را به سادگی و روشنی برای او تکرار کنید. دستورهای ساده، واضح و سنجیدهی شما به کودکتان کمک میکند بداند چه انتظارهایی از او دارید. یادآوری و تکرار این دستورها نیز موجب میشود که به یاد آورد چه چیزی از او خواستهاید و مسئولیت خودش را انجام دهد.
ت) شمار قوانین را تا حد امکان کم کنید قوانین بسیار، گیج کنندهاند و پیروی از آنها دشوار است. هر زمان تنها چند قانون اصلی برای خانهی خود داشته باشید و بر همانها پافشاری کنید. رفتارهایی را برگزینید که بیش از همه مشکل سازند و برای آنها قانون تعیین کنید. این انتظار که همهی رفتارهای کودک درست و ایدئال باشد، بجا نیست.
ث) میان قوانین و پیامدهای آنها پیوند برقرار کنید. فرزندتان باید نتیجهی عمل به قوانین و پیامدهای آن را بداند. نوشتن قوانین و فهرست پیامدها روی تخته، فکر خوبی است. شما نیز میتوانید این کار را تجربه کنید.
در آغاز برنامهی درمانی کودک بیش فعال، تحسین باید بسیار ابراز شود. چنانچه رفتاری بیشتر روی دهد، میتوانید تحسین را رفته رفته کمتر کنید. هنگامی که کودکتان از قوانین پیروی میکند، آن را تأیید و سپس تشویق کنید. برقراری پیوند میان قوانین و پیامدها، در واقع گونهای تشویق مشروط است؛ یعنی کودکتان باید کاری را انجام دهد و سپس چیزی دریافت کند. برای مثال، میتوانید به او بگویید: «اول اتاقت را مرتب کن؛ بعد یک بستنی به تو میدهم»؛ «لباست را که پوشیدی، میتوانی صبحانه بخوری»؛ «وقتی میتوانی تلویزیون تماشا کنی که تکالیفت را انجام بدهی.»
برقراری پیوند میان قوانین و پیامدهای آنها به کودک شما این امکان را میدهد که به درستی بداند چه چیزی لازم است تا تشویق را دریافت کند. همچنین کمک میکند بداند شما به درستی از او چه انتظاری دارید. فرزند شما هرچه بهتر بداند انتظارهای شما چیست، به احتمال بیشتری آنها را بر میآورد.
ج) قانونی را که همسرتان گذاشته، بپذیرید. اگر برخوردتان نشان دهد که قانون همسرتان را نپذیرفتهاید، اقتدار شما و همسرتان کم میشود و احتمال آنکه فرزندتان این قوانین را زیر پا بگذارد، افزایش مییابد؛ چون متوجه میشود که پدر یا مادرش این قانون را نپذیرفتهاند و میتواند آن را نادیده بگیرد. پس در برابر کودکتان از قوانین یکدیگر حمایت کنید. برای اینکه چنین ناهماهنگیهایی به وجود نیاید، بهتر است پیش از اینکه قوانینی برای منزلتان تعیین کنید، با همسرتان مشورت کرده، با همفکری یکدیگر قوانین را مشخص کنید.
در آغاز برنامهی درمانی کودک بیش فعال، تحسین باید بسیار ابراز شود. چنانچه رفتاری بیشتر روی دهد، میتوانید تحسین را رفته رفته کمتر کنید.
برای تشویق میتوانید مراحل زیر را به ترتیب اجرا کنید:
- فهرستی از رفتارهای مناسب کودک تهیه کنید. مهم نیست که این رفتارها چقدر ساده به نظر برسند. هیچ چیز را بدیهی و مسلم نپندارید. سادهترین راه تهیهی این فهرست آن است که همهی رفتارهای مناسب فرزندتان را از وقتی که بیدار میشود تا وقتی به خواب میرود یادداشت کنید.
- هر بار که کودکتان یکی از آن رفتارها را انجام میدهد، سخنی ثبت بگویید (جملههایی مثل آفرین، خیلی خوبه، آها، ادامه بده، بیشتر، باز هم، زنده باد، عالیه و صدآفرین) یا کار مثبتی انجام دهید (مثل لبخند زدن، چشمک زدن و در آغوش کشیدن). البته دقت کنید تحسینتان روشن و دقیق باشد و او کاملاً متوجه شود شما از کدام کار او خوشتان آمده است. به این جمله دقت کنید: «امروز واقعاً از آماده شدنت برای مدرسه خوشم آمد. به تو افتخار میکنم.»
- تحسین باید پس از آنکه کودکتان رفتار مناسب را انجام میدهد، بیدرنگ ابراز شود. به این ترتیب، او میتواند میان رفتار و پیامد ایجاد شده پیوند برقرار کند و در نتیجه، احتمال افزایش رفتار مناسب بالا میرود.
- در آغاز برنامهی درمانی کودک بیش فعال، تحسین باید بسیار ابراز شود. چنانچه رفتاری یبشتر روی دهد، میتوانید تحسین را رفته رفته کمتر کنید.
- تحسین باید واقعی و صادقانه باشد. اگر به گونهای مصنوعی و غیرطبیعی کودک را تحسین کنید، او به ماهیت آن پی میبرد.
نکتهی مهم آنکه حتی وقتی تحسین به تنهایی مفید نیست، نباید آن را کنار گذاشت.
گاه تنبیه کردن موجب میشود کودک کانون توجه قرار گیرد و برای آنکه نظر دیگران را جلب کند، رفتار نامطلوبش را تکرار کند. شما میتوانید توجهی را که حین انجام کارهای ناپسند جلب میکند، هنگام انجام کارهای مطلوب و مناسب به او داشته باشید.
تشویقهای گوناگونی که کودک از والدینش دریافت میکند، از توجه آنان به او نشان دارد. این توجه، یکی از مهمترین عوامل اصلاح رفتار نامناسب آنهاست؛ زیرا جلب توجه والدین، یکی از نیازهای روانی کودکان است. اگر والدین به اندازهی کافی به رفتار مناسب کودکشان توجه کنند، کودک آن رفتار را بیشتر ابراز میکند و در نتیجه، کمتر به رفتارهای نامطلوب روی میآورد.
البته دقت کنید که بین تشویق و رشوه دادن به کودک فرق بگذارید. تشویق واکنشی است که معمولاً پس از رفتار مورد نظر، بیدرنگ میآید و موجب افزایش آن رفتار میشود؛ در حالی که رشوه معمولاً شرطی است که پیش از انجام رفتار مطرح میشود. رشوه در واقع نوعی زورگیری و باجخواهی است. دقت کنید که اگر پیوسته رشوه و باج بدهید، کودک میآموزد برای هر کاری با شما معامله کند.
هر چیزی که شمار انجام رفتاری را کاهش دهد، عاملی تنبیه کننده به شمار میرود. همانگونه که هدف از تشویق، افزایش رفتار مطلوب در کودک است، هدف از تنبیه بازداری یا کاهش رفتار نامطلوب است. درواقع ما با تنبیه به کودک پیام میدهیم که چه کارهایی را نباید انجام دهد. البته مُراد ما تنبیه فیزیکی نیست. کتک زدن کودک، به دلایل گوناگون اشتباه است. یکی از این دلایل آن است که به کودک القا میشود کسانی که از تو بزرگتر و قویترند، میتوانند به زور تو را به انجام آنچه میخواهند، وادار کنند. جای شگفتی نیست که این کودک، در آینده تنبیه بدنی را به منزلهی استراتژی خود برای برخورد با دیگران برگزیند. (5)
استفاده از تنبیه، همانند تشویق سلسله مراتبی دارد:
-هنگامی که کودک به انجام رفتار نامناسبی سرگرم است، نایستید و به او خیره نشوید؛
- به اتاق دیگری بروید؛
- خودتان را با آشپزی، مطالعه یا کاری دیگر سرگرم کنید؛
- به خودتان بگویید که این رفتار میگذرد، اما این کار، اقدامی مؤثر است؛
- به یکدیگر (همسرتان) در نادیده گرفتن رفتارهای نامناسب فرزندتان کمک کنید.
اگر در آغاز اجرای این راهکار رفتار نامناسب کودکتان افزایش یافت، تعجب نکنید. تنها بکوشید نادیده گرفتن را ادامه دهید تا تغییر را در رفتار وی ببینید. البته نادیده گرفتن رفتار زمانی مؤثرتر است که با تشویقِ رفتارهای مطلوب همراه باشد. دقت کنید رفتارهایی را که به کودکتان یا هرکس دیگر آسیب میرساند یا برای خانه زیانآور است، نادیده نگیرید.
با همهی اینها، رفتارهای بسیاری تنها با نادیده گرفتن تغییر نمیکنند و به راهکار دیگری نیاز است. شما میتوانید به مرحلهی بعدی بروید.
دقت کنید که در یک برنامهی درمانی، تنبیه باید به ندرت پیش گرفته شود و با تحسین (کلامی و غیرکلامی) و دیگر تشویقها همراه باشد.
نکتهی پایانی اینکه گاه تنبیه کردن موجب میشود کودک کانون توجه قرار گیرد و برای آنکه نظر دیگران را جلب کند، رفتار نامطلوبش را تکرار کند. شما میتوانید توجهی را که حین انجام کارهای ناپسند جلب میکند، هنگام انجام کارهای مطلوب و مناسب به او داشته باشید.
اگر کودک شما میگوید: «من خوب هستم»، از او بپرسید: «آدمهای خوب چه کارهایی انجام میدهند؟» آنچه را میگوید، در فهرستی بنویسید. میتوانید در این کار به او کمک کنید. برنامههای پرورش مهارتهای اجتماعی میکوشند کودکان را از رفتارشان آگاه سازند و به آنان بیاموزند چگونه به شیوههای مناسب اجتماعی عمل کنند. نخستین جایی که کودک میتواند این مهارتها را در آن بیاموزد، محیط خانه است. شما میتوانید برای آموزش مهارتهای اجتماعی به فرزند بیشفعالتان، راهکارهای زیر را پی گیرید:
- زمانی که صدایت میزنم، در عرض پنج دقیقه سر میز غذا حاضر شو؛
- روی صندلیات بنشین؛
- قاشق و چنگالت را در دست بگیر؛
- تمام مدت صرف غذا، روی صندلیات بمان.
دقت کنید که بار سنگینی از اطلاعات را بر دوش فرزندتان نگذارید.
اگر کودک شما میگوید: «من خوب هستم»، از او بپرسید: «آدمهای خوب چه کارهایی انجام میدهند؟» آنچه را میگوید، در فهرستی بنویسید. میتوانید در این کار به او کمک کنید.
برخی والدین برای ارائهی الگو به فرزندشان از عروسک، عکس و تصویر، کتاب، نرم افزارهای رایانهای و برنامههای تلویزیونی به خوبی استفاده میکنند. شما نیز میتوانید تجربه کنید. بکوشید هر چیزی را که به شما امکان میدهد الگوهای مهارت اجتماعی مورد نظرتان را ارائه دهید، بیابید.
برای تخلیه انرژی کودک بیش فعال، او را به ورزش بفرستید. البته با در جریان گذاشتن مربی، جان بچههای مردم را حفظ کنید. برای ارائهی بازخورد، گاهی میتوانید عملکرد کودک را ضبط کنید (صوتی یا تصویری) و به وی نشان دهید. کودکان به طور معمول بیطرفانه قضاوت میکنند.
برای تخلیه انرژی کودک بیش فعال، او را به ورزش بفرستید. البته با در جریان گذاشتن مربی، جان بچههای مردم را حفظ کنید.
افزون بر راهکارهای بالا، توجه به نکتههای زیر نیز ضروری است:
- او را به سبب همهی رفتارهای مناسبش تحسین کنید؛
- به سبب هر رفتار نامناسب جزئی از او انتقاد نکنید؛
- از عنوان گذاریهای فراگیر بپرهیزید (تو تنبلی؛ تو بیشفعالی). رفتار او را به طور مشخص شرح دهید؛
- فعالیتهایی را بیابید که در انجام آنها تواناتر است؛
- هرگز رفتار او را با رفتار خواهر و برادرهایش مقایسه نکنید؛
- انتظارهای خود را در حد واقعبینانه نگه دارید؛
- فعالیتهایی را فراهم کنید که موفقیتش در آنها حتمی است؛
- تلاش فرزندتان را تشویق کنید، نه تنها انجام تکالیف را؛
- تکالیف سنگین را به اجزای کوچک و اجراپذیر تقسیم کنید تا بتواند آنها را انجام دهد. برای مثال، اگر میخواهید کودکتان اتاقش را نظافت کند، به جای دادن دستوری کلی به او آن را به شکل زیر تقسیم کنید:
- جمعآوری همهی لباسها از کف اتاق؛
- گذاشتن همهی لباسها در کمد یا کشوها؛
- مرتب کردن تختخواب؛
- ریختن همهی کاغذها در سطل زباله.
محیط را به گونهای سازماندهی کنید که محرکهای پرت کنندهی حواس کاهش یابند. برای مثال، دانشآموز را کنار پنجره یا جایی که ممکن است موجب حواس پرتی او شود، ننشانید. بهتر است نیمکت او کنار میز خودتان یا در ردیف اول باشد.
راهِ دیگر افزایش توجه در این کودکان، استفاده از بازیهایی است که به توجه و تمرکز نیاز دارند. جورچینها، پازلها و برخی نقاشیهایی که کودک باید آنها را با دقت تکمیل کند، وسایل خوبی هستند. البته باید توجه داشته باشید که افزایش توجه مسئلهای تدریجی است و این انتظار که کودک طی چند روز بتواند این مشکل را برطرف کند، بجا نیست. تشویقها و ترغیبهای شما میتواند روند این افزایش توجه را سرعت بخشد.
امروزه تنها معدودی از اختلالهای رفتاری هستند که به اندازه بیشفعالی بحث برانگیزند و علاقه پژوهشگران را برانگیختهاند. در سالهای اخیر آگاهی ما درباره بیشفعالی به میزان چشمگیری افزایش یافته و نیز توجهها از میزان فعالیت، به نارساییهای توجه و سپس به مسائل گستردهتر رشد اجتماعی تغییر جهت داده است. همچنین برای افزایش دامنهی توجه کودکان بیشفعال، باید کارها و فعالیتهای پیچیده و دشوار را به قسمت های کوچکتری تقسیم کنید تا کودک موفقیت بیشتری به دست آورد و پیشرفت کار را حس کند. از آنجا که هریک از این قسمتها به توجه و تمرکز کمتری نیاز دارد، کودک با انجام تدریجی مراحل کوچکتر میتواند همان کار پیچیده و دشوار آغازین را انجام دهد. تقسیم کار و فراهم کردن زمینهی تمرکز در فواصل زمانی به کودک بیشفعال کمک میکند تا از انجام کار لذت ببرد و موفقیتی که به دست آورده، به او شادی و رضایت ببخشد.
1. از والدین کودک بیشفعال بخواهید اطلاعاتی دربارهی روشهای برخورد با کودکشان به شما بدهند؛
2. از محدودیتهای کودک آگاه باشید. این موضوع به شما کمک میکند که ناامیدیتان در برخورد با وی کاهش یابد؛
3. دانشآموز بیشفعال را برای تمرکز کردن تشویق کنید. برای این کار میتوانید از پاداشهای مادی و ملموس (مثل دادن یک نمره به او، اول صف بودن و پنج دقیقه وقت آزاد) یا پاداشهای غیرمادی و ناملموس (مثل تحسین و لبخند زدن) استفاده کنید؛
4. برای کلاس درس قواعدی تعیین کنید (محض نمونه: کار روی تکلیف، کار کردن در سکوت، روی صندلی خود باقی ماندن). قوانین را اغلب با صراحت تکرار کنید و دانشآموز را هنگام پیروی از قوانین تشویق کنید؛
5. با دانشآموز قراردادی بنویسید و در آن تصریح کنید که چه رفتاری را از او انتظار دارید و اینکه کدام تشویق، زمانی که شرایط قرارداد انجام شد، در دسترس او قرار خواهد گرفت؛
6. بکوشید میان رفتار ناشی از سرپیچی (کاری که کودک از انجام آن سر باز میزند) و رفتاری که نتیجهی بیشفعالی است (کاری که کودک نمیتواند انجام دهد)، فرق بگذارید. رفتارهایی که یک کودک نمیتواند انجام دهد، مستلزم آموزش یا رشدند، اما سرپیچی به روشهای انضباطی نیاز دارد؛
7. موضوع درس را برای دانشآموز هدفمند و معنادار کنید؛
8. محیط را به گونهای سازماندهی کنید که محرکهای پرت کنندهی حواس کاهش یابند. برای مثال، دانشآموز را کنار پنجره یا جایی که ممکن است موجب حواس پرتی او شود، ننشانید. بهتر است نیمکت او کنار میز خودتان یا در ردیف اول باشد؛
9. وقتی درس میدهید یا دانشآموزان در حال انجام تکلیفاند، مراقب باشید که او روی نیمکت خود را شلوغ نکند و وسایل غیرضروری را کنار بگذارد؛
10. انجام کاری ناخوشایند را با کاری خوشایند پی بگیرید. اجرای دومی را به پایان اولی مشروط کنید؛
11. هنگامی که دانشآموزان تمرین یا تکلیف درسیشان را انجام میدهند، به او بیشتر سر بزنید و کارهایش را وارسی کنید؛
12. تکالیف طولانی را کوتاهتر کنید؛
13. یکی از همسالانش را به منزلهی مربی برگزینید تا با وی کار کند؛
14. دستورهای داده شده را تا حد امکان ساده و منسجم سازید و آنها را مرحلهبندی کنید؛
15. دانشآموز را از هم کلاسیهایی که ممکن است رفتارهای نامناسب را ترغیب یا تحریک کنند، جدا سازید؛
16. او را سرزنش نکنید؛
17. پیوسته به او نگویید: «توجه کن»؛ «حواست کجاست»؛ «اگر حواست را بیشتر جمع کنی، میتوانی». این عبارتها باید بسیار کم استفاده شوند؛ زیرا اضطراب دانشآموز را بر میانگیزند؛
18. این دانشآموزان به جنب و جوش بیشتری نیاز دارند. گاهی به او اجازه دهید به حیاط برود و دوباره بازگردد؛
19. مطمئن شوید که تکالیف درسی دانشآموز در سطح توانایی اوست؛
20. هنگامی که دانشآموز مخاطب شماست، با او ارتباط فیزیکی داشته باشید (برای مثال، دست یا شانهی او را لمس کنید)؛
21. از دانشآموز بخواهید زمانی که به او اطلاعاتی میدهید، به چشمتان نگاه کند؛
22. برای دانشآموز محدودیتهای زمانی مناسب تعیین کنید که طی آن، تکالیفش را انجام دهد؛
23. برای نظارت به تمرکز دانشآموز، او را پیوسته در برابر چشمتان نگاه دارید؛ به گونهای که او نیز بتواند شما را ببیند؛
24. اجازه دهید که پیامدهای طبیعیای که نتیجهی ناتوانی دانشآموز در تمرکزند، روی دهند (برای مثال، کاری که انجام نشده یا با دقت پایان نیافته است، باید در ساعتهای تفریح جبران شود)؛
25. از روانشناس یا مشاور مدرسه کمک بگیرید.
امروزه تنها معدودی از اختلالهای رفتاری هستند که به اندازه بیشفعالی بحث برانگیزند و علاقه پژوهشگران را برانگیختهاند. در سالهای اخیر آگاهی ما درباره بیشفعالی به میزان چشمگیری افزایش یافته و نیز توجهها از میزان فعالیت، به نارساییهای توجه و سپس به مسائل گستردهتر رشد اجتماعی تغییر جهت داده است.
دیانت مقدم، سیدمصطفی، (1391)، کمی قرار، برای یک بیقرار؛ بیشفعالی کودکان و راههای درمان آن، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول.
2. والدین چگونه میتوانند به درمان بیشفعالی کمک کنند؟
3. مدرسه چه نقشی در درمان بیشفعالی دارد؟
انواع درمانهای بیشفعالی
برای مداوای بیشفعالی از درمانهای دارویی و روانشناختی استفاده میشود. توجه به این نکته لازم است که دارو، به تنهایی اختلال بیشفعالی را درمان نمیکند. (1) داروها به طور معمول، زمینه را برای اجرای درمانهای روانشناختی فراهم میکنند. کودک بیش فعال باید پس از رفتار مناسبش، بیدرنگ تشویق شود تا بین رفتار و پیامد آن پیوند برقرار کند و کنترل و درک بیشتری دربارهی کارهای خود داشته باشد. بنابراین برای درمان این اختلال استفاده از دارو به تنهایی مناسب نیست؛ افزون بر اینکه به دلیل داشتن عوارض احتمالی، توصیه میشود تا حد امکان از دارو درمانی استفاده نشود و درمانهای روانشناختی پیش گرفته شود. همچنین برای برنامهی درمانی باید به پزشک و مشاور متخصص مراجعه، و از درمان خودسرانه جلوگیری کرد. در این بخش به دارودرمانی و درمانهای روانشناختی به طور مختصر اشاره میکنیم:1. دارو درمانی
داروهایی که امروز برای درمان بیشفعالی به کار میروند، به نسبت مؤثر و بیخطرند. درصد بالایی از کودکان و نوجوانانی که با داروهای محرک مثل ریتالین (2)، دکسدرین (3) و استیمدیت (4) درمان میشوند، بهبود مییابند. هر چند چگونگی کارکرد دقیق این داروها هنوز مشخص نشده است، استفاده از آنها از میزان کمتوجهی کودک میکاهد. این داروها هنگام نیاز به تمرکز، تأثیر خود را بیشتر نشان میدهند؛ به گونهای که در کلاس درس، رفتار کاری و تکمیل تکالیف تعیین شده افزایش و چگونگی برخورد با همسالان و معلم بهبود مییابد. همچنین رفتارهای مزاحم مانند بلند صحبت کردن، درخواست توجه، از جا بلند شدن و سرپیچی از دستورها کاسته میشود. البته مقدار و نوع دارو را باید پزشک تنظیم کند؛ زیرا مقدار کم آن اثر نخواهد کرد و استفادهی بیش از اندازه نیز حالتهای بدی را در کودک ایجاد میکند. به طور مثال، کودک در خودش فرو میرود و مات و مبهوت میشود، یا ممکن است بدعنق شود و زود گریه بیفتد.عوارض داروها
کاهش اشتها، کاهش وزن و مشکلاتی در خوابیدن، رایجترین عوارض جسمانی این داروهاست. البته کم شدن رشد قد و وزن با قطع مصرف دارو به حال طبیعی باز میگردد. کودکانی که با داروهای محرک درمان میشوند، شاید زودرنج شوند و حساسیت آنها به انتقاد یا مخالفت افزایش یابد. افسردگی و تمایل به گریستن نیز گهگاه دیده شده است.مشکل دیگر استفاده از داروها، وابستگی روانی خانواده به آن است. در طول درمان، والدین به چگونگی رفتار کودکشان عادت کرده، از متوقف کردن دارو و تکرار رفتارهای گذشتهی کودک میهراسند. این خانوادهها باید بپذیرند که درمان دارویی در درازمدت امکانپذیر نیست؛ زیرا دربارهی عوارض استفادهی بلندمدت این داروها اطلاعات کافی در اختیار نیست.
توجه به این نکته ضروری است که اگر خود شخص تغییر رفتار را به تلاش و کوشش خود نسبت دهد، این تغییر مدت درازتری باقی خواهد ماند. اما اگر همان تغییر به تأثیر عوامل خارجیای چون دارو نسبت داده شود، اغلب پس از قطع دارو بیدرنگ از بین خواهد رفت. هنگامی که بیشفعالی کودکان با دارو معالجه شود و خود آنان نیز بهتر شدن حالشان را به آن نسبت دهند، این موضوع، افزون بر آنکه ادامهی بهبودی را به استفادهی همیشگی از دارو وابسته میکند، روی برداشت کودکان از خویش نیز اثر میگذارد. بدین ترتیب، آنان به این نتیجه میرسند که راه اصلی حل مسائل و مشکلاتشان، استفاده از داروست. هنگامی که کاهش سطح فعالیت در پی استفاده از دارو به مقبولیت و تعریف و تحسین آنان بینجامد، این گونه کودکان، اغلب به خودشان خواهند گفت: «تنها دلیل اینکه من این طور خوب رفتار میکنم، داروی من است.» به این ترتیب، به جای آنکه رفتارشان را بر پایهی ارادهی خویش تلقی کنند، موفقیت خود را به عامل خارجی و شیمیایی نسبت خواهند داد. اشخاصی که مرکز کنترل یا تسلطشان را در خارج از خویش جست و جو کنند، اغلب نوعی نگرش و برداشتی حاکی از بیچارگی، ضعف و انفعال دربارهی خویش اتخاذ کرده، چارهی مشکلاتشان را در همان عوامل خارجی میجویند.
بیشتر بخوانید: غفلت از درمان بیش فعالی و پشیمانی
2. درمانهای روانشناختی
همانگونه که در مباحث پیشین گفته شد، درمانهای روانشناختی در برابر دارو درمانی قرار دارند. در درمانهای روانشناختی، روشها و تکنیکهایی به کار میروند که به تغییر رفتار کودک بیش فعال و افزایش توجه و تمرکز در او میانجامند. محور برخی از این درمانها، والدین کودک بیشفعالاند؛ برخی به خود کودک و سرانجام بعضی از روشها به معلمان و مسئولان مدرسه مربوط است. به طور کلی، درمانهای روانشناختی را میتوان به سه دستهی کلی تقسیم کرد:الف) درمانهای والدمحور؛
ب)درمانهای کودک محور؛
ج)درمانهای مدرسه محور.
الف) درمانهای والدمحور
نوع برخورد والدین با کودک بیش فعالشان بسیار مهم است و در کاهش یا تشدید مشکلات کودک، نقش بسزایی دارد. در درمانهای والدمحور، روشهایی دربارهی برخورد والدین با کودک مطرح میشود. والدین با رعایت این روشها و تکنیکها، زمینهی تغییر رفتار کودکشان را فراهم میکنند. این درمانها را در ادامه شرح میدهیم.کودک بیش فعال باید پس از رفتار مناسبش، بیدرنگ تشویق شود تا بین رفتار و پیامد آن پیوند برقرار کند و کنترل و درک بیشتری دربارهی کارهای خود داشته باشد.
یک- تعیین قانون و حد و مرز برای کودک بیشفعال
تعیین قوانین و حد و مرزهای روشن و واضح، برای همه مفید است. این قوانین کمک میکنند تا ملاک رفتارهای پذیرفته و ناپذیرفته را تعریف کنید. هنگامی که قوانین و حدومرزها با روشی منطقی و معقول تعیین شوند، به شما اجازه میدهند بدانید درست چه انتظاری از شما میرود. این مسئله دربارهی کودکان بیشفعال بیشتر صادق است. برای مثال هنگامی که قوانین یک بازی به طور مشخص تعیین شوند، کودکان بیش فعال به حدس زدن آن قوانین مجبور نیستند. شما نیز برای اینکه حدومرزهای رفتاری کودکتان را مشخص کنید، حتماً قوانینی برای خانهی خود وضع کنید. هنگام وضع این قوانین، توجه به نکتههای زیر ضروری به نظر میرسد:أ) قوانین را تا حد امکان مثبت سازید. برای مثال بهتر است به جای اینکه بگویید: «برای غذا خوردن دیر نیا» این جمله را به کار ببرید: «حداکثر پنج دقیقه بعد از اینکه صدایت زدم، برای صرف غذا بیا».
ب) قوانین باید واضح و روشن باشند. پیروی از قوانین بسیار کلی، دشوار است؛ زیرا شما اطمینان نمییابید که قانون چیست. برای مثال، قانونی مانند «درست عمل کن»، مفهومی بسیار گسترده دارد و دامنهی متنوعی از برداشتها را در بر میگیرد. واضح و روشن بودن قوانین، جای کمی برای توضیح باقی میگذارد. برای اینکه مطمئن شوید کودک بیش فعالتان قوانین را به روشنی درک کرده است، بکوشید هنگام صحبت کردن با او خم شده، هم سطح او قرار گیرید. صورت خود را مستقیم در برابر چهرهی او قرار دهید و دستورها و آموزشهای لازم را به سادگی و روشنی برای او تکرار کنید. دستورهای ساده، واضح و سنجیدهی شما به کودکتان کمک میکند بداند چه انتظارهایی از او دارید. یادآوری و تکرار این دستورها نیز موجب میشود که به یاد آورد چه چیزی از او خواستهاید و مسئولیت خودش را انجام دهد.
ت) شمار قوانین را تا حد امکان کم کنید قوانین بسیار، گیج کنندهاند و پیروی از آنها دشوار است. هر زمان تنها چند قانون اصلی برای خانهی خود داشته باشید و بر همانها پافشاری کنید. رفتارهایی را برگزینید که بیش از همه مشکل سازند و برای آنها قانون تعیین کنید. این انتظار که همهی رفتارهای کودک درست و ایدئال باشد، بجا نیست.
ث) میان قوانین و پیامدهای آنها پیوند برقرار کنید. فرزندتان باید نتیجهی عمل به قوانین و پیامدهای آن را بداند. نوشتن قوانین و فهرست پیامدها روی تخته، فکر خوبی است. شما نیز میتوانید این کار را تجربه کنید.
در آغاز برنامهی درمانی کودک بیش فعال، تحسین باید بسیار ابراز شود. چنانچه رفتاری بیشتر روی دهد، میتوانید تحسین را رفته رفته کمتر کنید. هنگامی که کودکتان از قوانین پیروی میکند، آن را تأیید و سپس تشویق کنید. برقراری پیوند میان قوانین و پیامدها، در واقع گونهای تشویق مشروط است؛ یعنی کودکتان باید کاری را انجام دهد و سپس چیزی دریافت کند. برای مثال، میتوانید به او بگویید: «اول اتاقت را مرتب کن؛ بعد یک بستنی به تو میدهم»؛ «لباست را که پوشیدی، میتوانی صبحانه بخوری»؛ «وقتی میتوانی تلویزیون تماشا کنی که تکالیفت را انجام بدهی.»
برقراری پیوند میان قوانین و پیامدهای آنها به کودک شما این امکان را میدهد که به درستی بداند چه چیزی لازم است تا تشویق را دریافت کند. همچنین کمک میکند بداند شما به درستی از او چه انتظاری دارید. فرزند شما هرچه بهتر بداند انتظارهای شما چیست، به احتمال بیشتری آنها را بر میآورد.
ج) قانونی را که همسرتان گذاشته، بپذیرید. اگر برخوردتان نشان دهد که قانون همسرتان را نپذیرفتهاید، اقتدار شما و همسرتان کم میشود و احتمال آنکه فرزندتان این قوانین را زیر پا بگذارد، افزایش مییابد؛ چون متوجه میشود که پدر یا مادرش این قانون را نپذیرفتهاند و میتواند آن را نادیده بگیرد. پس در برابر کودکتان از قوانین یکدیگر حمایت کنید. برای اینکه چنین ناهماهنگیهایی به وجود نیاید، بهتر است پیش از اینکه قوانینی برای منزلتان تعیین کنید، با همسرتان مشورت کرده، با همفکری یکدیگر قوانین را مشخص کنید.
در آغاز برنامهی درمانی کودک بیش فعال، تحسین باید بسیار ابراز شود. چنانچه رفتاری بیشتر روی دهد، میتوانید تحسین را رفته رفته کمتر کنید.
دو- تشویق کودک
هرچه بتواند فراوانی یک رفتار را افزایش دهد، گونهای تشویق به شمار میآید. اگر کودک شما کاری انجام دهد که رضایت خاطرتان را فراهم سازد و شما او را به سبب آن کار تحسین کنید، او دوباره آن کار را انجام خواهد داد. هر چه مشوق قویتر باشد، به احتمال بیشتری آن رفتار دوباره تکرار میشود. البته پاداشهای استفاده شده، باید برای هر کودک جداگانه برگزیده شوند. همچنین کودک بیشفعال باید پس از رفتار مناسبش، بیدرنگ تشویق شود تا بین رفتار و پیامد آن پیوند برقرار کند و کنترل و درک بیشتری دربارهی کارهای خود داشته باشد.برای تشویق میتوانید مراحل زیر را به ترتیب اجرا کنید:
اول- تحسین (کلامی و غیرکلامی)
گام نخست برای تشویق، تحسین کودک است. شاید شما نیز مثل بسیاری از والدین تصور کنید هر بار که کودکتان کار مناسبی انجام داد، برای تشویق باید به او هدایا و اسباببازیهای گران قیمت بدهید. اما مطمئن باشید برای تشویق کودک همیشه به چنین هدایایی نیاز نیست. یکی از مؤثرترین شیوههای تشویق، تحسین (کلامی و غیرکلامی) کودکان پس از رفتارهای مناسب آنان است. برای تحسین کودکتان میتوانید مراحل زیر را طی کنید:- فهرستی از رفتارهای مناسب کودک تهیه کنید. مهم نیست که این رفتارها چقدر ساده به نظر برسند. هیچ چیز را بدیهی و مسلم نپندارید. سادهترین راه تهیهی این فهرست آن است که همهی رفتارهای مناسب فرزندتان را از وقتی که بیدار میشود تا وقتی به خواب میرود یادداشت کنید.
- هر بار که کودکتان یکی از آن رفتارها را انجام میدهد، سخنی ثبت بگویید (جملههایی مثل آفرین، خیلی خوبه، آها، ادامه بده، بیشتر، باز هم، زنده باد، عالیه و صدآفرین) یا کار مثبتی انجام دهید (مثل لبخند زدن، چشمک زدن و در آغوش کشیدن). البته دقت کنید تحسینتان روشن و دقیق باشد و او کاملاً متوجه شود شما از کدام کار او خوشتان آمده است. به این جمله دقت کنید: «امروز واقعاً از آماده شدنت برای مدرسه خوشم آمد. به تو افتخار میکنم.»
- تحسین باید پس از آنکه کودکتان رفتار مناسب را انجام میدهد، بیدرنگ ابراز شود. به این ترتیب، او میتواند میان رفتار و پیامد ایجاد شده پیوند برقرار کند و در نتیجه، احتمال افزایش رفتار مناسب بالا میرود.
- در آغاز برنامهی درمانی کودک بیش فعال، تحسین باید بسیار ابراز شود. چنانچه رفتاری یبشتر روی دهد، میتوانید تحسین را رفته رفته کمتر کنید.
- تحسین باید واقعی و صادقانه باشد. اگر به گونهای مصنوعی و غیرطبیعی کودک را تحسین کنید، او به ماهیت آن پی میبرد.
نکتهی مهم آنکه حتی وقتی تحسین به تنهایی مفید نیست، نباید آن را کنار گذاشت.
دوم- تحسین همراه با فعالیت
گام بعدی برای تشویق کودک، تحسین همراه با برخی فعالیتهاست. انجام این فعالیتها باید در خانهی شما عملی باشد. لازم نیست بیرون بروید و جوایزی گران قیمت بخرید. تنها همهی کارهایی را که برای فرزندتان لذت بخش است، یادداشت کنید. حتی میتوانید برای این کار از خودش نیز کمک بگیرید و بخواهید کارهایی را که دوست دارد، یادداشت کند. گاه تنبیه کردن موجب میشود کودک کانون توجه قرار گیرد و برای آنکه نظر دیگران را جلب کند، رفتار نامطلوبش را تکرار کند. شما میتوانید توجهی را که حین انجام کارهای ناپسند جلب میکند، هنگام انجام کارهای مطلوب و مناسب به او داشته باشید. هر بار که کودک رفتار مناسبی انجام میدهد، امکان آن فعالیت لذت بخش را برایش فراهم کنید. خواندن کتاب برای کودک، تماشای تلویزیون، بازیهای دوست داشتنیاش و... نمونههای از این فعالیتها هستند. بدین ترتیب، کودکان میآموزند نخست چیزی را که شما میخواهید، انجام دهند؛ سپس چیزی را که میخواهند، دریافت کنند. البته این گونه تشویق برای همهی رفتارها مؤثر نیست. اگر این مرحله کارساز نبود، به مرحلهی بعدی بروید.سوم- تحسین همراه با پاداشهای مادی و ملموس
این گونه تشویق شاید برای برخی کودکان بیشفعال ضروری باشد؛ به ویژه برای کودکان کم سن و سالتر و آنان که اختلالشان حادتر است. بکوشید پاداشهای مادی و ملموسی را بیابید که فرزندتان دوست دارد. این پاداشها میتواند برچسب، مداد، دفترچه، غذا یا هر چیز کوچک دیگری باشد که فرزندتان از آن لذت میبرد. بکوشید پاداشها را در طول روز تقسیم کنید.گاه تنبیه کردن موجب میشود کودک کانون توجه قرار گیرد و برای آنکه نظر دیگران را جلب کند، رفتار نامطلوبش را تکرار کند. شما میتوانید توجهی را که حین انجام کارهای ناپسند جلب میکند، هنگام انجام کارهای مطلوب و مناسب به او داشته باشید.
چهارم- سیستم تشویق امتیازی
در این سیستم، فرزند بیش فعالتان امتیاز، ستاره، یا چیزهای مشابهی به دست میآورد و زمانی که این امتیازها به حدی خاص، که از پیش با هم توافق کردهاید، رسید، میتواند آنها را با جوایزی که دوست دارد، مبادله کند.تشویقهای گوناگونی که کودک از والدینش دریافت میکند، از توجه آنان به او نشان دارد. این توجه، یکی از مهمترین عوامل اصلاح رفتار نامناسب آنهاست؛ زیرا جلب توجه والدین، یکی از نیازهای روانی کودکان است. اگر والدین به اندازهی کافی به رفتار مناسب کودکشان توجه کنند، کودک آن رفتار را بیشتر ابراز میکند و در نتیجه، کمتر به رفتارهای نامطلوب روی میآورد.
البته دقت کنید که بین تشویق و رشوه دادن به کودک فرق بگذارید. تشویق واکنشی است که معمولاً پس از رفتار مورد نظر، بیدرنگ میآید و موجب افزایش آن رفتار میشود؛ در حالی که رشوه معمولاً شرطی است که پیش از انجام رفتار مطرح میشود. رشوه در واقع نوعی زورگیری و باجخواهی است. دقت کنید که اگر پیوسته رشوه و باج بدهید، کودک میآموزد برای هر کاری با شما معامله کند.
سه- تنبیه کودک
شما نیز بیشک میپذیرید که برای اصلاح رفتارهای نامناسب کودک، تشویق همیشه مؤثر نیست. گاهی نیز یک واکنش منفی لازم است تا در پی آن رفتار تغییر کند.هر چیزی که شمار انجام رفتاری را کاهش دهد، عاملی تنبیه کننده به شمار میرود. همانگونه که هدف از تشویق، افزایش رفتار مطلوب در کودک است، هدف از تنبیه بازداری یا کاهش رفتار نامطلوب است. درواقع ما با تنبیه به کودک پیام میدهیم که چه کارهایی را نباید انجام دهد. البته مُراد ما تنبیه فیزیکی نیست. کتک زدن کودک، به دلایل گوناگون اشتباه است. یکی از این دلایل آن است که به کودک القا میشود کسانی که از تو بزرگتر و قویترند، میتوانند به زور تو را به انجام آنچه میخواهند، وادار کنند. جای شگفتی نیست که این کودک، در آینده تنبیه بدنی را به منزلهی استراتژی خود برای برخورد با دیگران برگزیند. (5)
بیشتر بخوانید: اختلال بیش فعالی چیست؟
استفاده از تنبیه، همانند تشویق سلسله مراتبی دارد:
اول- نادیده گرفتن رفتارهای نامناسب
نادیده گرفتن رفتارهای نامناسب کودک، شیوهای بسیار مؤثر برای تغییر رفتار اوست، اما اجرای آن برای بسیاری از والدین دشوار است. والدین اغلب به دلیل ناتوانی خود در اجرای این شیوه ناامید میشوند. برای اینکه به چنین مشکلی دچار نشوید، میتوانید پیشنهادهای زیر را عملی کنید:-هنگامی که کودک به انجام رفتار نامناسبی سرگرم است، نایستید و به او خیره نشوید؛
- به اتاق دیگری بروید؛
- خودتان را با آشپزی، مطالعه یا کاری دیگر سرگرم کنید؛
- به خودتان بگویید که این رفتار میگذرد، اما این کار، اقدامی مؤثر است؛
- به یکدیگر (همسرتان) در نادیده گرفتن رفتارهای نامناسب فرزندتان کمک کنید.
اگر در آغاز اجرای این راهکار رفتار نامناسب کودکتان افزایش یافت، تعجب نکنید. تنها بکوشید نادیده گرفتن را ادامه دهید تا تغییر را در رفتار وی ببینید. البته نادیده گرفتن رفتار زمانی مؤثرتر است که با تشویقِ رفتارهای مطلوب همراه باشد. دقت کنید رفتارهایی را که به کودکتان یا هرکس دیگر آسیب میرساند یا برای خانه زیانآور است، نادیده نگیرید.
با همهی اینها، رفتارهای بسیاری تنها با نادیده گرفتن تغییر نمیکنند و به راهکار دیگری نیاز است. شما میتوانید به مرحلهی بعدی بروید.
دوم- توبیخ کلامی
توبیخ کلامی باید کم و بجا باشد. گفت و گوی بسیار دربارهی رفتاری نامناسب، ممکن است تنها موجب افزایش یا حفظ آن رفتار شود. بسیاری از کودکان دلایل اینکه چرا نباید رفتاری ویژه را انجام دهند، درک نمیکنند و سخن گفتن دربارهی این دلایل با آنان بینتیجه است. به جای آنکه بگویید: «من هزار بار باید به تو بگویم که وقتی از چرخ گوشت استفاده میکنم مزاحم من نشوی؟ متوجه نیستی که ممکن است به خودت آسیب برسانی؟ نمیتوانی مثل همه منتظر بمانی؟ اگر مزاحمِ من شوی، نمیتوانم این کار را تمام کنم»، کافی است بگویید «نه، بس کن! لطفاً این کار را نکن». البته زمانی که کودک رفتار مناسب را در پیش گرفت، حتماً او را تشویق کنید.سوم- حذف امتیازها
حذف امتیازها به این معناست که اگر کودکتان رفتار نامناسبی داشت، از گرفتن برخی امتیازها محروم میشود یا شماری از امتیازهای پیشین از او بازپس گرفته خواهد شد. در اجرای این مرحله نباید شتاب زده رفتار کنید. خوب است در این باره با فرزندتان گفت و گو کنید. او باید بداند اگر رفتاری ویژه داشته باشد، برخی امتیازها را از دست خواهد داد.دقت کنید که در یک برنامهی درمانی، تنبیه باید به ندرت پیش گرفته شود و با تحسین (کلامی و غیرکلامی) و دیگر تشویقها همراه باشد.
نکتهی پایانی اینکه گاه تنبیه کردن موجب میشود کودک کانون توجه قرار گیرد و برای آنکه نظر دیگران را جلب کند، رفتار نامطلوبش را تکرار کند. شما میتوانید توجهی را که حین انجام کارهای ناپسند جلب میکند، هنگام انجام کارهای مطلوب و مناسب به او داشته باشید.
ب)درمانهای کودک محور
در این بخش از درمانهای روانشناختی، محور درمان خود کودک است و او باید بکوشد با انجام برخی راهکارها، رفتارهایش را تغییر دهد. البته نقش والدین و تأثیر آنان را در تغییر رفتار فرزندشان نباید نادیده گرفت.یک- آموزش مهارتهای اجتماعی به کودک بیشفعال
مهارتهای اجتماعی یعنی توانایی درک اینکه رفتار شما چه تأثیری بر دیگران میگذارد؛ دانستن اینکه چگونه دوست پیدا کنید؛ چه هنگام و کجا سخنانی ویژه به زبان آورید و... بسیاری از کودکان بیش فعال، در استفاده از چنین مهارتهایی مشکل دارند. این کودکان به این دلیل که دیگر همسالانشان به بازی با ایشان تمایلی ندارند و از پذیرش آنان در بازیهایشان میپرهیزند، بسیار ناراحت و اندوهگین میشوند. سطح فعالیت کودکان بیشفعال نیز به راحتی آنان را از دیگر کودکان جدا میسازد. آنها اغلب موجب برهم زدن بازی و تفریح دوستانشان میشوند؛ در قبال احساسات دیگران بیملاحظه و سهلانگارند و در حس مشارکت و تقسیم کار به مشکل دچار میشوند.اگر کودک شما میگوید: «من خوب هستم»، از او بپرسید: «آدمهای خوب چه کارهایی انجام میدهند؟» آنچه را میگوید، در فهرستی بنویسید. میتوانید در این کار به او کمک کنید. برنامههای پرورش مهارتهای اجتماعی میکوشند کودکان را از رفتارشان آگاه سازند و به آنان بیاموزند چگونه به شیوههای مناسب اجتماعی عمل کنند. نخستین جایی که کودک میتواند این مهارتها را در آن بیاموزد، محیط خانه است. شما میتوانید برای آموزش مهارتهای اجتماعی به فرزند بیشفعالتان، راهکارهای زیر را پی گیرید:
اول- راهنمایی کردن
شما باید مهارتهای اجتماعی مطلوبی را که میخواهید فرزندتان بیاموزد، با صراحت و وضوح برای او شرح دهید. کودکان و نوجوانان اغلب میدانند چه کارهایی را نباید انجام دهند، اما وقتی به کارهایی نوبت میرسد که باید انجام دهند، همه چیز گنگ و مبهم میشود. به طور معمول، ما میپنداریم فرزندانمان میدانند که دربارهی چه چیزی صحبت میکنیم. اما دربارهی بسیاری از کودکان بیش فعال نمیتوانیم چنین تصور کنیم. آموزش مهارتهای اجتماعی شما را وامیدارد اجزای تشکیل دهندهی رفتار اجتماعی مناسب را به طور دقیق بشناسید و آنها را به شیوهای واضح و بیابهام برای فرزندتان شرح دهید. برای مثال، دربارهی رفتار اجتماعی غذا خوردن، شماری از رفتارها را شناسایی کنید که میتوانید کودکتان را دربارهی آنها راهنمایی کنید. البته باید از کارهای کوچک آغاز کنید؛ برای مثال:- زمانی که صدایت میزنم، در عرض پنج دقیقه سر میز غذا حاضر شو؛
- روی صندلیات بنشین؛
- قاشق و چنگالت را در دست بگیر؛
- تمام مدت صرف غذا، روی صندلیات بمان.
دقت کنید که بار سنگینی از اطلاعات را بر دوش فرزندتان نگذارید.
اگر کودک شما میگوید: «من خوب هستم»، از او بپرسید: «آدمهای خوب چه کارهایی انجام میدهند؟» آنچه را میگوید، در فهرستی بنویسید. میتوانید در این کار به او کمک کنید.
دوم- ارائهی الگو
ارائهی الگو، در واقع نمایش رفتار مطلوب است. در آغاز، شما نمایش میدهید و سپس فرزندتان از رفتار شما تقلید میکند. برای مثال، دربارهی چگونگی رفتار هنگام صرف غذا میتوانید الگو را با دقت آنگونه اجرا کنید که دوست دارید کودکتان سر میز غذا بیاید؛ بنشیند؛ به طور مناسب غذا بخورد و نشسته بماند. بسته به شدت بیشفعالی یا سن کودک، میتوانید با نمایش یک رفتار آغاز کنید و سپس هنگامی که او در آن رفتار مهارت یافت، سراغ رفتار بعدی بروید.برخی والدین برای ارائهی الگو به فرزندشان از عروسک، عکس و تصویر، کتاب، نرم افزارهای رایانهای و برنامههای تلویزیونی به خوبی استفاده میکنند. شما نیز میتوانید تجربه کنید. بکوشید هر چیزی را که به شما امکان میدهد الگوهای مهارت اجتماعی مورد نظرتان را ارائه دهید، بیابید.
سوم- بازگویی
بازگویی مهارتهای اجتماعی، به کودک بیش فعال این قدرت را میدهد تا مهارتی را که به تازگی آموخته است، در محیطی کنترل شده اجرا کند. در هر مرحله از آموزش، با فرزندتان صحبت کنید و مهارتی ویژه را که در مراحل پیش به وی آموختهاید، برایش بازگو کنید و به کودک اجازه دهید که آن را اجرا کند.چهارم- ارائهی بازخورد
بیشتر کودکان بیش فعال، بدون داشتن اطلاعات دربارهی عملکردشان نخواهند دانست که چگونه عمل کنند. این بازخورد برای موفقیت برنامهی آموزش مهارتهای اجتماعی ضروری است. بدون اینکه از فرزندتان انتقاد کنید، به وی بگویید چگونه عمل کرده است. برای مثال به او بگویید: «عالی بود که به موقع سر میز شام حاضر شدی» یا «برای شام پنج دقیقه دیر آمدی.»برای تخلیه انرژی کودک بیش فعال، او را به ورزش بفرستید. البته با در جریان گذاشتن مربی، جان بچههای مردم را حفظ کنید. برای ارائهی بازخورد، گاهی میتوانید عملکرد کودک را ضبط کنید (صوتی یا تصویری) و به وی نشان دهید. کودکان به طور معمول بیطرفانه قضاوت میکنند.
پنجم- تمرین
هنگامی که فرزندتان رفتاری را به تنهایی و بدون کمک شما اجرا کرد، آماده است که آن را در موقعیتی متفاوت تمرین کند. شما باید در مراحل آغازین، از راهکار تشویق بیشتر استفاده کنید تا مطمئن شوید کودکتان آن مهارت را آموخته است. شاید متوجه شوید که فرزندتان در انجام آن ایرادهایی دارد. کافی است به مرحلهی لازم بازگردید تا موفقیت وی را تضمین کنید.دو- افزایش خودباوری کودک بیش فعال
بازخوردی که کودکان بیشفعال دریافت میکنند، اغلب منفی است: ساکت بنشین؛ وول نخور؛ چرا این قدر بیقراری؟ توجه کن؛ اصلاً گوش نمیکنی؛ حواست کجاست؟ و... با گذشت زمان این انتقادها تصویری منفی و ناخوشایند از کودک بیشفعال در ذهن او میسازند. او ممکن است کم کم به این نتیجه برسد که وجودش برای دیگران تحملناپذیر است و باری بر دوش خانواده و معلمش به شمار میآید. شما میتوانید اقدامهای بسیاری انجام دهید تا این احساس را کاهش دهید و تصویر منفی موجود در ذهنش را به تصویری مثبت و خوشایند تبدیل کنید راهکارهای زیر میتواند در افزایش خودباوری فرزند بیش فعالتان به شما کمک کند: (6)برای تخلیه انرژی کودک بیش فعال، او را به ورزش بفرستید. البته با در جریان گذاشتن مربی، جان بچههای مردم را حفظ کنید.
اول- نکتهی افتخارآور
هنگامی که همهی افراد خانوادهتان دور هماند (مانند هنگام صرف غذا)، از فرزندتان بخواهید رفتاری را شرح دهد که آن روز انجام داده است و به آن افتخار میکند (من افتخار می کنم که...). این کار به او کمک میکند بر نکتههای خوبی که طی روز انجام داده، تمرکز کند و بداند که کارهای خوب بسیاری را میتواند انجام دهد.دوم- موفقیت روز
شکل دیگر راهکار بالا این است که از کودکتان بخواهید موفقیتی را که آن روز در مدرسه به دست آورده است، بنویسد یا بگوید؛ مانند: «امروز سعی کردم مسائل ضرب را انجام دهم و موفق شدم»؛ «امروز درس علوم را بهتر فهمیدم» و... . این نکتهها را در دفترچهای یادداشت کنید. این کار به ویژه زمانی مؤثر است که کودک شما روز سختی را در مدرسه پشت سر گذاشته باشد.سوم- بمباران توانایی
از فرزندتان بخواهید همهی تواناییهای خود را بشمارد و آنها را در دفترچهای یادداشت کند. شما نیز همین کار را انجام دهید. از دیگران (پدربزرگ، مادربزرگ و...) نیز بخواهید این کار را انجام دهند. حتی کوچکترین کارها را در این فهرست بگنجانید و بکوشید چیزی از قلم نیفتد.چهارم- واژههایی که مرا توصیف میکنند
از کودکتان بخواهید چند واژه که او را توصیف میکنند، به شما بگوید. آن گاه از وی بخواهید فهرست رفتارهایی خاص را بنویسد که شخصی با این ویژگیها ابراز میکند. برای مثال، اگر کودک شما میگوید: «من خوب هستم»، از او بپرسید: «آدمهای خوب چه کارهایی انجام میدهند؟» آنچه را میگوید، در فهرستی بنویسید. محیط را به گونهای سازماندهی کنید که محرکهای پرت کنندهی حواس کاهش یابند. برای مثال، دانشآموز را کنار پنجره یا جایی که ممکن است موجب حواس پرتی او شود، ننشانید. بهتر است نیمکت او کنار میز خودتان یا در ردیف اول باشد. میتوانید در این کار به او کمک کنید. با این کار او خواهد توانست رفتارهای مشخصی را که به چنین توصیفهایی مربوطاند، ببیند و خود را برخلاف عنوانی کلی و گسترده، دقیقتر خواهد دید. اگر کودک شما جملههایی منفی مینویسد، از او بخواهید واژههای منفی را به درستی توصیف کند و مبهم گویی نکند. برای مثال «من در ریاضیات خنگ هستم» را به «من جدول ضرب را یاد نگرفتهام» تبدیل کند. این بازنویسی جملهها نه تنها ارزشمند یا مفید بودن او را بیان میکند، بلکه نشان میدهد که او میتواند برای تغییر وضعیت موجود کاری انجام دهد.افزون بر راهکارهای بالا، توجه به نکتههای زیر نیز ضروری است:
- او را به سبب همهی رفتارهای مناسبش تحسین کنید؛
- به سبب هر رفتار نامناسب جزئی از او انتقاد نکنید؛
- از عنوان گذاریهای فراگیر بپرهیزید (تو تنبلی؛ تو بیشفعالی). رفتار او را به طور مشخص شرح دهید؛
- فعالیتهایی را بیابید که در انجام آنها تواناتر است؛
- هرگز رفتار او را با رفتار خواهر و برادرهایش مقایسه نکنید؛
- انتظارهای خود را در حد واقعبینانه نگه دارید؛
- فعالیتهایی را فراهم کنید که موفقیتش در آنها حتمی است؛
- تلاش فرزندتان را تشویق کنید، نه تنها انجام تکالیف را؛
- تکالیف سنگین را به اجزای کوچک و اجراپذیر تقسیم کنید تا بتواند آنها را انجام دهد. برای مثال، اگر میخواهید کودکتان اتاقش را نظافت کند، به جای دادن دستوری کلی به او آن را به شکل زیر تقسیم کنید:
- جمعآوری همهی لباسها از کف اتاق؛
- گذاشتن همهی لباسها در کمد یا کشوها؛
- مرتب کردن تختخواب؛
- ریختن همهی کاغذها در سطل زباله.
محیط را به گونهای سازماندهی کنید که محرکهای پرت کنندهی حواس کاهش یابند. برای مثال، دانشآموز را کنار پنجره یا جایی که ممکن است موجب حواس پرتی او شود، ننشانید. بهتر است نیمکت او کنار میز خودتان یا در ردیف اول باشد.
بیشتر بخوانید: آیا اختلال بیش فعالی- کمبود توجه بدون درمان بهبود می یابد؟
سه- افزایش دامنهی توجه کودک بیش فعال
همانگونه که پیشتر بیان شد، یکی از ویژگیهای کودکان بیشفعال، کمبود توجه و نداشتن تمرکز در انجام کارهاست. به دلیل همین مشکل، فرایند یادگیری آنان معمولاً بسیار زمان بر است. با استفاده از روشهای ساده میتوانید به افزایش توجه و تمرکز کودکتان کمک کنید. برای مثال، پیش از اینکه کاری را از کودک بیش فعالتان بخواهید، او را به نام صدا کنید و آنچه را باید به آن توجه کند، با صدای بلندتر برایش بیان کنید. برای افزایش توجه کودک میتوانید هنگام صحبت کردن با او از اشارهها و حرکتهای دست و صورتتان نیز استفاده کنید. درخواست خود را چندین بار تکرار کنید. تکرار پیوسته و پی در پی خواستهها لازم به نظر میرسد؛ زیرا کودک معمولاً آنچه را برای نخستین بار از او خواسته شده، فراموش میکند. تکرار شما به او کمک میکند تا مطلب را دریابد و اجرا کند. افزون بر اینکه لزوم تکرار درخواستها موجب میشود که والدین رفتارهای هیجانی خود را کنترل کنند و صبر و شکیبایی پیش گیرند. در واقع، فهم و درک مشکلات کودکان، از جمله ناتوانی در یادگیری، به والدین کمک میکند تا بیشتر به آموزش آنها همت گمارند و با این گونه کودکان رفتارهای کلیشهای و مقرراتی نداشته باشند.راهِ دیگر افزایش توجه در این کودکان، استفاده از بازیهایی است که به توجه و تمرکز نیاز دارند. جورچینها، پازلها و برخی نقاشیهایی که کودک باید آنها را با دقت تکمیل کند، وسایل خوبی هستند. البته باید توجه داشته باشید که افزایش توجه مسئلهای تدریجی است و این انتظار که کودک طی چند روز بتواند این مشکل را برطرف کند، بجا نیست. تشویقها و ترغیبهای شما میتواند روند این افزایش توجه را سرعت بخشد.
امروزه تنها معدودی از اختلالهای رفتاری هستند که به اندازه بیشفعالی بحث برانگیزند و علاقه پژوهشگران را برانگیختهاند. در سالهای اخیر آگاهی ما درباره بیشفعالی به میزان چشمگیری افزایش یافته و نیز توجهها از میزان فعالیت، به نارساییهای توجه و سپس به مسائل گستردهتر رشد اجتماعی تغییر جهت داده است. همچنین برای افزایش دامنهی توجه کودکان بیشفعال، باید کارها و فعالیتهای پیچیده و دشوار را به قسمت های کوچکتری تقسیم کنید تا کودک موفقیت بیشتری به دست آورد و پیشرفت کار را حس کند. از آنجا که هریک از این قسمتها به توجه و تمرکز کمتری نیاز دارد، کودک با انجام تدریجی مراحل کوچکتر میتواند همان کار پیچیده و دشوار آغازین را انجام دهد. تقسیم کار و فراهم کردن زمینهی تمرکز در فواصل زمانی به کودک بیشفعال کمک میکند تا از انجام کار لذت ببرد و موفقیتی که به دست آورده، به او شادی و رضایت ببخشد.
چهار- ورزش
دانستن این نکته مهم است که برخی از کودکان بیشفعال، هرگز انرژی مازادشان را تخلیه نمیکنند. درست است که گاه بسیار خسته میشوند، اما ممکن است سطح بالای انرژی آنها به وسیلهی تحریک بسیار افزایش یابد. این تحریک بیش از حد میتواند به رفتار تکانشی و حواسپرتی بیشتر و گاه به پرخاشگری بینجامد. برای تخلیهی این انرژی مازاد، ورزش بسیار ضروری است. اگر میتوانید کودکتان را در یک کلاس ورزشی ثبت نام کنید. دقت کنید ورزشی که برای او در نظر میگیرید، نخست پرتحرک باشد تا تخلیهی انرژی کودک را به همراه داشته باشد؛ دوم به توجه و تمرکز بالا نیاز نداشته باشد؛ زیرا همان گونه که پیشتر گفته شد،کودکان بیش فعال در حفظ توجه و تمرکز به مشکل دچارند. مربی ورزش را نیز از وضعیت فرزندتان آگاه کنید تا با صبر و حوصلهی بیشتری با وی برخورد کند. اگر فرستادن فرزندتان به کلاسهای ورزشی برای شما ممکن نیست، بکوشید روزی سی دقیقه تا یک ساعت، همراه او ورزشها و بازیهای پرتحرکی بکنید تا کاملاً خسته شود و انرژی مازادش را تخلیه کند.ج) درمانهای مدرسه محور
کودک بیشفعال بخش به نسبت بزرگی از زندگیاش را در مدرسه، به ویژه کلاس میگذراند. نقش معلمان در بهبود وضعیت این کودکان انکارناپذیر است. درمانهای مدرسه محور را در قالب توصیههایی برای معلمان عزیز بیان میکنیم:1. از والدین کودک بیشفعال بخواهید اطلاعاتی دربارهی روشهای برخورد با کودکشان به شما بدهند؛
2. از محدودیتهای کودک آگاه باشید. این موضوع به شما کمک میکند که ناامیدیتان در برخورد با وی کاهش یابد؛
3. دانشآموز بیشفعال را برای تمرکز کردن تشویق کنید. برای این کار میتوانید از پاداشهای مادی و ملموس (مثل دادن یک نمره به او، اول صف بودن و پنج دقیقه وقت آزاد) یا پاداشهای غیرمادی و ناملموس (مثل تحسین و لبخند زدن) استفاده کنید؛
4. برای کلاس درس قواعدی تعیین کنید (محض نمونه: کار روی تکلیف، کار کردن در سکوت، روی صندلی خود باقی ماندن). قوانین را اغلب با صراحت تکرار کنید و دانشآموز را هنگام پیروی از قوانین تشویق کنید؛
5. با دانشآموز قراردادی بنویسید و در آن تصریح کنید که چه رفتاری را از او انتظار دارید و اینکه کدام تشویق، زمانی که شرایط قرارداد انجام شد، در دسترس او قرار خواهد گرفت؛
6. بکوشید میان رفتار ناشی از سرپیچی (کاری که کودک از انجام آن سر باز میزند) و رفتاری که نتیجهی بیشفعالی است (کاری که کودک نمیتواند انجام دهد)، فرق بگذارید. رفتارهایی که یک کودک نمیتواند انجام دهد، مستلزم آموزش یا رشدند، اما سرپیچی به روشهای انضباطی نیاز دارد؛
7. موضوع درس را برای دانشآموز هدفمند و معنادار کنید؛
8. محیط را به گونهای سازماندهی کنید که محرکهای پرت کنندهی حواس کاهش یابند. برای مثال، دانشآموز را کنار پنجره یا جایی که ممکن است موجب حواس پرتی او شود، ننشانید. بهتر است نیمکت او کنار میز خودتان یا در ردیف اول باشد؛
9. وقتی درس میدهید یا دانشآموزان در حال انجام تکلیفاند، مراقب باشید که او روی نیمکت خود را شلوغ نکند و وسایل غیرضروری را کنار بگذارد؛
10. انجام کاری ناخوشایند را با کاری خوشایند پی بگیرید. اجرای دومی را به پایان اولی مشروط کنید؛
11. هنگامی که دانشآموزان تمرین یا تکلیف درسیشان را انجام میدهند، به او بیشتر سر بزنید و کارهایش را وارسی کنید؛
12. تکالیف طولانی را کوتاهتر کنید؛
13. یکی از همسالانش را به منزلهی مربی برگزینید تا با وی کار کند؛
14. دستورهای داده شده را تا حد امکان ساده و منسجم سازید و آنها را مرحلهبندی کنید؛
15. دانشآموز را از هم کلاسیهایی که ممکن است رفتارهای نامناسب را ترغیب یا تحریک کنند، جدا سازید؛
16. او را سرزنش نکنید؛
17. پیوسته به او نگویید: «توجه کن»؛ «حواست کجاست»؛ «اگر حواست را بیشتر جمع کنی، میتوانی». این عبارتها باید بسیار کم استفاده شوند؛ زیرا اضطراب دانشآموز را بر میانگیزند؛
18. این دانشآموزان به جنب و جوش بیشتری نیاز دارند. گاهی به او اجازه دهید به حیاط برود و دوباره بازگردد؛
19. مطمئن شوید که تکالیف درسی دانشآموز در سطح توانایی اوست؛
20. هنگامی که دانشآموز مخاطب شماست، با او ارتباط فیزیکی داشته باشید (برای مثال، دست یا شانهی او را لمس کنید)؛
21. از دانشآموز بخواهید زمانی که به او اطلاعاتی میدهید، به چشمتان نگاه کند؛
22. برای دانشآموز محدودیتهای زمانی مناسب تعیین کنید که طی آن، تکالیفش را انجام دهد؛
23. برای نظارت به تمرکز دانشآموز، او را پیوسته در برابر چشمتان نگاه دارید؛ به گونهای که او نیز بتواند شما را ببیند؛
24. اجازه دهید که پیامدهای طبیعیای که نتیجهی ناتوانی دانشآموز در تمرکزند، روی دهند (برای مثال، کاری که انجام نشده یا با دقت پایان نیافته است، باید در ساعتهای تفریح جبران شود)؛
25. از روانشناس یا مشاور مدرسه کمک بگیرید.
امروزه تنها معدودی از اختلالهای رفتاری هستند که به اندازه بیشفعالی بحث برانگیزند و علاقه پژوهشگران را برانگیختهاند. در سالهای اخیر آگاهی ما درباره بیشفعالی به میزان چشمگیری افزایش یافته و نیز توجهها از میزان فعالیت، به نارساییهای توجه و سپس به مسائل گستردهتر رشد اجتماعی تغییر جهت داده است.
نمایش پی نوشت ها:
1. هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، خلاصهی روانپزشکی، ترجمهی سعیدرضا یوسف، ص 385.
2. Ritalin
3. Dexedrin
4.Stimdate
5. برای اگاهی بیشتر دربارهی تنبیه بدنی، رک: مجید همتی، تنبیه؛ آری یا خیر.
6. باری ای. مک نامارا و فرانسین جی. مک نامارا، کلیدهای پرورش کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه، ترجمهی فریبا مقدم، ص121-123.
دیانت مقدم، سیدمصطفی، (1391)، کمی قرار، برای یک بیقرار؛ بیشفعالی کودکان و راههای درمان آن، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول.