نویسنده: محمد حقانی فضل
ایگناتیوس لویولایی (1491-1556) که فردی نظامی بود، پس از مجروح شدن در جنگ، در دوره نقاهت زندگی نامه قدیسان را مطالعه کرد. در اثر این مطالعهها دچار تحول مذهبی شد و تصمیم گرفت سرباز مسیح باشد. به این منظور به دیری رفت و به ریاضت پرداخت و پس از آن به تحصیل علوم و معارف دینی پرداخت.
یسوعیان گروهی نخبه سالار بودند و تنها باهوشترین، متعهدترین، قویترین، جذابترین و از نظر شخصیتی باثباتترین افراد را برای عضویت میپذیرفتند. به این دلیل یسوعیان به سرعت به بانفوذترین گروه در کلیسای کاتولیک تبدیل شدند. ایگناتیوس بیش از دوازده سال به ریاضت و عبادت و تحصیل علم پرداخت. او اندیشههایش را در کتاب کوتاه اما نافذ تمرین زندگی روحی تدوین کرد (1) و به تدریج گروه کوچکی گرد آورد. آنان سوگند خوردند فقر و زندگی در تجرد و پاکدامنی را پیشه خود سازند. آنان در سال 1537 به رم رفتند و آمادگی خود را برای انجام دادن هر خدمتی به پاپ اعلام کردند. پاپ در سال 1540 انجمن آنان را به رسمیت شناخت (2) و «فرقه عیسی» رسمیت یافت. کالون، به قصد هجو، این گروه را «یسوعی» نامید. این عنوان مورد توجه اعضای انجمن عیسی واقع شد و تا کنون از آن استفاده کردهاند. (3)
یسوعیها سه هدف عمده را دنبال میکردند که عبارت بود از: «اصلاح کلیسای کاتولیک از درون» (برای این کار تأکید ویژهای بر تعلیم و تربیت داشتند)، «مبارزه با بدعت» (به ویژه جنبش پروتستان) و «موعظه انجیل به جهان غیرمسیحی». این فرقه بر اصل تبعیت مطلق از نظام پاپی اصرار میورزید.
این انجمن برای اعضای تازه وارد یک دوره تحصیلی دو ساله به اسم نوآشنایی با مسیحیت میگذاشت و در این میان، افراد ضعیف را کنار میگذاشت. در واقع یسوعیان گروهی نخبه سالار بودند و تنها باهوشترین، متعهدترین، قویترین، جذابترین و از نظر شخصیتی باثباتترین افراد را برای عضویت میپذیرفتند. به این دلیل یسوعیان به سرعت به بانفوذترین گروه در کلیسای کاتولیک تبدیل شدند. در زمان مرگ ایگناتیوس در سال 1556 بیش از هزار نفر یسوعی وجود داشت؛ در حدود سال 1626 بیش از پانزده هزار یسوعی وجود داشت و در دهه 1960 اعضای آن بالغ بر 36 هزار نفر میشد. (4)
یسوعیان مدارسی بسیار منظم تأسیس کردند؛ زیرا از نظر آنان تعلیم و تربیت دقیق جوانان برای جنگیدن بر ضد پیشرفت پروتستان حیاتی بود. آنان در رویارویی با گسترش پروتستانیسم موفق بودند؛ در اروپای شرقی و حتی آلمان، برخی از مناطق پروتستان به علت فعالیت یسوعیان دیگر بار در اختیار کاتولیکها قرار گرفتند و پس از تشکیل این انجمن دیگر هیچ منطقهای از آلمان پروتستان نشد. آنان لهستان را نیز به آیین کاتولیک بازگرداندند. (5)
حقانی فضل، محمد؛ (1393)، تاریخ مسیحیت جلد دوم از اقتدار پاپ تا تکثر معاصر، تهران: کانون اندیشه جوان، چاپ اول.
یسوعیان گروهی نخبه سالار بودند و تنها باهوشترین، متعهدترین، قویترین، جذابترین و از نظر شخصیتی باثباتترین افراد را برای عضویت میپذیرفتند. به این دلیل یسوعیان به سرعت به بانفوذترین گروه در کلیسای کاتولیک تبدیل شدند. ایگناتیوس بیش از دوازده سال به ریاضت و عبادت و تحصیل علم پرداخت. او اندیشههایش را در کتاب کوتاه اما نافذ تمرین زندگی روحی تدوین کرد (1) و به تدریج گروه کوچکی گرد آورد. آنان سوگند خوردند فقر و زندگی در تجرد و پاکدامنی را پیشه خود سازند. آنان در سال 1537 به رم رفتند و آمادگی خود را برای انجام دادن هر خدمتی به پاپ اعلام کردند. پاپ در سال 1540 انجمن آنان را به رسمیت شناخت (2) و «فرقه عیسی» رسمیت یافت. کالون، به قصد هجو، این گروه را «یسوعی» نامید. این عنوان مورد توجه اعضای انجمن عیسی واقع شد و تا کنون از آن استفاده کردهاند. (3)
یسوعیها سه هدف عمده را دنبال میکردند که عبارت بود از: «اصلاح کلیسای کاتولیک از درون» (برای این کار تأکید ویژهای بر تعلیم و تربیت داشتند)، «مبارزه با بدعت» (به ویژه جنبش پروتستان) و «موعظه انجیل به جهان غیرمسیحی». این فرقه بر اصل تبعیت مطلق از نظام پاپی اصرار میورزید.
این انجمن برای اعضای تازه وارد یک دوره تحصیلی دو ساله به اسم نوآشنایی با مسیحیت میگذاشت و در این میان، افراد ضعیف را کنار میگذاشت. در واقع یسوعیان گروهی نخبه سالار بودند و تنها باهوشترین، متعهدترین، قویترین، جذابترین و از نظر شخصیتی باثباتترین افراد را برای عضویت میپذیرفتند. به این دلیل یسوعیان به سرعت به بانفوذترین گروه در کلیسای کاتولیک تبدیل شدند. در زمان مرگ ایگناتیوس در سال 1556 بیش از هزار نفر یسوعی وجود داشت؛ در حدود سال 1626 بیش از پانزده هزار یسوعی وجود داشت و در دهه 1960 اعضای آن بالغ بر 36 هزار نفر میشد. (4)
بیشتر بخوانید: از جذب تا حذف روحانیّت (1)
یسوعیان مدارسی بسیار منظم تأسیس کردند؛ زیرا از نظر آنان تعلیم و تربیت دقیق جوانان برای جنگیدن بر ضد پیشرفت پروتستان حیاتی بود. آنان در رویارویی با گسترش پروتستانیسم موفق بودند؛ در اروپای شرقی و حتی آلمان، برخی از مناطق پروتستان به علت فعالیت یسوعیان دیگر بار در اختیار کاتولیکها قرار گرفتند و پس از تشکیل این انجمن دیگر هیچ منطقهای از آلمان پروتستان نشد. آنان لهستان را نیز به آیین کاتولیک بازگرداندند. (5)
پینوشتها:
1. همان، ص610.
2. تونی نین، تاریخ تفکر مسیحی؛ ص356.
3. سارا فلاورز؛ اصلاحات؛ ص112.
4. مری جو ویور؛ درآمدی به مسیحیت، ص194.
5. سارا فلاورز؛ اصلاحات؛ ص113/ جکسن اشپیل فوگل؛ تمدن مغرب زمین؛ ج1، ص610.
حقانی فضل، محمد؛ (1393)، تاریخ مسیحیت جلد دوم از اقتدار پاپ تا تکثر معاصر، تهران: کانون اندیشه جوان، چاپ اول.