بنای بقعهی زیبای این تکیه متعلّق به دورهی انقلاب اسلامی است که در سال 1375هجری شمسی به همّت مجموعه تاریخی فرهنگی- مذهبی تخت فولاد ساخته شده است.
در سال 1131 ق. در دوران آشوب وهرج و مرج اواخر دوره صفویه یکی از بزرگترین فقهای اواخر عهد صفویه به نام «بهاءالدین محمد فاضل اصفهانی» درگذشت و در قسمت جنوب غربی مزار مقدّس لسانالارض تخت فولاد به خاک سپرده شد، به خاطر شرایط نامساعد سیاسی آن زمان، آرامگاهی برای وی ساخته نشد. زندگانی وی با فقر و تهیدستی همراه بود و از راه کتابت روزگار میگذرانید. مهمترین کتاب وی «کشفاللثام» در شرح قواعدالاحکام علامه حلی است؛ که یکی از بهترین کتابهای فقهی شیعه به شمار میآید. معروف است که صاحب جواهر تا به این کتاب دسترسی نداشت چیزی از کتاب جواهرش را ننوشته بود. پس از درگذشت وی نیز علماء و بزرگان زیادی در نزدیکی مزار وی دفن شدند. در قرن سیزدهم هجری در پی دفن یکی دیگر از علمای بزرگ اصفهان به نام «ملاّ محمد نائینی» معروف به «فاضل نائینی» از آنجا که دو عالم بزرگوار با لقب «فاضل» در کنار هم در این تکیه مدفون گردیدند به تکیهی فاضلان شهرت یافت.
بنای معماری تکیه فاضل هندی عبارت از یک بقعه چهارگوش با گنبد عرقچین به سبک معماری امروزی است که بر روی سکویی چهار ضلعی قرار دارد.
بقعه شامل یک اتاق مربعی شکل ساده و گنبدی زیبا با کاشیهای فیروزهای رنگ تزیین شده است. گنبد با نقوش هندسی و کاشیهای زرد، سفید، سیاه بر زمینه فیروزهای جلوهای خاص به آن داده است. همین نقوش هندسی بر زمینه آجری گرد گنبد نیز ترسیم شده است. در چهار طرف ستونهای گنبد نیز بر زمینه کاشیهای لاجوردی به خط نستعلیق بسیار زیبا توسط استاد حبیبالله فضائلی آیاتی در تقدّس علم و علماء نگاشته شده است.
موقعیّت جغرافیایی تکیه
این تکیه از شرق به گلستان شهداء، از غرب و جنوب به خیابان فیض و از شمال به تکیه ملاّ اسماعیل خواجویی منتهی میشود.بزرگان مدفون در این تکیه
1- بهاءالدین محمد فاضل اصفهانی:
فرزند تاجالدین حسن. متوفّی 1131 ق. (1) مشهور به «فاضل هندی» علامه فقیه، حکیم محقّق، پدرش تاجالدّین حسن نیز از علمای عهد شاه عباس دوم و شاه سلیمان بود.بهاءالدین محمد نزد پدرش و علامه مجلسی کسب علم نمود. نقل است که در ده سالگی کتاب «مطوّل تفتازانی» را تدریس میکرد. در دوازده سالگی به تألیف و تدریس پرداخت. در سیزده سالگی جامع علوم معقول و منقول بود. این استعداد او را باید از نبوغ الهی و کسب فیض از منبع الهی دانست.
زندگانی وی با فقر و تهیدستی همراه بود و از راه کتابت روزگار میگذرانید. مهمترین کتاب وی «کشفاللثام» در شرح قواعدالاحکام علامه حلی است؛ که یکی از بهترین کتابهای فقهی شیعه به شمار میآید. معروف است که صاحب جواهر تا به این کتاب دسترسی نداشت چیزی از کتاب جواهرش را ننوشته بود. (2) وی صاحب آثار ارزشمند دیگر چون الف) المنهاج السویه فی شرح روضةالبهیه ب) اللئالی العبقریه (شرح قصیدهی حمیری) ج) حکمت خاقانیه و ... میباشد.
از آنجا که مدتی همراه پدرش به هند سفر کرده بود به «فاضل هندی» نیز معروف است. مقبرهی وی یکی از مشهورترین قبور تخت فولاد است که مؤمنین جهت برآورده شدن حاجاتشان به زیارت قبر وی میآیند.
در مقامات و احوال فاضل اصفهانی
فاضل اصفهانی (هندی) ملقّب به «تاجالفقهاء» علاّمه فقیه، محدّث و مفسّر عالیقدر در کثرت حفظ و قدرت فکری از نوابغ روزگار شد. صاحب جواهر به کتاب کشفاللثامِ وی اعتماد بسیاری داشت وگفته شده که وی هیچ بخش از کتاب جواهر خود را بدون مراجعه به این کتاب نمینوشته است. در مورد مقام علمی و فقهی او همین بس که صاحب جواهر درباره او گفته است: «اگر فاضل هندی در ایران به منصّه ظهور و بروز نمیرسید، گمان نمیکردم که فقه در آنجا به کمال خود میرسید». (3)روزگاری که فاضل هندی به نگارش چنین کتابهای ارزشمندی پرداخت اوضاع فکری زمانهی تحت نفوذ تفکّر اخباریگری بود. ولی این فقیه اصولی در چنین شرایطی به نگارش یکی از عمیقترین کتب فقهی اصولی پرداخت.
قبر این عالم شریف امروز مورد توجه بسیاری از علما و مردم است. مرحوم گزی مینویسد: «بسا باشد که بعضی از مؤمنین تختفولاد میروند محض زیارت فاضل و اکتفا به زیارت آن بزرگوار نموده به مزارهای دیگر نمیروند، که او را اهمّ از همه میدانند». (4)
بیشتر بخوانید: فاضل هندی
2- ملاّ محمّد نائینی:
متوفّی 1263 ق. عالم فاضل پرهیزگار. وی شوهر خواهر علاّمه جلیل حاج محمد ابراهیم کلباسی و مشهور به «فاضل نائینی» بود. در مسجد حکیم امامت جماعت داشته و مؤمنین به ایشان اعتماد بسیار داشتند. پس از دفن وی در کنار فاضل هندی این تکیه را تکیهی فاضلان نیز میخوانند. (5)3- حاج سیدیوسف خراسانی:
فرزند سیدمحمد حسینی. متوفّی 1246 ق. عالم فاضل، فقیه کامل و جدّ سادات خراسانی در اصفهان. صاحب آثاری همچون الکواکب الضیائیه در شرح زبدة الاصول شیخ بهایی و آثار دیگر است. (6)4- سیدمحمدجواد خراسانی:
فرزند سیّد محمّدرضا. متوفی 1352 ق. عالم پرهیزگار متّقی. صاحب آثار ارزشمندی چون الف) رساله در شرح حال جدّ و پدر خود ب) رساله در تعبیر خواب ج) رساله در رویاهای صادقانه. این عالم بزرگوار از جمله افرادی است که به زیارت حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشرّف شدهاند. (7)از ایشان نقل است که روزگاری مُلکی داشتم موسوم به صالحآباد، از املاک موروثی و پدری ما بود. افتخار الدوله خواهر ظلالسلطان به اشتباه کاری آن راخاصه قلمداد کرد و از شاه قران گرفت و میخواست ملک را تصرف نماید. من به هر وسیلهای که ممکن بود متشبّث شدم و ردّ آن ممکن نشد و خلاصه مرحوم آقای حاج شیخ محمدتقی آقا نجفی فرمودند فلانی، بدی کار در اینجاست که طرف شما افتخارالدوله است و از دست ما کاری برنمیآید. مرحوم حاج سیدمحمد جواد فرموده بودند چون از کلیّه جهات مأیوس شدم متوجّه خدا شده و چاره آن را از او خواستم. روز جمعه عریضهای مطابق معمول، خدمت حضرت ولی عصر (عجلالله تعالی فرجه الشریف) عرض کرده و در آن شرح گرفتاری خود را دادم و آن را به دست خود در گِل گرفته در رودخانه انداختم و از آنجا رفتم تخت فولاد و در یک گوشه پشت دیوار خرابهها مشغول خواندن دعای ندبه شدم و ضمناً مطلب خود را مجدداً حضور مبارک امام زمان (علیه السلام) عرض کردم. مرحوم سیّد گوید در ضمن اینکه مشغول خواندن دعای ندبه بودم صدای پای اسبی شنیدم، برگشتم نگاه کردم. دیدم از طرف قبله سواری به لباس اعراب اهل بادیه با چفیه و عقال، به سمت من میآید. همین که محاذی من رسید بدون آنکه حرفی بزند با آنکه من قدرت تکلّم و عرض سلام پیدا نمایم توجّهی به من فرمود و نگاه مرحمتی به من انداخت. از همان نگاه قوّت قلبی در من ایجاد شد و مطمئن شدم که این شخص، آقا و مولایم حضرت مهدی صاحب الزمان (علیه السلام) میباشد و کار من هم مطابق دلخواه انجام شده است. چون مجدّداً به طرفی که سوار بود نگاه کردم اثری از او ندیدم. مرحوم خراسانی فرموده بودند که در همان هفته روز یکشنبه کار صالحآباد به نحو دلخواه من اصلاح شد. آقای آقا نجفی به ایشان گفته بودند فلانی چطور کاری به این بزرگی به این آسانی انجام شد، پس از آنکه از انجام آن مطابق میل شما مأیوس شده بودیم.
خدمت ایشان گفتم من در این باره دو اسلحه به کار زدم یکی عریضه خدمت امام علی (علیه السلام) عرض کردم، دیگری دعای ندبه خواندم. (8)
5. آقا سید محمدرضا خراسانی:
فرزند حاج سیّدجواد. متوفّی 1397 ق. عالم محقّق رئیس حوزهی علمیه اصفهان و بانی کتابخانهی مدرسهی صدر بازار اصفهان.6- حاج سیدعلی نقی موسوی زنجانی:
فرزند محمدعلی. متوفّی 1328 ق. عالم ربّانی و فقیه بزرگوار از علمای بزرگ اصفهان.7- میر محمدحسین حسینی میرمحمدصادقی:
متوفّی 1288 ق. برادر علاّمه فقیه میر سید حسن مدرس. عالم فاضل و فقیه کامل.8. حاج ملاّ محمدصادق:
متوفّی 1264 ق. عالم مجتهد، عارف زاهد. بسیاری از زائرین تخت فولاد به زیارت قبر وی جهت برآورده شدن حاجاتشان اعتقاد زیادی دارند.9. حاج شیخ عبدالحسین محلاّتی:
فرزند ملاّ علی. متوفّی 1323 ق. از علمای بزرگ و فقهای عالیقدر. صاحب آثار علمی فراوان در فقه و اصول و ادبیات میباشد که جمعاً بیست و شش جلد کتاب و رساله دارد. از جملهی آنها: الف) مغتنم الدُرَر در سه جلد ب) حاشیه بر رسائل شیخ انصاری و آثار ارزشمند دیگر است. (9)10- آقا سید زینالعابدین طباطبایی ابوقویی:
متوفّی 1372 ق. او عالم فاضل و عارف وارسته. صاحب کتاب «ولایة المتّقین» و آثار ارزشمند دیگر است. وی از شاگردان برجسته آقا سیّد محمد باقر درچهای و آخوند کاشی بود. مردی خلیق و مهربان و از جمله کسانی بود که عملاً درس دین و اخلاق را به مردم میآموخت. به خواندن زیارت عاشورا سفارش زیادی مینمود و به شفای مریضها از طریق توسل به ائمه اطهار (علیهم السلام) و زیارت عاشورا اعتقاد فراوان داشت. کشف حقایق باطنی از جمله دیدن صحنههای کربلا در سجده شکر زیارت عاشورا برای او اتفاق افتاده بود. کتاب «ولایت ائمه هدی (علیه السلام)» ایشان در دفاع از ولایت و شرح فضایل ائمه اطهار (علیه السلام) عمق ارادت او به اهل بیت (علیه السلام) میباشد. پس از فوتش مزارش مورد توجّه جهت برآورده شدن حاجات میباشد. (10) از اشعار اوست:بیشتر بخوانید: تخت فولاد» اصفهان؛ آرامگاه بزرگان جهان تشیع
جز صبر از هجوم بلا نیست چارهای *** غیر از رضا بِسِرّ قضا نیست چارهای
خواهی اگر نجات ز امواج حادثات *** جز التجا به آل عبا نیست چارهای
11. ملا مهدی قُمبَوانی:
فرزند محمدصادق. متوفّی 1255 ق. عالم فقیه فاضل جلیل.12. محمدحسین ضیاء اصفهانی:
متوفّی 1265 ق. از اعقاب علاّمه ملاّ اسماعیل خواجویی از شعرای مکتب ادبی بازگشت. در علم هیئت، نجوم، هندسه و حساب برجسته بود. وی هفت قلم را به خوبی مینوشت. خطاط و خوشنویس و شاعر گرانقدر که نمونهای از آثار خط و شعرش را میتوان در تکیهی خوانساری و تکیهی شیخ محمدتقی رازی مشاهده نمود. از اشعار اوست:اشک و آهم برده از دل طاقت و از دیده خواب *** بی مه رویت گهی در آتشم گاهی در آب
ماده تاریخ فوتش این است: «به دیدهی مردم ضیاء نماند». (11)
13. سید محسن میرمحمد صادقی:
فرزند میر محمدباقر. متوفّی 1328ق. برادرزاده علاّمه میر سیدحسن مدرس. عالم فاضل و فقیه محقق. وی تألیفاتی از خود به جای گذاشته است از آن جمله: الف) رساله در اصول دین ب) رساله در صیغ عقود و رسایل دیگر.
14. سیدعلی خراسانی:
فرزند سیدجعفر. متوفّی 1365 ق. مشهور به «جهاد اکبر» مدیر روزنامهای به همین نام که از روزنامههای صدر مشروطیت اصفهان بود. (12) ماده تاریخ فوتش این است: «جز با جهاد اکبر کس بر جنان نرفت».
15. سید هاشم خراسانی:
برادر کوچکتر جهاد اکبر. متوفّی 1366 ق. مشهور به «جهاد اصغر» از آزادیخواهان مشروطیت.
16. میرزا محمدحسین مدرس:
متوفّی 1402 ق. ادیب فاضل، طبیب ماهر و حاذق. وی در اشعار «قانع» تخلّص مینمود. بیش از ده جلد از آثار او به چاپ رسیده است از آن جمله: الف) اربعین قانع ب) دیوان اشعار ج) ره آورد قانع د) شجرهی طوبی. وی خواهرزادهی مجاهد شهید سید حسن مدرس بود. از اشعار اوست:
(قانع) ز هر دری چو درآید برون سری *** امیدوار باش و مکن ترک دق باب
گر هر دری نداد بتو روی خوش نشان *** از خاندان پاک پیمبر تو رُخ متاب (13)
قانع علاقه و محبت شدیدی به امام حسین (علیه السلام) داشت. این آخرین شعر اوست که چند روز قبل از فوتش سروده بود:
گر ز پیری به جهان از همه چیز افتادم *** شکر جاوید که یاد تو نرفت از یادم
پیر و فرسوده اگر گشتهام از عمر دراز *** چون جوانی به هوای تو بود فریادم
همه پیران بوصال تو جوان میگردند *** تا کی این آتش هجران بکَنَد بنیادم
ای دل از درد درون بردنت آزرده مباش *** که کند وصل حبیب از همه غمها شادم
با دل پاک اگر رفتم از این تودهی خاک *** گویی از قعر جهنم به بهشت افتادم
گر چه در دار عمل هیچ عمل شایسته *** نآمد از من که بود توشه راه و زادم
قانعا گرچه خرابی، کرم خواجه ز لطف *** همچو بگذشته در آینده کند آبادم (14)
17. میر سیّدمحمدعلی شهشهانی:
فرزند میر سیّد عبدالصّمد. متوفی 1265 ق. برادر سیّد محمد شهشهانی. عالم پرهیزگار که به علم و تقوی شهرت داشت. از شاگردان سیدمحمد مجاهد کربلایی و حاجی کلباسی بود. (15)18. شیخ محمدحسین فاضل کوهانی:
متوفی 1403 ق. وی علیرغم فقر و مشکلات فراوان به تحصیل پرداخت. در درس خارج حضرات آیات سیدعلی نجفآبادی و علامه شیخ محمدرضا نجفی شرکت جست. سالها در مدرسه صدر به تدریس ادبیات و سطوح میپرداخت. او عالمی وارسته و زاهد بود و سالها در کمال بیآلایشی در منزلی محقر و ساده زندگی میکرد. از کمک و مساعدت به نیازمندان طلاب در حد توان دریغ نمینمود. عالمی متدین، متهجد و متعبد بود و توکلی عجیب به خداوند متعال داشت. سال را در مسجد سرخی به اقامه جماعت و موعظه اشتغال داشت و در منزل خود نیز مجلس روضه بر پا مینمود. (16)نمایش پی نوشت ها:
1. حزین لاهیجی فوت وی را چندی پیش از حادثهی سقوط اصفهان (1135 هـ.) به دست افاغنه نوشته است. ر. ک: تاریخ و سفرنامه حزین، تحقیق علی دوانی، ص 209. و در سنگ قبرش 1137 ق. حک شده است. اما تاریخ دقیق فوت وی را علامه زنوزی در ریاض الجنة جلد اول، ص 202، شب شنبه 25 رمضان سال 1131 ق. نوشته است.
2. کتابی، محمدباقر: رجال اصفهان، صص 69 و 70.
3. فوائد الرضویه، ص 478 به نقل از رسول جعفریان: احوال و آثار فاضل هندی، ص 35.
4. گزی: تذکرةالقبور، ص 40.
5. کلباسی، شیخ محمد: خاندان کلباسی، ص 91 و 92.
6. مهدوی: همان مأخذ، ص 122.
7. مهدوی: دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 337.
8. عبقری الحسان، ج2، ص 101.
9. گلی زوارهای، غلامرضا: ناصح صالح، ص 85 و 86.
10. طباطبایی، سیّد زینالعابدین: ولایة المتقین، ص 28 و 29 در مورد شفای بیماران توسط وی چند داستان آورده و در کتاب شهید دستغیب: داستانهای شگفت، (داستان شماره 59)، در مورد وی کرامتی نقل شده است.
11. معلم حبیب آبادی: مکارمالآثار، ج7، ص 2428.
12. عقیلی، سیداحمد: نگرشی بر مشروطیت اصفهان، ص 152.
13. مهدوی: تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص 372.
14. نصرالهی: تخت فولاد سرزمین جاویدان، مشاهیر تکیه فاضل هندی.
15. مهدوی: دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 488.
16. قاسمی: شرح مجموعه گل، ص 101.
عقیلی، سیداحمد، (1391)، تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی، تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ ششم.