آن صورت هاي نوراني (درآمدي بر چگونگي تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي)
نويسنده: سعيد صدرائيان
در طليعه ي انقلاب هم زمان با روي کار آمدن دولت موقت، نيروهاي انقلابي که در فروپاشي رژيم گذشته و پيروزي نهضت، نقش اصلي و اساسي ايفا مي کردند، هم چنان فعال در عرصه سياسي و انقلابي حضور داشتند.
آنها اقدامات و خواسته هاي دولت جديد را که تمايل داشت بعد از سقوط رژيم شاهنشاهي شور انقلابي کنترل شود و عزم انقلابيون تنها در مسير خواست و اداره دولت موقت قرار گيرد؛ برنمي تابيدند.
نيروهاي فعال و هوادار انقلاب عليرغم کارشکني ها، مثل گذشته به منظور مقابله با عوامل و بقاياي آثار رژيم گذشته اقدام مي کردند و براي حفظ نظام جديد سعي در ايجاد نيرويي مسلح و مردمي داشتند.
از مدت ها قبل بحث شکل گيري يک نيروي منسجم و داراي اساسنامه در ذهن بسياري از دولت مردان و مسئولان نظام بود. اگر چه عباس امير انتظام سخن گوي دولت موقت در 2 اسفندماه 57 شکل گيري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را به مطبوعات داد، اما اين نيرو عملاً از روزهاي آغازين انقلاب شکل گرفته بود و اعضاي آن در مساجد، اماکن دولتي، پادگان ها، کاخ ها و مراکز حساس حضور داشتند.
تا آن زمان چند گروه تحت عنوان سپاه پاسداران فعاليت مي کردند. برخي از نيروهاي سياسي تحت فرماندهي حسن لاهوتي در باغشاه مستقر بودند.
عده اي ديگر نيز با سرپرستي شهيد محمد منتظري و محمدکاظم موسوي بجنوردي در مرکز گارد شهرباني (اداره گذرنامه فعلي) استقرار پيدا کرده بودند. عباس زماني (ابوشريف) نيز به همراه نيروهاي خود، پادگان جمشيديه را در اختيار داشت.
پاسداران مستقر در سلطنت آباد (پاسداران) نيز با اعضاي نهضت آزادي هماهنگ بودند و حسن لاهوتي نيز در آن منطقه نفوذ داشت.
بعد از اختلاف نظرهاي حاصله و آشفتگي که در برخي از امور بوجود آمد، با تدبير شوراي انقلاب تصميم گرفته شد که نيروهاي مسلح مردمي تحت عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي سر و شکل پيدا کند.
براي تصميم گيري در اين مورد نيروهاي سپاهي مستقر در چهار منطقه تهران نمايندگان خود را براي بحث و بررسي در خصوص اين موضوع معرفي کردند.
افراد معرفي شده که 12 نفر بودند، بعدها به عنوان اعضاي شوراي فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي معرفي شدند.
اين عده عبارت بودند از:محسن رضايي، عباس زماني، جواد منصوري، دوزدوزاني، شهيد محمد منتظري، شهيد يوسف کلاهدوز، محمد کاظم موسوي بجنوردي، مرتضي الويري، شهيد محمد بروجردي، محسن رفيق دوست و علي دانش منفرد.
از طرف شوراي انقلاب نير اکبر هاشمي رفسنجاني به اين مجموعه معرفي شد. براي تعيين فرمانده سپاه، جواد منصوري، عباس زماني و محمد کاظم موسوي بجنوردي نامزد بودند که در نهايت جواد منصوري به عنوان اولين فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تعيين شد.
در ادامه ي تصميم گيري ها در 58/2/2 احکام اعضاي شوراي فرماندهي سپاه نيز به شرح ذيل صادر شد.
جواد منصوري فرمانده سپاه، يوسف کلاهدوز مسئول آموزش و عضو شوراي فرماندهي، عباس زماني مسئول واحد عمليات و عضو شوراي فرماندهي، علي محمد بشارتي مسئول اطلاعات و تحقيقات ستاد و عضو شوراي فرماندهي، سيد اسماعيل داودي شمسي مسئول اداري ومالي، محسن رفيق دوست مسئول تدارکات، مرتضي الويري مسئول روابط عمومي و يوسف فروتن نيز به عنوان معاون روابط عمومي منصوب شدند.
شوراي فرماندهي سپاه در اولين اطلاعيه ي خود در 16 ارديبهشت 58 وظايف کلي اين نيروي نظامي را، مبارزه ي مسلحانه عليه جريان هاي مسلحانه ضد انقلاب، دفاع در برابر حملات و اشغالگري هاي عوامل يا قواي بيگانه در داخل کشور، همکاري و هماهنگي مؤثر با نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي، تربيت و آموزش اخلاقي، ايدئولوژيکي، سياسي و نظامي کادرهاي سپاه، حمايت از نهضت هاي رهايي بخش و حق طلبانه مستضعفين ها تحت نظارت و رهبري انقلاب و استفاده از نيروهاي انساني سپاه به هنگام بروز بلايا و حوادث غيرمترقبه و کمک به طرح هاي عمراني دولت جمهوري اسلامي برشمرد.
حوادث و وقايع بعدي در طول دوران 30 ساله نظام جمهوري اسلامي ايران نشان داد که فکر تأسيس نيروي مستقل تحت عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تا چه اندازه به تفکري دور انديشانه براي حفظ نظام بود تا جايي که امام (ره)سپاه را به اين جمله مفتخر نمود که اگر سپاه نبود، کشور هم نبود.
بي ترديد پايمردي هاي اين نيروي انقلابي در طي سال هاي آغازين پيروزي انقلاب، غائله کردستان و هشت سال دفاع مقدس از خاطره ها زدوده نخواهد شد.
انقلاب اسلامي از مشارکت و مبارزه ايثارگرانه و همه جانبه مردم شکل گرفت، حرکت کرد و به پيروزي رسيد. يکي از زمينه هاي مشارکت مردم همکاري و همياري گروه ها و اقشار مستعد و مؤمن به انقلاب بود که با توانايي ها و امکانات چريکي، قبل از پيروزي انقلاب خود را براي جهادي که احتمالاً فرمانش از سوي امام خميني (ره) صادر مي شد، آماده ساختند. بسياري از آنها در مبارزات مسلحانه جريان انقلاب به شهادت رسيدند و بسياري ديگر در پيروزي انقلاب و استقرار نظام اسلامي بيشترين مساعدت ها را نمودند. اين نيروي قابل توجه که نام "سپاه پاسداران انقلاب اسلامي" بر آن نهاده شد، في الواقع جوشيده از متن انقلاب بود که پس از پيروزي انقلاب، آشکارا شکل و هيأت مشخص به خود گرفت و در ادامه استقرار نظام، در برپايي نظم و دفع اشرار و ضد انقلاب، تحت فرمان مرکزيت انقلاب، مأموريت هاي متعدد و گوناگوني را عهده دار شد.
بر اين اساس شکل گيري اوليه سپاه پاسداران نه توسط شخص يا جرياني خاص، بلکه مانند ساير نهادهاي انقلابي به صورت کاملاً مردمي و خودجوش بود که تدريجاً و با توجه به شرايط و نياز جامعه از ميان نيروهاي انقلابي به صورت داوطلبانه و براساس احساس تکليف شرعي و انقلابي، شکل گرفته و موجوديت يافت. اما تأسيس قانون و رسميت بخشيدن به اين جريان خودجوش و انقلابي توسط بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره) بود که در دوم ارديبهشت سال 1358 طي فرماني، تأسيس اين نهاد مقدس را اعلام و شوراي انقلاب با تشکيل شوراي فرماندهي سپاه، گام اساسي را در جهت سازماندهي اين نهاد برداشت و اصل يکصدوپنجاهم قانون اساسي جايگاه قانوني آن را مشخص کرد.
نهضت آزادي، نيروهاي ليبرال و دولت موقت، از ابتداي تشکيل سپاه پاسداران و ساير نهادهاي انقلابي، مخالفت جدي خود را نشان داده و براي انحلال و تضعيف سپاه و اين نهادها از هيچ گونه توطئه و سنگ اندازي و کارشکني، دريغ نورزيدند.
در اين زمينه مهندس بازرگان در يک پيام تلويزيوني در تاريخ 57/12/9 يعني تقريباً 3 ماه قبل از تأسيس رسمي سپاه عنوان کرد که کميته هاي امام و گروه هاي افراطي، خطر بزرگي در برابردولت و انقلاب هستند و چند روز بعد بيان داشت که اول بايد سراغ کميته ها برويم و دست و بال آنها را ببنديم.
توطئه ها و کارشکني هاي بني صدر نيز عليه سپاه در تمام مدت رياست جمهوري اش بر کسي پوشيده نيست. اما با وجود تمام اين تهاجمات رسانه اي، امام خميني (ره) در باره اين نهاد انقلابي فرمودند: «چه قدر من از اين صورت هاي نوراني، ايماني، اسلامي خوشم مي آيد. چقدر اين برادرها و فرزندانم را دوست دارم. شماها امروز فرزندان اسلام هستيد، شماها امروز فرزندان رسول خدا (ص) هستيد، خدمت به ديانت اسلام مي کنيد و در راه خدا قيام کرده ايد، پاسداران قرآن کريم هستيد، پاسداران اسلامي مقدس هستيد.»
براي دستيابي به اطلاعات بيشتر رجوع کنيد به:
1-حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران، دکتر سيد محمد هاشمي، انتشارات دادگستر، ج2، ص352.
2-روزهاو رويدادها، مرکز فرهنگي تربيتي نور ولايت، انتشارات پيام مهدي (عج)، 1370، ص 70.
3-انقلاب اسلامي، زمينه ها و پيامدها، منوچهر محمدي، نشر معارف، 1380، ص 166.
4-مواضع نهضت آزادي در برابر انقلاب اسلامي، ص 24و25.
5-بازخواني پرونده يک رئيس جمهور، قاسم روان بخش، نشر هماي غدير، 1382
6-صحيفه نور، ج6، ص444.
منبع:ماهنامه فرهنگي،اجتماعي،سياسي فکه(ش72).
/خ
آنها اقدامات و خواسته هاي دولت جديد را که تمايل داشت بعد از سقوط رژيم شاهنشاهي شور انقلابي کنترل شود و عزم انقلابيون تنها در مسير خواست و اداره دولت موقت قرار گيرد؛ برنمي تابيدند.
نيروهاي فعال و هوادار انقلاب عليرغم کارشکني ها، مثل گذشته به منظور مقابله با عوامل و بقاياي آثار رژيم گذشته اقدام مي کردند و براي حفظ نظام جديد سعي در ايجاد نيرويي مسلح و مردمي داشتند.
از مدت ها قبل بحث شکل گيري يک نيروي منسجم و داراي اساسنامه در ذهن بسياري از دولت مردان و مسئولان نظام بود. اگر چه عباس امير انتظام سخن گوي دولت موقت در 2 اسفندماه 57 شکل گيري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را به مطبوعات داد، اما اين نيرو عملاً از روزهاي آغازين انقلاب شکل گرفته بود و اعضاي آن در مساجد، اماکن دولتي، پادگان ها، کاخ ها و مراکز حساس حضور داشتند.
تا آن زمان چند گروه تحت عنوان سپاه پاسداران فعاليت مي کردند. برخي از نيروهاي سياسي تحت فرماندهي حسن لاهوتي در باغشاه مستقر بودند.
عده اي ديگر نيز با سرپرستي شهيد محمد منتظري و محمدکاظم موسوي بجنوردي در مرکز گارد شهرباني (اداره گذرنامه فعلي) استقرار پيدا کرده بودند. عباس زماني (ابوشريف) نيز به همراه نيروهاي خود، پادگان جمشيديه را در اختيار داشت.
پاسداران مستقر در سلطنت آباد (پاسداران) نيز با اعضاي نهضت آزادي هماهنگ بودند و حسن لاهوتي نيز در آن منطقه نفوذ داشت.
بعد از اختلاف نظرهاي حاصله و آشفتگي که در برخي از امور بوجود آمد، با تدبير شوراي انقلاب تصميم گرفته شد که نيروهاي مسلح مردمي تحت عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي سر و شکل پيدا کند.
براي تصميم گيري در اين مورد نيروهاي سپاهي مستقر در چهار منطقه تهران نمايندگان خود را براي بحث و بررسي در خصوص اين موضوع معرفي کردند.
افراد معرفي شده که 12 نفر بودند، بعدها به عنوان اعضاي شوراي فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي معرفي شدند.
اين عده عبارت بودند از:محسن رضايي، عباس زماني، جواد منصوري، دوزدوزاني، شهيد محمد منتظري، شهيد يوسف کلاهدوز، محمد کاظم موسوي بجنوردي، مرتضي الويري، شهيد محمد بروجردي، محسن رفيق دوست و علي دانش منفرد.
از طرف شوراي انقلاب نير اکبر هاشمي رفسنجاني به اين مجموعه معرفي شد. براي تعيين فرمانده سپاه، جواد منصوري، عباس زماني و محمد کاظم موسوي بجنوردي نامزد بودند که در نهايت جواد منصوري به عنوان اولين فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تعيين شد.
در ادامه ي تصميم گيري ها در 58/2/2 احکام اعضاي شوراي فرماندهي سپاه نيز به شرح ذيل صادر شد.
جواد منصوري فرمانده سپاه، يوسف کلاهدوز مسئول آموزش و عضو شوراي فرماندهي، عباس زماني مسئول واحد عمليات و عضو شوراي فرماندهي، علي محمد بشارتي مسئول اطلاعات و تحقيقات ستاد و عضو شوراي فرماندهي، سيد اسماعيل داودي شمسي مسئول اداري ومالي، محسن رفيق دوست مسئول تدارکات، مرتضي الويري مسئول روابط عمومي و يوسف فروتن نيز به عنوان معاون روابط عمومي منصوب شدند.
شوراي فرماندهي سپاه در اولين اطلاعيه ي خود در 16 ارديبهشت 58 وظايف کلي اين نيروي نظامي را، مبارزه ي مسلحانه عليه جريان هاي مسلحانه ضد انقلاب، دفاع در برابر حملات و اشغالگري هاي عوامل يا قواي بيگانه در داخل کشور، همکاري و هماهنگي مؤثر با نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي، تربيت و آموزش اخلاقي، ايدئولوژيکي، سياسي و نظامي کادرهاي سپاه، حمايت از نهضت هاي رهايي بخش و حق طلبانه مستضعفين ها تحت نظارت و رهبري انقلاب و استفاده از نيروهاي انساني سپاه به هنگام بروز بلايا و حوادث غيرمترقبه و کمک به طرح هاي عمراني دولت جمهوري اسلامي برشمرد.
حوادث و وقايع بعدي در طول دوران 30 ساله نظام جمهوري اسلامي ايران نشان داد که فکر تأسيس نيروي مستقل تحت عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تا چه اندازه به تفکري دور انديشانه براي حفظ نظام بود تا جايي که امام (ره)سپاه را به اين جمله مفتخر نمود که اگر سپاه نبود، کشور هم نبود.
بي ترديد پايمردي هاي اين نيروي انقلابي در طي سال هاي آغازين پيروزي انقلاب، غائله کردستان و هشت سال دفاع مقدس از خاطره ها زدوده نخواهد شد.
انقلاب اسلامي از مشارکت و مبارزه ايثارگرانه و همه جانبه مردم شکل گرفت، حرکت کرد و به پيروزي رسيد. يکي از زمينه هاي مشارکت مردم همکاري و همياري گروه ها و اقشار مستعد و مؤمن به انقلاب بود که با توانايي ها و امکانات چريکي، قبل از پيروزي انقلاب خود را براي جهادي که احتمالاً فرمانش از سوي امام خميني (ره) صادر مي شد، آماده ساختند. بسياري از آنها در مبارزات مسلحانه جريان انقلاب به شهادت رسيدند و بسياري ديگر در پيروزي انقلاب و استقرار نظام اسلامي بيشترين مساعدت ها را نمودند. اين نيروي قابل توجه که نام "سپاه پاسداران انقلاب اسلامي" بر آن نهاده شد، في الواقع جوشيده از متن انقلاب بود که پس از پيروزي انقلاب، آشکارا شکل و هيأت مشخص به خود گرفت و در ادامه استقرار نظام، در برپايي نظم و دفع اشرار و ضد انقلاب، تحت فرمان مرکزيت انقلاب، مأموريت هاي متعدد و گوناگوني را عهده دار شد.
بر اين اساس شکل گيري اوليه سپاه پاسداران نه توسط شخص يا جرياني خاص، بلکه مانند ساير نهادهاي انقلابي به صورت کاملاً مردمي و خودجوش بود که تدريجاً و با توجه به شرايط و نياز جامعه از ميان نيروهاي انقلابي به صورت داوطلبانه و براساس احساس تکليف شرعي و انقلابي، شکل گرفته و موجوديت يافت. اما تأسيس قانون و رسميت بخشيدن به اين جريان خودجوش و انقلابي توسط بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره) بود که در دوم ارديبهشت سال 1358 طي فرماني، تأسيس اين نهاد مقدس را اعلام و شوراي انقلاب با تشکيل شوراي فرماندهي سپاه، گام اساسي را در جهت سازماندهي اين نهاد برداشت و اصل يکصدوپنجاهم قانون اساسي جايگاه قانوني آن را مشخص کرد.
نهضت آزادي، نيروهاي ليبرال و دولت موقت، از ابتداي تشکيل سپاه پاسداران و ساير نهادهاي انقلابي، مخالفت جدي خود را نشان داده و براي انحلال و تضعيف سپاه و اين نهادها از هيچ گونه توطئه و سنگ اندازي و کارشکني، دريغ نورزيدند.
در اين زمينه مهندس بازرگان در يک پيام تلويزيوني در تاريخ 57/12/9 يعني تقريباً 3 ماه قبل از تأسيس رسمي سپاه عنوان کرد که کميته هاي امام و گروه هاي افراطي، خطر بزرگي در برابردولت و انقلاب هستند و چند روز بعد بيان داشت که اول بايد سراغ کميته ها برويم و دست و بال آنها را ببنديم.
توطئه ها و کارشکني هاي بني صدر نيز عليه سپاه در تمام مدت رياست جمهوري اش بر کسي پوشيده نيست. اما با وجود تمام اين تهاجمات رسانه اي، امام خميني (ره) در باره اين نهاد انقلابي فرمودند: «چه قدر من از اين صورت هاي نوراني، ايماني، اسلامي خوشم مي آيد. چقدر اين برادرها و فرزندانم را دوست دارم. شماها امروز فرزندان اسلام هستيد، شماها امروز فرزندان رسول خدا (ص) هستيد، خدمت به ديانت اسلام مي کنيد و در راه خدا قيام کرده ايد، پاسداران قرآن کريم هستيد، پاسداران اسلامي مقدس هستيد.»
براي دستيابي به اطلاعات بيشتر رجوع کنيد به:
1-حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران، دکتر سيد محمد هاشمي، انتشارات دادگستر، ج2، ص352.
2-روزهاو رويدادها، مرکز فرهنگي تربيتي نور ولايت، انتشارات پيام مهدي (عج)، 1370، ص 70.
3-انقلاب اسلامي، زمينه ها و پيامدها، منوچهر محمدي، نشر معارف، 1380، ص 166.
4-مواضع نهضت آزادي در برابر انقلاب اسلامي، ص 24و25.
5-بازخواني پرونده يک رئيس جمهور، قاسم روان بخش، نشر هماي غدير، 1382
6-صحيفه نور، ج6، ص444.
منبع:ماهنامه فرهنگي،اجتماعي،سياسي فکه(ش72).
/خ