
مقدمه:
غزه، این باریکه مظلوم و مقاوم، در قلب تحولات جهان اسلام و عرصه تقابل حق و باطل، نقشی فراتر از یک مسئله صرفاً سیاسی و جغرافیایی ایفا میکند. رنجها و استواریهای مردم غزه، همچون زنگ بیداری برای امت اسلامی به صدا درآمده و غبار غفلت و غرور را از دیدگان بسیاری زدوده است.
این حوادث جانکاه، نه تنها چهره کریه ستمگران و منافقان را آشکار ساخته، بلکه نشانههایی از تحولات بزرگتر و سنتهای الهی را در پیش چشم ما نمایان ساخته است.
استقامت بینظیر مؤمنان در برابر طغیان کفر، بیداری غافلان، رسوایی منافقان و حتی گرویدن غیرمسلمانان به اسلام، همگی گواه بر این مدعا است که غزه، کانون تحولات و نقطهای عطف در مسیر بیداری و آمادگی برای آیندهای روشنتر است.
این مقاله در پی آن است تا با بررسی این ابعاد گوناگون، به درکی عمیقتر از جایگاه غزه در این تحولات و وظیفه آخرالزمانی ما در قبال آن دست یابد.
غزه؛ کورهی الهی برای تمحیص مؤمنان
غزه امروز نهتنها یک جغرافیای تحت ستم، که صحنهی آزمایش الهی برای تمام امت اسلامی است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:«وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ(1) (ترجمه: تا خداوند مؤمنان را از هر ناخالصی پاک سازد و کافران را نابود کند.
این آیه اشاره به سنت الهی در «تمحیص» دارد؛ فرایندی که مانند قرار دادن طلای ناخالص بر کورهی آتش است تا ناخالصیها سوخته شود و طلای خالص باقی بماند.
غزه امروز همان کورهای است که ایمان، وفاداری و مسئولیتپذیری مسلمانان را میسنجد. آیا ما به عنوان امت پیامبر(ص)، شایستگی همراهی با مظلومان غزه را داریم؟ یا سکوت و بیتفاوتی ما، نشانهی ناخالصی ایمانمان است؟
غزه تنها یک بحران انسانی نیست، بلکه آزمونی است برای تشخیص مؤمن راستین از مدعیان دروغین. تاریخ اسلام پر از حوادثی است که خداوند با آن بندگانش را محک میزند؛ از جنگ بدر و احد تا محاصرهی شعب ابیطالب.
امروز نیز غزه صحنهای است که مقاومت مردم آن، آیینهی تمامنمای ایمان و استقامت است. آیا ما در این امتحان، یاور مظلومانیم یا تماشاگران خاموش؟
فردای قیامت و پاسخگویی امت اسلامی
وقتی ظلمِ نظام صهیونیستی بر غزه ادامه مییابد و کودکان، زنان و مردان بیپناه قتلعام میشوند، این پرسش الهی در اذهان طنینانداز میشود: فردا چگونه در پیشگاه خداوند ادعای مسلمانی خواهیم کرد؟قرآن هشدار میدهد: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ»(2)آیا گمان کردید بدون آنکه خدا مجاهدان و صابران را بشناسد، به بهشت وارد میشوید؟!
این آیه بهصراحت بیان میکند که ورود به بهشت، منوط به اثبات «جهاد» و «صبر» در راه خداست. جهاد تنها به معنای جنگ مسلحانه نیست؛ هر اقدام عملی، مالی یا حتی حمایت رسانهای و سیاسی از مظلومان غزه، مصداق جهاد در این عصر است.
سکوت در برابر جنایات غزه، نهتنها گناهی نابخشودنی است، بلکه نشانهی بیاعتباری ادعای ایمان است. پیامبر(ص) فرمودند: «مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» (هرکس فریاد کمکخواهی مسلمانی را بشنود و پاسخ ندهد، مسلمان نیست.) (3)
وظیفهی آخرالزمانی ما؛ از دعا تا اقدام عملی
مسئولیت امت اسلامی در قبال غزه، چند بعدی است:۱. آگاهیبخشی: انتشار حقایق غزه و شکستن سکوت رسانهای.
۲. فشار سیاسی: مطالبهگری از دولتها برای قطع روابط با رژیم صهیونیستی.
۳. حمایت مالی: کمک به سازمانهای امدادرسان بینالمللی.
۴. جهاد فرهنگی: مقابله با نرمشهای نرمِ عادیسازی روابط با اشغالگران.
۵. دعا و همدلی: زنده نگهداشتن روحیهی مقاومت با یادآوری کرامت مردم غزه.
امام علی(ع) میفرمایند: «اگر ستمگری را ببینید و در قلب خود آن را انکار کنید، ایمانتان نجات یافته، اما اگر زبان و دستتان ساکت بماند، این سکوت، خیانت به دین و انسانیت است.» (4)
امروز غزه نیازمند اقدام عملی است؛ حتی کوچکترین کمکها، مانند انتشار یک توییت یا شرکت در راهپیمایی، میتواند زنجیرهای از امید را برای مردم غزه ایجاد کند.
پس غزه امروز تنها یک سرزمین نیست؛ نماد مقاومت در برابر ظلم و محکی برای سنجش ایمان امت اسلامی است. خداوند حجت را بر ما تمام کرده است؛ یا در زمرهی مجاهدان و صابران خواهیم بود، یا در جرگهی ساکتان و ناکسان. انتخاب ما، سرنوشت فردایمان را در دنیا و آخرت رقم میزند.
چرا خداوند مردم غزه را یاری نمیکند؟
سنت الهی در تغییر سرنوشت؛ شرطِ یاریِ خداوندپرسشِ «چرا خداوند به دادِ کودکانِ غزه نمیرسد؟» در پیِ فجایع اخیر غزه، ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. قرآن کریم پاسخ این پرسش را در قالبِ سنت تغییرناپذیر الهی بیان میکند:
«إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (ترجمه: خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.)(5)
این آیه نشان میدهد که یاریِ خداوند مشروط به ارادهی جمعی و تلاشِ مردم برای تغییر وضعیت خویش است. اگر جامعهای در برابر ظلم سکوت کند، از همبستگی فاصله بگیرد یا به سازش با ستمگران تن دهد، نمیتوان انتظار نصرتِ الهی را داشت.
جنگ ۳۳ روزهی حزبالله با رژیم صهیونیستی و پیروزیِ مقاومت در هشت سال دفاع مقدس ایران، نمونههای عینیِ تحقق این سنت الهی است.
در این رویدادها، ارادهی آهنینِ مردم و اتحاد آنان، زمینهساز یاریِ خداوند شد. امام خمینی(ره) میفرمایند: «اگر ملتی اراده کند، هیچ قدرتی نمیتواند بر او چیره شود.»
این جمله بازتابی از آیهی «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ»(6) است که بر پیوند ناگسستنیِ یاریِ خداوند و اقدامِ عملیِ بندگان تأکید میکند.
مهلتِ الهی به ظالمان؛ فرصتی برای رسوایی یا توبه؟
خداوند در قرآن دربارهی مهلتدادن به ستمگران میفرماید:«وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ ۚ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا ۚ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ» (7)
(ترجمه: کافران گمان نکنند مهلتی که به آنان میدهیم به سودشان است؛ ما تنها به آنان مهلت میدهیم تا بر گناهان خود بیفزایند و عذابی خوارکننده در انتظارشان است.)
مهلتدادن به ظالمان، دو هدف الهی را دنبال میکند:
۱. افزایش گناه و رسوایی: هر جنایتِ رژیم صهیونیستی در غزه، نفرت جهانیان را از این رژیم افزون میکند و مشروعیتِ آن را در نظر افکار عمومی از بین میبرد.
۲. آزمایشِ امتها: سکوتِ برخی کشورهای عربی در قبال غزه یا عادیسازی روابط با اسرائیل، آزمونی برای سنجشِ وفاداریِ آنان به آرمانهای اسلامی است. امام صادق(ع) در این زمینه میفرمایند: «بلاهای سخت بران نازل میشود تا پاداششان فزونی یابد و بر بدان تا عذابشان مضاعف شود.» (8)
مصائب غزه؛ اجرِ اخروی و حکمتِ الهی
رنجِ مردم غزه هرچند دلخراش است، اما بیحکمت نیست. خداوند در برابر صبر بر مصائب، پاداشی بینظیر در نظر میگیرد. امام صادق(ع) میفرمایند:«اگر مؤمن میدانست در ازای مصائب دنیا چه پاداشی دارد، آرزو میکرد تنش با قیچی تکهتکه شود!» (9)مصائب غزه تنها یک فاجعهی انسانی نیست؛ بلکه آزمونی الهی برای سنجشِ ایمان، همدلی و مسئولیتپذیریِ امت اسلامی است. پیامبر(ص) فرمودند:
«مَثَلُ المُؤْمِنِینَ فِی تَوَادِّهِمْ کَمَثَلِ الجَسَدِ الوَاحِدِ؛ إِذَا اشْتَکَى مِنْهُ عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الجَسَدِ» (مؤمنان در مهرورزی به یکدیگر، مانند پیکری واحدند؛ اگر عضوی به درد آید، دیگر اعضا نیز بیقرار میشوند.) (10) سکوت در برابر درد غزه، نقضِ این اصل قرآنی است.
وظیفهی ما در قبال غزه
1- یاریِ خداوند به غزه، از مسیرِ اقدامِ عملیِ امت اسلامی محقق میشود. این اقدامات شامل:
2- فشارِ سیاسی و اقتصادی بر رژیم صهیونیستی
3- افشای جنایاتِ آن در رسانهها
4- حمایت مالی و معنوی از مردم غزه
تقویت جبههی مقاومت
خداوند وعده داده است: «وَکانَ حَقًّا عَلَیْنَا نَصْرُ المُؤْمِنِینَ» (11) (و یاریِ مؤمنان بر ما حقی واجب است.) اما تحقق این وعده، در گروِ حرکتِ جمعیِ امت است.
سنت الهی تغییر سرنوشت؛ نقش ارادهٔ انسان در مبارزه با ظلم
سؤالی که ذهن بسیاری را مشغول میکند این است: «چرا خداوند مستقیماً جلوی ظلم رژیم صهیونیستی را نمیگیرد؟» پاسخ قرآن به این پرسش، در آیهای کلیدی نهفته است:«إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (12): خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه در درون خود دارند تغییر دهند.
این آیه نشان میدهد که تحول در وضعیت جوامع، منوط به اراده و اقدام خود انسانهاست. خداوند نه تنها ظلم را تأیید نمیکند، بلکه زیر بار ظلم رفتن را نیز نمیپذیرد.
درقرآن میخوانیم:«لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ»(نه ستم کنید و نه ستم بپذیرید.)(13) این فرمان الهی دوگانه است: هم از ظلم کردن منع میکند، هم از پذیرش ظلم. بنابراین، وظیفهٔ مسلمانان است که با اتحاد و همدلی، علیه اشغالگری و جنایات صهیونیستها بایستند. اما آیا در قضیه فلسطین، چنین اتحادی را شاهد بودهایم؟
تاریخ اسلام پر از نمونههایی است که ارادهٔ جمعی مؤمنان، زمینهساز نصرت الهی شد؛ از پیروزی در جنگ بدر تا مقاومت حزبالله در لبنان. اما امروز، اختلافات داخلی، سازش برخی دولتها با رژیم صهیونیستی، و سکوت بخشی از جهان اسلام، مانع شکلگیری یک جبههٔ واحد شده است. امام علی(ع) میفرمایند: «هیچ ظلمی پایدار نمیماند مگر به سکوت مظلوم.» (14)
دنیا؛ صحنهٔ آزمایش الهی برای ظالم و مظلوم
خداوند در قرآن میفرماید:«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ» (15)(ترجمه: قطعاً شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، کاهش اموال، جانها و محصولات میآزماییم و بشارت ده به صابران.)
این آیه نشان میدهد دنیا دار امتحان است و خداوند با سختیها و نعمتها، ایمان و صبر بندگان را میسنجد. امروز فلسطین، بزرگترین آزمایش امت اسلامی است؛ آزمایشی که ضعف اتحاد و مسئولیتگریزی برخی دولتها و مردم را آشکار کرده است. آیا میتوان در چنین شرایطی، انتظار مداخلهٔ معجزهآسای الهی داشت؟
قرآن تأکید میکند که آزمایش الهی با «خیر» و «شر» همراه است:«وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً» (16)(ترجمه: ما شما را با بدی و خوبی میآزماییم.)
فجایع غزه، هم آزمونی برای صبر مردم مظلوم فلسطین است، هم محکی برای سنجش مسئولیتپذیری دیگر مسلمانان. سکوت در برابر این جنایات، نه تنها نقض دستور قرآن است، بلکه نشانهٔ شکست در این امتحان الهی است.
چرا خداوند ظلم را فوراً پاسخ نمیدهد؟
اگر خداوند پس از هر ظلمی، مستقیماً وارد عمل شود، ماهیت آزمایش دنیا نابود میشد. قرآن در این باره هشدار میدهد:«وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا کَسَبُوا مَا تَرَکَ عَلَىٰ ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ» (17)(ترجمه: اگر خدا مردم را به سبب اعمالشان مجازات کند، هیچ جنبندهای را بر زمین باقی نمیگذارد!)اما او با مهلتدادن به ظالمان، چهار هدف را دنبال میکند:
۱. افزایش گناه و رسوایی ظالم: هر جنایت صهیونیستها، نفرت جهانیان از آنان را بیشتر میکند.
۲. شناسایی نیک و بد: در فرصت مهلت، حقپژوهان از ستمگران جدا میشوند.
۳. آموزش مبارزه: انسانها میآموزند چگونه با ظلم مقابله کنند.
۴. حفظ اصل اختیار: اگر خدا پس از هر ظلمی مداخله کند، اختیار انسان بیمعنا میشود.
دنیا بر اساس اسباب و مسببات اداره میشود. خداوند با احترام به قوانین طبیعی و اختیار انسان، اجازه میدهد تا نتایج اعمال انسانها آشکار شود. اگر او بلافاصله ظالمان را نابود کند، نه جنایتکارانی باقی میمانند، نه مجاهدی. این با حکمت آفرینش انسان، که خلیفهٔ الهی روی زمین است، ناسازگار است.
وظیفهٔ ما در دنیای آزمایش
دنیا جایگاه آزمون است؛ جایی که ارادهٔ انسان و عمل جمعی سرنوشتساز است. خداوند وعده داده است:«کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی» (18) (ترجمه: خداوند مقرر کرده که من و فرستادگانم پیروز شویم.)اما این پیروزی، در گروِ اقدام ماست. اگر مسلمانان همانند دوران دفاع مقدس یا مقاومت لبنان، متحد شوند، نصرت الهی محقق خواهد شد. سکوت ما نه تنها خیانت به فلسطین است، بلکه شکستی در امتحان الهی است.
نظام علّی و معلولی؛ سنت الهی در تدبیر جهان
خداوند متعال جهان را بر پایهٔ نظام اسباب و مسببات آفریده است. امام صادق(ع) در این باره میفرمایند:«أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ؛ فَجَعَلَ لِکُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا» (19)(ترجمه: خداوند ابا دارد که امور را جز از طریق اسباب جاری سازد؛ پس برای هر چیزی سببی قرار داد.)
این نظام به معنای آن است که هر پدیدهای در جهان، بر اساس علل طبیعی یا انسانی رخ میدهد. برای مثال، سیل و زلزله نتیجهٔ عوامل طبیعی است و کشته شدن انسانها با گلوله، پیامد استفاده از سلاح توسط ظالمان.
این نظام به انسان میآموزد که نتایج اعمالش به دست خود اوست؛ اگر گروهی در ساخت سلاح پیشرفت کنند، ممکن است بر دیگران سلطه یابند، اما این تسلط، نتیجهٔ انتخاب خود آنان و نظام علّی دنیاست.
اختیار انسان؛ محور آزمایش الهی
خداوند در قرآن میفرماید:«إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَٰکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ» (20)(ترجمه: خداوند به مردم هیچ ستمی نمیکند، بلکه این مردمند که به خود ستم میکنند.)این آیه دو نکتهٔ کلیدی را بیان میکند:
۱. نفی ظلم از خداوند: هر ظلمی در جهان، نتیجهٔ انتخاب انسانهاست، نه خواست الهی.
۲. مسئولیت انسان: اگر جامعهای تحت ستم قرار میگیرد، به دلیل کوتاهی در مقابله با ظالم یا تقویت اتحاد است.
خداوند انسان را مختار آفریده است تا در چارچوب نظام علّی جهان، راه خیر یا شر را برگزیند. اگر او بلافاصله پس از هر ظلمی وارد عمل شود، اختیار انسان بیمعنا میشود و دنیا از حکمت آزمایش خارج میگردد. امام علی(ع) میفرمایند: «دنیا سرای آزمایش است، نه سرای پاداش.» (21)
چرا عذاب فوری نمیآید؟ چهار حکمت الهی
قرآن کریم در پاسخ به این پرسش که چرا خداوند ظالمان را فوراً مجازات نمیکند، چهار حکمت را بیان میکند:۱. امکان توبه و بازگشت:
«وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ ۚ وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ» (22)( خداوند آنان را عذاب نمیکند تا زمانی که تو [پیامبر] در میان آنانی و تا زمانی که استغفار میکنند.)
۲. آزمایش انسانها:
«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکُمْ وَالصَّابِرِینَ» (23)( قطعاً شما را میآزماییم تا مجاهدان و صابران را بشناسیم.)
۳. رسوایی ظالمان و عبرت دیگران:
تاریخ پر از نمونههایی است که خداوند با نابودی اقوام ظالم مانند قوم فرعون، درس بزرگی به آیندگان داد. عذاب الهی در این موارد، نه تنها مجازات ظالمان، بلکه هشداری برای تمام تاریخ است.
۴. حفظ اختیار و مسئولیت انسان:
اگر خداوند پس از هر ظلمی مداخله کند، انسانها مسئولیتپذیری و مقاومت در برابر ستم را نمیآموزند.عنوان چهارم: غزه؛ آزمونی برای اتحاد و مسئولیتپذیری امت
فاجعهٔ غزه تنها یک تراژدی انسانی نیست؛ بلکه آزمونی الهی برای سنجش میزان پایبندی مسلمانان به ارزشهای دینی است. خداوند در قرآن میفرماید:
«وَکَذَٰلِکَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمِینَ بَعْضًا بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ» (24) (این گونه برخی از ظالمان را به برخی دیگر مسلط میکنیم به سبب آنچه انجام میدادند.)
این آیه نشان میدهد سلطهٔ ظالمان بر یکدیگر، نتیجهٔ کوتاهی انسانها در مقابله با ستم است. اگر مسلمانان در قبال غزه متحد شوند و از تمام ابزارهای سیاسی، اقتصادی و رسانهای استفاده کنند، نصرت الهی محقق خواهد شد، همانگونه که در جنگ ۳۳ روزهٔ لبنان شاهد بودیم.
عدالت الهی؛ میان دنیای آزمایش و آخرت
خداوند در قرآن وعده داده است:«وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» (25)(ترجمه: ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.)اما این وعده، مشروط به ایمان، مقاومت و اتحاد است. دنیا دار امتحان است و عدالت کامل الهی در آخرت محقق میشود. تا آن زمان، وظیفهٔ ما ایستادگی در برابر ظلم، حمایت از مظلومان و تقویت جبههٔ مقاومت است.
غزه؛ فریاد بیداری از خواب غفلت
به یقین، مسئله فلسطین و بهویژه وضعیت دردناک و مقاومت شجاعانه مردم غزه، همچون یک زنگ بیدارباش برای مسلمانان و تمامی انسانهای آزاده در سراسر جهان عمل میکند.این رخدادهای جانکاه، فرصتی بیبدیل برای بازگشت به مسیر حق، زدودن غبار غفلت و غرور از دلها و احیای حس انسانیت و مسئولیتپذیری در وجدانهای به خواب رفته است. غفلت، همواره به عنوان یکی از مهمترین عوامل انحطاط و سقوط امتها و سدی بزرگ در برابر درک حقایق و واقعیتهای پیرامون عمل کرده است.
خداوند متعال در کلام وحی میفرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِک فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یتَضَرَّعُونَ» (26) ) «و به یقین، به سوی امتهای پیش از تو [پیامبرانی] فرستادیم؛ پس آنان را به سختی و رنج دچار ساختیم، شاید به تضرع درآیند.»
این آیه شریفه به این حقیقت اشاره دارد که خداوند متعال، گاهی اوقات امتهای پیشین را با مصائب و سختیها آزموده است تا آنان از خواب غفلت بیدار شده و با تضرع و انابه به سوی او بازگردند.
وضعیت کنونی غزه و رنجهای مردم مظلوم آن نیز میتواند به عنوان یک امتحان الهی و فرصتی برای بیداری امت اسلامی تلقی شود.
با کمال تأسف، پس از گذشت بیش از هفت دهه از اشغال سرزمین فلسطین و تداوم تجاوزات و کشتار بیرحمانه در این سرزمین مقدس، هنوز هم بسیاری از مسلمانان در خواب غفلت به سر میبرند و آنگونه که شایسته است به یاری برادران و خواهران دینی خود نمیشتابند.
سخن ژرف و هشداردهنده امام خمینی (ره) که فرمودند: «اگر مسلمانان یک سطل آب بریزند اسرائیل از بین میرود»،( 27) عمق این غفلت و بیتفاوتی را به تصویر میکشد
. این کلام نافذ، نه تنها بیانگر قدرت بالقوه امت اسلامی در صورت اتحاد و همدلی است، بلکه نشاندهنده ضعف و تفرقه کنونی و عدم استفاده از این ظرفیت عظیم برای دفاع از مظلومان است.
سختیها؛ بستری برای رشد و تکامل در غزه
باید به این نکته مهم و حیاتی توجه داشت که در بسیاری از مواقع، رشد و کمال در دل سختیها، چالشها و حتی جنگها نهفته است.اگر خداوند متعال به صورت مستقیم و فوری جلوی ظلم ظالمان را بگیرد، فلسفه امتحان و ابتلا و در نتیجه، رشد و کمال انسانها بیمعنا خواهد شد. تاریخ بشر مملو از نمونههایی است که ملتها و جوامع در کوران سختیها و مبارزات، به مراتب بالاتری از پیشرفت و تعالی دست یافتهاند.
نمونه بارز این امر را میتوان در جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق مشاهده کرد. هرچند این جنگ خسارات جبرانناپذیری از جمله ویرانیها و از دست دادن عزیزان را به همراه داشت،.
اما در عین حال، زمینهساز رشد و شکوفایی در عرصههای مختلف نظامی، علمی، اقتصادی و خودکفایی و عدم وابستگی به بیگانگان گردید. امروزه، اگر عزت و امنیت نسبی در کشور ما حاکم است، بیشک مرهون مجاهدتها و دستاوردهای دفاع مقدس است.
در فلسطین اشغالی و بهویژه در غزه نیز، ما شاهد روند تکامل مقاومت در دل سختیها و محاصره هستیم. روزی مبارزان فلسطینی با پرتاب سنگ به مقابله با اشغالگران میپرداختند، اما امروز به لطف الهی و تلاش و مجاهدت جوانان غیور، شاهد پیشرفت چشمگیر توان نظامی آنها و استفاده از موشکهای نقطهزن در دفاع از خود و سرزمینشان هستیم.
این تکامل تدریجی نشان میدهد که مقاومت در برابر ظلم، هرگز متوقف نخواهد شد و قطعا آیندهای روشنتر و پیروزی نهایی در انتظار مردم مظلوم فلسطین است.
وعده نصرت الهی برای مقاومت در غزه
لازم به ذکر است که هرچند عوامل متعددی در عالم دنیا وجود دارد که حکمت الهی اقتضا میکند خداوند جلوی ظلم ظالمان را فوراً نگیرد، اما از آیات نورانی قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (ص) استفاده میشود.که کسانی که با ایمان راسخ، توکل خالصانه بر خداوند، اهداف صحیح و الهی و با استفاده از ابزارهای مشروع و ممکن در مقابل ظلم و ستم میایستند، قطعاً مشمول نصرت و یاری خداوند متعال خواهند شد.
خداوند سبحان در قرآن مجید میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ»«ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر خدا را یاری کنید، او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میسازد.»(28)
این آیه شریفه، وعدهای قطعی از جانب خداوند به مؤمنانی است که در راه او و برای دفاع از حق و عدالت قیام میکنند.
نصرت الهی تنها به پیروزی نظامی محدود نمیشود، بلکه شامل تأییدات غیبی، صبر و استقامت در برابر سختیها، ایجاد اتحاد و همدلی در میان مؤمنان و در نهایت، تحقق وعده الهی در پیروزی حق بر باطل نیز میگردد. مقاومت جانانه مردم غزه، با وجود تمام ناملایمات و فشارهای وارده، مصداقی بارز از این نصرت الهی و ثبات قدم در راه حق است.
استواری ایمان در برابر طغیان کفر در غزه
آنچه امروز در غزه شاهد آن هستیم، جلوهای شگفتانگیز از استقامت و پایداری اهل ایمان در برابر دشمنان خدا و انسانیت است.ثبات قدم و آرامش قلبی مؤمنان غزه در مواجهه با وحشیانهترین حملات و مصیبتها، به حدی است که هر بینندهای را به یقین میرساند که این شجاعت و استواری، ریشه در ایمانی عمیق و تکیهگاهی الهی دارد.
قدرتی پنهان و ماورای توان بشری در قلبهای این مؤمنان نهفته است که آنها را در برابر طوفان بلاها ثابت قدم نگه داشته است.
این حقیقت، یادآور وعده نصرت الهی به مؤمنان در سختترین شرایط است. خداوند سبحان در قرآن کریم میفرماید: «إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلَائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ»(29)
«[به یاد آر] هنگامی که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد که من با شما هستم؛ پس کسانی را که ایمان آوردهاند، استوار دارید. به زودی در دلهای کافران ترس خواهم افکند؛ پس بالای گردنها [یشان] بزنید و همه سرانگشتانشان را قطع کنید.»
این آیه شریفه، گواه آن است که در لحظات دشوار، خداوند با فرستادن آرامش و ثبات به قلب مؤمنان و ایجاد ترس و وحشت در دل کافران، یاری خود را شامل حال اهل ایمان میسازد. استواری مردم غزه در برابر ظلم و تجاوز، نمونهای عینی از این امداد الهی است.
تفاوت آشکار جبهه حق و باطل در غزه
آنچه در صحنه نبرد غزه به وضوح قابل مشاهده است، شدت کینه و دشمنی بیحدوحصر دشمنان خدا با بندگان مؤمن و میزان سبعیت و درندگی آنها در کشتار بیرحمانه مردم بیدفاع، بهویژه کودکان و زنان، و آزار و شکنجه آنان است. این جنایات هولناک، تفاوت آشکار و غیرقابل انکاری را میان پیروان شیطان و دوستداران رحمان به نمایش میگذارد.این تفاوت فاحش، حجتی آشکار از جانب خداوند بر بندگانش است تا دریابند که انسان، هنگامی که از هدایت و رحمت الهی رویگردان شده و خود را بینیاز از او بداند، تا چه اندازه در ورطه تباهی و ذلت سقوط میکند و چگونه انسانیت خود را به حیوانیت وحشیانه تبدیل مینماید. در مقابل، کسانی که از هدایت الهی پیروی میکنند و ایمان به خدا را سرلوحه زندگی خود قرار میدهند، چگونه میتوانند به اوج عزت، مقاومت و سربلندی دست یابند.
این تضاد آشکار، دلیلی قاطع بر حضور مشهود حق در این کارزار است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «لِّیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَى مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ» (30)
«تا هر که هلاک [شود]، از روی دلیل روشن هلاک شود، و هر که زنده [ماند]، از روی دلیل روشن زنده بماند؛ و بیگمان، خدا شنوا و داناست.»
این آیه شریفه بیانگر آن است که این وقایع و این تفاوتهای آشکار، برای آن است که هر کس که هلاک میشود، با دلیلی روشن و آشکار هلاک گردد و هر کس که زنده میماند، با برهان و حجتی آشکار به زندگی ادامه دهد. و خداوند شنوا و دانا به تمام احوال بندگان است.
گرویدن به اسلام؛ ثمره مشاهده حقانیت مقاومت غزه
یکی از پدیدههای قابل توجه و مبارکی که در پیوند با مقاومت مردم غزه و جنایات دشمنان شاهد آن هستیم، روی آوردن بسیاری از غیرمسلمانان به دین مبین اسلام است.این افراد، با مشاهده ایمان راسخ، استقامت بینظیر و ثبات قدم مؤمنان غزه در برابر مصائب و سختیها، و در مقابل، مشاهده چهره کریه و غیرانسانی حامیان اشغالگران که چگونه به شعارهای فریبنده خود پشت پا زده و انسانیت خود را به مسلخ بردهاند، به حقانیت اسلام پی میبرند و با عشق و اختیار، به این دین الهی مشرف میشوند.
این توفیق الهی و هدایت این افراد به سوی اسلام، چیزی جز قدرت و حکمت بیانتهای خداوند نیست. این امر، مصداقی از آیه شریفه است که میفرماید: «لِّیُدْخِلَ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا» (31)
«تا خدا هر که را بخواهد در رحمت خویش درآورد. اگر [مؤمنان و کافران در مکه] از هم جدا میشدند، قطعاً کافرانشان را عذابی دردناک عذاب میکردیم.»
خداوند هر کس را که بخواهد، در رحمت خود داخل میکند و این هدایت، نشانهای از رحمت واسعه الهی و تأثیر شگرف ایمان در جذب قلوب است.
غزه؛ عامل بیداری مسلمانان از خواب غفلت
یکی از برکات و حکمتهای نهفته در دل این حوادث تلخ و دردناک غزه، بیداری شمار زیادی از مسلمانان غافلی است که پیش از این، تلاشهای مصلحان و اندرزهای دلسوزانه آنان نتوانسته بود ایشان را از خواب غفلت بیدار کند.خداوند متعال با رحمت و حکمت بیکران خود، این حوادث هولناک و دشوار را وسیلهای برای تکان دادن وجدانهای خفته و بازگرداندن آنان به مسیر درست قرار داد.
این بیداری، فرصتی است تا مسلمانان پس از توبه از غفلتهای گذشته و تلاش و کوشش در راه خدا و یاری مظلومان، حیاتی تازه و پربار را آغاز کنند.
این تحولات، همگی از تدبیر حکیمانه خداوند سبحان و آثار صفات جمال و جلال او نشأت میگیرد. چنانکه در حدیث صحیح آمده است: «لا أحد أحبّ إلیه العذر من الله»(32)
«هیچ کس نزد خداوند محبوبتر از کسی نیست که عذرخواهی کند و به سوی او بازگردد.» این حوادث، در واقع فرصتی است برای بازگشت و توبه و جبران مافات برای کسانی که در غفلت به سر بردهاند.
غزه؛ صحنه رسوایی منافقان و فتنهگران
آنچه در جریان این رویدادهای غمانگیز در غزه مشاهده شد، آشکار شدن مواضع واقعی بسیاری از منافقان، فتنهگران و کسانی بود که با ظاهری فریبنده و با انتساب خود به اسلام و حتی در لباس علم و دین، در صدد تفرقه و توطئه بودند.خواست و اراده خداوند متعال بر این تعلق گرفته بود تا چهره واقعی این افراد برای ما آشکار شود، تا از آنها بیزار شویم، با آنها دشمنی کنیم و ارتباط خود را با آنان قطع نماییم، زیرا خداوند نمیخواهد مؤمنان در حالت اشتباه و ناآگاهی باقی بمانند تا زمانی که خبیث از طیب جدا گردد.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «مَّا کَانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَیْهِ حَتَّى یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ (33) «خداوند مؤمنان را به این [حالی] که اکنون بر آن هستید وانمیگذارد، تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند.»
این آیه شریفه بیانگر آن است که این حوادث و درگیریهای بزرگ، بستری را فراهم آورد تا چهره واقعی منافقان و کسانی که در دل نیات پلید داشتند، آشکار شود و مؤمنان سره از ناسره تشخیص داده شوند. بدون این رویدادهای عظیم، این میزان از ظهور و بروز نفاق و فتنهگری ممکن نبود.
غزه؛ نشانهای از تحولات بزرگتر و آمادگی برای آینده
سپس – و این از تمامی نکات ذکر شده مهمتر است – تمامی این رویدادهای تلخ و شیرین و نشانههای آشکاری که از بزرگی، شدت و عظمت آنها میتوان دریافت، همگی در دایره سنتهای الهی قرار دارند و حکایت از اموری بزرگتر میکنند که هنوز به وقوع نپیوستهاند.خداوند متعال میخواهد که امت اسلامی با بازنگری همهجانبه در وضعیت خود، با هوشیاری، بصیرت، آگاهی و ایمان راسخ برای استقبال از آن تحولات بزرگ آماده شوند.
این حوادث، هشداری جدی نیز به دشمنان خداست که اعمال سیاه و ظلم و ستم آنها از حد گذشته است و اراده الهی بر آن است که آتش فتنه آنها خاموش شود و ستاره بخت و قدرتشان رو به افول گذارد. و خداوند بر همه چیز آگاه و از هرگونه نقص و عیبی منزه است.
چه بدبخت و زیانکارند مردمی که پس از مشاهده این حوادث و صحنههای جانکاه و دردناک، همچنان در خواب غفلت به سر میبرند و از این نشانههای الهی عبرت نمیگیرند! در مقابل، چه سعادتمند و خوشبختند انسانهای با بصیرتی که با مشاهده این حوادث و صحنهها، جان تازهای یافته و با عزمی راسخ، شعار این آیات نورانی را سرلوحه زندگی خود قرار میدهند:
«قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ(34) «بگو: همانا نماز و قربانی من و زندگی و مرگ من، همه از آنِ خدا، پروردگار جهانیان است.»
«إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» (35) «ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر او و کسانی هستند که ایمان آوردهاند؛ همان کسانی که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.»
«اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ(36) «از خدا یاری بجویید و شکیبا باشید! زمین از آنِ خداست؛ آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، به ارث میدهد؛ و سرانجامِ [نیک] برای پرهیزگاران است.»
غزه؛ آیینهٔ محضریت خداوند در جهان معاصر
جنگ غزه، با تمام درد و رنجهایش، محضریت خداوند را در برابر چشمان بشریت نمایان ساخته است. خداوند در قرآن میفرماید:«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا» (37) (ترجمه: هرکس از یاد من رویگردان شود، زندگیِ تنگ و سختی خواهد داشت.)
این آیه نشان میدهد که بیتفاوتی در برابر آیات الهی، حتی اگر در قالب فجایع انسانی مانند غزه باشد، پیامدهای سنگینی برای فرد و جامعه دارد. غزه امروز تنها یک بحران سیاسی نیست؛ آیۀ الهی است که فراموشی آن، انسان را به «معیشت ضنکا» دچار میکند.
«محضریت خداوند» به معنای حضور همیشگی او در تمام صحنههای جهان است. غزه صحنهای است که خداوند در آن حجت را بر بندگان تمام میکند.
کسانی که این صحنه را «محضر خدا» نمیبینند، همانند جنایتکاران صهیونیست، در دام غفلت و ظلم گرفتارند. اما مؤمنانی که غزه را آیینهٔ ارادهٔ الهی میدانند، مسئولند به این محضر پاسخ دهند. امام علی(ع) میفرمایند: «خداوند بندگان را با بلاها میآزماید تا دعای مظلوم را از ستمگر بشنود.» (38)
«معیشت ضنکا»؛ تنگنایی فراتر از فقر مادی
برخی مفسران «معیشت ضنکا» را تنها به مشکلات اقتصادی محدود میکنند، اما آیات پسین سورهٔ طه این تفسیر را رد میکند. خداوند میفرماید:«وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ(39) (ترجمه: هرکس از یاد خدای رحمان روی بگرداند، شیطانی را همنشین او میسازیم.)این همنشینی با شیطان، به معنای کوری قلب در دنیا و کوری محشور شدن در آخرت است. قرآن در توصیف روز قیامت میگوید:
«قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَىٰ وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا * قَالَ کَذَٰلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَٰلِکَ الْیَوْمَ تُنسَىٰ» (40) (ترجمه: [کور محشور شده] میگوید:
پروردگارا! چرا مرا نابینا محشور کردی؟ حال آنکه من در دنیا بینا بودم! * خداوند پاسخ میدهد: اینگونه است! آیات ما به تو رسید، ولی تو آنها را فراموش کردی، و امروز نیز تو فراموش میشوی!)
«معیشت ضنکا» تنها تنگدستی مالی نیست؛ بلکه سختیِ روحی و معنوی است که از بیتفاوتی به آیات الهی ناشی میشود. غزه امروز «آیهای الهی» است که بیاعتنایی به آن، انسان را به کوری دل و انزوای معنوی دچار میکند.
پیامبر(ص) فرمودند: «مَثَلُ المُؤْمِنِینَ فِی تَوَادِّهِمْ کَمَثَلِ الجَسَدِ الوَاحِدِ؛ إِذَا اشْتَکَى مِنْهُ عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الجَسَدِ» (مؤمنان در مهرورزی مانند پیکری واحدند؛ اگر عضوی به درد آید، دیگر اعضا بیقرار میشوند.) (41) سکوت در برابر درد غزه، نقض این اصل قرآنی است.
وظیفهٔ ما در قبال «غزه»
خداوند غزه را به مثابه آزمونی الهی قرار داده تا میزان پایبندی مسلمانان به ارزشهای دینی را بسنجد. این مسئولیتها شامل موارد زیر است:۱. آگاهیرسانی: انتشار جنایات صهیونیستها و شکستن سکوت رسانههای جهانی.
۲. حمایت عملی: کمکهای مالی، درمانی و سیاسی به مردم غزه.
۳. مقاومت فرهنگی: مقابله با عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی.
۴. دعا و همدلی: زنده نگهداشتن روحیهٔ مقاومت با یادآوری کرامت مردم غزه.
قرآن هشدار میدهد که بیتفاوتی در برابر آیات الهی، عواقبی سخت دارد:«وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا» (42)
(ترجمه: هنگامی که بخواهیم شهری را نابود کنیم، ثروتمندانش را فرمان میدهیم [تا به فسق روی آورند]، سپس فرمان نابودی آن را صادر میکنیم.)
فساد و سکوتِ ثروتمندان و قدرتمندان در قبال غزه، میتواند نشانهای از نزدیکی عذاب الهی باشد.
غزه؛ آزمونِ ایمان و بیداری امت
غزه تنها یک جنگ نیست؛ آیۀ الهی است که بیاعتنایی به آن، مسلمانان را به «معیشت ضنکا» دچار میکند. خداوند در قرآن میفرماید:«وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ(43) (ترجمه: در نیکی و پرهیزکاری همکاری کنید، و در گناه و تجاوز همکاری نکنید.)
همکاری در نجات غزه، نه تنها وظیفهٔ دینی، بلکه نجات از عذاب اخروی است. اگر امروز در قبال غزه سکوت کنیم، فردا در پیشگاه خداوند پاسخی نخواهیم داشت.
نتیجه:
در نهایت، آنچه از دل حوادث غزه آشکار شد، حقیقتی انکارناپذیر است: این سرزمین، نه تنها صحنه مظلومیت و مقاومت، بلکه کانون بیداری امت اسلامی و محک ایمان مؤمنان بوده است.این رویدادها، غفلت خفتگان را زدود، نقاب از چهره منافقان برداشت و نشانههایی از سنتهای الهی و تحولات آخرالزمانی را آشکار ساخت.
وظیفه ما در این برهه حساس، فراتر از همدردی و کمکهای مادی است؛ بلکه بیداری از خواب غفلت، تقویت ایمان و بصیرت، شناخت جبهه حق و باطل و آمادگی برای نصرت نهایی مستضعفان و تحقق وعدههای الهی را میطلبد.
باشد که با درک این مسئولیت خطیر، در زمره یاوران حق و زمینهسازان ظهور منجی موعود (عج) قرار گیریم و شاهد پیروزی نهایی مستضعفان بر مستکبران باشیم.
پینوشت ها:
1.آل عمران: ۱۴۱2. آل عمران: ۱۴۲
3. وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۸۵.
4. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷.
5.رعد: ۱۱.
6.محمد: ۷.
7.آلعمران: ۱۷۸.
8. بحارالأنوار، ج۶۴، ص۲۳۷.
9. الکافی، ج۲، ص۲۵۵.
10. صحیح مسلم، کتاب البر، حدیث ۲۵۸۶.
11. روم: ۴۷
12. رعد: ۱۱
13. آیه ۲۷۹ سوره بقره
14. غرر الحکم، حدیث ۳۵۶.
15. بقره: ۱۵۵.
16.انبیاء: ۳۵
17. فاطر: ۴۵
18. مجادله: ۲۱
19. الکافی، ج۱، ص۱۸۳
20. یونس: ۴۴.
21. نهج البلاغه، حکمت ۱۳۲
22. انفال: ۳۳
23. محمد: ۳۱.
24. انعام: ۱۲۹.
25. قصص: ۵.
26.انعام: ۴۲.
27. این نقل قول به صورتهای مختلف در منابع ذکر شده است و مضمون آن بر وحدت و قدرت مسلمانان در برابر دشمن تأکید دارد. برای یافتن منبع دقیق، میتوانید در آثار و سخنرانیهای امام خمینی (ره) و شهید مطهری را جستجو کنید.
28. سوره محمد، آیه ۷:
29 سوره انفال، آیه 12
30. سوره انفال، آیه 42
31.سوره فتح، آیه ۲۵
32.عبدالله بن مسعود | المحدث : مسلم | المصدر : صحیح مسلم | الصفحة أو الرقم : 2760
33. سوره آل عمران، آیه ۱۷۹
34. سوره انعام، آیه ۱۶۲
35.سوره مائده، آیه ۵۵
36. سوره اعراف، آیه ۱۲۸
37.طه: ۱۲۴.
38. نهج البلاغه، خطبه ۹۳.
39.زخرف: ۳۶.
40. طه: ۱۲۵-۱۲۶.
41. صحیح مسلم، کتاب البر، حدیث ۲۵۸۶.
42. اسراء: ۱۶
43. آیه 2 سوره مائده
منابع:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/09/11/2998566https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/11/02/3027030
https://www.mashreghnews.ir/news/1590562
https://borna.news/fa/news/2017827
https://kayhan.ir/fa/news/275733
https://www.islahweb.org/fa/post
https://www.etemadonline.com
https://iqna.ir/fa/news/4181020
https://zitova.ir/post/263754
https://darolershad.org