از خدا جوييم توفيق ادب

بي‌ادب محروم گشت از لطف رب از خدا جوييم توفيق ادب بلک آتش در همه آفاق زد بي‌ادب تنها نه خود را داشت بد بي‌شري و بيع و بي‌گفت و شنيد مايده از آسمان در مي‌رسيد
سه‌شنبه، 30 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
از خدا جوييم توفيق ادب
از خدا جوييم توفيق ادب
از خدا جوييم توفيق ادب

شاعر : مولوي

بي‌ادب محروم گشت از لطف رب از خدا جوييم توفيق ادب
بلک آتش در همه آفاق زد بي‌ادب تنها نه خود را داشت بد
بي‌شري و بيع و بي‌گفت و شنيد مايده از آسمان در مي‌رسيد
بي‌ادب گفتند کو سير و عدس درميان قوم موسي چند کس
ماند رنج زرع و بيل و داس‌مان منقطع شد خوان و نان از آسمان
خوان فرستاد و غنيمت بر طبق باز عيسي چون شفاعت کرد حق
چون گدايان زله‌ها برداشتند باز گستاخان ادب بگذاشتند
دايمست و کم نگردد از زمين لابه کرده عيسي ايشان را که اين
کفر باشد پيش خوان مهتري بدگماني کردن و حرص‌آوري
آن در رحمت بريشان شد فراز زان گدارويان ناديده ز آز
وز زنا افتد وبا اندر جهات ابر بر نايد پي منع زکات
آن ز بي‌باکي و گستاخيست هم هر چه بر تو آيد از ظلمات و غم
ره‌زن مردان شد و نامرد اوست هر که بي‌باکي کند در راه دوست
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک از ادب بر نور گشتست اين فلک
شد عزازيلي ز جرات رد باب بد ز گستاخي کسوف آفتاب


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما