مشکلات قابل حل را به راحتي حل کنيد!
نويسنده:جان گاتمن
کاملاً واضح است زماني که زن و شوهري به يکديگر احترام مي گذارند و نظرات يکديگر را مي پذيرند،زندگي شان داراي بنيادي مناسب براي حل هرگونه اختلاف ايجاد شده است .حتي اغلب زوجها ،زماني که سعي مي کنند همديگر را متقاعد نمايند و يا اختلاف را فرو بنشانند،راه خود را گم مي کنند.گفت و گويي که مي تواند بهره وري داشته باشد به داد و فرياد و يا سکوت همراه با خشم بدل مي گردد.اگر اين موضوع شامل شما هم مي شود، و مطمئن هستيد مشکلي که مي خواهيد سروقتش برويد حتماً قابل حل است، کليد حل مشکل ،فراگيري شيوه جديد جهت مرتفع ساختن اختلاف است.(نصايحي که دراينجا پيشنهاد شده تا حدودي مي تواند به غلبه بر مشکلات زنجير وار نيزکمک کند،ولي کافي نيست.شيوه پر طرفدار حل تعارضات ،که از طرف بسياري از درمانگرها حمايت شده، اين است که سعي کنيد خود را به جاي شريک زندگي تان بگذاريد و مشتاقانه به هرآنچه مي گويد گوش فرا دهيد و سپس آشکارا ابراز کنيد که اين وضعيت دشوار را از نقطه نظر او ديده ايد .اگر بتوانيد انجامش دهيد-،روش بدي نيست.ولي همان طور که گفتم،خيلي از زوجها نمي توانند-و اين شامل بسياري از زوجهاي شاد نيز مي شود.بسياري از مردمي که ما در مورد آنها تحقيق نموديم و زندگي پر از عشق داشتند و همه به آن غبطه مي خوردند ،قانون کارشناسان را زماني که مشاجره اي بينشان رخ مي داد ،دنبال نمي کردند.ولي همچنان مي توانستند اختلافشان را حل کنند.
با مطالعه جدي و مشتاقانه آنچه اين زوجها انجام داده بودند ،به مدلي جديد براي حل اختلافات دريک ارتباط عاشقانه دست يافته ام/پنج اصل من،پنج گام زير را سبب شده است:
1.شروعتان با ملايمت باشد.
2.بياموزيد که اقدامات اصلاحي بسازيد و به آن برسيد.
3.خودتان و يکديگر را آرام کنيد
4.حد وسط را بگيريد ،به توافق برسيد
5.در مقابل نقصهاي يکديگر صبور باشيد
آموزش اين گامها زمان زيادي نمي گيرد،چرا که در حال حاضر همه ما کما بيش داراي اين مهارتهاييم ،تنها عادت استفاده از آنها را در روابط خصوصي خود فراموش کرده ايم.در مراحل معيني پنجمين اصل من به داشتن رفتاري خوب محدود مي شود.به اين معنا که با همسر خود با همان احترامي که نسبت به ديگران داريد رفتار کنيد.اگر مهماني چترخود را را جا بگذارد،مي گوييم:«بفرماييد ،شما چترتان را فراموش کرديد.»هرگز فکرش را نمي کنيم که بگوييم :«معلوم هست چته؟هميشه وسايلت را جا مي گذاري .براي رضاي خدا هم که شده کمي حواست را جمع کن!من که هستم ،برده اي که بايد هر چه جا گذاشتي برايت بياورد!»ما نسبت به عواطف مهمان حساس هستيم،حتي اگر اوضاع خوب پيش نرود.زماني که مهمان ليوان نوشابه اش مي ريزد ،مي گوييم :عيبي ندارد!يک ليوان ديگر برايت بريزم؟»نه اينکه:«تو بهترين روميزي مرا کثيف و چسبناک کردي!اصلاً نمي توانم به خاطر درست انجام دادن هيچ کاري رويت حساب کنم.ديگر هيچ وقت تو را به خانه ام دعوت نمي کنم!»
دکتر روري را به ياد بياوريد ،چه کسي با همسرش درطول گردش روز کريسمس در بيمارستان نامهربان بود؟زماني که رزيدنتي تلفن کرد،با او بسيار مهربان بود.اين واقعه اي نادرنيست.در خلال مشاجره اي ناگوار،زن يا شوهر تلفن درحال زنگ خوردن را برمي دارند و ناگهان همه چيز به لبخند بدل مي شود:«سلام،بله بسيارخوب است که بتوانيم ناهار را با هم بخوريم !مشکلي نيست،سه شنبه خوب است.واقعاً متأسفم که نتوانستي در آنجا مشغول به کار شوي.حتماً بسيار ناراحتي.»و غيره .ناگهان همسر عصباني و خشک و جدي به فردي انعطاف پذير ،فهيم و مهربان بدل شد-البته تا وقتي با تلفن صحبت مي کرد.ناگهان قيافه اش به انساني اخمو و بي عاطفه بدل شد،همه اش به خاطر راهنمايي شريک زندگي اش.همان طور که قرار است اين گامها را بپيماييد،به ياد داشته باشيد که آنچه واقعاً از شما خواسته مي شود فقط در صورتي خواسته مي شد که شما در پي ترتيب دادن آشنايي با کسي هستيد که پيمان تقسيم زندگي اش را با شما بسته است.
شيوه خشن و بي رحمانه دارا با شيوه جاستين مقايسه کنيد. او زندگي شادي با مايکل دارد،ولي داراي مشکلي شبيه دارا نيز هست:او سهمش را از کارهاي خانه انجام نمي دهد.آنچه او را بيش از هرچيز ديگري به ستوه مي آورد اين است که در نهايت بايد تا کردن لباسها را که از آن متنفر است،خودش انجام دهد.در اينجا طرز سخن گفتن او با حالتي محبت آميز در زمان طرح مسئله با مايکل آمده است:
جاستين :خيلي خوب(نفسي عميق).باز هم کارهاي خانه.
مايکل:بله:خوب،منظورم اين است که کابينتهاي آشپزخانه و ميز را تميز کردم.(تدافعي)
جاستين:آهان.تو اين کار را کردي.(اقدام اصلاحي)
مايکل:آهان(او آرام مي گيرد؛اقدام اصلاحي جاستين مؤثر بوده)
جاستين :فکر مي کنم،فقط انگار گاهي کارها انجام نمي شود و يا لباسها همان طور تا نشده مي مانند...(شروعي ملايم)
مايکل:بله.به ياد لباسها نبودم(مي خندد).منظورم اين است که اصلاً به فکر آنها نبودم.(بدون حالت تدافعي)
جاستين :(مي خندد):اين هم يک جور زيرکي است.فکر مي کني چه کسي اين کار را انجام مي دهد؟تو لباسها را گذاشتي تا موقع پوشيدن همين جوري بماند.
مايکل:فکر کنم همين طور است.
جاستين :شايد اين خوب باشد،ولي پس از مدتي باعث عصبانيت من مي شود.
مايکل:خوب ،اصلاً به ذهن من نرسيده بود که ما بايد چنين کاري نيز انجام دهيم(آهسته خنديدن)
جاستين :در حقيقت تيم آنها را تا مي کرده است.(همسايه اي در آپارتمانشان که در يک خشکشويي کار مي کند)يک سري از آنها را آنجا گذاشتم و وقتي از آنجا رد شدم تمام ملافه ها تا شده بود.
مايکل:شايد بهتر است سبد لباسها را بگذاريم در اتاق او.
جاستين :(مي خندد):(شوخي دو طرفه از شدت تنش مي کاهد)
مايکل:خوب،باشد!مي توانم يک روز در ميان يا چيزي شبيه به اين وقتي از سر کار بر مي گردم...
جاستين :بله،مي تواني هرچه که براي تا کردن است را تا کني ،به خصوص حوله ها،ملافه ها و لباسهاي زير.
مايکل:الان مي روم و سبد را نگاه مي کنم.(او نفوذ جاستين را پذيرفته است)
جاستين :خيلي خوب.
شايد مهم ترين ويژگي اين جر و بحث ،نبود واقعي چهار سوار اپوکاليپس است-انتقاد،اهانت ،حالت تدافعي و کارشکني -صفات بارز تعارضاتي که زندگي يک زوج را ويران مي کند.دليل نبود اين صفات اين است که جاستين بحث را با ملايمت آغاز نموده است.در مقابل ،شروع خشن باعث سردي عاطفي و تنهايي و تباه شدن زندگي مشترک مي شود.تنها 40 درصد از طلاقها به دليل مشاجرات ويرانگر و مکرر بين زن و شوهر است.اغلب موارد ازدواجها براي اين پايان مي پذيرد که زن و مرد به منظور اجتناب از کشمکش بيشتر از هم فاصله مي گيرند و حس دوستي و رابطه در آنها از بين مي رود.
به همين خاطر خرده نگرفتن و يا عدم تحقير جاستين ،زماني که مايکل اقرار
کرد حتي به لباسها فکرنکرده بود،اهميت دارد.او خنديد و گفت فکر مي کند که کارش نوعي زيرکي است .به خاطر آرام بودن جاستين در مقابل مايکل ،گفت و گوي آن دو به نتيجه رسيد:پيشنهاد طرحي به منظور حل اختلاف .از آنجا که آنها از عهده انجامش بر مي آيند ،بگو مگوي آنها باعث مي شود نسبت به خود و ازدواجشان احساس مثبتي داشته باشند.اين احساس براي هر زوج همانند داشتن موجودي در بانک است .اين حس نگرش خوش بينانه اي القا مي کند و در حل اختلافهاي پيش رو نيز به آنها کمک مي نمايد.
شروعي آرام و ملايم لزوماً نبايد سياستمدارانه باشد.تنها مي بايست عاري از توهين و سرزنش باشد.در ازدواجي سالم و متغير که مي تواند پر از برخورد باشد،بيشتر احتمال دارد که زن چنين چيزي بگويد:«من هم مي توانم گاهي تنبل شوم،از اين عصباني مي شوم که تو ديروز از جلوي سبد لباسها گذشتي و حتي يک ملافه را هم تا نکردي .اصلاً خوشم نمي آيد من هميشه آنها را تا کنم.»يا «من عميقاً حس مي کنم که بايد بيشتر با هم کليسا برويم.اين موضوع براي من از اهميتي بسيار برخوردار است.»اينها نيز شروعي آرامند زيرا شکاياتي مستقيم و روراست هستند،نه طعنه و يا اهانت.
ملايم شروع کردن براي حل اختلاف بسيار ضروري است.زيرا تحقيقاتم به اين نتيجه رسيده که مشاجرات بدون استثنا به همان موردي که آغاز شده بود ختم مي شود.به همين دليل است که 96 درصد مواقع مي توانم سرنوشت مشاجره اي را در همان سه دقيقه اول پيش بيني کنم!در صورتي که بحثي را با خشونت آغاز نماييد-به اين معناست که به همسر خود به صورت کلامي حمله کرده ايد-حداقل با تنشي بيش از آنچه شروع کرده ايد به پايان مي رسانيد.ولي چنانچه از شروعي ملايم استفاده کنيد-به اين معناست که شما شاکي هستيد ،ولي به همسر خود حمله يا اهانت نمي کنيد -احتمال بهره ور و مؤثر بودن اين مباحثه وجود دارد.اگر بيشتر بگو مگوهاي شما با آرامش آغاز مي شود،احتمال ثبات و شادي زندگي مشترک شما بيشتر است.
اگرچه هر يک از زوجين مي توانند مسئول شروعي خشن باشند،ولي دريافته ايم که در اکثر مواقع مقصر زن است.به اين دليل که در فرهنگ ما زنان در مطرح کردن موضوع و سوق دادن آن به سوي راه حل نسبت به شوهرانشان ضعيف ترند.مردها در تلاش براي فاصله گرفتن از مسائلي که روبه ور شدن با آنها سخت است،بهترند.همان طور که قبلاً ذکر کردم ،در مورد اين فاصله اي که بين مردها و زنها وجود دارد دلايلي فيزيولوژيکي موجود است.مردان بسيار راحت تر مي توانند طغيان خشم را تجربه کنند زيرا بدن آنها نسبت به فشارهاي عاطفي واکنش پذيرتر از زنان است.بنابراين تمايل بيشتري براي اجتناب از رويا رويي دارند.
هر يک از جمله ها را بخوانيد و درست يا غلط را علامت بزنيد .زماني که شروع به صحبت در مورد مسائل زناشويي مي کنيم:
1.شريک زندگي ام اغلب به من خرده مي گيرد.درست/غلط
2.از شيوه مطرح کردن مسئله توسط شريکم متنفرم.درست/غلط
3.اغلب به نظر مي رسد که بحثها ناگهان سر از زمين در مي آورند.درست/غلط
4.قبل از اينکه بفهمم،مي بينم که مشغول دعوا هستيم.درست/غلط
5.وقتي همسرم شروع مي کند به شکايت ،فکر مي کنم به من گير داده است.درست/غلط
6.به نظرم هميشه به خاطر مسائل مورد مؤاخذه قرار مي گيرم.درست/غلط
7.شريکم به طور کلي منفي است.درست/غلط
8.حس مي کنم بايد حملات فردي را از خود دور کنم.درست/غلط
9.اغلب مي بايست اتهاماتي که به من نسبت داده شده را تکذيب کنم.درست/غلط
10.شريک زندگي ام بسيار زود رنج است.درست/غلط
11.اگر چيزي اشتباه از آب در مي آيد .اغلب تقصير من نيست.درست/غلط
12.همسرم بر شخصيت من خرده مي گيرد.درست/غلط
13.موضوعات به شيوه اي توهين آميز مطرح مي شود.درست/غلط
14.شريک زندگي من بارها به شيوه اي خود خواهانه و پر از تکبر شکايت مي کند.درست/غلط
15.من آن را با تمام نگرش منفي موجود در بينمان داشته ام.درست/غلط
16.وقتي شريک زندگي ام شکايت مي کند ،عمدتاً حس مي کنم به من بي احترامي شده است.درست/غلط
17.همين که گله گزاريها آغاز مي شود،مي خواهم که صحنه را ترک کنم.درست/غلط
18.آرامش ناگهان از هم پاشيده است.درست/غلط
19.نگرش منفي همسرم ناراحت کننده و اعصاب خرد کن است.درست/غلط
20.فکر مي کنم همسرم به طور کلي غيرمنطقي است.درست/غلط
محاسبه امتيازات:در ازاي هر جواب درست که علامت زده ايد ،به خود يک امتياز بدهيد.
امتياز کمتر از 5:نقطه قوت در زندگي مشترک شما محسوب مي شود .شما و او مشکلات را به آرامي با هم مطرح مي کنيد -بدون اينکه خرده بگيريد يا اهانت نماييد.به اين خاطر که از خشک و خشن بودن اجتناب مي کنيد،شانش شما در حل اختلاف نظرها و آموختن مديريت موفق آن به کمک يکديگر به نحو چشمگيري افزايش مي يابد.
امتياز 5 و بيشتر:زندگي شما در اين زمينه با برخي موانع در ارتباط است.امتياز شما نشان دهنده اين است که وقتي حوزه هاي اختلاف را با همسر خود در ميان مي گذاريد ،يکي از شما خشونت به خرج مي دهد.اين معناي آن است که شما حداقل يکي از آن چهار صفت را بروز داده ايد و خواه ناخواه از حل مشکل جلوگيري مي کند.
اگر چه معمولاً زن در شروع ملايم مقصر است،راز اجتناب از آن در هر دوي شما نهفته است تا با هم بر روي آن چهار اصل کار کنيد .آن را اجرا کنيد،سپس شروع زن به طور طبيعي ملايم خواهد شد.بنابراين چنانچه همسر شما به خشن مطرح کردن مشکلات گرايش داشت،بهترين نصيحتي که مي توانم بکنم اين است که مطمئن شويد او حس مي کند شما او را مي شناسيد ،به او احترام مي گذاريد و دوستش داريد.شروع خشن عکس العملي است که زنان معمولاً وقتي حس مي کنند شوهرانشان به عصبانيتها و شکايات سطح پايين آنها پاسخ نمي دهند،ازخود بروز مي دهند .بنابراين اگر شما از اين خواهش کوچک تبعيت کنيد ،مثل :«نوبت توست که زباله ها را بيرون ببري»،از تبديل شدن اوضاع به «معلوم هست چته؟مگر کري؟آن آشغالهاي لعنتي را ببر بيرون»جلوگيري مي کنيد.
چنانچه بيشتر شما مسئول خشن مطرح نمودن مسائل هستيد ،نمي توانم
بگويم که ملايم بودن تا چه حد براي سرنوشت ازدواج شما مهم است.به ياد داشته باشيد ،اگر مستقيماً دست روي نقطه ضعف طرف مقابلتان بگذاريد ،باعث آزار و اذيت و به راه افتادن غوغا مي شويد.نتيجه جنگ يا عقب نشيني از قسمت شريکتان است،نه مذاکره اي پر ثمر و معقول .در صورتي که از دست همسر خود عصباني هستيد،ارزشمند تر اين است که نفسي عميق بکشيد و در مورد چگونه مطرح کردن موضوع قبل از صحبت کردن بينديشيد .اگر هميشه به خود ياد آوري کنيد که با آرام بودن احتمال حل اختلاف بيشتر است،انجام اين کار برايتان آسان تر خواهد بود.در صورتي که حس مي کنيد آن قدر عصباني هستيد که نمي توانيد موضوع را با آرامي بررسي کنيد،بهترين راهکار اين است که تا زمان آرام شدنتان اصلاً بحث نکنيد.قبل از شروع صحبت با همسرتان از مراحل آرامش بخشيدن به خود که در صفحات پيشين ذکر شده استفاده کنيد.
در اينجا چند پيشنهاد جهت اطمينان حاصل کردن از آرام بودن شروعتان آمده است:
شکايت کنيد،ولي سرزنش نکنيد.فرض کنيد همسرتان با وجود ترديد شما بر خريد يک سگ اصرار مي ورزد.او قسم خورده بود که خودش فضولات سگ را تميز کند.ولي هرگاه زباله ها را بيرون مي بريد،مي بينيد که تمام حياط کثيف است.مطمئناً شکايت شما بجاست.مي توانيد چنين چيزي بگوييد:«ببين ،همه جاي حياط کثيف است.ما توافق کرده بوديم که تو بانجو را نظافت کني.واقعاً ازاين وضع ناراحتم.»اين نوعي برخورد است،نه حمله.تنها از يک وضعيت خاص گله منديد ،نه از شخصيت شريک زندگي تان.
آنچه صحيح نيست اين است که بگوييد:«هي ،همه جاي حياط پر از فضولات سگ است و همه اينها تقصير توست.از همان اول نبايد بهت اعتماد مي کردم.»با اينکه حق با شماست،ولي همسرتان را سرزنش مي کنيد بنابراين اين روش مؤثر واقع نمي گردد.حتي اگر باعث شود که او حياط را تميز کند،به افزايش تنش،خشم ،حالت تدافعي وغيره نيز منجر مي گردد.
از جملاتي استفاده کنيد که به جاي «تو»با «من»شروع شود.از اواسط دهه 60 که روانشناس برجسته هيم گينات اشاره کرد،عبارتهاي شروع شده با «من»کمتر بار سرزنش و عيبجويي دارند و شنونده در مقابل آنها کمتر حالت تهاجمي مي گيرد تا جملاتي که با «تو»شروع مي شوند.جملات آغاز شده با «من»موضوع اصلي روانشناسي بين فردي بوده است.مي توانيد تفاوت آنها را مشاهده نماييد:
«تو به حرف من گوش نمي دهي.»به جاي «دوست دارم به حرفهايم گوش دهي.»
«تو به پول توجهي نداري.»به جاي «من از هر دومان مي خواهم پس انداز کنيم.»
«تو توجهي به من نمي کني.»به جاي«حس مي کنم طرد شده ام.»
بي ترديد،جملاتي که با «من»آغاز شده اند ملايم تر از جملاتي است که با «تو»آغاز گشته اند.البته شما مي توانيد از مسئوليت اين قانون نيز طفره برويد و با «من»جمله اي شبيه به اين بگوييد که چندان ملايم نيست:«من فکر مي کنم تو خودخواهي.»در اصل نکته اينجاست که صحبت خود را با طعنه به شوهرتان آغاز نکنيد .تنها به ياد داشته باشيد،اگر کلمات شما بيشتر بر روي آنچه حس مي کنيد متمرکز شود تا توهين به همسرتان ،مذاکراتتان بسيار موفق خواهد بود.
آنچه رخ داده توصيف نماييد،نه اينکه ارزيابي يا قضاوت کنيد.به جاي اهانت يا سرزنش ،تنها آنچه را ديده ايد توصيف کنيد .به جاي گفتن :هرگز مراقب نوزاد نيستي .»،بگوييد :«به نظر مي رسد امروز من فقط به دنبال چارلي
بودم.»اين چنين بياني به جلوگيري از احساس محکوم واقع شدن و موضع گرفتن همسرتان کمک مي کند و در عوض به بررسي نکته اي که شما مطرح کرده ايد،مي پردازد.
به وضوح صحبت کنيد.انتظار نداشته باشيد که شريکتان ذهنتان را بخواند وبه جاي گفتن :«اتاق ناهار خوري به هم ريخته است.»،بگوييد :«ممنون مي شوم اگر ميز ناهار خوري را تميز کني.»به جاي :«مي تواني براي يک بار هم که شده تو مراقب بچه باشي.»،بگوييد :«لطفاً جاي اميلي را عوض کن و شيرش را بده.»
مؤدب باشيد.از عبارتهايي همانند :«لطفاً »و«ممنون مي شوم اگر...»استفاده کنيد.
سپاسگزار باشيد .اگر شريکتان در برخي مواقع اين شرايط را بهتر اداره کرده است،خواهش خود را با قدرداني از آنچه شريکتان در گذشته درست انجام مي داده و شما دلتنگش هستيد بيان کنيد.به جاي :«هيچ وقت به اندازه کافي براي من وقت نداشتي.»،بگوييد:«يادت مي آيد عادت داشتيم هر شنبه شب با هم بيرون برويم؟عاشق آن لحظه هايي بودم که تنها و فقط ما دو تا با هم سپري مي کرديم .اينکه مي خواستي با من باشي خيلي خوب بود.بيا دوباره شروع کنيم مثل آن وقتها باشيم.»
دلخوريها را روي هم انباشته نکنيد.خيلي سخت است زماني که براي تهمت زدن به حد انفجار رسيده ايد .مهربان و آرام باشيد،ولي آن قدرها هم براي مطرح کردن آن صبر نکنيد-و گرنه در ذهن شما تشديد خواهد شد.
1.زماني که مادر شوهر شما امشب به خانه شما مي آيد.قصد داريد به او بگوييد که انتقاد او از مهارتهاي تربيتي شما تا چه اندازه شما را آزار مي دهد .شما از شريک خود،که در مقابل مسائل مربوط به مادرش حالت تدافعي دارد،مي خواهيد که از شما حمايت کند.
شروعي خشن:من نمي توانم دخالتهاي مادرت را تحمل کنم.
شروعي ملايم:
2.دوست داريد که فردا شب همسرتان شام بپزد يا براي خوردن شام بيرون برويد.
شروعي خشن:تو هيچ وقت مرا جايي نمي بري .از اينکه همه اش بايد پخت و پز کنم خسته شده ام.
شروعي ملايم:
3.تصور مي کنيد هنگامي که به مهماني مي رويد همسرتان به جاي اينکه با
شما باشد،بيشتر وقتش را با ديگران مي گذراند.امشب از او مي خواهيد که دائم کنار شما باشد.
شروعي خشن:مي دانم امشب هم قرار است به طور شرم آوري وقتت را با ديگران بگذراني.
شروعي ملايم:
4.شما از همسرتان مي خواهيد که درآمدش اندکي بالاتر باشد.
شروعي خشن:تو خيلي بي عرضه اي که نمي تواني به خاطر خانواده ات درآمد بيشتري کسب کني.
شروعي ملايم:
5.شما مي خواهيد که آخر هفته ها تفريحات بيشتري با هم داشته باشيد.
شروعي خشن:تو هيچ وقت به فکر داشتن اوقات خوش و سرگرم کننده نيستي .تو به کارت معتاد شده اي.
شروعي ملايم:
6.دوست داريد که پول بيشتري با هم پس انداز کنيد.
شروعي خشن:اصلاً در مورد مديريت پول چيزي نمي داني.
شروعي ملايم:
7.انتظار داريد که همسرتان پول بيشتري براي خريد هداياي شما اختصاص
دهد.
شروعي خشن:آخرين باري که برايم هديه خريدي کي بود؟
شروعي ملايم:
2.از پخت و پز خسته شده ام .واقعاً خيلي خوب مي شود اگر مرا بيرون ببري.
3.من امشب باز هم در مهماني احساس خجالت مي کنم.لطفاً در طول مهماني کنارم باش تا بتوانم راحت تر با مردم صحبت کنم.تو در اين مورد خيلي خوبي.
4.اگر بتواني به زودي درآمدت را افزايش دهي،بسيار خوب خواهد شد.آن طرحي که در موردش با هم صحبت کرديم چه شد؟
5.خيلي دوست دارم که آخر هفته با هم به تفريح برويم.نظرت در مورد کار نکردن و فقط تفريح کردن چيست؟سينما فيلمي اکران کرده که خيلي دوست دارم ببينم.
6.نگران پس اندازمان هستم .بيا تا براي پس انداز کردنمان برنامه بريزيم،باشد؟
7.اخيراً حس مي کنم به هم کم توجهي مي کنيم.خيلي دوست دارم اين هفته براي همديگر هديه اي غير منتظره بخريم،نظرت چيست؟
اهميت تلقي مي شود.زماني که بحث شما در مسيري اشتباه شروع به حرکت مي کند،يا خود را ميان چرخه اي از بدگوييهاي متقابل مي بينيد،مي توانيد از فاجعه جلوگيري کنيد،البته اگر بدانيد چطور متوقف شويد.من اين ترمز را کوششهاي اصلاح و آشتي مي نامم.
زماني که مايکل حالت تدافعي مي گيرد و مي گويد :«من ميز ناهار خوري و روي کابينتها را تميز کرده ام.»،جاستين بلافاصله حرفي که او زده را رد نمي کند،بلکه مي گويد :«بله،تو اين کاررو انجام دادي.»اين اقدامي مصالحت آميز است.اين جمله از شدت تنش مي کاهد و مايکل پذيراي رسيدن به توافق مي شود.آنچه ازدواجهاي محکم و استوار و هوشمند عاطفي را از ديگر پيوندها مجزا مي کند،اين نيست که کار اصلاحي آنها با مهارت و يا تعمق بيشتر اجرا مي شود،بلکه ارتباطي است که مي توانند از طريق آن با همسرشان برقرار کنند.به اين دليل که آسمان بين آنها به خاطر نگرشهاي منفي ابري نشده است.
هريک از جمله ها را بخوانيد و درست يا غلط را علامت بزنيد.
2.همسرم معمولاً عذرخواهي مرا مي پذيرد.درست /غلط
3.مي توانم بگويم که تقصير با من بود.درست /غلط
4.در آرام کردن خودم بسيار خوب عمل مي کنم.درست /غلط
5.قادريم حس شوخ طبعي را بينمان نگه داريم.درست /غلط
6.وقتي شريک زندگي ام به من مي گويد ما بايد به شيوه اي ديگر با هم صحبت کنيم،معمولاً بسيار منطقي است.درست /غلط
7.تلاش من براي استفاده از جبرانها زماني که بحثمان حالت منفي پيدا مي کند،معمولاً مؤثر واقع مي گردد.درست /غلط
8.شنونده هاي خوبي هستيم،حتي اگر عقايدمان در مورد مسائل کاملاً متفاوت باشد.درست /غلط
9.اگر بحثمان بالا بگيرد ،مي توانيم کنترل اوضاع را در دست بگيريم.درست /غلط
10.همسرم خيلي خوب مي تواند زماني که ناراحتم مرا آرام کند.درست /غلط
11.از اينکه مي توانيم بيشتراختلافاتمان را حل کنيم،احساس اطمينان و دلگرمي مي کنم.درست /غلط
12.وقتي نظراتم را در مورد بهتر ارتباط برقرار کردن با ديگران بيان مي کنم،همسرم به من گوش مي دهد.درست /غلط
13.حتي اگر گاهي اوضاع خيلي سخت شود، مي دانم که مي توانيم اختلافهايمان را حل کنيم.درست /غلط
14.وقتي با هم توافق نداريم،مي توانيم با هم مهربان باشيم.درست /غلط
15.شوخي و سر به سر گذاشتن معمولاً براي خلاص کردن همسرم از نگرشهاي منفي مؤثر واقع مي شود.درست /غلط
16.مي توانيم وقتي لازم است،همه چيز را دوباره آغاز کنيم و بحثمان را بهبود بخشيم.درست /غلط
17.زماني که عواطفمان جريحه دار مي شود،نشان دادن ميزان غمگيني ام بسيار اهميت دارد.درست /غلط
18.ما حتي مي توانيم در مورد اختلافهاي بسيار بزرگ بينمان با هم صحبت کنيم.درست /غلط
19.همسرم براي کارهاي خوبي که انجام مي دهم قدرداني مي کند.درست /غلط
20.اگر سعي کنم ارتباط برقرار کنم،سرانجام مؤثر واقع مي شود.درست /غلط
محاسبه امتيازات:در ازاي هر جواب درست که علامت زده ايد ،به خود يک امتياز بدهيد.
امتياز 6 و بيشتر:اين امتياز در ازدواج شما زمينه قوت محسوب مي شود.زماني که مشکلات شما از کنترل خارج مي گردد،قادر خواهيد بود ترمز کنيد و به طور مؤثري همديگر را آرام کنيد.
امتياز کمتر از 6:زندگي شما داراي زمينه هاي بهبود است.با يادگيري چگونه اصلاح کردن تعاملتان زمان غوطه ور شدن در نگرشهاي منفي ،به نحو چشمگيري مي توانيد کارآيي حل مسئله تان رابهبود ببخشيد و ديدگاهي مثبت تر از يکديگر و ازدواجتان داشته باشيد.
آينده هر دوي شما روشن تر خواهد شد،حتي اگر اختلاف نظرهايتان بسيار به سمت منفي گرايش داشته باشد.راز آن در يادگيري نوع کنترل زيانها و صدمات است.
يکي از دلايلي که زوجها متوجه جبرانهاي يکديگر نمي شوند اين است که هميشه فريبنده نيستند .چنانچه همسرتان فرياد مي کشد:«تو از موضوع پرت شده اي!»يا شکايت مي کند:«مي توانيم پا رو ترمز بگذاريم و تمامش کنيم!»اين نيز با وجود طرز بيان منفي اش نوعي اقدام جبراني است.در صورتي که به جاي گوش دادن به کلمات شريکتان به تن صداي او گوش کنيد.پيام واقعي او را:«بس کن،اوضاع دارد از کنترل خارج مي شود.»،متوجه نمي شويد .چرا که اگر ارتباطتان در نگرشهاي منفي غوطه ور شده باشد،شنيدن حرفهاي جبراني مشکل خواهد بود.بهترين راهکار اين است که به منظور تأکيد بر چنين اصلاحاتي به وضوح رسمي باشيد.در ادامه،با فهرست بلندي از عبارات از قبل تهيه شده مواجه خواهيد شد.آنها کلمات خاصي هستند که مي توانيد براي کاهش تنش در مقابل همسرتان استفاده نماييد.با استفاده از آنها زمان بالا گرفتن مشاجره،مي توانيد کنترل بحث را در دست بگيريد.برخي زوجها حتي يک رونوشت از اين فهرست را براي مراجعه آسان به در يخچال خود مي چسبانند.
بسياري از اين عبارات،البته اگر تمامشان نه،در حال حاضر به نظر غير عادي يا تصنعي مي آيد .دليلش اين است که آنها شيوه متفاوتي براي صحبت کردن با همسرتان در زماني که ناراحتيد ارائه مي دهد.ولي ساختگي به نظر رسيدن آنها دليل نمي شود که ردشان کنيد .اگر شيوه بهتري براي در دست گرفتن راکت تنيس بياموزيد ،در ابتدا حس مي کنيد «اشتباه»يا «ساختگي»است.حال آنکه فقط شما به آن عادت نداريد .همين حالت در مورد جبران و اصلاح اختلاف صادق است.مي توانيد به مرور آنها را راحت تر به کار گيريد و براي
بيشتر سود بردن و متناسب کردن آنها با سبک شخصيت و کلامتان آنها را تغيير داده و بهبود بخشيد.
2.لطفاً کمي آرام تر بگو.
3.چيز اشتباهي گفتم؟
4.اين به احساس من لطمه مي زند.
5.اين انگار اهانت بود.
6.غمگينم.
7.فکر مي کنم مرا مقصر مي داني.مي تواني يک بار ديگر حرفت را تکرار کني؟
8.فکر مي کنم قدر مرا نمي داني.
9.لطفاً برايم سخنراني نکن.
10.فکر نمي کنم الان متوجه حرفهايم شده باشي.
11.عصبانيتم در حال فوران است.
12.حس کردم از من عيب جويي کردي.مي تواني آن را طور ديگري بيان کني؟
13.دارم نگران مي شوم.
2.احتياج دارم همه چيز آرام تر شود.
3.هم اکنون به حمايتت محتاجم.
4.الان فقط به من گوش کن و سعي کن درکم کني.
5.به من بگو که دوستم داري.
6.مي تواني مرا مورد مهر و محبت قرار دهي؟
7.مي توانم حرفم را پس بگيرم؟
8.لطفاً با من مهربان باش.
9.لطفاً به من کمک کن تا آرام بگيرم.
10.لطفاً ساکت باش و گوش بده.
11.اين براي من بسيار مهم است .لطفاً گوش کن.
12.نيازمندم که آنچه را گفتم تمام کنم.
13.حس مي کنم صبرم لبريز مي شود.
14.مي توانيم براي چند لحظه سکوت کنيم.
2.من همه چيز را خراب کردم.
3.اجازه بده يک بار ديگر سعي خودم را بکنم.
4.مي خواهم که الان با تو مهربان تر باشم،ولي نمي دانم چطور.
5.آنچه را که از من شنيدي ،بگو.
6.خودم را در تمام اين موارد سهيم مي دانم.
7.چطور مي توانم اوضاع را بهتر کنم؟
8.بيا يک بار ديگر و از اول شروع کنيم.
9.آنچه تو مي گويي...
10.اجازه بده يک بار ديگر به روشي ملايم تر آغاز کنيم.
11.متأسفم .لطفاً مرا ببخش.
2.با بخشي از آنچه مي گويي،موافقم.
3.بيا به توافق برسيم.
4.بيا نقاط مشترک همديگر را بيابيم.
5.هرگز به مسائل اين گونه ننگريسته بودم.
6.اين مشکل چندان هم مهم نيست.
7.نظر تو منطقي است.
8.بيا ديدگاهها و نظرات هر دويمان را در حل مشکل به کار گيريم.
9.به خاطر ....متشکرم.
10.تو را به اين خاطر تحسين مي کنم که ....
11.متوجه هستم در مورد چه چيز صحبت مي کني.
2.لطفاً اجازه بده براي چند لحظه سکوت اختيار کنيم.
3.چند لحظه به من فرصت بده،بر مي گردم.
4.لطفاً تمامش کن.
5.اجازه بده توافق کنيم.در اين مورد با هم موافق نيستيم.
6.مي خواهم موضوع را تغيير بدهم.
7.از موضوع پرت شده ايم.
2.سهم من از اين مشکل...
3.متوجه منظورت هستم...
4.متشکرم به خاطر...
5.نکته خوبي است.
6.هر دوي ما مي گوييم که...
7.درک مي کنم.
8.دوستت دارم.
9.چيزي که به خاطرش تو را تحسين مي کنم اين است که...
10.اين مشکل تو نيست ،مشکل ماست.
رسميت دادن به استفاده از اقدامات جبراني در قالب اين جملات از پيش نوشته شده به شما کمک مي کند به دو طريق بحث و مشاجره را خنثي کنيد.اول اينکه،رسمي و مؤدب بودن اين جملات به شما اطمينان مي دهد که گونه اي از کلمات را به کار مي بريد که در ترمز کردن بسيار مؤثر است.دوم اينکه ،اين عبارات همانند بلند گو هستند-کمک مي کنند از توجه خود به اقدامات جبراني زماني که درطرف ديگر خط هستيد مطمئن شويد.
حالا زمان آن است که فهرست بالا را براي کمک به حل موارد مطرح در ازدواجتان به کار گيريد.بحثي را که اختلافتان در آن از شدت کمتري برخوردار بوده انتخاب نماييد.هرکدام از شما پانزده دقيقه صحبت کنيد.اطمينان حاصل کنيد که هر دوي شما حداقل يک عبارت از فهرست را در طول مذاکره به کار مي گيريد .قبل از آن به شريکتان اطلاع دهيد که قصد داريد از اقدامهاي جبراني استفاده کنيد.شما مي توانيد از روش اعلام عدد و تيتر استفاده کنيد.براي مثال:«من اقدام تعديلي شماره 6 تيتر من احساس مي کنم را به کار مي گيرم:«ناراحتم».
زمان استفاده ي همسرتان از اقدام اصلاحي وظيفه ي شما اين است که به سادگي آن را بپذيريد .به اين وقفه به چشم پيشنهادي جهت بهبود اوضاع بنگريد .اقدام اصلاحي را با همان معناي حقيقي که برايش در نظر گرفته شده ،بپذيريد .اين کار پذيرش نفوذ همسرتان را در پي خواهد داشت.براي مثال:اگر او مي گويد :«بايستي آنچه را مي گويم به اتمام برسانم.»،نيازش را اعلام مي نمايد.سپس شما از او مي خواهيد .همان طور که به استفاده از آن فهرست در محاوراتتان ادامه مي دهيد ،سرانجام موارد ديگري را جايگزين آنها مي کنيد .مثلاً دستتان را بالا مي بريد و بي مقدمه مي گوييد:«اين يک اقدام جبراني است!»يا اقدام ديگري را به کار گيريد که بيشتر با شخصيت و ارتباطتان تناسب دارد.
آرام گرفتن جسم يک مرد بعد از دعوا بسيار سخت تر از زن است.
در ازدواجهايي که از ثبات کمتري برخوردارند،بحثهاي مربوط به اختلاف نظر مي توانند به عکس العمل متفاوتي منجر شوند-آنها عامل طغيان خشم هستند.
زماني که خشمتان بر افروخته مي شود،تصور مي کنيد که از نظر عاطفي و فيزيکي از پاي در آمده ايد .به احتمال زياد فکر مي کنيد عصبانيت حق شماست(«مجبورنيستم بيش از اين تحمل کنم.»)يا قرباني بي گناهي هستيد («چرا او هميشه همه چيز را گردن من مي اندازد؟»).در اين مدت بدن شما تحت فشار است.معمولاً قلبتان به شدت مي زند ،عرق مي کنيد و نفستان را حبس مي کنيد.
در اغلب موارد،دريافته ام زماني که يکي از زوجين اقدام جبراني ديگري را درک نمي کند،به اين دليل است که شنونده خشمگين است و نمي تواند واقعاً به آنچه همسرش مي گويد گوش کند.زماني که تحت اين شرايط هستيد،متفکرانه ترين اقدام جبراني درجهان نيز نمي تواند براي شما سودمند باشد.
هريک از جمله ها را بخوانيد و درست يا غلط را علامت بزنيد.
1.بحثمان خيلي بالا مي گيرد.درست/غلط
2.براي آرام شدن خيلي به من سخت مي گذرد.درست/غلط
3.يکي از ما چيزي را مي گويد که از گفتنش پشيمان مي شويم.درست/غلط
4.شريکم بسيار غمگين مي شود.درست/غلط
5.بعد از دعوا من به سردي رفتار مي کنم.درست/غلط
6.همسرم بي دليل فرياد مي کشد.درست/غلط
7.فکر مي کنم در بگو مگوهايمان غرق شده ام.درست/غلط
8.زماني که رفتار همسرم خشن است،نمي توانم درست فکر کنم.درست/غلط
9.چرا نمي توانيم منطقي تر صحبت کنيم؟.درست/غلط
10.ديد منفي همسرم اغلب اوقات بي دليل است.درست/غلط
11.اغلب اوقات چيزي نمي تواند جلوي خشم شريکم را بگيرد.درست/غلط
12.دوست دارم وقتي با هم دعوا مي کنيم،از صحنه بگريزم.درست/غلط
13.موارد جزئي معمولاً چيره مي شوند.درست/غلط
14.در طول مشاجره به راحتي آرام نمي گيرم.درست/غلط
15.شريکم فهرست بلند بالايي از خواستهاي غيرمعقول دارد.درست/غلط
محاسبه امتيازات:در ازاي هرجواب درست که علامت زده ايد ،به خود يک امتياز بدهيد.
امتياز کمتر از 6:داشتن چنين امتيازي در زندگي تان نقطه قوت محسوب مي شود.قادريد بدون غوطه ور شدن در تصوراتتان با اختلاف عقايدي که با همسر خود داريد،مواجه شويد.به اين معنا که در مقابل همسرتان احساس قرباني شدن نمي کنيد.اين خبر بسيار خوبي است،چرا که نشان مي دهد شما مي توانيد بدون اينکه کنترل نگرشهاي منفي از دستتان خارج شود با يکديگر ارتباط برقرار کنيد .در نتيجه ،بهتر تضادها را حل مي کنيد(و از حصار کشيدن به دور مسائلي که حل نشدني هستند اجتناب مي کنيد).
امتياز 6 وبيشتر:زندگي تان داراي نقاط بهبود است.امتياز نشان مي دهد که در طول مشاجره تمايل به بروز خشم داريد.با چنين اتفاقي ،احتمال حل مسائل از بين مي رود.آشفته تر ازآنيد که بتوانيد آنچه همسرتان مي گويد ،بشنويد،يا مهارتهاي مواجه با تعارض را بياموزيد.ادامه مطلب را بخوانيد تا پي ببريد که چگونه بر اين مشکل فائق شويد.
بسياري از افراد بهترين روش براي آرام شدن را تمرکز بر آرامش بدن با استفاده از مراقبه مي دانند.در اينجا يک روش ساده تشريح شده:
1.بر روي صندلي راحتي بنشينيد،يا به پشت روي زمين بخوابيد.
2.بر کنترل تنفس خودتمرکز نماييد.معمولاً وقتي بسيار عصباني هستيد،يا نفس خود را به مدت زيادي حبس مي نماييد و يا بريده بريده نفس مي کشيد.پس چشمان خود را ببنديد و بر دم و بازدم عميق و منظم تمرکز کنيد.
3.عضلات خود را شل کنيد .به نوبت هر گروه عضلاني که منقبض شده را محکم فشار دهيد(معمولاً پيشاني ،فک،گردن،شانه،بازوها و پشت).هر کدام را براي دو ثانيه نگه داريد و بعد رها کنيد.
4.با تصور اينکه ماهيچه سنگين شده،اجازه دهيد تا اين انقباض و تنش از گروههاي عضلاتتان بيرون برود.
5.بگذاريد تا تنش از ماهيچه هايتان (که هم اکنون سنگين شده اند)بيرون
برود و احساس کنيد گروه عضلاني گرم شده است.يک راه اين است که چشمهايتان را ببنديد و بر فکر يا ديدگاهي آرامش بخش تمرکز نماييد.بسياري از مردم فکر کردن به جنگل،درياچه يا ...را مؤثر دانسته اند.اين صحنه را تا جايي که مي توانيد به وضوح و پر شور تصور کنيد.حدود سي ثانيه به داشتن چنين تصوراتي ادامه دهيد.
6.تصويري بيابيد که ياد آوري اش اين آرامش را به ذهن شما مي آورد.براي مثال ،من به مکاني در جزيره ارکا در ايالت واشينگتن فکر مي کنم،که بلندترين صداي نجواي باد در بين درختان است و عقابهاي جواني که در همسايگي آنها اقامت دارند.احضار اين چشم انداز مرا آرام مي کند و خود به خود جرقه اي است براي ساير مراحل خود آرامش دهي.
به نظر من داشتن چنين نوعي از توقف آن قدر مهم است که آن را در تمام تمرينهاي حل اختلافم گنجانده ام .بدون استثنا از تمام مشترکين در اين امرپاسخ يکسان دريافت کرده ام .در ابتدا،از اينکه مجبور شده بودند آرام شوند،مي ناليدند.برخي نيز نسبت به تمرينهاي تسکيني بدبين بودند،نمي دانستند بستن چشمها و فکر کردن در مورد درياچه چگونه مي تواند به گرفتاريهاي زندگي زناشويي آنها کمک کند.و با يک بارانجام دادن آن پي بردند اين تمرينات تا چه حد مي تواند قوي و مؤثر باشد.به يک باره همه افراد درون اتاق آرام مي گيرند .با فهميدن اينکه زوجين چگونه به هم مربوط مي شوند،متوجه تفاوت مي شويد.صدايشان ملايم تر مي گردد ،بيشتر لبخند مي زنند .تسکين بخشيدن به خودشان موجب شده است تا بهتر بتوانند به عنوان يک تيم نه رقيب يکديگر از پس مشکلاتشان برآيند.
دريکي از تجربه هاي اخيرمان،ما صحبت زوجها را پس از پانزده دقيقه قطع کرديم و به آنها گفتيم که مي بايست تجهيزات را تطبيق دهيم.از آنها خواستيم براي نيم ساعت در مورد مشکل خودشان صحبت نکنند و مجله بخوانند .با
شروع مجدد بحث،ضربان قلبشان آهسته تر شده بود و تعاملهايشان بهره ورتر.
آرام کردن شريک زندگي تان منفعت بسياري براي زندگي زناشويي دارد،چرا که در حقيقت نوعي شرطي سازي معکوس است.به عبارت ديگر ،اگر بارها آرام شدن توسط همسر خود را تجربه کرده باشيد،ديگر او را به عنوان عامل به وجود آورنده استرس در زندگي تان نمي بينيد و در عوض براي رسيدن به حس آرامش با او همکاري مي کنيد .اين عملکرد خود به خود برخورد مثبت در روابطتان را افزايش مي دهد.
براي آرامش دادن به يکديگر ،ابتد بايد به جد و صميمانه در مورد طغيان خشم با يکديگر صحبت کنيد.ازخود و همديگر اين سؤالها را بپرسيد:
*چه باعث مي شود من(تو)از کوره در بروم؟
*معمولاً من(تو)چگونه مسائل ،ناراحتيها يا شکايات را مطرح مي کنم؟
*آيا من (تو)ناراحتيها را انبار مي کنم؟
*کاري هست که بتوانم براي آرام کردنت انجام دهم؟
*کاري هست که بتواني براي آرام کردنم انجام دهي؟
*براي اينکه يکديگر را از عصباني شدنمان مطلع کنيم،از چه علائمي مي توانيم استفاده نماييم؟چند دقيقه سکوت اختيار کردن خوب است؟
چنانچه آهنگ ضربان قلبتان به 100 ضربه در دقيقه افزايش يافت،نمي توانيد آنچه را همسرتان به شما مي گويد،بشنويد.اصلاً مهم نيست که تا چه حد سعي مي کنيد بشنويد.قبل از ادامه دادن،بيست دقيقه تنفس اعلام کنيد.
راههاي متفاوتي براي آرام کردن همسرتان وجود دارد .آنچه مهم مي باشد اين است که شريکتان آن را تشخيص دهد و از آن لذت ببرد .برخي زوجها استفاده از پيامها را بهترين پادزهر براي بحثها مي دانند.روش ديگر اين است که به نوبت براي يکديگر مراحل مراقبه صفحات پيشين را اجرا کنيد .به آن به عنوان پيام کلامي بينديشيد .شما حتي مي توانيد متني را بنويسيد و زماني که عضلات همسرتان را ماساژ مي دهيد،از صحنه هاي زيبا که باعث آرامش او مي شود تعريف کنيد.حتماً لازم نيست که در زمان تنش اين تمرين را به کار گيريد .تسکين دادن يکديگر در هر زمان شيوه اي خارق العاده براي جلوگيري از طغيان خشم در آينده است وبه طور کامل موجب غناي زندگي زناشويي شما مي گردد.
معمولاً اگر چه هر دو زوج کوشش جدي براي سازش به عمل مي آورند،
ولي شکست مي خورند زيرا راه اشتباهي را براي رسيدن به سازش طي مي کنند.مذاکره تنها زماني امکانپذير است که شما مراحل بالا را رعايت کرده باشيد-شروعي ملايم ،اصلاح مذاکره و آرام گرفتن .اين مراحل شما را با بردن به سوي نگرش مثبت ،آماده سازش مي کند.
قبل از سعي درحل اختلاف ،به ياد داشته باشيد سنگ بناي هر سازشي چهارمين اصل ازدواج است-پذيرش تأثير.به اين معنا که جهت مؤٍثر واقع شدن سازش ،نمي توانيد به طور کامل اميال و عقايدي نزديک به اميال و عقايد همسرتان داشته باشيد.نمي توانيد با هرآنچه همسرتان مي گويد يا باور دارد موافق باشيد،ولي بايد صادقانه و بي پرده به وضعيت او توجه کنيد .زماني که همسرتان سعي دارد در مورد مشکلي با شما صحبت کند وشما خود را در مقابل او دست به سينه ديديد ،در حالي که فقط سرتان را به نشانه نفي (يا تفکر در مورد آن)تکان مي دهيد،مذاکراتتان هرگز به نتيجه نخواهد رسيد.
همان طور که گفته ام ،مردها سخت تر از زنها اثر مي پذيرند تا بر عکس.ولي جنسيت شما هرچه که باشد ،ناتواني در داشتن ذهني خالي از تعصب هنگام حل اختلافات مايه دردسر است.بنابراين اگر شما چنين هستيد،تمرينهاي فصل 6 را انجام دهيد.آگاه باشيد که از بين بردن اين تمايل و عادت نيازمند زمان و خود آگاهي مداوم است.همسر شما مي تواند در ديدن مسائل از ديدگاه خودش به شما کمک کند.از او براي ديدن چشم انداز ذهني اش سؤالاتي بپرسيد.
به ياد داشته باشيد ،درجست و جوي آن بخش از افکار همسرتان باشيد که طبق استانداردهاي عيني،منطقي و عقلاني است.
وقتي که آماده شديد،هيچ چيز جادويي براي يافتن راه حلي که هر دوي شما بتوانيد با آن زندگي کنيد،وجود ندارد .اغلب سازش موضوع صحبت در مورد تفاوتها و تمايلات شما به روشي نظام مند است.تا زماني که شما مراحل بالا را رعايت مي کنيد و از غلبه ديد منفي بر بحثهايتان جلوگيري مي نماييد ،اين کار مشکل نخواهد بود.
مأموريت شما:ساخت برجي کاغذي با مصالحي که در فهرست زير آمده است.هدف اين است که بلندترين ،پايدارترين و زيباترين برج ممکن رابسازيد .ممکن است براي ساخت آن عقايد متفاوتي داشته باشيد، به ياد داشته باشيد تا از مراحلي که در اين بخش براي رسيدن به توافق توضيح داده شده استفاده کنيد.سعي کنيد در طول اين تمرين همانند يک تيم عمل کنيد .سعي کنيد هر دوي شما نظر بدهيد.شريک خود را در کارها دخالت دهيد .سؤال بپرسيد .حدود نيم ساعت براي انجام اين تمرين در نظر بگيريد.محصول نهايي نبايد کاملاً با تصور يک يک شما مطابق باشد،بلکه بايد در برگيرنده تصورات هر دوي شما باشد .پس از تمام شدن برجتان از يک نفر ديگر بخواهيد به برجتان امتياز دهد.شکي نيست امتيازها بسيار عيني خواهد بود.زيرا او به خلاقيت شما امتياز مي دهد،نه قابليت مهندسي تان،وقتي کارتان تمام شد،يادبودي براي زندگي زناشويي و مهارتهاي بهبود يافته رسيدن به توافق خواهيد داشت.
مصالح
روزنامه
يک توپ نخ
چسب نواري
منگنه
کاغذ رسم
مداد شمعي
سلفون رنگي
ماژيک
تکه هاي مقوايي
امتياز :از يک نفر بخواهيد به برج شما امتياز دهد.بالاترين امتياز 90 است.
تا 20 امتياز براي ارتفاع برج
تا 20 امتياز براي استحکام
تا 50 امتياز براي زيبايي و ابتکار
وقتي بر مهارتهاي عمومي حل مسئله مسلط شديد ،خواهيد ديد که بسياري از مشکلات شما راه حل خود را مي يابند.يک بار که ازموانع بازدارنده ارتباط رد شويد،حل مشکلات راحت خواهد شد.در حقيقت ،فصل بعدي راه حلهاي خلاقانه و ساده اي براي برخي از اختلاف نظرهاي مشترک در بين زوجها ارائه مي دهد-پول،مسائل جنسي ،امور منزل،فرزندان ،فشار کاري.ولي به ياد داشته باشيد ،اين راه حلها تنها براي مشکلات قابل حل کاربرد دارد.چنانچه رسيدن به توافق هنوز براي شما هدفي دور است،مشکلي که با آن روبه رو هستيد با همه اينها حل نخواهد شد.
منبع:هفت اصل اخلاقي براي موفقيت در ازدواج
/خ
با مطالعه جدي و مشتاقانه آنچه اين زوجها انجام داده بودند ،به مدلي جديد براي حل اختلافات دريک ارتباط عاشقانه دست يافته ام/پنج اصل من،پنج گام زير را سبب شده است:
1.شروعتان با ملايمت باشد.
2.بياموزيد که اقدامات اصلاحي بسازيد و به آن برسيد.
3.خودتان و يکديگر را آرام کنيد
4.حد وسط را بگيريد ،به توافق برسيد
5.در مقابل نقصهاي يکديگر صبور باشيد
آموزش اين گامها زمان زيادي نمي گيرد،چرا که در حال حاضر همه ما کما بيش داراي اين مهارتهاييم ،تنها عادت استفاده از آنها را در روابط خصوصي خود فراموش کرده ايم.در مراحل معيني پنجمين اصل من به داشتن رفتاري خوب محدود مي شود.به اين معنا که با همسر خود با همان احترامي که نسبت به ديگران داريد رفتار کنيد.اگر مهماني چترخود را را جا بگذارد،مي گوييم:«بفرماييد ،شما چترتان را فراموش کرديد.»هرگز فکرش را نمي کنيم که بگوييم :«معلوم هست چته؟هميشه وسايلت را جا مي گذاري .براي رضاي خدا هم که شده کمي حواست را جمع کن!من که هستم ،برده اي که بايد هر چه جا گذاشتي برايت بياورد!»ما نسبت به عواطف مهمان حساس هستيم،حتي اگر اوضاع خوب پيش نرود.زماني که مهمان ليوان نوشابه اش مي ريزد ،مي گوييم :عيبي ندارد!يک ليوان ديگر برايت بريزم؟»نه اينکه:«تو بهترين روميزي مرا کثيف و چسبناک کردي!اصلاً نمي توانم به خاطر درست انجام دادن هيچ کاري رويت حساب کنم.ديگر هيچ وقت تو را به خانه ام دعوت نمي کنم!»
دکتر روري را به ياد بياوريد ،چه کسي با همسرش درطول گردش روز کريسمس در بيمارستان نامهربان بود؟زماني که رزيدنتي تلفن کرد،با او بسيار مهربان بود.اين واقعه اي نادرنيست.در خلال مشاجره اي ناگوار،زن يا شوهر تلفن درحال زنگ خوردن را برمي دارند و ناگهان همه چيز به لبخند بدل مي شود:«سلام،بله بسيارخوب است که بتوانيم ناهار را با هم بخوريم !مشکلي نيست،سه شنبه خوب است.واقعاً متأسفم که نتوانستي در آنجا مشغول به کار شوي.حتماً بسيار ناراحتي.»و غيره .ناگهان همسر عصباني و خشک و جدي به فردي انعطاف پذير ،فهيم و مهربان بدل شد-البته تا وقتي با تلفن صحبت مي کرد.ناگهان قيافه اش به انساني اخمو و بي عاطفه بدل شد،همه اش به خاطر راهنمايي شريک زندگي اش.همان طور که قرار است اين گامها را بپيماييد،به ياد داشته باشيد که آنچه واقعاً از شما خواسته مي شود فقط در صورتي خواسته مي شد که شما در پي ترتيب دادن آشنايي با کسي هستيد که پيمان تقسيم زندگي اش را با شما بسته است.
اقدام شماره1:با ملايمت شروع کنيد
شيوه خشن و بي رحمانه دارا با شيوه جاستين مقايسه کنيد. او زندگي شادي با مايکل دارد،ولي داراي مشکلي شبيه دارا نيز هست:او سهمش را از کارهاي خانه انجام نمي دهد.آنچه او را بيش از هرچيز ديگري به ستوه مي آورد اين است که در نهايت بايد تا کردن لباسها را که از آن متنفر است،خودش انجام دهد.در اينجا طرز سخن گفتن او با حالتي محبت آميز در زمان طرح مسئله با مايکل آمده است:
جاستين :خيلي خوب(نفسي عميق).باز هم کارهاي خانه.
مايکل:بله:خوب،منظورم اين است که کابينتهاي آشپزخانه و ميز را تميز کردم.(تدافعي)
جاستين:آهان.تو اين کار را کردي.(اقدام اصلاحي)
مايکل:آهان(او آرام مي گيرد؛اقدام اصلاحي جاستين مؤثر بوده)
جاستين :فکر مي کنم،فقط انگار گاهي کارها انجام نمي شود و يا لباسها همان طور تا نشده مي مانند...(شروعي ملايم)
مايکل:بله.به ياد لباسها نبودم(مي خندد).منظورم اين است که اصلاً به فکر آنها نبودم.(بدون حالت تدافعي)
جاستين :(مي خندد):اين هم يک جور زيرکي است.فکر مي کني چه کسي اين کار را انجام مي دهد؟تو لباسها را گذاشتي تا موقع پوشيدن همين جوري بماند.
مايکل:فکر کنم همين طور است.
جاستين :شايد اين خوب باشد،ولي پس از مدتي باعث عصبانيت من مي شود.
مايکل:خوب ،اصلاً به ذهن من نرسيده بود که ما بايد چنين کاري نيز انجام دهيم(آهسته خنديدن)
جاستين :در حقيقت تيم آنها را تا مي کرده است.(همسايه اي در آپارتمانشان که در يک خشکشويي کار مي کند)يک سري از آنها را آنجا گذاشتم و وقتي از آنجا رد شدم تمام ملافه ها تا شده بود.
مايکل:شايد بهتر است سبد لباسها را بگذاريم در اتاق او.
جاستين :(مي خندد):(شوخي دو طرفه از شدت تنش مي کاهد)
مايکل:خوب،باشد!مي توانم يک روز در ميان يا چيزي شبيه به اين وقتي از سر کار بر مي گردم...
جاستين :بله،مي تواني هرچه که براي تا کردن است را تا کني ،به خصوص حوله ها،ملافه ها و لباسهاي زير.
مايکل:الان مي روم و سبد را نگاه مي کنم.(او نفوذ جاستين را پذيرفته است)
جاستين :خيلي خوب.
شايد مهم ترين ويژگي اين جر و بحث ،نبود واقعي چهار سوار اپوکاليپس است-انتقاد،اهانت ،حالت تدافعي و کارشکني -صفات بارز تعارضاتي که زندگي يک زوج را ويران مي کند.دليل نبود اين صفات اين است که جاستين بحث را با ملايمت آغاز نموده است.در مقابل ،شروع خشن باعث سردي عاطفي و تنهايي و تباه شدن زندگي مشترک مي شود.تنها 40 درصد از طلاقها به دليل مشاجرات ويرانگر و مکرر بين زن و شوهر است.اغلب موارد ازدواجها براي اين پايان مي پذيرد که زن و مرد به منظور اجتناب از کشمکش بيشتر از هم فاصله مي گيرند و حس دوستي و رابطه در آنها از بين مي رود.
به همين خاطر خرده نگرفتن و يا عدم تحقير جاستين ،زماني که مايکل اقرار
کرد حتي به لباسها فکرنکرده بود،اهميت دارد.او خنديد و گفت فکر مي کند که کارش نوعي زيرکي است .به خاطر آرام بودن جاستين در مقابل مايکل ،گفت و گوي آن دو به نتيجه رسيد:پيشنهاد طرحي به منظور حل اختلاف .از آنجا که آنها از عهده انجامش بر مي آيند ،بگو مگوي آنها باعث مي شود نسبت به خود و ازدواجشان احساس مثبتي داشته باشند.اين احساس براي هر زوج همانند داشتن موجودي در بانک است .اين حس نگرش خوش بينانه اي القا مي کند و در حل اختلافهاي پيش رو نيز به آنها کمک مي نمايد.
شروعي آرام و ملايم لزوماً نبايد سياستمدارانه باشد.تنها مي بايست عاري از توهين و سرزنش باشد.در ازدواجي سالم و متغير که مي تواند پر از برخورد باشد،بيشتر احتمال دارد که زن چنين چيزي بگويد:«من هم مي توانم گاهي تنبل شوم،از اين عصباني مي شوم که تو ديروز از جلوي سبد لباسها گذشتي و حتي يک ملافه را هم تا نکردي .اصلاً خوشم نمي آيد من هميشه آنها را تا کنم.»يا «من عميقاً حس مي کنم که بايد بيشتر با هم کليسا برويم.اين موضوع براي من از اهميتي بسيار برخوردار است.»اينها نيز شروعي آرامند زيرا شکاياتي مستقيم و روراست هستند،نه طعنه و يا اهانت.
ملايم شروع کردن براي حل اختلاف بسيار ضروري است.زيرا تحقيقاتم به اين نتيجه رسيده که مشاجرات بدون استثنا به همان موردي که آغاز شده بود ختم مي شود.به همين دليل است که 96 درصد مواقع مي توانم سرنوشت مشاجره اي را در همان سه دقيقه اول پيش بيني کنم!در صورتي که بحثي را با خشونت آغاز نماييد-به اين معناست که به همسر خود به صورت کلامي حمله کرده ايد-حداقل با تنشي بيش از آنچه شروع کرده ايد به پايان مي رسانيد.ولي چنانچه از شروعي ملايم استفاده کنيد-به اين معناست که شما شاکي هستيد ،ولي به همسر خود حمله يا اهانت نمي کنيد -احتمال بهره ور و مؤثر بودن اين مباحثه وجود دارد.اگر بيشتر بگو مگوهاي شما با آرامش آغاز مي شود،احتمال ثبات و شادي زندگي مشترک شما بيشتر است.
اگرچه هر يک از زوجين مي توانند مسئول شروعي خشن باشند،ولي دريافته ايم که در اکثر مواقع مقصر زن است.به اين دليل که در فرهنگ ما زنان در مطرح کردن موضوع و سوق دادن آن به سوي راه حل نسبت به شوهرانشان ضعيف ترند.مردها در تلاش براي فاصله گرفتن از مسائلي که روبه ور شدن با آنها سخت است،بهترند.همان طور که قبلاً ذکر کردم ،در مورد اين فاصله اي که بين مردها و زنها وجود دارد دلايلي فيزيولوژيکي موجود است.مردان بسيار راحت تر مي توانند طغيان خشم را تجربه کنند زيرا بدن آنها نسبت به فشارهاي عاطفي واکنش پذيرتر از زنان است.بنابراين تمايل بيشتري براي اجتناب از رويا رويي دارند.
پرسشنامه شروع خشن
هر يک از جمله ها را بخوانيد و درست يا غلط را علامت بزنيد .زماني که شروع به صحبت در مورد مسائل زناشويي مي کنيم:
1.شريک زندگي ام اغلب به من خرده مي گيرد.درست/غلط
2.از شيوه مطرح کردن مسئله توسط شريکم متنفرم.درست/غلط
3.اغلب به نظر مي رسد که بحثها ناگهان سر از زمين در مي آورند.درست/غلط
4.قبل از اينکه بفهمم،مي بينم که مشغول دعوا هستيم.درست/غلط
5.وقتي همسرم شروع مي کند به شکايت ،فکر مي کنم به من گير داده است.درست/غلط
6.به نظرم هميشه به خاطر مسائل مورد مؤاخذه قرار مي گيرم.درست/غلط
7.شريکم به طور کلي منفي است.درست/غلط
8.حس مي کنم بايد حملات فردي را از خود دور کنم.درست/غلط
9.اغلب مي بايست اتهاماتي که به من نسبت داده شده را تکذيب کنم.درست/غلط
10.شريک زندگي ام بسيار زود رنج است.درست/غلط
11.اگر چيزي اشتباه از آب در مي آيد .اغلب تقصير من نيست.درست/غلط
12.همسرم بر شخصيت من خرده مي گيرد.درست/غلط
13.موضوعات به شيوه اي توهين آميز مطرح مي شود.درست/غلط
14.شريک زندگي من بارها به شيوه اي خود خواهانه و پر از تکبر شکايت مي کند.درست/غلط
15.من آن را با تمام نگرش منفي موجود در بينمان داشته ام.درست/غلط
16.وقتي شريک زندگي ام شکايت مي کند ،عمدتاً حس مي کنم به من بي احترامي شده است.درست/غلط
17.همين که گله گزاريها آغاز مي شود،مي خواهم که صحنه را ترک کنم.درست/غلط
18.آرامش ناگهان از هم پاشيده است.درست/غلط
19.نگرش منفي همسرم ناراحت کننده و اعصاب خرد کن است.درست/غلط
20.فکر مي کنم همسرم به طور کلي غيرمنطقي است.درست/غلط
محاسبه امتيازات:در ازاي هر جواب درست که علامت زده ايد ،به خود يک امتياز بدهيد.
امتياز کمتر از 5:نقطه قوت در زندگي مشترک شما محسوب مي شود .شما و او مشکلات را به آرامي با هم مطرح مي کنيد -بدون اينکه خرده بگيريد يا اهانت نماييد.به اين خاطر که از خشک و خشن بودن اجتناب مي کنيد،شانش شما در حل اختلاف نظرها و آموختن مديريت موفق آن به کمک يکديگر به نحو چشمگيري افزايش مي يابد.
امتياز 5 و بيشتر:زندگي شما در اين زمينه با برخي موانع در ارتباط است.امتياز شما نشان دهنده اين است که وقتي حوزه هاي اختلاف را با همسر خود در ميان مي گذاريد ،يکي از شما خشونت به خرج مي دهد.اين معناي آن است که شما حداقل يکي از آن چهار صفت را بروز داده ايد و خواه ناخواه از حل مشکل جلوگيري مي کند.
اگر چه معمولاً زن در شروع ملايم مقصر است،راز اجتناب از آن در هر دوي شما نهفته است تا با هم بر روي آن چهار اصل کار کنيد .آن را اجرا کنيد،سپس شروع زن به طور طبيعي ملايم خواهد شد.بنابراين چنانچه همسر شما به خشن مطرح کردن مشکلات گرايش داشت،بهترين نصيحتي که مي توانم بکنم اين است که مطمئن شويد او حس مي کند شما او را مي شناسيد ،به او احترام مي گذاريد و دوستش داريد.شروع خشن عکس العملي است که زنان معمولاً وقتي حس مي کنند شوهرانشان به عصبانيتها و شکايات سطح پايين آنها پاسخ نمي دهند،ازخود بروز مي دهند .بنابراين اگر شما از اين خواهش کوچک تبعيت کنيد ،مثل :«نوبت توست که زباله ها را بيرون ببري»،از تبديل شدن اوضاع به «معلوم هست چته؟مگر کري؟آن آشغالهاي لعنتي را ببر بيرون»جلوگيري مي کنيد.
چنانچه بيشتر شما مسئول خشن مطرح نمودن مسائل هستيد ،نمي توانم
بگويم که ملايم بودن تا چه حد براي سرنوشت ازدواج شما مهم است.به ياد داشته باشيد ،اگر مستقيماً دست روي نقطه ضعف طرف مقابلتان بگذاريد ،باعث آزار و اذيت و به راه افتادن غوغا مي شويد.نتيجه جنگ يا عقب نشيني از قسمت شريکتان است،نه مذاکره اي پر ثمر و معقول .در صورتي که از دست همسر خود عصباني هستيد،ارزشمند تر اين است که نفسي عميق بکشيد و در مورد چگونه مطرح کردن موضوع قبل از صحبت کردن بينديشيد .اگر هميشه به خود ياد آوري کنيد که با آرام بودن احتمال حل اختلاف بيشتر است،انجام اين کار برايتان آسان تر خواهد بود.در صورتي که حس مي کنيد آن قدر عصباني هستيد که نمي توانيد موضوع را با آرامي بررسي کنيد،بهترين راهکار اين است که تا زمان آرام شدنتان اصلاً بحث نکنيد.قبل از شروع صحبت با همسرتان از مراحل آرامش بخشيدن به خود که در صفحات پيشين ذکر شده استفاده کنيد.
در اينجا چند پيشنهاد جهت اطمينان حاصل کردن از آرام بودن شروعتان آمده است:
شکايت کنيد،ولي سرزنش نکنيد.فرض کنيد همسرتان با وجود ترديد شما بر خريد يک سگ اصرار مي ورزد.او قسم خورده بود که خودش فضولات سگ را تميز کند.ولي هرگاه زباله ها را بيرون مي بريد،مي بينيد که تمام حياط کثيف است.مطمئناً شکايت شما بجاست.مي توانيد چنين چيزي بگوييد:«ببين ،همه جاي حياط کثيف است.ما توافق کرده بوديم که تو بانجو را نظافت کني.واقعاً ازاين وضع ناراحتم.»اين نوعي برخورد است،نه حمله.تنها از يک وضعيت خاص گله منديد ،نه از شخصيت شريک زندگي تان.
آنچه صحيح نيست اين است که بگوييد:«هي ،همه جاي حياط پر از فضولات سگ است و همه اينها تقصير توست.از همان اول نبايد بهت اعتماد مي کردم.»با اينکه حق با شماست،ولي همسرتان را سرزنش مي کنيد بنابراين اين روش مؤثر واقع نمي گردد.حتي اگر باعث شود که او حياط را تميز کند،به افزايش تنش،خشم ،حالت تدافعي وغيره نيز منجر مي گردد.
از جملاتي استفاده کنيد که به جاي «تو»با «من»شروع شود.از اواسط دهه 60 که روانشناس برجسته هيم گينات اشاره کرد،عبارتهاي شروع شده با «من»کمتر بار سرزنش و عيبجويي دارند و شنونده در مقابل آنها کمتر حالت تهاجمي مي گيرد تا جملاتي که با «تو»شروع مي شوند.جملات آغاز شده با «من»موضوع اصلي روانشناسي بين فردي بوده است.مي توانيد تفاوت آنها را مشاهده نماييد:
«تو به حرف من گوش نمي دهي.»به جاي «دوست دارم به حرفهايم گوش دهي.»
«تو به پول توجهي نداري.»به جاي «من از هر دومان مي خواهم پس انداز کنيم.»
«تو توجهي به من نمي کني.»به جاي«حس مي کنم طرد شده ام.»
بي ترديد،جملاتي که با «من»آغاز شده اند ملايم تر از جملاتي است که با «تو»آغاز گشته اند.البته شما مي توانيد از مسئوليت اين قانون نيز طفره برويد و با «من»جمله اي شبيه به اين بگوييد که چندان ملايم نيست:«من فکر مي کنم تو خودخواهي.»در اصل نکته اينجاست که صحبت خود را با طعنه به شوهرتان آغاز نکنيد .تنها به ياد داشته باشيد،اگر کلمات شما بيشتر بر روي آنچه حس مي کنيد متمرکز شود تا توهين به همسرتان ،مذاکراتتان بسيار موفق خواهد بود.
آنچه رخ داده توصيف نماييد،نه اينکه ارزيابي يا قضاوت کنيد.به جاي اهانت يا سرزنش ،تنها آنچه را ديده ايد توصيف کنيد .به جاي گفتن :هرگز مراقب نوزاد نيستي .»،بگوييد :«به نظر مي رسد امروز من فقط به دنبال چارلي
بودم.»اين چنين بياني به جلوگيري از احساس محکوم واقع شدن و موضع گرفتن همسرتان کمک مي کند و در عوض به بررسي نکته اي که شما مطرح کرده ايد،مي پردازد.
به وضوح صحبت کنيد.انتظار نداشته باشيد که شريکتان ذهنتان را بخواند وبه جاي گفتن :«اتاق ناهار خوري به هم ريخته است.»،بگوييد :«ممنون مي شوم اگر ميز ناهار خوري را تميز کني.»به جاي :«مي تواني براي يک بار هم که شده تو مراقب بچه باشي.»،بگوييد :«لطفاً جاي اميلي را عوض کن و شيرش را بده.»
مؤدب باشيد.از عبارتهايي همانند :«لطفاً »و«ممنون مي شوم اگر...»استفاده کنيد.
سپاسگزار باشيد .اگر شريکتان در برخي مواقع اين شرايط را بهتر اداره کرده است،خواهش خود را با قدرداني از آنچه شريکتان در گذشته درست انجام مي داده و شما دلتنگش هستيد بيان کنيد.به جاي :«هيچ وقت به اندازه کافي براي من وقت نداشتي.»،بگوييد:«يادت مي آيد عادت داشتيم هر شنبه شب با هم بيرون برويم؟عاشق آن لحظه هايي بودم که تنها و فقط ما دو تا با هم سپري مي کرديم .اينکه مي خواستي با من باشي خيلي خوب بود.بيا دوباره شروع کنيم مثل آن وقتها باشيم.»
دلخوريها را روي هم انباشته نکنيد.خيلي سخت است زماني که براي تهمت زدن به حد انفجار رسيده ايد .مهربان و آرام باشيد،ولي آن قدرها هم براي مطرح کردن آن صبر نکنيد-و گرنه در ذهن شما تشديد خواهد شد.
تمرين شماره (1):شروعي ملايم:
1.زماني که مادر شوهر شما امشب به خانه شما مي آيد.قصد داريد به او بگوييد که انتقاد او از مهارتهاي تربيتي شما تا چه اندازه شما را آزار مي دهد .شما از شريک خود،که در مقابل مسائل مربوط به مادرش حالت تدافعي دارد،مي خواهيد که از شما حمايت کند.
شروعي خشن:من نمي توانم دخالتهاي مادرت را تحمل کنم.
شروعي ملايم:
2.دوست داريد که فردا شب همسرتان شام بپزد يا براي خوردن شام بيرون برويد.
شروعي خشن:تو هيچ وقت مرا جايي نمي بري .از اينکه همه اش بايد پخت و پز کنم خسته شده ام.
شروعي ملايم:
3.تصور مي کنيد هنگامي که به مهماني مي رويد همسرتان به جاي اينکه با
شما باشد،بيشتر وقتش را با ديگران مي گذراند.امشب از او مي خواهيد که دائم کنار شما باشد.
شروعي خشن:مي دانم امشب هم قرار است به طور شرم آوري وقتت را با ديگران بگذراني.
شروعي ملايم:
4.شما از همسرتان مي خواهيد که درآمدش اندکي بالاتر باشد.
شروعي خشن:تو خيلي بي عرضه اي که نمي تواني به خاطر خانواده ات درآمد بيشتري کسب کني.
شروعي ملايم:
5.شما مي خواهيد که آخر هفته ها تفريحات بيشتري با هم داشته باشيد.
شروعي خشن:تو هيچ وقت به فکر داشتن اوقات خوش و سرگرم کننده نيستي .تو به کارت معتاد شده اي.
شروعي ملايم:
6.دوست داريد که پول بيشتري با هم پس انداز کنيد.
شروعي خشن:اصلاً در مورد مديريت پول چيزي نمي داني.
شروعي ملايم:
7.انتظار داريد که همسرتان پول بيشتري براي خريد هداياي شما اختصاص
دهد.
شروعي خشن:آخرين باري که برايم هديه خريدي کي بود؟
شروعي ملايم:
نمونه جوابها
2.از پخت و پز خسته شده ام .واقعاً خيلي خوب مي شود اگر مرا بيرون ببري.
3.من امشب باز هم در مهماني احساس خجالت مي کنم.لطفاً در طول مهماني کنارم باش تا بتوانم راحت تر با مردم صحبت کنم.تو در اين مورد خيلي خوبي.
4.اگر بتواني به زودي درآمدت را افزايش دهي،بسيار خوب خواهد شد.آن طرحي که در موردش با هم صحبت کرديم چه شد؟
5.خيلي دوست دارم که آخر هفته با هم به تفريح برويم.نظرت در مورد کار نکردن و فقط تفريح کردن چيست؟سينما فيلمي اکران کرده که خيلي دوست دارم ببينم.
6.نگران پس اندازمان هستم .بيا تا براي پس انداز کردنمان برنامه بريزيم،باشد؟
7.اخيراً حس مي کنم به هم کم توجهي مي کنيم.خيلي دوست دارم اين هفته براي همديگر هديه اي غير منتظره بخريم،نظرت چيست؟
اقدام شماره 2:بياموزيد که جبران کنيد يا اقدام جبراني را دريافت کنيد
اهميت تلقي مي شود.زماني که بحث شما در مسيري اشتباه شروع به حرکت مي کند،يا خود را ميان چرخه اي از بدگوييهاي متقابل مي بينيد،مي توانيد از فاجعه جلوگيري کنيد،البته اگر بدانيد چطور متوقف شويد.من اين ترمز را کوششهاي اصلاح و آشتي مي نامم.
زماني که مايکل حالت تدافعي مي گيرد و مي گويد :«من ميز ناهار خوري و روي کابينتها را تميز کرده ام.»،جاستين بلافاصله حرفي که او زده را رد نمي کند،بلکه مي گويد :«بله،تو اين کاررو انجام دادي.»اين اقدامي مصالحت آميز است.اين جمله از شدت تنش مي کاهد و مايکل پذيراي رسيدن به توافق مي شود.آنچه ازدواجهاي محکم و استوار و هوشمند عاطفي را از ديگر پيوندها مجزا مي کند،اين نيست که کار اصلاحي آنها با مهارت و يا تعمق بيشتر اجرا مي شود،بلکه ارتباطي است که مي توانند از طريق آن با همسرشان برقرار کنند.به اين دليل که آسمان بين آنها به خاطر نگرشهاي منفي ابري نشده است.
پرسشنامه اقدامهاي اصلاحي
هريک از جمله ها را بخوانيد و درست يا غلط را علامت بزنيد.
در طول تلاشها براي حل تعارض:
2.همسرم معمولاً عذرخواهي مرا مي پذيرد.درست /غلط
3.مي توانم بگويم که تقصير با من بود.درست /غلط
4.در آرام کردن خودم بسيار خوب عمل مي کنم.درست /غلط
5.قادريم حس شوخ طبعي را بينمان نگه داريم.درست /غلط
6.وقتي شريک زندگي ام به من مي گويد ما بايد به شيوه اي ديگر با هم صحبت کنيم،معمولاً بسيار منطقي است.درست /غلط
7.تلاش من براي استفاده از جبرانها زماني که بحثمان حالت منفي پيدا مي کند،معمولاً مؤثر واقع مي گردد.درست /غلط
8.شنونده هاي خوبي هستيم،حتي اگر عقايدمان در مورد مسائل کاملاً متفاوت باشد.درست /غلط
9.اگر بحثمان بالا بگيرد ،مي توانيم کنترل اوضاع را در دست بگيريم.درست /غلط
10.همسرم خيلي خوب مي تواند زماني که ناراحتم مرا آرام کند.درست /غلط
11.از اينکه مي توانيم بيشتراختلافاتمان را حل کنيم،احساس اطمينان و دلگرمي مي کنم.درست /غلط
12.وقتي نظراتم را در مورد بهتر ارتباط برقرار کردن با ديگران بيان مي کنم،همسرم به من گوش مي دهد.درست /غلط
13.حتي اگر گاهي اوضاع خيلي سخت شود، مي دانم که مي توانيم اختلافهايمان را حل کنيم.درست /غلط
14.وقتي با هم توافق نداريم،مي توانيم با هم مهربان باشيم.درست /غلط
15.شوخي و سر به سر گذاشتن معمولاً براي خلاص کردن همسرم از نگرشهاي منفي مؤثر واقع مي شود.درست /غلط
16.مي توانيم وقتي لازم است،همه چيز را دوباره آغاز کنيم و بحثمان را بهبود بخشيم.درست /غلط
17.زماني که عواطفمان جريحه دار مي شود،نشان دادن ميزان غمگيني ام بسيار اهميت دارد.درست /غلط
18.ما حتي مي توانيم در مورد اختلافهاي بسيار بزرگ بينمان با هم صحبت کنيم.درست /غلط
19.همسرم براي کارهاي خوبي که انجام مي دهم قدرداني مي کند.درست /غلط
20.اگر سعي کنم ارتباط برقرار کنم،سرانجام مؤثر واقع مي شود.درست /غلط
محاسبه امتيازات:در ازاي هر جواب درست که علامت زده ايد ،به خود يک امتياز بدهيد.
امتياز 6 و بيشتر:اين امتياز در ازدواج شما زمينه قوت محسوب مي شود.زماني که مشکلات شما از کنترل خارج مي گردد،قادر خواهيد بود ترمز کنيد و به طور مؤثري همديگر را آرام کنيد.
امتياز کمتر از 6:زندگي شما داراي زمينه هاي بهبود است.با يادگيري چگونه اصلاح کردن تعاملتان زمان غوطه ور شدن در نگرشهاي منفي ،به نحو چشمگيري مي توانيد کارآيي حل مسئله تان رابهبود ببخشيد و ديدگاهي مثبت تر از يکديگر و ازدواجتان داشته باشيد.
رساندن پيغام
آينده هر دوي شما روشن تر خواهد شد،حتي اگر اختلاف نظرهايتان بسيار به سمت منفي گرايش داشته باشد.راز آن در يادگيري نوع کنترل زيانها و صدمات است.
يکي از دلايلي که زوجها متوجه جبرانهاي يکديگر نمي شوند اين است که هميشه فريبنده نيستند .چنانچه همسرتان فرياد مي کشد:«تو از موضوع پرت شده اي!»يا شکايت مي کند:«مي توانيم پا رو ترمز بگذاريم و تمامش کنيم!»اين نيز با وجود طرز بيان منفي اش نوعي اقدام جبراني است.در صورتي که به جاي گوش دادن به کلمات شريکتان به تن صداي او گوش کنيد.پيام واقعي او را:«بس کن،اوضاع دارد از کنترل خارج مي شود.»،متوجه نمي شويد .چرا که اگر ارتباطتان در نگرشهاي منفي غوطه ور شده باشد،شنيدن حرفهاي جبراني مشکل خواهد بود.بهترين راهکار اين است که به منظور تأکيد بر چنين اصلاحاتي به وضوح رسمي باشيد.در ادامه،با فهرست بلندي از عبارات از قبل تهيه شده مواجه خواهيد شد.آنها کلمات خاصي هستند که مي توانيد براي کاهش تنش در مقابل همسرتان استفاده نماييد.با استفاده از آنها زمان بالا گرفتن مشاجره،مي توانيد کنترل بحث را در دست بگيريد.برخي زوجها حتي يک رونوشت از اين فهرست را براي مراجعه آسان به در يخچال خود مي چسبانند.
بسياري از اين عبارات،البته اگر تمامشان نه،در حال حاضر به نظر غير عادي يا تصنعي مي آيد .دليلش اين است که آنها شيوه متفاوتي براي صحبت کردن با همسرتان در زماني که ناراحتيد ارائه مي دهد.ولي ساختگي به نظر رسيدن آنها دليل نمي شود که ردشان کنيد .اگر شيوه بهتري براي در دست گرفتن راکت تنيس بياموزيد ،در ابتدا حس مي کنيد «اشتباه»يا «ساختگي»است.حال آنکه فقط شما به آن عادت نداريد .همين حالت در مورد جبران و اصلاح اختلاف صادق است.مي توانيد به مرور آنها را راحت تر به کار گيريد و براي
بيشتر سود بردن و متناسب کردن آنها با سبک شخصيت و کلامتان آنها را تغيير داده و بهبود بخشيد.
احساس من
2.لطفاً کمي آرام تر بگو.
3.چيز اشتباهي گفتم؟
4.اين به احساس من لطمه مي زند.
5.اين انگار اهانت بود.
6.غمگينم.
7.فکر مي کنم مرا مقصر مي داني.مي تواني يک بار ديگر حرفت را تکرار کني؟
8.فکر مي کنم قدر مرا نمي داني.
9.لطفاً برايم سخنراني نکن.
10.فکر نمي کنم الان متوجه حرفهايم شده باشي.
11.عصبانيتم در حال فوران است.
12.حس کردم از من عيب جويي کردي.مي تواني آن را طور ديگري بيان کني؟
13.دارم نگران مي شوم.
احتياج به آرام شدن دارم
2.احتياج دارم همه چيز آرام تر شود.
3.هم اکنون به حمايتت محتاجم.
4.الان فقط به من گوش کن و سعي کن درکم کني.
5.به من بگو که دوستم داري.
6.مي تواني مرا مورد مهر و محبت قرار دهي؟
7.مي توانم حرفم را پس بگيرم؟
8.لطفاً با من مهربان باش.
9.لطفاً به من کمک کن تا آرام بگيرم.
10.لطفاً ساکت باش و گوش بده.
11.اين براي من بسيار مهم است .لطفاً گوش کن.
12.نيازمندم که آنچه را گفتم تمام کنم.
13.حس مي کنم صبرم لبريز مي شود.
14.مي توانيم براي چند لحظه سکوت کنيم.
تأسف
2.من همه چيز را خراب کردم.
3.اجازه بده يک بار ديگر سعي خودم را بکنم.
4.مي خواهم که الان با تو مهربان تر باشم،ولي نمي دانم چطور.
5.آنچه را که از من شنيدي ،بگو.
6.خودم را در تمام اين موارد سهيم مي دانم.
7.چطور مي توانم اوضاع را بهتر کنم؟
8.بيا يک بار ديگر و از اول شروع کنيم.
9.آنچه تو مي گويي...
10.اجازه بده يک بار ديگر به روشي ملايم تر آغاز کنيم.
11.متأسفم .لطفاً مرا ببخش.
رسيدن به بله
2.با بخشي از آنچه مي گويي،موافقم.
3.بيا به توافق برسيم.
4.بيا نقاط مشترک همديگر را بيابيم.
5.هرگز به مسائل اين گونه ننگريسته بودم.
6.اين مشکل چندان هم مهم نيست.
7.نظر تو منطقي است.
8.بيا ديدگاهها و نظرات هر دويمان را در حل مشکل به کار گيريم.
9.به خاطر ....متشکرم.
10.تو را به اين خاطر تحسين مي کنم که ....
11.متوجه هستم در مورد چه چيز صحبت مي کني.
توقف عمل!
2.لطفاً اجازه بده براي چند لحظه سکوت اختيار کنيم.
3.چند لحظه به من فرصت بده،بر مي گردم.
4.لطفاً تمامش کن.
5.اجازه بده توافق کنيم.در اين مورد با هم موافق نيستيم.
6.مي خواهم موضوع را تغيير بدهم.
7.از موضوع پرت شده ايم.
تحسين مي کنم
2.سهم من از اين مشکل...
3.متوجه منظورت هستم...
4.متشکرم به خاطر...
5.نکته خوبي است.
6.هر دوي ما مي گوييم که...
7.درک مي کنم.
8.دوستت دارم.
9.چيزي که به خاطرش تو را تحسين مي کنم اين است که...
10.اين مشکل تو نيست ،مشکل ماست.
رسميت دادن به استفاده از اقدامات جبراني در قالب اين جملات از پيش نوشته شده به شما کمک مي کند به دو طريق بحث و مشاجره را خنثي کنيد.اول اينکه،رسمي و مؤدب بودن اين جملات به شما اطمينان مي دهد که گونه اي از کلمات را به کار مي بريد که در ترمز کردن بسيار مؤثر است.دوم اينکه ،اين عبارات همانند بلند گو هستند-کمک مي کنند از توجه خود به اقدامات جبراني زماني که درطرف ديگر خط هستيد مطمئن شويد.
حالا زمان آن است که فهرست بالا را براي کمک به حل موارد مطرح در ازدواجتان به کار گيريد.بحثي را که اختلافتان در آن از شدت کمتري برخوردار بوده انتخاب نماييد.هرکدام از شما پانزده دقيقه صحبت کنيد.اطمينان حاصل کنيد که هر دوي شما حداقل يک عبارت از فهرست را در طول مذاکره به کار مي گيريد .قبل از آن به شريکتان اطلاع دهيد که قصد داريد از اقدامهاي جبراني استفاده کنيد.شما مي توانيد از روش اعلام عدد و تيتر استفاده کنيد.براي مثال:«من اقدام تعديلي شماره 6 تيتر من احساس مي کنم را به کار مي گيرم:«ناراحتم».
زمان استفاده ي همسرتان از اقدام اصلاحي وظيفه ي شما اين است که به سادگي آن را بپذيريد .به اين وقفه به چشم پيشنهادي جهت بهبود اوضاع بنگريد .اقدام اصلاحي را با همان معناي حقيقي که برايش در نظر گرفته شده ،بپذيريد .اين کار پذيرش نفوذ همسرتان را در پي خواهد داشت.براي مثال:اگر او مي گويد :«بايستي آنچه را مي گويم به اتمام برسانم.»،نيازش را اعلام مي نمايد.سپس شما از او مي خواهيد .همان طور که به استفاده از آن فهرست در محاوراتتان ادامه مي دهيد ،سرانجام موارد ديگري را جايگزين آنها مي کنيد .مثلاً دستتان را بالا مي بريد و بي مقدمه مي گوييد:«اين يک اقدام جبراني است!»يا اقدام ديگري را به کار گيريد که بيشتر با شخصيت و ارتباطتان تناسب دارد.
اقدام شماره 3:خود و همديگر را آرام کنيد
آرام گرفتن جسم يک مرد بعد از دعوا بسيار سخت تر از زن است.
در ازدواجهايي که از ثبات کمتري برخوردارند،بحثهاي مربوط به اختلاف نظر مي توانند به عکس العمل متفاوتي منجر شوند-آنها عامل طغيان خشم هستند.
زماني که خشمتان بر افروخته مي شود،تصور مي کنيد که از نظر عاطفي و فيزيکي از پاي در آمده ايد .به احتمال زياد فکر مي کنيد عصبانيت حق شماست(«مجبورنيستم بيش از اين تحمل کنم.»)يا قرباني بي گناهي هستيد («چرا او هميشه همه چيز را گردن من مي اندازد؟»).در اين مدت بدن شما تحت فشار است.معمولاً قلبتان به شدت مي زند ،عرق مي کنيد و نفستان را حبس مي کنيد.
در اغلب موارد،دريافته ام زماني که يکي از زوجين اقدام جبراني ديگري را درک نمي کند،به اين دليل است که شنونده خشمگين است و نمي تواند واقعاً به آنچه همسرش مي گويد گوش کند.زماني که تحت اين شرايط هستيد،متفکرانه ترين اقدام جبراني درجهان نيز نمي تواند براي شما سودمند باشد.
پرسشنامه طغيان خشم
هريک از جمله ها را بخوانيد و درست يا غلط را علامت بزنيد.
1.بحثمان خيلي بالا مي گيرد.درست/غلط
2.براي آرام شدن خيلي به من سخت مي گذرد.درست/غلط
3.يکي از ما چيزي را مي گويد که از گفتنش پشيمان مي شويم.درست/غلط
4.شريکم بسيار غمگين مي شود.درست/غلط
5.بعد از دعوا من به سردي رفتار مي کنم.درست/غلط
6.همسرم بي دليل فرياد مي کشد.درست/غلط
7.فکر مي کنم در بگو مگوهايمان غرق شده ام.درست/غلط
8.زماني که رفتار همسرم خشن است،نمي توانم درست فکر کنم.درست/غلط
9.چرا نمي توانيم منطقي تر صحبت کنيم؟.درست/غلط
10.ديد منفي همسرم اغلب اوقات بي دليل است.درست/غلط
11.اغلب اوقات چيزي نمي تواند جلوي خشم شريکم را بگيرد.درست/غلط
12.دوست دارم وقتي با هم دعوا مي کنيم،از صحنه بگريزم.درست/غلط
13.موارد جزئي معمولاً چيره مي شوند.درست/غلط
14.در طول مشاجره به راحتي آرام نمي گيرم.درست/غلط
15.شريکم فهرست بلند بالايي از خواستهاي غيرمعقول دارد.درست/غلط
محاسبه امتيازات:در ازاي هرجواب درست که علامت زده ايد ،به خود يک امتياز بدهيد.
امتياز کمتر از 6:داشتن چنين امتيازي در زندگي تان نقطه قوت محسوب مي شود.قادريد بدون غوطه ور شدن در تصوراتتان با اختلاف عقايدي که با همسر خود داريد،مواجه شويد.به اين معنا که در مقابل همسرتان احساس قرباني شدن نمي کنيد.اين خبر بسيار خوبي است،چرا که نشان مي دهد شما مي توانيد بدون اينکه کنترل نگرشهاي منفي از دستتان خارج شود با يکديگر ارتباط برقرار کنيد .در نتيجه ،بهتر تضادها را حل مي کنيد(و از حصار کشيدن به دور مسائلي که حل نشدني هستند اجتناب مي کنيد).
امتياز 6 وبيشتر:زندگي تان داراي نقاط بهبود است.امتياز نشان مي دهد که در طول مشاجره تمايل به بروز خشم داريد.با چنين اتفاقي ،احتمال حل مسائل از بين مي رود.آشفته تر ازآنيد که بتوانيد آنچه همسرتان مي گويد ،بشنويد،يا مهارتهاي مواجه با تعارض را بياموزيد.ادامه مطلب را بخوانيد تا پي ببريد که چگونه بر اين مشکل فائق شويد.
تمرين شماره ي(2):آرامش دادن به خود
بسياري از افراد بهترين روش براي آرام شدن را تمرکز بر آرامش بدن با استفاده از مراقبه مي دانند.در اينجا يک روش ساده تشريح شده:
1.بر روي صندلي راحتي بنشينيد،يا به پشت روي زمين بخوابيد.
2.بر کنترل تنفس خودتمرکز نماييد.معمولاً وقتي بسيار عصباني هستيد،يا نفس خود را به مدت زيادي حبس مي نماييد و يا بريده بريده نفس مي کشيد.پس چشمان خود را ببنديد و بر دم و بازدم عميق و منظم تمرکز کنيد.
3.عضلات خود را شل کنيد .به نوبت هر گروه عضلاني که منقبض شده را محکم فشار دهيد(معمولاً پيشاني ،فک،گردن،شانه،بازوها و پشت).هر کدام را براي دو ثانيه نگه داريد و بعد رها کنيد.
4.با تصور اينکه ماهيچه سنگين شده،اجازه دهيد تا اين انقباض و تنش از گروههاي عضلاتتان بيرون برود.
5.بگذاريد تا تنش از ماهيچه هايتان (که هم اکنون سنگين شده اند)بيرون
برود و احساس کنيد گروه عضلاني گرم شده است.يک راه اين است که چشمهايتان را ببنديد و بر فکر يا ديدگاهي آرامش بخش تمرکز نماييد.بسياري از مردم فکر کردن به جنگل،درياچه يا ...را مؤثر دانسته اند.اين صحنه را تا جايي که مي توانيد به وضوح و پر شور تصور کنيد.حدود سي ثانيه به داشتن چنين تصوراتي ادامه دهيد.
6.تصويري بيابيد که ياد آوري اش اين آرامش را به ذهن شما مي آورد.براي مثال ،من به مکاني در جزيره ارکا در ايالت واشينگتن فکر مي کنم،که بلندترين صداي نجواي باد در بين درختان است و عقابهاي جواني که در همسايگي آنها اقامت دارند.احضار اين چشم انداز مرا آرام مي کند و خود به خود جرقه اي است براي ساير مراحل خود آرامش دهي.
به نظر من داشتن چنين نوعي از توقف آن قدر مهم است که آن را در تمام تمرينهاي حل اختلافم گنجانده ام .بدون استثنا از تمام مشترکين در اين امرپاسخ يکسان دريافت کرده ام .در ابتدا،از اينکه مجبور شده بودند آرام شوند،مي ناليدند.برخي نيز نسبت به تمرينهاي تسکيني بدبين بودند،نمي دانستند بستن چشمها و فکر کردن در مورد درياچه چگونه مي تواند به گرفتاريهاي زندگي زناشويي آنها کمک کند.و با يک بارانجام دادن آن پي بردند اين تمرينات تا چه حد مي تواند قوي و مؤثر باشد.به يک باره همه افراد درون اتاق آرام مي گيرند .با فهميدن اينکه زوجين چگونه به هم مربوط مي شوند،متوجه تفاوت مي شويد.صدايشان ملايم تر مي گردد ،بيشتر لبخند مي زنند .تسکين بخشيدن به خودشان موجب شده است تا بهتر بتوانند به عنوان يک تيم نه رقيب يکديگر از پس مشکلاتشان برآيند.
دريکي از تجربه هاي اخيرمان،ما صحبت زوجها را پس از پانزده دقيقه قطع کرديم و به آنها گفتيم که مي بايست تجهيزات را تطبيق دهيم.از آنها خواستيم براي نيم ساعت در مورد مشکل خودشان صحبت نکنند و مجله بخوانند .با
شروع مجدد بحث،ضربان قلبشان آهسته تر شده بود و تعاملهايشان بهره ورتر.
تمرين شماره ي(3):آرام کردن يکديگر
آرام کردن شريک زندگي تان منفعت بسياري براي زندگي زناشويي دارد،چرا که در حقيقت نوعي شرطي سازي معکوس است.به عبارت ديگر ،اگر بارها آرام شدن توسط همسر خود را تجربه کرده باشيد،ديگر او را به عنوان عامل به وجود آورنده استرس در زندگي تان نمي بينيد و در عوض براي رسيدن به حس آرامش با او همکاري مي کنيد .اين عملکرد خود به خود برخورد مثبت در روابطتان را افزايش مي دهد.
براي آرامش دادن به يکديگر ،ابتد بايد به جد و صميمانه در مورد طغيان خشم با يکديگر صحبت کنيد.ازخود و همديگر اين سؤالها را بپرسيد:
*چه باعث مي شود من(تو)از کوره در بروم؟
*معمولاً من(تو)چگونه مسائل ،ناراحتيها يا شکايات را مطرح مي کنم؟
*آيا من (تو)ناراحتيها را انبار مي کنم؟
*کاري هست که بتوانم براي آرام کردنت انجام دهم؟
*کاري هست که بتواني براي آرام کردنم انجام دهي؟
*براي اينکه يکديگر را از عصباني شدنمان مطلع کنيم،از چه علائمي مي توانيم استفاده نماييم؟چند دقيقه سکوت اختيار کردن خوب است؟
چنانچه آهنگ ضربان قلبتان به 100 ضربه در دقيقه افزايش يافت،نمي توانيد آنچه را همسرتان به شما مي گويد،بشنويد.اصلاً مهم نيست که تا چه حد سعي مي کنيد بشنويد.قبل از ادامه دادن،بيست دقيقه تنفس اعلام کنيد.
راههاي متفاوتي براي آرام کردن همسرتان وجود دارد .آنچه مهم مي باشد اين است که شريکتان آن را تشخيص دهد و از آن لذت ببرد .برخي زوجها استفاده از پيامها را بهترين پادزهر براي بحثها مي دانند.روش ديگر اين است که به نوبت براي يکديگر مراحل مراقبه صفحات پيشين را اجرا کنيد .به آن به عنوان پيام کلامي بينديشيد .شما حتي مي توانيد متني را بنويسيد و زماني که عضلات همسرتان را ماساژ مي دهيد،از صحنه هاي زيبا که باعث آرامش او مي شود تعريف کنيد.حتماً لازم نيست که در زمان تنش اين تمرين را به کار گيريد .تسکين دادن يکديگر در هر زمان شيوه اي خارق العاده براي جلوگيري از طغيان خشم در آينده است وبه طور کامل موجب غناي زندگي زناشويي شما مي گردد.
اقدام شماره4:توافق
معمولاً اگر چه هر دو زوج کوشش جدي براي سازش به عمل مي آورند،
ولي شکست مي خورند زيرا راه اشتباهي را براي رسيدن به سازش طي مي کنند.مذاکره تنها زماني امکانپذير است که شما مراحل بالا را رعايت کرده باشيد-شروعي ملايم ،اصلاح مذاکره و آرام گرفتن .اين مراحل شما را با بردن به سوي نگرش مثبت ،آماده سازش مي کند.
قبل از سعي درحل اختلاف ،به ياد داشته باشيد سنگ بناي هر سازشي چهارمين اصل ازدواج است-پذيرش تأثير.به اين معنا که جهت مؤٍثر واقع شدن سازش ،نمي توانيد به طور کامل اميال و عقايدي نزديک به اميال و عقايد همسرتان داشته باشيد.نمي توانيد با هرآنچه همسرتان مي گويد يا باور دارد موافق باشيد،ولي بايد صادقانه و بي پرده به وضعيت او توجه کنيد .زماني که همسرتان سعي دارد در مورد مشکلي با شما صحبت کند وشما خود را در مقابل او دست به سينه ديديد ،در حالي که فقط سرتان را به نشانه نفي (يا تفکر در مورد آن)تکان مي دهيد،مذاکراتتان هرگز به نتيجه نخواهد رسيد.
همان طور که گفته ام ،مردها سخت تر از زنها اثر مي پذيرند تا بر عکس.ولي جنسيت شما هرچه که باشد ،ناتواني در داشتن ذهني خالي از تعصب هنگام حل اختلافات مايه دردسر است.بنابراين اگر شما چنين هستيد،تمرينهاي فصل 6 را انجام دهيد.آگاه باشيد که از بين بردن اين تمايل و عادت نيازمند زمان و خود آگاهي مداوم است.همسر شما مي تواند در ديدن مسائل از ديدگاه خودش به شما کمک کند.از او براي ديدن چشم انداز ذهني اش سؤالاتي بپرسيد.
به ياد داشته باشيد ،درجست و جوي آن بخش از افکار همسرتان باشيد که طبق استانداردهاي عيني،منطقي و عقلاني است.
وقتي که آماده شديد،هيچ چيز جادويي براي يافتن راه حلي که هر دوي شما بتوانيد با آن زندگي کنيد،وجود ندارد .اغلب سازش موضوع صحبت در مورد تفاوتها و تمايلات شما به روشي نظام مند است.تا زماني که شما مراحل بالا را رعايت مي کنيد و از غلبه ديد منفي بر بحثهايتان جلوگيري مي نماييد ،اين کار مشکل نخواهد بود.
تمرين شماره ي (4):برج کاغذي
مأموريت شما:ساخت برجي کاغذي با مصالحي که در فهرست زير آمده است.هدف اين است که بلندترين ،پايدارترين و زيباترين برج ممکن رابسازيد .ممکن است براي ساخت آن عقايد متفاوتي داشته باشيد، به ياد داشته باشيد تا از مراحلي که در اين بخش براي رسيدن به توافق توضيح داده شده استفاده کنيد.سعي کنيد در طول اين تمرين همانند يک تيم عمل کنيد .سعي کنيد هر دوي شما نظر بدهيد.شريک خود را در کارها دخالت دهيد .سؤال بپرسيد .حدود نيم ساعت براي انجام اين تمرين در نظر بگيريد.محصول نهايي نبايد کاملاً با تصور يک يک شما مطابق باشد،بلکه بايد در برگيرنده تصورات هر دوي شما باشد .پس از تمام شدن برجتان از يک نفر ديگر بخواهيد به برجتان امتياز دهد.شکي نيست امتيازها بسيار عيني خواهد بود.زيرا او به خلاقيت شما امتياز مي دهد،نه قابليت مهندسي تان،وقتي کارتان تمام شد،يادبودي براي زندگي زناشويي و مهارتهاي بهبود يافته رسيدن به توافق خواهيد داشت.
مصالح
روزنامه
يک توپ نخ
چسب نواري
منگنه
کاغذ رسم
مداد شمعي
سلفون رنگي
ماژيک
تکه هاي مقوايي
امتياز :از يک نفر بخواهيد به برج شما امتياز دهد.بالاترين امتياز 90 است.
تا 20 امتياز براي ارتفاع برج
تا 20 امتياز براي استحکام
تا 50 امتياز براي زيبايي و ابتکار
اقدام شماره 5:در مقابل خطاي يکديگر صبور باشيد
وقتي بر مهارتهاي عمومي حل مسئله مسلط شديد ،خواهيد ديد که بسياري از مشکلات شما راه حل خود را مي يابند.يک بار که ازموانع بازدارنده ارتباط رد شويد،حل مشکلات راحت خواهد شد.در حقيقت ،فصل بعدي راه حلهاي خلاقانه و ساده اي براي برخي از اختلاف نظرهاي مشترک در بين زوجها ارائه مي دهد-پول،مسائل جنسي ،امور منزل،فرزندان ،فشار کاري.ولي به ياد داشته باشيد ،اين راه حلها تنها براي مشکلات قابل حل کاربرد دارد.چنانچه رسيدن به توافق هنوز براي شما هدفي دور است،مشکلي که با آن روبه رو هستيد با همه اينها حل نخواهد شد.
منبع:هفت اصل اخلاقي براي موفقيت در ازدواج
/خ