نقش رسانه در تکامل فرهنگ جوامع

تاسیس و تکامل فرهنگ ها بر پایه دانش و اطلاعات است. از سویی دانش و اطلاعات نتیجه وجود ارتباطات و ارتباطات موکول به ابزارهای ارتباطی و رسانه هاست.
دوشنبه، 7 آبان 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: عارفه گودرزوند
موارد بیشتر برای شما
نقش رسانه در تکامل فرهنگ جوامع
رسانه ها فرهنگ جوامع و نوع اندیشیدن انسان ها را تعیین می کنند.
چکیده
تاسیس و تکامل فرهنگ ها بر پایه دانش و اطلاعات است. از سویی دانش و اطلاعات نتیجه وجود ارتباطات و ارتباطات موکول به ابزارهای ارتباطی و رسانه هاست. پس می توان گفت فرهنگ ها و تمدن ها نتیجه ارتباطات و ابزارهای ارتباطی و رسانه هاست. وجود جامعه نیز بسته به وجود ارتباطات است. تفاوت جوامع را باید در تفاوت نظام های ارتباطی آنها جستجو کرد. نظام های ارتباطی به تعبیری مولود خواستگاه های فرهنگی و چارچوب ارزش های جامعه است. رایزمن معتقد است وسایل ارتباط جمعی در تربیت انسانها و شکل گیری شخصیت آنها نقش قاطعی دارد. هر رسانه جهان اجتماعی خود را می آفریند. معیار تفکیک و تمایز میان جهان قدیم و جدید را نه در سازمان با شاخت نهادین و عوامل بیرونی بلکه در روابط میان افراد جست و جو می شود. رسانه های اجتماعی تنها مکمل روابط اجتماعی از پیش موجود نیستند بلکه خود موجد نظام اجتماعی هستند.

تعداد کلمات 1452 تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
نقش رسانه در تکامل فرهنگ جوامع
نویسنده: عارفه گودرزوند(دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی ادیان)

نقش رسانه ها در توسعه فرهنگ
جان تامپسن به رسانه ها به مثابه علل تحول تاریخی می نگرد. او بر نقش رسانه ها در صورت بندی فرهنگی و اجتماعی جهان مدرن تاکید دارد. او عوامل ظهور و تکامل مدرنیته را بسط و گسترش اقتصاد و تجارت و سرمایه داری و صنعت چاپ را از علل ظهور و گسترش اصلاحات مذهبی و ترویج اومانیسم و عقل گرایی و درنتیجه تضعیف اقتدار کلیسا می داند. هابرماس بر نقش رسانه ها در توسعه بعد سیاسی مدرنیته و شکل گیری و توسعه حوزه عمومی اشاره می کند.

ویلیامز معتقد است ظهور و اشکال ارتباطات سرگرم کننده و خبررسانی معلول الزام های فرهنگی و اجتماعی است. در هر برهه مجموعه ای از نیازهای اجتماعی از قبل موجود را برای نوآوری های فناورانه تعیین کننده می بیند که شرایط و امکاناتی را پدید می آورد. به همین دلیل است که درتحلیل ویلیامز تاریخ اجتماعی کاربردهای فناوری تلوزیون را مقدم بر شکل گیری فناوری به عنوان فناوری است.
نتیجه کاربردی رسانه های جمعی است که با دخل و تصرف در فرهنگ اصیل نوعی فرهنگ مصنوعی بی رنگ و رو و پیش پا افتاده را جایگزین آن کرده است. فرهنگ برآمده از رسانه های جمعی فرهنگی است که سیراب کننده روح نیست بلکه تجارت زده و انتزاعی است. اغلب سرگرمی هایی که رسانه ها برای توده مردم تدارم می بینند ضد زندگی و پر از زرق و برق و دارای جاذبه های سوء و فاقد مسئولیت های اخلاقی اند.

رسانه های مدرن با خود فرهنگی ملازم با ماهیت خود می آورند و سبب شکل گیری خاصی از ارتباطات اجتماعی می شوند که گاه با نظام فرهنگی و ارتباط سنتی ما فاصله می یابد. یکی از مهم­ترین رهاوردهای رسانه های مدرن بسط فرهنگ سرگرمی در جوامع است که به شدت ذهن و روح انسان را از حالت آرمان خواهی و تعالی به سوی لذت هرچه بیشتر برای هیچ سوق می دهد. این مسئله به خصوص در آرای پستمن مورد تأمل فراوان بوده است. تعریف سرگرمی در فرهنگ رسانه های مدرن و بهره گیری سودمند از آنها از تبعات سوء آن ها از جمله بسط فرهنگ سرگرمی در امان بماند.

فرایند تکاملی هر نظام ارتباطاتی زنده تولید خاصی از ابزارهای ارتباطاتی را اقتضا می کند. این ابزارها که در چارچوب ضرورت ها و بایسته های یک جامعه تاسیس می شوند وقتی وارد جامعه ای می شوند که از نظر مبانی معرفتی و انسان شناختی متفاوت از جامعه مولد این ابزار است چه اتفاقی می افتد. آن ابزار به طور قطع موجد چالش های سطحی یا عمیق با نظام ارتباطاتی بومی خواهد بود. این چالش جامعه سنتی را جامعه سنتی را به سمت مسخ تدریجی ارزش های ارتباطاتی بومی سوق خواهد داد و اندک اندک مشروعیت مبانی فکری آن نظام سنتی را به بهانه ناکارآمدی به زیر سوال می برد و درنهایت منهدم خواهد کرد و نوعی نظام ارتباطاتی وارداتی را جایگزین آن خواهد کرد. آنچه در کشور اسلامی جای نگرانی دارد این است که حضور رسانه های مدرن تا چه اندازه ماهیت فکری والگوهای نظام ارتباطاتی سنتی و بومی را دستخوش تغییر قرار می دهد.
رسانه های سنتی و نیاز جوامع مدرن مناسبات بنیادین جوامع سنتی و نظام ارتباطی و ابزارهای رسانه ای انها تا حد زیادی کارایی خود را در پاسخگویی به اقتضائات جامعه مدرن از دست داده اند. نه می توان در برابر حضور رسانه های غربی ایستادگی کرد(جامعه بدون رسانه قابل تصور نیست) ونه این مقاومت اقدامی خردمندانه است.

از طرفی رهاسازی جامعه در برابر جولان رسانه های غربی نیز کار سنجیده ای نیست؛ زیرا این رسانه ها تا بن اعتقادات و دستگاه های عقیدتی نفوذ می کنند و نظام ارتباطاتی سنتی و خواستگاه ایدئولوژیک و جهان شناسی آن ها را از ارزش می اندازند.  ما نه تنها از طریق رسانه ها می اندیشیم بلکه ساختار اندیشه ما را نیز رسانه ها شکل می دهند.
در ایران مالکیت رسانه های رادیویی تلوزیونی در اختیار دولت است یعنی آرا و تمایلات فکری و زیبایی شناختی مخاطب در چارچوب دیوان سالاری و هنجارهای دولتی ارزش گذاری می شود و انچه خارج از این چارچوب باشد به طور خودکار سانسور می شود.

بیشتر بخوانید: رسانه چیست؟


رسانه های نوین و چالش با رسانه های سنتی
پرداختن تلوزیون به امور دینی
با توجه به پدیدارشناسی ماهیت تلوزیون نمایش چهره شخصیت های قدسی و معصوم به صورت مستقیم یا نمایش و تجسم مقولات مجرد مثل فرشتگان یا عالم برزخ از تلوزیون به صورت دقیق و شایسته امکان پذیر نیست و موجب تقلیل ماهوی آنان می شود. برخی معتقدند زبان و ابزارهای اصلی تلوزیون ویژگی های مذهبی مانند رمز وحی و سنت نیستند بلکه تخیل، شوخی، سرگرمی جذابیت و جلب رضایتند.
تعابیر توصیفی مانند ابدی نامتناهی کامل و قادر مطلق که دین مملو از این واژگان است بُعد رازمند و توصیف ناپذیر خالق و صاحب دین را به ما یادآوری می کند که هیچ بیانی نمی تواند به طور کامل له آن بعد احاطه یابد و آن را واکند. به عقیده بیشتر کارشناسان دین به واسطه الزاماتِ تغییرناپذیر و موعظه های آن، به طور ذاتی با سرگرمی متعارض است و برخی نیز روی آوردن دین به قالب های سرگرم کننده را سبب ساده سازی و سقوط معنوی آن می دانند.

پستمن معتقد است درباره حضور مقولات قدسی در تلوزیون توجه به دو نکته اساسی اهمیت دارد: اول آنکه این مقوله مقدس باید حتما به شکل این جهانی درآید نه انتزاعی و مجرد. همچنین این پدیده های قدسی در قالب شخصیت ها تجلی می یابند نه به صورت تصوراتی کلی و کاملا ذهنی. قدرت اصلی تلوزیون در این نهفته است که دریچه قلب ما را بر روی شخصیت ها باز می کند و نه دریچه مغز ما را برای ورود و پردازش تصورات انتزاعی و مجرد و اندیشیدن به آن ها.  

تصویر ذهنی انسان از شخصیت های بزرگ و سخنور زمانی که انها را مجبور می کند که حضور نمایشی برگزار کنند مخدوش و متزلزل می شود. مسائلی چون مکاشفات عرفانی یا معراج پیامبران را می توان از تلوزیون پخش کرد اما ساده ترین اثر این عمل فروپاشی وضعیت قدسی این امور است که تاکنون در تصور مخاطبان وجود داشته است. قدسی بودن امور دینی هرکدام صورت خاص خود را دارد اما قدسیت برخی از انها در همان انتزاعی و اسمانی بودنشان نهفته است. به باور ادیت فرون تلوزیون رسانه ای است که با شخصیتهای جدی رفتار ناخوشایندی دارد.
مقصود از الکن بودن زبان تلوزیون در نمایشی کردن و تجسیم بخشیدن به آن است. به عبارت دیگر امکانات این رسانه در حال حاضر نمی تواند به دقت و به طور صحیح بازتاب دهنده جنبه های مجرد دین باشد. چه بسا ارائه برخی از جنبه های مجرد دین از تلوزیون منجر به تقدس زدایی شود.

با توجه به پدیدارشناسی ماهیت تلوزیون نمایش چهره شخصیت های قدسی و معصوم به صورت مستقیم یا نمایش و تجسم مقولات مجرد مثل فرشتگان یا عالم برزخ از تلوزیون به صورت دقیق و شایسته امکان پذیر نیست و موجب تقلیل ماهوی آنان می شود. برخی معتقدند زبان و ابزارهای اصلی تلوزیون ویژگی های مذهبی مانند رمز وحی و سنت نیستند بلکه تخیل، شوخی، سرگرمی جذابیت و جلب رضایتند.
دین فقط شامل مقدسات نیست و بخش عمده ای از پیام های دین با امور دنیوی رابطه مستقیم دارد. تلوزیون می تواند به بهترین وجه اخلاق درستکاری کمک به همنوع راستگویی و بسیاری از دیگر ارزش های دارای ماهیتی دینی را ارئه کند. سولز استدلال می کند که برنامه های عامه پسند تلوزیون می تواند واجد عملکرد مذهبی باشند. حتی لزومی ندارد برنامه ها بخش مذهبی زندگی را خطاب قرار دهند تا محملی برای معنای مذهبی باشد.
تلوزیون به عنوان ابزار فناورانه و زیبایی شناختی به خودی خود دارای ویژگی های خاصی مانند تقلیل هرچیزی به تصویر است. تلوزیون به خاطر ماهیتش همه چیز را به تصویر بدل می کند. ویژگی تصویر تحدید کنندگی آن و تقلیل محتوا به نظام رمزگان مادی و عینی است. مکانمند کردن در حیطه قاب و زمانمند کردن تصاویر.

منابع:
جستارهایی در رسانه ج 2، جمعی از مترجمان، انشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، 1388.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.