چکیده: مقاله فوق به روابط ایران و چین پرداخته است که اولین بار با سفر هوآ گوئوفنگ قبل از انقلاب، شروع شد و بعد از انقلاب نیز ادامه پیدا کرد. به اعتقاد نویسندگان، چین همواره با ایران روابط سیاسی و اقتصادی مناسبی داشته و حتی در سال های تحریم ایران در 2012 نیز، این کشور از این روابط بهره برده است. نویسندگان تصریح می کنند در حالی که ترامپ برای تحت فشار قرار دادن ایران جهت شروع مذاکره مجدد استراتژی فشار را در پیش گرفته است، اما حضور پررنگ چین در صحنه تجارت ایران و حتی بخش هسته ای ایران، این استراتژی و حتی امید توافق بهتر با ایران را از بین خواهد برد.
تعداد کلمات : 1857 / تخمین زمان مطالعه : 9 دقیقه
تعداد کلمات : 1857 / تخمین زمان مطالعه : 9 دقیقه
نویسندگان: دینا اسفندیاری و آریان طباطبایی
مترجم: سید محمد حسن هاشمی
مترجم: سید محمد حسن هاشمی
در ماه می، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که آمریکا از توافق هسته ای با ایران خارج خواهد شد. چند هفته بعد، مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا سیاست تهاجمی جدید دولت ترامپ علیه ایران را مشخص کرد که برای جلوگیری از فرار ایران از انزوا، طراحی گردیده بود. ترامپ معتقد است که این استراتژی، ایران را مجبور می کند که به میز مذاکره باز گردد و توافق بزرگتر و بهتری با ایران شکل بگیرد تا نگرانی های رئیس جمهور نسبت به توافق موجود برطرف گردد. اکنون، برای تهران بازسازی اقتصادی و روابط مجدد با کشورهای غربی بعید به نظر می رسد، اما این بدان معنا نیست که طرح های دولت ترامپ، موفق خواهد شد.
در بهترین بخش از دو دهه گذشته، رهبری ایران با توسعه روابط عمیقتر با چین و روسیه مانع انزوای بین المللی گردیده است. امروز که مجددا واشنگتن به دنبال افزایش فشارها بر ایران است، تهران روابط خود با پکن را به عنوان کلیدی برای پابرجا ماندن خود، در نظر گرفته است. حتی بعد از اینکه آمریکا اعلام کرد که به سمت رساندن صادرات نفت ایران به صفر در نوامبر، حرکت می کند، اما چین اعلام کرد احتمالا واردات نفت خود از ایران را ادامه خواهد داد که این تعامل چین با تهران، ممکن است زمینه را برای دیگر کشورها در دنبال کردن این سیاست، فراهم سازد و کمپین فشار آمریکا علیه ایران را تضعیف کند.
در بهترین بخش از دو دهه گذشته، رهبری ایران با توسعه روابط عمیقتر با چین و روسیه مانع انزوای بین المللی گردیده است. امروز که مجددا واشنگتن به دنبال افزایش فشارها بر ایران است، تهران روابط خود با پکن را به عنوان کلیدی برای پابرجا ماندن خود، در نظر گرفته است. حتی بعد از اینکه آمریکا اعلام کرد که به سمت رساندن صادرات نفت ایران به صفر در نوامبر، حرکت می کند، اما چین اعلام کرد احتمالا واردات نفت خود از ایران را ادامه خواهد داد که این تعامل چین با تهران، ممکن است زمینه را برای دیگر کشورها در دنبال کردن این سیاست، فراهم سازد و کمپین فشار آمریکا علیه ایران را تضعیف کند.
بیشتر بخوانید : تجارت بین المللی
روابط بلند مدت
مقامات چینی معمولا روابط خود با ایران را به عنوان «همکاری قرن 20» توصیف می کنند، اما مشارکت فعلی دو کشور در آخرین روزهای حکمرانی سلطنتی در ایران، شروع شد. در آگوست 1978، هوآ گوئوفنگ، رئیس حزب کمونیسم چین، به ایران سفر کرد که اولین بار بود که رهبر کمونیسم چین از یک کشور غیر کمونیستی بازدید می کرد. اگرچه، انقلاب اسلامی فقط چند ماه بعد از این بازدید، باعث سرنگونی محمدرضا شاه پهلوی گردید، اما هوآ گوئوفنگ پایه همکاری را برقرار کرد که دوام آن بیشتر از سلطنت شاه بود.
بعد از انقلاب اسلامی، هوآ گوئوفنگ به سرعت با عذرخواهی از انقلاب ایران به دلیل سفر اخیر خود به ایران، جبران مافات کرد و تمایل خود برای برقراری روابط بیشتر با جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرد. بعد از بحران گروگان گیری سفارت آمریکا و انزوای بین المللی متعاقب آن، چین تبدیل به شریک حیاتی برای ایران گردید. طی سال های جنگ ایران و عراق، که از سال 1980 تا 1988 ادامه داشت، چین یکی از تامین کنندگان کلیدی تسلیحات نظامی ایران بود و در دهه های بعد از آن، به صورت آهسته موقعیت خود به عنوان بازیگر اصلی در اقتصاد ایران، روابط تجاری، سیاست خارجی و امور نظامی، تثبیت کرد.
در اواسط سال های 2000 که آمریکا و متحدانش تلاش کردن با افزایش تحریم ها، برنامه هسته ای ایران را از بین ببرند، اما چین تلاش های آمریکا را با فراهم کردن کمک های اقتصادی برای کشور ایران به عنوان کانال مستقیم به شورای امنیت سازمان ملل و حمایت های نظامی، خنثی کرد. روابط دو کشور به صورت متقابل سودمند بوده است. چین ایران را به عنوا منبع انرژی و بازار مهم، در نظر گرفته است. موقعیت ایران در تقاطع های خاورمیانه، آسیای جنوبی و مرکزی و اروپا، در کنار دسترسی ایران به خلیج فارس و تنگه هرمز، باعث شده است که در چشم انداز چین این مناطق اهمیت یابد و سعی کند از طریق یکپارچه سازی این مناطق از رهگذر پروژه های حمل و نقل و زیرسازی ها، نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را گسترش دهد.
اگرچه چین از تحریم سازمان ملل علیه ایران در سال 2010، حمایت کرد، اما این کشور با جمهوری اسلامی فعالیت داشت و از این طریق جلوی انزوای ایران در خاورمیانه را گرفت. در حالی که شرکت ها و سایر تامین کنندگان بین المللی از ایران خارج شدند، خدمات و کالاهای چینی به سمت بازار ایران سرازیر گردیدند. ایرانی ها از همکاری مداوم ایران در حالی که دیگر کشورها بغیر از روسیه تمایل به همکاری با ایران نداشتند، استقبال کردند. همکاری دو طرفه ایران و چین، با اعلام طرح چین «یک راه، یک کمربند» افزایش پیدا کرد که ایران نقش مهمی را در این زمینه ایفاء می کند. هر دو کشور خواستند که منافع خودشان را بدون به خطر انداختن روابط خود با سایر بازیگران مرتبط، دنبال کنند. چین به طور خاص، نمی خواهد که حمایتش از ایران، به روابطش با قدرت های اروپایی آسیب برساند.امروزه، در حالی که ایالات متحده آمریکا بر سایر کشورها و بنگاه های تجاری فشار می آورد که بازار ایران را ترک کرده و صادرات نفت از ایران را متوقف کنند، تهران امیدوار است که چین این کشور را از آسیب بزرگتر اقتصادی، حفظ کند. در همین حال، چین در حال ارزیابی گزینه های خود است. از یک سو، تجار چینی نمی خواهند که سرپیچی آشکار با تحریم های آمریکا داشته باشند. آنها اکنون در مقایسه با قبل، جهانی تر شده اند و این بدین معنا است که در مقایسه با گذشته، در مقابل فشارهای آمریکا آسیب پذیرتر شده اند.
اگرچه دو کشور، همواره همکاری عملگرایانه خود را حفظ کردند، اما طی یک دوره این روابط رو به تلخی بود. در زمانی که گفتگوهای هسته ای در سال 2012، شروع شد، مصرف کنندگان ایرانی محصولات چینی را با دیده تردید می نگریستند. در دوره تحریم های بین المللی، ایران سعی داشت که نیازهای مردم خود را تامین کند که در این میان چاره ای جز چرخش به سوی چین نداشت و عملا رقابتی در بازار مصرفی ایران وجود نداشت. در نتیجه، مصرف کنندگان ایرانی با محصولات چینی که کیفیت پایینی داشتند، مواجه بودند. البته فقط کیفیت محصولات چینی نبود که باعث ناراحتی ایرانیان گردیده بود، بلکه فعالیت چین در ایران باعث ایجاد شغل در ایران نشده بود، بلکه برعکس، ایرانیان مشاهده کردند که کارگران چینی در پروژه های مختلف جایگزین آنان می گردند و حتی نرخ بیکاری افزایش پیدا کرده است.
ایرانیان همچنین از سرعت و شرایط تجارت با چین ناامید شده بودند. به طور مثال، ایرانیان نسبت به فرایند آهسته ساخت متروی تهران شکایت کردند و یک قرارداد با شرکت نفت ملی چین را در سال 2014 به دلیل تاخیر، کنسل کردند. گفتگوهای هسته ای که در سال 2012، شروع شد، فرصت وسوسه انگیزی را برای ایرانیان فراهم کرد تا تامین کنندگان خود را تغییر داده و ارتباطات تجاری و روابط سیاسی را با دیگر کشورهای دنیا از جمله کشورهای اروپایی، مجددا برقرار نمایند. مقامات ایرانی و افکار عمومی به طور مشابه تمایل به همکاری با غرب دارند. اما همچنان بسیاری از ایران احتیاط می کنند و خواستار حفظ روابط تجاری با چین هستند؛ چرا که ممکن است امور بخوبی پیش نرود. اتفاقاتی که در ادامه در حال رخ دادن است، ثابت می کند که آنها موضع درستی دارند. انتخاب ترامپ، برای ایران مشخص شد که نمی تواند از روابط با چین صرف نظر کند. ترامپ با تحقیر توافق هسته ای در کمپین تبلیغاتی خود و چند ماه سخنرانی داغ و فشار و کشمکش در دولت، از توافق هسته ای با ایران خارج شد.
نقش در حال گسترش چین
امروزه، در حالی که ایالات متحده آمریکا بر سایر کشورها و بنگاه های تجاری فشار می آورد که بازار ایران را ترک کرده و صادرات نفت از ایران را متوقف کنند، تهران امیدوار است که چین این کشور را از آسیب بزرگتر اقتصادی، حفظ کند. در همین حال، چین در حال ارزیابی گزینه های خود است. از یک سو، تجار چینی نمی خواهند که سرپیچی آشکار با تحریم های آمریکا داشته باشند. آنها اکنون در مقایسه با قبل، جهانی تر شده اند و این بدین معنا است که در مقایسه با گذشته، در مقابل فشارهای آمریکا آسیب پذیرتر شده اند. و واشنگتن برای بررسی و اعمال تحریم بر علیه شرکت های چینی همچون هوآوی و زی تی ای به دلیل تجارت با تهران، عجله نکرده است. همچنان، دلیلی برای خوش بینی دارد. بسیاری از شرکت های چینی به صورت فعالانه در ایران حضور دارند و بسیاری از آنها آمادگی دارند که جای شرکت های اروپایی را بگیرند که از ایران خارج می شوند. به طور مثال، سرمایه گذاری وسیع خود در راه آهن ایران و بخش های انرژی را ادامه می دهد. در جولای 2017، چین توافق نامه ای را برای سرمایه گذاری 1.5 میلیارد دلاری در برقی کردن راه آهن مشهد، امضاء کرد. چین نسبت به فرایندهای پرداخت، منعطف تر است؛ چرا که در گذشته از مبادله کالا به کالا استفاده می کرد و تلاش می کند که با استفاده از واحد پول ملی خود برای پرداخت واردات نفت کمتر به دلار آمریکا وابسته شود و در مقابل فشار اقتصادی آمریکا، مانع ایجاد کند. این بدین معنا است که روابط تجاری چین و ایران حتی با وضع کردن تحریم های جدید دولت ترامپ علیه ایران، احتمالا ادامه پیدا خواهد کرد.
چین نیز نقش مهمی در تضمین نظارت بر اجرای مفاد توافق هسته ای توسط ایران ایفاء خواهد کرد. با خروج واشنگتن از معادله هسته ای ایران، پکن اکنون جایگاه مهمی در طراحی مجدد تسلیحات هسته ای رآکتور آب سنگین اراک، پیدا کرده است.
چین همچنین آمادگی تکمیل دو رآکتور هسته ای در ایران در دو سال آینده را دارد. این حتی چین را تبدیل به بازیگر مهمتری در بخش هسته ای ایران می کند که برای مدت طولانی تحت الشعاع مسکو بود. هرچند از یکسو، حضور فعالانه چین در بخش صنعت هسته ای ایران باعث می شود که ایران تحت نظر باشد، اما از سوی دیگر، حضور شدید و فعالانه چین در صنعت دیگر ایرانیان، منزوی کردن موثر ایران را برای آمریکا دشوارتر خواهد ساخت.
مقامات چینی معمولا روابط خود با ایران را به عنوان «همکاری قرن 20» توصیف می کنند، اما مشارکت فعلی دو کشور در آخرین روزهای حکمرانی سلطنتی در ایران، شروع شد. در آگوست 1978، هوآ گوئوفنگ، رئیس حزب کمونیسم چین، به ایران سفر کرد که اولین بار بود که رهبر کمونیسم چین از یک کشور غیر کمونیستی بازدید می کرد. اگرچه، انقلاب اسلامی فقط چند ماه بعد از این بازدید، باعث سرنگونی محمدرضا شاه پهلوی گردید، اما هوآ گوئوفنگ پایه همکاری را برقرار کرد که دوام آن بیشتر از سلطنت شاه بود.
بعد از انقلاب اسلامی، هوآ گوئوفنگ به سرعت با عذرخواهی از انقلاب ایران به دلیل سفر اخیر خود به ایران، جبران مافات کرد و تمایل خود برای برقراری روابط بیشتر با جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرد. بعد از بحران گروگان گیری سفارت آمریکا و انزوای بین المللی متعاقب آن، چین تبدیل به شریک حیاتی برای ایران گردید. طی سال های جنگ ایران و عراق، که از سال 1980 تا 1988 ادامه داشت، چین یکی از تامین کنندگان کلیدی تسلیحات نظامی ایران بود و در دهه های بعد از آن، به صورت آهسته موقعیت خود به عنوان بازیگر اصلی در اقتصاد ایران، روابط تجاری، سیاست خارجی و امور نظامی، تثبیت کرد.
در اواسط سال های 2000 که آمریکا و متحدانش تلاش کردن با افزایش تحریم ها، برنامه هسته ای ایران را از بین ببرند، اما چین تلاش های آمریکا را با فراهم کردن کمک های اقتصادی برای کشور ایران به عنوان کانال مستقیم به شورای امنیت سازمان ملل و حمایت های نظامی، خنثی کرد. روابط دو کشور به صورت متقابل سودمند بوده است. چین ایران را به عنوا منبع انرژی و بازار مهم، در نظر گرفته است. موقعیت ایران در تقاطع های خاورمیانه، آسیای جنوبی و مرکزی و اروپا، در کنار دسترسی ایران به خلیج فارس و تنگه هرمز، باعث شده است که در چشم انداز چین این مناطق اهمیت یابد و سعی کند از طریق یکپارچه سازی این مناطق از رهگذر پروژه های حمل و نقل و زیرسازی ها، نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را گسترش دهد.
اگرچه چین از تحریم سازمان ملل علیه ایران در سال 2010، حمایت کرد، اما این کشور با جمهوری اسلامی فعالیت داشت و از این طریق جلوی انزوای ایران در خاورمیانه را گرفت. در حالی که شرکت ها و سایر تامین کنندگان بین المللی از ایران خارج شدند، خدمات و کالاهای چینی به سمت بازار ایران سرازیر گردیدند. ایرانی ها از همکاری مداوم ایران در حالی که دیگر کشورها بغیر از روسیه تمایل به همکاری با ایران نداشتند، استقبال کردند. همکاری دو طرفه ایران و چین، با اعلام طرح چین «یک راه، یک کمربند» افزایش پیدا کرد که ایران نقش مهمی را در این زمینه ایفاء می کند. هر دو کشور خواستند که منافع خودشان را بدون به خطر انداختن روابط خود با سایر بازیگران مرتبط، دنبال کنند. چین به طور خاص، نمی خواهد که حمایتش از ایران، به روابطش با قدرت های اروپایی آسیب برساند.امروزه، در حالی که ایالات متحده آمریکا بر سایر کشورها و بنگاه های تجاری فشار می آورد که بازار ایران را ترک کرده و صادرات نفت از ایران را متوقف کنند، تهران امیدوار است که چین این کشور را از آسیب بزرگتر اقتصادی، حفظ کند. در همین حال، چین در حال ارزیابی گزینه های خود است. از یک سو، تجار چینی نمی خواهند که سرپیچی آشکار با تحریم های آمریکا داشته باشند. آنها اکنون در مقایسه با قبل، جهانی تر شده اند و این بدین معنا است که در مقایسه با گذشته، در مقابل فشارهای آمریکا آسیب پذیرتر شده اند.
اگرچه دو کشور، همواره همکاری عملگرایانه خود را حفظ کردند، اما طی یک دوره این روابط رو به تلخی بود. در زمانی که گفتگوهای هسته ای در سال 2012، شروع شد، مصرف کنندگان ایرانی محصولات چینی را با دیده تردید می نگریستند. در دوره تحریم های بین المللی، ایران سعی داشت که نیازهای مردم خود را تامین کند که در این میان چاره ای جز چرخش به سوی چین نداشت و عملا رقابتی در بازار مصرفی ایران وجود نداشت. در نتیجه، مصرف کنندگان ایرانی با محصولات چینی که کیفیت پایینی داشتند، مواجه بودند. البته فقط کیفیت محصولات چینی نبود که باعث ناراحتی ایرانیان گردیده بود، بلکه فعالیت چین در ایران باعث ایجاد شغل در ایران نشده بود، بلکه برعکس، ایرانیان مشاهده کردند که کارگران چینی در پروژه های مختلف جایگزین آنان می گردند و حتی نرخ بیکاری افزایش پیدا کرده است.
ایرانیان همچنین از سرعت و شرایط تجارت با چین ناامید شده بودند. به طور مثال، ایرانیان نسبت به فرایند آهسته ساخت متروی تهران شکایت کردند و یک قرارداد با شرکت نفت ملی چین را در سال 2014 به دلیل تاخیر، کنسل کردند. گفتگوهای هسته ای که در سال 2012، شروع شد، فرصت وسوسه انگیزی را برای ایرانیان فراهم کرد تا تامین کنندگان خود را تغییر داده و ارتباطات تجاری و روابط سیاسی را با دیگر کشورهای دنیا از جمله کشورهای اروپایی، مجددا برقرار نمایند. مقامات ایرانی و افکار عمومی به طور مشابه تمایل به همکاری با غرب دارند. اما همچنان بسیاری از ایران احتیاط می کنند و خواستار حفظ روابط تجاری با چین هستند؛ چرا که ممکن است امور بخوبی پیش نرود. اتفاقاتی که در ادامه در حال رخ دادن است، ثابت می کند که آنها موضع درستی دارند. انتخاب ترامپ، برای ایران مشخص شد که نمی تواند از روابط با چین صرف نظر کند. ترامپ با تحقیر توافق هسته ای در کمپین تبلیغاتی خود و چند ماه سخنرانی داغ و فشار و کشمکش در دولت، از توافق هسته ای با ایران خارج شد.
نقش در حال گسترش چین
امروزه، در حالی که ایالات متحده آمریکا بر سایر کشورها و بنگاه های تجاری فشار می آورد که بازار ایران را ترک کرده و صادرات نفت از ایران را متوقف کنند، تهران امیدوار است که چین این کشور را از آسیب بزرگتر اقتصادی، حفظ کند. در همین حال، چین در حال ارزیابی گزینه های خود است. از یک سو، تجار چینی نمی خواهند که سرپیچی آشکار با تحریم های آمریکا داشته باشند. آنها اکنون در مقایسه با قبل، جهانی تر شده اند و این بدین معنا است که در مقایسه با گذشته، در مقابل فشارهای آمریکا آسیب پذیرتر شده اند. و واشنگتن برای بررسی و اعمال تحریم بر علیه شرکت های چینی همچون هوآوی و زی تی ای به دلیل تجارت با تهران، عجله نکرده است. همچنان، دلیلی برای خوش بینی دارد. بسیاری از شرکت های چینی به صورت فعالانه در ایران حضور دارند و بسیاری از آنها آمادگی دارند که جای شرکت های اروپایی را بگیرند که از ایران خارج می شوند. به طور مثال، سرمایه گذاری وسیع خود در راه آهن ایران و بخش های انرژی را ادامه می دهد. در جولای 2017، چین توافق نامه ای را برای سرمایه گذاری 1.5 میلیارد دلاری در برقی کردن راه آهن مشهد، امضاء کرد. چین نسبت به فرایندهای پرداخت، منعطف تر است؛ چرا که در گذشته از مبادله کالا به کالا استفاده می کرد و تلاش می کند که با استفاده از واحد پول ملی خود برای پرداخت واردات نفت کمتر به دلار آمریکا وابسته شود و در مقابل فشار اقتصادی آمریکا، مانع ایجاد کند. این بدین معنا است که روابط تجاری چین و ایران حتی با وضع کردن تحریم های جدید دولت ترامپ علیه ایران، احتمالا ادامه پیدا خواهد کرد.
چین نیز نقش مهمی در تضمین نظارت بر اجرای مفاد توافق هسته ای توسط ایران ایفاء خواهد کرد. با خروج واشنگتن از معادله هسته ای ایران، پکن اکنون جایگاه مهمی در طراحی مجدد تسلیحات هسته ای رآکتور آب سنگین اراک، پیدا کرده است.
چین همچنین آمادگی تکمیل دو رآکتور هسته ای در ایران در دو سال آینده را دارد. این حتی چین را تبدیل به بازیگر مهمتری در بخش هسته ای ایران می کند که برای مدت طولانی تحت الشعاع مسکو بود. هرچند از یکسو، حضور فعالانه چین در بخش صنعت هسته ای ایران باعث می شود که ایران تحت نظر باشد، اما از سوی دیگر، حضور شدید و فعالانه چین در صنعت دیگر ایرانیان، منزوی کردن موثر ایران را برای آمریکا دشوارتر خواهد ساخت.
چین یپش از این نفوذ زیادی در ایران داشته است و با متزلزل شدن توافق هسته ای، این نفوذ افزایش خواهد یافت. در همین حال، کشورهای اروپایی در حال مذاکره با یکدیگر برای ارائه بسته تشویقی هستند تا ایران را ترغیب به اجرای مفاد توافق نامه هسته ای بکند. اما توانایی اروپا به موضع ایالات متحده، محدود گردیده است. دولت های عضو اتحادیه اروپا، در نهایت پتانسیل کافی را برای تضعیف تلاش واشنگتن در منزوی کردن ایران ندارند، چرا آنها باید منافع خود را در حفظ توافق هسته ای با دیگر اولویت های خود که نیاز به همکاری آمریکا است، متعادل نمایند. حتی با وجود ادامه گفتگوی ایران با چین، تهران بر چین برای مقابله با تلاش آمریکا در جهت منزوی ساختن این کشور، حساب می کند. تمایل چین برای ادامه تجارت با ایران، مانع تلاش های آمریکا در منزوی کردن این کشور می شود و تحریم ها را در مقایسه با گذشته، کم اثر می سازد. چرا که ترامپ در حال اعمال تحریم های یک جانبه علیه ایران است و ایران توافق هسته ای را نقض نکرده است که این امر باعث شده که دیگر کشورها در کنار آمریکا برای اعمال فشار بر ایران قرار نگیرند. در نتیجه این امر باعث شده است که دیگر کشورها به صورت جدی شروع به کشف راه هایی جهت دور نگه داشتن تجارت خود از تحریم های یک جانبه آمریکا کنند. این امر در طولانی مدت، به صورت جدی باعث می شود که تلاش های آمریکا برای ساختن توافق جدید، کم و تضعیف گردد.
منبع: www.foreignaffairs.com