دستیابی به شادی حقیقی از طریق زیارت امام رضا(ع)
چکیده:
یکی از مسائلی که بشر همواره در پی کسب آن بوده است بدست آوردن شادی ونشاط در زندگی میباشد. این موضوع به آرزویی برای انسان امروزی تبدیل شده است. اسلام برای حل این معضل، سفارشها و دستورالعملهای زیادی دارد که از جملهی آنها میتوان به زیارت امام رضا(ع) اشاره کرد. این مقاله به بررسی اثر این توصیهی مهم در زدودن غمها و افسردگیها و کسب شادمانی حقیقی از طریق آن پرداخته است.
تعداد کلمات:1519/ تخمین زمان مطالعه7 دقیقه
یکی از مسائلی که بشر همواره در پی کسب آن بوده است بدست آوردن شادی ونشاط در زندگی میباشد. این موضوع به آرزویی برای انسان امروزی تبدیل شده است. اسلام برای حل این معضل، سفارشها و دستورالعملهای زیادی دارد که از جملهی آنها میتوان به زیارت امام رضا(ع) اشاره کرد. این مقاله به بررسی اثر این توصیهی مهم در زدودن غمها و افسردگیها و کسب شادمانی حقیقی از طریق آن پرداخته است.
تعداد کلمات:1519/ تخمین زمان مطالعه7 دقیقه
نام نویسنده: حسنیه صالحان
شادی و نشاط، یک پدیدهی طبیعی و از نیازهای اساسی زندگی بشر به شمار میآید و تاثیر مستقیمی بر تکامل و تحول درونی انسان دارد.
شاد زیستن همواره آرزوی دیرینهی آدمی بوده تا بدین وسیله به زندگی خویش معنا دهد و در برابر ناکامیها و ناامیدیها بایستد. این هدیهی رحمانی که هدفی مشترک در میان نوع بشر است و همگان برای رسیدن به آن در تلاشند، تاثیر عمدهای در زندگی اجتماعی انسانها دارد و عامل مهمی در جهت ایجاد زندگی هدفمند و گریز از پوچی میباشد. زیرا در جامعهی غم زدهای که افراد آن انرژی خود را صرف برطرف کردن اندوه و ناراحتی میکنند، دیگر فرصتی برای توسعه و تولید نمیماند.
در عصر تکنولوژی، اضطرابهای فکری و تنشهای روانی و غم و افسردگی از مشکلات جدی انسان به شمار میآید تا جایی که امروزه شادی به عنوان یک مؤلفهی اساسی در تشخیص سلامت روان محسوب میشود و در سالهای اخیر در قالب روانشناسی مثبت تاکید زیادی بر آن شده است.
اینکه شادی چیست، پرسشی است که انسانها قرنها در تلاش برای یافتن پاسخ مناسب برای آن بودهاند و بسته به نوع دید و جهان بینیشان به جوابهای متفاوتی دست یافتهاند.
در مکاتب مادی، انسان پس از رفع نیازهای اولیه و احتیاجات مادی به آرامش و شادی میرسد در حالی که در مکاتیب مذهبی و الهی که انسان را ورای جسم و ظاهر تصور میکنند، شادی نیز ورای مادیات است و هرگز در رسیدن به آرزوهای مادی محدود نمیشود. پس میتوان گفت که با توجه به نگرش انسان به زندگی، شادی به دو دستهی شادی سطحی و شادی درونی تقسیم میشود.
اولین مشخصه و وجه تمایز شادی درونی و حقیقی با شادی سطحی این است که شادی درونی دوام داشته و نشاط حاصل از آن همیشگی است در حالی که شادی سطحی که به واسطهی هیجانات زود گذر مانند دست یابی به پول، ثروت و موفقیت به دست میآید موقتی بوده و به مرور زمان عادی شده و دچار روزمرگی میشود.
دومین مشخصه ی شادی درونی این است که هیچ آسیبی به انسان نمیزند و سلامت او و زندگیاش را تضمین میکند و او را دچار حسرتهای عمیقی که عموما در شادیهای سطحی به وجود میآید نمیسازد.
به فرمودهی شهید مطهری(ره) یکی از مختصات دین اسلام این است که همهی تمایلات فطری انسان را در نظر گرفته و هیچ کدام را از قلم نینداخته است و معنای فطری بودن قوانین اسلامی، هماهنگی آن قوانین و عدم ضدیت آنها با فطریات بشری است.[1]و با توجه به همین موضوع است که پیشوایان معصوم(ع) بدست آوردن شادی همیشگی و مطلق را در زندگی دنیوی غیر ممکن دانسته و همگان را به عبرت پذیری از پدیدهها و حوادث دعوت نمودهاند.
از نظر دین، شادی انسان در گرو آرامش روحی بشر است و آرامش روحی تنها با قرب خدا حاصل میشود و هیچ کس به اندازهی خداوند متعال بر انسان اشراف ندارد و تنها اوست که بر نیازهای بشر آگاه است و در قالب دین برایش نسخهای ارائه داده است که تنها راهنمای بدست آوردن شادی عمیق است.
اسلام برخلاف تصور، در آیات و روایات فراوانی به شاد بودن توصیه نموده است و در زمینهی شادی راهکارهای اساسی زیادی دارد که رعایت آنها شادی را در انسان نهادینه میکند.در روایتی از امیرالمؤمنین، علی(ع) آمده است: "شادی باعث انبساط روح و ایجاد وجد و نشاط میشود."[2]حضرت در روایت دیگری میفرمایند: "حزن و اندوه نصف پیری و درهم شکستگی است."[3]
ایمان در کنار دعا و توکل بهترین زمینه را برای ایجاد شادی فراهم میکند و بشر را به شادی باطنی میرساند تا در پرتو آن بتواند نفس خویش را بسازد و قلههای سلوک و کمال را بپیماید.
از عوامل دست یابی به نشاط در اسلام میتوان به یاد خدا، توکل، توسل به ائمهی معصومین(ع) و اولیای الهی، پایبندی به ارزشها و دستگیری از نیازمندان اشاره کرد.
یکی از راههای توصیه شده در اسلام برای زدودن غمها و ایجاد سرور و نشاط در دل، زیارت قبور مطهر ائمهی اطهار(ع) به خصوص زیارت امام رضا(ع) میباشد. چرا که آنجا سراسر نور و رحمت و معرفت بوده و منبع تمام انرژیهای مثبت عالم است و انسان با حضور در این مکان مقدس از کوه غم و اندوه رهایی مییابد.
شیخ صدوق(ره) در کتاب شریف " من لا یحضره الفقیه" روایتی را از رسول خدا(ص) در باب تاثیر زیارت امام رضا (ع) در شادمانی انسان نقل میکند.حضرت میفرمایند: "به زودی پارهای از تن من در خراسان مدفون خواهد شد که هیچ غمزدهای او را زیارت نمیکند مگر آنکه خدای عزوجل غبار غم را از خاطرش پاک میکند و هیچ گناهکاری نیست مگر آنکه خدا گناهانش را میآمرزد."[4]
با توجه به روایت ذکر شده به جرات میتوان گفت که در زمانهای که اضطراب فکری و تنشهای روانی از مشکلات جدی انسان عصر تکنولوژی است و شادابی و سرزندگیِ حقیقی، گمشدهی زندگی شهری میباشد، پناه آوردن به ضامن آهو(ع) و زیارت حرم مطهر ایشان، یکی از بهترین راهها برای برطرف کردن غمها و افسردگیها به شمار میآید.
بزرگان زیادی در بیانات و شرح احوالات خویش، به این ویژگی زیارت امام هشتم(ع) اشاره کردهاند. مرحوم علامه طباطبایی(ره)، صاحب تفسیر المیزان در بیانی دربارهی لطف و رأفت بی حد و اندازهی امام رضا(ع) میفرمایند: "همه امامان(ع) لطف دارند اما لطف حضرت رضا(ع) محسوس است.انسان که وارد حرم رضوی(ع) میشود مشاهده میکند که از در و دیوار حرم آن امام رأفت میبارد."[5]
در حالات این عارف برجسته آمده است که در سال آخر حیاتشان به دلیل کسالتی که داشتند اطرافیانشان مانع از سفر ایشان به مشهد میشدند ولی ایشان به رفتن اصرار داشتند و بالاخره هم به زیارت امام رضا(ع) مشرف شدند. پس از مراجعت از مشهد، فرزندشان به ایشان گفت: سرانجام به مشهد رفتید. علامه در جواب فرموده بودند: پسرم! جز مشهد کجاست که آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد؟![6]
در حقیقت حضرت رضا(ع) جلوهی رأفت پروردگار و مظهر نام مقدس رئوف میباشد و محبت خویش را در وجود زائرین جاری میسازد و آنها را تحت مراقبت خاص خود قرار داده و توجه ویژهای به آنها میکند.
حضرت آیه الله بهجت(ره) در بیانی به این رأفت امام هشتم(ع) اشاره میکنند و میفرمایند: "دیده و شنیده شده است که اشخاص در مشاهد مشرفه به امامی سلام کرده و جواب شنیدهاند و یا برای شخصی که به زیارت حضرت امام رضا(ع) مشرف میشده با وجود ازدحام جمعیت تا ضریح راه برایش باز میشده و حضرت رضا(ع) خرجی راه و حتی مقداری پول برای خرید سوغات را نیز به وی میدادند."[7]
ایشان در جای دیگری به این نعمت بزرگ که خداوند به ایرانیان عطا فرموده است اشاره میکند و میفرمایند: " زیارت امام رضا(ع) نعمت بزرگی است که در اختیار ایرانیهاست و عظمتش را خدا میداند."[8]
و به راستی در زمانهای که سیل مشکلات و غمها، از هر طرف بشر امروزی را احاطه کرده است، چه ملجأ و پناهی بهتر و گرانقدرتر از بارگاه مقدس ثامن الحجج(ع) که با زیارتش شادی درونی و حقیقی را برایمان به ارمغان میآورد و غبار اندوه را از دلهای خسته و گرفتهمان می زداید.
در تاریخ، داستانها و شواهد وکرامات بسیاری در باب رأفت امام هشتم(ع) آمده است که بسیاری از غمزدگان و افسردگان بودهاند که به زیارت امام رضا(ع) مشرف شدهاند و شادمان و سبکبال از حرم بیرون آمدهاند. در اینجا تنها به ذکر یکی از این مصادیق بسنده میکنیم تا شاهدی باشد بر اینکه هیچ غمگینی دست خالی از بارگاه شریف این امام رئوف باز نمیگردد:
شهید دستغیب(ره)، در کتاب داستانهای شگفت جریانی را نقل میکند دربارهی پیرمردی که در سن جوانی دو بار پیاده به زیارت امام رضا(ع) مشرف شده بود. بار اول سه تن از دوستانش که علاقهی زیادی به او داشتهاند و رفاقت ایمانی عمیقی میانشان حاکم بوده است او را مشایعت میکنند و هنگام خداحافظی با او گریه میکنند و به او میگویند: تو جوانی و این اولین سفر پیادهی تو به مشهد است و حتما مورد توجه واقع میشوی، از تو میخواهیم سلام ما را به آقا برسان و در آن محل شریف به یاد ما باش.
پیرمرد میگوید: وقتی به مشهد رسیدم با همان حال خسته به حرم مشرف شدم و پس از زیارت در گوشهای از حرم نشستم. ناگهان حالتی برمن عارض شد که حضرت رضا(ع) را دیدم در حالی که رقعههایی در دست داشت و به تمام زوار میداد. وقتی به من رسیدند چهار رقعه به من مرحمت فرمودند که یکی برای خودم بود و باقی برای دوستانم. من به حضرت گفتم: این کار مناسب شأن شما نیست.خوب است دیگری این کار را بکند. حضرت فرمود: این جمعیت همه به امید من آمدهاند و باید به آنها رسیدگی کنم.
پس از آن یکی از رقعهها را گشودم. در آن نوشته بود: خلاصی از آتش جهنم و ایمنی از حساب و داخل شدن در بهشت؛ منم فرزند رسول خدا(ص)[9]
__________________________________________
شاد زیستن همواره آرزوی دیرینهی آدمی بوده تا بدین وسیله به زندگی خویش معنا دهد و در برابر ناکامیها و ناامیدیها بایستد. این هدیهی رحمانی که هدفی مشترک در میان نوع بشر است و همگان برای رسیدن به آن در تلاشند، تاثیر عمدهای در زندگی اجتماعی انسانها دارد و عامل مهمی در جهت ایجاد زندگی هدفمند و گریز از پوچی میباشد. زیرا در جامعهی غم زدهای که افراد آن انرژی خود را صرف برطرف کردن اندوه و ناراحتی میکنند، دیگر فرصتی برای توسعه و تولید نمیماند.
در عصر تکنولوژی، اضطرابهای فکری و تنشهای روانی و غم و افسردگی از مشکلات جدی انسان به شمار میآید تا جایی که امروزه شادی به عنوان یک مؤلفهی اساسی در تشخیص سلامت روان محسوب میشود و در سالهای اخیر در قالب روانشناسی مثبت تاکید زیادی بر آن شده است.
اینکه شادی چیست، پرسشی است که انسانها قرنها در تلاش برای یافتن پاسخ مناسب برای آن بودهاند و بسته به نوع دید و جهان بینیشان به جوابهای متفاوتی دست یافتهاند.
در مکاتب مادی، انسان پس از رفع نیازهای اولیه و احتیاجات مادی به آرامش و شادی میرسد در حالی که در مکاتیب مذهبی و الهی که انسان را ورای جسم و ظاهر تصور میکنند، شادی نیز ورای مادیات است و هرگز در رسیدن به آرزوهای مادی محدود نمیشود. پس میتوان گفت که با توجه به نگرش انسان به زندگی، شادی به دو دستهی شادی سطحی و شادی درونی تقسیم میشود.
اولین مشخصه و وجه تمایز شادی درونی و حقیقی با شادی سطحی این است که شادی درونی دوام داشته و نشاط حاصل از آن همیشگی است در حالی که شادی سطحی که به واسطهی هیجانات زود گذر مانند دست یابی به پول، ثروت و موفقیت به دست میآید موقتی بوده و به مرور زمان عادی شده و دچار روزمرگی میشود.
دومین مشخصه ی شادی درونی این است که هیچ آسیبی به انسان نمیزند و سلامت او و زندگیاش را تضمین میکند و او را دچار حسرتهای عمیقی که عموما در شادیهای سطحی به وجود میآید نمیسازد.
به فرمودهی شهید مطهری(ره) یکی از مختصات دین اسلام این است که همهی تمایلات فطری انسان را در نظر گرفته و هیچ کدام را از قلم نینداخته است و معنای فطری بودن قوانین اسلامی، هماهنگی آن قوانین و عدم ضدیت آنها با فطریات بشری است.[1]و با توجه به همین موضوع است که پیشوایان معصوم(ع) بدست آوردن شادی همیشگی و مطلق را در زندگی دنیوی غیر ممکن دانسته و همگان را به عبرت پذیری از پدیدهها و حوادث دعوت نمودهاند.
از نظر دین، شادی انسان در گرو آرامش روحی بشر است و آرامش روحی تنها با قرب خدا حاصل میشود و هیچ کس به اندازهی خداوند متعال بر انسان اشراف ندارد و تنها اوست که بر نیازهای بشر آگاه است و در قالب دین برایش نسخهای ارائه داده است که تنها راهنمای بدست آوردن شادی عمیق است.
اسلام برخلاف تصور، در آیات و روایات فراوانی به شاد بودن توصیه نموده است و در زمینهی شادی راهکارهای اساسی زیادی دارد که رعایت آنها شادی را در انسان نهادینه میکند.در روایتی از امیرالمؤمنین، علی(ع) آمده است: "شادی باعث انبساط روح و ایجاد وجد و نشاط میشود."[2]حضرت در روایت دیگری میفرمایند: "حزن و اندوه نصف پیری و درهم شکستگی است."[3]
ایمان در کنار دعا و توکل بهترین زمینه را برای ایجاد شادی فراهم میکند و بشر را به شادی باطنی میرساند تا در پرتو آن بتواند نفس خویش را بسازد و قلههای سلوک و کمال را بپیماید.
از عوامل دست یابی به نشاط در اسلام میتوان به یاد خدا، توکل، توسل به ائمهی معصومین(ع) و اولیای الهی، پایبندی به ارزشها و دستگیری از نیازمندان اشاره کرد.
یکی از راههای توصیه شده در اسلام برای زدودن غمها و ایجاد سرور و نشاط در دل، زیارت قبور مطهر ائمهی اطهار(ع) به خصوص زیارت امام رضا(ع) میباشد. چرا که آنجا سراسر نور و رحمت و معرفت بوده و منبع تمام انرژیهای مثبت عالم است و انسان با حضور در این مکان مقدس از کوه غم و اندوه رهایی مییابد.
شیخ صدوق(ره) در کتاب شریف " من لا یحضره الفقیه" روایتی را از رسول خدا(ص) در باب تاثیر زیارت امام رضا (ع) در شادمانی انسان نقل میکند.حضرت میفرمایند: "به زودی پارهای از تن من در خراسان مدفون خواهد شد که هیچ غمزدهای او را زیارت نمیکند مگر آنکه خدای عزوجل غبار غم را از خاطرش پاک میکند و هیچ گناهکاری نیست مگر آنکه خدا گناهانش را میآمرزد."[4]
با توجه به روایت ذکر شده به جرات میتوان گفت که در زمانهای که اضطراب فکری و تنشهای روانی از مشکلات جدی انسان عصر تکنولوژی است و شادابی و سرزندگیِ حقیقی، گمشدهی زندگی شهری میباشد، پناه آوردن به ضامن آهو(ع) و زیارت حرم مطهر ایشان، یکی از بهترین راهها برای برطرف کردن غمها و افسردگیها به شمار میآید.
بزرگان زیادی در بیانات و شرح احوالات خویش، به این ویژگی زیارت امام هشتم(ع) اشاره کردهاند. مرحوم علامه طباطبایی(ره)، صاحب تفسیر المیزان در بیانی دربارهی لطف و رأفت بی حد و اندازهی امام رضا(ع) میفرمایند: "همه امامان(ع) لطف دارند اما لطف حضرت رضا(ع) محسوس است.انسان که وارد حرم رضوی(ع) میشود مشاهده میکند که از در و دیوار حرم آن امام رأفت میبارد."[5]
در حالات این عارف برجسته آمده است که در سال آخر حیاتشان به دلیل کسالتی که داشتند اطرافیانشان مانع از سفر ایشان به مشهد میشدند ولی ایشان به رفتن اصرار داشتند و بالاخره هم به زیارت امام رضا(ع) مشرف شدند. پس از مراجعت از مشهد، فرزندشان به ایشان گفت: سرانجام به مشهد رفتید. علامه در جواب فرموده بودند: پسرم! جز مشهد کجاست که آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد؟![6]
در حقیقت حضرت رضا(ع) جلوهی رأفت پروردگار و مظهر نام مقدس رئوف میباشد و محبت خویش را در وجود زائرین جاری میسازد و آنها را تحت مراقبت خاص خود قرار داده و توجه ویژهای به آنها میکند.
حضرت آیه الله بهجت(ره) در بیانی به این رأفت امام هشتم(ع) اشاره میکنند و میفرمایند: "دیده و شنیده شده است که اشخاص در مشاهد مشرفه به امامی سلام کرده و جواب شنیدهاند و یا برای شخصی که به زیارت حضرت امام رضا(ع) مشرف میشده با وجود ازدحام جمعیت تا ضریح راه برایش باز میشده و حضرت رضا(ع) خرجی راه و حتی مقداری پول برای خرید سوغات را نیز به وی میدادند."[7]
ایشان در جای دیگری به این نعمت بزرگ که خداوند به ایرانیان عطا فرموده است اشاره میکند و میفرمایند: " زیارت امام رضا(ع) نعمت بزرگی است که در اختیار ایرانیهاست و عظمتش را خدا میداند."[8]
و به راستی در زمانهای که سیل مشکلات و غمها، از هر طرف بشر امروزی را احاطه کرده است، چه ملجأ و پناهی بهتر و گرانقدرتر از بارگاه مقدس ثامن الحجج(ع) که با زیارتش شادی درونی و حقیقی را برایمان به ارمغان میآورد و غبار اندوه را از دلهای خسته و گرفتهمان می زداید.
در تاریخ، داستانها و شواهد وکرامات بسیاری در باب رأفت امام هشتم(ع) آمده است که بسیاری از غمزدگان و افسردگان بودهاند که به زیارت امام رضا(ع) مشرف شدهاند و شادمان و سبکبال از حرم بیرون آمدهاند. در اینجا تنها به ذکر یکی از این مصادیق بسنده میکنیم تا شاهدی باشد بر اینکه هیچ غمگینی دست خالی از بارگاه شریف این امام رئوف باز نمیگردد:
شهید دستغیب(ره)، در کتاب داستانهای شگفت جریانی را نقل میکند دربارهی پیرمردی که در سن جوانی دو بار پیاده به زیارت امام رضا(ع) مشرف شده بود. بار اول سه تن از دوستانش که علاقهی زیادی به او داشتهاند و رفاقت ایمانی عمیقی میانشان حاکم بوده است او را مشایعت میکنند و هنگام خداحافظی با او گریه میکنند و به او میگویند: تو جوانی و این اولین سفر پیادهی تو به مشهد است و حتما مورد توجه واقع میشوی، از تو میخواهیم سلام ما را به آقا برسان و در آن محل شریف به یاد ما باش.
پیرمرد میگوید: وقتی به مشهد رسیدم با همان حال خسته به حرم مشرف شدم و پس از زیارت در گوشهای از حرم نشستم. ناگهان حالتی برمن عارض شد که حضرت رضا(ع) را دیدم در حالی که رقعههایی در دست داشت و به تمام زوار میداد. وقتی به من رسیدند چهار رقعه به من مرحمت فرمودند که یکی برای خودم بود و باقی برای دوستانم. من به حضرت گفتم: این کار مناسب شأن شما نیست.خوب است دیگری این کار را بکند. حضرت فرمود: این جمعیت همه به امید من آمدهاند و باید به آنها رسیدگی کنم.
پس از آن یکی از رقعهها را گشودم. در آن نوشته بود: خلاصی از آتش جهنم و ایمنی از حساب و داخل شدن در بهشت؛ منم فرزند رسول خدا(ص)[9]
__________________________________________
پی نوشت
[1] .امدادهای غیبی، شهید مرتضی مطهری، ص 56
[2].میزان الحکمه،محمدی ری شهری، ج4، ص436
[3].تحف العقول، ص214
[4].من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق،
[5].به نقل از سایت r allametabatabaei.i
[6].همان
[7].شط شراب،م.الف، گفتار87، ص98
[8].همان، گفتار631، ص421
[9].داستانهای شگفت ، عبدالحسین دستغیب، ص165-166
منابع:
1.محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ناشر: دارالحدیث
2.شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه
3.ابن شعبه حرانی، تحف العقول
4.شهید مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر
5.داستانهای شگفت، عبدالحسین دستغیب
6.م.الف، شط شراب( هفتصد و پنجاه کلمه در اخلاق و معارف و سیر و سلوک الی الله از حضرت آیه الله بهجت)، انتشارات تراث
7.سایت: www.allametabatabaei.ir