كودكان، شرور و گناهكار به دنيا نمي‌آيند

كودكان گل باغ معنايند. با آن‌ها مي‌شود بودن را در هر لحظه بوييد. آن‌ها زيباترين واژگان احساس‌اند. راستي نحوه برخورد تو با كودكان چگونه است؟ آيا شده كه حتي لحظه‌اي به آن‌ها بنگري و از وجودشان جاني دوباره بگيري؟ معصوميت چشم آن‌ها تو را به ياد چه چيزي مي‌اندازد؟ آن‌ها اقيانوس‌اند و چشمانشان اين واقعيت را تداعي مي‌كند و در ترنم نفس‌هايشان گويا معصوميتي ابري نهفته است.
دوشنبه، 12 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
كودكان، شرور و گناهكار به دنيا نمي‌آيند
كودكان، شرور و گناهكار به دنيا نمي‌آيند
كودكان، شرور و گناهكار به دنيا نمي‌آيند




كودكان گل باغ معنايند. با آن‌ها مي‌شود بودن را در هر لحظه بوييد. آن‌ها زيباترين واژگان احساس‌اند. راستي نحوه برخورد تو با كودكان چگونه است؟ آيا شده كه حتي لحظه‌اي به آن‌ها بنگري و از وجودشان جاني دوباره بگيري؟ معصوميت چشم آن‌ها تو را به ياد چه چيزي مي‌اندازد؟ آن‌ها اقيانوس‌اند و چشمانشان اين واقعيت را تداعي مي‌كند و در ترنم نفس‌هايشان گويا معصوميتي ابري نهفته است.
كودكان، شرور و گناهكار به دنيا نمي‌آيند، پس اين وسط چه كسي يا بهتر بگويم چه كساني هويت آن‌ها را به تاراج مي‌برند؟ براي تشكيل هويتي كه با آن سراسر گيتي را در خود تجلي كند بايد كانون گرم خانواده‌اي باشد كه با آغوشي باز هميشه و در همه حال پذيرايت باشد تا تو را در جست‌وجوي معناي ناب بودن راهنمايي كند، پيدايت كند و برايت سرپناهي از درك‌ها فراهم كند و تو را به ثمري برساند و جسمت را به روحت پيوندي ناگسستني بزند و چه زيباست اين باغباني هنرمندانه؛ و اما راه حل داشتن فرزندي كه بتوان از همه وجودش نه تنها به نفع خانواده بلكه به نفع جامعه و حتي بشريت استفاده كرد، چيست؟ قدري تأمل كافي است تا راهي را از اين وادي را جست‌وجو كني و بنمايي راه درست را تا گل وجوديت در ميان شقايق‌ها گم نشود و شايد با بها دادن به كودكانمان و باور داشتن به اينكه آن‌ها مي‌توانند و دستاني قوي و اراده پولادين دارند كمكي ابدي به آن‌ها نماييم تا راه خويشتن را براي هميشه بيابند و هيچ وقت در بيراهه‌ها قدم نگذارند. شما را به خواندن مطالبي برگرفته از كتاب هفت اشتباه بزرگ پدر و مادر از دكتر جان دي‌فريل، ليندا دي‌فريل دعوت مي‌كنم.

چند اشتباه والدين

لوس كردن فرزند

آيا براي فرزندانتان همه كار مي كنيد؟ آيا پشت سرآن‌ها مي‌دويد؟ آيا عضلات پشت خود را خراب مي‌كنيد و براي اينكه فرزندتان به زمين نخورد مرتب خم و راست مي شويد؟ وقتي آن‌ها 21 ساله هم هستند همين كار را مي‌كنيد؟ به جاي آن‌ها پول كارت اعتباري‌شان را مي‌پردازيد و ... همه ما قصد خوب داريم، اما انجام وظيفه كردن به جاي فرزندان براي آن‌ها بسيار خطرناك است و وقتي اين اتفاق افتاد تغيير دادن آن بسيار دشوار است.
امروز بند كفش‌هاي او را مي‌بنديد، وقتي دخترتان 9 ساله شد تكاليف مدرسه‌اش را براي او انجام مي دهيد و هر وقت با دوستش اختلافي پيدا كرد براي حل و فصل آن دخالت مي‌كنيد. زندگي يك آزمون نيست، يك تجربه است. بنابراين كامل نبودن، جريمه‌اي در بازي زندگي برجاي نمي‌گذارد پس به استقبال خطر برويد، بگذاريد بند كفششان را خودشان ببندند. اگر مجبور شدند دقايقي صبر كنند در هم نمي‌شكنند. بگذاريد اشكهايشان سبب التيام شود.

درگير كردن فرزندان در فعاليت‌هاي بيش از اندازه

ناديده گرفتن زندگي احساسي و معنوي، معنويت توانمندي و ظرفيتي نهفته در تمامي انسان‌هاست. توانايي براي فراتر رفتن و ماورايي شدن براي وجود داشتن در محيط غيرجسماني. اشخاص معنوي از درايتي برخوردارند كه به كمك آن مي‌دانند چه موقع بايد كارها و شرايط را تغيير بدهند و چه موقع نبايد اين كار را بكنند. معنويت به لحاظ تاريخي به ما انسان‌ها امكان مي‌دهد كه به دنبال كسب درآمد باشيم به ما مي‌گويد كه تلاش روزانه داراي شأن و ارزش است و اين هم ابزاري از معنويت است خواه اين تلاش شستن ظرف‌هاي شام يا ناهار يا برنامه‌نويسي كامپيوتر باشد.

دلايل مخدوش شدن معنويت:

خودبيني و تكبر، بدبيني، هراس يا حرص، ناشكيبايي (عدم بلوغ)، خودشيفتگي، انزوا و تنهايي، اگر نتوانيد آن را ببينيد و اندازه بگيريد حقيقي نيست (شك داشتن)، نداشتن قدرت اگر معنويت در كار نباشد مردم خيلي زود خسته مي‌شوند و از تلاش دست بر مي‌دارند، اگر ديگران فقير و بيمار و در زحمت‌اند تقصير خودشان است (خود شيفتگي، خود محوري، ناتواني در دوست داشتن و همدلي كردن) همه ما به ديگران احتياج داريم، انسان‌هاي معنوي اين را مي‌فهمند و به اين حقيقت زندگي توجه دارند، زياده‌خواهي، البته در مواقعي شتابزده عمل كردن درست‌تر است اما هميشه اينگونه نيست. ترس از صميميت، ناتواني در تجربه كردن سرشاري زندگي (حواس پرتي از احساسات بهتر است)؟! زندگي كردن در شرايط اندوه‌ها و نوميدي‌ها و نيز در شرايط شادي‌ها و موفقيت‌ها يكي از تصميمات زندگي معنوي است. اين زندگي است كه به اشخاص عمق مي‌دهد. (اين زندگي است كه به ما امكان مي‌دهد زندگي‌مان به خوشي بگذرد.) اگر بگذارم ديگران واقعيت را ببينند آزارم مي‌دهد (ترس از صميميت).

ساختار ندادن به فرزندان

كار مفيدي كه مي‌توانيم بكنيم اين است كه به جاي گفتن و حرف زدن آيا درست‌تر نيست كه فرزندانمان را با فكر و انديشه بيشتري بار بياوريم؟ چه مي‌شود كه والدين در خانه خود نظم و انضباط بيشتري را لحاظ كنند؟

انتظار اين كه فرزندانتان روياهاي شما را تحقق بخشند

يازده اقدام خوبي كه والدين در اين مورد مي‌توانند انجام دهند.
1- اگر گذشته سر راهتان ايستاده است آن را پاكسازي كنيد.
2- با ديگران درباره مباحث پدري و مادري كردن صحبت كنيد.
3- به خاطر داشته باشيد پدر و مادر خانواده يا فرزندان صد درصد بي‌كم و كاست وجود خارجي ندارد.
4- بچه‌ها قرار نيست شما را بزرگ كنند.
5- به تغييرات كوچك بها دهيد و بدانيد يك تغيير كوچك از هزاران تغيير بزرگ كه به نتيجه نمي‌رسد بهتر است.
6- بيش از اندازه سخت‌گير و بي‌انعطاف نباشيد.
7- اگر بيش از اندازه شل و بي‌حال هستيد خودتان را كمي بگيريد و محكم كنيد.
8- به خاطر داشته باشيد وقتي نهايتاً از جانب اعتدال مي‌رويد ممكن است احساس كنيد كار اشتباهي انجام مي‌دهيد.
9- ارزش‌ها و سبك و طرز زندگي خود را وارسي كنيد و در صورت لزوم تغييرات كوچك اما مهم و ضروري را به آن بدهيد.
10- از خود به جاي حق مالكيت، رهبري نشان دهيد. قدمي به عقب برداريد و ببينيد كه خانواده‌تان را به كجا هدايت مي‌كنيد.
11- از تجربه كردن نترسيد، پذيراي راه‌حل‌هاي مختلف بودن و آمادگي داشتن براي تجربه كردن باورهاي مختلف، انعطاف‌پذيري را نشان مي‌دهد كه در نهايت به سود شما و فرزندان شماست.
منبع:www.hegmataneh.org




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط