در جست و جوی هوم (قسمت اول)

نام هوم در ادب ایرانی کهن، به چهار معنا آمده است: نخست نام پیامبری در اوستا است، دوم گیاه هوم، سوم هوم پهلوان و چهارم یکی از مردان بزرگ ایران که برخی کارهای نیکو انجام داده که نام او را جاویدان کرده است. بهرام فره‌وشی در این یادداشت، می‌کوشد معنای راستین و کارکرد هوم را ارزیابی کند.
چهارشنبه، 7 آذر 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
در جست و جوی هوم  (قسمت اول)
انواع هوم در اوستا
 
چکیده:
نام هوم در ادب ایرانی کهن، به چهار معنا آمده است: نخست نام پیامبری در اوستا است، دوم گیاه هوم، سوم هوم پهلوان و چهارم یکی از مردان بزرگ ایران که برخی کارهای نیکو انجام داده که نام او را جاویدان کرده است. بهرام فره‌وشی در این یادداشت، می‌کوشد معنای راستین و کارکرد هوم را ارزیابی کند.
 
تعداد کلمات: 1089 کلمه / تخمین زمان مطالعه:  5 دقیقه
 
در جست و جوی هوم  (قسمت اول)
نویسنده: بهرام فره‌وشی
 
 1- «هوم (Haoma)، در سانسکریت: سوم (Soma)، در پهلوی و فارسی: هوم (Hom)، مشتق است از آریایی قدیم از ریشه‌ی hu (سانسکریت) و su= خرد کردن.‌ هاون (Hāvana) که از اسباب مطبخ است و ظرفی است که ساقه‌های گیاه هوم در آن خرد‌ می‌شد («هاون» در زبان فارسی) و «هاونگاه» (Hāvan- gah) یا «گاه زمانی» که این گیاه در آن وقت در‌هاون خرد‌ می‌شد و «هاونان» (Hāvanāna) پیشوای دینی که آن را خرد‌ می‌کرد، از همین ریشه مشتق شده‌اند.
همین «هوم» بود که نام خود را به گیاه داد و تشریفات آداب هوم را برقرار کرد و به نظر‌ می‌رسد که وی نخستین بار هوم را کشف کرد و بنابر یشت 10، هم او بود که شیره‌ی هوم را در‌هاون در البرز کوه به دست آورد. به نظر‌ می‌رسد که وقتی غرقه در ذکر عمیق الهی خود در خلوت خود در کوهها بود، این گیاه را کشف کرد که در ارتفاعات‌ می‌روئید و آن را مغذی، شفابخش و نیرودهنده یافت و آن را با این خواص به دنیا معرفی کرد و برای اینکه تأثیر آن را دوبرابر کند، نوعی آداب مذهبی برای آن ابداع کرد که ذهن مردم را در افکار مقدس و مذهبی فرو ببرد. گیاهی که خود شفابخش و نیرودهنده است، وقتی که تحت الهامات اندیشه‌های الهی خورده شود، آن وقت، هم برای روح و هم برای جسم سودمندتر‌ می‌افتد.
 2- هوم در اوستا:
 در اوستا چهار نوع هوم دیده‌ می‌شود:
الف) هَومَ که نام پیامبری است. در فصل‌های 9 و 10 و 11 یسنا هم درباره‌ی او و هم درباره‌ی گیاه هوم که به وسیله‌ی او کشف شد، سخن گفته شده است. باز اشاره‌ای به آن در یشت‌های (x 88-90) می‌شود.
ب) گیاه هوم در یسنا فصل خاص آن 9 و 10 و 11.
ج) هَومَ که‌ می‌توان آن را «هوم پهلوان» نامید (yt IX,17, XVII, 37, 38).
د) هوم خور ننگهه (yt VIII , 116, H. xva'renangha): در فروردین یشت در لیست طویلی از اشخاص ارجمند در گذشته‌ی ایران کهن یاد‌ می‌کند که خدمتی به جامعه‌ی زرتشتی کرده‌اند؛ گروهی که «هوم خورننگهه» در میان ایشان جای دارد. به نظر‌ می‌رسد که صورتی از نام‌هایی است از جانشینان بلافصل زرتشت. بنابراین، این «هوم خور ننگهه» که فروَشی او یاد شده، یکی از مردان بزرگ ایران بوده است که برخی کارهای نیکو انجام داده که نام او را جاویدان کرده است.

این چهار هوم در اوستا نامهای دیگری نیز دارند. هومی که پبامبر است به نام «هوم دئورَااَشا» (Haoma Duraoša) و هوم گیاه با عنوان «هوم زئیری» H. zairi) (ys IV, 17,30,32 خوانده شده است. هوم پهلوان با عنوان «هوم فراشمی» (H. Frššmi)، خوانده شده و در یشت‌ها تکرار شده است. هوم چهارم همان‌طور که گفته شد «هوم خورننگهه» خوانده شده است. هومی که پیامبر است، هم به نام «فراشمی» و هم به نام «دئوراَشا» آمده است. هوم فراشمی که در «گوش یشت» و «وشی یشت» آمده است کاملاً با هوم فراشمی که در یسنا و یشت‌های 10 و 11 آمده است فرق دارد. این دو هوم که در دوران‌های مختلف‌ می‌زیسته‌اند یکی در دوره‌ی «پیشدادیان» و دیگری در دوره‌ی «کیانیان»، هر دو فراشمی خوانده‌ می‌شدند و به نظر‌ می‌رسد که هر دو به یک ریشه‌ی خانوادگی تعلق داشته‌اند، همان‌طور که هوم پیامبر علاوه بر صفت ویژه «دئوراَشا» به صفت فراشمی نیز موسوم بوده است، هوم گیاهی نیز علاوه بر صفت «زئیری» به صفت «دئوراَشا» و فراشمی موصوف بوده است. نام «زئیری» به مناسبت رنگ زرد و زرین او بوده است. نامهای دیگر نیز به واسطه‌ی این بوده است که به وسیله‌ی «هوم دئوراَشا» کشف شده بود که خود او نیز به نام «هوم فراشمی» موسوم بوده است.

  بیشتر بخوانید:  به یاد یار مهربان نقش جهان

 هوم پیامبر:
از اوستا چنین برمی‌آید که در دوران اولیه‌ی «پیشدادیان» پیش از زمان «ویونگهان» (Vivanghant) مرد پرهیزکاری به نام «هوم»‌ می‌زیسته است. وی مردی دانشمند بود و در ادبیات قدیم دینی متبحر بود؛ مقدار زیادی از وقت خود را با ذکر خدا در کوههای البرز‌ می‌گذرانید. پیش از زرتشت وی اولین انسان یا اولین پیامبری بود که مذهب مزدیسنایی را به دنیا اعلام کرد. همان‌طور که زرتشت نوشته‌های دینی خاص خود را داشت، او نیز چنین بود، او نیز گاثاهای خود را داشت.

همین «هوم» بود که نام خود را به گیاه داد و تشریفات آداب هوم را برقرار کرد و به نظر‌ می‌رسد که وی نخستین بار هوم را کشف کرد و بنابر یشت 10، هم او بود که شیره‌ی هوم را در‌هاون در البرز کوه به دست آورد. به نظر‌ می‌رسد که وقتی غرقه در ذکر عمیق الهی خود در خلوت خود در کوهها بود، این گیاه را کشف کرد که در ارتفاعات‌ می‌روئید و آن را مغذی، شفابخش و نیرودهنده یافت و آن را با این خواص به دنیا معرفی کرد و برای اینکه تأثیر آن را دوبرابر کند، نوعی آداب مذهبی برای آن ابداع کرد که ذهن مردم را در افکار مقدس و مذهبی فرو ببرد. گیاهی که خود شفابخش و نیرودهنده است، وقتی که تحت الهامات اندیشه‌های الهی خورده شود، آن وقت، هم برای روح و هم برای جسم سودمندتر‌ می‌افتد.
 
 هوم گیاه:
هوم، گیاهی طبی است که در ایران و افغانستان‌ می‌روید و نوعی است از «اپهدرا» (Ephedra)، از خانواده‌ی Cnetaceoe.
در اندیشه‌ی مردمان پیش آریایی گیاهی بود که در داخل آن نیروی زندگی شگفت‌انگیز و غیرعادی وجود داشت که قادر بود بیمرگی برای خدایان و در هیجان شدید زندگی تولید کند و البته در انسان موجب مسمومیت‌ می‌شد.
 
پس از چندی قربانی (Orgiastic) هوم از مذهب گاثایی بیرون رانده شد و همچنین روشهای جادویی پرستش dāera نیز ممنوع شد. در دوران بعد گاثایی‌ می‌بینیم که دوباره ظاهر‌ می‌گردد ولی خاصیت وحشیانه‌ی خود را از دست داده و به نوشابه‌ای عارفانه تبدیل شده است. تصور‌ می‌شد که نه تنها شدتی بزرگتر به زندگی انسان‌ می‌بخشد، بلکه به آن همچون روح سودمندی نگاه‌ می‌شد که به انسان موهبت زندگی روحانی و اجر و پاداش فوق زمینی‌ می‌دهد.
 
این منتهی شد به اینکه هوم به دو نوع هوم تبدیل شد، یکی از آنها که هوم کنونی است زرد است، دیگری که فوق زمینی است به دنام هوم سفید موسوم بود با درخت «گرکرنا» (goekerena ، پهلوی:gokert ) هویت یافت. «گوکرن» درختی است که شفابخش همه چیز است و در آن بذرهای همه‌ی گیاهان نهاده شده است، با نوشیدن «گوکرن» انسان در روز رستاخیز جاودانی‌ می‌گردد و به این علت رسم بر این قرار گرفته است که یک قطره از «هوم» بر لبهای زرتشتی محتضر‌ می‌ریزند. هوم که به صورت اساس کل زندگی و باروری برساخته شده، تصور‌ می‌شد که قدرت شفابخشی خود را از «وهومنه» (Vohumanah) دریافت کرده است و پسر اورمزد است. قدرت اسرارآمیز این نوشابه‌ی زندگی، این گیاه را به جادو نزدیک‌ می‌کند. این گیاه در سنت هند و ایرانی ارتباط نزدیک پیدا‌ می‌کند با پرنده‌ی عرفانی که «سوم» و «هوم» را از جایی که پنهانی بوده است برگرفته و آن را برای انسان و خدایان آورده است. اوستا از حیوانی به نام Saena یاد‌ می‌کند که سیمرغ ایرانیان است و همان نقشی را دارد که پرنده‌ی Varengana در یشت XIV,36 دارد و این نقش او کاملاً جادویی است».

ادامه دارد..
 
منبع ‌مقاله:
 یاد یار مهربان ، با یاد دکتر بهرام فره‌وشی ، به کوشش هما گرامی (فره‌وشی)، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی فره‌وهر، تهران، چاپ اول (1378)

  بیشتر بخوانید:
  به یاد یار مهربان نقش جهان
  یار مهربان
  آداب دوستی با «یار مهربان»

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.