توطئه عليه انقلاب با دلارهاي آمريكايي
به گزارش پايگاه اينترنتي "كامن دريمز "، پل كريگ رابرتز، سياستمدار سابق آمريكايي اخيرا با انتشار گزارشي تحليلي به افشاي نقش دولت آمريكا در طراحي آشوبهاي پس از انتخابات در ايران پرداخته كه اين گزارش مورد توجه وسيع نشريات انتقادي آمريكا قرار گرفتهاست.
رابرتز با بيان اين مطلب كه خاطره تلخ دخالتهاي پيشين آمريكا در تجربههاي دموكراتيك ايرانيان، هنوز در ذهن اين ملت باقي مانده است؛ اين پرسشها را مطرح كرد كه " رسانههاي آمريكايي به چه ميزان به انتخابات كشورهايي مثل ژاپن، هند، آرژانتين و يا ديگر كشورها توجه نشان ميدهند؟ " و يا "چه تعداد از مردم آمريكا و يا خبرنگاران آمريكايي ميدانند كه چه كسي در راس كشورهايي مثل انگلستان، فرانسه و يا آلمان است؟ چه كسي ميتواند اسم رهبران سياسي سويس، هلند، برزيل، ژاپن و يا حتي چين را نام ببرد؟ "
اين در حالي است كه هماكنون بسياري از آمريكاييان ميدانند كه رييسجمهور كنوني ايران، محمود احمدينژاد است و اين آگاهي به اين خاطر است كه رسانههاي آمريكايي هر روز اقدام به ايجاد هجمه تبليغاتي عليه احمدينژاد ميكنند و وي را خطرناك معرفي ميكنند.
رابرتز سپس با اشاره به توافق تمامي مسئولين جمهوري اسلامي ايران در جلوگيري از نفوذ آمريكا ميافزايد: بد جلوه دادن احمدينژاد در رسانههاي آمريكايي، نشاندهنده ناداني ايالات متحده آمريكا است. زيرا رييسجمهور ايران تنها تصميم گيرنده اين كشور نيست و هيچ يك از رهبران سياسي ايران نميخواهند كه انقلاب ايران توسط پولهاي آمريكايي و در پوشش انقلابهاي رنگين مورد آسيب قرار گيرد.
اين ديپلمات سابق آمريكايي سپس به سوابق سياه آمريكا در سركوب نهضتهاي مردمي ايرانيان اشاره كرده و تصريح ميكند: ايرانيان تجربه بسيار تلخي از دولت ايالات متحده دارند؛ اولين انتخابات دموكراتيك آنها كه پس از خروج كشورشان از اشغال و وضعيت تجزيه در دهه 1950 ميلادي برگزار شد، توسط دولت آمريكا محكوم به شكست شد؛ در حقيقت آمريكا به جاي نمايندگان انتخاب شده توسط مردم يك ديكتاتور را به قدرت رساند كه مخالفيني را كه خواستار استقلال ايران و بركناري حاكمان دست نشانده آمريكا از قدرت بودند شكنجه ميكرد و به قتل ميرساند.
در ادامه اين مقاله آمده: "آمريكاي ابرقدرت "، هيچ گاه رهبران اسلامي ايران را به دليل انقلاب اين كشور در اواخر دهه 1970 ميلادي نميبخشد! زيرا اين انقلاب موجب اخراج دولتي شد كه در واقع دست نشانده و تحت نفوذ آمريكا بود. از سوي ديگر دانشجويان ايراني پس از انقلاب كاركنان سفارت آمريكا را كه بعدها " لانه جاسوسي " نام گرفت گروگان گرفتند و با به هم چسباندن اسناد خرد شده، مشاركت آمريكا در انهدام دموكراسي ايران را اثبات كردند.
اين مقاله سپس با اشاره به دخالتهاي بي مورد آمريكا در انتخابات رياستجمهوري اخير ايران مينويسد: رسانههاي تحت كنترل دولت آمريكا كه ميتوان آنها را وزارت تبليغات و پروپاگانداي آمريكا ناميد به انتخاب مجدد محمود احمدينژاد واكنش نشان داده و با پخش بدون وقفه گزارشها از اعتراضات داخلي ايران كوشيد تا بروز تقلب در انتخابات ايران را به جهانيان القا كند.
اما رسانههاي آمريكايي در حالي ميكوشند انتخابات ايران را بدون هيچ دليل و مدركي بياعتبار معرفي كنند كه تنها واكنش اين رسانهها به تقلبات مستندي كه در جريان اولين دور انتخاب جورج بوش به رياستجمهوري آمريكا وجود داشت، رد اين مطلب بود.
اين سياستمدار سابق آمريكايي در ادامه گزارش خود خاطرنشان ميسازد: سران كشورهاي وابستهاي همچون بريتانياي كبير و آلمان نيز به خط عمليات تبليغات رواني آمريكا وارد شدهاند. بطوريكه ديويد ميليبند، وزير خارجه بدنام انگلستان در ديدار وزراي اتحاديه اروپا در لوكزامبورگ، نسبت به صحت پيروزي احمدينژاد ابراز ترديد كرد.
رابرتز ميافزايد: البته مشخص است كه ميليبند هيچ منبع اطلاعاتي مستقلي ندارد و خيلي ساده دستورالعملهاي واشنگتن را دنبال ميكند، به طوريكه تنها به ادعاي بدون پشتوانه كانديداي شكست خورده انتخابات ايران استناد ميكند؛ كانديدايي كه از سوي آمريكا بر احمدينژاد ترجيح داده ميشد.
از سوي ديگر آنگلا مركل، صدراعظم آلمان نيز از سفير ايران خواست تا " شفافيت بيشتري " در انتخابات ايران ايجاد شود.
رابرتز سپس با اشاره به برخي اظهارات افراطي برخي گروههاي تندروي آمريكايي كه انتخابات ايران را كودتا ناميده بودند اين سوال را مطرح كرد كه منبع اطلاعاتي رسانههاي آمريكايي و دولتهاي وابسته به آمريكا چيست؟ اين ديپلمات سابق آمريكايي در پاسخ به اين سوال ميگويد: اين منبع چيزي نيست جز اظهارات كانديداي شكست خورده ايران كه آمريكا نيز ترجيح ميداد وي پيروز انتخابات ايران باشد.
اين در حالي است كه نتايج منتشر شده از نظرسنجي مستقل صورت گرفته توسط " مركز غيرانتفاعي نظرسنجي عمومي " و موسسه " نيو امريكن فانديشن "، چند هفته مانده به انتخابات ايران از برتري احمدينژاد خبر داده بود. در بخشي از گزارش اين نظرسنجي آمده: " متخصصان زيادي انتخابات ايران را غيرمعتبر و خدشهدار معرفي ميكنند اما اين در حالي است كه نظرسنجي عمومي ما، سه هفته قبل از برگزاري انتخابات نشان داد كه احمدينژاد با در اختيار داشتن بيش از نيمي از آرا، از رقباي خود پيشي ميگيرد.
نويسنده مقاله سپس با اشاره به كمكهاي آمريكا به اغتشاشگران در ايران مينويسد: گزارشهاي زيادي وجود دارد كه از برنامه دولت آمريكا براي بيثباتسازي ايران خبر ميدهند. گزارشهايي وجود دارد كه حاكي از كمك مالي دولت آمريكا به بمبگذاري و كشتار در داخل ايران است.
طبق يكي از اين گزارشها، ژنرال " ميرزا اسلم بيگ "، رييس سابق ارتش پاكستان روز دوشنبه طي گفتگوي راديويي اعلام كرد: اسناد بي چون و چرايي وجود دارد كه از دخالت آمريكا در قضاياي انتخابات ايران دلالت دارد. اين " اسناد ثابت ميكند كه سازمان سيا، 400 ميليون دلار در داخل ايران به منظور بروز يك انقلاب مخملي پس از برگزاري انتخابات، هزينه كرده است. "
اين ديپلمات سابق آمريكايي سپس با اشاره به برخي سوابق پيشين آمريكا در پيروزي انقلابهاي مخملي در كشورهايي همچون گرجستان و اوكراين مينويسد: قطعا چنين احتمالي نيز مطرح است كه كانديداي شكست خورده ، يعني ميرحسين موسوي به عنوان اجرا كننده خواستههاي آمريكا خريداري شده و پول دريافت كرده باشد.
اين ديپلمات سابق سپس اين سوال را مطرح ميكند كه: " آيا موسوي، و يا كانديداي آمريكا در انتخابات ايران كه بطور سختي نيز شكست خورده است، توسط واشنگتن انتخاب شده تا نقش يك حكمران دست نشانده آمريكا را در ايران بازي كند؟ "
دستيار سابق وزارت خزانهداري آمريكا ميافزايد: در صورتي كه از نقطه نظر عاقلانه به انتخابات ايران بنگريم بايد از ايرانيان پرسيد كه اگر كشور شما از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي بطور مداوم تهديد به جنگ و يا حتي حمله هستهاي شود، آيا شما ترجيح ميدهيد كه بهترين مدافع خود را رها كنيد و كسي را انتخاب كنيد كه از سوي آمريكا و اسراييل ترجيح داده شده است؟
وي سپس خطاب به مدعيان تقلب در انتخابات ايران ميگويد: آيا شما باور ميكنيد كه مردم ايران به كسي راي داده باشند كه ايران را به كشوري تبديل كند كه تحت نفوذ آمريكا باشد؟
رابرتز در بخش ديگري از گزارش خود با تاكيد تاريخ كهن و فرهنگ بالاي ايرانيان مينويسد: درصد كمي از جوانان ايراني به دليل برخي لذتجوييهاي شخصي، وابسته به غرب هستند كه اين افراد به راحتي توسط پولهاي آمريكا سازماندهي ميشوند تا با دولت ايران و موازين اسلامي اين نظام به مخالفت بپردازند.
در حقيقت آمريكا از ايرانيان غربگرا براي بياعتبار ساختن انتخابات و دولت ايران بهره ميبرد.
وي با اشاره به اين مطلب كه نتيجه انتخابات ايران موجب سختتر شدن كارهاي اوباما شده است، ميافزايد: من به عنوان كسي كه تمامي قضايا را از داخل دولت آمريكا ميبينم ميگويم كه باور دارم هدف نهايي آمريكا از بكارگيري رسانههاي وابسته براي مخالف نشان دادن دولت ايران با مردم اين كشور و بياعتبار نشان دادن انتخابات ايران است.
منبع:خبرگزاری فارس
/خ
رابرتز با بيان اين مطلب كه خاطره تلخ دخالتهاي پيشين آمريكا در تجربههاي دموكراتيك ايرانيان، هنوز در ذهن اين ملت باقي مانده است؛ اين پرسشها را مطرح كرد كه " رسانههاي آمريكايي به چه ميزان به انتخابات كشورهايي مثل ژاپن، هند، آرژانتين و يا ديگر كشورها توجه نشان ميدهند؟ " و يا "چه تعداد از مردم آمريكا و يا خبرنگاران آمريكايي ميدانند كه چه كسي در راس كشورهايي مثل انگلستان، فرانسه و يا آلمان است؟ چه كسي ميتواند اسم رهبران سياسي سويس، هلند، برزيل، ژاپن و يا حتي چين را نام ببرد؟ "
اين در حالي است كه هماكنون بسياري از آمريكاييان ميدانند كه رييسجمهور كنوني ايران، محمود احمدينژاد است و اين آگاهي به اين خاطر است كه رسانههاي آمريكايي هر روز اقدام به ايجاد هجمه تبليغاتي عليه احمدينژاد ميكنند و وي را خطرناك معرفي ميكنند.
رابرتز سپس با اشاره به توافق تمامي مسئولين جمهوري اسلامي ايران در جلوگيري از نفوذ آمريكا ميافزايد: بد جلوه دادن احمدينژاد در رسانههاي آمريكايي، نشاندهنده ناداني ايالات متحده آمريكا است. زيرا رييسجمهور ايران تنها تصميم گيرنده اين كشور نيست و هيچ يك از رهبران سياسي ايران نميخواهند كه انقلاب ايران توسط پولهاي آمريكايي و در پوشش انقلابهاي رنگين مورد آسيب قرار گيرد.
اين ديپلمات سابق آمريكايي سپس به سوابق سياه آمريكا در سركوب نهضتهاي مردمي ايرانيان اشاره كرده و تصريح ميكند: ايرانيان تجربه بسيار تلخي از دولت ايالات متحده دارند؛ اولين انتخابات دموكراتيك آنها كه پس از خروج كشورشان از اشغال و وضعيت تجزيه در دهه 1950 ميلادي برگزار شد، توسط دولت آمريكا محكوم به شكست شد؛ در حقيقت آمريكا به جاي نمايندگان انتخاب شده توسط مردم يك ديكتاتور را به قدرت رساند كه مخالفيني را كه خواستار استقلال ايران و بركناري حاكمان دست نشانده آمريكا از قدرت بودند شكنجه ميكرد و به قتل ميرساند.
در ادامه اين مقاله آمده: "آمريكاي ابرقدرت "، هيچ گاه رهبران اسلامي ايران را به دليل انقلاب اين كشور در اواخر دهه 1970 ميلادي نميبخشد! زيرا اين انقلاب موجب اخراج دولتي شد كه در واقع دست نشانده و تحت نفوذ آمريكا بود. از سوي ديگر دانشجويان ايراني پس از انقلاب كاركنان سفارت آمريكا را كه بعدها " لانه جاسوسي " نام گرفت گروگان گرفتند و با به هم چسباندن اسناد خرد شده، مشاركت آمريكا در انهدام دموكراسي ايران را اثبات كردند.
اين مقاله سپس با اشاره به دخالتهاي بي مورد آمريكا در انتخابات رياستجمهوري اخير ايران مينويسد: رسانههاي تحت كنترل دولت آمريكا كه ميتوان آنها را وزارت تبليغات و پروپاگانداي آمريكا ناميد به انتخاب مجدد محمود احمدينژاد واكنش نشان داده و با پخش بدون وقفه گزارشها از اعتراضات داخلي ايران كوشيد تا بروز تقلب در انتخابات ايران را به جهانيان القا كند.
اما رسانههاي آمريكايي در حالي ميكوشند انتخابات ايران را بدون هيچ دليل و مدركي بياعتبار معرفي كنند كه تنها واكنش اين رسانهها به تقلبات مستندي كه در جريان اولين دور انتخاب جورج بوش به رياستجمهوري آمريكا وجود داشت، رد اين مطلب بود.
اين سياستمدار سابق آمريكايي در ادامه گزارش خود خاطرنشان ميسازد: سران كشورهاي وابستهاي همچون بريتانياي كبير و آلمان نيز به خط عمليات تبليغات رواني آمريكا وارد شدهاند. بطوريكه ديويد ميليبند، وزير خارجه بدنام انگلستان در ديدار وزراي اتحاديه اروپا در لوكزامبورگ، نسبت به صحت پيروزي احمدينژاد ابراز ترديد كرد.
رابرتز ميافزايد: البته مشخص است كه ميليبند هيچ منبع اطلاعاتي مستقلي ندارد و خيلي ساده دستورالعملهاي واشنگتن را دنبال ميكند، به طوريكه تنها به ادعاي بدون پشتوانه كانديداي شكست خورده انتخابات ايران استناد ميكند؛ كانديدايي كه از سوي آمريكا بر احمدينژاد ترجيح داده ميشد.
از سوي ديگر آنگلا مركل، صدراعظم آلمان نيز از سفير ايران خواست تا " شفافيت بيشتري " در انتخابات ايران ايجاد شود.
رابرتز سپس با اشاره به برخي اظهارات افراطي برخي گروههاي تندروي آمريكايي كه انتخابات ايران را كودتا ناميده بودند اين سوال را مطرح كرد كه منبع اطلاعاتي رسانههاي آمريكايي و دولتهاي وابسته به آمريكا چيست؟ اين ديپلمات سابق آمريكايي در پاسخ به اين سوال ميگويد: اين منبع چيزي نيست جز اظهارات كانديداي شكست خورده ايران كه آمريكا نيز ترجيح ميداد وي پيروز انتخابات ايران باشد.
اين در حالي است كه نتايج منتشر شده از نظرسنجي مستقل صورت گرفته توسط " مركز غيرانتفاعي نظرسنجي عمومي " و موسسه " نيو امريكن فانديشن "، چند هفته مانده به انتخابات ايران از برتري احمدينژاد خبر داده بود. در بخشي از گزارش اين نظرسنجي آمده: " متخصصان زيادي انتخابات ايران را غيرمعتبر و خدشهدار معرفي ميكنند اما اين در حالي است كه نظرسنجي عمومي ما، سه هفته قبل از برگزاري انتخابات نشان داد كه احمدينژاد با در اختيار داشتن بيش از نيمي از آرا، از رقباي خود پيشي ميگيرد.
نويسنده مقاله سپس با اشاره به كمكهاي آمريكا به اغتشاشگران در ايران مينويسد: گزارشهاي زيادي وجود دارد كه از برنامه دولت آمريكا براي بيثباتسازي ايران خبر ميدهند. گزارشهايي وجود دارد كه حاكي از كمك مالي دولت آمريكا به بمبگذاري و كشتار در داخل ايران است.
طبق يكي از اين گزارشها، ژنرال " ميرزا اسلم بيگ "، رييس سابق ارتش پاكستان روز دوشنبه طي گفتگوي راديويي اعلام كرد: اسناد بي چون و چرايي وجود دارد كه از دخالت آمريكا در قضاياي انتخابات ايران دلالت دارد. اين " اسناد ثابت ميكند كه سازمان سيا، 400 ميليون دلار در داخل ايران به منظور بروز يك انقلاب مخملي پس از برگزاري انتخابات، هزينه كرده است. "
اين ديپلمات سابق آمريكايي سپس با اشاره به برخي سوابق پيشين آمريكا در پيروزي انقلابهاي مخملي در كشورهايي همچون گرجستان و اوكراين مينويسد: قطعا چنين احتمالي نيز مطرح است كه كانديداي شكست خورده ، يعني ميرحسين موسوي به عنوان اجرا كننده خواستههاي آمريكا خريداري شده و پول دريافت كرده باشد.
اين ديپلمات سابق سپس اين سوال را مطرح ميكند كه: " آيا موسوي، و يا كانديداي آمريكا در انتخابات ايران كه بطور سختي نيز شكست خورده است، توسط واشنگتن انتخاب شده تا نقش يك حكمران دست نشانده آمريكا را در ايران بازي كند؟ "
دستيار سابق وزارت خزانهداري آمريكا ميافزايد: در صورتي كه از نقطه نظر عاقلانه به انتخابات ايران بنگريم بايد از ايرانيان پرسيد كه اگر كشور شما از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي بطور مداوم تهديد به جنگ و يا حتي حمله هستهاي شود، آيا شما ترجيح ميدهيد كه بهترين مدافع خود را رها كنيد و كسي را انتخاب كنيد كه از سوي آمريكا و اسراييل ترجيح داده شده است؟
وي سپس خطاب به مدعيان تقلب در انتخابات ايران ميگويد: آيا شما باور ميكنيد كه مردم ايران به كسي راي داده باشند كه ايران را به كشوري تبديل كند كه تحت نفوذ آمريكا باشد؟
رابرتز در بخش ديگري از گزارش خود با تاكيد تاريخ كهن و فرهنگ بالاي ايرانيان مينويسد: درصد كمي از جوانان ايراني به دليل برخي لذتجوييهاي شخصي، وابسته به غرب هستند كه اين افراد به راحتي توسط پولهاي آمريكا سازماندهي ميشوند تا با دولت ايران و موازين اسلامي اين نظام به مخالفت بپردازند.
در حقيقت آمريكا از ايرانيان غربگرا براي بياعتبار ساختن انتخابات و دولت ايران بهره ميبرد.
وي با اشاره به اين مطلب كه نتيجه انتخابات ايران موجب سختتر شدن كارهاي اوباما شده است، ميافزايد: من به عنوان كسي كه تمامي قضايا را از داخل دولت آمريكا ميبينم ميگويم كه باور دارم هدف نهايي آمريكا از بكارگيري رسانههاي وابسته براي مخالف نشان دادن دولت ايران با مردم اين كشور و بياعتبار نشان دادن انتخابات ايران است.
منبع:خبرگزاری فارس
/خ