به زمان بیندیشیم
هر روزه، هر ساعت، هر بار که به خودمان میآییم و میبینیم که در دنیایی با عبور سریع و سیر زمان زندگی میکنیم، آن وقت شاید بارها و بارها آرزو کردهایم که کاش میشد این عنصر جدا نشدنی از زندگیمان را کنترل کنیم. گاهی وقتها دلمان میخواهد زود بگذرد و گاهی وقتها دلمان نمیخواهد حتی یک لحظه از این زمانی که در آن هستیم، جدا شویم. به ساعت پشت دست، روی دیوار، در گوشی همراه، در تلویزیون، در ماشین و ... نگاه میکنیم و یادمان میآید که چقدر باید نگران بود، خوشحال شد یا اصلا چه فرقی میکند زمان!
شما هر وقت بخواهید میتوانید زمان را با استفاده از تکنولوژیهای مختلفی که در اختیار دارید، به دست آورید. اما تا به حال فکر کردهاید که در واقع زمان چیست؟ همان حرکت عقربههای ساعت است؟ یا چیزی فراتر از آن؟
زمان چیست؟
شما میتوانید به ساعت نگاه کنید. و یا از حرکت خورشید و موقعیت آن در آسمان بفهمید الان چه وقتی از روز است. از روی نگاه کردن به حیوانات هم میتوان به زمان پی برد. زیرا هر حیوانی در زمان مشخصی کارهایی را انجام میدهد. مثلا پرندهها در هنگام طلوع خورشید شروع به آواز خواندن میکنند و یا صدفهای دو کفهای دریا هنگام تغییرات جزر و مد، کفههای خود را از هم باز میکنند. قبل از اینکه دستگاهی به نام ساعت اختراع شود، مردم از روی فعالیتهای طبیعت پی به زمان میبردند. به همین دلیل آنها دارای یک ساعت طبیعی بودند. آنها با آمدن بهار شروع به کشت میکردند و با رفتن تابستان نتیجهی کارشان را برداشت میکردند تا برای زمستانشان غذا ذخیره کنند. اهمیت فصلها برای کشاورزان بسیار مهم بود و توجه به نشانههایی که گذر فصلها را نشان میداد، تقویم مردم آن زمانها بود.
زمان را چگونه اندازهگیری نماییم؟
هر روز، زمین یک بار از شرق به غرب به دور خود میگردد. مردم سالهای دور فهمیدند که میتوان از حرکت خورشید در آسمان و تغییر سایهی اجسام بر روی زمین زمان را فهمید. ساعت آفتابی نوعی از زمانسنجها بود که با توجه به حرکت خورشید در آسمان و نظم همیشگی این حرکت، زمان را به دست میآورد. پس انسان باید به دنبال پدیدههایی میبود که در طول نظم داشتند. همین نظم هم باعث میشد که ما برای تقسیم بندی زمان واحدهایی را در نظر بگیریم. مثلا چرخش زمین به دور خود، یک روز و یک بیست و چهارم این مدت، یک ساعت میشود. از روز بزرگتر به هفته و ماه و سال و دهه و قرن میرسیم و از ساعت کوچکتر به دقیقه و ثانیه. هر کدام از این نامها مفهومی طبیعی دارند که ناشی از یک نظم دائمی بر روی پدیدههای هستی هستند. یکی از بهترین پدیدههایی که میتوانست ما را در درک زمان کمک کند، حرکت زمین و موقعیت خورشید نسبت به زمین بود. اما خورشید تنها در روز قادر بود ما را از زمان آگاه کند. در روزهایی که ابر خورشید را پنهان میکرد یا در شبها باید به دنبال وسیلهای برای فهمیدن زمان میگشتیم. سوختن یک شمع نشانهای از گذر زمان است. در روز با حرکت خورشید و روشن نگاه داشتن یک شمع، میفهمیدند که یک مقدار مشخص از شمع در چه مدت زمان میسوزد. و در شب از تعدادی شمع که هر کدام نشان دهندهی گذشت یک مدت زمان بود، به عنوان ساعت استفاده میشد. مثلا در روز میدیدند که یک شمع در مدت یک ساعت میسوزد و تمام میشود. پس سوختن هر شمع، نشان دهندهی گذر زمان به اندازهی یک ساعت بود. استفاده از ظرفهایی که از آب پر و خالی میشدند یا همان ساعتهای آبی، ساعتهای شنی و هر پدیدهای که بتوان آن را به طور منظم تکرار کرد میتواند نشان دهنده زمان باشد.
سوختن یک شمع نشانهای از گذر زمان است. در روز با حرکت خورشید و روشن نگاه داشتن یک شمع، میفهمیدند که یک مقدار مشخص از شمع در چه مدت زمان میسوزد. و در شب از تعدادی شمع که هر کدام نشان دهندهی گذشت یک مدت زمان بود، به عنوان ساعت استفاده میشد. مثلا در روز میدیدند که یک شمع در مدت یک ساعت میسوزد و تمام میشود. پس سوختن هر شمع، نشان دهندهی گذر زمان به اندازهی یک ساعت بود.
ساعت مکانیکی اختراع میشود
در قرن سیزدهم، اولین ساعت مکانیکی اختراع شد. این ساعتها با استفاده از دندهها و وزنههایی و بر اساس تغییر جهت شاخص، زمان را نشان میداد. وقتی شاخص به یک زاویهی مشخص میرسید، زنگولهای به صدا در میآمد. این نوع ساعتها خیلی دقیق نبودند و به طور مداوم نیاز به اصلاح و کوک کردن داشتند. 200 سال پس از اولین ساعت مکانیکی، گالیله هنگامی که به حرکت نوسانی یک چراغ بر روی سقف نگاه میکرد، به این فکر افتاد که شاید بتوان این حرکت را منظم کرد و از روی تعداد نوسان آن زمان را فهیمد. و اینگونه ساعت پاندولی نیز که اساس کارش حرکت به چپ و راست یک وزنهی آویز با نرخ ثابت است، اختراع شد. این ساعتها را حتما در جاهای مختلف دیدهاید. ساعتهای پاندولی بزرگ و بلند هستند و صدای تیک تاک بلندی هم دارند.
کرنومتر، زمان سنج دقیقی بود که برای کار بر روی کشتی ساخته شد. در این نوع زمان سنج ها برای افزایش دقت، از فنر برای جابجایی مداوم و منظم یک عقربه استفاده میشد. افزودن این فنر، خیلی از مشکلات ساعتهای قبلی را حل کرد.
یک عالمه ساعت
به مرور و با ادغام روشهای مختلفی که برای ساختن ساعت استفاده میشد، ساعتها برای کارهای خاص و به سلیقههای متفاوت ساخته شد. ساعتی برای بیدار شدن از خواب، ساعتی برای اعلام زمانهای اصلی مثل ظهر و صبح و شب؛ ساعتی برای نشان دادن زمانهای کوتاه، مثل ساعت ورزشکاران، آشپزها، مدیران و با ایجاد شغلهای جدید، ساعتهای جدید نیز اختراع شد. ساعتهای رو میزی، مچی، دیواری، شهری و انواع اندازهها نیز هر کدام تنوعی به خانوادهی ساعتها بخشیدند.
هر روزه کشفهای زیادی انجام میشود و انسان به رمز و رازهای طبیعتی که در آن زندگی میکند، پی میبرد. انسان از امواج و فعالیتهای اتمی هم که با خبر شد، ساعتهای دقیقی را به نام ساعتهای اتمی اختراع کرد. از این ساعت میتوان برای رسیدن به یک ساعت دقیق و جهانی با استفاده از امواج مایکرویو استفاده کرد. این ساعتها هیچ وقت عقب نمیمانند و خواب هم نمیروند. برای همین یکی از گزینههای خوب برای استفاده در طرحهای تحقیقاتی دراز مدت است.
مرحلهی بعدی استفاده از تکنولوژیهای جدید بود. باتریها و منابع تغذیه به مرور زمان نوعهای جدید و متنوعی داشتند و موجب میشدند ساعتها روز به روز کوچکتر و متنوع تر شوند. پس از ساعتهای مکانیکی که با استفاده از عقربه و نیروی مکانیکی زمان را نشان میدادند، مدارات الکترونیکی به کمک زمان سنجی آمده و ساعتهای دیجیتال ساخته شدند.
هر روزه کشفهای زیادی انجام میشود و انسان به رمز و رازهای طبیعتی که در آن زندگی میکند، پی میبرد. انسان از امواج و فعالیتهای اتمی هم که با خبر شد، ساعتهای دقیقی را به نام ساعتهای اتمی اختراع کرد. از این ساعت میتوان برای رسیدن به یک ساعت دقیق و جهانی با استفاده از امواج مایکرویو استفاده کرد. این ساعتها هیچ وقت عقب نمیمانند و خواب هم نمیروند. برای همین یکی از گزینههای خوب برای استفاده در طرحهای تحقیقاتی دراز مدت است.
با این همه ساعت چه کنیم؟
امروز ساعتهای زیادی با دقتهای بالا ساخته میشوند. شما به راحتی میتوانید به زمان دسترسی پیدا کنید و از گذشت آن هرچند در لحظههای کوتاه، با خبر شوید. زمان، مفهومی است که هر انسانی با هر بینش و تخصصی درگیرش است. شاعران به آن فکر کرده اند و از آن برداشتهای زیادی کرده و پندهای زیادی گفته اند. مهندسان برای ساختن زمانسنجها تلاش زیادی میکنند، فیلسوفان هنوز به بودن یا نبودن زمان فکر میکنند، فیزیک دانان سعی دارند انسان را از زمان جدا کنند، شیمیدانان به دنبال کند یا تند کردن تاثیر زمان بر روی مواد هستند، داستان پردازان دربارهی زمان و سفر در آن تخیل میکنند و روانشناسان به دنبال به دست آوردن زمانهای از دست رفتهاند. چه کسی میتواند به زمان فکر نکند؟ شما دربارهی این مفهوم، "زمان"، چه فکر میکنید؟
نویسنده: سیده افروز ارزه گر