پدر کلیسای غرب (قسمت اول)

در قرن شانزدهم نهضت اصلاحات کلیسا و نهضت ضد اصلاحات در کلیسای کاتولیک، هر دو عمیقة تحت تأثیر کشف مجدد اندیشه های آوگوستین شکل گرفتند. نویسنده ای، نهضت اصلاحات کلیسا را به عصیان برخاستن آموزۂ فیض آوگوستین علیه آموزه او در مورد کلیسا می داند.
چهارشنبه، 3 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پدر کلیسای غرب (قسمت اول)
از آغاز تا قرن چهارم آوگوستین بزرگترین عالم الهی مسیحیت
 
چکیده:
در قرن شانزدهم نهضت اصلاحات کلیسا و نهضت ضد اصلاحات در کلیسای کاتولیک، هر دو عمیقة تحت تأثیر کشف مجدد اندیشه های آوگوستین شکل گرفتند. نویسنده ای، نهضت اصلاحات کلیسا را به عصیان برخاستن آموزۂ فیض آوگوستین علیه آموزه او در مورد کلیسا می داند.
 
تعداد کلمات: 963 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
پدر کلیسای غرب (قسمت اول)
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان
 
از آغاز مسیحیت تا قرن چهارم، آوگوستین را می توان بزرگترین عالم الهی در بین دیگر عالمان الهی دانست. او پدر کلیسای غرب است؛ تفکر او بر فضای فکری قرون وسطا حاکم بود و تأثیرهای مثبت و منفی عمیقی بر قرون وسطا بر جای گذاشت. در قرن شانزدهم نهضت اصلاحات کلیسا و نهضت ضد اصلاحات در کلیسای کاتولیک، هر دو عمیقة تحت تأثیر کشف مجدد اندیشه های آوگوستین شکل گرفتند. نویسنده ای، نهضت اصلاحات کلیسا را به عصیان برخاستن آموزۂ فیض آوگوستین علیه آموزه او در مورد کلیسا می داند.
 
آئورلیوس آوگوستین در سال ۳۵۴ میلادی در شهر تاگاسته ، که در الجزایر فعلی قرار دارد، از پدری غیر مسیحی و مادری مسیحی به نام مونیکا به دنیا آمد. او در سال های تحصیل در کارتاژ تصمیم گرفت تا زندگی خود را وقف فلسفه کند. هنگامی که همچون یک کاتولیک او را برای تعمید آماده می ساختند، او مشغول خواندن عهد عتیق شد که این مطالعه او را عمیقا شوکه کرد. برای ذهنی که به شیوه تفکر فلسفه یونانی  خو کرده بود، عهد عتیق بدوی و غیرروحانی به نظر می آمد. آوگوستین در برابر عهد عتیق موضع گیری کرد و پیرو مانویت ؟ شد. مانویت یک مذهب ایرانی بود که به دو اصل یا خدا معتقد بود؛ یعنی به دو قدرت نور و ظلمت که همواره در حال تضاد و تخاصم با یکدیگر بودند. طبق نگرش مانویت، جهان از ظلمت به وجود آمده بود، در حالی که روح انسان محصول نور بود. این نظریه سر منشأ شر را در جهان، تبیین و تشریح می کرد و در عین حال آن را وسیله ای برای توجیه مسئولیت ناپذیری انسان در برابر اعمال شریرانه (که از عنصر ظلمانی ناشی شده بودند) میدانست. آوگوستین بالاخره به این نتیجه رسید که مانویت به همان میزان که پاسخ سؤالات بسیاری را می دهد، سؤالات پاسخ ناپذیر دیگری را نیز مطرح می سازد و به همین جهت در جای دیگری به تفحص حقیقت همت گمارد.

  بیشتر بخوانید :   پدر تاریخ کلیسا

در این زمان، یعنی در سال ۳۸۴ میلادی، وی به مقام استادی علم بیان در میلان منصوب شد. این انتصاب، انتصابی مهم تلقی می شد که راه را برای رسیدن به رتبه های بالای حکومتی هموار می ساخت. آوگوستین شروع به مطالعه آثار فلسفه نوافلاطونی کرد و در این آثار در مورد مسئله شر پاسخ قانع کننده تری یافت. شر، اصلی ایجابی نبود که مستقل از خدا و به خودی خود وجود داشته باشد، بلکه در حکم فقدان یا کمبود و نقصان نیکویی بود. به عبارتی عامیانه تر می توانیم بگوییم که شر از صدقه سر نیکویی وجود دارد؛ یا بگوییم شر، حسنی است که دچار اضمحلال و فساد گشته است. برای مثال، شهوت، همان عشق است که دچار انحراف شده یا مورد سوء استفاده قرار گرفته است. آوگوستین همچنین در جلسات موعظه آمبروز نیز شرکت می کرد. وی تحت تأثیر روشی قرار گرفت که آمبروز توسط آن با توسل به تمثیل، محتویات عهد عتیق را با روحانیت مشرب افلاطونی مصالحه میداد. این امر راه را برای بازگشت او به ایمان مسیحی هموار ساخت.
 از آغاز مسیحیت تا قرن چهارم، آوگوستین را می توان بزرگترین عالم الهی در بین دیگر عالمان الاهی دانست. او پدر کلیسای غرب است؛ تفکر او بر فضای فکری قرون وسطا حاکم بود و تأثیرهای مثبت و منفی عمیقی بر قرون وسطا بر جای گذاشت. در قرن شانزدهم نهضت اصلاحات کلیسا و نهضت ضد اصلاحات در کلیسای کاتولیک، هر دو عمیقة تحت تأثیر کشف مجدد اندیشه های آوگوستین شکل گرفتند. نویسنده ای، نهضت اصلاحات کلیسا را به عصیان برخاستن آموزۂ فیض آوگوستین علیه آموزه او در مورد کلیسا می داند.
در این زمان اخبار مربوط به ایمان آوردن فیلسوف نو افلاطونی، ویکتورینوس و راهبی معمولی به نام آنتونی او را عمیقا دچار کشمکش کرد. وی از نظر عقلانی در مورد حقانیت حقیقت مسیحیت کاملا مجاب شده بود، اما در مورد تجرد دچار تردید و دودلی بود. (او فکر می کرد که یک زندگی مسیحی کاملا وقف شده و مقدس، مستلزم تجرد و خودداری از روابط جنسی است. هنگامی که این چنین بر سر دو راهی بود، روزی به درون باغی پناه برد. در آنجا وی صدای کودکی را شنید که می گفت: «بردار و بخوان» آوگوستین نسخه ای را که از رساله پولس رسول به رومیان داشت، گشود و آیات ۱۳ و ۱۴ از باب سیزدهم را خواند و ذهن وی عمیقا به این آیه معطوف شد: «عیسی مسیح خداوند را در بر گرفت که برای شهوات جسمانی تدارک نبینید.» آوگوستین بعدها نوشت: «من دیگر نمی خواستم و در واقع نیازی نداشتم که آیات دیگری از کلام خدا را بخوانم. ناگهان، هنگامی که مطالعه این جمله را به پایان رساندم نور اطمینان در قلبم جاری گشت و ظلمت شک و تردید را از میان برد.» این واقعه در ماه آگوست سال ۳۸۶ میلادی اتفاق افتاد و چند ماه بعد در عید قیام، آمبروز آوگوستین را تعمید داد.
 
آوگوستین، پس از گرویدن به مسیحیت، با گروهی دیگر از مسیحیانی که شرایطی چون او داشتند، زندگی خود را وقف زندگی رهبانیای کرد که در تحقیق و مطالعه سپری می شد. چند سال پس از شروع این زندگی رهبانی، وی آثاری فلسفی را به نگارش در آورد. همچنین، بین سالهای ۳۸۷ و ۴۰۰ میلادی سیزده اثر علیه مذهب مانویت به نگارش در آورد. وی برای انجام این کار به طور خاصی احساس مسئولیت می کرد، چون خود تجربه ای دست اول در مورد مانویت داشت و در عین حال، شخصا افرادی را به سوی این مذهب هدایت کرده بود. در این آثار، وی در مورد اراده آزاد انسانی به استدلال پرداخت که وجود آن از سوی مانویها انکار می شد). از نظر آوگوستین گناه از سوی خدا به وجود نیامده بود و قدمتی ازلی نداشت، بلکه در نتیجه سوء استفاده از اراده آزاد به وجود آمده بود. انسان دارای اراده آزاد است و تحت جبر و زور نیست و بنابراین ما انسانها مسئول اعمال خود هستیم. این مسائل به تفصیل در کتاب انتخاب آزاد اراده مورد بحث قرار گرفته اند.

ادامه دارد..
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1393)

  بیشتر بخوانید :
  فلسفه‌ی افلاطون برای مردم عامی
  راست‌دینی هوشمندانه
  پدر الهیات لاتین

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط