یوآکیم دافیوری وفلسفه تاریخ مسیحی
چکیده:
افکار یوآ کیم همانند دینامیت بودند. موضوع عجیب اینکه سه تن از پاپهای وقت، وی را تشویق کردند که آثاری را به نگارش در آورد.
تعداد کلمات: 1193 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
افکار یوآ کیم همانند دینامیت بودند. موضوع عجیب اینکه سه تن از پاپهای وقت، وی را تشویق کردند که آثاری را به نگارش در آورد.
تعداد کلمات: 1193 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
نویسنده: تونی لِین
ترجمه: روبرت آسریان
ترجمه: روبرت آسریان
یوآکیم دافیوریا در نیمه دوم قرن دوازدهم چشم به جهان گشود. وی در سن جوانی، سفری زیارتی را به سوی فلسطین آغاز کرد که طی این سفر تصمیم گرفت زندگی رهبانی را در پیش بگیرد. وی به راهبان سیستریان پیوست و در سال ۱۱۷۷ رییس کورازو گشت؛ اما پس از چند سال از این مقام کناره گرفت تا وقت خود را صرف نگارش نماید. در سال ۱۱۸۲ او دیری را در فیوری (واقع در جنوب ایتالیا) به وجود آورد و در سال ۱۲۰۲ چشم از جهان فروبست.
مسیحیان، اغلب تاریخ را به دو بخش قبل از عیسی مسیح و بعد از وی تقسیم می کنند. یوآکیم نخستین کسی بود که بر اساس سه اقنو تثلیث، تاریخ را به سه بخش تقسیم کرد که این دوران عبارتند از:
۱- دوران پدر. این دوران، عصر عهد عتیق را شامل می شوند. این عصر، عصر ازدواج بوده تجرد در عهد عتیق به ندرت مشاهده می شود) و انسانها تحت شریعت زندگی می کردند.
۲- دوران پسر. این دوران، عصر عهد جدید است. این دوران همچنین دوران روحانیون بوده، انسانها تحت فیض زندگی می کنند. یواکیم طول این دوران را شامل زندگی سی و دو نسل میداند و برای هر نسل نیز سی سال را در نظر می گیرد. بر این اساس، این دوران در سال ۱۲۶۰ به پایان می رسد و جای خود را به دوران بعدی می دهد.
۳- دوران روح القدس. این دوران، دوران جدیدی است که بنا بر ادعای یوآخیم در سال ۱۲۶۰ آغاز می شود. این دوران، عصر راهبان روحانی است و در آزادی حاصل از درک و فهم روحانی سپری خواهد شد. در این زمان یک نظام مذهبی نوین، مستقر خواهد شد که باعث تغییر و دگرگونی همه جهان می شود. کلیسای فاسد فعلی و رهبری آن، جای خود را به یک کلیسای روحانی نوین با رهبری جدید خواهد داد. همانگونه که مراسم عهد عتیق (همچون ختنه) جای خود را به آیین های عهد جدید دادند، در این دوران جدید نیز آیین های جدید، جانشین آیین های قبلی خواهند شد.
بیشتر بخوانید : نگاهی به سیر سلطه ی کلیسا در قرون وسطی
افکار یوآ کیم همانند دینامیت بودند. موضوع عجیب اینکه سه تن از پاپهای وقت، وی را تشویق کردند که آثاری را به نگارش در آورد. در نتیجه، وی سه اثر به نگارش در آورد که عبارتند از: هماهنگی عهد عتیق و عهد جدید، تفسیر کتاب مکاشفه و مزموری با ده ساز زهی. اما برخی از افکار او (به جز افکاری که در سطور فوق به آنها اشاره شد) در قرن سیزدهم محکوم شدند. افکار یوآکیم توسط جنبش هایی روحانی به اشکال افراطی به کار گرفته شدند و برای نخستین بار «فرانسیسکن های روحانی» برداشتهای افراطی از افکار او کردند. این گروه، پیروان پرشور و متعصب فرانسیس آسیزی بودند که رهبران فرقه فرانسیسکنها، آنها را از عضویت در این گروه اخراج کردند. این گروه در اواسط قرن دوازدهم افکار یوآکیم را پذیرفتند و خود را نمایندگان آن نظام مذهبی جدید انگاشتند که یوآکیم در مورد آن سخن گفته بود و خود را طلایه داران دوران نوینی معرفی کردند که یواکیم به آن اشاره کرده بود. در دوران اصلاحات دینی، افکار یوآکیم بر بعضی از گروههای آنا باپتیست ؟ و نیز دیگر کلیساهای بزرگ پروتستان تأثیر گذاشت.
یوآکیم دافیوریا در نیمه دوم قرن دوازدهم چشم به جهان گشود. وی در سن جوانی، سفری زیارتی را به سوی فلسطین آغاز کرد که طی این سفر تصمیم گرفت زندگی رهبانی را در پیش بگیرد. وی به راهبان سیستریان پیوست و در سال ۱۱۷۷ رییس کورازو گشت؛ اما پس از چند سال از این مقام کناره گرفت تا وقت خود را صرف نگارش نماید. در سال ۱۱۸۲ او دیری را در فیوری (واقع در جنوب ایتالیا) به وجود آورد و در سال ۱۲۰۲ چشم از جهان فروبست.
نخستین دوران از سه دوره... در زمان شریعت بود، هنگامی که قوم خداوند همانند طفلی کوچک، مدت زمانی را تحت اصول دنیوی خدمت کردند... دوران دوم، دوران انجیل بود که تا زمان حاضر ادامه دارد. این دوران در مقایسه با دوران قبلی خود، عصر آزادی محسوب می شود، اما در مقایسه با دوران آینده نمی توان آن را عصر آزادی دانست. دوران سوم، در هنگام پایان جهان فراخواهد رسید، و دورانی خواهد بود که نه تحت نقاب کلام، بلکه تحت آزادی کامل روح القدس خواهد بود. نخستین دوران، دوران پدر است، دومین دوران، دوران پسر و سومین نیز دوران روح القدس است. (تفسیر کتاب مکاشفه، مقدمه و فصل پنجم )
فروتنی فضیلتی است که فرد به واسطه آن نگرشی خاکسارانه نسبت به خود پیدا میکند؛ زیرا هرکس خودش را به خوبی می شناسد. شما نمی توانید قصورات و ضعف های دیگران را حقیقتأ ببخشید مگر اینکه به خوبی آگاه باشید که در خودتان همین قصورات و ضعف ها وجود دارد... چشمان فرد مغرور در برابر هرآنچه کاستی های او و برتری های دیگران را نشان می دهد، بسته است و در برابر آنچه به بزرگنمایی او می انجامد، کاملا گشوده است... هدف وی این نیست که مطلبی را به شما تعلیم دهد یا مطلبی را از شما بیاموزد، بلکه در پی این است تا به شما نشان دهد که چقدر می داند... وی بیشتر از آنکه در پی خوب بودن باشد، در پی این است که خوب به نظر رسد. (فروتنی و غرور ۲ : ۱، ۶ : ۳، ۴۰ : ۱۲ ، ۴۱ : ۱۳ -۴۲ )
مشهورترین اثر روحانی برنار، کتاب موعظه هایی در مورد غزل غزلهاست که بیش از هشتاد و شش موعظه را شامل می شود. برنار در این موعظه ها، درباره زندگی روحانی و مراحلی که انسان را به سوی اتحاد عرفانی با خدا رهنمون می سازد، به راهبان خود تعلیم می دهد. وی در این کتاب، تجربه شخصی خویش را نیز بیان می کند:
همانگونه که به شما قول داده بودم، می خواهم تجربه خود را به شما بگویم... تصدیق می کنم که کلمه الاهی بر من نازل شده است . شاید همچون یک احمق سخن بگویم (دوم قرنتیان ۲۱ : ۱۱) - کلمه بارها و بارها بر من نازل شده است اگرچه کلمه الاهی بر من نازل شده، هرگز از لحظه نازل شدن او آگاه نبوده ام. من حضور او را درک کرده ام، سپس به یاد آورده ام که او با من بوده است. گاهی پیشاپیش، این احساس را داشته ام که وی نازل خواهد شد، اما هرگز از نازل شدن و رفتن او آگاه نبوده ام. (موعظه هایی در مورد غزل غزلها ۵ : ۷۴ )
و بالاخره، برنار اثر دیگری تحت عنوان تأمل برای شاگرد سابق خود، پاپ ائوگنیوس سوم، تألیف کرد. برنار در این کتاب به او اندرز می دهد که در زندگی پر مشغله خود، زمانی را به تأمل و تعمق اختصاص دهد. وی باید در مورد خودش شخصیت خود و مقامش، اشخاصی که از او تبعیت می کنند، اشخاصی که در روم، پیرامون او و در خدمتش هستند و کسانی که بالاتر از او هستند؛ یعنی در آسمان ها قرار دارند تأمل و تعمق کند. برنار برای مقام پاپ شأن و احترام بسیاری قائل بود. از نظر او، پاپ «یگانه جانشین مسیح است که نه تنها رهبر اشخاص عادی، بلکه رهبر همگان به شمار می آید» و تمامی قدرت در دستان اوست. اما برنار به همین شکل، با رویه استبدادی پاپ شدید مخالف بود:
اگر ما این حقیقت را درک کنیم که به ما عطیۂ خدمت کردن به دیگران عطا شده است و نه استیلا و تسلط بر آنان، مقام خودمان را بهتر خواهیم فهمید... به نظر من شما صاحب جهان نیستید، بلکه وظیفه سرپرستی و امانت داری به شما داده شده است... برای شما هیچ سمی خطرناک تر و هیچ شمشیری کشنده تر از میل به سلطه و فرمانروایی نیست. (تأمل ۹۰۶ : ۲ ، ۳: ۱ : ۱-۲ )
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)
یوآکیم دافیوریا در نیمه دوم قرن دوازدهم چشم به جهان گشود. وی در سن جوانی، سفری زیارتی را به سوی فلسطین آغاز کرد که طی این سفر تصمیم گرفت زندگی رهبانی را در پیش بگیرد. وی به راهبان سیستریان پیوست و در سال ۱۱۷۷ رییس کورازو گشت؛ اما پس از چند سال از این مقام کناره گرفت تا وقت خود را صرف نگارش نماید. در سال ۱۱۸۲ او دیری را در فیوری (واقع در جنوب ایتالیا) به وجود آورد و در سال ۱۲۰۲ چشم از جهان فروبست.
نخستین دوران از سه دوره... در زمان شریعت بود، هنگامی که قوم خداوند همانند طفلی کوچک، مدت زمانی را تحت اصول دنیوی خدمت کردند... دوران دوم، دوران انجیل بود که تا زمان حاضر ادامه دارد. این دوران در مقایسه با دوران قبلی خود، عصر آزادی محسوب می شود، اما در مقایسه با دوران آینده نمی توان آن را عصر آزادی دانست. دوران سوم، در هنگام پایان جهان فراخواهد رسید، و دورانی خواهد بود که نه تحت نقاب کلام، بلکه تحت آزادی کامل روح القدس خواهد بود. نخستین دوران، دوران پدر است، دومین دوران، دوران پسر و سومین نیز دوران روح القدس است. (تفسیر کتاب مکاشفه، مقدمه و فصل پنجم )
فروتنی فضیلتی است که فرد به واسطه آن نگرشی خاکسارانه نسبت به خود پیدا میکند؛ زیرا هرکس خودش را به خوبی می شناسد. شما نمی توانید قصورات و ضعف های دیگران را حقیقتأ ببخشید مگر اینکه به خوبی آگاه باشید که در خودتان همین قصورات و ضعف ها وجود دارد... چشمان فرد مغرور در برابر هرآنچه کاستی های او و برتری های دیگران را نشان می دهد، بسته است و در برابر آنچه به بزرگنمایی او می انجامد، کاملا گشوده است... هدف وی این نیست که مطلبی را به شما تعلیم دهد یا مطلبی را از شما بیاموزد، بلکه در پی این است تا به شما نشان دهد که چقدر می داند... وی بیشتر از آنکه در پی خوب بودن باشد، در پی این است که خوب به نظر رسد. (فروتنی و غرور ۲ : ۱، ۶ : ۳، ۴۰ : ۱۲ ، ۴۱ : ۱۳ -۴۲ )
مشهورترین اثر روحانی برنار، کتاب موعظه هایی در مورد غزل غزلهاست که بیش از هشتاد و شش موعظه را شامل می شود. برنار در این موعظه ها، درباره زندگی روحانی و مراحلی که انسان را به سوی اتحاد عرفانی با خدا رهنمون می سازد، به راهبان خود تعلیم می دهد. وی در این کتاب، تجربه شخصی خویش را نیز بیان می کند:
همانگونه که به شما قول داده بودم، می خواهم تجربه خود را به شما بگویم... تصدیق می کنم که کلمه الاهی بر من نازل شده است . شاید همچون یک احمق سخن بگویم (دوم قرنتیان ۲۱ : ۱۱) - کلمه بارها و بارها بر من نازل شده است اگرچه کلمه الاهی بر من نازل شده، هرگز از لحظه نازل شدن او آگاه نبوده ام. من حضور او را درک کرده ام، سپس به یاد آورده ام که او با من بوده است. گاهی پیشاپیش، این احساس را داشته ام که وی نازل خواهد شد، اما هرگز از نازل شدن و رفتن او آگاه نبوده ام. (موعظه هایی در مورد غزل غزلها ۵ : ۷۴ )
و بالاخره، برنار اثر دیگری تحت عنوان تأمل برای شاگرد سابق خود، پاپ ائوگنیوس سوم، تألیف کرد. برنار در این کتاب به او اندرز می دهد که در زندگی پر مشغله خود، زمانی را به تأمل و تعمق اختصاص دهد. وی باید در مورد خودش شخصیت خود و مقامش، اشخاصی که از او تبعیت می کنند، اشخاصی که در روم، پیرامون او و در خدمتش هستند و کسانی که بالاتر از او هستند؛ یعنی در آسمان ها قرار دارند تأمل و تعمق کند. برنار برای مقام پاپ شأن و احترام بسیاری قائل بود. از نظر او، پاپ «یگانه جانشین مسیح است که نه تنها رهبر اشخاص عادی، بلکه رهبر همگان به شمار می آید» و تمامی قدرت در دستان اوست. اما برنار به همین شکل، با رویه استبدادی پاپ شدید مخالف بود:
اگر ما این حقیقت را درک کنیم که به ما عطیۂ خدمت کردن به دیگران عطا شده است و نه استیلا و تسلط بر آنان، مقام خودمان را بهتر خواهیم فهمید... به نظر من شما صاحب جهان نیستید، بلکه وظیفه سرپرستی و امانت داری به شما داده شده است... برای شما هیچ سمی خطرناک تر و هیچ شمشیری کشنده تر از میل به سلطه و فرمانروایی نیست. (تأمل ۹۰۶ : ۲ ، ۳: ۱ : ۱-۲ )
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)
بیشتر بخوانید :
الاهیات لیبرال
الاهیات امید
آگوستین پدر الاهیات لاتین