حاج آقاحسینی، برای این که شادی مهمانان نشسته بر سرسفرهی نذر را بیشتر کند، میگوید: «روزی مردی از مهمانش پرسید، دوست داری برایت آب گوشت درست کنم یا پلو خورش؟»
جواب داد: «راستش را بخواهی من در خانهی خودم اول آب گوشت میخورم تا اشتهایم باز شود، بعد سروقت پلو خورش میروم. حالا تصمیم با خود شماست!»
حاضران میخندند و حاج آقا از فرصتی که تا آماده شدن غذا وجود دارد استفاده میکند و میگوید: «غذا خوردن آدابی دارد، مانند شستن دستها، پهن کردن سفره و آراستنش با نان و سبزی، آماده کردن غذای حلال و پاکیزه، پرهیز از تنها غذا خوردن، برداشتن لقمه از جلوی خود و خوب جویدن آن، گفتن بسمالله و الحمدلله به ترتیب قبل و بعد از غذا، نگاه نکردن به چهرهی کسی که لقمه در دهان دارد و...»
لحظهای بعد که در دیگ برداشته میشود، حاج آقا صحبتهایش را با گفتن این جمله به پایان میبرد: «هر غذا بخشی از نیازهای بدن ما را تأمین میکند. پس بهتر است بدغذا نباشیم و سعی کنیم از انواع غذاهایی که مادر خانه با گذاشتن وقت و نیرو درست میکند بخوریم.»
جواب داد: «راستش را بخواهی من در خانهی خودم اول آب گوشت میخورم تا اشتهایم باز شود، بعد سروقت پلو خورش میروم. حالا تصمیم با خود شماست!»
حاضران میخندند و حاج آقا از فرصتی که تا آماده شدن غذا وجود دارد استفاده میکند و میگوید: «غذا خوردن آدابی دارد، مانند شستن دستها، پهن کردن سفره و آراستنش با نان و سبزی، آماده کردن غذای حلال و پاکیزه، پرهیز از تنها غذا خوردن، برداشتن لقمه از جلوی خود و خوب جویدن آن، گفتن بسمالله و الحمدلله به ترتیب قبل و بعد از غذا، نگاه نکردن به چهرهی کسی که لقمه در دهان دارد و...»
لحظهای بعد که در دیگ برداشته میشود، حاج آقا صحبتهایش را با گفتن این جمله به پایان میبرد: «هر غذا بخشی از نیازهای بدن ما را تأمین میکند. پس بهتر است بدغذا نباشیم و سعی کنیم از انواع غذاهایی که مادر خانه با گذاشتن وقت و نیرو درست میکند بخوریم.»
نویسنده: بیژن شهرامی