آیت الله شهیدی از علمای آذربایجان در مبارزه با فرقه دمکرات
علمای آذربایجان همیشه در خط مقدم مبارزه با استبداد و استعمار حضورداشته و حافظ دین و شرعیت اسلام در طول تاریخ بودند . روحانیون، به طور پنهان وآشکار، مردم را از سرانجام فتنه فرقه دموکرات بیم می دادند و از سرنوشت سیاه سرزمین قفقاز برای ایشان سخن می گفتند که چگونه کمونیست ها و لنین در آغاز از آزادی مذهب و شریعت و فرهنگ سخن به میان آورده و مسلمانان را مظلوم می نامیدند. ولی پس از چیره شدن بر این سرزمین فرهنگ ، دین، مذهب و آزادی مردم قفقاز را از بین بردند و اثری از دین وآزادی درباکو و دربند و نخجوان وگنجه، به جای نگذاشتند. روحانیون با شرح وقایع صدراسلام و ماجرای کربلا، روحیه دین باوری و فداکاری وآزادی را در میان مردم تقویت می کردند.
آیت الله میرزا فتاح شهیدی و آیت الله میرزا محمود دوزدوزانی و جزو علمای بزرگ آذربایجان بودکه در مبارزه با فرقه دمکرات نقش بسیاری داشتند. آیت الله بنی فضل در مورد مبارزات و نقش مهم آیت الله شهیدی و دوزدوزانی با فرقه دمکرات در خاطراتش می نویسد: «علما و بزرگان شهر تبریز به وظیفه تاریخی خویش به خوبی عمل کردند. در راس علما مرحوم آیت الله شهیدی و عمویم آیت الله دوزدوزانی قرار داشتند و این دو بزرگوار مثل کوه استوار در مقابل قوای روسی و دمکراتها ایستادند. بدین معنا همچنان در منزل، مسجد و مدرسه خویش ماندند و هرگز شهر را ترک نگفتند و مایه امید و دلگرمی مردم شدند. علاوه بر این، تدابیری به کار بردند و جلوی بسیاری از کشت و کشتارهای محلهای را گرفتند. یادم هست شیخی به نام آقای خواجه ای از اهالی قره داغ قریه بی شک بود. این آقا به دستور و هماهنگی مرحوم آیت الله شهیدی و مرحوم آیت الله دوزدوزانی طی نقشه ای به تشکیلات حکومت دمکراتها نفوذ پیدا کرد و در آنجا، ضمن اینکه اخبار مهم و دست اول را به علمای اعلام میرساند، مانع از بسیاری از خشونتها و آدمکشیهای ایادی کمونیستها می شد.»
آیت الله سیدمرتضی خسروشاهی نیز از جمله علمای مورد قبول و محبوب تبریز بود که همراه با دو فرزندش آیت الله ابوالفضل خسروشاهی و آیت الله حاج سید احمد خسروشاهی با فرقه دمکرات مبارزه می کردند. باشدت گرفتن مبارزات آیت الله سید مرتضی خسروشاهی به همراه دو فرزندش برعلیه فرقه دمکرات،سران خود فروخته فرقه نام آنان را در «لیست سرخ» نوشته و قرار بود در روز« عیدخون» همراه دیگر علمای بزرگ و مبارز تبریز به دار آویخته شوند.اما با قیام مردم آذربایجان و فرار مزدوران فرقه به شوروی نقشه ی شوم آنها عملی نشد.
آیت الله یونس اردبیلی که در قیام مسجد گوهرشاد نقش مهمی داشت از مشهد به اردبیل تبعید شده بود که با گسترش فعالیتهای حزب توده و آگاهی ایشان از ماهیت فکری آنها با صدور فتوایی آن را باطل و منحل اعلام کرد. این اقدام نقش مهمی در مقاومت و مخالفت مردم و عشایر شاهسون در آذربایجان علیه فرقه دمکرات داشت.
آیت الله سید محمود زنجانی در زنجان نسبت به برنامه های دموکرات ها بر نمی تابید. این عالم ذی نفوذ به میان مردم می رفت وآنان را نسبت به برنامه های پیشه وری هوشیار می ساخت. آقا سید عزالدین زنجانی در این باره می گوید: «درجریان پیشه وری به فتوای مرحوم والد مردم مقاومت کردند و در مقابل سلطه شوروی ایستادگی کردند تا این که به ایشان خبرداده بودند که شما را می خواهند بگیرند وایشان سرّی از زنجان خارج شدند.»
رویارویی های سید محمود زنجانی موجب شد مهم ترین مقاومت ها علیه پیشه وری در زنجان، پا بگیرد. و عشایر زنجانی، بویژه تیره ذوالفقاری ها، ضربه های سهمگینی به فرقه دمکرات وارد سازند.
شیخ شهید
شهید شیخ محمدحسن رفیعیان در سال 1374 قمری در یک خانواده روحانی و مذهبی در شهرستان مرند بدنیا آمد. پدرش ملارفیع از روحانیون طراز اول شهرستان مرند و از طرفداران مشروطیت بود. شیخ محمدحسن با پایان تحصیلات ابتدایی در مکتبخانه، برای ادامه تحصیل به تبریز عزیمت کردو از محضر علمای تبریز استفاده نمود و پس از اتمام دروس سطح و خارج برای تبلیغ و ارشاد مردم به مرند بازگشت. جلسات وعظ و خطابه ایشان بسیار پر جاذبه بود به طوری که تحصیکردگان علوم جدید نیز در پای منبر او می نشستند. وی سعی داشت دین را عاری از خرافات و با توجه به مقتضیات زمان تبلیغ نماید و در تلاش معاش به بازوان خود تکیه کرده و از طریق کشاورزی معیشت خود و خانوادهاش را تامین میکند.
با اشغال ایران توسط ارتش سرخ شوروی حزب توده شروع به تبلیغ افکار کمونیستی خود در منطقه آذربایجان نمود . یکی از کسانی که در شهرستان مرند با کمونیستها دست به مقابله زد و مردم را برعلیه آنها به مبارزه تشویق می کرد شیخ محمدحسن رفیعیان بود. ایشان در آخرین خطبهاش ضمن قرائت حدیث «المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه» و تفسیر آن، اعمال عمال بیگانه را که مزاحم مردم میشدند از مصادیق متضاد با این حدیث دانسته و از موارد نامسلمانی برشمرده بود. به او قبل از شهادتش از طرف عوامل بیگانه ضمن تهدید، پیشنهاد همکاری داده شد که بر خلاف برخی از روحانیون از جانب ایشان قاطعانه رد گردید. قبل از اعلام خودمختاری بنا به تصمیم مرکزیت فرقه عدهای از آذربایجانیان غیور که حتی در زیر چکمههای اشغالگران ارتش سرخ تن به ذلت همکاری با عوامل بیگانه را نداده و شجاعانه مبارزه کرده بودند و به مبارزه بر علیه سرسپردگان اشتهار داشتند بدون محاکمه میباید ترور میشدند تا در زمان اعلام حکومت خودمختار هیچکس جرأت مبارزه و معارضه را نداشته باشد. در اجرای این تصمیم غیر انسانی میبایست صدها تن در شهرهای مختلف آذربایجان قبل از 21 آذر سال 1324 ترور میشدند که در شهر مرند که در آن موقع حداکثر دوازده هزار نفر جمعیت داشت، بیش از 20 نفر ناجوانمردانه ترور شدند. در شب سیزدهم آذر ماه سال 1324 این انسان مجاهد و مبارز را حین ورود به منزلش از پشت و با شلیک گلوله ترور کردند. مجاهد شهید شیخ محمدحسن رفیعیان تا اذان صبح زنده بود و با بانگ اذان و پس از تحمل زجر و درد فراوان و غیرقابل تحمل ناشی از جراحت گلولهی تفنگ که سینهاش را شکافته بود، به فیض شهادت نائل آمد.
نویسنده: رامین حشممدار
منبع:
- کتاب تشکیل، فعالیت و فروپاشی فرقه دمکرات
- کتاب پیدایش فرقه دمکرات آذربایجان
- کتاب بحران آذربایجان به روایت اسناد نخست وزیری
- کتاب خاطرات آیت الله بنی فضل