وقف یکی از برترین مصادیق احسان و نیکوکاری است که در ساماندهی زندگی فردی و اجتماعی، نقش فراوانی دارد. این سنت حسنه که از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه (علیهالسّلام) برای ما به یادگار مانده است،
از عوامل اثرگذار شکوفایی تمدن و پیشرفت در عرصههای گوناگون جوامع اسلامی به شمار میرود. از اینرو، وقف میتواند در جنبههای گوناگون حیات اجتماعی و فردی انسان، مانند فرهنگ، اقتصاد و دیگر عرصهها، نقش سازندهای داشته باشد.
وقف با انگیزه کاری و دگراندیشی، سابقه طولانی در تاریخ بشر داشته است. رویکرد انسان به این امر، ریشه در میل او به ماندگاری و جاودانگی دارد.
چرا که انسان با صرف بخشی از دارایی اش در امور عام المنفعه نامش را جاودانه می سازد. از سویی وقف به عنوان بارزترین مصداق احسان، تعاون و عمل صالح ماندگار، منشأ خدمات علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه است.
که از این دیدگاه مورد استقبال دولت ها بوده و هست و از گذشته های دور بخش عظیمی از عمران روستاها، نوسازی راه ها و قنات ها و نیز پیشرفت شهرها بر اثر برکات نهاد وقف صورت می گرفته است.
ظهور ادیان به ویژه دین مبین اسلام، وقف را معنایی روشن تر بخشیده است. رهنمودهای قرآن کلام آسمانی مسلمانان در تشویق انسان ها به خیرات و نکوهش مال اندوزی و نیز عملکرد پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار در ترویج این سنت حسنه، نقشی عظیم ایفا نموده است.
وقف بعد از اسلام
بعد از ظهور اسلام نیز این روش پسندیده از روزگار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان معصوم (علیهالسّلام) و زمان صحابه تا روزگار تابعین و تابعان آنان ادامه یافت.
چبرای نخستین بار رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سال سوم هجرت، پس از جنگ احد، هفت بوستان و مزرعه آماده را بهنام "بساتین سبعه" یا "حیطان السبعه" که به آن حضرت هدیه شده بود، وقف کرد.
دوره مغولان
در دوره مغولان، بهویژه در اوایل تسلط آنان، بسیاری از املاک موقوفه مصادره و بهصورت املاک خالصه دولتی درآمد. ولی پس از تشرف به اسلام، خود مشوق اوقاف شدند، بهویژه در دوران غازانخان موقوفات زیادی برای امور خیریه ایجاد شد.
اهمیت و وسعت موقوفات بهویژه در دوران رشیدالدین فضلالله موجب شد تا تشکیلات منظمی برای اداره موقوفات و تحت نظارت قاضیالقضات بهوجود آید. شرح و بسط بیشتر اوقاف این دوره را میتوان در کتاب تاریخ مبارک غازانی ملاحظه کرد.
دوره صفویه
بیشترین توسعه اوقاف مربوط به دوران صفویه است. در این دوران، شاهان صفوی بهویژه شاه عباس اول همه اموال، رقبات و املاک خالصه را وقف کرد. به تبعیت از پادشاه، بسیاری از حاکمان مناطق نیز املاک فراوانی را در سرتاسر مملکت بهصورت وقف درآوردند.
در این دوران، بسیاری از املاک، وقف مقاصد خیریه مخصوصاً وقف بقاع متبرکه و از همه بالاتر آستانه امام رضا (علیهالسّلام) در مشهد و حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در قم شد.
در دوره نادرشاه، برخلاف گذشته اوقاف محدود شد، بهگونهای که در سالهای آخر سلطنت نادرشاه، طی فرمانی همه اوقاف بهصورت املاک خالصه درآمده و تحت عنوان "رقبات نادری" در دفاتر مخصوصی ثبت شد. [1]
وقف در قرآن
در قرآن مجید آیهای که بر وقف و احکام فقهی آن صراحت داشته باشد وجود ندارد، ولی می توان از باب اولویت با آیات مربوط به «احسان و انفاق»، «قرض الحسنه»، «تعاون» و «صدقه» به جواز و بلکه استحباب وقف استدلال کرد.
از جمله آیاتی که به طور عموم بر انجام خیرات و تشویق و تحریض آنها دلالت دارد:۱. آیه ۹۲ از سوره آل عمران است که می فرماید:«لن تنالُوا البرَّ حتّی تُنفقوا من شیءٍ فإنّ الله به علیم؛ [2]
شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید، مگر آنکه از آنچه دوست میدارید و بسیار محبوب است در راه خدا انفاق کنید. هرچه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است.»
یکی از یاران پیامبر، به نام ابوطلحه انصاری، در مدینه، نخلستان و باغی داشت که بسیار باصفا و زیبا بود، به گونهای که همه در مدینه از آن سخن میگفتند. در آن چشمه آب صافی بود که هر موقع پیامبر به آن باغ میرفت،
از آن آب میل میکرد و وضو میساخت. همچنین این باغ درآمد خوبی برای ابوطلحه داشت. پس از نزول این آیه، خدمت پیامبر آمد و عرض کرد: میدانی که محبوبترین اموال من همین باغ است و میخواهم آنرا در راه خدا انفاق کنم تا ذخیرهای برای رستاخیز من باشد. پیامبر فرمود:
من صلاح میدانم آنرا به خویشاوندان نیازمند خود بدهی. ابوطلحه به دستور پیامبر، عمل و آن باغ را بر خویشان خود وقف کرد. [3]
۲. آیه ۴۶ از سوره کهف که می فرماید: «المالُ و البَنونَ زینةُ الحیاةِ الدنیا و والباقیات الصالحات خیرٌ عند ربک ثواباً خیرٌ اَملاً؛ [4]
مال و فرزندان زینت حیات دنیاست و (لیکن) اعمال صالح که تا قیامت باقی است ( مانند نماز و تهجد و ذکر خدا و صدقات جاری چون بنای مسجد و مدرسته و موقوفات و خیرات در راه خدا) نزد پروردگار بسی بهتر (عاقبت) آن نیکوتر است.»
۳. «... وَ ما تُقَدِّمُوا لاَنْفُسِکمْ مِنْ خَیرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللّهِ هُوَ خَیرًا وَ اَعْظَمَ اَجْرًا وَ اسْتَغْفِرُوا اللّهَ اِنّ اللّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ؛ [5]و هر کار خوبی برای خویش از پیش فرستید آنرا نزد خدا بهتر و با پاداشی بیشتر باز خواهید یافت و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده مهربان است.»
۴. «وَ الْباقِیاتُ الصّالِحاتُ خَیرٌ عِنْدَ رَبِّک ثَوابًا وَ خَیرٌ اَمَلاً؛ [6]و نیکیهای ماندگار نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوشفرجامتر است».
برای نگرش به مقام «وقف» در قرآن کریم بایستی آیات شریفهای که بر «انفاق، احسان، عمل صالح، خیرات، مبرات، باقیات صالحات، ایثار، صراحت دارد در نظر گرفت و از طرفی مبارزه بیامان وحی الهی را با «کنز مال، تکاثر، تفاخر، استکبار، سرقت، طغیان، کسب حرام، حب مال، راندن قهرآمیز یتیم، پرخاش بر سائل و غیره را با تعمیقی وسیع از سه علم و ایمان بنگریم.
وقف در روایات
از تعالیم اجتماعی اسلام که بر اساس تعاون و حس نوعدوستی بنا نهاده شده، وقف است که از آن در روایات به «صدقه جاریه» تعبیر شده است. بخش مهمی از کتب حدیثی درباره احکام و مقررات وقف و صدقات جاریه و انفاق و کارهایی است که برای عموم مردم مفید است.
در روایات، مسلمانان به اشکال گوناگون تشویق به وقف شدند. از امام باقر (علیهالسّلام) روایت شده است که روزی پیامبر به مردی رسید که در باغ خود مشغول کاشتن نهالی بود، به او فرمود: آیا میخواهی تو را به نهالی راهنمایی کنم که ریشهاش محکمتر باشد و زودتر به بار نشیند و میوهاش خوشمزهتر و پاکیزهتر باشد؟
آن مرد عرض کرد: بله! پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! فرمود: هرگاه صبح و شب خود را آغاز کردی، بگو: سبحان الله و الحمدالله و لااله الاالله و الله اکبر؛ زیرا اگر این جمله را بگویی، برای هر تسبیحی، ده درخت از میوههای گوناگون در بهشت خواهی داشت و اینان از باقیات الصالحات هستند.
مرد عرض کرد: ای رسول خدا! شاهد باش که من این باغم را وقف مسلمانان تهیدست اهل صفه کردم. در این هنگام، خداوند این آیه را نازل کرد: «و اما کسی که عطا کرد و تقوا داشت و پاداش نیکوتر را تصدیق کرد، به زودی راه آسانی را پیش پای او خواهیم گذاشت.» [7]
در روایتی نیز رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است: «اِذٰا مٰاتَ ابْنُ آدَم انْقَطِعَ عَمَلُهُ اِلا مِنْ ثَلاثَ صَدَقةٍ جارَیة، اَوْ عِلْمٍ ینْتَفَعُ بِهِ، اوْ وَلَدٍ صٰالِحٍ یدْعُوا لَهُ؛ [8][9]
وقتی انسان بمیرد، پرونده اعمال وی بسته میشود، مگر در سه مورد، صدقه جاریه، علمی که از آن نفع برده شود و فرزند صالحی که برایش دعا کند.»
امام صادق (علیهالسّلام) نیز نزدیک به همین مضمون را در حدیثی فرموده است: «پس از مرگ آدمی، پاداشی به دنبال فرد نمیآید، مگر در سه خصلت، صدقهای که فرد در زمان حیاتش جاری و برقرار ساخته که پس از مرگش تا قیامت جاری و برقرار میماند؛
صدقهای که وقف کرده و به ارث گذاشته نمیشود و نیز سنتی که برقرار کرده و در زمان حیاتش به آن عمل میشده و پس از مرگش به آن عمل میشود و فرزند صالحی که برایش طلب آمرزش کند.» [10]
اسلام با سفارش به وقف و اهمیت به آن، برنامهای متعالی و انسانی را بنیان نهاد که بر اثر آن عواطف بشردوستی زنده شد. این ابتکار در روح و اخلاق مردم اثر گذاشت، به گونهای که از مال خود چشم پوشیدند و با وقف بخشی از اموال خود به سود کسانی که باید حمایت شوند، وسیله آسایش آنان را فراهم میآورند و نیازمندیهای نسلهای آینده را نیز از طریق وقف تامین میکنند.
اولین واقف در اسلام
ابن هشام می گوید: نخستین صدقه موقوفه در اسلام زمین های "مخیریق" است که آنها را با وصیت در اختیار رسول خدا قرار داد و پیامبر آنها را وقف کرد. شرح جریان بدین قرار است:مخیریق از عالمان بزرگ اهل کتاب در مدینه بود. وی مردی ثروتمند بود و پیامبر را بسیار دوست داشت؛ از این رو در روز شنبه ای که جنگ احد آغاز شد به یهودیان گفت: شما می دانید یاری دادن محمد بر شما لازم است، پس برخیزید و او را یاری دهید. آنها گفتند امروز شنبه است و طبق عقیده خودمان نباید کاری انجام دهیم .
مخیریق گفت شما شنبه ای ندارید سپس اسلحه خود را به دوش گرفت و برای یاری پیامبر به سمت احد حرکت کرد. وی قبل از حرکت، به خویشانش چنین وصیت کرد: اگر من امروز کشته شدم، دارایی من در اختیار محمد (ص) خواهد بود تا بنابر رهنمود خدا، در هر راهی که صلاح می داند صرف کند.
هنگامی که جنگ شروع شد، با دشمنان پیامبر جنگید و کشته شد. پیامبر (ص) اموال اورا پذیرفت و وقف کرد. دارایی او هفت نخلستان بود که به "حوائط سبعه" معروف است؛ از این رو اولین واقف در اسلام، پیامبر اکرم (ص) است که اموال مخیریق را وقف کرد.
سیره پیامبر و امامان در وقف
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه اطهار (علیهالسّلام)، گذشته از اینکه به فقرا، ضعفا، مستمندان و قشرهای محروم اجتماع کمک میکردند، آیندگان را نیز فراموش نمیکردند و با به جا گذاشتن صدقات و موقوفات بسیاری از املاک و زمینها و اموال خویش، سنت حسنه وقف را پایهریزی کردند.
یکی از فصول درخشان زندگانی این پیشوایان بزرگ، اقدامات آنان در زمینه وقف است که هم مردم را به وقف تشویق، و هم شخصاً املاک و داراییهای ارزندهای را وقف میکردند.
بسیاری از اصحاب پیامبر و تابعین، به پیروی از اسوه خود و برای رضایت الهی، هر کدام به فراخور توانایی و استطاعت مالیشان، بخشی از اموالشان را در راه خدا وقف کردند. بدینترتیب، وقف در میان مسلمانان به فرهنگ تبدیل شد و گسترش یافت. [11]
وقفهای پیامبر
پیامبر نه تنها در گفتار و سخن، بلکه در رفتار و سیره، مسلمانان را به انجام وقف و انفاق دعوت میکرد، به گونهای که اولین واقف در اسلام رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دانسته شده و بیتردید وقف یکی از مسائل مورد توجه آن حضرت بوده است. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، نخستین واقف در اسلام بود و مسلمانان را به این امر تشویق میکرد.
از نظر عملی، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این امر خیر، مانند سایر کارهای نیک، معلم بشریت بودند، چنانکه در تاریخ آمده است: پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) زمینی را وقف کرد و منافع آنرا برای ابنالسبیل صدقه قرار داد. [12]
ابن سعد واقدی و دیگران روایت کردهاند که یکی از دانشمندان یهود به نام مُخَیریق، پس از شهادت به حقانیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جنگ احد شرکت کرد و در رکاب آن حضرت جنگید تا کشته شد.
مخیریق هنگامی که به احد میرفت، وصیت کرد در صورت کشته شدن، اموالش متعلق به پیامبر باشد تا او هرگونه که صلاح دانست، آنها را مصرف کند. حوائط یا بوستانهای هفتگانهای را که او به پیامبر واگذار کرد، عامه صدقات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را تشکیل میدادند.
در اسلام، اولین وقف و صدقه، همین وقف رسول خدا بوده که حوائط سبعه نام داشته است. [13][14][15]
آن هفت باغ از همان تاریخ یعنی از سال سوم هجرت به ملک رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آمد و آن حضرت نیز در آن تصرف کردند و کارگران پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باغها را اداره میکردند، تا سال هفتم هجرت کار بدینقرار گذشت.
و در همان سال آن حضرت باغها را وقف کردند، این باغها وقف خاص یعنی وقف بر فاطمه (سلاماللهعلیها) دختر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود.
امام سجاد (علیهالسّلام) فرموده: پس از درگذشت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عباس با فاطمه (سلاماللهعلیها) در تصرف حوائط سبعه مخاصمه کرده امیرالمؤمنین و دیگر کسان گواهی دادند که حوائط بر فاطمه (سلاماللهعلیها) وقف است. [16]
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) هنگام شهادت وصیتنامهای در مورد این باغها تنظیم و تولیت این وقف را که شرعاً در دست او بود به امیرالمؤمنین و حسنین (علیهالسّلام) واگذار کرد، متن این وصیتنامه به نقل از امام باقر (علیهالسّلام) در کتاب وسائل الشیعه آمده است. [17]
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غابه، (جایی نزدیک مدینه در راه شام) وقتی کنار چاه رسید، مسلمانان گفتند: ای رسول خدا! آیا این چاه را مصادره نمیکنید؟ فرمود: خیر، ولی یک نفر این چاه را بخرد و بهای آن صدقه داده شود. طلحه بن عبیدالله آنرا خرید و وقف کرد. [18]
موقوفههای رسول اکرم تنها منحصر در این موارد مذکور نبود بلکه در کتب تاریخ زمینهای دیگری را به نام صدقات رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ذکر کرده اند. [19]
در صدر اسلام، اصحاب پیامبر نیز به تاسی از آن حضرت به وقف کردن اموال خود اهتمام میورزیدند، تا آنجا که در حدیث معروف جابر آمده است که هیچ توانگری از صحابه نبود، مگر اینکه چیزی وقف کرد. [20]
وقفهای امام علی
پس از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ائمه معصوم (علیهمالسّلام)، الگوهای عینی تحقق اسلام هستند و رفتار و گفتار آنان تعیینکننده رفتار و فرهنگ مسلمانان است.
اهمیت وقف در نظر ائمه (علیهالسّلام) تا آنجاست که حضرت علی (علیهالسّلام) در یکی از وقف نامههایش، هدف خود از وقف را چنین بیان میکند: «به منظور جلب رضایت الهی تا به سبب آن مرا داخل بهشت برین فرماید و از آتش دورم دارد و آتش را از صورتم دور فرماید. در روزی که صورتهایی سفیدند و صورتهایی سیاه.» [21]
همچنین امام علی (علیهالسّلام) همه زمینی که از تقسیم فیء به او رسیده بود، وقف زوار بیت الحرام و سالکان راه حج کرد و فرمود: «به فروش نمیرسد و ارث گذاشته نمیشود و هر که آنرا بفروشد و آنرا هبه کند، لعنت خدا و ملائکه و همه مردم بر او خواهد بود.» [22]
در مناقب ابنشهرآشوب آمده است که «علی (علیهالسّلام) در "ینبع" صد چشمه در آورد و برای حاجیان خانه خدا وقف فرمود و چاههایی در راه کوفه و مکه حفر کرد و مسجد فتح را در مدینه و مسجدی را در مقابل قبر حمزه و در میقات و کوفه و بصره و آبادان بنا کرد.» [23]
وقفنامههای متعددی از حضرت امیر (علیهالسّلام) به یاگار مانده که به جهت اختصار از ذکر آنها صرف نظر میکنیم. [24]از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده است که امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) خانهای در بنی زریق داشت که آنرا وقف کرد. [25]
حضرت علی (ع) نخلستان های زیادی را پس از آباد کردن وقف می کرد، همچنین چاه ها و قنات هایی حفر و سپس آنها را برای مصارف مختلف مسلمانان وقف می کرد.
امام صادق (ع) می فرماید: پیامبر (ع) زمینی از انفال را در اختیار گذاشت و آن حضرت در آن جا قناتی حفر کرد که آب آن را "ینبع" نامید و آن قنات را وقف زائران خانه خدا کرد. در وقف نامه علی (ع) آمده است:
«علی بنده خدا، امیر مؤمنان، دو مزرعه "آبی نیزر" و "بغیبغه" را برای فقرای مدینه و در راه ماندگان وقت کرد تا خداوند روز قیامت چهره او را از حرارت آتش مصون دارد، پس فروخته و بخشیده نمی شود.
با توجه به تحقیقات انجام شده پیرامون موقوفات حضرت علی (ع) در مدینه مشخص گردیده که «نادی المدینه الادبی؛ باشگاه ادبیات مدینه» که مجمعی از ادیبات و فرهنگیان مدینه منوره محسوب می شود، طی کنفرانسی که در اسفندماه سال 86 برگزار گردید، از موقوفات حضرت علی (ع) درمنطقه مدینه منوره در خور توجه می باشد.
وقف حضرت فاطمه
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) نیز بسیاری از باغهای خود را در مدینه وقف کرد. [26]
وقفهای امامان دیگر
امام حسن (علیهالسّلام) و امام حسین (علیهالسّلام) هم باغهای خود را که هماکنون در محله نخاوله مدینه است، وقف کردند.
دیگر امامان (علیهالسّلام) نیز املاک و اموال خود را در راه خدا و برای رفع نیاز فقرا، وقف کردند. امام محمدباقر (علیهالسّلام) و امام صادق (علیهالسّلام) نیز موقوفاتی در مدینه داشتند. [27]
برخی موقوفات ائمه (علیهالسّلام) در کتابهای حدیث و تاریخ به ثبت رسیده است.
پی نوشت.
1..حائری، محمدحسن، وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفائی اقتصاد اسلامی، ص۵۱.
2.آلعمران/سوره۳، آیه۹۲.
3. کتابی، عبدالحی، نظام اداری مسلمانان در صدر اسلام، ص۲۰۳.
3. کهف/سوره۱۸، آیه۴۶.
4.مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.
5. مریم/سوره۱۹، آیه۷۶.
6. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۳، ص۳۶۱.
7. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۲۲.
8. شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخیار، ص۱۰۵.
9. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶، ص۲۹۳.
10. ملایی پور، جواد، وقف سرمایهای ماندگار، ص۱۵.
11. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۵۶۲.
12. حائری، محمدحسن، وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی، ص۵۱.
13.حائری، محمدحسن، وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی، ص۵۹.
14. حائری، محمدحسن، وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی، ص۶۷.
15. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۹.
16.حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۱۱.
17. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۵۴۷.
18. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۹.
19. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۳، ص۳۶۳.
20. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۱۸۳.
21. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۳، ص۳۶۳.
22. ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۳۸۸.
23. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۱۲-۳۱۴.
24. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۱۸۷.
25. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۲۰۴.
26. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۴۸، ح۵.
27.سلیمیفر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی ـ اجتماعی آن، ص۳۷.
منبع
:نشریه روشنان، شماره 5
* این مقاله در ترایخ 1402/3/25 بروز رسانی شده است.