نظر موافقان
موافقان ورزش بانوان می گویند:((تامین بهداشت جسم و روان برای زنان که در دوره ها و مراحل مختلف زندگی پر مسؤ لیت خویش، مراحلی چون بارداری، زایمان و از همه مهم تر، پرورش و تربیت فرزندان را پشت سر می گذراند، از اهمیتی والا برخوردار است. [1]
تحقیقات نشان داده است که شروع عادت ماهانه در دختران و زنان ورزشکار، دیرتر از غیرورزشکار است. . . این تاءخیر به نوبه خود تاءثیرات مثبتی را برای دختران دربر دارد، چنانکه رشد بیشتر اندامها را در جهت طبیعی، بیشتر خواهد نمود. [2]
همچنین در این دختران ورزیده و تمرین دیده، مقدار مطلق و نسبی جرم عضلاتشان از دختران هم سن تمرین نکرده، بیشتر بوده است. [3]
استراند، (Strand) سی شناگر دختر را در سنین دوازده تا شانزده سالگی، به مدت یک سال تحت تمرینات سنگین قرار داد. این دختران، مسافتی حدود 5500 متر تا 6500 متر را (حدود شش تا بیست و هشت ساعت ) در هفته شنا نمودند، هر هفته در تمام طول تمرین، از نظر پزشکی نیز این افراد، مورد معاینه قرار می گرفتند. پس از این مدت، بررسی بر روی آنها نشان داد که آنها از نقطه نظر اکسیژن مصرفی در سطح بسیار بالایی قرار دارند، که با افراد تمرین ندیده قابل مقایسه نبوده است.
براون (Brown)، نیز در یک تحقیق خود، همین تجربه را در مورد دخترانی که دوران قبل از بلوغ را می گذراندند انجام داد، مشاهده کرد که حداکثر اکسیژن مصرفی آنها در شش هفته تمرین، حدود 18 و در دوازده هفته، حدود 26 افزایش پیدا نموده است. همچنین ضربان قلب آنها بعد از این تمرین، کاهش یافته و هیچ گونه اثر سوئی در این افراد دیده نمی شود. ))[4]
نظر مخالفان
شهید دکتر سیدرضا پاک نژاد، درباره آثار منفی ورزش - به ویژه ورزشهای سنگین و خشن - بر روی زنان می نویسد:((صادقانه باید قبول کنیم زنان ورزشکار در نظر اغلب مردم، چندان جالب نیستند. . . با وجودی که آمارگیری در این مورد مشکل است، ولی متخصصان امر عقیده دارند که 50 زنان ورزشکار، روحیه زنانه خود را از دست می دهند. چون زنهای نامبرده برای رسیدن به مقام قهرمانی بین المللی، متحمل ممارست و تمرینهای مداوم و مشکلی شده اند، خواه ناخواه خشن بار آمده اند و به درشتی حرف می زنند. برای آنها خوشایند مرد بودن مطرح نیست، بلکه کمال مطلوب آنها، ثانیه ها و سانتی مترها و جلو افتادن ها و مدال هاست. . . یک زن کوه نورد که دایما عمرش در کوهستان می گذرد، به تدریج صفت زنانه خود را از دست می دهد و حتی ممکن است از زن بودن خود خجالت کشیده و روحانیت زنانه خود را از دست بدهد.
زنان نباید فوتبال و رگبی بازی کنند. این ورزشهای ظریف و زنانه نیستند، و بایستی آنها والیبال و بسکتبال و اسکی بازی کنند، بدون این که لطف زنانه خود را از دست بدهند. . . به وسیله روزنامه ((دیلی میرور)) (در انگلستان ) اعلام گردید، از نظر علمی ثابت شد ورزش، دختران و زنان را بد ترکیب و زشت می کند. و دخترانی که ورزش می کنند، صدایشان کلفت می شود و زیبایی اندام و برجستگی های زنانه خود را از دست می دهند و اندام و جثه درشت و قوی، مانند مردان پیدا می کنند.
کسی که این نظریه را از اول داشته است و اخیرا آن را به اثبات رسانیده، پروفسور، دکتر ((لودویک پروکوپ )) کارشناس پزشکی و ورزشی است. این پزشک معروف، در مسابقات المپیک مکزیک، 911 دختر ورزشکار را مورد معاینه قرار داد و مشاهده کرد که نیمی بیشتر از این دختران، زیبایی اندام خود را از دست داده و شبیه مردان شده اند. ))[5]
مرحوم شهید دکتر پاک نژاد، به منظور تطبیق مطالب فوق با نظر اسلام، به حدیثی از قول پیامبر گرامی اسلام اشاره می کند که می فرماید:
المراءة ریحانة لیست بقهرمانة [6]
و آنگاه آن را چنین ترجمه می کند:
((زن، گل است و قهرمان نیست. ))
به نظر می رسد ایشان در ترجمه این حدیث، دچار خطا شده اند. ایشان کلمه ((قهرمان )) را که به عنوان یک کلمه عربی، به کار رفته، به معنای ((قهرمان، و شخص نیرومند)) - که در فارسی به کار می رود - گرفته است، اما این برداشت، صحیح نیست. این حدیث به همین شکل در نهج البلاغه نیز آمده است، آنجا که امیرمؤ منان در وصیت خویش به فرزندان برومندش، امام حسن (علیه السلام ) می فرماید:
فان المراءة ریحانة، لیست بقهرمانة [7]
و فیض الاسلام در ترجمه آن چنین می نگارد:
((زن گیاهی است خوشبو، نه کارفرما (پس او را از انجام امور بازدار). ))
و همین ترجمه صحیح است. زیرا ((قهرمان )) در زبان عربی از ماده ((قهرم )) است که رباعی است، نه از ماده ((قهر)) که ثلاثی است.
لغویان این کلمه را چنین ترجمه کرده اند:
القهرمان: الذی یحکم فی الامور و یتصرف فیها بامره [8]
قهرمان: کسی است که در کارها حکم کرده و به دستورش در کارها دخل و تصرف می شود.
((قهرم - (القهرمان ): ناظر دخل و خرج، [9]
قهرم (القهرمان ): الوکیل او امین الدخل و الخرج، [10]
قهرمان: وکیل و نماینده امینی است که دخل و خرج به عهده اوست. ))
بنابراین، معنای روایت چنین می شود که: ((زن، همانند گل خوشبوست که باید در منزل یا گل خانه مانده و تحت مراقبت دقیق قرار گیرد. گل نباید از گل خانه خارج شده و در دسترس همگان باشد، والا پژمرده و پرپر شده، طراوت زیبایی و بوی خوش خود را از دست خواهد داد، و چون چنین است، حتی مسؤ ولیت دخل و خرج منزل و خرید مایحتاج زندگی از بازار و مغازه نیز که مستلزم خارج شدن وی از منزل، شاهد بر صحت این برداشت و ترجمه، فرمایشات آن حضرت است که پیش از بیان این عبارت فرمودند:
((با حجاب و پوشاندن، چشم های آن ها را از دیدار بازدار (مگذار بیرون رفته، چشمشان بر مردم افتد)، زیرا سخت گرفتن حجاب برای ایشان پاینده تر است (هر چند در حجاب باشند، از تباه کاری ها محفوظند)، و بیرون رفتن اینان بدتر نیست از آوردن تو کسی را که از جهت ایشان اعتماد و اطمینانی به او نمی باشد. و اگر می توانی، کاری کن که غیر تو را نشناسند و مسلط مکن زن را به آن چه به او مربوط نیست. ))[11]
پی نوشت:
[1] زن و ورزش ، ص 60.[2] زن و ورزش ، ص 112 و 113.
[3] زن و ورزش ، ص 84.
[4] زن و ورزش ، ص 101 و 102.
[5] اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 14، ص 164 - 169.
[6] همان ، ص 136.
[7] نهج البلاغه فیض الاسلام ، نامه 31.
[8] نهج البلاغه صبحى صالح ، ص 687 (لغت 3737).
[9] ترجمه منجدالطلاب ، ص 461.
[10] اقرب الموارد، ج 2، ص 1048.
[11] نهج البلاغه ، نامه 31، واکفف علیهن من ابصارهن بحجابک ایاهن ، فان شدة الحجاب ابقى علیهن ، و لا یکون خروجهن باشد من ادخالک من لایوثق به علیهن ، و ان استطعت ان لا یعرفن غیرک فافعل و لا تملک المراة من امرها ما جاوز نفسها.
منبع: حوزه نت