آیه های قرآن، یکی پس از دیگری همچون زلال قطره های باران و پاکی ذره های شبنم بر قلب پیامبر(ص) ناز می شد. شوق و شگفتی سرتاسر قلبش را در خود فرو می برد. شوق به شنیدن نداهایی که از خدای محبوبش به او می رسید. شگفت زده از آیه هایی که هر یک پنجره ای تازه را از جهانی بالا به قلبش می گشود، و از رازهای زمین و آسمان، تاریخ گذشته و رویدادهای آینده جهان با او سخن می گفت. شگفت انگیزتر از همه رازهایی بود که خداوند از بهشت و انواع نعمت ها، دوزخ، کیفرهای عاصیان و سرکشان برایش می گفت.
گاه شکوفه لبخند بر لب هایش می رویید، و این زمانی بود که خداوند از بهشت و نعمت های جاودانه اش سخن می گفت، و او و امتش را به آنها نوید می داد، و گاه خط های چهره اش اندکی در هم می رفت، زمانی که خداوند از کیفر عاصیان امت سخن می گفت. در این حال لب به دعا می گشود و برای همه امت از خدا بخشش می خواست.
هر روز و هر لحظه غرق در شور و شوق و شگفتی بود. آیات را از دنیای بالا می گرفت، به خاطر می سپرد، و به سوی مردم می رفت تا سخن خداوند را به آنها برساند.
تنها نگرانی کوچکی گاه به سراغش می آمد. این نگرانی در هنگامی بود که آیه ها بر قلبش نازل می شد. او نگران از یاد رفتن آیات بود. خداوند یک بار در آیه ای فرموده بود که: «اگر گفته ای بر قرآن بر بندد، دست راستش را خواهیم برید و شاهرگش را خواهیم زد.»(الحاقه/44-46)
چاره در آن می دید که هرگاه از آسمان آیاتی می رسد آیات را تکرار کند، تا با تکرار آن ها در قلبش جای گیرد و تثبیت شود و هیچ گاه از یاد نرود. یک بار که آیاتی نازل شده بود همین شیوه را به کار بست. پیش از آن که وحی به پایان برسد آیات را تکرارکرد.
خدا از دل مهربان و نگران بنده خوبش محمد(ص) خبر داشت. می دانست چه قدر به قرآن عشق می ورزد و چه شوقی در به یاد سپردن آیات و سوره ها دارد. برای همین نگرانی بنده اش را برطرف کرد. آیاتی فرستاد و به محمد نوید داد که تو هیچ گاه آیات را فراموش نخواهی کرد. لازم نیست در خواندن قرآن شتاب کنی و پیش از تمام شدن آیات تکرارشان کنی. چرا که ما قرآن را بر صحیفه جانت می خوانیم و جانت را خوانای قرآن می کنیم.
اکنون یک بار به این آیات نوید بخش بنگریم:
لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ(16) إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ(17) فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ(18) ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ(19)
زبانت را براى خواندن آن(قرآن) به شتاب در کام مگردان، چرا که فراهم آوردن و خواندن آن بر ماست، پس هنگامی که آن را خواندیم از آن پیروى کن. سپس بیان (وتوضیح) آن نیز بر ماست.
نگرانی فراموشی آیات از افق جان محمد رخت بربست، و همان آرامش همیشگی، شور و اشتیاق و شگفتی به شنیدن آیات بر جانش سایه انداخت.
گاه شکوفه لبخند بر لب هایش می رویید، و این زمانی بود که خداوند از بهشت و نعمت های جاودانه اش سخن می گفت، و او و امتش را به آنها نوید می داد، و گاه خط های چهره اش اندکی در هم می رفت، زمانی که خداوند از کیفر عاصیان امت سخن می گفت. در این حال لب به دعا می گشود و برای همه امت از خدا بخشش می خواست.
هر روز و هر لحظه غرق در شور و شوق و شگفتی بود. آیات را از دنیای بالا می گرفت، به خاطر می سپرد، و به سوی مردم می رفت تا سخن خداوند را به آنها برساند.
تنها نگرانی کوچکی گاه به سراغش می آمد. این نگرانی در هنگامی بود که آیه ها بر قلبش نازل می شد. او نگران از یاد رفتن آیات بود. خداوند یک بار در آیه ای فرموده بود که: «اگر گفته ای بر قرآن بر بندد، دست راستش را خواهیم برید و شاهرگش را خواهیم زد.»(الحاقه/44-46)
چاره در آن می دید که هرگاه از آسمان آیاتی می رسد آیات را تکرار کند، تا با تکرار آن ها در قلبش جای گیرد و تثبیت شود و هیچ گاه از یاد نرود. یک بار که آیاتی نازل شده بود همین شیوه را به کار بست. پیش از آن که وحی به پایان برسد آیات را تکرارکرد.
خدا از دل مهربان و نگران بنده خوبش محمد(ص) خبر داشت. می دانست چه قدر به قرآن عشق می ورزد و چه شوقی در به یاد سپردن آیات و سوره ها دارد. برای همین نگرانی بنده اش را برطرف کرد. آیاتی فرستاد و به محمد نوید داد که تو هیچ گاه آیات را فراموش نخواهی کرد. لازم نیست در خواندن قرآن شتاب کنی و پیش از تمام شدن آیات تکرارشان کنی. چرا که ما قرآن را بر صحیفه جانت می خوانیم و جانت را خوانای قرآن می کنیم.
اکنون یک بار به این آیات نوید بخش بنگریم:
لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ(16) إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ(17) فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ(18) ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ(19)
زبانت را براى خواندن آن(قرآن) به شتاب در کام مگردان، چرا که فراهم آوردن و خواندن آن بر ماست، پس هنگامی که آن را خواندیم از آن پیروى کن. سپس بیان (وتوضیح) آن نیز بر ماست.
نگرانی فراموشی آیات از افق جان محمد رخت بربست، و همان آرامش همیشگی، شور و اشتیاق و شگفتی به شنیدن آیات بر جانش سایه انداخت.
درس ها و پندها
1- هرگاه بدانیم که آفریده خداوند هستیم و عقل و فکر و هوش و حافظه ما نیز در دست خداست و به فرمان و خواست و اراده او کار می کند. با این درک، اگر به او تکیه و توکل کنیم، خود و عقل و دانش و هوشمان را به او بسپاریم از چنان قدرت و پشتوانه ای برخوردار می گردیم که در خواندن درس ها و هنگامه امتحان ها و اضطراب ها، هر گونه ترس و نگرانی از افق جانمان رخت برخواهد بست، و مطالب گوناگون علمی را بهتر و بیشتر به خاطر خواهیم سپرد، و کم تر و دیرتر از یاد خواهیم برد.
2- در خواندن، به خاطر سپردن و مرور کردن درس ها و حل مساله ها و آموزش هر مطلب علمی دیگر از عجله کردن، شتابزدگی و دستپاچگی بپرهیزیم. بلکه با حوصله و صبر به خواندن و مطالعه کردن و به خاطر سپردن درس ها بپردازیم.
3- در آموختن از معلم، پس از تمام شدن توضیحات و کامل شدن مطالب او و شکل گیری آن ها در ذهنمان، به ثبت و ضبط و حفظ آنها روی آوریم.
این ها درس های بزرگی است که از این چهار آیه کوتاه می گیریم.
2- در خواندن، به خاطر سپردن و مرور کردن درس ها و حل مساله ها و آموزش هر مطلب علمی دیگر از عجله کردن، شتابزدگی و دستپاچگی بپرهیزیم. بلکه با حوصله و صبر به خواندن و مطالعه کردن و به خاطر سپردن درس ها بپردازیم.
3- در آموختن از معلم، پس از تمام شدن توضیحات و کامل شدن مطالب او و شکل گیری آن ها در ذهنمان، به ثبت و ضبط و حفظ آنها روی آوریم.
این ها درس های بزرگی است که از این چهار آیه کوتاه می گیریم.
سرود سوره
مکن در قرائت تو احمد شتاب
که وحی آمده سوی تو با حساب
زخاطر تو را کی رود آیه ها؟
که جمع و بیانش بود کار ما
تو آیات ما را پیام آوری
چو خواندیم آن را بکن پیروی
که وحی آمده سوی تو با حساب
زخاطر تو را کی رود آیه ها؟
که جمع و بیانش بود کار ما
تو آیات ما را پیام آوری
چو خواندیم آن را بکن پیروی
نویسنده: مرتضی دانشمند