جمله‌های ویرانگر که نباید به کودکان گفت

حرفهای که نباید به کودکان گفت (قسمت اول)

پدر و مادر باید بکوشند عوض لقب منفی به کودک دادن، آن چیزی را که به واقع مورد نظرشان است، بر زبان بیاورند. آیا بچه کلا تنبل است؟ امکان دارد او امور روزانه‌اش را بدون یادآوری به اجرا در نیاورد. در این صورت والدین باید بچه را با روش جایزه دادن یا تنبیه کردن، ملزم به انجام کارهای روزمره کنند.
دوشنبه، 13 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حرفهای که نباید به کودکان گفت (قسمت اول)
با بچه ها چطور حرف بزنیم؟ هنگامی که بچه‌ها تکلیف خود را در مدرسه جا می گذارند، امکان دارد حتی شمار زیادی از پدران و مادران فهمیده، فرزند خویش را ملامت کنند و بگویند: تو چقدر نادانی؟. یا به طور مثال، چنانچه در یک روز تعطیل بچه‌ها با هم دعوا کنند، ممکن است والدین بردبار نیز از این وضع شگفت زده شوند و بانگ برآورند: به چه علت بچه های من چنین رفتاری دارند؟
 
احتمال دارد بزرگ کردن بچه، همچون آزمایشی جهت سنجش میزان صبر و استقامت پدر و مادر باشد، ولی این مورد خیلی اهمیت دارد که کاربرد عبارت آزارنده، احتمالا حس عزت نفس بچه را کاهش می دهد. دونالد کیت، رایزن روان شناس کودک در دانشگاه پنسیلوانیا، اظهار می دارد: والدین باید بدانند که خشمگین و محروم ساختن بچه از برخی چیزها را باید بدین جهت اعمال کنند که بچه پی برد چه رفتاری باید داشته باشد. به هر حال، پدر و مادر، امکانات روحی روانی ضروری را به منظور مهار موقعیت های گوناگون دارا می باشند.نسبت به رفتار فرزندتان، به نحو غیر مستقیم بازتاب نشان دهید. مثلا می توانید بگویید: می دانم که دوست داری پیش از رفتن به بستر، تلویزیون تماشا کنی و من مایل نیستم این فرصت را از تو بگیرم، ولی چنان چه تغییر رویه ندهی، نمی گذارم چنین کنی.در مطالب زیر ده مورد از جملات زیان بخشی را که احتمال دارد والدین ابراز دارند و سپس راه کارهای اجتناب از این موقعیت ها را تشریح کرده ایم.
 

از چه رو نمی توانی مانند فلانی باشی؟

ماری پیوسته تکالیفش را انجام می دهد و دندان هایش را مسواک میزند. لیکن برادرش بابی، این گونه نیست و تمام امور را باید به وی یادآور شد. چرا او قادر نیست همانند ماری باشد؟
 
روان شناسان گفته اند که مقایسه صرفا موجب افزایش حسادت بین برادر و خواهر می گردد. به باور یک روانشناس کودک در صورتی که بچه ای با خواهر یا برادرش یا بچه دیگری مقایسه شود، احتمالا از وی بیزار می گردد. در عوض مقایسه کردن بچه ها، برای فرزندتان دقیقا مشخص سازید که از او چه می خواهید؟اتاق تمیز؟ میز مرتب؟ آن بخش از کردار بچه را که مایلید تغییر کند، به دقت مشخص سازید. برای فرزندتان تشریح کنید که خوی های نیکو، چه یاری هایی به او می کند.
 
مثلا به او توضیح دهید که عادت انجام به موقع تکالیف، سبب می شود نمرات ممتازی کسب کند و در این حالت نباید دلواپس باشد که تابستان نیز به مدرسه برود. چنانچه بچه متوجه شود که شما میل دارید وی، کردارش را در پاره ای از موارد عوض کند تا بهتر از آنچه هست، بشود، در این صورت یقینا تغییرات فرزندتان را شاهد خواهد بود.
 

چرا مانند ‌ای خردسال رفتار می کنی؟

رفتار فرزند هفت ساله شما در یک تالار غذاخوری مانند بچه چهارساله است. شما شرمنده می شوید و به وی یادآوری می کنید که به چه دلیل نظیر خردسالان رفتار می کنی؟ پیامد کار چه میشود؟ به بچه اهانت شده و او اکنون با تنفر فراوان، همه نمک را از درون نمکدان بیرون می ریزد. عوض ناراحت ساختن بچه، بکوشید شرایطی را مهیا سازید که از پس تغییر دادن فرزندتان به طرز دلخواه برآیید. نسبت به رفتار فرزندتان، به نحو غیر مستقیم بازتاب نشان دهید. مثلا می توانید بگویید: می دانم که دوست داری پیش از رفتن به بستر، تلویزیون تماشا کنی و من مایل نیستم این فرصت را از تو بگیرم، ولی چنان چه تغییر رویه ندهی، نمی گذارم چنین کنی. با این حرف بچه در می یابد که احتمالا آن چیزی را که دوست دارد، از کف میدهد.
 

چرا این اندازه ژولیده و نامرتبی؟

فرزندتان، پوشاک نظیف و مرتبی به تن دارد، لیکن درست یک ساعت بعد با یک تی شرت کثیف، شلوار پاره و موهای به هم ریخته جلوی شما حاضر می شود. انتقاد کردن از بچه، زمینه را برای کشاکش فراهم می سازد. امکان دارد پدرومادر بپرسند، پس ما برای مهار فرزندمان چه باید بکنیم؟ روانشناسان بدین سوال، این سان جواب می دهند: هنگامی که بچه تصمیم می گیرد با دوستانش بیرون برود، بگذارید هر لباسی را که مایل است، بپوشد لیکن چنان چه با شما برای شام خوردن بیرون می آید، نباید هر لباسی را که می خواهد، بپوشد. فرزندتان باید فرابگیرد که در موقعیت های متفاوت، چه بپوشد. والدین می توانند شیوه صحیح را درباره موضوعات گوناگون به بچه بگویند.
 

تو بامزه‌ترین، قشنگ ترین و زورمندترین بچه دنیایی!

حتی یک لقب مثبت نابجا احتمالا محدودیت بچه شده و مانع می شود که وی خودش را به واقع آن گونه که هست، ببیند و بشناسد. مثلا چنانچه بگویید: تو از تمام بچه ها، هوشمندتری، امکان دارد سبب شود که او حس کند، هیچ گاه با شکست روبه رو نمی شود.
 
از اطلاع خود در مورد استعدادهای فرزندتان برای ترغیب و پیشرفت وی سود بجویید نه این که برچسب شخصیتی به وی بزنید. به عنوان مثال اگر بگویید: تو با هوشی و من میدانم که اینکار از عهده ات بر می آید خیلی دلگرم کننده تر و ملایم تر از این است که چنین بگویید: تو باهوش ترین بچه دنیا هستی می توانید این مورد را بیازمایید. یقینا برچسب بد زدن به بچه مانند غیب گویی از منش وی عمل می کند. به عنوان مثال اگر به او گفته شود تنبل، مایل است حتی تنبل تر اقدام کند زیرا مطمئنش ساخته اید که تن پروری جزو جدانشدنی شخصیت اوست.
 
پدر و مادر باید بکوشند عوض لقب منفی به کودک دادن، آن چیزی را که به واقع مورد نظرشان است، بر زبان بیاورند. آیا بچه کلا تنبل است؟ امکان دارد او امور روزانه اش را بدون یادآوری به اجرا در نیاورد. در این صورت والدین باید بچه را با روش جایزه دادن یا تنبیه کردن، ملزم به انجام کارهای روزمره کنند.
ادامه دارد..
 
منبع: روانشناسی کودک، بتول جعفری گلستان، چاپ دوم، نوید حکمت، قم 1396


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.