بانوان فرهنگساز در مهدویت(3)
نويسنده:علی اکبر مهدی پور
در فرهنگ مهدویت، از آغاز تا به امروز همواره زنانی حضور داشته اند که تأثیر آنان بر فرهنگ سازی مهدویت کاملاً محسوس و روشن است. این مقاله مربوط به زندگی ماریه، کنیز خانه امام حسن عکسری(علیه السلام) است.
طبق آنچه در قسمت های قبل گفته شد، اولین شاهد عینی ولادت حضرت مهدی علیه السلام، حکیمه خاتون است و دومین کسی که در این رابطه برای ما به شدت مطرح است، حضرت جده، مادر امام حسن عسکری(علیه السلام) است که پناه شیعیان در آن دوران بود.
از دیگر بانوان شاهدان عینی که در روزهای نخست شاهد ولادت بودهاند و خدمت امام(علیه السلام) رسیدهاند، ماریه، کنیز خانهی امام عسکری(علیه السلام) بود.
اینکه ما بر شاهد ولادت بودن، تأکید میکنیم برای این است که حسین علی بهاء دربارهی علی محمد باب که بحث میکند، میگوید که این را به چشم خود میبینند و ایمان نمیآورند، در حالی که راوی ولادت آن آقایی که به او معتقد هستند، فقط یک زن است. البته ادب ایجاب میکند که مسئله را پوشیده عرض کنم و بگویم وقتی این آقای علی محمد یا حسین علی میخواستند متولد بشوند آیا به همهی خبرگزاریها خبر داده بودند؟ و آیا مادرشان اینها را وسط چهارراه زاییدهاند و همهی فیلم گرفتهاند از ولادتشان. این طبیعی است که وقتی فرزندی در خانهای متولد میشود، یک یا دو نفر و آن هم از بانوان در حین ولادت حضور پیدا میکنند. بعدها هست که همسایهها و بستگان میآیند و این نوزاد را میبینند و خبرش پخش میشود.
وجود مقدس حضرت بقیة الله فقط در حال ولادت است که شاهدش فقط حکیمه خاتون بود و قابلهای که بعداً از او نام برده میشود اما همان روز اول تعدادی از خدام و کنیزان این بیت خدمت حضرت رسیدند که به تعدادی از اینها اشاره کردهایم و میکنیم.
ماریه، از کنیزان خانهی امام عسکری(علیه السلام) بود. یکی از برنامههای زندگی اهل بیت عصمت و طهارت این بود که بردهای را میخریدند و او را مدتها تربیت میکردند و بعد آزادش میکردند. یعنی بهترین کلاس تربیتی خاندان عصمت و طهارت این بود که بردگانی را شایسته و لایق بودند میخریدند و وقتی کاملاً آنها را تربیت میکردند، آزادشان میکردند و اینها سخنگوی خاندان عصمت و طهارت در میان طایفه و خویشان خودشان بودند.
به همین دلیل برای هر کدام از ائمهی ما تعداد زیاد از غلامان و کنیزان مطرح است. خانهای که سه یا چهار نفر در آن زندگی میکنند، ده یا بیست تا خادم که نمیخواهد. اما اینها عمدتاً برای اینکه آنها را تربیت کنند. لذا بیش از ده کنیز در خانهی امام عسکری(علیه السلام) مطرح است. مانند همین ماریه که در روز ولادت خدمت آن حضرت(علیه السلام) رسیده و میگوید من دیدهام آقا با انگشت سبابه به طرف آسمان اشاره کرده و میفرماید: «الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد وآله» و بعد میفرماید: «زعمت الظلمة ان حجة الله باعزة» ستمگران خیال کردند که حجت خدا دیگر تمام شد و از بین رفت. «ولو اذن لنا فی الکلام لزال الشک» اگر به ما اجازه سخن گفتن داده شود، هرگونه شک و تردید از بین میرود.» این را مرحوم شیخ طوسی در کتاب «الغیبة» ص 245 با سلسلهی اسنادش از ماریه، کنیز خانهی امام عسکری(علیه السلام) نقل فرموده.
منبع: نشریه الکترونیک ساعت صفر
/خ
طبق آنچه در قسمت های قبل گفته شد، اولین شاهد عینی ولادت حضرت مهدی علیه السلام، حکیمه خاتون است و دومین کسی که در این رابطه برای ما به شدت مطرح است، حضرت جده، مادر امام حسن عسکری(علیه السلام) است که پناه شیعیان در آن دوران بود.
از دیگر بانوان شاهدان عینی که در روزهای نخست شاهد ولادت بودهاند و خدمت امام(علیه السلام) رسیدهاند، ماریه، کنیز خانهی امام عسکری(علیه السلام) بود.
اینکه ما بر شاهد ولادت بودن، تأکید میکنیم برای این است که حسین علی بهاء دربارهی علی محمد باب که بحث میکند، میگوید که این را به چشم خود میبینند و ایمان نمیآورند، در حالی که راوی ولادت آن آقایی که به او معتقد هستند، فقط یک زن است. البته ادب ایجاب میکند که مسئله را پوشیده عرض کنم و بگویم وقتی این آقای علی محمد یا حسین علی میخواستند متولد بشوند آیا به همهی خبرگزاریها خبر داده بودند؟ و آیا مادرشان اینها را وسط چهارراه زاییدهاند و همهی فیلم گرفتهاند از ولادتشان. این طبیعی است که وقتی فرزندی در خانهای متولد میشود، یک یا دو نفر و آن هم از بانوان در حین ولادت حضور پیدا میکنند. بعدها هست که همسایهها و بستگان میآیند و این نوزاد را میبینند و خبرش پخش میشود.
وجود مقدس حضرت بقیة الله فقط در حال ولادت است که شاهدش فقط حکیمه خاتون بود و قابلهای که بعداً از او نام برده میشود اما همان روز اول تعدادی از خدام و کنیزان این بیت خدمت حضرت رسیدند که به تعدادی از اینها اشاره کردهایم و میکنیم.
ماریه، از کنیزان خانهی امام عسکری(علیه السلام) بود. یکی از برنامههای زندگی اهل بیت عصمت و طهارت این بود که بردهای را میخریدند و او را مدتها تربیت میکردند و بعد آزادش میکردند. یعنی بهترین کلاس تربیتی خاندان عصمت و طهارت این بود که بردگانی را شایسته و لایق بودند میخریدند و وقتی کاملاً آنها را تربیت میکردند، آزادشان میکردند و اینها سخنگوی خاندان عصمت و طهارت در میان طایفه و خویشان خودشان بودند.
به همین دلیل برای هر کدام از ائمهی ما تعداد زیاد از غلامان و کنیزان مطرح است. خانهای که سه یا چهار نفر در آن زندگی میکنند، ده یا بیست تا خادم که نمیخواهد. اما اینها عمدتاً برای اینکه آنها را تربیت کنند. لذا بیش از ده کنیز در خانهی امام عسکری(علیه السلام) مطرح است. مانند همین ماریه که در روز ولادت خدمت آن حضرت(علیه السلام) رسیده و میگوید من دیدهام آقا با انگشت سبابه به طرف آسمان اشاره کرده و میفرماید: «الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد وآله» و بعد میفرماید: «زعمت الظلمة ان حجة الله باعزة» ستمگران خیال کردند که حجت خدا دیگر تمام شد و از بین رفت. «ولو اذن لنا فی الکلام لزال الشک» اگر به ما اجازه سخن گفتن داده شود، هرگونه شک و تردید از بین میرود.» این را مرحوم شیخ طوسی در کتاب «الغیبة» ص 245 با سلسلهی اسنادش از ماریه، کنیز خانهی امام عسکری(علیه السلام) نقل فرموده.
منبع: نشریه الکترونیک ساعت صفر
/خ