در جریان زندگی

کوشا سمیعی در نوشته زیر به نکات مهمی که با سلامتی و تندرستی ارتباط تنگاتنگ دارند اشاره کرده است.
جمعه، 11 مرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ناهید اسدی
موارد بیشتر برای شما
در جریان زندگی
بچه‌های محل با دو تا آجر، دروازه ساخته بودند و انتهای کوچه‌ی بن بستی به یک دیگر پاس می‌دادند و از گُل شدن توپ چند لایه‌ی شان هورا می‌کشیدند. پیرمردهای محل، جعبه‌های شیر مغازه را برعکس گذاشته بودند، رویش نشسته بودند و از پیدا شدن یک کوزه‌ی قدیمی هنگام ساخت وسازهای یک بسازبفروش محلی صحبت می‌کردند. زن‌ها کالسکه‌ی بچه‌ها را هُل می‌دادند و مردها سبد خرید را از فهرست روی کاغذ پُر می‌کردند. پیرزن‌ها با هم قرار گذاشته بودند پیاده تا میدان بروند، هوایی بخورند و استخوان‌های شان تحرکی داشته باشد؛ این تجویز پزشک یکی از آن‌ها بود. محله پُر بود از جریان خوب زندگی.
 

سلامت بدن من

امان از بی‌تحرکی
روزها پشت میز، ظهرها روی تخت یا جلوی تلویزیون، عصرها درازکشیده کف اتاق مشق نوشتن یا باز هم روی میز، شب‌ها دور نشستن و باز تخت و خواب و عجب زندگی بی‌تحرکی! این بی‌تحرکی از پس کارهای زیادی برمی‌آید. سرطان روده و دیابت و سکته مغزی و افسردگی بین افراد بی‌تحرک بیش ترین آمار مبتلا را دارد.

استخوان‌ها، مانند ماهیچه‌ها، به یک ورزش منظم نیاز دارند تا نیرو و مواد غذایی مورد نیازشان را حفظ کنند. پوکی استخوان در کسانی که ورزش می‌کنند کندتر اتفاق می‌افتد.

بد نشستن و بد خوابیدن و به طور کلی بد بی تحرکی خودش یک مشکل است. این که ساعت‌های زیادی را بنشینید، اتفاق‌های ناخوشایندی را می‌تواند در طولانی مدت ایجاد کند. بدتر از آن وقتی است که باعث درد شانه و دست و کمر و بدشکلی بدن، این بد بی‌تحرکی باشد.


سلامت روان من

تمام نا تمام‌ها
چرا باید کاری را شروع کرد که بعد ناتمام ماند؟ ما که از اول نمی‌دانیم کدام کار، وسطش حوصله‌ی مان سر می‌رود و به پرت‌ترین گوشه‌ی کمد یا انباری منتقل می‌شود؟ نقاشی‌های ناتمام، تحقیق‌های نصفه و یادگیری‌هایی که نیمه رها شده‌اند، از نمونه‌های رایج ناتمام‌های همه جایی است. این ناتمام‌ها باعث دل سرد شدن و کاهش اعتماد به نفس و هدر دادن وقت می‌شود. هرچه زودتر بگردید و این ناتمام ها را پیدا کنید، بهتر می‌توانید یک فکری به حال شان بکنید.

عوامل مختلفی باعث ناتمام ماندن کارها می‌شوند؛ مثل خواستن بهترین بودن در کار، چند کار را هم زمان انجام دادن و تنبلی! برای هردلیل که باعث خاک خوردن کارتان می‌شود، یک راه حل وجود دارد. اگر می‌توانید راه حل را اجرا کنید، اگر نه، پرونده‌ی کار ناتمام را ببندید و از دلیل مانع تان برای بهتر و متداوم‌تر شروع کردن‌های بعدی استفاده کنید.

سنگ بزرگ، علامت نزدن است. یک سنگ را اما می‌شود تکه تکه کرد و به هدف زد. سنگ‌های اهداف تان را خُرد کنید. به خودتان زمان بدهید. آیا واقعاً کار، کار یک شبه است؟ یک زمان‌بندی واقعی برای برنامه‌ی تان تعیین کنید و همان قدر که توانایی و فرصتش را دارید از خودتان انتظار داشته باشید.


سلامت اجتماعی من

یک شاخه عذرخواهی
عذرخواهی وقتی اتفاق می‌افتد که کار نادرستی انجام شده باشد یا به کسی ضرری رسانده باشیم. عذرخواهی جبران این کار نادرست و ضرر نیست؛ اما ناراحتی و دل سردی را می‌تواند از بین ببرد. می‌دانید همین تا چه اندازه تأثیرگذار است در دوستی‌های مان؟ چقدر احساس خوبی ایجاد می‌کند بین آدم‌های ساکن یک آپارتمان، محله و حتی شهر؟ وقتی ما عذرخواهی مان را پنهان می‌کنیم، یک جورهایی داریم کار غلط خودمان را انکار می‌کنیم و این چیزی جز شانه خالی کردن از مسئولیت اشتباه، عمدی یا غیرعمدی، نیست.

کلمه‌های عذرخواهانه گاه اشتباهی در کلام استفاده می‌شوند. چرا ما باید برای قرض گرفتن یک تکه کاغذ از دوست مان بگوییم: «ببخشید، یک تکه کاغذ داری؟» به جایش اگر پای فردی را اشتباهی لگد کردیم، برگردیم، دست او را بگیریم و بگوییم: «ببخشید که پای تان را لگد و کفش تان را خاکی کردم!» ببخشیدها اگر جای درست قرار گیرند، محبت بین آدم‌ها پررنگ‌تر می‌شود.

کار اشتباهی کردید؟ نمی‌توانید درستش کنید؟ فرار می‌کنید؟ نه! می‌توانید هم عذرخواهی کنید، هم بگویید من الآن نمی‌توانم هزینه یا جبران این اشتباه را بپردازم، آیا به من مهلت می‌دهید؟ فرار کردن یا توجیه کردن فقط اعصاب و فکر آدم‌ها را به هم می‌ریزد. اولین قدم برای عذرخواهی، پذیرفتن اشتباه و درست شناختن وضعیت است. اگر هم کسی از شما عذر خواست، با لبخندی یک شاخه عذرخواهی او را بپذیرید.

نویسنده: کوشا سمیعی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.