اسامی فارسی
خاتونلقب زنان اشرافی، لقب همسر خاقان چین که انوشیروان دختر او را به همسری برگزید، به صورت پسوند همراه بعضی نامها میآید و نام جدید میسازد مانند نرگس خاتون.
خاتونک
خاتون (بانو) + ک، بانوی کوچک، نام روستایی در نزدیکی شیراز
خارا
نوعی سنگ آذرین، نام یکی از گوشههای موسیقی ایرانی
خارک
نوعی خرمای زرد و خشک
خاتَم
(در صنایع دستی) نقوش و طرحهای تزیینی روی چوب؛ انگشتر، مهر تایید، نگینِ انگشتر؛ فرمان، حکم و پایان؛ نام شهرستانی در جنوب استان یزد.
خاور
(مخففِ خاوران) هم به معنی مشرق و هم به معنای مغرب است.
ختا
نام سرزمین چین شمالی که محل زندگی قبایل ترک بوده است.
خُتن
نام شهری در ترکستان شرقی و گاهی هم به تمام ترکستان چین اطلاق شده است، (به مجاز) زیباروی.
خجسته
(فارسی اوستایی) به معنی مبارک، فرخنده؛ در موسیقی ایرانی، گوشهای در دستگاه نوا، سعادتمند، کامروا، خوشبخت، گل همیشه بهار.
خداآفرید
آفریده خداوند
خرامان
دارای حالت خرامیدن، در حال خرامیدن، به آهستگی و با ناز.
خرشا
خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی.
خرشید
خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
خُرّم
سرسبز و با طراوت؛ شاد، خوشحال، خوب، خوش؛ فرخنده، مبارک.
خرم بانو
بانوی شاد و خوشحال
خرم بهار
آن که چون بهار خرم و با طراوت است، نام دختر فتحعلی شاه قاجار
خرم گل
آن که چون گل خرم و با طراوت است.
خرم چهر
آن که چهره ای شاداب و با طراوت دارد.
خرمدخت
دختر شاد و با طراوت
خرمن
توده غله درو شده، توده و مقدار انبوه از هر چیز
خرمناز
زیبا و با طراوت
خرمه
نام همسر مزدک، گیاهی است مانند لوبیا
خزان
نام سومین فصل سال، پس از تابستان و پیش از زمستان، پاییز
خندان چهر
آن که چهره ای خندان و متبسم دارد.
خندان گل
آن که چون گل شاداب و باطراوت است.
خوبیار
یارخوب
خوردیس
مانند خورشید، درخشان
خورسان
مانند خورشید
خوب چهر
دارای سیمای زیبا، زیبا.
خورشید
جرم مرکزی منظومه شمسی به نام کره خورشید، آفتابِ درخشان؛ (به مجاز)آفتاب و زیبارو.
خورشید بانو
مرکب از خورشید و بانو
خورشید دخت
مرکب از خورشید + دخت (دختر)
خورشید رخ
آن که چهرهاش چون خورشید میدرخشد.
خورشیدفر
آن که شکوه و جلالی چون خورشید دارد.
خورشیدمهر
آن که مهر و محبتی چون خورشید دارد.
خوروش
خورشیدوش، تابان و درخشان چون خورشید
خوشروز
دارای زندگی راحت و بارفاه.
خوشاب
میوهای که با محلول آب و شکر میپزند، روشن و شفاف، آبدار و ترو تازه، جواهر تابان و درخشان
خوشه
تعدادی دانه، میوه یا گل که به محور متصل باشند، دستهای از ستارگان که به نظر میرسد خواص مشترکی دارند، نام ششمین صورت فلکی که به شکل دوشیزهای که خوشه گندم به دست است.
خوشین
خوش و زیبا
خوشیار
دوست و یار شاد و شادمان.
اسامی عربی
خاطرآساخاطر (عربی) + آسا (فارسی) آسایش دهنده خاطر
خاطرافروز
خاطر (عربی) + افروز (فارسی) شادی بخش
خاطرنواز
خاطر (عربی) + نواز (فارسی) دلکش، مطبوع
خاطِره
یادبود، یاد، ذهن، حافظه، خاطر.
خالِده
مؤنث خالد
ختمی
گیاهی علفی، پایا، و زینتی از خانواده پنیرک که گلهای درشت دارد.
خجسته لقا
خجسته (فارسی) + لقا (عربی) خوش سیما، خوشرو
خدیجه
مولودِ پیش از اتمام ماههاd باردارd، ولادت قبل از موعِد، نام همسر پیامبر اسلام(ص) و مادر حضرت فاطمه(س)
خزر
فتان، دختر که عشوه هایی زیرکانه میریزد.
خزال
با ناز راه رونده، کسی که با ناز راه میرود.
خَضرا
(مؤنث اخضر) به معنی سبز، کبود، نیلگون، و آبی و سبز؛ سبزهزار، چمنزار.
خَلف
فرزند صالح، شایسته؛ جانشین؛ (به مجاز) پیروی کننده از پدر در اخلاق و کردار
خلیله
مؤنث خلیل
خوش لقا
خوش (فارسی) + لقا (عربی) خوش صورت، زیبا
خیرالنسا
بهترینِ زنان؛ عنوانی برای حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر اسلام(ص).
خیزران
نوعی نی مغزدار با ساقهای محکم و بلند؛ نام مادر امام محمّد تقی(ع).
اسامی ترکی
خانمکلمه خطاب به زنان و دختران، زن بزرگ زاده و شریف، خاتون، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها میآید و نام جدید میسازد مانند ماه خانم، خانم گل
خانم گل
معنی: خانم (ترکی) + گل (فارسی) خانمی که از زیبایی و لطافت چون گل است.
خانوم
خانم، کلمه خطاب به زنان و دختران، زن بزرگ زاده و شریف، خاتون، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها میآید و نام جدید میسازد مانند ماه خانم، خانم گل
منبع: سایت ستاره